تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):زمستان بهار مومن است از شبهاى طولانى‏اش براى شب زنده‏دارى واز روزهاى كوتاهش براى روز...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798142791




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

رستگاري با طعم نرگس


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
رستگاري با طعم نرگس
رستگاري با طعم نرگس نويسنده : آرامه اعتمادي ـ مهدخت اکرمي تابستان 2 سال پيش بود که سيروس مقدم با سريال « نرگس » استارت سريال هاي روتين غير طنز را زد ؛ سريال موفقي که با « شوکت » و « نرگس » اش حسابي ترکاند . پارسال هم سريال « ترانه ي مادري » با بازي خوب سياوش خيرابي و محسن افشاني ، سريال قابل قبولي از آب درآمد . اين سريال ها نشان داد که ملت ، پايه اين سريال ها خواهند بود و به نوعي خود را درگير داستان و ماجراي اين سريال ها خواهند کرد . حالا باز هم مسئولان صدا و سيما يک بار ديگر اين کار امتحان پس داده را با کارگرداني که به خوبي رگ خواب مخاطب را مي شناسد روانه آنتن کرده اند . سريال سيروس مقدم از 25 خرداد ماه به اسم « رستگاران » ( با نام قبلي آشفتگي ) از شبکه ي 3 شروع به پخش شده ؛ سريالي که پر است از ستاره هاي محبوب تلويزيون ؛ با يک کارگردان کار بلد و يک شبکه ي جوان و روپا . « رستگاران » داستان آدم هاي زيادي است ؛ آدم هايي که هر کدام ماجرايي دارند و در 53 قسمت سريال ، هر چند قسمت يکبار داستان يکي از آنها را مي بينيم . اما اتفاق هاي اصلي سريال در يک ساختمان 5 طبقه مي افتد . يکي از طبقه ها ، تقريباً طبقه مرکزي است ؛ يعني مهم ترين اتفاق هاي داستان به آدم هاي آن طبقه مربوط مي شود ؛ طبقه شايسته و خانواده اش . طبقه آخر آپارتمان مخصوص دخترهاي جوان سريال است که خودشان اصل ماجرا هستند ؛ خانه پونه ، سارا و خجسته . خجسته همان دختري است که داستان سريال با گم شدن شوهرش شروع مي شود . طبقه مياني آپارتمان مخصوص صاحبخانه ( هاشم خان ) و همسرش است ( اسماعيل سلطانيان و شهربانو موسوي ) . نرگس جون و پسرش هم در طبقه ي دوم زندگي مي کنند که حسابي با خانواده ي آقاي شايسته در گير و دارند . يک طبقه باقيمانده هم ميانه هاي داستان به پدر خجسته ( محمد عمراني ) که از اهواز به تهران آمده ، اجاره داده مي شود . باران در ساختمان ويلايي : جديدترين سريال سيروس مقدم در خانه اي در دزاشيب فيلمبرداري مي شود ؛ خانه اي بزرگ و ويلايي که به محض ورود به آنجا نرده هاي چوبي کنار باغچه بيشتر از هر چيزي نمايانگر آن است که به لوکيشن کارهاي مقدم قدم گذاشته ايد . باران بهاري آخرين روزهاي ارديبهشت ماه بيشتر از قبل مي بارد و ممکن است همه برنامه هاي گروه فيلمبرداري را به هم بريزد . اولين اتاق داخل ساختمان اتاقي است در طبقه دوم که پر است از عکس هاي بازيگران و عوامل صحنه .سريال تابستاني مقدم حسابي پر بازيگر و پر چهره است . آتيلا پسياني در اتاق گريم نشسته ، گريمش انجام شده و منتظر شروع فيلمبرداري است . به سراغش مي رويم تا شايد بتوانيم سکوت چندين ساله او را بشکنيم و راجع به جديدترين ساخته ي سيروس مقدم کمي با او حرف بزنيم اما نظرش تغيير نمي کند و با روي خوش مي گويد : « مصاحبه نمي کنم چون حرف تازه اي نيست و تا حرف تازه اي هم نباشد دليلي براي اين کار نيست ؛ اين طوري هم حرف ها تکراري مي شود » پورسرخ که وارد اتاق گريم شده ، با همه سلام و احوالپرسي مي کند و براي گريم آماده مي شود . مجري گريم موهاي او را با سشوار و اتوي مو صاف مي کند . پورسرخ در همان حال که گريمور مشغول است ، ديالوگ هايش را حفظ مي کند . وقتي عکاس مجله مي خواهد از او عکاسي کند ، خيلي صريح مي گويد : « الان عکس نگيري ها ! بذار ميام تو نور ؛ در ضمن وقت نداريم و بايد 10 بار متن رو با نعمت الله دورخواني و تمرين کنم » . ساندويچ کالباس يا استيک ؟ صحنه چيده شده و بازيگران به حياط مي روند تا پلان خود را بازي کنند . گروه صحنه در اين ساختمان بزرگ 5 لوکيشن مهم سريال را ساخته اند . ساختمان اصلي لوکيشن ، خانه شايسته و خانواده اش است ؛ گوشه اي از حياط به طور موازي ، ديواري چوبي کشيده شده که آن را با رنگ سفيد پوشانده اند و در پشت اين ديوار خانه اي قرار دارد که قرار است متعلق به 4 خانواده ي ديگر داستان باشد . باراني که نم نم مي باريد قطع شده . پورسرخ به صحنه مي آيد و به همراه عبدلي در صحنه مي ايستند . پسياني هم پشت به دوربين ايستاده و دست هايش در جيبش است . سيروس مقدم به پورسرخ تاکيد مي کند و مي گويد : « با قدم هاي تند و مصمم بيا ؛ آمده اي تا حرف هايت را بزني » . پلان يک بار به صورت تمريني گرفته مي شود . افشين سنگ چاپ ( دستيار کارگردان ) راجع به نقش کاوه ( پورسرخ ) با مقدم صحبت مي کند و نکاتي را به پورسرخ يادآوري مي کند و تصويربرداري يکي از مهم ترين صحنه هاي سريال شروع مي شود ، صدا ، دوربين و حرکت . پورسرخ : يادمه يه بار واسه زنده کردن يکي از طلباي مرده تون رفتم پيش يکي از مشتري ها ... يه پول قلمبه بود . وقتي برگشتم 150 تومنش کم بود ، 150 تا تک تومن . گفتيد برگردم و پولو بگيرم . گفتم من روم نمي شه ، خجالت مي کشم . گفتيد اگه مي خواي تو زندگيت به جايي برسي ، خجالت نکش . حالا مي خوام تو زندگيم به جايي برسم ؛ مي خوام خجالت نکشم ؛ مي خوام دخترتون را ازتون خواستگاري کنم ؛ بي خجالت ، بي ترس ! شايسته ( پسياني ) که دست هايش را مشت کرده با غيظ و عصبانيت راه مي رود . مقدم از بازي پورسرخ و پسياني راضي است و کات مي دهد . همين صحنه از زاويه ي ديگري گرفته مي شود تا اين بار پورسرخ و عبدلي پشتشان به دوربين باشد و کلوزآپ پسياني گرفته شود . پورسرخ ديالوگ هايش را دوباره مي گويد . همه گروه به کارشان مسلط هستند و پلان به سرعت گرفته مي شود . آتيلا پسياني بلافاصله بعد از « کات » جمع را ترک مي کند و داخل ساختمان مي رود . ساعت نزديک به 11/40 شب است . گروه براي شام آماده شده اند . شام گروه ساندويچ کالباس است اما پورسرخ به يک رستوران زنگ مي زند و براي خودش ساندويچ استيک سفارش مي دهد . بعد از شام ، گروه فيلمبرداري بدون معطلي کار خود را ادامه مي دهد تا گروه بتواند فردا استراحت کند . اين 53 قسمت پر التهاب : سيروس مقدم کارگردان شناخته شده اي است که در ساخت سريال هاي مناسبتي تبحر دارد ؛ « اين کار بر خلاف کارهاي قبلي ام عجله اي نيست . 4 ـ 3 ماه قبل از عيد شروع به کار کرديم و همه کارها در فرصت مناسب انجام شده و الان هم که با دقت و آرامش کافي مشغول فيلمبرداري هستيم . البته من از قبل با فضاي داستان آشنا بودم . حدود يک سال و نيم پيش ، زماني که آقاي نعمت الله شروع به نوشتن متن کرده بود ، در جريان متن قرار گرفتم و آن را خواندم و اعلام آمادگي کردم که اين سريال را بسازم . در اين يک سال و نيم ، ما در مورد متن با هم مشورت مي کرديم ؛ طوري که من با متن عجين شدم و اين عجين شدن آنقدر ادامه پيدا کرد که بعد از پايان سريال « روز حسرت » بلافاصله تصميم به ساخت آن گرفتم » . مقدم معتقد است چند نکته در داستان سريال وجود دارد که اين باعث جذابيت و تفاوت آن با باقي کارهايش مي شود : « قهرمان قصه يک زن است به نام خجسته که مدتي از شوهرش بي خبر بوده و حالا تلاش مي کند تا شوهر خود را پيدا کند و البته موانع زيادي سر راهش سبز مي شود و اين اولين دليل جذابيت قصه است ؛ دوم هم اينکه به بهانه ي يک قصه جذاب ملودرام ، به زندگي هاي ديگر هم سرک مي کشيم و بر خلاف سريال نرگس ، داستان از يک ملودرام خانوادگي خارج مي شود و موضوعات اجتماعي تري را هم مطرح مي کنيم . براي بازيگرها هم تمام سعي مان را کرديم که بهترين گزينه را انتخاب کنيم . قصه شخصيت مهمي دارد به نام پرويز شايسته که آتيلا پسياني آن را بازي مي کند و ما هر چه جلوتر مي رويم به يقين مي رسيم که آقاي پسياني بهترين گزينه بوده اند . از روز حسرت هم پوريا پوسرخ و ليندا کياني حضور دارند که زوج عشقي قصه ي ما را تشکيل مي دهند و الان که جلو رفته ايم مي بينيم حضور اين دو خوب جواب داده . نقش خجسته را هم که خانم روناک يونسي بازي مي کند ؛ نقش چند وجهي است ؛ يک زن که هم استحکام و قدرت دارد و هم احساساتي و اجتماعي است » . سيروس مقدم بعد از سال ها سريال سازي ، اين سريال را پخته ترين کارش مي داند چون تمام تجريباتش را به کار گرفته و معتقد است مهم ترين شاخصه سريال جديدش ريتم سريع آن است ؛ « تمام قصه 53 قسمت سريال در 15 روز اتفاق مي افتد . پس بايد آنقدر قصه ها با التهاب جلو بروند که مخاطب را پاي تلويزيون بنشانند » . از شخصيت ها سطحي نگذشته ام : سعيد نعمت الله نويسنده سريال رستگاران است . شايد بشود گفت او موثرترين فرد در موفقيت و پربيينده تر شدن رستگاران است چون تقريباً هر کسي فيلمنامه راخوانده از آن تعريف مي کند . او فيلمنامه را بر اساس طرحي از محمدرضا شفيعي نوشته و طرح 12 ـ 10 قسمتي تهيه کننده را به يک سريال 53 قسمتي رسانده . نعمت الله آن قدر دلش براي داستانش مي تپد که تقريباً در تمام سکانس ها حضور دارد و سعي مي کند به بازيگرها در درک شخصيت ها و اتفاقات داستان کمک کند و به عقيده ي عوامل به طور غير مستقيم بازيگردان سريال هم هست ؛ « با اينکه تعداد شخصيت ها زياد است ولي از هيچ کدام سطحي نگذشته ام » . هر کدام ويژگي هاي خاص خودشان را دارند و خيلي کامل شخصيت پردازي شده اند . 99 درصد روزها در کنار گروه هستم و يک جاهايي که فکر مي کنم متن ايرادي دارد يا بايد کم و زياد شود اين تغييرات را انجام مي دهم . ارتباطم با بازيگران خيلي خوب است ؛ حتي قبل از هر سکانسي يک دور متن را با آنها مي خوانيم . از ابتدا هم قرار گذاشتيم که نظر از آنها باشد و تصميم گيري هم از من . او از همکاري اش با مقدم خيلي راضي است ؛ « زماني که متن را مي نوشتم ، مطمئن بودم که آقاي مقدم آن را مي سازد . سيروس مقدم يک آدم حرفه اي و بسيار امانت دار است . حتي يک ويرگول در متن را هم تغيير نداده چون به اين فيلمنامه و کار خودش اعتقاد دارد . نه من در کار ايشان دخالت مي کنم و نه ايشان در کار من . البته زماني هم پيشنهاد مي دهند که اگر اين کار را انجام دهي بهتر است » . نعمت الله که بعد از نوشتن فيلمنامه تله فيلم هاي زيادي حالا به اسم آشنا در تلويزيون تبديل شده ، از سوژه ي رستگاران تعريف مي کند ؛ « به نظر من مهم اين نيست که سوژه ، کليشه اي باشد ، مهم اين است که به اين کليشه چطور پرداخته شده و چگونه نشان داده شود و مردم آن را دوست داشته باشند . به نظر من ، آن چيزي که مردم تا الان نديده باشند خوب نيست چون باور آن موضوع برايشان سخت مي شود . البته نمي توانم پش بيني کنم که کار چقدر با استقبال مردم مواجه مي شود . چون اين مساله به عوامل زيادي بستگي دارد ؛ مثل زمان پخش ولي از لحاظ فني مي توانم بگويم که سيروس مقدم کار خوبي ساخته » . اين طور که از حرف هاي نعمت الله معلوم است او در رستگاران خيلي بيشتر از يک نويسنده يا حتي بازيگردان موثر است ؛ « در انتخاب تک تک بازيگران حتي بازيگران نقش هاي فرعي هم دخالت داشته ام ، با حضور تعدادي از بازيگران من موافق بودم و آقاي مقدم نه ، که من را مجاب کردند يا بر عکس اين هم اتفاق افتاده . هيچ کدام از بازيگران حتي بازيگران نقش هاي فرعي بدون دورخواني جلوي دوربين نرفته اند . از آن چيزي که الان از بازيگران مي بينم ، خيلي راضي هستم چون تک تک لحظه ها کنارشان هستم و اعتماد متقابلي بينمان وجود دارد » . روز حسرت را دوست نداشتم . پوريا پورسرخ از دومين تجربه کار با مقدم مي گويد : او در اين سريال نقش کاوه را بازي مي کند و خودش درباره ي تجربه جديدش مي گويد : « فکر مي کنم اين بهترين سريالي است که آقاي مقدم تا به حال ساخته و بهترين سريالي است که من تا به حال بازي کرده ام . روراست بايد بگويم ؛ متن من در « روز حسرت » خوب نبود و من آن را خيلي دوست نداشتم و قسمت به قسمت کار افت کرد . من هم بر خلاف باقي بازيگران امکان اين را نداشتم که با فيلمنامه نويس صحبت کنم ولي اينجا کاملاً بر عکس است و قسمت به قسمت با ولع بيشتري به طرف نقشم مي آيم و خيلي دوستش دارم . به عقيده ي من در فيلمنامه « رستگاران » ، ديالوگ ها و شخصيت پردازي ها فوق العاده است » . پورسرخ که انگار حسابي تحت تاثير شخصيت ها و قصه سريال است ، از سعيد نعمت الله ( نويسنده ) تعريف مي کند .« نعمت الله تقريباً در تمام سکانس ها حضور دارد ، بدون اينکه سمتي به عنوان بازيگردان داشته باشد . گر چه به نظر من آقاي مقدم نوار خالي هم پخش کند پر مخاطب است ولي اين متن آنقدر خوب است که خود مقدم را هم به شوق و اشتياق واداشته که بهتر از قبل کار کند » . دست و دلم مي لزرد . آيا کاوه خداشناس با نقش بابک ، چهره تابستان امسال مي شود ؟ کاوه خداشناس يکي از جوان ترين بازيگرهاي « رستگاران » است . او که 10 سالي است بازيگري را با تئاتر شروع کرده ، با سريال « عمليات 125 » شناخته شد و حالا فرصت اين را پيدا کرده تا در سريال مقدم که مطمئناً ديده مي شود بازي کند . خداشناس خيلي خوشحال است که فرصت بازي در رستگاران را پيدا کرده : « سر کار عمليات 125 آقاي بهروز افخمي که بودم ، افتخار آشنايي با آقاي عليرضا افخمي را هم پيدا کردم . ايشان به من لطف دارند و من را به گروه آقاي مقدم معرفي کردند . آقاي مقدم موجود بسيار نازنيني هستند و من خيلي خوشحالم که با ايشان کار مي کنم » . کاوه خداشناس هم مثل باقي بازيگرهاي رستگاران معتقد است سريال خيلي ديدني از آب در مي آيد ؛ « کار با آقاي مقدم خيلي لذت بخش است ؛ يک تيم خوب و دوست داشتني . همه چيز روال خودش را طي مي کند؛ با سرعت بالا و کيفيت خوب . تا اينجاي کار چند سکانس را که مونتاژ شده ديده ام . فکر مي کنم کار خيلي خوبي شده . حميد نعمت الله قصه هاي قشنگي را براي اين سريال خلق کرده » . او نقش يک پسر جوان را بازي مي کند که چندان با عقايد پدرش همراه نيست ، « بابک جدا از يک سري ساختارهاي معمولي ، زندگي مي کند ؛ جدا از همه زد و بندهاي سرمايه داري . اين مهم ترين ويژگي شخصيت بابک است » خداشناس در دومين تجربه تلويزيوني اش با آتيلا پسياني همبازي شده ؛ « من افتخار آشنايي با آقاي پسياني را از تئاتر داشتم ، در کنار ايشان بودن برايم آسان نيست ولي خودشان آنقدر خوب هستندکه باعث مي شود سخت هم نباشد . در نهايت بايد بگويم دست و دلم مي لزرد » . منبع:همشهري جوان شماره ي 212 /س
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 423]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن