واضح آرشیو وب فارسی:مهر: مسئوليت اخلاقي از نگاه ارسطو
خبرگزاري مهر گروه دين و انديشه: در سنت فلسفه غرب رويكردهاي گوناگوني به مسئوليت انساني وجود داشته است. اين رويكردها براي ما كه واجد رويكردي نسبتاً مستقل در اين زمينه هستيم بهانهاي مناسب براي بررسي تطبيقي به دست ميدهد. با اين همه در سنت غرب هم دو تصور نسبتاً مجزا و مستقل در باب مسئوليت و مسئوليت اخلاقي موجود است كه بر متفكران بعدي تأثيري بسزا گذاشته است. يكي از اين سنتها از ارسطو آغاز ميشود.
فهمي از مفهوم مسئوليت اخلاقي و كاربردش در تعدادي از متون برجامانده يوناني نظير آثار هومر ارائه مي شود. در اين آثار هم از عامل انساني و هم از عامل فراانساني به عنوان افرادي كه شايسته تشويق و تنبيه پيرو كاري كه انجام داده اند ياد شده اند. در جاهايي ديگر هم رفتار عامل محكوم شده است چون عاملي موجود بوده كه كنترل بر نفس نداشته است.
تأمل بر اين عوامل گونه اي تقديرگرايي را مطرح مي كند. بر طبق اين ديدگاه آينده انسان يا بخش و جنبه اي از آن از پيش مقدر شده است و اين كار به وسيله خدا يا ستارگان يا حقايق و زمانهايي خاص مشخص شده است. در چنين رويكردي تأملات و انتخابها و اعمالي خاص نامناسب به نظر مي رسند چون آينده مشخص شده است.
اگر نتايجي مشخص مقدر شده باشد آنگاه به نظر مي رسد كه عامل اخلاقي نمي تواند مسئول كاري كه انجام مي دهد باشد . اگر تقديرگرايي درست باشد آنگاه به نظر مي رسد كه هيچ عاملي از جهت اخلاقي مسئول هيچ كاري نيست.
با اين همه اين گرايش در تقديرگرايي گاهي تأثيرات تاريخي مهمي بر جاي گذاشته است. همين امر فيلسوفان را بر آن داشته كه بسي بر اين نكته تأكيد كنند كه دليلي براي تأمل در اين باب كه آينده ما بدون انتخابها و كارهاي ما تعين يافته وجود ندارد.
ارسطو شايد اولين نفري باشد كه نظريه اي در باب مسئوليت اخلاقي ارائه كرده است. ارسطو هنگام بحث از خير و شرهاي انساني در كتاب سوم اخلاق نيكوماخوستي نكاتي را در باب مسئوليت اخلاقي بر مي شمارد. او تصريح مي كند كه ما بايد متناسب با فضيلت مندي شخصيت انسان بدو پاداش بوديم يا او را مجازات كنيم.
چند لحظه بعد او تصريح مي نمايد كه تنها فردي مي تواند به عنوان عامل اخلاقي در نظر گرفته شود و مي توان بدو مسئوليت اخلاقي اطلاق كرد كه بتواند انتخاب صورت دهد. براي ارسطو يك تصميم نوعي خاصي از خواست است كه از تأمل ناشي مي شود و تصور عامل را از آنچه خير است بيان مي نمايد.
باقيمانده بحث ارسطو به تبيين شرايطي مي پردازد كه در ذيل آنها مناسب است بيان كنيم عاملي اخلاقي به جهت كاري كه انجام داده يا ويژگيهايي كه داشته شايسته تقيبيح يا تشويق است. فرضيه كلي ارسطو اين است كه انسان تنها وقتي مستحق پاداش يا جزا است كه عمل يا گرايش وي اختياري و انتخابي باشد.
بر طبق نظر ارسطو ، يك عمل آزاد يا گرايش آزاد دو مشخصه دارد. اول آنكه يك شرط نظارتي بر آن كنترل مي كند يعني عمل يا ويژگي منشايي در عامل دارد و بر اثر زور و اجباري رخ نداده است. دوم آنكه ارسطو شرطي معرفتي نيز اعمال مي كند. يعني اينكه عامل بايد از آنچه انجام مي دهد آگاه باشد.
البته پاره اي ابهامها در تبيين ارسطو وجود دارند كه همين باعث تفاسير گوناگوني از آراي وي شده اند. هدف ارسطو اين است كه اين شرايط را با توجه به تشويق و تقبيح عامل تعريف كند اما آشكار نيست كه چگونه بايد مفهوم محوري مسئوليت اخلاقي را در اينجا فهم نماييم.
در اينجا دو امكان وجود دارند. اول آنكه مذمت يا تشويق بدان معنا است كه عامل مستحق چنين پاسخي است و اين البته به جهت رفتاري است كه انجام داده يا ويژگي اي است كه داشته است و دوم اينكه اين مذمت يا تشويق بدان معنا است كه اين عمل نتايجي خاص را به بار مي آورد يعني باعث بهبود رفتار يا گرايش فرد مي شود.
اين دو امكان بر حسب دو تصور متنباي از مسئوليت اخلاقي تعريف مي شوند.1) ديدگاه شايسته محورانه كه بر طبق آن پاداش يا عقاب بايد تنها در صورتي كه فرد مستحق آن است روا داشته شود. و 2) ديدگاه نتيجه انگارانه كه بر طبق آن پاداش يا عقاب تنها در صورتي مناسب است كه باعث تغيير در رفتار فرد گردد.
محققان در باب اينكه ارسطو كداميك از ايندو ديدگاه را مي پذيرد ترديد دارند اما مهم است كه ميان آنها تمايز قايل شويم و اين تمايز براي بحث در زمينه مسئوليت اخلاقي ضروري است. در حالي كه ارسطو عليه گونه اي تقدير گرايي قدعلم مي كند او تفاوت ميان آن و قطعيت علي را مشخص نمي سازد.
قطعيت علي ديدگاهي است كه بر طبق آن هرچيزي كه رخ مي تهد يا وجود دارد با شرايط كافي قبل از خود معلل مي شود و رخ دادن چيزي يا وجود آن بجز اين مورد امكان ندارد. نوعي از قطعيت علي ، با شرايط مقدمي تعريف مي شود كه اين شرايط تركيبي از حالات كلي و قوانين علمي هستند. قطعيت الهياتي هم بر حسب شرايطي تعريف مي شود كه در آن خدا حضور دارد. به نظر مي رسد كه قطعيت الهياتي در جهان يوناني هم وجود داشته هرچند در اديان ابراهيمي به منتها درجه اهميت خود مي رسد.
جمعه 22 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 349]