محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826327818
اختلاف قرائات و نقش آن در تفسیر از دیدگاه علامه طباطبائی
واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
اختلاف قرائات و نقش آن در تفسیر از دیدگاه علامه طباطبائی
در باور علامه به لحاظ ارزش و اعتبار تفاوت اساسی بین قرائت متداول و دیگر قرائتها به خصوص قرائت قراء عشره بلکه اربعهعشر وجود ندارد، و هریک از قرائتها میتواند بهعنوان متن قرآن، تفسیر شود، هرچند عملاً تفسیر خود را به قرائت رایج پیریزی نموده است.
بخش دوم و پایانی ج. ترجیح قرائت غیررایج یک. علامه طباطبائی(ره) در تفسیر آیه «ما نَنْسَخْ مِنْ آیَه أَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَیْرٍ مِنْها أَوْ مِثْلِها»(بقره: 106) مینویسد: کلمه «نُنْسِها» به ضم نون و کسر سین از ریشه «نسیـ نسیان ـ إنساء» خوانده شده است و به معنی از یاد بردن و پاک کردن از صفحه علم است. این کلمه (نُنْسِها) به صورت «ننساها» به فتح نون و همزه از ریشه «نسئ» به معنی تأخر نیز قرائت شده است.57 قرائت غیر رایج در ـ ننساها ـ از عبدالله بن کثیر و ابوعمرو بن علاء از قراء سبعه است. 58 معنی آیه بنابر قرائت نخست این است که ما هیچ آیهای را به فراموشی نمیسپاریم مگر این بهتر از آن یا مثل آن میآوریم. این سخن مطلق یا عام است که شامل همگان میشود و اختصاصی به پیامبر(ص) ندارد، بلکه اصلاً شامل آن حضرت نمیشود؛ چراکه در جای دیگر میفرماید: «سَنُقْرِئُکَ فَلا تَنْسی إِلاّ ما شاءَ اللَّهُ»(أعلی: 7) و این آیه مکی است و آیه نسخ مدنی است و درنتیجه روا نیست که نسیان به پیامبر(ص) نسبت داده شود. تفسیر آیه بنابر قرائت دوم چنین میشود که ما اظهار هیچ آیهای را به تأخیر نمیاندازیم مگر آنکه بهتر از آن یا مثل آن را میآوریم. از بیان علامه و استدلال بر نادرست بودن نسبت نسیان به پیامبر(ص) در قرائت نخست، و دوام تصرف الهی به سمت کمال در قرائت دوم، روشن است که علامه قرائت دوم را که غیر رایج است بیشتر میپسندد. دو. علامه طباطبائی(ره) کلمه «یَقُولَ» در آیه شریفه «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّه وَلَمَّا یَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّی یَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتی نَصْرُ الله»(بقره: 214) را با دو قرائت تفسیر کرده است: یک قرائت به فتح لام، و یک قرائت به ضم لام.59 قرائت نصب قرائت مشهور و شش تن از قراء سبعه و بقیه قراء تا اربعه عشر است. و قرائت رفع قرائت نافع بن عبد الرحمن از قراء سبعه است.60 معنی آیه بنا بر قرائت نصب بیانگر غایت و نتیجه نسبت به جملههای قبل است و بنابر قرائت رفع مبین حکایت حال گذشته است. علامه پس از این بیان میافزاید هرچند هر دو معنا صحیح است، قرائت دوم با سیاق مناسبتر است؛ زیرا اگر جمله «حَتَّی یَقُولَ» تعلیل برای جمله «زلزلوا» باشد، چندان مناسبتی با سیاق ندارد. سه. علامه طباطبائی(ره) ذیل آیه شریفه «فَقَدْ کَذَّبُوکُمْ بِما تَقُولُونَ فَما تَسْتَطِیعُونَ صَرْفاً وَلا نَصْراً»(جن: 3) ابتدا براساس قرائت رایج یعنی قرائت عاصم به تفسیر آیه میپردازد و فاعل در «تستطیعون» را عبده اوثان و بتپرستان معنی میکند، که طبعاً معنی آیه این است که معبودهایتان سخن شما را در آلهه بودنشان و دفع کردن درد و بلا از پرستندگان خود و یاری نمودن آنها تکذیب کردند؛ با این تکذیب شما قادر نخواهید بود عذاب را از خود دور سازید. سپس میافزاید که غیر عاصم از طریق حفص «یستطیعون» را به یاء قرائت کردهاند.61 و این قرائت خوبی است و با مقتضای سیاق سازگار است، و تفسیر آیه بر پایه این قرائت این است که معبودان سخن شما را تکذیب کردند و درنتیجه این معبودین قادر نخواهند بود بلاگردان شما بتپرستان باشند، و نه میتوانند شما را یاری کنند.62 د. توجه به قرائات ائمه از لابهلای مباحث مربوط به قرائت در تفسیر المیزان میتوان دریافت که علامه توجه خاصی به قرائات ائمه(ع) داشته است. همانطور که پیش از این نیز اشاره شد، در بینش علامه قرائت ائمه(ع) در جای خود معتبر است، ولی بهدلیل روایات نقل شده از ائمه که به پیروی از قرائتهای مشهور امر کرده است63 معرضعنها قرار گرفته است. بههرصورت اگر قرائتی هرچند مرسل از آن حضرات روایت شده باشد علامه بدان توجه میکند و در تفسیر یا در بحث روایی بدان میپردازد، ازجمله: یک. علامه در تفسیر آیه «وَاتَّقُوا فِتْنَه لا تُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْکُمْ خَاصَّه وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقابِ»(انفال: 25) به نقل از مجمع البیان مینویسد: از أئمه أهل البیت امام علی و امام باقر(ع) و دیگران چون زید بن ثابت و ربیع بن أنس و أبوالعالیه «لتصیبن» را به لام و نون تأکید ثقیله خواندهاند.64 ولی در قرائت مشهور «لاتصیبن» با لای ناهیه و نون تأکید ثقیله خوانده شده است.65 بنابر قرائت مشهور آیه درصدد برحذر داشتن همه مؤمنان از فتنه فراگیری است که مربوط به کفار و مشرکان نیست و اگر ظاهر شود، آثار سوء آن فتنه گریبانگیر همه خواهد شد. علامه در ادامه تفسیر آیه میافزاید: بنابر قرائت أهل البیت(ع) و زید لام در «لتصیبن» برای قسم و نون ثقیله برای تأکید است و تقدیر آیه این است «وَاتَّقُوا فِتْنَه أقسِمُ لاتُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْکُمْ خَاصَّه» و کلمه «خاصه» در این قرائت حال از فتنه است، و معنی چنین میشود: ای مؤمنان از فتنهای که مختص ستمکاران از شما است بپرهیزید. این آیه بههرصورت همگان را به تقوا و حذر از دچار شدن در فتنه امر میکند و اما بنابر قرائت مشهور لا در «لاتُصِیبَنَّ» ناهیه و نون برای تأکید نهی است. و این گونه نیست که «لاتُصِیبَنَّ» جواب أمر در «اتَّقُوا» باشد، بلکه درحقیقت ابتدا و استیناف کلام خواهد بود.66 دو. علامه طباطبائی(ره) در بحث روایی تفسیر آیه «قالَ یا نُوحُ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صالِحٍ فَلا تَسْئَلْنِ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّی أَعِظُکَ أَنْ تَکُونَ مِنَ الْجاهِلینَ»(هود: 46) به نقل از صدوق از طریق حسن بن علی وشاء نقل میکند که گفت از حضرت رضا(ع) شنیدم که پدرش از امام صادق(ع) نقل فرمود: إن الله عزّ وجلّ قال لنُوح یا نُوحُ «إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ» لأنّه کانَ مُخالِفاً لهُ و جَعَلَ مَنِ اتّبعَهُ مِن أهلِه؛ راوی میگوید امام از من پرسید: [مردم] این آیه را درباره پسر نوح چگونه قرائت میکنند؟ گفتم مردم آن را بر دو وجه میخوانند: «إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صالِحٍ» و «إنّه عَمِلَ غَیرَ صالِح». حضرت فرمود: «کَذِبُوا هُو إبنُه وَلکِنّ الله عزّ وجلّ نَفاهُ عَنهُ حِین خالفَه فِی دِینِه».67 قرائت غیر مشهور طبق نقل طبرسی و برخی دیگر، قرائت کسائی (از قراء سبعه) و یعقوب (حضرمی از قراء عشره) و سهل است که با فعل و نصب غیر «إِنَّهُ عَمِلَ غَیْرَ صالِحٍ» قرائت شده است و قرائت مشهور از دیگر قاریان و ازجمله عاصم به روایت حفص است که به صورت مصدر و با تنوین رفع قرائت شده است: «إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صالِحٍ».68 علامه درباره این روایت مینویسد: شاید امام(ع) با این جمله که فرمود: «و جَعَلَ مَنِ اتّبعَهُ مِن أهلِه» اشارت دارد به این آیه شریفه که فرمود: «فَنَجَّیْناهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْکَرْبِ الْعَظِیمِ»(انبیاء: 76)؛ زیرا ظاهر این است که مراد از اهل همه کسانی هستند که با او نجات یافتند و مراد از قرائت آیه [به این صورت] تفسیر آیه بوده است و منظور راوی در بیان دو قرائت، اشارت به تفسیر [نادرستی] است که از آیه شده است و گفتهاند همسر نوح از غیر نوح باردار شده و بچه را به فراش نوح ملحق کرده است. روی همین حساب برخی آیه «وَ نادی نُوحٌ ابْنَهُ»(هود: 42) را این گونه خواندهاند که: «و نادی نوح ابنها» أو «و نادی نوح ابنَهَ»، یعنی به فتحهاء مخفف از «ابنها» و آن را به علی و بعضی أئمه نسبت دادهاند. چنانکه زمخشری مینویسد که علی(ع) «ابنها» خوانده و محمد بن علی[(ع)] آن را «ابنه» قرائت کرده و منظور از ضمیر «هاء» همسر نوح است.69 و با این قرائت دیدگاه حسن [بصری] تأیید میشود.70 وی معتقد است پسر غرق شده فرزند نوح نبوده است، بلکه ربیبه وی یا نامشروع بوده است.71 طبق آنچه طبرسی بهعنوان قرائت حضرت علی(ع) و ائمه(ع) نقل کرده است همان قرائت مشهور است «وَ نادی نُوحٌ ابْنَهُ».72 و آنچه بهعنوان «ابنه» و محفف از «ابنها» آمده است روایتی است که سیوطی از ابن انباری در مصاحف نقل کرده73 و عکرمه آن را توجیه نموده است74 و همانطور که علامه طباطبائی(ره) گفته است این قرائتها را به اهلبیت(ع) نسبت دادهاند. سه. علامه در تفسیر آیه «وَإِذا أَرَدْنا أَنْ نُهْلِکَ قَرْیَه أَمَرْنا مُتْرَفیها فَفَسَقُوا فیها فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْناها تَدْمیراً»(سراء: 16) ابتدا بر مبنای قرائت مشهور به تفسیر آیه میپردازد و مینویسد: منظور امر تشریعی به فسق نیست، بلکه مراد این است که ما مترفان را امر به طاعت کردیم و آنها فسق ورزیدند و اطاعت نکردند، یا اینکه بگوییم فعل «امرنا» در لازمه معنی خود استعمال شده، و معنی آن این است که امر ما متوجه مترفین شد، و ایشان در آن فسق ورزیدند. بر مبنای قرائت مشهور «أَمَرْنا» به معنی طلب است و بسا ممکن است «امر» به معنی إکثار باشد، یعنی اموال و اولاد مترفان را زیاد کردیم و این موجب فسق آنان شد.75 سپس میافزاید: در قرائت منسوب به علی(ع) و عاصم ابنکثیر و نافع «آمرنا» به مد و از ریشه إیمار خوانده شده است که به معنی فزونی ثروت و فرزند، یا به معنی تکلیف است. و در قرائت منسوب به امام علی، امام حسن و امام باقر(ع) و ابن عباس و زید بن علی به صورت «أمّرنا» به تشدید میم و از ریشه تأمیر قرائت شده است که به معنی تولیت و امارت است. در انتساب این قرائات ملاحظهای وجود دارد. مفسران اهل سنت هرچند این قرائتها را نقل کردهاند، هیچیک آنها را به حضرت علی(ع) و اهلبیت(ع) نسبت ندادهاند. بغوی قرائت «أمّرنا» به تشدید را به مجاهد، و و قرائت «آمرنا» را به حسن و قتاده و یعقوب، و قرائت «أمرنا» به تخفیف را به دیگران نسبت میدهد.76 سیوطی نیز «أمّرنا» به تشدید را به أبوالعالیه، و «آمرنا» را به ابن عباس نسبت داده است.77 اما طبرسی مینویسد: قرائت عموم «أَمَرْنا» به تخفیف است، و قرائت «آمرنا» را به یعقوب نسبت میدهد و میافزاید: این قرائت علی بن أبی طالب(ع) و حسن [بصری] و أبوالعالیه و قتاده است و قرائت «أمّرنا» به تشدید میم را به ابن عباس و أبوعثمان نهدی و محمد بن علی(ع)ـ به اختلاف ـ نسبت میدهد. قرائت «أمِرنا» را نیز به حسن و یحیی بن یعمر نسبت میدهد.78 ولی واقعاً تا چه مقدار میتواند واقعنما باشد و ارزش طرح کردن داشته باشد؟ افزون بر همه اینها، علامه به تفسیر ائمه بر مبنای قرائات غیرمشهور و تأثیر قرائت ائمه بر تفسیر نیز اشاره کرده است، ازجمله آیه «التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ الآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَالْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنینَ»(توبه: 112) که در قرائت منسوب به امام باقر و امام صادق(ع) تماماً به «یاء» قرائت شده است. این اختلاف قرائی هرچند در توجیه ادبی با قرائت مشهور متفاوت است، تأثیر چندانی در معنی تفسیری آیه ندارد. طبرسی در این زمینه مینویسد: در قرائت أبی و عبدالله بن مسعود و أعمش «التائبین العابدین...» تا آخر نه صفت به «یاء» خوانده شده است و این از ابوجعفر و ابوعبدالله(ع) روایت شده است. وی سپس به توجیه ادبی آن میپردازد و مینویسد رفع در «التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ» بنابر استیناف جمله یا بنابر مبتدا بودن و حذف خبر آن است. اما «التائبین العابدین» ممکن است مجرور و صفت برای مؤمنین در اول آیه قبل باشد یا منصوب بنابر اضمار أعنی و أمدح باشد.79 بهخوبی ملاحظه میشود که علامه بهدلیل اهتمام به قرائات متعدد و بهخصوص اینکه نام ائمه در میان است، به این اختلاف قرائت نیز اشارت کرده است.80 یا در آیه «لَقَدْ تابَ اللَّهُ عَلَی النَّبِیِّ وَالْمُهاجِرینَ وَالأَنْصارِ الَّذینَ اتَّبَعُوهُ فی ساعَه الْعُسْرَه»(توبه: 117) درمقابل قرائت مشهور، به نقل از تفسیر قمی قرائت «تابَ اللَّهُ بالنَّبِیِّ عَلی الْمُهاجِرینَ...» را روایت میکند.81 قمی بعد از آنکه آیه را اینگونه مینویسد «لَقَد تابَ اللَّهُ بالنَّبِیِّ عَلی الْمُهاجِرینَ...» میافزاید: امام صادق(ع) فرمود: «هکذا نزلت».82 طبرسی نیز مینویسد: روایت شده است که امام رضا(ع) آیه را این گونه قرائت فرموده است: «لَقَد تابَ اللَّهُ بالنَّبِیِّ عَلی الْمُهاجِرینَ...».83 تفسیر آیه براساس قرائت مشهور این است خدا، هم بر پیامبر(ص) بازگشت داشته و هم بر مهاجرین و انصار، هرچند نوع توبه خدا بر پیامبر(ص) و مهاجر و انصار متفاوت باشد. اما بنابر قرائت ائمه پیامبر(ص) وسیله توبه خدا بر مهاجر و انصار است. نیز علامه در تفسیر آیه «سَلامٌ عَلی إِلْ یاسینَ»(صافات: 130) که براساس قرائت مشهور «إِلْیاسینَ» را به الیاس و پیروان وی تفسیر میکند، به نقل از صدوق مینویسد: امام صادق(ع) از علی(ع) روایت میکند که فرمود: «یس محمد(ص) و نحن آل یس».84 وی در توضیح این روایت میافزاید این تفسیر مبنی بر قرائت «آلیس» است که قرائت نافع، ابنعامر، یعقوب و زید است.85 طبرسی و برخی دیگر نیز مینویسند: ابن عامر، نافع و رویس از یعقوب «آل یس» به فتح ألف و کسر لام منفصل از یاسین قرائت کردهاند و دیگران «إِلْیاسِینَ» به کسر ألف و سکون لام متصل به یاسین خواندهاند.86 ه . شاهد آوردن بر قرائت غیررایج از دیگر توجهات علامه به قرائات متعدد، شاهدآوری از روایاتی است که در قرائت یا تفسیر آیات طبق قرائت غیررایج رسیده است. برای نمونه، وی در تفسیر آیه «أَلَمْ تَرَ إِلَی الَّذینَ نُهُوا عَنِ النَّجْوی ثُمَّ یَعُودُونَ لِما نُهُوا عَنْهُ وَیَتَناجَوْنَ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوانِ وَمَعْصِیَه الرَّسُولِ...»(مجادله: 8) به نقل از مجمع البیان مینویسد: حمزه بن حبیب ـ از قراء سبعه ـ و یعقوب به روایت رویس ـ محمد بن متوکل ـ کلمه «یَتَناجَوْنَ» را به شکل «ینتجون» قرائت کرده و دیگر قاریان آن را «یَتَناجَوْنَ» خواندهاند.87 علامه سپس شاهد روایی بر قرائت حمزه و رویس میآورد که وقتی برخی از اصحاب به پیامبر(ص) گفتند: چرا با علی(ع) تناجی داری (او را به مناجات اختصاص دادهای) و با ما نداری؟ فرمود: «ما انْتَجَیْتُه ولکنَّ اللهَ انْتَجَاه؛ من او را به مناجات اختصاص ندادم بلکه خدا او را برای مناجات برگزید».88 و. اشاره به قرائت نادرست با توجه به اهتمام حضرت علامه به قرائات مختلف، ایشان گاهی به قرائتِ به اصطلاح غلط و نادرست نیز اشارت میکنند، ازجمله در تفسیر این آیه شریفه که میفرماید: «فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجاباً فَأَرْسَلْنا إِلَیْها رُوحَناً فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِیًّا»(مریم: 17) علامه مینویسد: ازجمله قرائتهای «ردیه» نادرست این است که کلمه «روحنا» در این آیه به تشدید نون «رُوحَنّا» بهعنوان اسم فرشتهای که به سوی مریم فرستاده شد خوانده شده است.89 سیوطی درخصوص اختلاف قرائت این آیه مینویسد: ابوحَیوَه90 کلمه «رُوحَنّا» را به تشدید نون قرائت کرده است و ابن مهران آن را نامی برای جبرئیل تفسیر کرده است. أبوحیان نیز مینویسد: ابوحیوه و سهل این کلمه را به فتح راء «رَوحَنا» خواندهاند.91 علامه پس از بیان این قرائت مینویسد: بنابر این قرائت فرشته متمثل بر مریم(ع) غیر از جبرئیل است و اشکال آن نیاز به بیان نیست. 3. عوامل ترجیح و تأیید قرائت یکی از مباحثی که درباره اختلاف قرائات در تفسیر المیزان طرح شده، ترجیح یک قرائت بر قرائت دیگر است؛ اگرچه مواردی نیز ممکن است یافت شود که علامه بعد از بیان قرائات مختلف یکی را ترجیح داده باشد و عاملی برای ترجیح بیان نکرده باشد، مثل آیه «قَدْ کانَتْ آیاتی تُتْلی عَلَیْکُمْ فَکُنْتُمْ عَلی أَعْقابِکُمْ تَنْکِصُونَ مُسْتَکْبِرینَ بِهِ سامِراً تَهْجُرُونَ»(مؤمنون: 66). وی مینویسد: سامر از ریشه سمر به معنی سخن گفتن در شب است، کلمه «سامراً» در آیه به ضم سین و تشدید میم و به صیغه جمع «سُمّراً»، و به ضم سین و تشدید میم و الف بعد از میم «سُمّار» نیز قرائت شده است، و لیکن قرائت دوم ارجح است.92 قرائت غیر مشهور قرائت شاذی است که از ابن مسعود، ابنعباس، عکرمه و ابن محیصن است.93 بههرصورت ایشان در بسیاری از موارد پس از تفسیر آیه براساس قرائات متعدد، به بیان ترجیح برخی بر برخی دیگر میپردازند. مهمترین عوامل ترجیح در نگاه علامه امور زیر است. أ. ترجیح قرائت به أفصحیت علامه طباطبائی(ره) در تفسیر آیه شریفه «قالُوا أَرْجِهْ وَأَخاهُ وَابْعَثْ فِی الْمَدائِنِ حاشِرِینَ یَأْتُوکَ بِکُلِّ سَحَّارٍ عَلِیمٍ»(شعراء: 36) مینویسد: در قرائت رایج کلمه «أَرْجِهْ» به سکون هاء خوانده شده است که از لحاظ ساختاری امر از «الإرجاء» به معنی تأخیر و امهال است، و معنی آیه چنین میشود که به موسی و برادرش مهلت بده و در کارش عجله نکن، و در قرائت دوم به کسرهاء «أَرْجِه» و در قرائت سوم «أرجئه» به همزه بین جیم وهاء و ضمهاء خوانده شده است.94 طبق بیان طبرسی قرائت اول از عاصم و قرائت دوم از قاریان مدینه یعنی یزید بن قعقاع، شبیه بن نصاح و نافع و نیز کسائی و خلف از قاریان کوفه است، و قرائت سوم از بقیه قراء است.95 علامه سپس میافزاید: هرچند معنی آیه بنابر این قرائتها تفاوت نمیکند، قرائت دوم و سوم فصیحتر است. آنچه علامه میگوید مبتنی بر این است که أرجئه از باب افعال به معنی تأخیر باشد و ضرورتی ندارد که وزنالفعل آن را که مطابق قواعد و بدون ترخیم است، تغییر دهیم. ب. ترجیح قرائت به اقتضای سیاق علامه در موارد متعددی با توجه به سیاق آیه به ترجیح قرائت مبادرت میکند، ازجمله در آیه «وَیَقُولُ الَّذِینَ آمَنُوا أهؤُلاءِ الَّذینَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَیْمانِهِمْ إِنَّهُمْ لَمَعَکُمْ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فَأَصْبَحُوا خاسِرین»(مائده: 53) مینویسد: کلمه یقولـ که در قرائت رایج به رفع خواندهـ به نصب هم خوانده شده است و در این صورت عطف بر «فَتَرَی الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ یُسارِعُونَ فیهِمْ یَقُولُونَ نَخْشی أَنْ تُصیبَنا دائِرَه فَعَسَی اللَّهُ أَنْ یَأْتِیَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِنْ عِنْدِهِ فَیُصْبِحُوا عَلی ما أَسَرُّوا فی أَنْفُسِهِمْ نادِمین» در آیه قبل است، و این قرائت بر قرائت رفع ترجیح دارد؛ زیرا موافق با مقتضای سیاق است.96 بهدلیل اینکه پشیمانی افراد مورد بحث در دوستی پنهانی با دشمنان اسلام و نیز گفتار مؤمنان همگی سرزنش کسانی است که دوستی با یهود و نصاری را پذیرفتند؛ بنابراین، کلمه یقول عطف بر «فَیُصْبِحُوا» است. قرائت نصب، بنا به گزارش طبرسی، از ابوعمرو بن علاء بصری از قراء سبعه است. وی مینویسد: همه قراء کلمه «یقول» را مرفوع خواندهاند مگر ابوعمرو که آن را با عطف بر «أَنْ یَأْتِیَ» منصوب خوانده است.97 بهخوبی ملاحظه میشود که علامه طباطبائی(ره) قرائت همه قراء سبعه و عشره و بیشتر را که قرائت متداول است و میتواند کلام مستأنف برای سخن مؤمنان باشد، مرجوح و قرائت تنها یک نفر را راجح میداند. در نمونه دوم علامه در تفسیر آیه «لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُعَزِّرُوهُ وَتُوَقِّرُوهُ وَتُسَبِّحُوهُ بُکْرَه وَأَصِیلًا»(فتح: 9) مینویسد: در قرائت مشهور چهار فعل «لِتُؤْمِنُوا»، «تُعَزِّرُوهُ»، «تُوَقِّرُوهُ» و «تُسَبِّحُوهُ» به تاء خطاب میباشد، لیکن ابن کثیر و أبو عمرو آنها را به یاء غیبت قرائت کردهاند و قرائت این دو با توجه به سیاق آیات أرجح است.98 هرچند علامه توجیهی برای سیاق بیان نکرده است، ولی ممکن است توجیهش این باشد که کلام قبل و بعد از آیه همه به شکل غیاب است و خود آیه خطاب به پیامبر(ص) است روا تیست که «لتؤمنوا» که برای تعلیل است خطاب به مردم باشد، از سوی دیگر نیاز به نوعی التفات نیز دارد لیکن قرائت غیاب این محظورات را ندارد. ج. ترجیح قرائت به قواعد دانش صرف یکی از عواملی که علامه طباطبائی(ره) در ترجیح قرائت بهکار بسته، قواعد ادبیات عرب است که به چند نمونه آن اشاره میشود. یک. آیه «وَأَمَّا الَّذِینَ سُعِدُوا فَفِی الْجَنَّه خالِدِینَ فِیها ما دامَتِ السَّماواتُ وَالْأَرْضُ إِلَّا ما شاءَ رَبُّکَ عَطاءً غَیْرَ مَجْذُوذٍ»(هود: 108) علامه مینویسد: فعل «سُعِدُوا» به دو شکل مجهول و معلوم قرائت شده و قرائت مجهول با لغت عرب سازگارتر است.99 بنا به نقل طبرسی قرائت مجهول «سُعِدُوا» از قراء کوفه به استثتای ابوبکر بن عیاش، چون عاصم بن أبی نجود، حمزه بن حبیب و علی بن حمزه کسایی از قراء سبعه، سلیمان بن مهران اعمش از قراء أربعه عشر و دیگران است، و قرائت معلوم «سَعَدُوا» از دیگر قاریان یعنی قراء مکه، مدینه، بصره و شام است.100 علامه سپس در توجیه رجحان قرائت معلوم بر قرائت مجهول مینویسد: ماده «سَعِد» در کاربردهای عرفی لازم استعمال شده و روشن است که از فعل لازم صیغه مجهول ساخته نمیشود؛ هرچند وی به نوعی استدراک کرده و قرائت مجهول «سُعِدُوا» را به دلیل مقابله با فعل معلوم «شَقوُا» در آیه قبل دارای اشاره لطیفی میداند چراکه شقاوت را به خود انسان و سعادت را به خدا نسبت میدهد.101 ارباب لغت درخصوص این کلمه معتقدند سَعِدَ، یَسْعَدُ، سَعْداً و سَعادَه، فهو سعید لازم است، اما همین کلمه ممکن است با حرکت سَعَدَ متعدی و گفته شود: سَعَدَه الله و فهو مسعود، و قرائت «سُعِدُوا» از این باب است.102 دو. آیه «قالَ اللَّهُ إِنِّی مُنَزِّلُها عَلَیْکُمْ فَمَنْ یَکْفُرْ بَعْدُ مِنْکُمْ فَإِنِّی أُعَذِّبُهُ عَذاباً لا أُعَذِّبُهُ أَحَداً مِنَ الْعالَمِینَ»(مائده: 115) علامه مینویسد: قاریان مدینه و شام و نیز عاصم از قاریان کوفه کلمه «مُنَزِّلُها» را به تشدید قرائت کرده و دیگر آن را به تخفیف «مُنزِلُها» خواندهاند.103 وی سپس میافزاید قرائت تخفیف بهتر است چون إنزال دلالت بر نزول دفعی میکند و تنزیل شیوع در نزول تدریجی دارد و مائده از اموری است که دفعی است نه تدریجی. هرچند علامه طباطبائی(ره) در بیشتر موارد ترجیح یک قرائت را به صورت مدلل و مستند بیان میکند، مواردی یافت میشود که تنها به بیان ترجیح بسنده میکند که به بیان نشانی آن در پانوشت بسنده میکنیم.104 د. ترجیح قرائت به سازگاری بیشتر با مفاد آیه یکی از عوامل ترجیح قرائت در بینش علامه، موافقت قرائت با مفاد و مفهوم آیه است. برای نمونه، علامه در تفسیر آیه «وَیَضیقُ صَدْری وَلا یَنْطَلِقُ لِسانی فَأَرْسِلْ إِلی هارُونَ»(شعراء: 13) مینویسد: دو فعل «یَضِیقُ» و «لایَنْطَلِقُ» مرفوع و عطف بر «أَخافُ» در آیه قبل است که میفرماید: «قالَ رَبِّ إِنِّی أَخافُ أَنْ یُکَذِّبُونِ» درواقع عذری که حضرت موسی(ع) آورد سه چیز بود: نخست بیم از تکذیب، دوم ضیق صدر، سوم نارسایی بیانش از ادای دعوت. اما یعقوب ـ از قراء عشره ـ و برخی دیگر آن را به نصب و عطف بر «یُکَذِّبُونِ» خواندهاند و این قرائت با معنی آیه موافقتر است، و درحقیقت عذر حضرت موسی(ع) تنها یک چیز است و آن خوف تکذیب است و ضیق الصدر و منطلق نبودن زبان فرع و مترتب بر آن است؛ چنانکه در آیه دیگر که فرمود «إِنِّی أَخافُ أَنْ یُکَذِّبُون»(قصص: 34) نیز همین معنی آمده است.105 دیگرانی که در این قرائت با یعقوب حضرمی همراهی میکنند، بنابر گزارش ابوحیان، عبارتاند از: أعرج (حمید بن قیس یا عبدالرحمن بن هرمز)، طلحه، و عیسی (بن مینا = وَرش)، زیدبن علیّ، أبوحیوه، و زائده (بن قدامه ثقفی).106 بهخوبی ملاحظه میشود که در این گروه از قراء هیچ قاری از قراء سبعه و عشره نیامده است، درعینحال علامه قرائت آنها را اوفق به معنی میداند. ه. . تأیید قرائت به قضاوت عقل ازجمله عوامل ترجیح قرائت در تفسیر المیزان، دلیل عقلی است. برای نمونه، علامه در تفسیر آیه «إِذْ قالَ الْحَوارِیُّونَ یا عیسَی ابْنَ مَرْیَمَ هَلْ یَسْتَطیعُ رَبُّکَ أَنْ یُنَزِّلَ عَلَیْنا مائِدَه مِنَ السَّماءِ قالَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنین»(مائده: 112) مینویسد: متن پرسشی که قرآن حکایت میکند این است که میفرماید «هَلْ یَسْتَطِیعُ رَبُّکَ أَنْ یُنَزِّلَ عَلَیْنا مائِدَه مِنَ السَّماءِ»، عقل باور نمیکند که حواریون که از اصحاب خاص و بارز و از ملازمان عیسی(ع) هستند و از انوار علومش استفاده کردهاند چنین سؤالی کرده باشند؛ زیرا هر کسی با پائینترین مراتب ایمان میداند که خدا بر چنین کاری قدرت دارد، حال چگونه ممکن است حواریون عیسی(ع) از توانایی خدا بر کار ساده نزول مائده پرسیده باشند. بر این اساس کسائی از قراء سبعه «یَسْتَطِیعُ» را به تاء و«رَبُّکَ» را به نصب و بنابر مفعولیت خوانده است. بدین معنی که آیا تو میتوانی از پروردگارت سؤال کنی؟ درحقیقت فعل ناصب حذف شده و «تستطیع» جای آن نشسته است.107 البته علامه میکوشد قرائت مشهور را نیز با معنی معقولی توجیه کند و ازاینرو به نقل از مفسران میافزاید ممکن است استطاعت در قرائت متداول کنایه از مصلحت باشد. نتیجهگیری علامه طباطبائی(ره) در زیرساختها و مبانی فکری مربوط به دانش قرائت در بسیاری از موارد به نقل کلام مکی (بن ابیطالب)، زرکشی و سیوطی بسنده کرده و بدون هیچ نقدی که حاکی از پذیرش آن باشد، به اختلاف قرائات توجه کرده و در تفسیر المیزان بدان پایبند است. گویا در باور او به لحاظ ارزش و اعتبار تفاوت اساسی بین قرائت متداول و دیگر قرائتها به خصوص قرائت قراء عشره بلکه اربعهعشر وجود ندارد، و هریک از قرائتها میتواند بهعنوان متن قرآن، تفسیر شود، هرچند عملاً تفسیر خود را ـ جز در مواردی معددیـ به قرائت رایج (حفض از عاصم) پیریزی نموده است. اما بهنظر وی برخی از قرائتهامیتواند بر قرائت عاصم، نافع و دیگر قراء مشهور ترجیح داشته باشد. البته نمیتوان نتیجه گرفت که حضرت علامه به نزول فراوجهی یا ابلاغ چندوجهی قائل است، لیکن میتوان گفت بر پایه بینش و دیدگاه وی قرائت اصلی نازل شده از سوی خدا بر پیامبر(ص) و قرائت نبوی در مواردی که اختلاف قرائت وجود دارد برای ما غیرمعلوم است و در میان تعدادی قرائت پنهان است، و باید کوشید تا بدان دست یافت. ازاینرو، تمام عوامل و قرائن درونی و برونی ترجیح قرائت، ازجمله أفصحیت، سیاق آیات، قواعد صرفی، سازگاری با مفاد آیات و قضاوت عقلی، در این زمینه نقش ایفا میکنند. پینوشتها: 57. سیدمحمدحسین طباطبائی، المیزان، ج1، ص254. 58. فضلبن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج1، ص345. 59. سیدمحمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج2، ص238. 60. فضلبن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج2، ص545. 61. همان، ج7، ص 255. 62. سیدمحمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج15، ص193. 63. همو، قرآن در اسلام، ص142. 64. فضلبن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج4، ص18. 65. سیدمحمدحسین طباطبائی، المیزان، ج9، ص50. 66. همان، ج9، ص52. 67. محمدبن علی صدوق، عیون الاخبار، ج2، ص75. 68. فضلبن حسن طبرسی، مجمع البیان فیتفسیر القرآن، ج5، ص251؛ عبد الرحمنبن محمد ابن زنجله، حجه القراءات، ج1، ص341؛ احمدبن محمد دمیاطی، إتحاف فضلاء البشر فى القراءات الأربعه عشر، ج1، ص455. 69. محمودبن عمر زمخشری، کشاف، ج2، ص396؛ سیدمحمدحسین طباطبائی، المیزان، ج10، ص245. 70. سیدمحمدحسین طباطبائی، المیزان، ج10، ص245. 71. محمودبن عمر زمخشری، کشاف، ج2، ص396. 72. فضلبن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج5، ص243. 73. جلالالدین سیوطی، الدرالمنثور، ج3، ص334. 74. فضلبن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج5، ص246. 75. سیدمحمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج13، ص62. 76. حسینبن مسعود بغوی، معالم التنزیل، ج3 ص124. 77. جلال الدین سیوطی، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج4، ص169. 78. فضلبن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج6، ص624. 79. همان، ج5، ص112. 80. سیدمحمدحسین طباطبائی، المیزان، ج9، ص405. 81. همان، ج9، ص405. 82. علیبن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج1، ص297. 83. فضلبن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج5، ص120. 84. محمدبن علی صدوق، معانی الاخبار، ص122. 85. سیدمحمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج17، ص149. 86. فضلبن حسن طبرسی، مجمعالبیان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 712؛ عبدالرحمنبن محمد ابن زنجله، القراءات، ج1، ص 611. 87. سیدمحمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 19، ص 190؛ فضلبن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج9، ص374. 88. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج21، ص162. 89. سیدمحمدحسین طباطبائی، المیزان، ج 14، ص 36. 90. منظور شریحبن یزید حمصی حضرمی (م 230 ق) است. رک: محمدبن إبراهیم بخاری جعفی، التاریخ الصغیر، ج1، ص299. 91. جلالالدین سیوطی، الاتقان، ج1، ص398. 92. سیدمحمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج15، ص44. 93. فضلبن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج7، ص177. 94. سیدمحمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج15، ص274. 95. فضلبن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج4، ص708 96. سیدمحمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج5، ص376. 97. فضلبن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج3، ص317. 98. سیدمحمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج18، ص274. برای آگاهی از نمونههای بیشتر رک: همان، ج 15، ص402؛ ج 18، ص114. 99. سیدمحمدحسین طباطبائی، المیزان، ج5، ص376. 100. فضلبن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج5، ص293. 101. سیدمحمدحسین طباطبائی، المیزان، ج5، ص376. 102. فیومی، المصباح المنیز، کلمه سعد. 103. سیدمحمدحسین طباطبائی، المیزان، ج5، ص376؛ طبرسی، مجمعالبیان، ج3، ص408. 104. سیدمحمدحسین طباطبائی، همان، ج15، ص35. 105. همان، ج15، ص285. 106. محمدبن یوسف (ابوحیان اندلسى)، البحر المحیط فی التفسیر، ج8، ص143. 107. سیدمحمدحسین طباطبائی، المیزان، ج6، ص230. منابع آلوسی، سیدمحمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1415 قمری. ابنجزری دمشقی، محمدبن محمد، النشر فی القراءات العشر، علیمحمد الضباع، بیروت، دارالکتب العلمیه، بیتا. ابنزنجله، ابوزرعه عبدالرحمنبن محمد، حجه القراءات، تحقیق سعید الأفغانی، چ دوم، بیروت، مؤسسهالرساله، 1402 ق. ابنعطیه اندلسی، عبدالحقبن غالب، المحررالوجیزفی تفسیرالکتاب العزیز، بیروت دارالکتب العلمیه، 1422 ق. ابنفارس، أبوالحسین أحمدبن فارِس بن زکریا، مقاییس الغه، تحقیق عبدالسَّلام محمدهَارُون، اتحاد الکتاب العرب، 1423 ق. ابنمجاهد تمیمی، أبوبکرأحمدبن موسی، السبعه فی القراءات، تحقیق شوقی ضیف، چ دوم، قاهره، دارالمعارف،1400 ق. ابوحیان اندلسی، محمدبن یوسف، البحرالمحیط فی التفسیر، تحقیق صدقی محمد جمیل، بیروت، دار الفکر، 1420ق. أبوزید، محمد شرعی، جمع القرآن (فی مراحله التاریخیه من العصر النبوی إلی العصر الحدیث)، بیجا، بینا، بیتا. أبوشامه، عبدالرحمنبن إسماعیل، شرح شاطبیه(إبرازالمعانی من حرزالأمانی فیالقراءات السبع للإمام الشاطبی)، بیجا، بینا، بیتا. بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، مؤسسه البعثه، 1415 ق. بخاری جعفی، ابوعبدالله محمدبن إبراهیمبن اسماعیل، التاریخ الصغیر، تحقیق محمود إبراهیم زاید، حلب/ قاهره، دار الوعی/ مکتبه دار التراث، 1397 ق. بغوی، حسینبن مسعود، معالم التنزیل فی تفسیر القرآن، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1420 ق. ترمذی، محمدبن عیسی، الجامع الصحیح (سنن الترمذی)، الأحادیث مذیله بأحکام الألبانی علیها، تحقیق أحمد محمد شاکر و دیگران، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، بیتا. تفتازانی، سعدالدین، مختصر المعانی، دار الفکر، قم، 1411ق. حافظشیرازی، خواجه شمسالدین محمد، دیوان حافظ شیرازی، به اهتمام محمد قزوینی و قاسم غنی، چ سوم، نگاران قلم، 1383. حرعاملی، محمدبن الحسن، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت لإحیاء التراث، 1409 ق. حموی، ابوالعباس، أحمدبن عمربن محمد، القواعد و الإشارات فی أصول القراءات، تحقیق عبد الکریم محمد الحسن بکار، دمشق، دار القلم، 1406ق. دمیاطی، شهابالدین أحمدبن محمد، إتحاف فضلاء البشر فی القراءات الأربعه عشر، تحقیق أنس مهره، لبنان، دار النشر/ دار الکتب العلمیه، 1419ق. دوری، ابوعمر حفصبن عمر بن عبدالعزیز، جزء فیه قراءات النبی، حکمت بشیر یاسین، مدینه منوره، مکتبه الدار، 1988 م. دیاری، محمدتقی، درآمدی بر تاریخ علوم قرآنی، قم، دانشگاه قم، 1385. رخشاد، محمدحسین، در محضر علامه طباطبائی، بیجا، نهاوندی، 1380. زرقانی، محمدعبدالعظیم، مناهلالعرفان فی علومالقرآن، تحقیق مکتب البحوث و الدراسات، بیروت، دار الفکر، 1996م. زرکشی، بدرالدین، البرهان فی علوم القرآن، تحقیق محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت، المکتبه العصریه، بیتا. زمخشری، جارالله محمودبن عمر، الکشاف عن حقائق التنزیل، بیروت، دار الکتاب العربی، 1407 ق. سلطانیفر، صدیقه و مریم حکیمسیما، کتابشناسی قرآن و علوم قرآن، بیجا، سازمان تبلیغات اسلامی، 1380. سیوطی، جلالالدین، الاتقان فی علوم القرآن، تحقیق سعید مندوب، بیجا، دار الفکر، 1416ق. سیوطی، جلالالدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، قم، مکتبه آیه الله المرعشی النجفی، 1404 ق صدوق محمدبن علی، عیون أخبار الرضا(ع)، بیجا، دار العالم للنشر (جهان)، 1378 ق. ـــــ ، معانی الأخبار، قم، جامعه مدرسین 1361. طباطبائی، سیدمحمدحسین، المیزان، چ پنجم، قم، مؤسسه النشر الإسلامی، 1417 ق. ـــــ ، قرآن در اسلام، چ پنجم، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1372. طبرسی، فضلبن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار المعرفه، 1406 ق. طبری، محمدبن جریر، جامع البیان عن تأویل القرآن، تحققق أحمد محمد شاکر، مؤسسه الرساله. طوسی، محمدبن الحسن، التبیان، تقدیم شیخ آغابزرگ تهرانی، بیروت، داراحیاءالتراث العربی، بیتا. فضلی، عبدالهادی، القرائات القرآنیه (مقدمهای بر قراءات قرآن کریم)، ترجمه سیدمحمدباقر حجتی، بیجا، أسوه (وابسته به سازمان حج و اوقاف و امور خیریه)، بیتا. فیومی، احمدبن محمد، المصباح المنیر، چ دوم، قم، دارالهجره، 1414 ق. قابه، عبدالحلیم بن محمد الهادی، القرائات القرآنیه، بیروت، دار الغرب الاسلامی، 1999 میلادی. قاضی، عبد الفتاح، البدور الزاهره فی القراءات العشر المتواتره من طریقی الشاطبیه والدره، بیجا، بیتا. قرطبی، محمدبن احمد، الجامع لأحکام القرآن، تهران، ناصر خسرو، 1364. قشیری نیشابوری، مسلمبن حجاج، الجامع الصحیح المسمی صحیح مسلم، بیروت، دار الجیل بیتا. کردی، محمدطاهر، تاریخ القرآن الکریم، بینا، بیجا، بیتا. کلینی، محمدبن یعقوب، کافی، چ چهارم، دارالکتب الإسلامیه، تهران، 1365. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1404ق. معرفت، محمدهادی، التمهید فی علوم القرآن، بیجا، مؤسسه التمهید، 1386. موسوی خوئی، السیدأبوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، چ چهارم، بیروت، دار الزهراء للطباعه والنشر والتوزیع، 1395 ق. میبدی، رشیدالدین، کشف الأسرار و عده الأبرار، تهران، امیر کبیر، 1371. محمد فاکر میبدی/ دانشیار جامعه المصطفی العالمیه منبع: دوفصلنامه قرآن شناخت شماره 8 انتهای متن/
93/08/25 - 00:31
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]
صفحات پیشنهادی
همایش اندیشههای علامهطباطبایی در تفسیر المیزان برگزار میشود
سهشنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۳ - ۱۰ ۰۱ دبیر علمی همایش بینالمللی اندیشههای علامه طباطبایی در تفسیر المیزان از برگزاری این همایش در 22 و 23 آبان ماه در قم خبر داد به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه قم حجتالاسلام والمسلمین محمود رجبی گفت آیتاللهالعظمی علامه طباطبایی از بدیدگاه پیامبراکرم (ص) در مورد بهترین زنان
دیدگاه پیامبراکرم ص در مورد بهترین زنان جابر بن عبدالله میگوید با جمعی در خدمت پیامبر اکرم ص بودیم و آن حضرت فرمود بهترین زنان شما دارای این ویژگیهاست به این مطلب امتیاز دهید به گزارش جام نیوز برای آشنایی با ویژگیهای بهترین زنان به خدمت رسول خدا ص می&zwnمنصوریلاریجانی در گفتوگو با فارس مطرح کرد نقش «رسالة الولایة» علامه طباطبایی در پرهیز از روشنفکری
منصوریلاریجانی در گفتوگو با فارس مطرح کردنقش رسالة الولایة علامه طباطبایی در پرهیز از روشنفکری و غربزدگیاستاد عرفان اسلامی گفت راه نجات دانشگاهها و محافل علمی امروز ما از روشنفکری بیمار و غربزدگی لجامگسیخته رجوع به آثار بزرگانی همچون علامه طباطبایی از جمله رسالة الولایة ایصالحی نجفآبادی و دیدگاه متفاوتش نسبت به قیام عاشورا
سهشنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۳ - ۱۱ ۱۳ در ادامه گزارش پیشین دیدگاههای یکی دیگر از اندیشمندان درباره قیام عاشورا را مورد بررسی قرار میدهیم اندیشمندی که نظراتش پیرامون قیام عاشورا حرفهای تازهای محسوب میشد و نظرات بسیاری را به خود جلب کرد به به گزارش خبرنگار دین و اندیشه خبرگزاری دانهمایش بین المللی اندیشه های علامه طباطبایی در تفسیر المیزان
۲۳۰۸۲۷ ۱۳۹۳ ۸ ۲۳ - ۱۱ ۵۰گزارش تصویری همایش بین المللی اندیشه های علامه طباطبایی در تفسیر المیزان عکاس احمد ظهرابی اجرا توقف ذخيره تمام تصاوير ۱۳۹۳ ۸ ۲۳ - ۱۱ ۵۰تفسیر المیزان توسط بزرگان حوزه در دارالقران علامه طباطبایی تدریس می شود
رییس دارالقرآن علامه طباطبایی تفسیر المیزان توسط بزرگان حوزه در دارالقران علامه طباطبایی تدریس می شود قم - ایرنا- رییس دارالقرآن علامه طباطبایی گفت تفسیر المیزان در سال جاری توسط بزرگان حوزه از جمله آیت الله استادی در دارالقرآن علامه طباطبایی تدریس خواهد شد به گزارش ایرنا مرتبزرگداشت علامه محمد حسین طباطبایی(ره) در فرهنگسرای اندیشه -
امروز بزرگداشت علامه محمد حسین طباطبایی ره در فرهنگسرای اندیشه فرهنگ سرای اندیشه همزمان با روز کتاب و کتاب خوانی و بزرگداشت آیت الله محمد حسین طباطبایی ره ویژه برنامه کشتگان عشق را برگزار می کند به گزارش خبرگزاری مهر 24 آبان ماه مصادف با روز کتاب و کتاب خوانی و بزرگداشت &همایش بین المللی «اندیشه های علامه طباطبایی» آغازشد
پنجشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۳ - ۱۱ ۰۸ همایش بین المللی اندیشه های علامه طباطبایی در المیزان با حضور اندیشمندان داخلی و خارجی و پیام آیت الله عبدالله جوادی آملی از مراجع عظام تقلید در موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره آغاز شد به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه قمنظر مجلس را درباره نیلی محترم میشماریم/ تفسیرهای نادرستی از دیدگاههای مثبتم شد
نظر مجلس را درباره نیلی محترم میشماریم تفسیرهای نادرستی از دیدگاههای مثبتم شد سیاست > دولت - تسنیم نوشت مشاور فرهنگی رئیسجمهور گفت متأسفانه تفسیرهای ناروایی از دیدگاههای مثبت اینجانب صورت گرفت و احترام به مجلس وظیفه همگان است و دفاع از «عابدینی: اگر زیادهخواهی غرب نباشد این مذاکرات به بار خواهد نشست/ بروجردی: عمان همواره سعی کرده در جهت نزدیک ش
در گفتگوی ویژه خبری مطرح شد عابدینی اگر زیادهخواهی غرب نباشد این مذاکرات به بار خواهد نشست بروجردی عمان همواره سعی کرده در جهت نزدیک شدن دیدگاه طرفین مذاکرهکننده نقشآفرینی کند فیلم رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی گفت علت انتخاب عمان را به عنوان محلعلامهطباطبایی مقام عقل و تعبد را با هم جمع کرده بود/ او بدون استاد مولف المیزان شد
علامهطباطبایی مقام عقل و تعبد را با هم جمع کرده بود او بدون استاد مولف المیزان شد فرهنگ > دین و اندیشه - آیتالله جوادی آملی گفت بعضی از مراجع نجف که به ایران آمده و همدوره و علامه طباطبایی بودند می گفتند که این حرفهای آقای طباطبایی برای خودش است برای اساتیدشآثار دعا از دیدگاه قرآن کریم
آثار دعا از دیدگاه قرآن کریم داوند - جلّ جلاله - می فرماید قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبّی لَوْلا دُعآؤُکُمْ فَقَدْ کَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یَکُونُ لِزاماً بگو اگر دعایتان نبود پروردگارتان چه اعتنایی به شما داشت زیرا مسلّماً شما تکذیب نمودید و لذا تکذیبتان داوند - جلمشاور روحانی: به نظر مجلس درباره نیلی احترام میگذاریم/ تفسیرهای نادرستی از دیدگاههای مثبتم شد
مشاور روحانی به نظر مجلس درباره نیلی احترام میگذاریم تفسیرهای نادرستی از دیدگاههای مثبتم شد مشاور فرهنگی رئیسجمهور گفت متاسفانه تفسیرهای ناروایی از دیدگاههای مثبت اینجانب صورت گرفت و احترام به مجلس وظیفه همگان است و دفاع از اقتدار مجلس و استقلال آن از باجخواهان فتنهجونقش برنامههای گروهی مذهبی در شکوفایی خرد جمعی -
آیت الله جوادی آملی نقش برنامههای گروهی مذهبی در شکوفایی خرد جمعی آیت الله جوادی آملی در بخشی از کتاب شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی به تبیین جایگاه مراکز مذهبی در شکوفایی عقل جمعی پرداخت و اظهار داشت تنهایی اندیشیدن نماز را فرادا اقامه کردن و تنهایی بر مصیبت خاندان پیامبرنشست شب علامه برگزار میشود -
امروز نشست شب علامه برگزار میشود اولین نشست شب اندیشه به بهانه بزرگداشت علامه سید محمد حسین طباطبایی با عنوان شب علامه برگزار می شود به گزارش خبرگزاری مهر در این برنامه پیرامون نقش استاد در فلسفله و اندیشه اسلامی بحث وگفتگو خواهد شد و کارشناسان و صاحب نظران رشته فلساختلاف روایت مقاتل درباره شهادت ابوالفضل(ع)/ چرا نام 2 عباس در کتاب های تاریخ کربلا وجود دارد؟
اختلاف روایت مقاتل درباره شهادت ابوالفضل ع چرا نام 2 عباس در کتاب های تاریخ کربلا وجود دارد فرهنگ > دین و اندیشه - خبرگزاری ایبنا نوشت کتب «ناسخ» و «مقتل خوارزمی» چنین روایت کرده اند که بعد از شهادت حضرت عبّاس علی اکبر علیهماالسلام شهیعلامهطباطبايی جزء احياگران علوم الهی بود -
آیت الله جوادی آملی علامهطباطبايی جزء احياگران علوم الهی بود آیتالله جوادی آملی در پیامی به همايش بينالمللی انديشههای علامه طباطبايی در تفسير الميزان گفت مرحوم علامه طباطبايی رضوان الله تعالی عليه جزء احياگران علوم الهی بود علم را با برهان ميشود احيا کرد علم را با استدل-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها