محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1844940195
مروری بر اخلاق غم و شادی در مواجهه با دیگران از منظر متون دینی و عرفانی
واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
مروری بر اخلاق غم و شادی در مواجهه با دیگران از منظر متون دینی و عرفانی
از نظر دین حزن دنیوی باید انقطاع داشته باشد و اگر به چهره انتقال یابد و دائمی باشد نهتنها باعث میشود اندوه شدت گیرد، ناامیدی ایجاد شود و آرزوها قطع گردد؛ بلکه موجب حزن و اندوه و افسردگی دیگران نیز میشود.
بخش اول چکیده اخلاق معاشرت یکی از شاخههای اخلاق کاربردی است. این قسمت از اخلاق از آن جهت که موجودی اجتماعی و در ارتباط مداوم و ناگزیر با همنوعان خود میباشد، از اهمیت ویژهای برخوردار است. شناخت غم و شادیِ واقعی و کاذب و معرفی پیامدها و نتایج هرکدام، بیان الگوهای صحیح غم و شادی، راهکارهای چگونگی کسب غم و شادی واقعی و گریز و رهایی از غم و شادی کاذب با تأکید بر متون دینی و عرفانی منظور این نوشتار است. در این مقاله همچنین به شبهههایی که در زمینه دین و موضع آن در برابر غم و شادی وجود دارد پرداخته شده است. واژگان کلیدی: معاشرت، حزن و اندوه، شادی و فرح، متون عرفانی، متون روایی. طرح مسئله با نگاه به تاریخ زندگی بشر بهسادگی میتوان ردپای اجتماعی زیستن او را دریافت. (بنگرید به: چوپانی، 1383: 17) در اینکه چرا انسان زندگی اجتماعی را برگزیده، فقط نباید تأمین نیازهای مادی را در نظر گرفت؛ بلکه چیزی ورای این مطالب وجود دارد که از آن با عنوان «نیازهای متعالی» یاد میشود. ارتباط روحی عمیق بین انسانها بسیار پیچیده و نزدیک است؛ بهگونهای که تغییر در حالات یک فرد میتواند در خلقیات و روحیات جمعی اثر بگذارد؛ برای نمونه شاعری، افسردگی در جمع را تأثیری از افسردگی یک نفر میداند: افسرده دل افسرده کند انجمی را. جدای از اینکه چرا و چگونه انسان گونه مدنی زیستن را برگزید، باید به این نکته مهم توجه نمود که هر فرد عامل مهم تأثیرگذاری در دیگران است؛ بنابراین معاشرت و ارتباط با دیگران ـ در هر صورتی که باشد ـ انسان را به رعایت حقوقی در برابر همنوعان خود وامیدارد. از منظر قرآن و عرفان، انسان یک موجود آزاد و رها نیست. قاعده «چهار دیواری، اختیاری» تنها در جایی وجود دارد که هر فرد در عزلت یا در کنج خرابهای باشد. اولین ارتباط معاشرتی هر انسان قبل از هر گفتوگویی، ارتباط چهره به چهره او با دیگران است. حالات انسان در این ارتباط رو در رو، معمولاً به دو صورت است: غمگینی و حزن مداوم یا سرور و برخورداری از چهره شاد و خندان؛ در این صورت با دو عنوان اخلاقی «خوش خلقی و بد خلقی» روبرو میشویم؛ البته این دو حالت هرگز بهمعنای انکار تغییر حالت در برخی مواقع حساس نیست؛ بلکه بهمعنای ملکه بودن این دو صفت در وجود یک انسان است. از طرف دیگر چون غم و شادی بیرون با غم و شادی درون در ارتباط و قلب انسان سرچشمه صورت شاد و غمگین است، با ضرب این دو حالت بیرونی در دو حالت درونی، میتوان چهار حالت را تصور کرد: شادی درونی و بیرونی، غم درونی و بیرونی، غم درونی و شادی بیرونی و شادی درونی و غم بیرونی. اکثر انسانها در دو حالت اول و دوم در گردشند. حافظ شیرازی شعر نشاطانگیز را برخاسته از درون شاد میداند و شعر غمانگیز را از خاطر مکدر: «کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد؟» بهندرت میتوان حالات سوم و چهارم را در بین انسانها دید؛ چراکه هر دو افزون بر داشتن رنگ و بویی از نفاق و ناسازگاری بین درون و بیرون، به نوعی ناهماهنگی در ساختار وجودی انسان اشاره دارد. مسئله قابل توجه دیگر این استکه شادیها و غمها تا چه حد کاذب یا صادقاند؟ و ملاک صدق و کذب شادی و غم چیست تا بتوان معیار ارزشمندی هرکدام را دریافت. پس از بیان این دو موضوع اساسی درباره غم و شادی و با در نظر گرفتن اهمیتی که غم و شادی در زندگی اجتماعی و معاشرت انسانی دارد به سراغ متون روایی و عرفانی رفته تا هم نظر درست را در مورد اقسام چهارگانه غم و شادی بجوییم و هم معیارهای غم و شادی صادق و کاذب را بهدست آوریم. شناخت این قضایا گامی مهم در راه ارتباط سالم با سایر انسانها است؛ برای همین ابتدا به بررسی مفردات بحث اشاره شده که عبارتند از: ماهیت غم و شادی، مترادفات و تعاریف آنها در قرآن؛ سپس مصادیق شادمانی و اندوه نادرست و پیامدهای آن بهویژه در برخورد با دیگران بررسی شده؛ آنگاه با ارائه الگوهای صحیح قرآنی و عرفانی به جمعبندی مطالب پرداخته و در پایان بهصورت گزیده دو شبهه را دراینباره مطرح کرده پاسخ دادهایم. الف) ماهیت غم و شادی از دیدگاه قرآن و عرفان یک. واژه غم و مترادفات آن در قرآن در قرآن بیش از چهل بار واژه «حزن» با ساختارهای مختلف آمده است. «حزن» در لغت بهمعنای خشونت و شدت در چیزی است. (بنگرید به: ابن فارس، 1404: 2 / 54) این واژه متضاد واژه «فرح» میباشد. به این اعتبار که غم، نفس انسان را جریحهدار میکند، آن را عامل «حزن» بیان کردهاند. (بنگرید به: راغب اصفهانی، 1426: 231) گرچه حزن اختیاری نیست، ولی میتوان عوامل ایجادکننده آن را شناخت و با رفع یا مقابله از نفوذ آن جلوگیری کرد؛ به همین دلیل مراد از «لا یَحْزن» (حجر / 88) نهی از تحصیل حزن نیست؛ بلکه نهی از عوامل ایجادکننده آن است. دیگر واژههایی که در قرآن کریم بهکار رفته و بهنوعی دیگر بیانگر اندوه میباشند عبارتند از: «غم، بثّ، هم و کرب». 1. غم: این واژه از عوامل حزن است. اصل این کلمه یعنی پوشاندن چیزی و چون غم باعث پوشاندن سرور انسان میشود آن را عامل حزن بیان کردهاند. (بنگرید به: الغیومی، 1414: 1 و 2 / 455) همچنین برای شب، صفت «غمه» را بهدلیل مظلم بودن و تیرگی آن ذکر کردهاند و چون غم قلب را فرا میگیرد و همه آن را میپوشاند، به انسان اندوهگین، غمناک میگویند. (بنگرید به: ابنفارس، 1404: 4 / 378) آیه 88 سوره انبیا حکایت میکند که خداوند حضرت یونس(ع) را بهدلیل درخواست و استغاثه فراوان به درگاهش، از غم نجات داد تا حزن و اندوهش برطرف گردد. این واژه در قرآن کریم شش بار ذکر شده است. 2. بثّ: اصل این واژه بهمعنای تفریق و پراکندن است؛ مانند موقعی که باد میوزد و خاک را از روی زمین میپراکند. متعلّق «بثّ» در نفس ممکن است غم یا سرور باشد. در قرآن این واژه همراه با واژه حزن ذکر شده و بهمعنای غم و اندوه سخت است؛ چنانکه حضرت یعقوب(ع) خطاب به فرزندان خود میفرماید: «إِنَّمَا أَشْکُو بَثِّی وَحُزْنی». (یوسف / 86) یعنی غم سختی که آن را کتمان میکنم یا غمی که افکار مرا پراکنده و آزرده ساخته است. این واژه قبل از حزن یک بار در قرآن آمده است. 3. همّ: این واژه بهمعنای اندوهی استکه انسان را ذوب میکند. (بنگرید به: راغب اصفهانی، 1426: 845) و صفتی استکه برای انسان سالخورده بهکار میرود تا اشاره کند که انسان از شدت کهولت گویی ذوب میشود. (بنگرید به: ابنفارس، 1404: 6 / 13) این واژه در قرآن مترادف غم نیست و تعبیر همّ برای تلاشی استعمال شده است که انسان را آبدیده میکند. 4. کَرب: بهمعنای غم شدید است و اصل آن از عبارت «کرب الارض» یعنی دگرگون ساختن زمین با حفر آن میباشد. غم نیز نفس انسان را چنین میگرداند. (بنگرید به: راغب اصفهانی، 1426: 706) این واژه همراه با صفت عظیم در قرآن چهار بار ذکر شده است. بهنظر میرسد در اکثر آیات قرآن به دوری و رهایی از اندوه اشاره شده؛ بهگونهای که مرحله کامل این امر را در اولیاءالله معرفی میکند که با نشان «لاخوف علیهم و لا هم یحزنون» آراسته شدهاند. در یک مورد نیز (یوسف / 86) گرچه رهایی از حزن مطرح شده، جهتدار بودن حزن بهسوی خدا بیان شده است. با نظر در آیات قرآن و احادیث میتوان دریافت که خوف و اندوه مخرب و سوزنده که قلب انسانهای متقی و وارسته از آن پاک است، متعلق به دنیا است. این غم در مقایسه با غمی که در قلب مؤمن جا دارد و در تکامل و تعالی انسان اثر سازنده دارد، کاذب و غیر واقعی است. دو. واژه شادی و مترادفات آن در قرآن واژه «فرح» با ساختارهای مختلف بیش از بیست بار در قرآن کریم بهکار رفته است. فرح در اصل دو معنا دارد که عمدهترین آن مقابل واژه حزن است. (بنگرید به: ابنفارس، 1404: 4 / 499) فرح بهمعنای انشراح صدر به لذتی گذراست و اغلب این انشراح در مورد لذات بدنی دنیوی بهکار میرود. (راغب اصفهانی، 1426: 628) گاه این کلمه در معنای منفی شادی استعمال میشود و خداوند دارنده این صفت را دوست ندارد. آیه 76 قصص اشاره دارد که خداوند فرحین را دوست نمیدارد و پیوستن این واژه به فخور بهمعنای متکبر و فخرفروش، دلیل این امر است. از دیگر واژههای مترادف شادی و فرح که در قرآن آمده است میشود به واژههای «مرح» و «سرور» اشاره کرد. 1. مرح: در لغت معادل «شده الفرح و التوسع فیه» (راغب اصفهانی، 1426: 764) و بهمعنای شدت خوشی و زیادهروی در آن است. این واژه در قرآن جنبه منفی دارد؛ چنانکه آیه 37 سوره اسرا اشاره میکند که حضرت لقمان از فرزندش میخواست که با شادی فراوان و غرورآمیز بر روی زمین راه نرود. این شادی به در پوست خود نگنجیدن و غلبه شادی بر انسان و سرمستی نیز اشاره میکند. در آیه 75 غافر شادی به غیر حق را در کنار مرح آورده است، این واژه در قرآن سه بار ذکر شده است. 2. سرور: این واژه از «سرّ» گرفته شده و بهمعنای صرف و خالص چیزی میباشد و سرور از سرّ گرفته شده؛ چراکه سرور یعنی امر خالی از حزن. (بنگرید به: ابنفارس، 1404: 3 / 68) انسان هنگامی میتواند مسرور گردد که قلبش از حزن و اندوه خالی باشد. این واژه در قرآن سه بار آمده است و هم برای بهشتیان در بهشت و هم برای کافران در دنیا نسبت به مال دنیا ذکر گردیده است. با بررسی آیات قرآن میتوان به این نتیجه رسید که هرگاه شادی به امور دنیوی و محدود تعلق گیرد از مسیر واقعی خود خارج شده و پیامدهای منفی خواهد داشت. ارزش شادی به متعلق آن و اندازه نگهداشتن آن است. پیداست که در هر دو صورت، چنانکه متعلق آن دنیا باشد و از اعتدال خارج شود و به سرمستی و طغیان منجر شود، نوعی شادی کاذب و غیرواقعی خواهد بود. از ویژگیهای شادیهای کاذب این استکه باعث انبساط روحی در انسان میشوند؛ اما نقش نوعی مخدر را در انسان بازی میکند که در روح و روان تأثیری کاذب و موقتی ایجاد میکنند و باعث غفلت انسان از اصل و حقیقت هستی میشوند. ب) مصادیق یک. شادیهای کاذب از منظر قرآن و تأثیرات آن در منش انسان در برخی از آیات قرآن به مواردی اشاره شده که برخی از انسانها به سبب درک نادرست و شناخت سطحی از زندگی به چیزهایی دلخوش و مسرورند؛ درحالیکه از نظر قرآن این شادیها کاذب است؛ نمونههایی از این شادیها عبارتند از: دلخوشی به زندگی دنیا درحالیکه زندگی دنیا در برابر آخرت متاعی بیش نیست؛ (رعد / 26) دلخوشی به دانش و عقاید باطل در برابر معجزات و ادله روشن پیامبران که حاصل آن تکذیب انبیا و آمادگی برای دریافت عذاب الهی است؛ (غافر / 83) مسرور بودن از کردارهای زشت خود و انتظار ستایش از طرف مردم بهسبب این کردارها که نتیجه آن نیز گرفتاری در عذاب الهی است؛ (آلعمران / 188) شادی منافقان از غم و رنجی که بر مؤمنان ایجاد میشود؛ درحالیکه از تقدیر و عذاب الهی غافلند؛ (توبه / 50) دلخوشی و مغرور شدن به نعمت پس از محنت که البته میدانی برای آزمایش انسانهاست؛ ولی انسانهای کم ظرفیت به شادی مفرط کشیده میشوند؛ که حاصل آن غرور درونی است؛ (هود / 10) دلخوشی گروهی که تعالیم دینی را به نفع خود قطعه قطعه کردند و هرکدام برای خود فرقهای ساختند و به خیالات باطل نفس خود مذهبی را اختیار کردند؛ (مؤمنون / 53) دلخوشی بهعلت پیروی باطل از شهوات. (غافر / 75) ویژگی همه این موارد شادی بر امور باطل، نابود شدنی و گمراهکننده است و حاصل همه آنها گرفتاری در عذاب الهی استکه شاید همان انحراف از مسیر حق، بزرگترین عذاب باشد. از نظر قرآن کریم هرکدام از این مصادیق در زندگی فردی و اجتماعی پیامدهای ناگواری بهجا میگذارد. هشدار قرآن در مورد مسروران به امور دنیوی ـ در صورت وجود جنبه مثبت در این امور ـ این استکه چنین اموری حاکی از زینتهای دنیوی است و البته آنچه نزد خداست بهتر و پایدارتر است (آلعمران / 14 و 15) «بنابراین سخن در جواز بهرهمندی از لذایذ مادی نیست؛ بلکه در جواز اکتفا به این لذتهای زودگذر و دلبستن به آنهاست؛ بهگونهای که انسان را از دستیابی به لذایذ ابدی و اخروی باز دارد که این در نزد عقلا کاری است نامعقول و نادرست و عقل و منطق حکم میکند که به هنگام تزاحم، لذتهای ابدی، والا و عمیق را بر لذتهای زودگذر، پست و سطحی مقدم بداریم. پس اگر در قرآن مجید و احادیث اسلامی در استفاده از زینتها و طیبات به محدودیتهایی برمیخوریم، بهدلیل لذت بودن، زینت بودن و طیب و پاک بودن آنها نیست؛ بلکه حرمت آنها بهلحاظ یک عنوان عرضی استکه در تزاحم آنها با لذایذ ابدی اخروی بر آنها عارض میشود». (جوادی آملی، 1385: 2 / 208) با کمی دقت در مصادیق مذکور درمییابیم که سرگرم شدن و دلخوشی به امور دنیوی حتی در امور مثبت، عواقب خوبی ندارد؛ چه رسد به مواردی که بار منفی نیز دارند؛ مانند مسرور بودن از کردارهای زشت خود (آلعمران / 188) یا شادی منافقان از غم و رنجی که بر مسلمانان عارض میشود. (هود / 10) از پیامدهای منفی شادیهای کاذب کشیده شدن انسان به دام غرور باطنی، تفاخر بر خلق خدا، اسارت در خیالات باطل نفس و حاصل همه اینها تباهی فرد میباشد. زشتترین حالت این رضایت باطنی دروغین انسان از خود ـ که به مرحله اجتماع کشیده میشود ـ برخورد نامناسب فرد با دیگران در اثر کشیده شدن به دام غرور و خودپسندی و استکبار و تفاخر و تکاثر است. اگر انسان بیندیشد هیچکدام از اسباب خودپسندی که باعث شادمانی و رضایت خاطر فرد خودپسند و به رخ کشیدن عوامل برتری خود بر دیگران شده، نهتنها پایدار و دائمی نیست؛ بلکه امتحانی است برای همه انسانها. در کتب اخلاقی به برخی از این اسباب چنین اشاره شده است: 1. خودپسندی بهدلیل وضعیت خوب جسمانی؛2. خودپسندی بهدلیل قدرتمندی و احساس اقتدار؛3. خودپسندی با تصور بهرهمندی از عقل و زیرکی و آگاهی از دقیقترین امور دینی و دنیوی؛4. خودپسندی بر اثر انتساب به نسب و نیاکان شرافتمند و بزرگ؛5. خودبینی به سبب زیادی فرزندان، غلامان، طایفه، اقوام و پیروان؛6 . خودپسندی ناشی از اموال و ثروت فراوان. (دیلمی و آذربایجانی، 1384: 102 و 103)دین ریشه همه این سرکشیها و طغیانها ـ که به استکبار میانجامد ـ را جهل به حقایق و نشناختن درست حقیقت خود و هدف آفرینش میداند. دین با دعوت به تفکر، شادمانی حقیقی را در رسیدن به جوار الهی و برخورد مناسب با خلق خدا میداند؛ چنانکه «پیامبر اکرم اوج خرد و خردورزی را پس از دینداری، مهربانی و محبت و خیرخواهی نسبت به همه انسانها ـ اعم از خوب و بد ـ معرفی کرده است. (شریفی، 1384: 132) دو. مصادیق غمهای کاذب از منظر قرآن و تأثیرات آن در منش انسان در قرآن و حدیث به مواردی اشاره شده که انسانها گاه بر اثر شناخت نادرست از خود، خدا و زندگی دچار غم و اندوه میشوند. گرچه غم و اندوه در کنار شادی تأثیرات خاصی بر انسان میگذارند، باید دید عامل ایجاد این غمها چیست و چه تأثیراتی بر انسان میگذارد؟ بنابراین ابتدا به برخی از مصادیق غمهای کاذب اشاره میشود. امام صادق(ع) میفرماید:الرَّغبةُ فی الدُّنیا تُورِثُ الغَمَّ وَ الحُزنَ وَ الزُّهدُ فی الدُّنیا تورثُ راحةَ القلب وَ البَدَنِ. (مجلسی، 1413: 3 / 91)در این حدیث گرایش به دنیا از عوامل ایجاد غم و حزن و زهد در دنیا از عوامل آسایش قلب و جسم معرفی شده است. از حضرت محمد(ص) روایت شده که فرموده:مَن نَظَرَ إلی ما فی أیدی النَّاسِ، طالَ حُزنُه وَ دامَ أَسَفُه. (همان، 1413: 77 / 172) هرکس به آنچه در دست مردم است نظر حسرتآمیز داشته باشد حزنش طولانی و تأسفش مداوم میگردد.بنابراین چنین حسرت ناشی از حسادت باطنی از عوامل غم و اندوه است. در حدیث دیگری از حضرت علی(ع) روایت شده که:ما رَأَیتُ ظَالِماً أَشبه ِبمظلوم ٍ مِنَ الحاسِدِ، نفسٌ دائِمٌ وَ قَلبٌ هائِمٌ وَ حُزنٌ لازمٌ. (همان: 73 / 256)ظالمتر از حسود نسبت به خودش کسی را ندیدم؛ زیرا گرفتار قلبی مغموم و حزنی همیشگی است. پرداختن به شهوات یکی دیگر از عوامل ایجاد حزن و اندوه است؛ چنانکه از رسول خدا(ص) روایت شده که:رُبَّ شَهوة ساعَةٍ تُورِثُ حُزناً طَویلاً. (همان، 1413: 77 / 82)چهبسا یک لحظهای شهوترانی باعث اندوهی طولانی میشود. جزع و فزع نیز ایجادکننده غم در انسان است. جالبتر اینکه ناشکیبایی از یک طرف و جزع و فزع از طرف دیگر اندوه را شدت میبخشد؛ چنانکه حضرت علی(ع) فرموده است:إیَّاکَ وَ الجَزَعَ فَإِنَّهُ یَقطَعُ الأَملَ وَ یَضعُفُ العَمَلَ وَ یُورِثُ الهَمَّ. (همان، 1413: 82 / 144)از جزع بپرهیز؛ چراکه آرزو را کوتاه و عمل را ضعیف و غم را ایجاد میکند. این حدیث حال کسانی را بیان میکند که تا با مشکلی روبرو میشوند همه را با خبر کرده، و همواره چهره ناراحت و گله و شکایت آنها به چشم میخورد.غم کاذب نهتنها هیچ تأثیر مثبتی در انسان ایجاد نمیکند بلکه هم باعث ایجاد ناامیدی و آزار فرد و نیز چهره عبوس و گرفته او باعث آشفتگی و ناراحتی در دیگران میشود. احادیث از پیامدهای غمهای کاذب پرده برداشته و آثار نامطلوب آن را بر روح و جسم انسان یادآور شده است.حضرت علی(ع) فرمودهاند: «الهَمُّ نِصفُ الهُرم ِ». (همان: 78 / 53) غم شدید عامل نیمی از پیری و فرسودگی [تن] است و نیز هم ایشان فرمودند: «الهمُّ یذیب الجَسَدَ». (همان) غم شدید جسم را ذوب میکند. در حدیث دیگری که از حضرت عیسی(ع) روایت شده است همّ و غم شدید را باعث بیماری بدن میداند: «مَن کَثُرَ هَمُّهُ سقم بَدَنُه». (همان: 72 / 260) هرکه غمش بیشتر باشد بیماری بدنش نیز بیشتر خواهد بود. امام صادق(ع) معتقدند همانگونه که جسم دچار آلام و بیماریها میگردد قلب نیز دردها و بیماریهایی دارد که یکی از آنها حزن و اندوه است: «أَلاحزانُ أَسقامُ القلوب کما أَنَّ الأَمراضَ أَسقامُ الأَبدانِ». (همان: 95 / 280) در حدیث تکان دهندهای از حضرت علی(ع) روایت شده که از دوست داشتن غم به خدا پناه ببرید: «تَعَوَّذُوا ِباللهِ مِن حُب الحُزن ِ». (همان: 73 / 158) این بهمعنای عادت برخی افراد به غم و پناهنده شدن به آن است؛ بهگونهای که حاضر نیستند از غم رهایی یابند. قطع امید و ضعف عمل و شدید شدن غم از دیگر پیامدهای حزن است؛ چنانکه حضرت علی(ع) فرموده است: إِیَّاکَ وَ الجَزَعَ فَأ نَّهُ یَقطَعُ الأَملَ وَ یَضعُفُ العَمَلَ وَ یُورِثُ الهَمَّ. (همان: 82 / 144) این حدیث و احادیث دیگر به این قضیه نیز اشاره دارد که اگرچه پدید آمدن غم و اندوه از اختیار انسان خارج است، ماندن در غم و کنار آمدن یا نیامدن با آن تا حدودی زیادی در اختیار خود انسان است. حزنِ فقدان عزیزان و علاقهمندیهای انسان اگر بخواهد ادامه یابد بر همه زندگی انسان و اطرافیانش سایه میافکند و او را از پای در میآورد؛ برای همین از جمله وظایف رسول خدا(ص) امر به انقطاع حزن است: أَنا زعیمٌ ِبثلاث لِمَن أَکَبَّ عَلَی الدُّنیا، ِبفَقر ٍلا غِناءَ لَهُ وَ ِبشُغل ٍلا فِراقَ لَه وَ ِبهِمٍّ وَ حُزنٍ لاانقطاع له. (همان: 73 / 33) حزن تأثیرات منفی فوقالعادهای در روحیات و منش فردی انسان میگذارد؛ افزون بر آن از تأثیرات اجتماعی و رودررو با دیگران نیز خالی نیست. عمدهترین تأثیر اجتماعی حزن، کجخلقی و رفتار ناشایست با دیگران است. متون دینی دراینباره انسان را متوجه هشدارهای خود میکند. در روایتی از حضرت رسول خدا(ص) آمده استکه انسان ترشرو نسبت به دوستانش مورد بغض خداست:إِنَّ اللهَ یُبغِضُ المُبعِسَ فی وَجهِ إِخوانِهِ. (نوری، 1407: 2 / 61) بهنظر میرسد اهمیت این روایت در زیر پا گذاشتن حقوق دوستی باشد. در روایت دیگری نیز از امام علی(ع) آمده است: «از صفات مؤمن، خوشرویی و خوشرفتاری اوست؛ نه ترشرویی و بداخلاقی. (همان) چون ممکن است بداخلاقی و کجخلقی بهعلت ورود غم و اندوهی در انسان باشد. در روایتی به این نکته اشاره شده که هرکس صبح درحال حزن و اندوه برخیزد گویی صبح خود را با اشتباه درباره پروردگارش آغاز نموده است. (مجلسی، 1413: 72 / 196) این اشتباه در مورد خداوند باعث نادیده گرفتن لطف و رحمت خدا و در نتیجه بدگمانی به او میشود و عجیب نیست که چنین انسانی مغبوض درگاه حق باشد. از طرف دیگر بسیاری از انسانها تصور میکنند به صرف جزع و فزع در برابر غمها و مصیبتها مشمول فرج الهی میشوند؛ حال آنکه، خیالی پوچ و بیهوده کردهاند. امام کاظم(ع) فرمودهاند: بدان که خدا محزونین را به اندازه حزنشان گشایش نمیدهد؛ بلکه به اندازه رأفت و رحمت خود مشمول لطف و فرج قرار میدهد». (همان: 71 / 152) انسانی که در برابر هر بلا و اندوهی، فریاد و شکوه او عالمیان را فرا میگیرد هم لطف الهی را فراموش کرده و نسبت به رأفت و رحمت او بدگمان است و هم بندگان خدا را به ستوه میآورد و موجبات خشم و غضب الهی را فراهم میکند؛ از این جهت خدا هیچ پیغمبری را برنیانگیخت مگر اینکه صفت خوش خلقی او کامل و تام بود؛ بلکه صفت خوش خلقی افضل صفات پیغمبران و اشرف اخلاق برگزیدگان است. (نراقی، 1381: 252) در آیه چهل سوره مبارکه توبه وجود حزن را نشانی از فراموشی حضور و یاری خدا میداند: «به همراه خود گفت: محزون نباش که خدا با ماست». در قرآن کریم ضمن اشاره به اولیاءالله آنها را بهدلیل پیروی از راه هدایت (بقره / 28)، تقوا پیشگی (اعراف / 35) و استقامت در راه خدا (احقاف / 13) به این دو صفت بارز ستوده است: «لَا خَوْفٌ عَلَیهمْ وَلَا هُمْ یحْزَنُونَ». منابع و مآخذ 1. قرآن کریم. 2. الآمدی التمیمی، عبدالواحد، 1407 ق، غررالحکم و دررالکلم، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات. 3. ابنفارس، احمد بن فارس، 1404 ق، معجم مقاییس اللغه، قم، مکتب الأعلام الأسلامی. 4. جوادی آملی، عبدالله، 1385، مبادی اخلاق در قرآن، قم، اسرا، چ پنجم. 5. چوپانی، یدالله، 1383، دین و شادمانی، قم، مؤسسه فرهنگی سما، چ اول. 6. حرانی، ابن شعبه، 1404 ق، تحف العقول، قم، مؤسسة النشر الاسلامی. 7. دهشیری، حسن و رحمت جعفری اریسمانی، 1383، زیباییهای عاشورا، قم، روح. 8. دیلمی، احمد و مسعود آذربایجانی، 1384، اخلاق اسلامی، قم، دفتر نشر معارف، چ سی و پنجم. 9. رازی، نجمالدین، 1383، مرصاد العباد، به اهتمام محمد امین ریاحی، تهران، علمی و فرهنگی، چ دهم. 10. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، 1426 ق، مفرادات الفاظ قرآن کریم، قم، طلیعه نور. 11. سراج، ابونصر، 1382، ترجمه اللمع فی التصوف، ترجمه مهدی مجتبی، تهران، اساطیر. 12. سید علوی، سید ابراهیم، 1366، چگونه معاشرت کنیم؟، تهران، رسالت قلم، چ چهارم. 13. شریفی، احمد حسین، 1384، آیین زندگی، قم، دفتر نشر معارف، چ یازدهم. 14. الطریحی، فخرالدین، 1367، مجمع البحرین، تحقیق احمد الحسینی، بیجا، مرکز نشر فرهنگ اسلامی، الطبعة الثانیة. 15. عزالدین کاشانی، محمود ابن علی، بیتا، المصباح الهدایه و مفتاح الکفایة، تحقیق جلالالدین همایی، بیجا. 16. عطار، محمد بن ابراهیم، 1380، تذکرة الأولیاء، مصحح محمد استعلامی، تهران، زوار، چ دوازدهم. 17. غنی، قاسم، 1374، تاریخ تصوف در اسلام، تهران، زوار، چ ششم. 18. الغیومی، احمد بن محمد بن علی المقری، 1414 ق، المصباح المنیر، ج 1 و 2، قم، دارالهجرة. 19. قشیری، ابوالقاسم، 1381، ترجمه رساله قشیریه، مترجم ابوعلی حسن عثمانی، مصحح بدیع الزمان فروزانفر، تهران، علمی و فرهنگی، چ هفتم. 20. کاشانی کمالالدین عبدالرزاق، 1385، شرح منازل السائرین، تحقیق محسن بیدارفر، قم، بیدار، چ سوم. 21. گوهرین، سید صادق، 1386، شرح اصطلاحات تصوف، تهران، زوار. 22. مجلسی، محمدباقر، 1413 ق، بحارالأنوار، 111 جلد، بیروت، دارالاضواء. 23. محمدی ریشهری، محمد، 1386، میزان الحکمه، بیجا، مکتب الاعلام الاسلامی. 24. مصباح یزدی، محمدتقی، 1386، اخلاق در قرآن، تحقیق و نگارش محمدحسین اسکندری، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی. 25. مکی، ابوطالب، بیتا، قوت القلوب، بیجا، دارالصادر. 26. مهدویکنی، محمدرضا، 1371، نقطههای آغاز در اخلاق عملی، بیجا، نشر فرهنگ اسلامی. 27. نراقی، احمد، 1381، معراج السعاده، قم، هجرت، چ هشتم. 28. نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، 1384، شرح الأشارات و التنبیهات، تحقیق حسن حسنزاده آملی، قم، بوستان کتاب. 29. نوری، حسین بن محمدتقی، 1407 ق، مستدرک الوسایل، قم، مؤسسه آلالبیت. 30. نیکلسن، رنالدالین، 1372، عرفان عارفان مسلمان، ترجمه اسدالله آزاد، مصحح سید علی نقویزاده، مشهد، دانشگاه فردوسی. مینا باهنر/ دانشجوی دکتری عرفان اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات منبع: فصلنامه پژوهشی در اخلاق شماره 7 و 8 ادامه دارد..........
92/12/26 - 03:01
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 48]
صفحات پیشنهادی
آنها که در کلاس اول اخلاق لنگ هستند چگونه میخواهند دیگران را تربیت کنند
پنجشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۴ ۱۷ یک کارشناس دینی و استاد حوزه علمیه با اشاره به مولفههای اثرگذاری تبلیغ تصریح کرد دوری از حسد غرور خود بزرگبینی تخلق به اخلاق و ضعیف دانستن خود در برابر خداوند از جمله مولفههای موثر در اثرگذاری تبلیغ است به گزارش خبرنگار دین و اندیشه خبرگزمعاون استاندار کرمانشاه: شادی و نشاط ریشه در آموزههای دینی ما دارد
معاون استاندار کرمانشاه شادی و نشاط ریشه در آموزههای دینی ما داردمعاون توسعه مدیریت و منابع انسانی استاندار کرمانشاه گفت در کشور ما فرارسیدن ایام نوروز با داشتن محیطی مفرح ریشه در آموزههای دینی فرهنگی و اسلامی دارد به گزارش خبرگزاری فارس از کرمانشاه هدایت حاتمی عصر امروز دداد و ستدهای نوروز و سنت دینی/ روزی که معبود از عاشقش پیمان گرفت
داد و ستدهای نوروز و سنت دینی روزی که معبود از عاشقش پیمان گرفت فرهنگ > دین و اندیشه - دکتر مهراب صادق نیا جامعهشناس دین و عضو هیأت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب قم اعیاد و آیینهای درپیوند با آنها برای همه فرهنگها یک امتیاز و ضرورتاهتمام و توجه به اخلاق در حوزه های علمیه واجب است
دین و اندیشه اهتمام و توجه به اخلاق در حوزه های علمیه واجب است آيتالله مظاهري در ديدار با جمعی از اساتید اخلاق حوزه های علمیه سراسر کشور ضمن تأکيد بر ضرورت گسترش ابعاد علمي و عملي اخلاق در جامعه اهتمام و توجه به اخلاق در حوزههاي علميه را امري واجب توصيف کرد به گزارش خبرگامام جمعه اردبیل: شاعران مرزداران اعتقادات دینی و اخلاقی هستند
امام جمعه اردبیل شاعران مرزداران اعتقادات دینی و اخلاقی هستندامام جمعه اردبیل گفت شاعران در طول تاریخ مرزبانان حقیقی اعتقادات دینی اخلاق و معنویت جامعه بودهاند به گزارش خبرگزاری فارس از اردبیل آیتالله سید حسن عاملی عصر امروز در آئین نکوداشت استادعاصم اردبیلی در مجتمع فدک ایهفته تربیت اسلامی فرصتی برای نهادینه کردن ارزش های اخلاقی و دینی جامعه است
هفته تربیت اسلامی فرصتی برای نهادینه کردن ارزش های اخلاقی و دینی جامعه است اردبیل - ایرنا - مدیرکل آموزش و پرورش استان اردبیل گفت هفته تربیت اسلامی فرصتی برای نهادینه کردن ارزش های اخلاقی و دینی جامعه است به گزارش ایرنا صابر سپهری روز یکشنبه در همایش معاونان مربیان پرورشی ونقد فیلم مستند رضاشاه ازمنظر تاریخی برگزار گردید/ تمام تلاش مستند رضاشاه این است که لکه های سیاه و تاریک او را
دین و اندیشه نقد فیلم مستند رضاشاه ازمنظر تاریخی برگزار گردید تمام تلاش مستند رضاشاه این است که لکه های سیاه و تاریک او را پاک کند به همت اتاق فکر گروه تاریخ موسسه اشراق و با همکاری کانون اندیشه جوان نقد مستند رضاشاه ساخته شبکه من و تو از سوی اساتید تاریخ و با حضور علاقمندان بهلزوم توجه به تربیت دینی و اخلاقی در دانشگاه ها
لزوم توجه به تربیت دینی و اخلاقی در دانشگاه ها قم - ایرنا - آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی از مراجع تقلید بر لزوم توجه به تربیت دینی و اخلاقی در دانشگاه ها تاکید کرد به گزارش ایرنا این مرجع تقلید روز پنجشنبه در دیدار وزیر علوم تحقیقات و فناوری با وی اهمیت علم و دانش در اسنشست علمی «عقلانیت وحیانی در نظام معرفتی قرآن کریم» برگزار شد/ موانع عقلانیت از منظر قرآن کریم چیست
دین و اندیشه نشست علمی عقلانیت وحیانی در نظام معرفتی قرآن کریم برگزار شد موانع عقلانیت از منظر قرآن کریم چیست یک کارشناس در نشست عقلانیت وحیانی در نظام معرفتی قرآن کریم گفت دوگانگی کردار و گفتار کتمان حقایق تحت عنوان مصلحت اندیشی محاجه بجای گفتگو تکذیب عقبی تفسیر دنیویبررسیعقلی و عقلایی بودن قضایای اخلاقی/ اعتقاد حکمای اسلامی به عقلانی بودن قضایای اخلاقی در کنار عقلایی بودن
دین و اندیشه بررسی عقلی و عقلایی بودن قضایای اخلاقی اعتقاد حکمای اسلامی به عقلانی بودن قضایای اخلاقی در کنار عقلایی بودن حجت الاسلام والمسلمین ابوالقاسم زاده در نشست عقلی و عقلایی بودن قضایای اخلاقی با بیان اینکه از کلمات حکمای اسلامی عقلانی بودن قضایای اخلاقی در کنار عقلاییکوچکترین اشتباه تربیت فرزندان را از بین می برد/ شما فرزند را نمازخوان می کنید اما اخلاق خوبی ندارد
کوچکترین اشتباه تربیت فرزندان را از بین می برد شما فرزند را نمازخوان می کنید اما اخلاق خوبی ندارد فرهنگ > دین و اندیشه - حجت الاسلام والمسلمین آقایی عنوان کرد ما باید تفاوت میان انسان ها را به رسمیت بشناسیم و به این تفاوت ها احترام بگذاریم و در راه تربیت فرزندان بنگرش دینی ما در مدیریت به ایجاد یک فضای انسانی میاندیشد/ در مدیریت غیرالهی آنچه که مدنظر است سود حداکثری است
دین و اندیشه حداد عادل نگرش دینی ما در مدیریت به ایجاد یک فضای انسانی میاندیشد در مدیریت غیرالهی آنچه که مدنظر است سود حداکثری است دکتر حدادعادل در جلسه شورای تحول و ارتقای علوم انسانی با بیان اینکه نگرش دینی ما در مدیریت به ایجاد یک فضای انسانی میاندیشد گفت اما برعکس در«وضعیت اخلاق اجتماعی در ایران امروز» بررسی می شود
دین و اندیشه وضعیت اخلاق اجتماعی در ایران امروز بررسی می شود کارگروه جامعه شناسی اخلاق انجمن جامعه شناسی ایران با همکاری گروه جامعه شناسی فرهنگی پژوهشکده فرهنگ و هنر جهاد دانشگاهی نشست وضعیت اخلاق اجتماعی در ایران امروز را برگزار می کند به گزارش خبرگزاری مهر کارگروه جامعه شتوجه به ارزش هاي اخلاقي و پايبندي به باورهاي ديني تحکيم کننده ارکان خانواده است
۲۱ اسفند ۱۳۹۲ ۱۴ ۲۰ب ظ شهردار منطقه 16 در دومين همايش عفاف توجه به ارزش هاي اخلاقي و پايبندي به باورهاي ديني تحکيم کننده ارکان خانواده است دومين همايش عفاف و حجاب شهرداري منطقه ي 16 با حضور مهندس سيد محسن اسدي شهردار منطقه مهندس محمد عزيزي قائم مقام شهردار علوي معاون اجتماعي وذکری برای اثر پذیری سخن انسان در دیگران
ذکری برای اثر پذیری سخن انسان در دیگران اگر می خواهی مردم یا فردی را مسخر خود گردانی در وقت ظهر ۲۰۰ مرتبه این اذکار را بخوان یقینا در عرض سه روز آن شخص مطیع تو خواهد شد اگر کسی آیه ۱۰۳ و ۱۰۴ سوره آل عمران را نوشته و با خود داشته باشد سخن او در همه اثر تمام خواهد داشتایه ۱۰۳ وفرمانده انتظامی فارس: وحشت دیگران را دستمایه شادی خود قرار ندهیم / برخورد قاطع پلیس با افراد خاطی
فرمانده انتظامی فارس وحشت دیگران را دستمایه شادی خود قرار ندهیم برخورد قاطع پلیس با افراد خاطیفرمانده انتظامی فارس با بیان اینکه نباید وحشت دیگران را دستمایه شادی خود قرار دهیم از افزایش برخورد با خاطیان در شب چهارشنبه پایانی سال خبر داد به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز سردارنماینده مردم ساری و میاندرود در مجلس هشدار داد افشاگری در صورت تکرار مسائل غیراخلاقی و غیردینی در مازندران
نماینده مردم ساری و میاندرود در مجلس هشدار دادافشاگری در صورت تکرار مسائل غیراخلاقی و غیردینی در مازندراننماینده مردم ساری و میاندرود در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه امروز این موضوع را سربسته مطرح کردم گفت در صورت تکرار مسائل غیراخلاقی و غیردینی در مازندران افشاگری کرده و-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها