واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: همكاري با خلفا از نظر ائمه اطهار(ع)
به مناسبت دهه كرامت و ميلاد حضرت امام رضا (ع) در ادامه بخشهايي از كتاب «سيري در سيره ائمه اطهار» شهيد مطهري در ارتباط با همكاري با خلفا و به طور خاص مسئله ولايت عهدي امام رضا (ع) آورده شده است.
داستان اجاره شترها به هارون ميدانيم كه در زمان خلفاي عباسي، با آن همه مخالفت شديدي كه ائمه ما با خلفا داشتند و افراد را از همكاري با آنها منع ميكردند، در موارد خاصي همكاري با دستگاه آنها را به خاطر نيل به برخي اهداف اسلامي تجويز و بلكه تشويق مينمودند. صفوان جمال كه شيعه موسي بن جعفر(ع) است، شترهايش را براي سفر حج به هارون كرايه ميدهد. وقتي ميآيد خدمت امام موسيبن جعفر(ع)، حضرت به او ميگويد: چرا شترهايت را به هارون كرايه دادي؟ ميگويد من كه كار بدي نكردم، براي سفر حج بود، براي كار بدي نبود. بعد فرمود: لابد پس كرايهاش باقيمانده است كه بعد بايد بگيري. عرض كرد: بله. فرمود: و لابد اگر به تو بگويند چنانچه هارون همين الان از بين برود راضي هستي يا راضي نيستي؟ دلت ميخواهد كه طلب تو را بدهد و بعد بميرد. اين مقدار راضي به بقاي او هستي. گفت: بله. فرمود: همين مقدار راضي بودن به بقاي ظالم گناه است. ولايت جائر مسئلهاي داريم در فقه به نام «ولايت جائر» يعني قبول پست از ناحيه ظالم. قبول پست از ناحيه ظالم في حد ذاته حرام است، ولي فقها گفتهاند اين حرام، در مواردي مستحب ميشود و در مواردي واجب، اگر تمكن از امر به معروف و نهي از منكر (در واقع يعني خدمت) متوقف باشد بر قبول پست از طرف ظالم، پذيرفتن آن واجب است. منطق هم همين را قبول ميكند، زيرا اگر بپذيريد ميتوانيد در جهت هدفتان كار كنيد و خدمت نماييد، نيروي خودتان را تقويت و نيروي دشمنتان را تضعيف كنيد. مسئله ولايتعهدي امام رضا (ع) در مدتي كه حضرت رضا ولايتعهدي را قبول كردند كاري به نفع خليفه صورت نگرفت، به نفع خود حضرت صورت گرفت. حضرت در پست ولايتعهدي به طور غيررسمي شخصيت علمي خود را ثابت كرد كه هيچوقت ديگر ثابت نميشد. در ميان ائمه، به اندازهاي كه شخصيت علمي حضرت رضا(ع) و حضرت امير(ع) ثابت شده و حضرت صادق (ع) هم در يك جهت ديگري، شخصيت علمي هيچ امام ديگري ثابت نشده است، حضرت امير(ع) به واسطه همان چهارپنج سال خلافت، آن خطبهها و آن احتجاجات كه باقي مانده، حضرت صادق(ع) به واسطه آن مهلتي كه جنگ بين بنيعباس و بنياميه به وجود آورد كه حضرت حوزه درس 4هزار نفري تشكيل داد و حضرت رضا(ع) براي همين چهار صباح ولايتعهدي و آن خاصيت علمدوستي مأمون و آن جلسات عجيبي كه مأمون تشكيل ميداد و از ماديين گرفته تا مسيحيها، يهوديها، مجوسيها، صابئيها و بوداييها، علماي همه مذاهب را جمع ميكرد و حضرت رضا(ع) را ميآورد و حضرت با اينها صحبت ميكرد و واقعاً حضرت رضا(ع) در آن مجالس كه اينها در كتابهاي احتجاجات هست، هم شخصيت علمي خود را ثابت كرد و هم به نفع اسلام خدمت نمود، در واقع از پست ولايتعهدي يك استفاده غيررسمي كرد. استدلال حضرت رضا (ع) برخي به حضرت رضا(ع) در مورد پذيرش ولايتعهدي اعتراض كردند. فرمود: آيا پيغمبران شأنشان بالاتر است يا اوصياي پيغمبران؟ گفتند: پيغمبران. فرمود: يك پادشاه مشرك بدتر است يا يك پادشاه مسلمان فاسق؟ گفتند: پادشاه مشرك. فرمود: آن كسي كه همكاري را با تقاضا بخواهد بالاتر است يا كسي كه به زور به او تحميل كنند؟ گفتند: آن كسي كه براي همكاري تقاضا كند. حضرت فرمودند: يوسف صديق پيغمبر است، عزيز مصر كافر و مشرك بود و حضرت يوسف خودش تقاضا كرد كه «اجعلني علي خزائن الارض اني حفيظ عليم» چون ميخواست پستي را اشغال كند كه از آن پست حسن استفاده كند، تازه عزيز مصر كافر بود، مأمون مسلمان فاسقي است، يوسف پيغمبر بود، من وصي پيغمبر هستم، او پيشنهاد كرد و مرا مجبور كردند. تنظيمكننده: جواد اسكندري
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۵ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۶:۱۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]