تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  حضرت زهرا (س):ما اهل بیت رسول خدا(ص) وسیله ارتباط خدا با مخلوقاتیم ما برگزیدگان ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798037340




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دعا براي مظلوم


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: بَشّار مُکاري مي‌گويد: در کوفه خدمت امام صادق عليه السلام رسيدم. سيني خرمايي مقابل حضرت بود و از آن تناول مي‌کرد، به من فرمود: بَشّار! تناول کن. عرض کردم: فدايت گردم! گوارايتان باد! در راه که مي‌آمدم با حادثه‌اي مواجه شدم که قلبم را به درد آورده، غيرتم را به جوش آورده و مرا سخت آزرده خاطر ساخته است. حضرت فرمود: به حق من بر تو، بيا و خرما بخور. من جلو رفتم، قدري خرما تناول کردم، آنگاه به من فرمود: اکنون ماجرا را تعريف کن، عرض کردم: پليس حکومت را ديدم که بر سر زني مي‌زد و او را به سوي زندان مي‌برد و آن زن با صداي بلند فرياد مي‌زد و مي‌گفت: به خدا و رسولش پناه مي‌برم (و بدين وسيله از مردم کمک مي‌خواست) اما کسي او را کمک نکرد. اما صادق عليه السلام فرمود: چرا با او چنين مي‌کردند؟ عرض کردم: مردم مي‌گفتند: آن زن همان طور که مي‌رفته به زمين خورده و بعد از به زمين خوردن چنين گفته: فاطمه جان! خداوند آنان را که در حق تو ستم کردند لعنت کند! (خلاصه او را به جرم علاقه به زهرا و دشمني با دشمنانش آزار مي‌دادند). امام صادق عليه السلام با شنيدن اين قضيه دست از خوردن خرما کشيد و آن چنان گريست که دستمال و محاسن و سينه مبارک حضرت خيس شد، سپس فرمود: بشار! برخيز با هم به مسجد سهله برويم و برايش دعا کنيم و از خداوند خلاصي او را بخواهيم، و يک نفر را نيز به خانه حاکم فرستاد تا از آن خبري بياورد. ما به مسجد سهله رفتيم و هر کدام دو رکعت نماز خوانديم. بعد از نماز، امام دست‌ها را به سوي آسمان بلند کرد و دعايي خواند، سپس به سجده رفت. نفهميدم در سجده چه دعايي خواند، از سجده که سر برداشت فرمود: برخيز که آن زن آزاد شد. از مسجد بيرون آمديم. در راه به فرستاده حضرت برخورديم، امام فرمود: چه خبر؟ عرض کرد: آن زن آزاد شد! فرمود: چگونه؟ عرض کرد: نمي‌دانم، من کنار در ايستاده بودم که نگهبان، آن زن را طلبيد و پرسيد: تو چه گفتي؟ پاسخ داد: وقتي به زمين خوردم گفتم: لعنت بر آنان که به تو ستم کردند اي فاطمه! نگهبان دويست درهم بيرون آورد و گفت: اين پول‌ها را بگير و امير را حلال کن و از اين به بعد آزادي و مي‌تواني بروي! آن زن پول‌ها را نگرفت و بيرون رفت. امام صادق عليه السلام فرمود: آن زن از گرفتن دويست درهم خودداري کرد؟ عرض کرد: آري به خدا! در حالي که بدان نيازمند بود. حضرت هفت دينار به وي داد و فرمود: به خانه او برو، سلام مرا به او برسان و اين دينارها را به او بده. (بشار مي‌گويد:) من و فرستاده امام به در خانه آن زن رفتيم و سلام حضرت را به او رسانديم، زن گفت: آيا جعفر بن محمد به من سلام رسانيده؟ گفتم: آري خدايت رحمت کند! به خدا سوگند او به تو سلام رساند، زن گريبان چاک زد و غش کرد. صبر کرديم تا به هوش آمد و گفت: دوباره بگو! آيا امام صادق عليه السلام به من سلام رسانيده؟ ! گفتم: آري (و تا سه بار اين پرسش را تکرار کرد). به او گفتم: اين دينارها را بگير و مژده باد تو را (که امامت از تو خشنود است). دينارها را گرفت و گفت: از امامم بخواهيد از خدا بخواهد اين کنيزش را ببخشد، من براي توسل و شفاعت، کسي را برتر از او و پدران و اجدادش (عليهم السلام) نمي‌دانم. ما به خانه امام صادق عليه السلام بازگشتيم و جريان را عرض کرديم، حضرت مي‌گريست و براي او دعا مي‌کرد. در اين جا من به امام عرض کردم: کاش مي‌دانستم که فرج آل محمد صلي الله عليه و آله کي خواهد بود! فرمود: بَشار! زماني که وليّ خدا که چهارمين فرزند من است در دشوارترين شرايط و در ميان بدترين بندگان خدا رحلت کرد در آن زمان آل فلان دچار مصيبت مي‌شود و امور سخت خواهد شد (منظور امام از آن فلان، بني عباس هستند).(1) اِتَّقوُا دَعوَة المَظلُومِ فَاِنَّ دَعوَةَ المَظلُومِ تَصعَدُ اِلي السَّماءِ.(2) از دعاي مظلوم بر حذر باشيد (و بپرهيزيد) که دعاي مظلوم به آسمان بالا مي‌رود (و به ‌اجابت مي‌رسد). امام صادق عليه السلام پي‌نوشت‌ها: 1- بحارالانوار، ج47، ص 379. 2- مکارم الاخلاق طبرسي، ص 276. منبع: جلوه‎هاي تقوا، ج 3، محمدحسن حائري يزدي.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 720]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن