تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):زكات دانش، آموزش به كسانى كه شايسته آن‏اند و كوشش در عمل به آن است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804625656




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

چیستی و چالش‌های اعجاز علمی قرآن


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
چیستی و چالش‌های اعجاز علمی قرآن
اعجاز علمی قرآن زیرمجموعه اخبار غیبی است. در این‌گونه معجزه‌ها، خارق عادت این است که مدعی معجزه خبری را ‌قبل از دیگران و بدون استفاده از وسایل عادی بیان می‌کند که دیگران از آن اطلاع ندارند و با وسایل عادی همان عصر هم نمی‌توانند از آن آگاه شوند.

خبرگزاری فارس: چیستی و چالش‌های اعجاز علمی قرآن


بخش دوم و پایانی د ـ کرانه‌های اعجاز قرآن در این مورد نظریه‏هاى متفاوتى از زمان‌هاى قدیم مطرح بوده است. این نظریه‏ها را مى‏توان در یازده بخش خلاصه کرد. ما آن‌ها را ذکر و به مهم‌ترین نکات هر دیدگاه اشاره مى‏کنیم؛ با این یادآوری که اگر یک نفر در مورد چند دیدگاه نظر مثبت دارد، نام او را در همه موارد ذکر مى‏کنیم. اول) فصاحت و بلاغت: یعنى قرآن یک معجزه ادبى است؛ به طورى که فصیح بودن آن در حد اعلاى فصاحت است و بلیغ و رسا بودن آن نیز کامل است؛ به طورى که هیچ شعر، خطبه و کلام عربى ـ قبل و بعد اسلام ـ به پایه آن نمی‌رسد [2]. دوم) سبک و نظم خاص قرآن: هر چند قرآن از حروف و کلمات معمولى زبان عرب تشکیل شده است؛ اما نظم خاص و تألیف منحصر به فرد آن در ترکیب‌های کلامى‌اش معجزه است؛ یعنى سبک خاص آن نه شعر و نه نظم است؛ بلکه کلامى ویژه و تقلیدناپذیر است؛ زیرا خداوند از همه حروف، کلمات و ترکیبات آگاهى دارد و بهترین آن‌ها را انتخاب کرده است؛ ولى ما نه علم کامل الهى را داریم و نه قدرت او را؛ لذا نمى‏توانیم مثل او سخنى بگوییم [3]. سوم) بروز شیرینى و جذبه خاص یا موسیقى خاص قرآن با روحانیت قرآن: تأثیر شگرف قرآن در قلوب مردم از همان اوایل بعثت واضح بود؛ به طورى که مشرکان عرب، مردم را از گوش دادن به آن منع مى‏کردند تا جذب کلام الهى نشوند و شیرینى آن را نچشند. از این مطلب، امروزه گاهى با عنوان «موسیقى قرآن» یاد مى‏شود و برخى از متأخران مصر و ایران به آن تمایل دارند و مى‏گویند: این جنبه از قرآن معجزه است و دیگران از آوردن کلامى که چنین تأثیرى داشته باشد، عاجزند [4]. چهارم) بُروز معارف عالى الهى قرآن از یک فرد امّى: وقتى معارف قرآن در زمینه توحید و صفات خدا با دیگر کتاب‌هاى آسمانى و سخنان فلاسفه و حکما مقایسه مى‏شود، متوجه مى‏شویم که قرآن چیز دیگرى است؛ به گونه‌ای که عقل‏ها را متحیر مى‏نماید و دیگران از آوردن معارفى مثل آن عاجزند. این در حالى است که همه این معارف توسط یک فرد امّى (بى‏سواد) بیان شده است. گوینده این سخن آیت الله خویى‏; است (خویی، البیان فى تفسیرالقرآن، المقدمه، ص 91 ـ 43؛ معرفت، التمهید، ج 4، ص 135). پنجم) قوانین محکم قرآن: نظام قانون‌گذارى قرآن چنان متانت و استوارى دارد که هیچ کس نمی‌تواند مثل آن را بیاورد. انسان‏ها هر قانونى که مى‏گذارند، اشکال‌ها و سستى آن پس از چندی آشکار مى‏شود و خود ناچار به تغییر آن مى‏شوند. براى مثال قرآن به نظام عدل و قسط، برادرى و علم دعوت مى‏کند و در جایى که به آخرت مى‏پردازد، دنیا را هم فراموش نمى‏کند. گوینده این سخن نیز آیت الله خوئى; است (همو). ششم) برهان‏هاى عالى قرآن: قرآن کریم وقتى از توحید، معاد و نبوت یاد مى‏کند، چنان استوار و بر اساس قوانین صحیح فکر (منطق) سخن مى‏گوید که گویى پیامبر اسلام (ص) ده‏ها سال منطق و فلسفه خوانده است؛ در حالى که او فردی امّى بود و این اعجاز قرآن را مى‏رساند؛ چرا که هیچ فرد امّى نمى‏تواند این گونه سخن بگوید. شیخ محمد جواد بلاغى صاحب تفسیر آلاء‌الرحمن از قائلان این سخن است (التمهید، ج4، ص 133). هفتم) خبرهاى غیبى از گذشته و آینده: قرآن در موارد متعددى از اقوام گذشته سخن می‌گوید که اثرى از آن‌ها نمانده بود؛ مثل قوم لوط و عاد و ثمود و... . اکتشافات بعدى باستان‌شناسان هم این مسائل را اثبات مى‏کند. قرآن در مواردى هم از مسائل آینده سخن مى‏راند، مثل پیش‌بینى شکست ایران از روم که به وقوع پیوست. این اخبار غیبى است که بشر عادى از آوردن مثل آن ناتوان است. [5] هشتم) اسرار خلقت در قرآن (اعجاز علمى): یکى از ابعاد اعجاز قرآن که در چند قرن اخیر ظاهر شد و بسیارى از متخصصان علوم را به شگفتى وا داشت و برخى صاحب نظران علوم قرآن بدان تصریح کردند، گزاره‏هاى قرآن در مورد مسایل علمى (مثل: زوجیت گیاهان، حرکت خورشید و زمین) است؛ در حالى که انسان‌ها تا قرن‏ها بعد از نزول قرآن، بدان مطالب دسترسى نداشتند یا به نظریه بطلمیوسى معتقد بودند که بر خلاف آن‌هاست (خویی، البیان فی تفسیرالقرآن، ص 91 ـ 43). تذکر: شاید بتوانیم دیدگاه هفتم و هشتم را زیر عنوان «اعجاز علمی قرآن» جمع کنیم. این مورد را در ادامه مقاله بررسی خواهیم کرد. نهم) استقامت بیان (نبود اختلاف در قرآن): قرآن طى بیست و سه سال در شرایط مختلف، مانند جنگ، صلح، سفر و... بر پیامبر(ص) نازل شد؛ با این حال اختلاف و تناقضى در بیانات آن وجود ندارد؛ در حالى که اگر یک نویسنده طى چند سال مشغول نوشتن باشد؛ گاهى تناقض‌هایی در ابتدا، انتها یا اثنای مطالب او به چشم مى‏خورد. این مطلب اعجاز قرآن را مى‏رساند و نشان می‌دهد که هیچ انسانى نمى‏تواند مثل قرآن سخن گوید. از جمله کسانى که این نظریه را پذیرفته‏اند آیت الله خویى; است (البیان، ص91ـ43).شیخ محمد جواد بلاغى نیز قبل از ایشان این دیدگاه را ارائه کرده است (معرفت، التمهید، ج4، ص133). دهم) ایجاد انقلاب اجتماعى: یکی از صاحب‌نظران می‌گویند اعجاز قرآن کریم این است که تغییری عظیم و جدّى و انقلابی بزرگ در حیات انسان به وجود آورد که با قوانین عادى و تجربى بشر در اجتماع و سنن تاریخى سازگار نیست. وی برای نمونه وضع اجتماع اعراب جزیرة‌العرب را مثال مى‏زند که قبل از اسلام با تمدن و مدنیت آشنا نبودند؛ ولى کتابى مثل قرآن از آن‌جا برخاست. هر کتاب آیینه فرهنگ و علم جامعه خویش است؛ اما قرآن‌کریم بر خلاف قوانین طبیعى و اجتماعى به وجود آمد و توانست جامعه‌‌عرب را صاحب فرهنگ و تمدن جدیدى کند (حکیم، علوم‌قرآن، ص130ـ129). ایشان برخى مقالات شهید صدر را به صورت کامل در متن کتاب آورده است و این مطلب از آن مقالات است. یازدهم) صرفه: برخى معتقدند که اعجاز قرآن از آن جهت است که خداوند اجازه نمى‏دهد کسى مثل قرآن را بیاورد، یعنى قدرت را از مخالفان سلب مى‏کند؛ البته این نظریه به سه صورت تصویر شده است (معرفت، همان، ج4، ص141).اول ـ خداوند انگیزه افراد مخالف قرآن را سلب می‌کند.دوم ـ خداوند علوم لازم آن‌ها را سلب می‌کند. سوم ـ با این‌که قصد مخالفت دارند و قدرت برآوردن مثل قرآن دارند؛ اما خدا جلوى آن‌ها را به اجبار مى‏گیرد. جواب‏هاى متعددى به این دیدگاه داده شده است (ر.ک. به: معرفت، همان، ص 152) و اساتید و صاحب‌نظران علوم قرآن معمولاً این دیدگاه را نمى‏پزیرند [6]. دوازدهم) همه این جهات (مگر صرفه) از اعجاز قرآن است: این دیدگاه طرف‌دارانى بین قرآن‌پژوهان و مفسران داشته است، از جمله علامه طباطبایى; که معتقد است:تمام ابعاد قرآن معجزه است؛ ولى این ابعاد با اختلاف مخاطبان متفاوت است. براى مثال قرآن معجزه ادبى براى ادیبان، معجزه سیاسى براى اهل سیاست، معجزه در حکمت براى حکیمان و... است. بنابر این نظریه اعجاز قرآن شامل همه افراد، همه زمان‌ها و همه حالت‌ها مى‏شود (طباطبایی، همان، ج1، ص67ـ 57؛ معرفت، همان، ج4، ص23 و ص134). شیخ محمد جواد بلاغى نیز بر آن است که: براى اعراب و بقیه مردم، ابعاد دیگر اعجاز (مثل اسرار غیبى و...) وجود دارد (معرفت، همان، ج4، ص180).آیت الله معرفت معتقد است که اگرچه ظاهر قرآن این است که (با توجه به تبحّر مردم عرب صدر اسلام در علوم ادبى) اعجاز قرآن از جنبه فصاحت و بلاغت است؛ اما در دوره‏هاى بعد که خطاب عمومى شد و همه بشریت را فرا گرفت، تحدّى قرآن هم با همه ابعاد بُروز می‌کند و منحصر در فصاحت و بلاغت نمی‌ماند (همو، ص 23). آیت الله خویى; نیز همه این ابعاد را نشانه اعجاز قرآن مى‏داند؛ اما آن را منحصر به مخاطبان عرب یا عجم و یا اهل فن و علم خاص نمى‏کند (البیان، ص91 ـ 43). نتیجه‏ بنابرآن‌چه گذشت، اعجاز قرآن ابعاد متعددى (مثل: فصاحت، بلاغت، محتوا، اخبار غیبى و...) دارد و جهت تحدّى و مبارزه‏طلبى قرآن همه وجوه اعجاز قرآن (غیر از صرفه که باطل است)می‌باشد؛ البته جهات اعجاز قرآن نسبت به مخاطبان مختلف، متفاوت است و قرآن هر کسى را بر اساس تخصص و استعدادش به مبارزه مى‏طلبد؛ هر چند اعجاز قرآن و تحدّى آن شامل همه زمان‌ها مى‏گردد و همین که در طول چهارده قرن کسى نتوانسته است مثل قرآن را بیاورد، اعجاز قرآن و حقانیت و صداقت پیامبر اسلام (ص) ثابت مى‏شود. هـ ـ تعریف اعجاز علمی قرآن مراد آیاتى است که بدین صورت باشد. 1. رازگویى علمى باشد؛ یعنى مطلبى علمى را که کسی قبل از نزول آیه از آن اطلاع نداشت، بیان کند؛ به طورى که مطلب علمى مدت‌ها بعد از نزول آیه کشف شود و این مسئله علمى به گونه‌ای باشد که با وسایل عادى که بشر عصر نزول در اختیار داشت قابل اکتساب نباشد. 2. اخبار غیبى در مورد وقوع حوادث طبیعى و جریانات تاریخى باشد که کسی هنگام نزول آیه از آن اطلاع نداشت و پس از خبردادن قرآن، طبق همان خبر واقع شود. این خبر باید چنان باشد که به وسیله وسایل عادى قابل پیش‌بینى نباشد، پس اگر قرآن از مطلبى خبر دهد که قبلاً در کتاب‌هاى آسمانى به آن اشاره شده بود یا در مراکز علمى یونان، ایران و... در لابه‌لاى کتاب‌هاى علمى و آرای دانشمندان آمده بود یا طبیعتاً یا به صورت غریزى قابل فهم بود، معجزه علمى شمرده نخواهد شد (رضایی‌‌اصفهانی، پژوهشی‌ در اعجاز علمی‌قرآن،ج1، ص85). 3. نظام‌های علمی قابل استنباط از قرآن مثل نظام سیاسی، اقتصادی، تربیتی و... که مثل آن عاجز باشند.4. نقش قرآن در تحول اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و تربیتی جامعه صدر اسلام و هر جامعه‌ای که قرآن در آن اجرا می‌گردد، به شرط آن‌که دیگران به صورت عادی از ایجاد چنین تحوّلی عاجز باشند؛ بنابراین اعجاز علمی قرآن را به دو صورت درون متنی و یک صورت برون متنی و در مجموع به سه گونه می‌توان تصور کرد: اول) وجود گزاره‌های علمی در قرآن که شامل اخبار غیبی نسبت به امور طبیعی یا تاریخی باشد و بعد از مدتی کشف و اثبات شود، مثل: خبر قرآن در مورد پیروزی رومیان بر ایرانیان (روم/2)، یا خبر قرآن در مورد زوجیت عام موجودات وَمِن کُلِّ شَیْ‏ءٍ خَلَقْنَا زَوْجَیْنِ، (ذاریات/ 49).این گونه اعجاز علمی بیش‌تر به صورت تفسیر ترتیبی و استخدام علوم در فهم آیات قرآن صورت می‌گیرد. دوم) استنباط نظام علمی از قرآن در یک رشته خاص که به صورت تفسیر موضوعی و استنباطی انجام می‌گیرد، برای مثال نظام و مکتب اقتصادی قرآن (شامل: مبانی اقتصاد‌، اهداف، قلمرو، اصول، آموزه‌ها و...) و نیز نظام تربیتی قرآن و نظام سیاسی قرآن به صورتی که دانشمندان مکاتب مادی از آوردن مثل آن نظام‌ عاجز باشند؛ یعنی نظامی که قرآن ارائه می‌کند، کار آمد‌تر، جامع‌تر و منسجم‌تر است؛ به صورتی که تمام ابعاد جسمی و روحی بشر را در بر می‌گیرد و نتایج بهتری در سعادت بشر دارد. سوم) اعجاز علمی برون متنی، یعنی نقش تاریخی قرآن در تحول مردم از زاویه یک علم خاص مورد نظر باشد، مثل نقش قرآن در تحول جامعه عرب جاهلی (با خصوصیات جهل و خرافه پرستی، شرک و دخترکشی، انحراف‌های اخلاقی، جنگ‌طلبی، تعصب و...) به جامعه متمدن، در کمتر از دو قرن، یعنی نقش قرآن در تحوّل تربیتی، اجتماعی، ‌اقتصادی، سیاسی و... در عینیت جامعه؛ به صورتی که دیگران از آوردن مثل آن تحوّل در آن مدت کوتاه عاجز باشند. این‌گونه از اعجاز علمی قرآن با مطالعه فرهنگ قرآن و فرهنگ عرب جاهلی قبل از اسلام و مطالعه تاریخ مسلمانان و تحلیل تحوّل‌های فرهنگی و علمی آن‌ها به دست می‌آید. نکته جالب این است که اعجاز علمی قرآن در هر یک از سه گونه فوق، قابل طرح و بررسی است و در کتاب‌هایی که در تاریخچه بحث معرفی کردیم، به اعجاز علمی اشاره شده است. ذکر این نکته ضروری است که لازم نیست در زمینه هر علمی، هر سه گونه وجود داشته باشند؛ هرچند که گونه اول (گزاره‌های علمی) بیش‌تر در علوم طبیعی و دو گونه دیگر، بیش‌تر در علوم انسانی ادعا شده است و کاربرد دارد. توضیح این‌که چهار دسته آیات علمی در قرآن‌کریم هست که تنها یک قسم آن اعجاز علمی است. اول ـ اعجازهای علمی قرآن: منظور رازگویی‌های علمی قرآن است که در آیات به صورت روشن آمده است و در زمان نزول آیه کسی از آن اطلاع نداشت، بلکه مدت‌ها بعد از نزول آیه، مطلب علمی آن توسط دانشمندان کشف شد (ن.ک. به: مدخل «اعجاز علمی قرآن» از همین دانشنامه؛ رضائی‌اصفهانی، همان، ص85)؛ مثل اشاره عملی قرآن به نیروی جاذبه،(رعد/2 و لقمان/10)؛ حرکت‌های خورشید، (یس/ 38؛ رعد/ 2)؛ لقاح ابرها، (حجر/12)، زوجیت عام موجودات، (رعد/ 2؛ یس/ 36؛ شعراء/ 7) و مراحل خلقت انسان، (مومنون/14ـ12 و حج/5؛ غافر/ 67؛ قیامت/37ـ 39) که بشر قرن‌ها بعد از نزول قرآن، به این مطالب علمی دست یافت. از این رو برخی مفسران قرآن این مطالب را اعجازهای علمی قرآن دانسته‌اند. ادعاهای دیگری نیز در مورد اعجازهای علمی قرآن شده است که مورد نقد قرار گرفته است (ن.ک. به: مدخل «اعجاز علمی قرآن» از همین دانشنامه؛ رضایی اصفهانی، همان). دوم ـ اشاره‌های علمی شگفت‌آمیز قرآن: برخی آیات قرآن به مطالب علمی و قوانین جهان اشاره می‌کند؛ به گونه‌ای که شگفتی هر خواننده‌ای را بر می‌انگیزد؛ اما چون این مطالب به صورت دیدگاه‌های غیرمشهور در مراکز علمی، توسط برخی دانشمندان مطرح شده بود، اعجاز علمی قرآن شمرده نمی‌شود؛ بلکه نوعی مخالفت با دیدگاه‌ها و نظریه‌های مشهور در علوم آن عصر بشمار می‌آید که شگفت‌آور است و بر عظمت علمی قرآن دلالت دارد. از جمله، اشاره‌های قرآن به حرکت زمین (ن.ک. به: نمل/89 و... ؛ آیت الله مکارم، نمونه، ج15، ص 569 ـ 568، این مطلب را از اعجازهای علمی قرآن می‌شمارد) و پیدایش حیات از آب، (ن.ک. به: نور/ 45؛ انبیاء/30؛ نویسنده التمهید (ج6، ص36) این مطلب را از اعجازهای علمی قرآن به شمار می‌آورد) و ممنوعیت آمیزش با زنان در حالت عادت ماهیانه، (ن.ک. به: بقره/ 222؛ تفسیر نمونه، ج2، ص93؛ طب در قرآن، ص51 ـ50) ممنوعیت شرابخواری (ن.ک. به:‌ مائده/ 91ـ90؛ بقره/219) و... . سوم ـ اشاره‌های علمی اندیشه‌ساز قرآن: آیاتى که اشاره به آسمان، زمین، انسان، حیوانات و طبیعت مى‏کند و انسان را به تفکر در آن‌ها فرا می‌خواند و گاهى آن‌ها را نشانه خدا و معاد مى‏شمرد؛ ولى مطلب شگفت‏آمیز یا اعجازآمیزى از ظاهر آیات استفاده نمی‌شود، این‌گونه آیات توجه انسان را به نمودهاى آفرینش زیباى الهى جلب مى‏کند و زمینه‏ رشد علمى بشر را، به ویژه در علوم تجربى، فراهم مى‏سازد، مانند: أَفَلاَیَنظُرُونَ إِلَى‏ الْإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ (غاشیه/ 17)؛ «و آیا به شتر نظر نمى‏کنند که چگونه آفریده شده است؟!». و نیز در بین آیات 5ـ14 از سوره نحل به منافع حیوانات، نزول باران، رویش گیاهان رنگارنگ، دریاها و کشتى‏رانى در آن‌ها و فواید غذایى و زیور آلاتى که از آن‌ها به دست مى‏آید، به عنوان نشانه‏هایى براى اندیشمندان، اشاره مى‏کند که با آن‌ها به آفریننده جهان پى مى‏برند و سپاسگزارى مى‏کنند (در میان آیات 5 ـ 17 سوره نحل برخى نکات علمى شگفت‏آور نیز هست که این‌گونه مطالب به قسم بعدى ملحق مى‏شود). چهارم ـ نظریه‌پردازی‌های علمی قرآن: (جهت‌دادن به مبانی علوم انسانی و موضوع‌سازی برای علوم) برخی اشارات علمی در قرآن هست که هنوز به صورت پیش‌گویی‌های علمی باقی مانده‌اند و توسط علوم‌تجربی اثبات یا نفی نشده‌اند؛ بلکه دورنمای مثبتی برای آن‌ها وجود دارد که می‌توان این دیدگاه‌های قرآنی را در هر علم به صورت حقایق قرآنی و نظریه‌های علمی قرآن ارائه کرد، مانند گسترش جهان در کیهان‌شناسی (وَالسَّماءَ بَنَیْنَاهَا بِأَیْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ؛ (ذاریات/47) موجودات زنده در آسمان‌ها (وَمَا بَثَّ فِیهِمَا مِن دَابَّةٍ (شوری/29) و نمونه‌های دیگر. هم‌چنین در بسیاری از آیات قرآن از مبانی، اصول و قوانین سیاست، اقتصاد، مدیریت و... یاد شده است که می‌توان در نظام سازی و جهت‌دهی به علوم انسانی از آن‌ها استفاده کرد. برای مثال از جریان طالوت وَزَادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ؛ (بقره/ 247) و داستان یوسف إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ (یوسف/ 55) و موارد مشابه آن می‌توان شرایط مدیر را از قرآن استنباط کرد، مثلاً نظریه اقتصاد بدون ربا را می‌توان براساس آیات نفی ربا مطرح کرد. مبانی و معیارهای اعجاز علمی قرآن تفسیر آیات علمی قرآن گاهی به اثبات اعجاز علمی قرآن منتهی می‌شود، بنابراین اعجاز علمی زیرمجموعه تفسیر علمی قرآن است و مبانی و ضوابط تفسیر علمی بر آن حاکم می‌شود و چون اعجاز علمی قرآن زیرمجموعه اعجاز قرآن است، لازم است ضوابط و معیارهای اعجاز را نیز دارا باشد؛ بنابراین در مورد اعجاز علمی قرآن باید موارد زیر موجود باشد یا رعایت شود. الف) مبانی تفسیر علمی شامل مبانی عام تفسیر، مثل امکان و جواز تفسیر و عدم تحریف قرآن و مبانی خاص تفسیر علمی، مثل موارد زیر:1ـ قرآن کتاب هدایت است و نمی‌خواهد همه جزئیات علوم بشری را بیان کند و نباید انتظار استخراج همه جزئیات علوم را از ظواهر قرآن داشت.2ـ قرآن و علم رابطه‌ای سازگارانه دارند؛ حتی بسیاری از یافته‌های اطمینان‌آور علمی مطابق آیات‌اند (ر.ک. به: رضایی اصفهانی، درآمدی بر تفسیر علمی قرآن و پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ج اول).3ـ آیات علمی در قرآن هست که اشاره‌های اعجاز آمیز علمی و خبرهای غیبی در مورد علوم را در بردارند.4ـ تحدّی و مبارزه‌جویی قرآن شامل جنبه اعجاز علمی نیز می‌شود. ب) معیارهای تفسیر علمی شامل معیارهای عام تفسیر قرآن؛ مثل این‌که از روش‌های معتبر و قرائن معتبر تفسیر بهره گرفته شود و به تفسیر به رأی کشیده نشود و مفسّر دارای شرایط آن را انجام دهد. (ر.ک. به: رضایی اصفهانی، منطق تفسیر قرآن؛ رجبی و دیگران،‌ روش‌شناسی تفسیر قرآن). با ضوابط خاص تفسر علمی؛ نیز آشنا باشد،‌ مثلاً اگر مفسّر وارد حوزه تفسیر علمی و اعجاز علمی قرآن می‌شود، با دو حوزه تفسیر و علم مربوطه آشنا باشد و نیز از مطالب اطمینان‌آور یا قطعی علمی استفاده کند و از تحمیل نظریه‌های علمی بر قرآن و استخراج تمام جزئیات علوم از ظواهر بپرهیزد و در پی استخدام علوم در فهم و تفسیر قرآن باشد (ر.ک. به: رضایی اصفهانی، درآمدی بر تفسیر علمی قرآن). ج) ضوابط اعجاز قرآن که شامل ضوابط عام اعجاز و ضوابط خاص اعجاز علمی می‌شود؛ از ضوابط عام اعجاز، این است که مطلبی خارق عادت (مثل خبر از غیب) باشد که دیگران از آوردن مثل آن ناتوان باشند و مدعی نبوت آن را آورده باشد (در این مورد در مباحث مفهوم‌شناسی اعجاز مطالبی بیان شد)؛ همان طور که قرآن را پیامبر اسلام (ص) برای اثبات نبوت خویش ارائه کرد. نیز ضوابط خاص اعجاز علمی، مثل این‌که:1ـ مطلب علمی با ظاهر یا نص آیه سازگار باشد وگرنه تحمیل بر قرآن و تفسیر به رأی می‌شود.2ـ مطلب علمی قابل اطمینان یا قطعی باشد؛ نه نظریه و تئوری علمی، وگرنه صرف احتمال تفسیری است و نمی‌توان آن را به صورت قطعی به قرآن نسبت داد و چنین مطلبی اعجاز علمی نخواهد بود.3ـ کسی قبل از قرآن آن مطلب علمی را نگفته باشد وگرنه شگفتی علمی قرآن می‌شود؛ نه اعجاز علمی.4ـ مردم در صدر اسلام نتوانند آن مطلب را به صورت عادی و با استفاده از ابزارهای علمی آن عصر، کشف کنند.5ـ صحت و درستی آن مطلب علمی بعد از قرآن اثبات شود (در این مورد در مباحث مفهوم‌شناسی اعجاز علمی مطالبی بیان شد). چالش‌های مفهوم اعجاز علمی شبهات و اشکال‌های متعددی در مورد اعجاز علمی قرآن مطرح شده و آن را با چالش‌هایی روبه‌رو کرده است. در این‌جا مهم‌ترین این موارد را بررسی می‌کنیم. بعضى مخالفین اعجاز علمى، مى‏گویند که تفسیر علمی، اعجاز قرآن را اثبات نمى‏کند زیرا: 1. مطابقت بعضى مطالب علمى قرآن، با اکتشافات جدید ثابت مى‏کند که قرآن را انسان عادى بیان نکرده است، بلکه از سوی خداى داناى به حقایق نازل شده است؛ ولى این مطلب نمى‏رساند که قرآن معجزه است؛ چون تورات و انجیل اصلى هم، از طرف خدا نازل شده، ولى معجزه نبود؛ بلکه اعجاز قرآن که تحدى قرآن براى آن است، در مورد اعجاز بیانى و ادبى قرآن است که کسى نمى‏توانست و نمى‏تواند مثل آن‌ را بیاورد. 2. آیات و مطالب علمى قرآن در همه سوره‏ها نیست؛ در حالى که تحدى قرآن چنین است. أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ، (یونس/ 38)؛ وَإِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى‏ عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِن مِثْلِهِ (بقره/ 23)؛ «و اگر از آنچه بر بنده‏ى خود (پیامبر) فرو فرستادیم، در تردید هستید پس اگر راست مى‏گویید سوره‏اى همانندش بیاورید». پس اعجاز قرآن با هر سوره‏اى اثبات مى‏شود؛ در حالى که طبق نظریه اعجاز علمى، فقط سوره‏هایى که آیات علمى دارند، اعجاز را ثابت مى‏کنند. 3. این نوع اعجاز را فقط اهل علم و کسانی که تخصص در علوم‌ تجربی دارند، می‌فهمند؛ در حالی که قرآن معجزه‌ای برای همه افراد است (احمد عمر، التفسیر العلمی فی المیزان، ص 138ـ130).4. اعجاز علمی قرآن موجب می‌شود که قرآن تابع علم شود، یعنی باید منتظر بود تا علوم بشری پیشرفت کند و اعجاز قرآن اثبات شود.5. اگر قرآن را بر اساس علوم بشریِ متغیّر پایه‌گذاری کنیم، هرگاه نظریه‌های علمی تغییر کند، اعجاز علمی هم باطل می‌شود. 6. مطالب علمی کشف شده قبل از کشف، خارق عادت و معجزه نیست و بعد از کشف هم یک مطلب علمی عادی است؛ نه خارق عادت به عبارت دیگر مطلب علمی قبل از کشف روشن نبود تا قابل صدق و کذب باشد و بعد از کشف هم خرق عادت نیست؛ بلکه از طرق عادی می‌توان بدان رسید و قابل تکرار است.7. معجزه کاری خارق عادت است که برای اثبات منصب الهی می‌آورند؛ در حالی که در صدر اسلام ادعای اعجاز علمی نبود تا اثبات نبوت کند و در قرآن هم به آن تحدّی نشده است. 8. آیا دانشمندانی که مطالب علمی را قبل از کشف حدس می‌زنند و مطابق واقع حادث می‌شود اعجاز علمی دارند؟ 9. در علوم طبیعی اِخبار غیبی از طبیعت معنا دارد و بعد هم دانشمندان مطابقت خبر غیبی قرآن با واقع را کشف می‌کنند؛ اما در علوم انسانی این‌گونه نیست؛ چون نظریه‌های علمی رقیب در برخی علوم وجود دارد (مثل اقتصاد سوسیالیستی و کاپیتالیستی و نیز نظریه‌های هم عرض در علوم‌ تربیتی و جامعه‌شناسی و روان‌شناسی)، پس واقعیت در این موارد در اختیار ما نیست تا ماطبق مطالب علمی قرآن با آن روشن شود. 10. تفاوت معجزه علمی با خبر غیبی مشخص نیست؟11. در اعجاز علمی ناتوانی مخاطبان احراز نمی‌شود؛ چون دانشمندانی که مطالب علمی را کشف می‌کنند، رقیب قرآن می‌شوند. بررسی به اشکال‌ها و شبهه‌های فوق پاسخ‌هایی داده شده است یا می‌توان جواب‌هایی به آن‌ها داد، از جمله: 1. معجزه عملى، خارق عادت است که از کسى که ادعاى نبوت دارد براى اثبات صدق ادعاى او و با اذن خدا صادر مى‏شود و دیگران از آوردن مثل آن ناتوان‌اند. کسانى که مى‏گویند مطالب علمى قرآن، بر اعجاز آن دلالت دارد، منظورشان این است که آورده شدن مطالب علمى در چهارده قرن قبل که دانشمندان، بعد از قرن‌ها آن‌ها را از طریق علوم‌تجربى کشف کردند، نشان مى‏دهد که قرآن از یک انسان معمولى صادر نشده است، بلکه از سوی خدا آمده است (تا اینجا با اشکال کننده توافق داشتیم)، پس انسان عادى نمى‏تواند مانند این مطالب علمى را بیاورد؛ نه در عصر پیامبر(ص) مى‏توانستند و نه الان کسى مى‏تواند، مطالب علمى قرن‌ها بعد را بیان کند. پس قرآن معجزه بوده و الان هم نسبت به مطالب علمى که یک قرن بعد، کشف مى‏شود، معجزه است (در عین حال که اعجاز ادبى آن هم پا بر جاست) این که ما از قرآن در هر زمان یک مطلب جدید به دست مى‏آوریم، خود اعجاز این کلام را مى‏رساند و براى اثبات اعجاز قرآن (یا از سوی خدا بودن آن) به دلیلى غیر خودش احتیاج نداریم. تورات و انجیل از سوی خدا بود، ولى اثبات صدق موسى(ع) و عیسى(ع) به وسیله تورات و انجیل نبود (پس نفس تورات و انجیل معجزه نبود؛ به خلاف قرآن)؛ بلکه اثبات تورات و انجیل (که کلام خدا باشد)، به معجزه و دلیل صدق (مثل عصاى موسى) احتیاج داشت؛ همان‌طور که این معجزه اصل نبوت آنان را نیز اثبات مى‏کرد. به عبارت دیگر در مورد قرآن، معجزه و کتاب پیامبر(ص) (کلام خدا) یکى شده است؛ اما در مورد تورات و انجیل، این دو از هم جدا مى‏شوند؛ یعنى مطالب علمى قرآن دو چیز را اثبات مى‏کند: اول معجزه بودن قرآن و دوم نزول آن از سوی خدا. 2. اعجاز علمى قرآن، در بعضى سوره‏ها براى ما آشکار شده و در بعضى سوره‏ها آشکار نشده است و روشن نشدن آن‌ها دلیل بر نبود اعجاز علمى آن سوره‏ها نیست. از سوی دیگر کسى که ادعا مى‏کند قرآن اعجاز علمى دارد، نمى‏گوید که تک‏تک آیه‌ها و سوره‏ها اعجاز علمى دارد تا اشکال شود که تحدّى قرآن در مورد تک‏تک سوره‏هاست و اعجاز قرآن جهات مختلف (ادبى، علمى، نبود اختلاف، قوانین عالى و...) دارد و لازم نیست هر سوره از همه جهات معجزه باشد؛ بلکه از یک جهت هم که معجزه باشد تحدّى قرآن صحیح است. 3. اشکال سوم به همه جهات اعجاز قرآن وارد است، چون اعجاز ادبى قرآن را نیز همه انسان‌ها به خصوص غیر عرب‏هایى که اهل علم نیستند، نمى‏توانند تشخیص دهند؛ ولى این دلیل بى‌اعتبارى اعجاز ادبى یا اعجاز علمى قرآن نمى‏شود (رضایی اصفهانی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ج1، ص84 ـ83). از سوی دیگر تحدّی هر کس در حدّ معلومات اوست؛ اگرچه اطلاع او از اعجاز قرآن و ناتوانی خویش برای هم‌آوردی با قرآن، با واسطه باشد؛ یعنی از متخصص پرسش کند. علاوه بر این ‌که تحدّی قرآن برای هرگروه مخاطب، نسبت به علم و تخصص آنان است. 4. در مورد تبعیت توجه به دو نکته لازم است: اول ـ در اعجاز علمی قرآن، علم تابع قرآن است؛ چرا که قرآن پیش‌گام است و مطلبی علمی را قرن‌ها قبل فرموده است (و به صورت نظریه علمی قرآن باقی مانده)، سپس علم آن را کشف می‌کند. دوم ـ اعجاز علمی قرآن (حتی ابعاد دیگر اعجاز، مثل اعجاز ادبی، تشریعی و معارف بلند قرآن) مستمر است و مصادیق جدیدی از آن در هر عصر کشف می‌شود؛ یعنی مفهوم کلی اعجاز علمی و ادبی و... با یک مصداق ثابت می‌شود و در هر عصری که مصداق جدیدی از آن کشف می‌شود، استمرار می‌یابد و نو می‌شود، پس اعجاز علمی قرآن یک گام از علم جلوتر است. 5. اگر معیارهای اعجاز علمی رعایت نشود، اشکال ابطال نظریه‌های علمی و در پی آن، ابطال اعجاز علمی وارد می‌شود؛ اما اگر معیارها رعایت شود، اشکال برطرف می‌شود. از جمله معیارها آن است که اعجاز علمی قرآن بر اساس یافته‌های اطمینان‌آور علمی پایه‌گذاری شود؛ چون یافته‌های علوم بشری دو دسته است؛ اکثر آن‌ها نظریه‌ها و تئوری‌های علمی‌اند که قطعی نیستند (چه نظریه اثبات‌پذیری را بپذیریم یا نظریه ابطال‌پذیری)؛ ولی برخی از آن‌ها قطعی یا اطمینان ‌آورند (ر.ک. به: رضایی‌اصفهانی، درآمدی بر تفسیر علمی قرآن، ص 186 و 383) و شخصی که می‌خواهد اعجاز علمی قرآن را ادعا کند، باید دقت کند که نظریه‌های علمی ناپایدار را به صورت قطعی به قرآن نسبت ندهد و بر آن تحمیل نکند؛ زیرا تفسیر به رأی می‌شود که حرام است؛ اما اگر یافته‌ علمی قطعی یا اطمینان‌آور بود و با نص یا ظاهر قرآن تطابق داشت، با فرض داشتن شرایط دیگر اعجاز علمی، می‌توان تطابق آن مطلب علمی کشف شده را با آیه قرآن، اعجاز علمی دانست. لازم به یادآوری است که احتمال تغییر در مطالب اطمینان‌آور علوم در مورد همه دانش‌ها هست؛ همان‌گونه که در تاریخ منطق، فلسفه، فقه و... ملاحظه می‌شود و اصولاً رشد علوم در سایه همین تغییر و تکامل است و این تغییرهای جزئی علوم، مانع استفاده از نتایج آن‌ها نمی‌شود؛ نه در تفسیر و علوم قرآن و نه در علوم دیگر. 6. اعجاز علمی قرآن زیرمجموعه اخبار غیبی است. در این‌گونه معجزه‌ها، خارق عادت این است که مدعی معجزه خبری را ‌قبل از دیگران و بدون استفاده از وسایل عادی بیان می‌کند که دیگران از آن اطلاع ندارند و با وسایل عادی همان عصر هم نمی‌توانند از آن آگاه شوند و همین ناتوانی مخاطب برای اثبات اعجاز کافی است و برای نسل‌های بعدی، به نوعی خبر می‌دهند که معجزه واقع شده است. برای مثال در مورد حضرت عیسی(ع) در قرآن نقل شد: وَرَسُولاً إِلَى‏ بَنِی إِسْرَائِیلَ أَنِّی قَدْ جِئْتُکُم بِآیَةٍ مِن رَبِّکُمْ أَنِّی أَخْلُقُ لَکُم مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ فَأَنْفُخُ فِیهِ فَیَکُونُ طَیْراً بِإِذْنِ‌ اللّهِ وَأُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْیِی الْمَوْتَى‏ بِإِذْنِ اللّهِ وَأُنَبِّئُکُم بِمَا تَأْکُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِی بُیُوتِکُمْ إِنَّ فِی ذلِکَ لآیَةً لَکُمْ  إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ (آل عمران/ 49)؛ «و (او را به عنوان) فرستاده‏اى به سوى بنى‏اسرائیل (= فرزندان یعقوب) قرار داده که او به آنان مى‏گوید) که من از طرف پروردگارتان نشانه‏اى [معجزه‏وار]، برایتان آورده‏ام؛ من از گِل براى شما [چیزى] همانند شکل پرنده مى‏سازم و در آن مى‏دمم، پس به رخصت خدا، پرنده‏اى مى‏گردد؛ و نابیناى مادر زاد و (مبتلایان به) پیس را بهبود مى‏بخشم و مردگان را به رخصت خدا زنده مى‏کنم؛ و از آنچه مى‏خورید و آنچه در خانه‏هایتان ذخیره مى‏کنید، به شما خبر مى‏دهم؛ که مسلماً در این [معجزات‏]، نشانه‏اى براى شماست، اگر مؤمن باشید». در این آیه حضرت عیسی(ع) از چیزهایی که مردم در خانه ذخیره کرده یا می‌خورند، خبر غیبی می‌دهد؛ در حالی که اطلاع از داخل خانه‌ها با وسایل عادی آن عصر ممکن نبود، ولی این معجزه یک بار واقع شد و الآن خبر آن به ما می‌رسد. معجزه علمی نیز همین‌ونه است. قرآن می‌فرماید: وَمِن کُلِّ شَیْ‏ءٍ خَلَقْنَا زَوْجَیْنِ لَعَلَّمْ تَذَکَّرُونَ (ذاریات/ 49)؛ «و از هر چیز جفتى آفریدیم، باشد که شما متذکّر شوید». وقتی زوجیت عام موجودها در قرن بیستم میلادی کشف شد، اعجاز علمی اثبات شد؛ اما بعد از اثبات، خبر این معجزه به نسل‌های بعدی می‌رسد و این ماهیت اعجاز غیبی و اخبار غیبی است که اعجاز آن در تقدم زمانی در خبر دادن بدون استفاده از وسایل عادی است که دیگران از آوردن مثل آن در همان عصر ناتوان‌اند؛ البته اعجاز قرآن با معجزه پیامبران پیشین از این جهت متفاوت است که اعجاز قرآن جاویدان است. در مورد اعجاز علمی نیز استمرار آن، به کشف مصادیق جدیدش در طول اعصار است، از این‌رو اعجاز علمی تمام شدنی نیست. 7ـ قرآن معجزه‌ای جاویدان برای همه زمان‌ها و مکان‌هاست و ابعاد اعجاز آن متعدد است و در هر عصری یک یا چند بُعد از آن جلوه‌گری بیشتری دارد، پس لازم نیست که همه ابعاد اعجاز قرآن در عصر پیامبر(ص) و حتی در عصر ما بُروز یابد. از سوی دیگر همان گونه که گذشت تحدّی و مبارزه‌طلبی قرآن، مطلق است و شامل همه ابعاد اعجاز قرآن می‌گردد؛ اما نسبت به هر مخاطب، در مورد علم او تحدّی می‌کند. به اهل ادیان صدر اسلام می‌فرماید: اگر می‌توانید کتابی با این فصاحت و بلاغت بیاورید و به دانشمندان عصر ما می‌فرماید: اگر می‌توانید کتابی مثل قرآن بیاورید که مطالب علمی را قبل از کشف بیان کرده باشد، پس تحدّی در کلّ قرآن (اعم از لفظ و محتوا) کافی است و همین شامل اعجاز علمی هم می‌شود؛ لیکن بر اساس مخاطب و پیشرفت علمی بشر در هر عصر، بُعد جدیدی از اعجاز قرآن روشن می‌شود؛ همان‌گونه که اعجاز‌های محتوایی دیگر، مثل اعجاز تشریعی و... بعدها پیدا شدند، پس لازم نیست پیامبر یا قرآن در صدر اسلام نامی از اعجاز علمی برده باشند. 8 ـ دانشمندانی که حدس می‌زنند؛اولاً. پیش بینی می‌کنند، ولی خبر قطعی از آینده نمی‌دهند؛ در حالی که قرآن خبر قطعی می‌دهد.ثانیاً‌. معلوم نیست حدس دانشمندان مطابق واقع باشد؛ در حالی که اخبار غیبی قرآن مطابق واقع است. این مطلب بارها به اثبات رسیده است. علاوه بر آن‌که قرآن کلام صادق الهی است.ثالثاً. حدس‌های دانشمندان شرط معجزه را ندارد؛ چون همراه با ادعای نبوّت و مانند آن نیست و تحدّی ندارد. 9ـ همان‌گونه که گذشت اعجاز علمی قرآن در حوزه علوم طبیعی به انطباق اخبار غیبی قرآن با یافته‌های اطمینان‌آور علوم طبیعی است؛ اما در حوزه علوم انسانی اعجاز علمی قرآن:اولاً. اعجاز به نظام‌های اقتصادی، تربیتی، سیاسی و... است که استنباط‌پذیر از قرآن است و مبانی،‌ اهداف و روش‌‌های آن‌ها بر نظام‌های دیگر برتری دارد؛ چون نگاه جامع به همه ابعاد وجودی انسان دارد و کارآمد‌تر است. ثانیاً. اعجاز به تحوّل تاریخی و علمی قرآن است که در جامعه جاهلیت عرب به وجود آورد. تحوّلی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و تربیتی که بر اساس آن زندگی آنان را دگرگون کرد و ارتقاء بخشید. آموزه‌های قرآن در هر جامعه دیگری هم‌ که اجرا شود، همین تحول را به وجود می‌آورد؛ در حالی که دیگر کتاب‌ها نمی‌توانند چنین تحول علمی را ایجاد کنند. 10ـ معجزه علمی، زیرمجموعه اخبار غیبی قرآن است؛ این که قرآن همراه با تحدّی توسط مدعی منصب الهی آورده شده است؛ اما هر گونه خبر غیبی، معجزه نیست، چون ممکن است خبر غیبی از باب کرامت باشد و نیز هرگونه خبر غیبی، خبر علمی نیست؛ بنابراین رابطه خبر غیبی و اعجاز علمی، «عموم خصوص من وجه» است. 11ـ در اعجاز علمی قرآن، ناتوانی مخاطبان در آوردن مثل آن محقق شده است؛ چرا که از صدر اسلام که اخبار غیبی علمی در قرآن آمده، تا هنگامی که مطلب علمی کشف می‌شود، دانشمندان علوم از آوردن مثل آن خبر غیبی عاجز بودند و بعد از کشف مطالب علمی هم، خبر اعجاز به صورت متواتر به ما می‌رسد و به عبارت دیگر، ناتوانی مخاطبان اعجاز در ظرف زمانی انجام آن، کافی است؛ همان طور که در مورد اخبار غیبی حضرت عیسی(ع)، در مورد غذاهای ذخیره شده و خورده شده در خانه‌ها، تحقق یافت (آل‌عمران/ 49) و بعد از آن، خبر اعجاز عیسی(ع) معتبر است. پس نقش دانشمندان کشف تطابق کتاب تشریع (قرآن) با کتاب تکوین (طبیعت) است و کشف علمی دانشمندان معجزه نیست تا رقیب قرآن باشد؛ چون بدون تحدّی و ادعای منصب الهی است و اصولاً خبر غیبی نیست. تذکر پایانی در مورد اعجاز علمی آیات در طول عصرها مطالب جدید علمی از قرآن برداشت می‌شود و پرونده اعجاز علمی هر آیه علمی با یک مورد بسته نمی‌شود، و در هر عصری تحدّی به آوردن مثل آن، اعجاز علمی می‌شود؛ یعنی کسی بتواند خبر غیبی در مورد مسئله‌ علمی قبل از اثبات بیاورد که دیگران (در آن شرایط ادعا کننده) از آوردن مثل آن عاجز باشند؛ بنابراین آوردن اخبار علمی با وسایل عادی در صدر اسلام معجزه بود؛ نه با وسایل جدید در عصر ما. همان گونه که قرآن در مورد اعجاز اخبار غیبی حضرت عیسی(ع) در مورد غذاهای داخل منازل مردم بیان کرد، (آل‌عمران/ 49) که با وسایل آن زمان مردم قادر به آوردن مثل آن نبودند،‌ ولی امروز می‌توان با دوربین‌ها و اشعه‌های خاص از این مسائل با خبر شد. در این مورد در زمان ما، خبر متواتر سخن حضرت عیسی(ع) و واکنش مخاطبان، معجزه است. پی‌نوشت‌ها منابع 1.     ابن‌سلیمان الخطابی البستی، تحقیق محمد خلف‌الله احمدرود ـ محمد زغلول سلام، ثلاث رسائل فی الاعجاز القرآن، الرسالة الاولی الفطائی، دارالمعارف، مصر ـ القاهرة، 1976م، رقم الطبعة‌3. 2.     ابن فارس بن زکریا، أبی الحسین أحمد، معجم مقاییس‌اللغة، المحقق، عبد السلام محمد هارون، اتحاد الکتاب العرب، بی‌جا، 1423ق. 3.     آقا بزرگ طهرانی، محمد محسن، زندگی‌نامه شیخ طوسی، فرهنگستان ادب و هنر ایران، تهران، 1360. 4.     البحرانی، سیدهاشم الحسینی، البرهان فی تفسیر القرآن، دارالکتب العلمیة، قم، 1334ش. 5.     بنت‌لشاطی، عایشه، اعجازالبیان، ترجمه حسین صابری، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، تهران 1376. 6.     حکیم، محمد باقر، علوم قرآن، المجمع العلمی الاسلامی، تهران، 1362 ش. 7.     خوئی، آیت الله سید ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، المطبعة العلمیة، قم، 1394 ق. 8.     راغب اصفهانی، ابوالقاسم الحسین‌ بن محمد، مفردات فی غریب‌القرآن، المکتبة الرضویه، تهران، 1332 ش. 9.     رجبی، محمود، روش تفسیر قرآن، موسسه پژوهشی حوزه و دانشگاه، قم، 1383، چ اول. 10. رضایی‌اصفهانی، محمدعلی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، انتشارات پژوهش‌های تفسیر و علوم قرآنی، قم، 1386 هـ ش، چ دوم. 11. همو، درآمدی بر تفسیر علمی قرآن، انتشارات اسوه،‌ قم، 1376 ش، 517 ص. 12. همو، منطق تفسیرقرآن، روش‌ها و گرایش‌های تفسیر قرآن، نشر جامعة‌المصطفی9 العالمیة، قم، 1385 ش. 13. السکاکی (م567 ق)، مفتاح العلوم، دارالکتب العلمیة، بیروت ـ لبنان، 1407 هـ ـ 1987م، الطبعة الثانیة. 14. السیوطی، الإتقان فی علوم‌القرآن، دار‌الفکر بیروت ـ لبنان، 1416ـ1996م، الطبعة الأولی. 15. شرتونی، سعید، اقرب‌الموارد، فی فصع العربیه والشوارد، دارالاسوه، الطباعة والنشر، تهران، 1427ق. 16. شرح الاصول الخمسه، للقاضى عبدالجبار، مکتبة وهبة، القاهره 1416 هـ ـ 1996 م. 17. شعرانی، ‌ابوالحسن، نثر طوبی یا دائرة‌المعارف قرآن مجید،‌ الاسلامیة، تهران، 1386. 18. طباطبایى،سیدمحمد‌حسین، اعجازقرآن، بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی، قم،1362 ش. 19. همو، تفسیرالمیزان فی تفسیرالقرآن، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، قم،‌ 1393 ق. 20. طوسی، خواجه‌ نصیرالدین و علامه‌حلّی، کشف‌ المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، قم، 1407 ق. 21. طوسی، شیخ ابوجعفر محمدبن الحسن، التبیان فی تفسیرالقرآن، (م:460ق) مکتب الاعلام الاسلامی، قم، 1409 ق. 22. طیب، سید عبدالحسین (م1411ق)، تفسیر اطیب‌البیان فی تفسیر القرآن، انتشارات اسلام، تهران، 1366 ش، چ سوم. 23. عضدالدین ایجی، عبدالرحمن بن احمد، المواقف، الشریف الرضی، قم، 1412ق. 24. علامه مجلسی، محمد تقی، بحارالانوار، المکتبة الاسلامیه، تهران، 1385 ه‍ . ق. 25. کاشانی، ملافتح الله، تفسیر منهج‌الصادقین، کتابفروشی اسلامیه، تهران، 1346ش. 26. الکلینی، الکافی، تهران، دارالکتب الإسلامیة، 1365، چهارم. 27. مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش عقائد، مؤسسه انتشارات امیر‌کبیر، تهران، 1383ش، چ چهاردهم. 28. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن‌الکریم، وزارت ارشاد جمهوری اسلامی ایران، تهران، 1371ش، الطبعة الاولی. 29. معرفت، آیت‌الله محمدهادی، التمهید فی علوم القرآن، مؤسسة النشرالاسلامی، قم، 1417 ق. 30. مکارم‌ شیرازی، ناصر (با همکاری جمعی از نویسندگان)، تفسیرنمونه، ‌دارالکتب الاسلامیة، تهران، 1364 ش. میرمحمدی زرندی، سیدابوالفضل، تاریخ و علوم قرآن، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1375 ش، چ چهارم. حجت‌الاسلام دکتر محمد علی رضایی اصفهانی/دانشیار و عضو هیئت علمی جامعة المصطفی العالمیة منبع: مجله قرآن و علم شماره 7 پایان متن/

93/02/20 - 00:55





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 61]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن