واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: چهارشنبه ۶ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۵۳
حضور زنان در مقطع اولیه جنگتحمیلی به مراتب از حضور یک مرد افتخارآفرینتر است، چرا که در کنار کارهایی که انجام میدادند در محیطی کاملا مردانه که هیچ سنخیتی با آنها نداشت قرار داشتند و با توجه به بینش دینی و اسلامی هم که به آن معتقد بودند الزام داشتند که حتما عفاف و حجاب خود را حفظ کنند. به گزارش سرویس «فرهنگحماسه» ایسنا، علی فراهانیان، از رزمندگان روزهای نخست حمله عراق به ایران و برادر شهیده مریم فراهانیان شهید شاخص قشر زنان در سال 89 با بیان خاطراتی به تأثیر حضور زنان در فضای ناکارآمد مقاومت و خاطراتی از روزهای نخست جنگ تحمیلی پرداخت. وی میگوید:من از شهروندان خوزستانی هستم که در آبادان و جزیره "مینو" زندگی کردهام. با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شرایط بسیار سخت شد، به گونهای که زندگی در این محدوده از خاک ایران بسیار پرخطر بود. در آن شرایط پرخطر تنها احساسی که یک زن میتوانست داشته باشد فکر کردن به مرگ بود. اما تعدادی از زنان و دختران آبادان و خرمشهری در کنار رزمندگان ماندند و تمام خطرها را به جان خریدند و همین موجب شد که با کارهایی که انجام میدهند افتخارآفرینی کنند. حضور زنان در مقطع اولیه جنگتحمیلی به مراتب از حضور یک مرد افتخارآفرینتر است، چرا که شرایط جنگی در مناطق درگیر در آن زمان اصلا سنخیتی با حضور زن در جنگ نداشت. چرا که در کنار کارهایی که انجام میدادند در محیطی کاملا مردانه قرار داشتند و با توجه به بینش دینی و اسلامی هم که به آن معتقد بودند الزام داشتند که حتما عفاف و حجاب خود را حفظ کنند. خدماتی که بانوان در دوران دفاع مقدس در بخشهای امدادی جبهه ارائه دادند اکنون به عنوان یک خاطره در ذهنها مانده است. حتی در آن زمان حضور بانوان در جنگ هم عاملی برای مضاعف شدن غیرت رزمندگان در جنگ بود چرا که در همان خطوط اولیه جنگ در شهرها این بانوان بودند که نخستین مداوا را انجام میدادند و بعد از آن رزمندگان مجروح به پشت جبهه منتقل میشدند. زنان بنا به نقشی که داشتند نشان دادند که حضور آنها در محیطهای جنگی و مقاومتی ناکارآمد نیست بلکه آنها میتوانند پا به پای رزمندگان فعال باشند. آنها اکنون الگوی جدیدی را از خود نشان دادند. بیشک نقش بانوان در چند ماهه نخست جنگ تحمیلی که نیروی رزمی ایران سازمانیافته نبود بیبدیل است. عامه مردم در روزهای نخست جنگ از برخی از ابتداییترین مسائل جنگ هم اطلاع نداشتند. به عنوان مثال یک گلوله «خمپاره 120 میلیمتری» به خانه یکی از شهروندان اصابت کرده بود و هشت نفر از اعضای خانواده به شهادت رسیده بودند. یادم میآید هر کس که به آن خانه میرفت دیگر برنمیگشت. تعدد این رفتها و برنگشتنها،این سوال را در ذهن افرادی که آنجا حضور داشتند، برانگیخت که چه بلایی به سر آنها آمده است؟ هنگامی که به درون خانه رفتیم متوجه شدیم که همه کسانی که برای کمک به خانه آمدهاند با دیدن صحنههای وحشتناک جنازههای این اعضای خانواده از هوش رفتهاند. شما ببینید که بانوان در چه شرایطی توانستند خدمترسانی کنند. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 52]