تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 23 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):سخن گفتن درباره حق، از سكوتى بر باطل بهتر است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815323861




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ديالكتيك رشد مدل و محيط در الگوي مردمسالاري ديني


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: ديالكتيك رشد مدل و محيط در الگوي مردمسالاري ديني
هر نظام يا به قولي ديگر هر سيستمي مرزي دارد و آن سوي مرزهاي آن را محيط اين نظام تعريف كرده‌اند.
نویسنده : محمدرضا يل* 
بين اين نظام و محيط پيراموني آن به طور طبيعي ارتباطات مستمري وجود دارد كه نفس وجود ارتباط، تأثير متقابل آنها را متبادر مي‌كند؛ به اين ترتيب كه گاه ممكن است محيط در نظام تغييراتي ايجاد كند يا بالعكس. اگر تمام مسائل و موضوعات مرتبط با انسان را متعلق به نظامي خاص تلقي كنيم و بر اساس شاخص‌هاي مشترك، حوزه‌بندي‌هاي متنوعي بر هر نظام ايجاد كنيم، آنگاه خواهيم ديد مجموعه‌اي از نظام‌هاي گوناگون كه در بين خود ارتباطات و تأثيرات متقابلي را ايجاد كرده‌اند يك كل به نام نظام زندگي بشر را مي‌سازند كه از نظام معنايي و عقلي او تا نظام حاكم بر طبيعت را مي‌توان در آن مشاهده كرد. در اين بين، انسان نقشي محوري در همه‌ اين سيستم‌ها دارد؛ چه در ساخت و چه در جهت‌دهي به آنها. به طور مثال، نظام طبيعي، نظام عقلي، نظام تمايلات و احساسات، نظام روشي و انبوهي از اين نظام‌ها كه توسط انسان ساخته مي‌شوند، در يك فرآيند مستمر، به دليل وجود ارتباطات همه‌جانبه‌ نظامات زندگي بشر، بر يكديگر تأثير مي‌گذارند و هر كدام بر اساس قدرت و قوام خود، محيط را به نفع خود تغيير مي‌دهند يا مقهور آن مي‌شوند. كسي نمي‌تواند منكر تغيير در غرب جديد باشد. نظام تمايلات و عقلي بعد از رنسانس و بعد از قوام‌يافتگي، محيط سياسي و معيشتي و هنجاري‌ـ‌ارزشي را با خود مطابقت داد و نظامات جديد در روندي مستمر تغيير كردند و سپس به مرحله‌اي از بلوغ و تجديد بناي دائمي دست يافتند و به تناسب تغيير نظام‌هاي پايه، ساير نظام‌ها به عنوان محيط نظام‌هاي پايه و در كنار آنها حتي محيط طبيعي متأثر از انسان شد و اين روندي تاريخي است. ظهور هر جهت‌گيري و نظام پايه‌ جديدي در نظام پارادايم‌شده‌ موجود قطعاً با واكنش نظام موجود مواجه مي‌شود كه در عالم واقع، گاه مي‌توان مجادلات علمي و فرهنگي يا انقلاب‌ها را در اين راستا معنا كرد. انقلاب 1979 ايران نيز نمودي از همين اتفاق است، ولي با يك امتياز خاص. نظام پايه‌ اين انقلاب كه رنگ‌وبوي ديني و فقهي دارد، واجد يك ويژگي منحصربه‌فرد است. وجود مكانيسمي به نام اجتهاد در نظام فقهي و شرعي اين نظام پايه، قابليت تطبيق‌پذيري خاصي به اين انقلاب و نظام سياسي و فرهنگي و در ادامه اقتصادي آن داده است. انقلاب ايران، چه در سطح مبنايي و چه در سطح سياسي، در شرايطي اتفاق افتاد كه محيط پيراموني كمترين نسبت را با او داشت؛ لكن در اين بين، اجتهاد پويا در روندي فعال توانست نسبت‌هاي خود را با محيط به گونه‌اي گزينشي و اصولي ايجاد كند. به اين ترتيب، اجتهاد بر اساس چشم‌انداز همه‌جانبه‌انگاري اسلام، توانست در ظرف زماني و مكاني انقلاب، با حفظ نظام ديني، خود را با اقتضائات تطبيق دهد. در اين بين و در سطح نظام حكومتي، اگر دموكراسي را به عنوان يك پارادايم ذهني در حوزه‌ حقوق شهروندي از يكسو و فن حكومتداري براي حاكمان از سويي ديگر فرض كنيم، مردمسالاري ديني را كه منتج از منطق «جمهوري اسلامي» است مي‌توانيم انطباق‌يافتگي اسلام در قبال اين پديده‌ مدرن تلقي كنيم. البته اين رفتار در همان ابتداي انقلاب توسط برخي از نخبگان (اهل سنت) كشورهاي اسلامي مورد پذيرش واقع نشد و حتي تكفير شد. لازم به ذكر است اين به معناي وادادگي مبنايي نيست، بلكه تعيين حدود و ثغور هر تأثير، اقتضائات و كشف ربط‌هاي فقهي آن در اينجا مورد توجه است. نكته‌اي كه مجبور شديم مقدمات بالا را جهت ورود به آن مرور كنيم، روند توسعه‌ فعال فرآيند انطباق‌پذيري در حوزه‌ حكومتداري در چارچوب نظام پايه‌ ديني است. اجتهاد جرياني مستمر در نظام پايه‌ انقلاب اسلامي است به طوري كه با توجه به محيط و اقتضائات، كاراترين و بهينه‌ترين خروجي را لحاظ مي‌كند؛ البته به شرط بلوغ اين روش تا حد مسائل حاضر و آينده. وقوع انقلاب و شكل‌گيري نظامات اصلي و توسعه و سرريز اين مفاهيم در ساير نظام‌ها، فرآيندي تكاملي است كه ما را از ظهور معنايي جديد در محيطي غريب، به ايجاد فضايي يكپارچه پيش مي‌برد؛ فضايي كه در آن محيط نه تنها متأثر از توسعه‌ نظامات انقلاب اسلامي است، بلكه در فرآيندي همپا، نظام و محيط به سمت بلوغي تكاملي پيش خواهند رفت كه شايد بتوان تمدن اسلامي را بلوغ‌يافته‌ترين نماد اين يكپارچگي و هماهنگي محيط و نظام اسلامي (به معناي تمامي نظامات موجود در اسلام) دانست. به اين ترتيب، با توجه به منطق ديالكتيك نظام و محيط و ظرفيت اجتهاد و تغيير رويكرد اين ظرفيت از روندي واكنشي و پاسخ‌محور بودن به كنشگري فعال و مسئله‌ساز بودن، مردمسالاري ديني به عنوان يك نظام سياسي در حال تكامل و گذار با فراهم شدن زمينه‌هاي افزايش هماهنگي، چه در حوزه‌ الگوي حكومتداري و چه در ساير الگوها، توسعه و پيشرفت كامل خواهد داشت تا جايي كه با ظهور انسان كامل و شروع دوران جديد، اين نظام سياسي به اوج بلوغ و هماهنگي خواهد رسيد. * پژوهشگر انديشكده برهان

منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۱۲ شهريور ۱۳۹۳ - ۰۹:۴۹





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن