محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1844006046
بررسی مسئله جهانی بودن رسالت موسی و عیسی(ع)، از نگاه قرآن و عهدین
واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
بررسی مسئله جهانی بودن رسالت موسی و عیسی(ع)، از نگاه قرآن و عهدین
یکی از مباحث کلامی، مسئله «جهانی بودن شرایع پیامبران بزرگ» است. دو دیدگاه درباره جهانی بودن رسالت آنها عبارتند از :1. مأمور بودن به ابلاغ پیام به همه عالم؛2. لزوم دعوت دیگران در صورت ملاقات
چکیده یکی از مباحث کلامی، مسئله «جهانی بودن شرایع پیامبران بزرگ» است. پیامبران اولواالعزم براساس نظر مشهور و صحیح عبارتند از حضرت نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمد(ص). دو دیدگاه درباره جهانی بودن ذکر کردهایم:1. مأمور بودن به ابلاغ پیام به همه عالم؛2. لزوم دعوت دیگران در صورت ملاقات. همچنین آیات قرآن درباره رسالت حضرت موسی و عیسی(ع) دستهبندی شده، سپس براساس شواهد متعدد قرآنی، روایی و عهدین، جهانی بودن به معنای اول تقویت شده است که البته در آن صورت، معنای دوم نیز قطعی خواهد بود. طرح مسئله خداوند متعال در طول تاریخ بشریت، پیامبران بسیاری را برای هدایت انسانها فرستاده است. بنابر قول مشهور و براساس برخی روایات، 124000 پیامبر آمدهاند که 313 تن از آنها رسول و پنج نفر آنها اولواالعزم بودهاند. (مجلسی، 1403: 11 / 41 ـ 28) مسئله مورد بحث در این نوشتار این است که آیا آیین حضرت موسی و عیسی(ع) جهانی بوده، یا قومی و منطقهای؟ در صورت جهانی بودن، وضعیت مردم و پیامبران میانی روشن خواهد شد و در هر دوره میتوان تعیین کرد که شریعت هر فردی چه باید باشد. برای روشن شدن بحث ابتدا باید دید پیامبران اولواالعزم چه کسانی بودهاند و سپس معنای جهانی بودن را تبیین کرد. بدیهی است اگر شریعت پیامبری جهانی باشد، باید همه انسانهای معاصر و بعد از او به آیین او درآیند تا زمانی که شریعتِ معتبر و آسمانی دیگری فرستاده شود. این مسئله در کتب اصلی کلامی و تفسیری ما چندان مورد کنکاش قرار نگرفته است و گویا روشن بوده که شریعت حضرت نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و پیامبر اسلام(ص) برای کل بشریت بوده است. ازاینرو وقتی به کتب عالمان بزرگ علم کلام و تفسیر مراجعه شود، کمتر سخنی در ادله یا اقوال این باب مشاهده میگردد. پیامبران اولواالعزم درباره اینکه پیامبران اولواالعزم چه کسانی هستند، اختلافنظر وجود دارد. قول مشهور علما و معروف بین متدینان این است که آنان عبارتند از پنج پیامبر بزرگ و صاحب شریعت مستقل، یعنی حضرت نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمد(ص).«عزم» به معنای اراده محکم و استوار است. راغب اصفهانی در مفردات میگوید: «عزم به معنای تصمیم گرفتن بر انجام یک کار است.» (راغب اصفهانی، 1384: ذیل واژه عزم) با توجه به اینکه پیامبران صاحب شریعت جدید با مشکلات بیشتری مواجه بودند و تحمل مشکلات اراده محکمتری لازم داشتند، به این عده، اولواالعزم گفته شده است. پیامبر اسلام نیز از همین گروه است؛ چنانکه آیه شریفه میفرماید: «فَاصْبرْ کمَا صَبَرَ أُوْلُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ». (احقاف / 35) گرچه انبیا صاحب عزم به صراحت در قرآن مشخص نشدهاند، اما بیشتر علما و مفسران از همان پنج نفر یاد میکنند. نظر مشهور و مختار از طرق اهل سنت، از ابنعباس و قتاده، و نیز از طرق شیعه، از اهلبیت(ص) نقل شده است. (طبرسی، 1354: 5 /194) شیخ طوسی معتقد است اولواالعزم پنج نفر از پیامبران هستند که هرکدام صاحب شریعت جدید و ناسخ شریعت سابق میباشند. (طوسی، 1409: 9 / 286) علامه مجلسی نیز این مطلب را در اخبار شیعه، مستفیض میشمارد و ضمناً مفاد برخی روایات اهلسنت را نیز ذکر میکند. (مجلسی، 1403: 11 / 35؛ و نیز بنگرید به: بحرانی، 1416: 5 / 51 ـ 49؛ طوسی، 1409: 9 / 287؛ عروسی حویزی، 1415: 5 / 22 و 23؛ طباطبایی، 1397: 2 / 150 و 151؛ مکارم شیرازی، 1387: 21 / 380 ـ 378؛ جوادی آملی، 1385: 471) گرچه برخی عالمان معاصر این مطلب را ظنی میدانند؛ چون روایات آن به حد تواتر نمیرسد (مصباح یزدی، 1379: 32 و 33) یا اصلاً صحیح نمیدانند. (سبحانی، 1413: 3 / 110 ـ 105) با توجه به سیاق برخی آیات به ضمیمه چند روایت دراینباره، میتوان اطمینان حاصل کرد که حق، همان است که گذشت. اینک به ذکر ادله دیدگاه مورد تأیید میپردازیم: شَرَعَ لَکم مِّنَ الدِّینِ مَا وَصَّی بهِ نُوحًا وَالَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْک وَمَا وَصَّیْنَا بهِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَی وَعِیسَی ... . (شوری / 13)آیینی را برای شما تشریع کرد که به نوح توصیه کرده بود و آنچه را بر تو وحی فرستادیم و به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش کردیم این بود که ... . وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبیِّینَ مِیثَاقَهُمْ وَمِنک وَمِن نُّوحٍ وَإِبْرَاهِیمَ وَمُوسَى وَعِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ وَأَخَذْنَا مِنْهُم مِّیثَاقًا غَلِیظًا. (احزاب / 7)[بهخاطر آور] هنگامی را که از پیامبران پیمان گرفتیم، و [همچنین] از تو و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی بن مریم، و ما از همه آنان پیمان محکمی گرفتیم [که در ادای مسئولیت تبلیغ و رسالت کوتاهی نکنند]! در این دو آیه، تشریع دین و میثاق غلیظ با نام پنج پیامبر معروف همراه شده است که این حاکی از ویژگی و برتری آنهاست. اگر پیامبر دیگری هم صاحب شریعت بود، در سوره شوری در ردیف این پیامبران قرار میگرفت؛ چراکه آیه در مقام ذکر آنان است. از طرف دیگر، فهمیده میشود که نوح صاحب اولین شریعت بوده و قبل از او آیین منسجمی نازل نشده است.(1) فخر رازی در ذیل آیۀ 13 سورۀ شوری میگوید:این پنج نفر اختصاصاً ذکر شدهاند؛ زیرا آنها بزرگترین پیامبران و صاحبان شریعت بزرگ و پیروان بسیار هستند. (فخر رازی، 1420: 27 / 587) دراینباره روایاتی نیز وارد شده است که به دلیل اهمیت عبارات مورد استناد، متن عربی را به همراه ترجمه ذکر میکنیم:در عیون اخبار الرضا از امام رضا(ع) چنین نقل شده است: قال إنّما سمی اولواالعزم، أولی العزم لأنّهم کانوا أصحاب العزائم و الشرایع، و ذلک أنّ کلّ نبی کان بعد نوح کان علی شریعته و منهاجه و تابعا لکتابه إلی زمن ابراهیم الخلیل، کلّ نبی کان فی أیام ابراهیم کان علی شریعة ابراهیم و منهاجه و تابعا لکتابه إلی زمن موسی و کل نبی فی زمن موسی کان علی شریعة موسی و منهاجه و تابعا لکتابه إلی أیام عیسی و کلّ نبی کان فی أیام عیسی و بعده کان علی شریعة عیسی و منهاجه و تابعا لکتابه إلی زمن نبینا محمد(ص) فهولاء الخمسة أولوا العزم و هم أفضل الأنبیاء و الرسل(ص) و شریعة محمّد لا تنسخ إلی یوم القیمة و لا نبیّ بعده إلی یوم القیمة فمن ادّعی بعده النّبوة أو أتی بعد القرآن بکتاب فدمه مباح لکلّ من سمع ذلک منه. (صدوق، 1404: 1 / 86 و 87؛ همو، 1385: 1 / 122 و 123) پیامبران اولواالعزم به این نام نامیده شدهاند؛ زیرا آنان صاحب شریعت بودهاند. توضیح آنکه، هر پیامبری که بعد از حضرت نوح آمده است، تا زمانی که ابراهیم آمده است، تابع کتاب و آیین ایشان بوده؛ و هر پیامبری که در زمان ایشان بوده تا دوران حضرت موسی، تابع کتاب و آیین ابراهیم بوده است، و هر پیامبری که در زمان موسی بوده، تا زمان حضرت عیسی پیرو راه و روش او و تورات بوده است، و هر پیامبری که در عصر عیسی بوده، تا زمان پیامبر ما تابع او و انجیل بوده است. این پنج نفر صاحبان عزم هستند و آنان برترین فرستادگان الهی ـ بر آنان درود الهی باد ـ هستند؛ و شریعت محمد(ص) تا روز قیامت نسخ نخواهد شد و پیامبر دیگری تا قیامت نخواهد آمد. هر کس بعد از او ادعای نبوت کند یا کتابی بیاورد، خون او بر هر کسی که ادعای او را بشنود حلال است. امام صادق(ع) میفرماید:سادة النبیّین و المرسلین خمسة و هم اولواالعزم من الرسل و علیهم دارت الرّحی، نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد(ص). (عروسی حویزی، 1415: 5 / 23) امام زینالعابدین(ع) میفرماید:... منهم خمسة اولواالعزم من الرسل ... نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد(ص) قلنا له: ما معنى اولی العزم، قال: بعثوا إلی شرق الارض و غربها، جنّها و إنسها. (مجلسی، 1403: 101 / 290) یکی از شواهدی که این نظر را تأیید میکند، متن برخی زیارتنامهها، مانند زیارت وارث است که بعد از ذکر نام حضرت آدم ابوالبشر(ع)(2) نام پنج پیامبر بزرگ الهی را میبرد. اگر افراد شاخص دیگری در سلسله انبیا بود، قاعدتاً در این مقام بیان میشد. (قمی، 1381: زیارت وارث، زیارت هفتم امیرالمؤمنین(ع) و ...) معنای جهانی بودن آیین برای اینکه معلوم شود رسالت پیامبران پنجگانه اولواالعزم جهانی بوده یا نه، باید ابتدا مراد از این تعبیر روشن شود. برای جهانی بودن دین و شریعت میتوان دو معنا تصور کرد: 1. توسعه جغرافیایی دعوت و جهانشمولی آن: یعنی پیامبران بزرگ وظیفه دارند با هر وسیلهای که در اختیار دارند، با همه اقوام و ملل ارتباط برقرار کنند و پیام خود را به آنان برسانند تا به آیین آنان گرایش پیدا کنند. نقطه مقابل این رأی، اختصاص دعوت و وظیفه تبلیغ، به قوم و منطقهای خاص است. 2. جهانی بودن دعوت مشروط به ملاقات: یعنی لزوم ابلاغ رسالت درصورت برخورد با دیگران و دعوت به توحید، معاد و دستورات سازنده الهی. در مقابل جهانی نبودن؛ یعنی عدم لزوم ابلاغ رسالت به دیگران، حتی درصورت ملاقات غیرموحدان. اگر معنای دوم مراد باشد، باید پذیرفت که همه پیامبران الهی جهانی بودهاند و نمیبایست هیچ انسانی از نعمت هدایت و دستورات الهی بیبهره بماند. (مصباح یزدی، 1379: 46) چه اینکه معنا ندارد یک پیامبر و شخص مرتبط با خداوند، با انسان جاهل و گمراهی ملاقات کند و برای او پیامی سازنده نداشته باشد و نسبت به او وظیفه هدایت و ارشاد نداشته باشد. طبق تعریف دوم، پیامبر قومی به این معنا ـ که شخص هیچ وظیفهای نسبت به دیگران نداشته باشد ـ وجود ندارد. بنابراین اصل بحث این است که طبق معنای اول آیا رسالت حضرت موسی و عیسی(ع) جهانی بوده است یا قومی؟ اکنون به بررسی مستقل آیین این دو پیامبر میپردازیم: رسالت حضرت موسی(ع) آیات مربوط به حضرت موسی(ع) و رسالت او به سه دسته قابل تقسیم است: 1. آیاتی که رسالت حضرت موسی(ع) را متوجه قوم بنیاسرائیل میکند:وَآتَیْنَا مُوسَی الْکتَابَ وَجَعَلْنَاهُ هُدًى لِّبَنِی إِسْرَائِیلَ أَلاَّ تَتَّخِذُواْ مِن دُونِی وَکیلاً. (اسراء / 2)ما به موسی کتاب آسمانی دادیم و آن را وسیله هدایت بنیاسرائیل ساختیم [و گفتیم:] غیر ما را تکیهگاه خود قرار ندهید! وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَی الْکتَابَ فَلَا تَکن فِی مِرْیَةٍ مِّن لِّقَائِهِ وَجَعَلْنَاهُ هُدًی لِّبَنِی إِسْرَائِیلَ. (سجده / 23)ما به موسی کتاب آسمانی دادیم؛ و شک نداشته باش که او آیات الهی را دریافت داشت؛ و ما آن را وسیله هدایت بنیاسرائیل قرار دادیم! وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَی الْهُدَی وَأَوْرَثْنَا بنیاسرائیل الْکتَابَ * هُدًى وَذِکرَى لِأُولِى الْأَلْبَابِ. (غافر / 53 و 54)ما به موسی هدایت بخشیدیم و بنیاسرائیل را وارثان کتاب [تورات] قرار دادیم؛ کتابی که مایه هدایت و تذکّر برای صاحبان عقل بود! وَإِذْ قَالَ مُوسَی لِقَوْمِهِ یَا قَوْمِ لِمَ تُؤْذُونَنِی وَقَد تَّعْلَمُونَ أَنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکمْ فَلَمَّا زَاغُوا أَزَاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ. (صف / 5)[به یاد آورید] هنگامی را که موسی به قومش گفت: ای قوم من! چرا مرا آزار میدهید با اینکه میدانید من فرستاده خدا به سوی شما هستم؟! هنگامی که آنها از حق منحرف شدند، خداوند قلوبشان را منحرف ساخت؛ و خدا فاسقان را هدایت نمیکند! در این آیات، حضرت موسی(ع) قوم خود بنیاسرائیل را خطاب قرار میدهد که ظهور در اختصاص رسالت او دارد. 2. آیاتی که بر مبعوث شدن او به سوی فرعون و قبطیها دلالت میکند. برای نمونه به چند آیه توجه کنید: ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِم مُّوسَى وَهَارُونَ إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئیهِ بآیَاتِنَا فَاسْتَکبَرُواْ وَکانُواْ قَوْمًا مُّجْرِمِینَ. (یونس / 75)بعد از آنها، موسی و هارون را با آیات خود به سوی فرعون و اطرافیانش فرستادیم؛ اما آنها تکبّر کردند [و حق را نپذیرفتند؛ چراکه] آنها گروهی مجرم بودند! ثُمَّ أَرْسَلْنَا مُوسَى وَأَخَاهُ هَارُونَ بآیَاتِنَا و َسُلْطَانٍ مُّبینٍ * إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِیهِ فَاسْتَکبَرُوا وَکانُوا قَوْمًا عَالِینَ. (مؤمنون / 45 و 46)سپس موسی و برادرش هارون را با آیات خود و دلیلی روشن فرستادیم. به سوی فرعون و اطرافیان اشرافی او؛ اما آنها تکبر کردند؛ و آنها مردمی برتریجوی بودند. وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَی بآیَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبینٍ * إِلَی فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَقَارُونَ فَقَالُوا سَاحِرٌ کذَّابٌ. (غافر / 23 و 24)ما موسی را با آیات خود و دلیل روشن فرستادیم. به سوی فرعون و هامان و قارون؛ ولی آنها گفتند: ساحری بسیار دروغگو است! وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَی بِآیَاتِنَا إِلَی فِرْعَوْنَ وَمَلَئِیهِ فَقَالَ إِنِّی رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِینَ. (زخرف / 46)ما موسی را با آیات خود به سوی فرعون و درباریان او فرستادیم. [موسی به آنها] گفت: من فرستاده پروردگار جهانیانم. 3. آیاتی که بر عمومیت دعوت حضرت موسی(ع) دلالت میکند: وَمَا قَدَرُواْ اللّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قَالُواْ مَا أَنزَلَ اللّهُ عَلَی بَشَرٍ مِّن شَیْءٍ قُلْ مَنْ أَنزَلَ الْکتَابَ الَّذِی جَاء بهِ مُوسَی نُورًا وَهُدًی لِّلنَّاسِ تَجْعَلُونَهُ قَرَاطِیسَ تُبْدُونَهَا وَتُخْفُونَ کثِیراً وَعُلِّمْتُم مَّا لَمْ تَعْلَمُواْ أَنتُمْ وَلاَ آبَاؤُکمْ قُلِ اللّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِی خَوْضِهمْ یَلْعَبُونَ. (انعام / 91)آنها خدا را درست نشناختند که گفتند: خدا، هیچچیز بر هیچ انسانی نفرستاده است! بگو: چه کسی کتابی را که موسی آورد، نازل کرد؟! کتابی که برای مردم، نور و هدایت بود؛ اما شما آن را بهصورت پراکنده قرار میدهید؛ قسمتی را آشکار و قسمت زیادی را پنهان میدارید؛ و مطالبی به شما تعلیم داده شده که نه شما و نه پدرانتان از آن با خبر نبودید! بگو: خدا!، سپس آنها را در گفتگوهای لجاجتآمیزشان رها کن، تا بازی کنند! وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَی وَهَارُونَ الْفُرْقَانَ وَضِیَاء وَذِکرًا لِّلْمُتَّقِینَ. (انبیا / 48)ما به موسی و هارون، فرقان [= وسیله جدا کردن حق از باطل] و نور و آنچه مایه یادآوری برای پرهیزگاران است، دادیم. وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَیْک نَفَرًا مِّنَ الْجِنِّ یَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوا أَنصِتُوا فَلَمَّا قُضِیَ وَلَّوْا إِلَى قَوْمِهِم مُّنذِرِینَ * قَالُوا یَا قَوْمَنَا إِنَّا سَمِعْنَا کتَابًا أُنزِلَ مِن بَعْدِ مُوسَی مُصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ وَإِلَی طَرِیقٍ مُّسْتَقِیمٍ. (احقاف / 29 و 30) یاد آور هنگامی که گروهی از جنّ را به سوی تو متوجّه ساختیم که قرآن را بشنوند. وقتی که حضور یافتند به یکدیگر گفتند: خاموش باشید و بشنوید! و هنگامی که پایان گرفت، به سوی قوم خود بازگشتند و آنها را بیم دادند! گفتند: ای قوم ما! ما کتابی را شنیدیم که بعد از موسی نازل شده است و هماهنگ با نشانههای کتابهای پیش از آن است که به سوی حق و راه راست هدایت میکند. با توجه به آیات ذکر شده، میتوان گفت در آیاتی که به قوم بنیاسرائیل اشاره مینمایند، از این جهت کلمه «قوم» ذکر شده که موسی(ع) در میان آنان ظهور کرده است. این بیان در مورد سایر پیامبران نیز وجود دارد. در هیچیک از آیات دسته اول، ادات حصر وجود ندارد. به همین دلیل، اختصاص به یک قوم فهمیده نمیشود و اثبات شیء نفی ماعدا نمیکند. از اینجا به دست میآید که ارسال موسی(ع) به سوی فرعون و مردم مصر نیز امری طبیعی و در ارتباط با رسالت او بوده است. اما با نگاه به دسته سوم آیات، معلوم میشود که پیام شریعت موسی(ع) برای همه انسانها و حتی جنّیان معتبر است و نمیتوان آن را به گروه خاصی اختصاص داد. بنابراین آنچه برخی بزرگان درباره اختصاص شریعت او به بنیاسرائیل گفتهاند و دعوت فرعون را هم در جهت انقاذ بنیاسرائیل توجیه کردهاند، گمانهایی غیر مستدل است. (سبحانی، 1413: 3 / 83 ـ 79) چنانکه خود ایشان، احتمال عمومیت را هم از آیات قرآن قابل استفاده دانستهاند. (همان: 89) آری اگر آیات دسته اول و دوم بر حصر دلالت داشتند و عمومیتپذیر نبودند، دسته سوم بر همان مردم خاص حمل میشد؛ اما چنین نیست. ازاینرو دسته سوم شاهد بر تعمیم میشود، نه اینکه دسته اول و دوم قرینه بر تخصیص آیات دسته سوم باشند. علامه طباطبایی با تفکیک رسالت از نبوت، مشکل آیاتی که ظهور در اختصاص حضرت موسی و عیسی(ع) به بنیاسرائیل دارد را حل میکند و میفرماید نبوت ایشان جهانی و عام است؛ ولی رسالت و پیام خاصی نیز برای قوم خود داشتهاند. (طباطبایی، 1397: 2 / 147 ـ 144) تفکیک بین موعظهها و حکمتهای موجود در تورات و احکام یهود هم وجهی ندارد. وقتی تورات مایه نور و هدایت برای انسانها دانسته شده، ناگزیر مجموع تعالیم این کتاب مراد است و معنا ندارد بگوییم پند و اندرزها برای همگان است، اما احکام شریعت مربوط به آنها نیست. این تبعیض قائل شدن در مخاطب، محتاج دلیل است. شریعت حضرت عیسی(ع) آیات مربوط به حضرت مسیح(ع) را از نظر مخاطب و محدوده رسالت به دو دسته میتوان تقسیم کرد: 1. آیاتی که ظاهراً بر اختصاص رسالت عیسی(ع) به بنیاسرائیل دلالت دارند. برای نمونه به این آیات توجه کنید: وَرَسُولاً إِلَی بنیاسرائیل أَنِّی قَدْ جِئْتُکم بآیَةٍ مِّن رَّبِّکمْ ... . (آلعمران / 49)و (او را به عنوان) رسول و فرستاده به سوی بنیاسرائیل (قرار داده، که به آنها میگوید:) من نشانهای از طرف پروردگار شما برایتان آوردهام ... . لَقَدْ کفَرَ الَّذِینَ قَالُواْ إِنَّ اللّهَ هُوَ الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ وَقَالَ الْمَسِیحُ یَا بنیاسرائیل اعْبُدُواْ اللّهَ رَبِّی وَرَبَّکمْ ... . (مائده / 72)آنها که گفتند: خداوند همان مسیح فرزند مریم است، به یقین کافر شدند، (با اینکه خودِ) مسیح گفت: ای بنیاسرائیل! خداوندِ یگانه را که پروردگار من و شماست، پرستش کنید ... . إِنْ هُوَ إِلَّا عَبْدٌ أَنْعَمْنَا عَلَیْهِ وَجَعَلْنَاهُ مَثَلًا لِّبَنی إِسْرَائِیلَ. (زخرف / 59)مسیح فقط بندهای بود که ما به او نعمت بخشیدیم و او را نمونه و الگویی برای بنیاسرائیل قرار دادیم. وَإِذْ قَالَ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ یَا بنیاسرائیل إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکم مُّصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ یَأْتِی مِن بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءهُم بالْبَیِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُّبینٌ. (صف / 6)و [به یاد آورید] هنگامی را که عیسی بن مریم گفت: ای بنیاسرائیل! من فرستاده خدا به سوی شما هستم، درحالیکه تصدیقکننده کتابی که قبل از من فرستاده شده (تورات) میباشم، و بشارتدهنده به رسولی که بعد از من میآید و نام او احمد است!. هنگامی که او (احمد) با معجزات و دلایل روشن به سراغ آنان آمد، گفتند: این سحری است آشکار! 2. آیهای که بر عمومیت دعوت دلالت میکند: نَزَّلَ عَلَیْک الْکتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ وَأَنزَلَ التَّوْرَاةَ وَالإِنجِیلَ * مِن قَبْلُ هُدًی لِّلنَّاسِ وَأَنزَلَ الْفُرْقَانَ إِنَّ الَّذِینَ کفَرُواْ بِآیَاتِ اللّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَاللّهُ عَزِیزٌ ذُو انتِقَامٍ. (آلعمران / 3 و 4)[همان کسی که] کتاب را بهحق بر تو نازل کرد، که با نشانههای کتب پیشین منطبق است؛ و تورات و انجیل را پیش از آن، برای هدایت مردم فرستاد؛ و [نیز] کتابی که حق را از باطل مشخّص میسازد، نازل کرد؛ کسانی که به آیات خدا کافر شدند، کیفر شدیدی دارند؛ و خداوند [برای کیفرِ بدکاران و کافران لجوج] توانا و صاحب انتقام است. گرچه در آیات گروه اول، خطاب حضرت عیسی(ع) به بنیاسرائیل است، اما ـ چنانکه گذشت ـ این امر موجب تخصیص نمیشود؛ چراکه دلالتی بر انحصار در آن وجود ندارد و شواهد دیگر، مانند آیه اخیر ـ که تورات، انجیل و قرآن را در ردیف یکدیگر، مایه هدایت «ناس» دانسته است ـ عمومی بودن پیام را میرساند. جهانی بودن رسالت حضرت محمد(ص) جهانی بودن آیین پیامبر اسلام(ص) که یکی از پیامبران اولواالعزم است، اصلی ضروری بین مسلمانان است و آیات و روایات چندی بر این امر دلالت دارند.(3) (انعام / 19؛ اعراف / 158؛ فرقان / 1؛ انبیا / 107؛ فتح / 28؛ صف / 9؛ توبه / 33) ذکر حضرت موسی و عیسی(ع) در ردیف ایشان در آیات و روایات، خود گواهی است بر جهانی بودن آنان. جهانی بودن شریعت موسی و عیسی(ع) از نگاه عهدین از نگاه ما کتاب مقدس و عهدین دستخوش تحریف شدهاند و مطالبی بر آن افزوده یا از آن کاسته شده است. ازاینرو برای ما اعتبار ندارد. با وجود این بهعنوان تنها منبع اصلی آیین یهود و مسیح(ع) مورد بررسی قرار میگیرد. ضمن اینکه این بحث با دقت مورد نظر در هیچ منبعی از سوی یهودیان و مسیحیان مشاهده نشد؛ چنانکه علمای ما نیز غالباً از آن بحث نکردهاند. اگر از نگاه کتاب مقدس یا عهدین به مسئله جهانی بودن آیین حضرت موسی و عیسی(ع) بنگریم، میتوان به روشنی گفت: عهد عتیق و یهودیان، حضرت موسی(ع) و آیین یهود را به قوم خاصی مختص میدانند و اساساً جز بنیاسرائیل را لایق این دین نمیدانند. به همین دلیل کسی را هم به سوی خود دعوت نمیکنند. ازاینرو اکنون جمعیت 15 میلیونی را در عالم به خود اختصاص دادهاند. البته اگر کسی یهودیت را بپذیرد، او را قبول میکنند. برای نمونه در عهد عتیق آمده است:موسی به خدا گفت: «اکنون هنگامی که من نزد بنیاسرائیل برسم و به ایشان گویم خدای پدران شما مرا نزد شما فرستاده است، و از من بپرسند که نام او چیست، بدیشان چه گویم؟» خدا به موسی گفت: «هستم آنکه هستم.» و گفت: «به بنیاسرائیل چنین بگو اهیه (هستم) مرا نزد شما فرستاد». و خدا باز به موسی گفت: «به بنیاسرائیل چنین بگو ... برو و مشایخ بنیاسرائیل را جمع کرده، بدیشان بگو ... .» (سفر خروج، باب 3: 16 ـ 13) یا در جای دیگری میخوانیم:پس موسی و هارون رفته، کل مشایخ بنیاسرائیل را جمع کردند. و هارون همه سخنانی را که خداوند به موسی فرموده بود، باز گفت و آیات را به نظر قوم ظاهر ساخت. و قوم ایمان آوردند و چون شنیدند که خداوند از بنیاسرائیل تفقد نموده و به مصیبت ایشان نظر انداخته است، به روی در افتاده، سجده کردند. (همان، باب 4: 31 ـ 29)در تلمود توصیه شده است که هرگاه کسی بخواهد یهودی شود، باید ذلّتهای این قوم را به او تفهیم کرد تا اگر مَرد این میدان نیست، پا در آن نگذارد و سرانجام دادگاهی درباره پذیرش او به یهودیت تصمیم میگیرد. (توفیقی، 1385: 108) اما در عهد جدید و آیین حضرت مسیح(ع) تبلیغ وجود دارد و علیرغم اینکه عیسی(ع) ابتدا بر قوم بنیاسرائیل برگزیده شد امّا از ضمن آموزههای این بخش میتوان گستردگی دعوت را استفاده کرد. از جمله مواردی که بر اختصاص دعوت حضرت مسیح(ع) به بنیاسرائیل دلالت دارد، جایی است که او میگوید:او در جواب گفت: «فرستاده نشدهام مگر برای گوسفندان گمشدۀ خاندان اسرائیل». (متی، باب 15: 24)در انجیل متی میخوانیم:و به این بشارت ملکوت، در تمام عالم موعظه خواهد شد تا بر جمیع امتها شهادتی شود؛ آنگاه انتها خواهد رسید. (همان، باب 24: 14) در پایان متی چنین آمده است:اما یازده رسول به جلیل، بر کوهی که عیسی ایشان را نشان داده بود، رفتند. و چون او را دیدند، پرستش نمودند؛ لیکن بعضی شک کردند. پس عیسی پیش آمده و بدیشان خطاب کرده، گفت: «تمامی قدرت در آسمان و بر زمین به من داده شده است. پس رفته، همه امتها را شاگرد سازید و ایشان را به اسم اب و ابن و روح القدس تعمید دهید. و ایشان را تعلیم دهید که همه اموری را که به شما حکم کردهام حفظ کنند. و اینک من هر روزه تا انقضای عالم همراه شما میباشم. (همان، باب 28: 20 ـ 16) در انجیل مرقس چنین آمده است:و لازم است که انجیل اوّل بر تمامی امتها موعظه شود. (باب 13: 10)پس بدیشان گفت: «در تمام عالم بروید و جمیع خلایق را به انجیل موعظه کنید». (باب 16: 15) در کتاب اعمال رسولان ذکر شده است:پطرس برخاسته، بدیشان گفت: ای برادران عزیز! شما آگاهید که از ایام اول، خدا از میان شما اختیار کرد که امتها از زبان من کلام بشارت را بشنوند و ایمان آورند. و خدای عارفالقلوب بر ایشان شهادت داد بدین که روحالقدس را بدیشان داد؛ چنانکه به ما نیز، و در میان ما و ایشان هیچ فرق نگذاشت؛ بلکه محض ایمان، دلهای ایشان را طاهر نمود. (باب 7: 15 ـ 9) در رسالۀ پولس رسول به غلاطیان آمده است:اما چون خدا که مرا از شکم مادرم برگزید و به فیض خود مرا خواند، رضا بدین داد که پسر خود را در من آشکار سازد تا در میان امتها بدو بشارت دهم، در آنوقت با جسم و خون مشورت نکردم، و به اورشلیم هم نزد آنانی که قبل از من رسول بودند، نرفتم؛ بلکه به عرب شدم و باز به دمشق مراجعت کردم. (باب 1: 17 ـ 15)در نامه پولس به مسیحیان روم نیز به این مطلب اشاره شده که پولس فرستادۀ مسیح به سوی همه امتهاست. (باب 15: 15 و 16) در نامه پولس به مسیحیان افسس نیز عمومیت دعوت نسبت به امتها آمده است. (باب 3: 9 ـ 1) در موارد متعددی، از پیروان مسیح خواسته شده پیغام انجیل را به همه برسانند. (نامه پولس به مسیحیان فیلیپی، باب 1: 27 و 28؛ نامه پولس به مسیحیان کولسی، باب 4: 5 ـ 3 و ...) از ضمیمه این فقرات با موارد گذشته که غیر یهودیان هم مورد دعوت قرار گرفتهاند و نیز حرکت جناب پولس ـ بزرگمبلّغ مسیحی ـ به شهرها و مناطق دیگر که خارج از منطقه کنعان، فلسطین و مصر است، میتوان گستردگی دعوت نسبت به همه انسانها را دریافت. شهرهای تسالونیک در یونان، کریت و بعضی از شهرهای ترکیه، خارج از مناطق بنیاسرائیل بوده، ولی مورد خطاب پولس در نامههای مختلف به مسیحیان هستند. چنانکه امروزه و در قرون اخیر مشاهده میشود که مسیحیان، مردم جمیع نقاط عالم را به آیین مسیح(ع) دعوت مینمایند. این امر گویای آن است که مسیحیان ـ برخلاف یهودیان ـ ارتکازاً دین خود را به منطقه و مردم خاصی محدود نمیدانند. البته براساس دادههای عهد جدید، حواریون تصور میکردند که فقط مأمور به دعوت یهودیان هستند و اگر از افراد غیر یهودی هم کسی میخواست به بشارت مسیح(ع) ایمان بیاورد، ابتدا باید به شریعت موسی(ع) عمل کند و بعد وارد جرگه مسیحیان شود؛ ولی پولس رسول معتقد بود چنین شرطی لازم نیست و فقط مخاطبان عیسی(ع) عملکنندگان به شریعت موسی(ع) نیستند؛ بلکه سایر اقوام هم میتوانند مشمول بشارت مسیح(ع) واقع شوند. این اختلاف دیدگاه بعدها باعث شد تا تقسیم کاری صورت گیرد و پطرس مأمور بشارت به مختونان (عملکنندگان به شریعت موسی(ع)) شود و پولس مأمور بشارت به غیر مختونان (کسانی که یهودی نبوده و به شریعت موسی(ع) نیز عمل نمیکردند) بشود. (رساله پولس رسول به غلاطیان، باب 2: 10 ـ 7) نکته دیگری که برای عمومیت آیین مسیح میتوان ذکر کرد این است که اگر مسیح، خدای پسر است، یا به تعبیر دیگر پسر خداست و خدا هم، خدای همه انسانهاست، نه قوم و قبیلهای خاص، معنا ندارد رحمت الهی و خدای مجسّم ـ که فدای بشر شد ـ به گروهی از افراد اختصاص داشته باشد. بیان نظریۀ مورد قبول در مورد پیامبر مکرّم اسلام حضرت محمد(ص) براساس ادله مختلف باید گفت که او وظیفه دعوت عمومی و ابلاغ پیام داشته است. درباره حضرت عیسی(ع) نیز شواهدی از عهد جدید وجود دارد. عهد عتیق، پیامبری حضرت موسی(ع) را قومی میداند. مسافرتهای حضرت ابراهیم(ع) محدودیت بعثت او را مخدوش میکند. و حضرت نوح(ع) را غالب عالمان شیعی جهانی میدانند، ولی دانشمندان اهل سنت درباره او دو دیدگاه دارند. (طباطبایی، 1397: 10 / 271) ممکن است برخی بین دعوت به توحید و عقاید صحیح، و دعوت به احکام و دستورهای دینی تفکیک کنند؛ یعنی بگویند پیامبران اولواالعزم دعوت عقیدتی جهانی داشتهاند، اما احکام و شریعت آنها مخصوص قوم خاصی بوده است؛ مثلاً حضرت موسی(ع) افزون بر بنیاسرائیل، قوم فرعون را هم با اینکه از بنیاسرائیل نبودند، به توحید دعوت کرد؛ اما پس از خروج از مصر، الواح نازل شده بر موسی مختص بنیاسرائیل بود و شامل قبطیان و سایر اقوام نمیشد. ولی این فرض باطل است و بین عقاید، اخلاق و احکام نمیتوان فرق گذاشت. همه تعالیم انبیا برای همه کسانی که مطلّع میشدند، معتبر بوده است، غیر از احکام خاصی که احیاناً برای قوم و جمعیت خاصی مثل یهود جعل شده است. (نساء / 160 و 161) عقاید حق و صحیح و احکام الهی که مشتمل بر مصالح و مفاسد واقعی است، راهنما و داروی همه بندگان است و باید مورد تبعیت قرار گیرد. قرآنکریم در این باره میفرماید: «و ما أرسلنا من رسول الاّ لیطاع بإذن الله؛ (نساء / 64) و ما هیچ پیامبری نفرستادیم، مگر آنکه به توفیق الهی از او اطاعت کنند». و در لزوم اطاعت فرقی بین معارف و احکام نیست. در مورد قبطیان و اهل مصر نیز باید گفت، هم باید از معارف الهی صحیح پیروی میکردند و هم به احکام دین عمل میکردند، مگر اینکه حکمی مخصوص بنیاسرائیل بوده باشد. با توجه به آنچه درباره پیامبران اولواالعزم گفته شد و نیز مفاد روایات و لزوم هماهنگی بین تعالیم انبیا در نقاط مختلف و اشتراک مسیر انسانها در طریق سعادت میتوان فهمید که این پنج پیامبر عظیم، آورنده شریعت و مجموعهای از تعالیم بودهاند و پیامبران دیگر که معاصر یا در فاصله بین دو شریعت قرار میگرفتهاند، همان آیین را تبلیغ میکردهاند. افزون بر این، آنان وظیفه دعوت دیگران را در حد امکان برعهده داشتهاند؛ جز پیامبر اکرم(ص) که پیامبر معاصر و بعدی نداشته است و این وظیفه را ائمه(ص) و عالمان دین انجام میدادهاند؛ چنانکه در حدیث شریف امام رضا(ع) آمده است: «... کل نبیّ کان بعد نوح کان علی شریعته و منهاجه و تابعاً لکتابه إلی زمن ابراهیم الخلیل ... .» بنابراین میتوان نتیجه گرفت حضرت موسی و عیسی(ع) آیینی سراسری داشتهاند. با این حال، بهصورت طبیعی در بین قوم و در منطقهای خاص زندگی کردهاند؛ ولی پیامبران معاصر و بعدی ایشان موظف بودهاند همان آیین جهانی را تبلیغ کنند. گرچه ما نسبت به وظیفه تکتک آنها و گستره تلاشهای هر کدام، ادله مستقلی در دست نداریم، ولی از مجموع استدلالها و شواهد زیر میتوان مطمئن شد که هر پنج پیامبر بزرگ الهی، رسالت جهانی به معنای مأموریت ابلاغ به هر کسی را که مقدورشان بوده است، داشتهاند. 1. برخی از آیات مطرح شده ( انعام / 91؛ آلعمران / 3 و 4) حضرت موسی و عیسی را موجب هدایت جمیع انسانها میداند و سایر آیات نیز آنها را مقید نمیکند.2. از آیه13 سوره شوری و آیه 7 سوره احزاب استفاده میشود که پنج پیامبر اولواالعزم، صاحب شریعت و میثاق غلیظ و برتر از سایر انبیا هستند. این برداشت توسط روایات ذکر شده تأیید میگردد. افزون بر این، معلوم میشود که همه پیامبران دیگر همچون رسول خدا(ص) در اقصی نقاط عالم موظف بودهاند همین آیینها را تبلیغ کنند. ارتباط این بزرگان با سایر انبیا نیز به اجمال در متون دینی آمده است؛ از جمله رابطه حضرت ابراهیم(ع) با لوط(ع)، یا حضرت موسی(ع) با شعیب و هارون(ع). 3. براساس آموزههای قرآنی، دعوت حضرت موسی(ع) از فرعون و قبطیان، با وجود اینکه از بنیاسرائیل نبودند، مخالف با اختصاص است. (طه / 70 ـ 42) حضرت شعیب، رسول اهل مدین بود. با وجود این، برای اصحاب الأیکه نیز مبعوث شده بود. (اعراف / 85؛ شعراء / 176 و 177)4. سفارش حضرت عیسی(ع) به حواریون برای هدایت همه امتها، و اعتقاد و عملکرد پولس نسبت به دعوت غیر یهودیان و غیر مختونان، نشاندهنده تعمیم از نگاه عهد جدید است. همانطور که گناه ذاتی و عمومی بشر مستلزم بشارت عمومی مسیح است. 5. در زمان حضور یک فرستاده الهی که هدایتگر انسانهاست، در هنگام مواجهه با دیگران و درصورت امکانِ ابلاغ پیام الهی و عدم وجود نبی دیگر، این وظیفه انجام خواهد شد و راه هدایت، از دیگران دریغ نخواهد شد، مگر اینکه نبی از جمع خاصی برحذر داشته شود.6. قبل از بعثت پیامبر اسلام(ص) مردم بسیاری در کشور روم، اروپا، کشورهایی در مشرق و نیز مردمی در عربستان و افریقا مسیحی بودند و هیچکدام از آنها جزو بنیاسرائیل نبودند؛ اما در تعابیر دینی و سخنان پیشوایان دینی هرگز اشاره و مواخذهای مبنی بر اینکه آیین مسیح مثلاً، مختص دیگران است و مربوط به شما نیست، یا چه کسی این آیین را به شما ابلاغ کرده است، نسبت به این عده وارد نشده است. (طباطبایی، 1397: 3 / 216 و 217) 7. از آیات 29 و30 سوره احقاف درباره ایمان جنیان به حضرت موسی(ع) و پیامبر اسلام(ص) استفاده میشود که گستره شریعت آنان فراتر از دایره انسانهاست.8. آیاتی مانند آیه 6 سوره صف اشعار بر این دارد که حضرت مسیح و آیین قبلی (آیین موسی) و آیین بعدی (آیین اسلام) در یک ردیف هستند. 9. زمانی که شریعت و آیین موسی(ع) در میان بنیاسرائیل و منطقه کنعان یا مصر رواج داشته، باید دید در سایر مناطق جهان چه آیینی معتبر بوده است. وقتی عقل، ارسال نبی را برای هدایت بشر ضروری دانست و دلیل نقلی گفت: «لکلّ قوم هاد»، پیامبران مناطق دیگر چه آموزههایی داشتهاند؟ از نظر عقیدتی و باور به مبدأ و معاد، بیمعناست که بگوییم اندیشه دیگری ترویج میشده است. از نظر اخلاقی و فضایل و رذائل اخلاقی نیز سازنده روح انسانی و موانع کمال معنوی، قابل تعدد و تکثر نیست. از نظر احکام و دستورات شرعی نیز تفاوت اساسی و کامل، قابل پذیرش نیست. آری، در برخی موارد خاص و جزئی، امکان تفاوت بین انسانها و مصالح و مفاسد آنها وجود دارد که این مقدار، به مجموعة آیین، ضرری نمیرساند. بنابراین مثلاً در زمان حضرت موسی(ع)، همه انسانها باید دارای عقاید، اخلاق و احکام مشترک باشند و ایشان نیز موظف به ابلاغ آیین خود به افراد قابل دسترسی بوده است، مگر اینکه استثنائی در احکام ثابت شود.اگر کسی بگوید در قرون و هزارههای سابق، کمبود امکانات و ارتباطات بهصورتی بوده که تشریع نبوت جهانی مفید نبوده است (سبحانی، 1413: 3 / 84 ) در پاسخ میتوان گفت: اولاً کمبود امکانات مواصلاتی در عصر پیامبر اکرم(ص) نیز همچنان باقی بوده است؛ درحالیکه قطعاً پیامبر اکرم رسالت جهانی داشته است. ثانیاً اگر جهانی بودن شریعت را به معنای لزوم ابلاغ پیام الهی توسط پیامبر اکرم(ص) به همه نقاط بگیریم، این امر به راحتی تحققپذیر نبوده است؛ ولی اگر جهانی بودن را به معنای اعتبار یک آیین در کل جهان آن روز تا پیدا شدن دین جدید بدانیم، این امر تحققپذیر بوده است، اگرچه توسط پیامبران مبعوثشده دیگر، در مناطق مختلف باشد. اما این سخن که مردم در اعصار گذشته آماده پذیرش دین واحد نبودهاند و گروهگروه و متفرق بودهاند. (همان: 84 و 85) ضرری به مدعای ما نمیزند؛ چراکه اولاً این شرایط در دوران پیامبر(ص) و بعد از آن هم وجود دارد. ثانیاً اگر در زمان نبوت حضرت محمد(ص) این آمادگی با تعلیم و هدایت پیدا شده است، قبل از آن هم ممکن بوده است و ادعای عدم آمادگی، بهصورت مطلق قابل اثبات نیست. ثالثاً وقتی پیامبران متعدد در مناطق مختلف جهان مبعوث میشوند، عملاً همه مردم دنیا به سوی آیین الهی و واحد دعوت میشوند؛ هرچند توسط پیامبران متعدد؛ مگر اینکه عده خاصی از مردم، حکمی جداگانه داشته باشند، که این موارد بسیار محدود است. نباید این نکته را نیز از نظر دور داشت که وجود پیامبران متعدد در زمان واحد، هیچ ملازمهای با وجود آیینهای مختلف در جهان ندارد؛ چراکه انبیا کوچکتر و تابع، بسان علمای امت خاتم، مبلّغ و مروّج شریعت معتبر دوران خود بودهاند. چنانکه مستلزم محدودیت دعوت آنان نیز نیست. اگر چنین بود هیچگاه دو پیغمبر در یک منطقه جمع نمیشدند. آری، پیامبران دوران حضرت موسی(ع) یا عیسی(ع) نوعاً از جانب ایشان ارسال نشدهاند؛ ولی آیین مورد تبلیغ آنها همان شریعت معتبر مشترک است. نتیجهگیری در باب شرایع گذشته میتوان گفت: اولاً پنج پیامبر و شریعت جهانی داریم. ثانیاً سایر پیامبران همزمان و غیرهمزمان، تابع این افراد بودهاند. (این دو نکته مورد وفاق هر دو دیدگاه است.) ثالثاً این عده مأمور بودند پیام خود را به تمام مردم ـ تا جایی که توان داشتهاند ـ ابلاغ کنند. حدیث امام زینالعابدین(ع) به ضمیمۀ روایات دیگر، قرارگرفتن آنها در کنار پیامبر اسلام در برخی آیات، برخی جملات عهد جدید درباره عیسی(ع) و معقول نبودن محدودیت نبوت یک پیامبر به جمعی خاص در صورت دسترسی به دیگران، از جمله مؤیدات این نظریه است. پی نوشت: 1- به این مطلب در روایات نیز اشاره شده است. (بنگرید به: سیوطی، 1403: 1 / 582) طبرسی از امام باقر× نقل میکند که فرمود: «کانوا قبل نوح امة واحدة علی فطرة الله لا مهتدین و لا ضلالا فبعث الله النبیین.» (طبرسی، 1354: 1 و 2 / 543) 2- البته باید توجه داشت که در زمان حضرت آدم×، به علت جمعیت کم و سادگی زندگی و روابط انسانها، شریعت مستقلی وجود نداشته است. 3- برای پرهیز از طولانی شدن بحث و خروج از عنوان مقاله، از توضیح ادله صرفنظر میکنیم. منابع و مآخذ 1. قرآن کریم. 2. بحرانی، سید هاشم، 1416 ق، تفسیر البرهان، تهران، بنیاد بعثت. 3. توفیقی، حسین، 1385، آشنایی با ادیان بزرگ، قم، سمت، طه و مرکز جهانی علوم اسلامی، چ 9. 4. جوادیآملی، عبدالله، 1385، تفسیر تسنیم، ج 10، قم، اسراء. 5. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، 1384، المفردات فی غریب القرآن، قم، طلیعه نور. 6. سبحانی، جعفر، 1413 ق، مفاهیم القرآن، قم، مؤسسة الامام الصادق. 7. سیوطی، جلالالدین، 1403 ق، تفسیر الدرالمنثور، بیروت، دارالفکر. 8. صدوق، محمد بن علی بن حسین بن بابویه، 1385 ق، علل الشرایع، نجف، مکتبة الحیدریة. 9. ــــــــــــــــــــ ، 1404 ق، عیون اخبارالرضا، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات. 10. طباطبایی، السید محمدحسین، 1397 ق، المیزان فی تفسیر القرآن، (20 جلدی) تهران، دارالکتب الاسلامیة، چ 3. 11. طبرسی، فضل بن حسن، 1354 ق، مجمع البیان، صیدا، مطبعة العرفان. 12. طوسی، محمد بن حسن، 1409 ق، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، داراحیاء التراث العربی. 13. عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، 1415 ق، تفسیر نورالثقلین، قم، اسماعیلیان. 14. فخر رازی، ابو عبدالله محمد بن عمر، 1420 ق، مفاتیح الغیب، بیروت، داراحیاء التراث العربی. 15. قمی، شیخ عباس، 1381، مفاتیح الجنان، ترجمه موسوی دامغانی، تهران، وصال اندیش. 16. کتاب مقدس، 2002 م، تهران، انتشارات ایلام. 17. مجلسی، محمدباقر، 1403 ق، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ص)، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چ 3. 18. مصباح یزدی، محمد تقی، 1379، راه و راهنماشناسی، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چ 2. 19. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، 1387، تفسیر نمونه، (27 جلدی)، تهران، دارالکتب الاسلامیة. حمید کریمی/ استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه علم و صنعت ایران منبع: فصلنامه کلام و دینپژوهی شماره22 پایان متن/
93/05/12 - 04:17
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 94]
صفحات پیشنهادی
تأکید بر در دسترس بودن دستاوردهای نمایشگاه قرآن برای دانشگاهیان/ دانشگاه ها میزبان نمایشگاه های قرآن شوند
دین و اندیشه معاون فرهنگی وزیر علوم تأکید بر در دسترس بودن دستاوردهای نمایشگاه قرآن برای دانشگاهیان دانشگاه ها میزبان نمایشگاه های قرآن شوند معاون فرهنگی و اجتماعی وزیر علوم تحقیقات و فناوری در اختتامیه بخش دانشگاهی نمایشگاه قرآن با بیان اینکه دستاوردهای نمایشگاه قرآن باید دربررسی سیطره صهیونیسم بر اقتصاد جهانی و بنگاههای اقتصادی غرب + فیلم و تصاویر
بررسی سیطره صهیونیسم بر اقتصاد جهانی و بنگاههای اقتصادی غرب فیلم و تصاویر در هفتهای که گذشت بسته خبری کافه کتاب کتابی را معرفی کرد که مسیر طغیانگری و خونخواری صهیونیستها را نشانه گرفته است کتاب صهیونیسم در مسیر سلطه نوشته اندرو کارینتون هیچکاک است که به دست مترجم کتاب آقااستخاره و تفأل به قرآن چیست؟
استخاره و تفأل به قرآن چیست هر وقت خواستی تفأل به قرآن بزنی سوره توحید را سه مرتبه بخوان و بر محمد و آلش هم سه مرتبه صلوات بفرست به این مطلب امتیاز دهید به گزارش سرویس دینی جام نیوز استخاره و تفأل به قرآن یعنی طلب خیر نمودن از خداوند متعال در انجام عملی و از احادیث اسلابررسی عملکرد رسانه در حوزه قرآنی با حضور مدیران رسانه ای
فیسبوک تویتر Google Cloob بررسی عملکرد رسانه در حوزه قرآنی با حضور مدیران رسانه ای مشهد - ایرنا - عملکرد رسانه و جایگاه آن در موضوعات قرآنی پنجشنبه شب در حاشیه نهمین نمایشگاه بین المللی قرآن و عترت مشهد با حضور سه تن از مدیران مطبوعات و خبرگزاری های استان خراسان رضوی مورد بحث وتأکید فیلسوفان اسلامی به ثبات ارزشهای اخلاقی/ آیا علامه طباطبایی به ثابت بودن اصول اخلاق معتقد بود
دین و اندیشه اندیشمندان پورحسن در گفتگو با مهر بررسی کرد تأکید فیلسوفان اسلامی به ثبات ارزشهای اخلاقی آیا علامه طباطبایی به ثابت بودن اصول اخلاق معتقد بود دکتر قاسم پورحسن استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه اخلاق فرازمان و فرامکان است گفت متفکران اسلامی عموماًجزء بیست و چهارم قرآن به مناسبت ماه مبارک رمضان
جزء بیست و چهارم قرآن به مناسبت ماه مبارک رمضان کد خبر ۴۱۸۶۶۰ تاریخ انتشار ۳۱ تير ۱۳۹۳ - ۱۸ ۰۳ - 22 July 2014 دانلود مطالب مرتبط جزء بیست و سوم قرآن به مناسبت ماه مبارک رمضان جزء بیست و دوم قرآن به مناسبت ماه مبارک رمضان جزء بیست و یکم قرآن به مناسبت ماه مبارک رمضان جزء بیستم قبررسی مجدد استادیومهای روسیه میزبان جام جهانی 2018
بررسی مجدد استادیومهای روسیه میزبان جام جهانی 2018 مقامات روس 3 شهر میزبان رقابتهای جام جهانی 2018 وضعیت تمامی ورزشگاههای در نظر گرفته شده برای این رقابتها را بار دیگر مورد بررسی قرار میدهند به گزارش خبرنگار ورزشی باشگاه خبرنگاران به نقل از شین هوا سه شهر و لگوگر در قسمت جنسفر رهبران حماس و جهاد به قاهره برای بررسی مسئله آتش بس
سفر رهبران حماس و جهاد به قاهره برای بررسی مسئله آتش بس کد خبر ۴۲۰۷۲۶ تاریخ انتشار ۰۷ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۶ ۴۰ - 29 July 2014 رسانههای مصری از سفر رهبران دو جنبش فلسطینی جهاد و حماس به قاهره جهت بررسی طرح مصر برای برقراری آتشبس در غزه خبر دادند به گزارش تسنیم به نقل ازمسافران هواپیمای ساقط شده مالزی، عازم کنفرانس جهانی ایدز بودند
مسافران هواپیمای ساقط شده مالزی عازم کنفرانس جهانی ایدز بودند مایکل سیدیبه مدیرکل برنامه ایدز سازمان ملل گفت که بسیاری از مسافران پرواز MH۱۷ خطوط هوایی مالزی قصد داشتند تا در کنفرانس بینالمللی ایدز در شهر ملبورن استرالیا شرکت کنند یکی از مسافرانی که جان باختن او در این پروازجلسه شورای امنیت برای بررسی سقوط هواپیمای مالزی/ فلتمن: بحران اوکراین بر امنیت جهانی تاثیر می گذارد
جلسه شورای امنیت برای بررسی سقوط هواپیمای مالزی فلتمن بحران اوکراین بر امنیت جهانی تاثیر می گذارد بین الملل > اروپا - واحدمرکزی خبر نوشت شبکه تلویزیونی پرس تی وی در خبری فوری از آغاز جلسه شورای امنیت سازمان ملل متحد با هدف بررسی واقعه سقوط هواپیمای خطوط هوایی مالزمراسم اختتامیه نمایشگاه بین المللی قرآن برگزار شد/ بخش «قرآن، پناه فلسطین» در نمایشگاه آتی راه اندازی شود
دین و اندیشه مراسم اختتامیه نمایشگاه بین المللی قرآن برگزار شد بخش قرآن پناه فلسطین در نمایشگاه آتی راه اندازی شود مراسم اختتامیه بیست و دومین نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم امشب 31 تیرماه با حضور احمد مسجدجامعی رئیس شورای شهر تهران حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا حشمتی معاونبازشناسی زهد در قرآن کریم
بازشناسی زهد در قرآن کریمقوام زهد دینی تنها به اعراض قلبی و انصراف نفسانی از پدیدهها و جلوههای دنیوی نیست بلکه در تحقق آن نوعی ترک و تقلیل در تمتعات مادی برای رسیدن به مقاصد معنوی و اجتماعی نیز مدخلیت دارد پیداست که استفادة متعارف و منطقی از بهرههای مادی و ورود در عرصههایبررسی ميل اميرالمؤمنين(ع) به عفو ابن ملجم و قصاص او توسط امام حسن(ع)
دین و اندیشه بررسی ميل اميرالمؤمنين ع به عفو ابن ملجم و قصاص او توسط امام حسن ع خبرگزاری مهر ـ گروه دین و اندیشه ميل أميرالمؤمنين ع به عفو قاتل خود براساس كرامت نفس و گذشت شخصى خود بوده و قصاص حضرت مجتبى ع براساس صلاح عامه و حفظ دولت اسلام بوده است چرا أميرالمؤمنين عليه السبررسی علل خانه نشینی و شهادت امام علی (ع)/ چرا حدیث غدیر به اشتباه تفسیر شد
دین و اندیشه رستم نژاد در گفتگو با مهر بررسی علل خانه نشینی و شهادت امام علی ع چرا حدیث غدیر به اشتباه تفسیر شد یک قرآن پژوه درباره تحریف در اصل ولایت و امامت بعد از پیغمبر ص گفت عدالت نمی گذارد آدم راحت بخوابد زیرا وقتی عدالت بیاید خیلی ها هم باید هزینه آن را بپردازند مردمبیستودومین نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم به کار خود پایان داد
چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۳ - ۰۹ ۴۱ آئین اختتامیه بیستودومین نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم و اختتامیه یازدهمین دوره جشنواره بانوی ایرانی - هنر قرآنی شب گذشته با حضور مسجدجامعی رئیس شورای شهر تهران حشمتی ریاست نمایشگاه و هاشمزادههریسی عضو مجلس خبرگان در سالن خلیج فارس باغ موزه دفاعرئیس اداره تبلیغات اسلامی سوادکوه: روز قدس سبب تغییر نگاه ملتهای جهان به مسئله فلسطین شد
رئیس اداره تبلیغات اسلامی سوادکوه روز قدس سبب تغییر نگاه ملتهای جهان به مسئله فلسطین شدرئیس اداره تبلیغات اسلامی سوادکوه با اشاره به ابعاد جهانی روز قدس گفت روز قدس سبب تغییر نگاه ملتهای جهان به مسئله فلسطین شده است حجتالاسلام غلامحسین ذاکریخطیر امروز در گفتوگو با خبرنگنگاه به مسئله طلاق از بالا اشتباه است
نگاه به مسئله طلاق از بالا اشتباه است تهران - ایرنا - نگاه به مسئله طلاق از بالا اشتباه است اگر ما بتوانیم طلاق را به ابعاد طبیعی و غیرطبیعی آن تقسیم کنیم می توان از مشکلات و تبعات آن پیشگیری کرد وجه طبیعی طلاق به لحاظ ایدئولوژیک مسئله است اما مسئله جامعه نیست بنابراین ما بای-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها