محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829821155
مسئوليت اخلاقي (2)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مسئوليت اخلاقي (2) دوره ي رواقيون مرحله اي اساسي در نظري ساختن جبرگرايي علي و انشعابات آن است .درقرون وسطي ، به ويژه در کارهاي آگوستين (1) 345 - 430 و آکويناس (2) (1220 - 1274 ) تامل و تفکر بر روي آنها و مسئوليت اغلب زاييده ي پرسش هايي دررابطه با جبرگرايي الاهباتي بود . برجسته ترين اين پرسش ها عبارت بود از اينکه : الف ) آيا قدرت خداوند مستلزم اين است که او مسئول امورشر هم باشد ؟ ب ) آيا علم غيب خداوند مستلزم اين است که ما مختارو آزاد نبوده و مسئوليت اخلاقي نداشته باشيم ؟زيرا ما نمي توانيم چيزي غير از آنچه خداوند برايمان مقدر کرده است انجام دهيم . در عصر جديد دلبستگي و دغدغه ي جديدي نسبت به جبرگرايي علي پديد آمد که مي توان آن را در نتيجه ي رشد فزاينده ي انديشه ي سوفسطايي درباره ي نظام کيهاني دانست ؛انديشه اي که در اثر توفيق فيزيک نيوتني ايجاد شد و احتمالاً مي توانست تمام جهان هستي را [که فعل و عمل انساني را نيز شامل مي شد ] درتمام جنبه ها بر اساس علل فيزيکي تفسيرو تشريح کند . برخي از اين فيلسوفان مي گفتند : در صورت صحت جبرگرايي علي ،انسان مختار و مسئول اخلاقي نيست و ديگران ادعا مي کردند بر فرض صحت آن ،بازهم نمي تواند تهديدي براي مسئوليت اخلاقي باشد . اين نگرش ها را مي توان به دو دسته تقسيم نمود : 1 ـ «ناسازگار با جبرگرايي » (3) 2ـ «سازگار با جبرگرايي » (4) اين انديشه ها به ترتيب در انديشه ي اپيکور (5)( 341 ـ 270 قبل از ميلاد ) و رواقيون در يونان قديم پيدا شد . آنچه ذکر شد موکد ابهايي است که درتصور شايسته مدار و يا غايتمدرانه ي ارسطو وجود دارد . تاريخ انيدشه نسبت به مفهوم مسئوليت اخلاقي نشانگراين است که چگونه تفسير فرد از آن مي تواند بر نگرش او قوياً اثر بگذارد . مثلاً کساني که مايل به نظريه ي « شايسته مدار»هستند متمايل به نگرش « ناسازگار با جبرگرايي » اند . بنابراين بسياري مي گويند : اگر ستايش و سرزنش براساس شايستگي فرد باشد ، لازمه ي آن اين است که او کنترل ويژه اي بر کارهايش داشته باشد . [ مثلا در حين انجام آن توانايي داشته باشد [ و اين امر با جبرگرايي علي ناسازگار است . علاوه براپيکور مي توانيم از آگوستين و توماس ريد (6) ( 1724 - 1804 ) به عنوان نمونه هايي تاريخي از اين نوع تفکر در دوران اوليه نام ببريم . از طرف ديگر ، طرفداران نظريه ي «غايت مدار » به طور پيوسته ادعا کرده اند که جبرگرايي علي تهديدي براي مسئوليت اخلاقي نيست ؛ زيرا ستايش و سرزنش عاملي موثر در ترغيب شخص به رفتار و عمل مناسب است [ حتي در دنيايي که جبري باشد ]توماس هابز (7) 1588 ـ 1679 و ديويد هيوم (8) 1171 ـ 1786 و جان استوارت ميل (9) در زمره ي دانشمنداني هستند که همچون رواقيون طرفداراين نظريه اند . در ميانه ي قرن بيستم تمايل شديد و فراگيري نسبت به ايجاد پيوند بين نگرش غايت مدار و سازگار با جبرگرايي علي و نگرش «شايسته مدار و ناسازگار با جبرگرايي علي » پديدارشد . 2 ـ کوشش هاي جديد [انديشمندان غربي ] در باب مسئوليت اخلاقي اهميت درک و فهم بهترازمسئوليت اخلاقي از اين جهت است که اگر مسايل فلسفي با اين ادراک پيوند يابند و بتوانند راه حلي براي فهم بهتر آن به دست دهد ،قوياً بر نگرش فرد ازاين مفهوم اثرخواهد گذارد . همان طورکه ذکرشد انديشه ي فلسفي در باب مسئوليت اخلاقي ،ازنظرتاريخي بر يکي از دو نگرش «شايسته مدار » و « غايت مدار » استواراست .تعابيرو تفاسير غايت مدار رو به فزوني نهاده و گسترش يافته است .[اسمارت فرانکنا بخش 1963/4 و اشليک 1966 و براندت 1999 و دنت بخش 1984/7 و کوپر من 1991بخش 3 ] (10) اما کار بر روي مسئوليت اخلاقي در پنجاه سال اخير برموارد زير تمرکز پيدا کرده است : الف )تفسيري مناسب ازنگرش «شايسته مدار » ب ) تحقيق براي يافتن مفهومي واحد از مسئوليت اخلاقي بيشتر کارهاي اخير در اثر توجه فزاينده به عادت مسئول بودن ، افراد است . همه ي نظريه پردازان صورت اين عادات را حالات و احساسات دروني مي دانند که مجازات و پاداش هاي مربوط به آنها نمود بيروني و ظاهري آن است .درعين حال ، بسياري ازآنان قضاوت بنيادين و نظري در مورد اين احساسات را مشکل و پيچيده دانسته اند .به اين معنا که ستايش يا سرزنش فرد بر پايه ي قضاوتي به همراه اين پيش زمينه ي فکري است که :شخص در يک شرايط عيني و خارجي از عهده ي مسئوليت برآمده است .اين قضاوت مستقل از حالات و احساسات دروني است . نايل شدن به چنين قضاوتي مستلزم هيچ ارجاعي به حالات و احساسات دروني شخص نيست . طرفداران نگرش غايت مدار ،قضاوت را بر اين پايه قرار مي دهند که :شخص کنترلي را به کارمي گيرد که از نمود بيروني ستايش و يا سرزنش تاثير مي گيرد و براي طرفداران «شايسته مدار » قضاوت بر اين اساس است که :شخص کنترلي بايسته و ماوراء الطبيعي را به کار مي گيرد که مي توانسته به شکل ديگري آن را به کار گيرد . ( واتسون 258 : 1987 ) (11) اگر مفهوم مسئوليت اخلاقي براساس قضاوتي مستقل از حالات و احساسات دروني بهتر درک مي شود ، پس بجاست پرسيده شود :آيا چنين قضاوت ها و نمودهاي بيروني وابسته به آنها مي تواند درمقابل درک اخير ما از جهان هستي (ازاين که احتمالاً جهاني جبري است ) توجيه پذيرباشد؟ بر پايه ي نگرش « ناسازگار با جبرگرايي» قضاوتي اين چنين هرگز نمي تواند صحيح باشد و ستايش و سرزنش در نگرش «شايسته مدار»خارج از موضوع است .ازطرف ديگر ،طرفداران « سازگار با جبرگرايي» مدعي اند که جبرگرايي نمي تواند قضاوت مناسب را درباره ي شخص مورد تاثير قرار دهد و سودمندي ستايش يا سرزنش را تضعيف کند ؛ بنابراين اصل چنين قضاوت هايي دست نخورده باقي خواهد ماند . 3 ـ استراوسون و رفتارهاي انفعالي استراوسون در مقاله ي معروفش با عنوان « آزادي و خشم » (12) سعي دارد نزاع بين نگرش در غايت انگار و سازگار با جبرگرايي » و « شايسته مدار و ناسازگار با جبرگرايي » را فيصله دهد .او عقيده دارد که هر دوي اين نظريه ها اشتباهند ؛ چون آنها مفهوم مسئوليت اخلاقي را بر پايه ي تفکر غالبي که ذکر شد تفسير مي کنند . [ يعني تفکر کساني که مسئوليت اخلاقي را بر اساس قضاوت نظري درک مي کنند ] . بنابر نظر استراوسون ، رفتارهاي شخص در رابطه با مسئوليت اخلاقي او حوزه اي وسيع از گرايش هاي روحي را در بر مي گيرد و اين گرايش ها در نتيجه ي مشارکت و ارتباطات شخصي با ديگران حاصل مي شود . براي مثال مي توان از احساس رنجش ، غضب و خشم ،احساسات قلبي ، برآشفتگي ، قدرشناسي ،عشق دو جانبه و بخشش و عفو نام برد . اين احساساست بيانگر اين هستند که چقدر واکنش مردم در قبال ما برايمان مهم و قابل اعتناست .مثلاً مهر و عطوفت و احترام از يک سو و يا تحقير ،سهل انگاري و شرارت از سوي ديگر براي ما مهم است .بنابراين احساسات و رفتارهاي ما انفعالي و مشارکتي است ، چون : اولاً :اينها رفتارهايي طبيعي اند که در اثر مشاهده ي حسن نيت و يا سوء نيت و سهل انگاري ديگران نسبت به عمل فرد ايجاد مي شوند ؛ ثانياً :اينها بيان حالات و رفتار کسي است که در روابط درون شخصيتي غوطه ور است و از طرف ديگر بيان تصور کسي است که شخص مسئوليت پذير را به چشم شريک و سهيم در چنين روابطي مي بيند . با توجه به دو مورد بالا ،رفتارهاي انفعالي مي توانند به دو صورت توجيه شوند : الف ) رفتار ناهنجار شخص ،علي رغم نمود ظاهري آن ،به گونه اي قابل توجيه است . با توجه به اينکه شخص از حسن نيت معقول و مطلوبي برخوردار است ، مي توان ادعا کرد که او در واقع آن عمل اخلاقي را عمداً ترک نکرده است . بلکه ممکن است رفتاروي نوعي رفتار تصادفي بوده باشد و يا اينکه در حين آن عمل ، کار والاتر و مقصدي بالاتررا تعقيب مي کرده است و بنابراين ازانجام آن سرباز زده است . ب ) ممکن است ، توجه به جنبه هاي مشارکتي رفتار شخص مسئول را کنار گذاشته و ديدگاهي عيني را بپذيريم .به اين معنا که شخص را به عنوان کسي که قادر به مشارکت صحيح در روابط فردي نيست در نظر بگيريم . ( ممکن است اين عدم توانايي او براي مدتي کوتاه و مقطعي و يا دايمي باشد ) . در عوض او را شخصي مي دانيم که از نظر روانشناسي اخلاقي غير عادي است و يا از نظر اجتماعي عقب افتاده است . در چنين موردي شخص به خاطر احساسات دروني اش که حوزه ي وسيعي را در بر مي گيرد . مورد قضاوت واقع نمي شود ، بلکه اساساً رفتارهاي عيني و بيروني او را در نظر مي گيريم . چنين اشخاصي ممکن است در برخي جاها دروغ بگويند که از حد و مرز جامعه ي اخلاقي به دور است . مي توانيم او را مثل کودک خردسالي بدانيم که از ابتدا معاف از رفتارها و احساسات انفعالي است [ و به تدريج به رشد کافي مي رسد ] و يا اينکه با توجه به ديدگاهي عيني او را فردي بدانيم که از بيماري رواني رنج مي برد . (13) انتقاد عمده ي استراوسون بر دو نگرش « شايسته مدار» و «غايت مدار » اين است که اين دو نگرش مسئوليت اخلاقي را بيش از حد نظري کرده اند .به همين جهت اين انتقاد به نوع نگرش او از مسئوليت اخلاقي انتقال يافته و در کارهاي بعدي اش ظهور پيدا کرده است . او مي گويد : نظري ساختن بيش از حد مفهوم مسئوليت اخلاقي بر گرايشي سنتي استواراست و آن اين است که : قضاوت و داوري عقلاني در مورد شخص بايد بر اساس اين نکته باشد که آيا او توانسته است درحين انجام عمل بر آن فايق آيد يا نه ؟ و نيزبر اين مبنا استواراست که اين رفتار و احساساست به خودي خود قابل توجيهند ؟درمقابل ، استراسون مدعي است که رفتارهاي انفعالي نمودهايي طبيعي از زندگي است . آنها ضرورتاً بر طبيعت دروني ما استوار است . بنابراين عادت مسئوليت پذيري که در متن زندگي ما واقع شده هيچ توجيه عقلاني را نمي پذيرد ، بنابراين قضاوتي که در رابطه با نوع واکنش به آن عمل صورت مي گيرد پاسخي براي پرسش هاي زير است : آيا عمل شخص واقعاً بيانگر سوء نيت او بوده است ؟ آيا شخص در يک محيط اخلاقي و در روابط انساني مشارکتي حقيقي داشته است ؟ اين قضاوت ها بر اصولي استواراست که در درون احساسات ما جاي دارد . توجيه اين احساسات و رفتارها نمي تواند بر مبناي محاسابات مستقل نظري باشد ،بلکه بايد رفتارهاي انفعالي را با توجه به نقش آنها در روابط شخصي نيزدرنظر گرفت . با پذيرش موارد فوق ،استراوسون سوال از اين که «آيا در صورت صحت جبرگرايي مسئوليت اخلاقي عقلاً توجيه مي شود يا نه ؟ » را بيهوده مي داند .زيرا ازنظرروان شناسي ممکن نيست که ما بتوانيم در يک نقطه ي عيني و عقلاني ساکن شويم و حتي در صورت امکان هم روشن نيست که تعقل گرايي بتواند ما را از رفتارهاي انفعالي جدا سازد . پس براي اينکه کيفيت زندگي و حيات را کمتر دچار مخاطره کنيم بايد اينگونه نگرشي داشته باشيم . خلاصه اينکه استراوسون سعي مي کند اين نزاع هاي سنتي را به يک اصل برگرداند . او قضاوت و داوري نسبت به مسئول بودن شخص را ترجيحاً در رابطه با نقش رفتاري انفعالي مورد درک و فهم قرار مي دهد نه با رجوع به راههاي ديگر .چه اين قضاوت ها صحيح باشد و بتواند عملي را توجيه کند ، و چه غلط باشد ،حسن نيت و احساسات و رفتارهايي که در اثر آن ظهور پيدا مي کند به خودي خود هيچ ارزشي ( براي قضاوت ) ندارد . (14) درک و تصور استراوسون از مسئوليت اخلاقي حاصل نگرش « سازگاري با جبرگرايي»است .اما عمدتاً از نگرش قبلي « سازگار با جبرگرايي» ريشه گرفته و به سمت دو جهت پيش رفته است . الف ) نظريه ي او (سازگار با جبرگرايي ) و قراردادي است . او مي گويد مساله ي جبرگرايي و اختيارو مسئوليت با تبيين شريط عيني که حاکم برمسئوليت اخلاقي و با جبرگرايي سازگاراست حل نمي شود ، بلکه حل آن به اين است که بگوئيم عادت مسئول بودن فرد برهيچ شرايطي استوار نيست . بنابراين ،درمقابل جبرگرايي احتياج به هيچ توجيه خارجي ندارد . ب )نگرش وي شکلي از نظريه ي « شايسته مدارو سازگار با جبرگرايي »است .چون بر خلاف نگرش «غايت مدار » به ما کمک مي کند تا توضيح دهيم که چرا احساس مي کنيم بعضي ازاشخاص سزاوار ستايش و يا سرزنش ما هستند ؟ پاسخ آن اين است که : چون آنها انتظار معقول ما ( حسن نيت فرد ) را نقض کرده اند مستحق سرزنش اند و يا بر عکس مستحق ستايشند . پي نوشتها :1 ـ augustnine2 - aquinas3 - in compatibes4 - compatibles5 - epicuruse6 - tohomas ried7 - thomas hobbes8 - david hume9 - john stuart mill10 - smart , frankna, schick , brandt , dennet, kupperman11 - wotson12 - freedom and resentment13 - p.f.strowson14 - magil 1882:21منبع:نشريه پايگاه نور،شماره 8/ن
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 408]
صفحات پیشنهادی
مسئوليت اخلاقي (2)
مسئوليت اخلاقي (2)-مسئوليت اخلاقي (2) دوره ي رواقيون مرحله اي اساسي در نظري ساختن جبرگرايي علي و انشعابات آن است .درقرون وسطي ، به ويژه در کارهاي آگوستين ...
مسئوليت اخلاقي (2)-مسئوليت اخلاقي (2) دوره ي رواقيون مرحله اي اساسي در نظري ساختن جبرگرايي علي و انشعابات آن است .درقرون وسطي ، به ويژه در کارهاي آگوستين ...
مسئوليت اخلاقي (3 )
مسئوليت اخلاقي (3 )- مسئوليت اخلاقي (3 ) 4 ـ کارهاي پس از استراوسون بسياري ... (2) نظريه ي استراوسون به طور مستمر مورد تاييد قرارگرفت و ازآن دفاع شده است ، اما ...
مسئوليت اخلاقي (3 )- مسئوليت اخلاقي (3 ) 4 ـ کارهاي پس از استراوسون بسياري ... (2) نظريه ي استراوسون به طور مستمر مورد تاييد قرارگرفت و ازآن دفاع شده است ، اما ...
مسئوليت اخلاقي (1)
شايد علت آن تصور مشترک ما ( انسان ها ) از مفهوم مسئوليت اخلاقي است . همه ي ما به نوعي از همديگرمتمايزيم ،اما عنوان « اشخاص » (2) برهمه ي ما حمل مي شود . « اشخاص » نيز ...
شايد علت آن تصور مشترک ما ( انسان ها ) از مفهوم مسئوليت اخلاقي است . همه ي ما به نوعي از همديگرمتمايزيم ،اما عنوان « اشخاص » (2) برهمه ي ما حمل مي شود . « اشخاص » نيز ...
مسئوليت اخلاقي از نگاه ارسطو
مسئوليت اخلاقي از نگاه ارسطو خبرگزاري مهر گروه دين و انديشه: در سنت فلسفه غرب ... و 2) ديدگاه نتيجه انگارانه كه بر طبق آن پاداش يا عقاب تنها در صورتي مناسب است ...
مسئوليت اخلاقي از نگاه ارسطو خبرگزاري مهر گروه دين و انديشه: در سنت فلسفه غرب ... و 2) ديدگاه نتيجه انگارانه كه بر طبق آن پاداش يا عقاب تنها در صورتي مناسب است ...
تكنولوژي و مسئوليت اخلاقي
تكنولوژي و مسئوليت اخلاقي-گفتگو با بيل جو چكيده: مجله آمريكايي «يوبيكوئيتي» كه معمولاً ديدگاههاي انتقادآميز انديشمندان را نسبت به اثرات منفي تكنولوژيهاي ...
تكنولوژي و مسئوليت اخلاقي-گفتگو با بيل جو چكيده: مجله آمريكايي «يوبيكوئيتي» كه معمولاً ديدگاههاي انتقادآميز انديشمندان را نسبت به اثرات منفي تكنولوژيهاي ...
جمع مسئولیت و علیت در آرای ارسطو
فهمی از مفهوم مسئولیت اخلاقی و کاربردش در تعدادی از متون برجامانده یونانی نظیر ... و 2) دیدگاه نتیجه انگارانه که بر طبق آن پاداش یا عقاب تنها در صورتی مناسب است ...
فهمی از مفهوم مسئولیت اخلاقی و کاربردش در تعدادی از متون برجامانده یونانی نظیر ... و 2) دیدگاه نتیجه انگارانه که بر طبق آن پاداش یا عقاب تنها در صورتی مناسب است ...
عوامل موثر در مسئوليت مدني(1)
آنچه مسلم است در يك زمان معين حقوق به مسئوليت اخلاقي مدعي عليه توجه و علاقه زيادي ... 2ـ تكامل تاريخي آثار گذشته هنوز در حقوق مربوط به مسئوليت مدني وجود دارد .
آنچه مسلم است در يك زمان معين حقوق به مسئوليت اخلاقي مدعي عليه توجه و علاقه زيادي ... 2ـ تكامل تاريخي آثار گذشته هنوز در حقوق مربوط به مسئوليت مدني وجود دارد .
تاثير جهل يا اشتباه بر مسئوليت كيفري در حقوق آمريكا(2)
تاثير جهل يا اشتباه بر مسئوليت كيفري در حقوق آمريكا(2) مترجم: دكتر حسين آقایي نيا ج . نظريه هاي « خطاي قانوني اخف » و « خطاي اخلاقي » گاهي اتفاق مي افتد كه ...
تاثير جهل يا اشتباه بر مسئوليت كيفري در حقوق آمريكا(2) مترجم: دكتر حسين آقایي نيا ج . نظريه هاي « خطاي قانوني اخف » و « خطاي اخلاقي » گاهي اتفاق مي افتد كه ...
كردان -2:مسئوليت در جمهوري اسلامي بايد با محروميت توام باشد
كردان -2:مسئوليت در جمهوري اسلامي بايد با محروميت توام باشد وزير كشور كارآمدي اخلاقي، چابك سازي دولت، اجراي قانون، رياضت اقتصادي مسئولان را به عنوان شاخص هاي ...
كردان -2:مسئوليت در جمهوري اسلامي بايد با محروميت توام باشد وزير كشور كارآمدي اخلاقي، چابك سازي دولت، اجراي قانون، رياضت اقتصادي مسئولان را به عنوان شاخص هاي ...
مسئوليت بين المللي دولت
[2] دولتها ممكن بود با نقض تعهدات بين المللي خودشان و يا از طريق ارتكاب اعمال خلاف حقوق ... مسئوليت اخلاقي در حقوق بين الملل جايگاهي ندارد و آنچه كه در اين راستا مطرح ...
[2] دولتها ممكن بود با نقض تعهدات بين المللي خودشان و يا از طريق ارتكاب اعمال خلاف حقوق ... مسئوليت اخلاقي در حقوق بين الملل جايگاهي ندارد و آنچه كه در اين راستا مطرح ...
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها