تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 12 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):فرزندان خود را به كسب سه خصلت تربيت كنيد: دوستى پيامبرتان و دوستى خاندانش و قرائت ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1837103830




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مفهوم‌شناسی واژه «حکمت» و «جمال» و رابطه آن دو از نظر قرآن - بخش سوم و پایانی کشف حسن الهی، سرّ پایان‌ناپذیری حکمت اولیای الهی


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: مفهوم‌شناسی واژه «حکمت» و «جمال» و رابطه آن دو از نظر قرآن - بخش سوم و پایانیکشف حسن الهی، سرّ پایان‌ناپذیری حکمت اولیای الهی
خبرگزاری فارس: کشف حسن الهی، سرّ پایان‌ناپذیری حکمت اولیای الهی
هنر قرآن در این است که در ساختار خلل‌ناپذیر خود معنایی شگرف و معجزه‌آسایی عرضه می‌دارد که در بسیاری اوقات، از نگاه سطحی دور می‌ماند و هنرمند کسی است که به کشف چنان روابط پنهان و ناملموسی نائل آید.

بخش سوم و پایانی 13ـ رابطه جمال و حکمت 13ـ1) ارتباط لغوی همان‌گونه که به مواردی اشاره شد، بعد از بررسی‌های صورت‌گرفته، اگر حکمت را مبداء جمال گرفتیم و جمال را مظهر حکمت، یکی از مستندات ما کندوکاو لغوی بود که مشاهده شد این دو واژه از نظر لغوی نیز سرچشمه‌های مشترکی دارند. از منظر دیگر نیز ارتباط لغوی دسته اوّل و دومی را که در بحث لغوی صورت گرفت، می‌توان این گونه به دست آورد، چنان‌چه ما در بحث «چیستی زیبایی در پرتو حکمت» به آن پرداخته‌ایم و آن ارتباط چنین قابل توجیه است که دسته اوّل و دسته دوم بیشتر حکایت سالکانی است که هنوز عینک حکمت را بر دیده خویش قرار نداده‌اند و به جمال ظاهری یا عشق ظاهری گرفتارند و از جمله افرادی هستند که بر ماه به یاد رخسار محبوب بوسه می‌زنند، امّا حکایت دسته سوم و چهارم، حکایت افرادی است که یا به حکمت واصل گردیده‌اند و یا بدان نزدیک شده‌اند؛ به عبارتی دیگر، «کودکان علاقه به وسایل بازی دارند و جوانان علاقه به زینت و قشنگی. کودکان ما موجودات را از دریچه بازی می‌نگرند و جوانان ما به موجودات از دریچه زیبایی و زینت نگاه می‌کنند، ولی آنگاه که دوران کودکی و جوانی پشت سر گذاشته شد و عقل انسان کامل گردید، درک می‌کند که بشر برای بازی آفریده نشده، برای پرستش چیزهای قشنگ آفریده نشده است و به همین ترتیب، دوران زندگی بشر شروع می‌شود و ممالک جهان در یکی از مراحل کودکی، جوانی، پیری و عقل به سر می‌برند تا به دوران مرگ و نیستی برسند (ر.ک؛ زمانی، 1348: 73). بعد از نائل شدن به نتایج لغوی جمال، وقتی به دو لغتنامه معجم مقاییس اللّغه و التّحقیق فی کلمات القرآن نیز نظری افکندیم. از این نظر که این دو نیز کاری شبیه به کار ما انجام داده‌اند، دریافتیم که در معجم مقایس اللّغه دو اصل برای ریشه جمال ذکر نموده است؛ یکی تجمّع و بزرگی و دیگری زیبایی و نیکویی (ر.ک؛ ابن‌فارس، 1404 ق.، ج 1: 481). در التّحقیق فی کلمات القرآن الکریم نیز آمده است: «اصل این مادّه (جمال) در زبان عبری به معنای پختگی، به پایان رسیدن و یا به بلوغ رسیدن است و به تناسب این معنی، به شتر، جمل گویند، به سبب پختگی، صبر و تحمّل او بر سختی‌ها و استقامت او در به پایان رساندن عمل او. سپس این معنا در زبان عربی در چیزی به کار رفته است که کمال، تناسب و نظم (خاصّی) داشته باشد. این مفهوم گاهی از نظر صورت و خلقت ظاهری است؛ مثل زیبایی ظاهری که در اینجا زیبایی همان تناسب و اعتدال در اعضای هر شیء بر حسب همان شیء (مانند پرنده زیبا، ماهی و انسان زیبا، آنگاه که ظاهری زیبا داشته باشد) و گاه از نظر معنوی و روحی باشد و هیچ گونه شائبه خلافی در آن نباشد و زیبایی نفس به این است که متّصف به صفات روحی نورانی متناسب و معتدل باشد. این پختگی (که در ریشه این لغت است،) به کمال و بلوغ برمی‌گردد و این معنا به تناسب موضوعات مختلف تغییر می‌کند؛ مثل رسیده شدن میوه و زیبایی بَرده، آنگاه که زیبا باشد و ... . سپس مرحوم مصطفوی هر یک از مصادیقی را که برای این ریشه ذکر شده، به گونه‌ای به این اصل (پختگی و کمال) برگردانده است؛ مثلاً گفته است طناب‌های کشتی را (یکی از مصادیقی که ما نیز ذکر کرده‌ایم،) به این دلیل در این ریشه ذکر نموده‌اند؛ زیرا که امور کشتی، به پایان رساندن حرکت آن، و حفظ حدود و ضبط برنامه آن را به عهده دارد و به کمک آنها کشتی به ساحل می‌رسد که غایت حرکت اوست، حتّی اینکه چرا برخی اعداد کامل را در این ریشه قرارداده‌اند، به این ریشه، یعنی کمال بلوغ برگردانده است. سپس کار زیبایی که ایشان انجام داده است و از این نظر یکی از محاسن کار و زحمت ایشان که می‌توان آن را برشمرد، این است که‌آیاتی که در قرآن آمده و کلمات با این ریشه در آنهاست، به عنوان نمونه ذکر نموده است و آن کلمه را به این ریشه برگردانده است؛ مثلاً زیبایی گذشت و عفو را در آیه شریفه ﴿... فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِیلَ﴾ (الحجر/ 85)، چنین به این ریشه برمی‌گرداند: «یعنی عفو و گذشت به آخرین حدّ آن در حُسن و زیبایی و ارزش و کمال برسد، به گونه‌ای که هیچ شائبه ایذاء و تعرّض نباشد» (مصطفوی، 1360، ج2: 128). 13ـ2) رابطه جمال و حکمت در آیات و روایات برای درک بهتر معنای لغوی جمال و ارتباط ریشه‌ای آن با حکمت، مصادیقی از احادیث اهل بیت(ع)  آورده شده است تا قرابت معنایی این دو بهتر نمایان شود: حدیث 1) در روایتی از امام صادق(ع)  در معنای صبر جمیل این گونه آمده است: «صبر دو گونه است: صبر بر بلا که زیبا و نیکوست، امّا صبر دوم که افضل و برتر است، صبر در برابر گناهان است» (کلینی، 1407 ق.، ج 2: 91). توضیح در آیه شریفه که صبر یکی از محاسن روحی است، با صفت «جمیل» آورده شده است و معصوم به توضیح زیبایی پرداخته است. نکته جالب این است که ما در باب مصادیق خانواده حکمت و جمال، در هر دو خانواده، یعنی هم در مجموعه معنایی حکمت، صبر را مشاهده می‌کنیم و هم در مجموعه خانوادگی جمال، و با تقسیم‌بندی‌هایی که قبلاً انجام دادیم، آنگاه که روح انسان به درجه‌ای از تکامل، پختگی و غایت رضا و خرسندی می‌رسد، خداوند تبارک و تعالی و نیز شارح کلام الهی یعنی معصوم، این روح را به صفت جمیل متّصف می‌نماید و جالب این است که معصوم صبر بر بلا را زیبا، امّا صبر در برابر گناه و محارم را زیباتر می‌داند. شاید دلیل این افضلیّت سعی و تلاش مضاعفی است که از خود نشان می‌دهد؛ زیرا آنگاه که پلیدی به انسان می‌رسد، یا بر اثر گناهان وی است که کفّاره گناهان وی است و مؤمن گاه خود به این مسئله واقف است و گاه از نظر ارتقای صابر است و امتحان او که در اینجا نیز چون این بلا از سوی محبوب صادر شده، تحمّل آن چندان سخت نیست، امّا در صبر بر گناه، انسان در یک محاربه و نبرد قرار دارد که با یک بیگانه مواجه است. حال این بیگانه چه نفس سرکش او باشد که پیامبر مکرّم اسلام(ص) از آن به بدترین دشمن یاد می‌کند (ر.ک؛ ابن‌فهد حلّی، 1375: 549) و چه ابلیس لعین باشد که سوگند خورده تا همه فرزندان آدم را از صراط مستقیم به در ببرد، مگر بندگان خاصّ الهی که همان مخلصین هستند. جمال و یکی از رازهای تقارن حکیم و عزیز در قرآن حدیث 2) در حدیثی از امام رضا(ع)  پرسیده می‌شود که کدام صفات برای انسان زیباترین است. اوّلین پاسخ امام، وقار است؛ وقاری که با هیچ گونه ترسی همراه نباشد و .... (الفقه، بی‌تا: 354). توضیح در حدیث فوق، راوی از حُسن و زیبایی می‌پرسد و امام(ع)  وقار را از زیباترین صفات روحی انسان می‌شمارد و جالب این است که وقار در مجموعه خانوادگی حکمت و در کنار تواضع قرار دارد و اگر به حدیث فوق بنگریم و قیدی که برای وقار ذکر شده است، یعنی ترس نداشتن، بهتر می‌توانیم رابطه حکمت و جمال را دریابیم؛ زیرا آنگاه که انسان به درجه‌ای برسد که لاحول ولا قوّه الاّ بالله، یعنی آنگاه که یقین وی نسبت به خداوند افزون گردد و به درجه‌ای برسد که مشاهده کند هیچ قدرتی در برابر قدرت لایزال الهی ایستادگی ندارد، جز از خداوند هراسد و همین یقین به او وقاری ارزانی می‌کند که یکی از مصادیق حکمت برشمرده شده است و از طرفی، امام(ع)  آن را از زیباترین صفات انسان‌ها برمی‌شمرد. 13ـ3) رابطه مستقیم بین درک زیبایی و افزایش حکمت بین درک زیبایی‌ها و کامل‌تر و پخته‌تر شدن انسان، ارتباطی مستقیم برقرار است، درست مثل درک رنگ‌هاست که با داشتن چشم انسان رابطه دارد. انسان نابینا درک رنگ هم ندارد و باب بزرگی از ادراکات بر رویش بسته است. درک زیباشناسانه با درک فقهی حقوقی فاصله دارد. ممکن است کسی سال‌ها نماز بخواند، امّا زیبایی عبادت را نچشد و نفهمد و یا چون بر او واجب است، زکات بدهد و حج به جا آورد، امّا زیبایی انفاق و به جا آوردن حج را درک نمی‌کند و نمی‌چشد. اینچنین عبادت کردن‌هاست که نه تنها انسان را بالا نمی‌برد، بلکه عبوسی و تکبّر می‌آورد و خامی انسان را پخته نمی‌کند. ملاطفت و نرمی و لطافت نصیب کسانی می‌شود که توفیق کشف و ادراک زیبایی نصیب آنان شده، زیبایی‌ها با روح آدمی و با فربه‌ای او تناسب تام دارد. بنابراین، هر کس زیباپسندتر باشد، آدم‌تر است و هر کس توفیق کشف زیبایی، لذّت بردن از آن و دل برده شدن نسبت به آن را ندارد، باید در کامل بودن انسانیّت خود شک کند. زیباپسندی علامت آشکاری بر مرتبه کمال است و شخص زیباشناس قطعاً هنرمند هم خواهد بود. به همین دلیل، همه عارفان ما هنرمند هم بوده‌اند.  اصلاً عارف بدون ‌هنر یک تناقض است و چنین چیزی امکان ندارد. شرط ایمان عارفانه و عمیق این است که آدمی هم مجذوب و دلبرده زیبایی‌ها باشد و هم دستی در هنر و حظّی از هنرمندی داشته باشد، نه اینکه ملال‌آور و ملالت‌انگیز باشد. شاید از همین زاویه باشد که خداوند درباره حضرت داود(ع)  می‌فرماید: «و ساختن زره را به‌خاطر شما به او تعلیم دادیم تا شما را در جنگ‌هایتان حفظ کند. آیا شکرگزار هستید؟» (الأنبیاء/80). آری، ما عاشق زیبایی و جمال هستیم. چشم، گوش، قلب و همه اعضای ما جمال و زیبایی را دوست دارد و آن می‌پرستد و ستایش می‌کند، زیبایی رخسار هستی را در دیده ما دل‌آرا ساخته است و زندگی را شیرین و گوارا می‌کند، زیبایی در سراسر مخلوقات جلوه‌گر است، مظاهر زیبایی موجودات، یکدیگر را می‌رباید و به خود جلب می‌کند، گیتی به عشق بر پاست و عشق و محبّت از زیبایی بر می‌خیزد: «بلبل از فیض گل آموخت سخن وَرنه نبود، این همه قول و غزل تعبیه در منقارش» (حافظ شیرازی، 1379: 392). هر اثری از هر موجودی سر زند، با زیور جمال آراسته است. درک زیبایی و زیبا زیستن آنقدر جایگاه والایی دارد که بخشی از هدف آفرینش را تشکیل می‌دهد؛ زیرا خدای بزرگ ما را آفریده تا بیازماید چه اندازه زیباترین و نیکوترین ارزش رفتاری را می‌آفرینیم (فراست‌خواه، 1376: 33): Pالَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاه لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا: آن کس که مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک از شما بهتر عمل می‌کنیدO (الملک/2). نقل شده که سقراط در یک مهمانی به الکییاوس گفت: «فرزند من! آن که دَم از زیبایی می‌زند و رفتار زشت می‌کند، حکیم نیست. بی‌گمان زیبایی روی تو از آنِ تو نیست، ولی زیبایی جان تو از آنِ توست» (فیلیسین، 1343: 6). 14ـ کشف حسن الهی، سرّ پایان‌ناپذیری حکمت اولیای الهی با بررسی لغوی حکمت، یکی از مفاهیم که می‌توان گفت بین تمام مصادیق حکمت مشترک است، ثبات و دوام می‌باشد. از سوی دیگر، درباره زیبایی گفتیم که هرگاه زیبایی از مرحله عادی آن به مرحله متعالی برسد، دوام و استمرار می‌یابد. یکی از دلایل ماندگاری شاهکارها در بستر تاریخ نیز همین امر بوده است. پس از این زاویه، حکمت و جمال از یک خانواده‌ هستند. آنچه بعد از سخن خداوند تبارک و تعالی (قرآن کریم)، گفتار مترجمان قرآن را که عدل و قرین قرآن هستند، به کمال و زیبایی رسانده، پختگی اندیشه، سحر کلام، ترکیب هنرمندانه الفاظ، لطافت بیان، معرفت به جهان هستی، تعابیر بدیع و موسیقی خاصّ و دل‌انگیزی است که دریچه ذهن انسان را برای پرواز اندیشه، در آسمان هستی باز می‌کند و مجموعه‌ای از ظرافت و طراوت را ارائه می‌دهد. درست همچون قطعه‌ای موسیقی ناب که با تخیّلات عالم درونی انسان ترکیب می‌شود و شور و هیجان می‌آفریند. هر چه نسبت زیبایی و توازن و تعادل یک کلام بالاتر رود، تأثیرگذارتر می‌شود و زیبایی آن شکل کمال بیشتری به خود می‌گیرد. این زیبایی را ما بعد از قرآن کریم در گفتار اهل بیت(ع)  مشاهده می‌نماییم. ترکیب فضای آسمانی گفتار اهل بیت(ع)  چنان تنگناها را شکافته و عروج کرده است که فروغ خیال‌انگیز آن، انسان را بر تخت سلطنت آسمانی می‌کشاند؛ به عنوان نمونه، امام علی(ع)  گاه از همین هنر، لطیف‌ترین جملات خداشناسی را در قالبی بدیع می‌ریزد و از اشیا و مخلوقات پیرامون ما تجسّمی شاعرانه می‌سازد که شنونده را در مقابل خالق به زانو درمی‌آورد، آنجا که طاووس را اینگونه توصیف میفرماید: «از عجیب‌ترین آفرینش‌های حق تعالی، طاووس است که خداوند بزرگ او را با استوارترین میزان‌ها آفریده است و سَرِ پا داشته است و رنگ‌هایش را به بهترین وجهی مرتّب ساخته. خیال می‌کنی که استخوان پرهای طاووس میله‌هایی از نقره است و آنچه بر آن بال‌ها روییده، از گونه حلقه‌های طلای خالص گردنبندهاست و رنگ سبز آن چون تکّه‌های زِبر جداست.امّا اگر بال طاووس را به گیاهانی تشبیه کنی که از زمین می‌رویند، باید بگویی که همچون دسته گُلی است که از شکوفه‌ها در هر بهاری چیده شده است» (نهج‌البلاغه/ خ 160). سرّ پایان‌ناپذیری حکمت اولیای الهی، کشف حُسن الهی است. آنان به مخزن بی‌پایانی از حُسن متّصل هستند که هر چه از آنان برمی‌گیرند، کم نمی‌شود. آری، زیبایی گفتار اولیای الهی علاوه بر تعادل و تناسب، حقیقت و کمال دارند که راز ماندگاری و جاودانگی آنهاست. خداوند تبارک و تعالی نیز گاه برای متعالی شدن انسان‌ها با مثال‌های لطیف و تشبیه‌های نغز، حسّ و ذوق انسان‌ها را به اطراف معطوف می‌کند تا از معلول مخلوقات پی به حکمت علّت آنها ببرند و سعی دارد از آنها به جای بلبلی که در قفس عالم امکان اسیر است، پیغامبران سروشی بسازد که محرم شوند و ناشنیدنی‌ها و نادیدنی‌ها را بشنوند و ببینند و گاه آنچنان این تشبیه رساست و کارگر می‌افتد که جهان‌بینی انسان‌ها را تغییر می‌دهند و یا در سوره مبارکه حج، بعد از اینکه در آغاز آیه پنجم با این خطاب شروع میفرماید: «ای مردم! اگر شما در روز قیامت و قدرت خدا بر زنده شدن مردگان شک دارید....»، در آخر آیه زندگی مجدّد و بر انگیختن انسان‌ها را به یک پدیده قابل مشاهده تشبیه می‌فرماید: «و زمین را بنگری، وقتی که خشک و بی‌گیاه باشد. آنگاه باران به آن فروباریم تا سبز و خرّم شود و تخم‌ها در آن رشد کند و از هر نوع گیاه زیبا برویاند». شاید بتوان گفت منظور خدای تعالی از هر نوع گیاه زیبا، اشاره لطیفی به بذرهای اعمال ما در این عالم داشته باشد که در عالم آخرت هر یک به صورتی تجسّم می‌یابد. پس با همین عبارت کوتاه، دو مسئله بسیار مهمّ و حیاتی را به انسان متذکّر می‌شود: یکی چگونگی حیات دوباره و دیگری تجسّم اعمال. 15ـ حیات و نشاط دلی که از ازدواج حکمت و جمال پدید آید جان آدمی با پیمودن باطن برخی از احکام، نشئه طبیعت را به خود می‌پذیرد و گاهی به دلیل این غفلت‌ها که چرکِ جان نامیده شده است (ر.ک؛ جوادی آملی، 1387: 25)، ملول، رنجور و افسرده می‌گردد و درمان آن به حکمت است که نشاط عبادت را به همراه دارد و پژمردگی مایه حرمان از نوافل را برطرف می‌کند، چنان‌چه امیرالؤمنین(ع)  می‌فرماید: «إنّ هذه القلوب تملّ کما یملّ البدان فابتغوا لها طرائف الحکمه» (نهج‌البلاغه/ح 179). بنابراین، حکمت آب حیات قلب است که آن را زنده می‌کند و از آن نشاط می‌گیرد و این جان گرفتن از حکمت برای خاندان عصمت و طهارت نیز گویی ضرورت دائمی بود، چنان‌چه فرموده‌اند: «تجلّی بالتّنزیل أبصارهم و یرمی بالتّفسیر فی مسامعهم و یغبقون کأس الحکمه بعد الصّبوح» (همان/ خ 150). چشمان اهل بیت(ع)  با معانی گوش‌نواز قرآن آشنا می‌شود و بامدادان صبوح حکمت و شامگاهان غبوق معرفت می‌نوشند. آنچه از آیات قرآن و مضامین متعالی اسلام در باب انسان به‌دست می‌آید، این است که ساختار وجودی انسان دو بُعد اصلی مادّی و روحانی دارد و همان‌گونه که جسم انسان با تغذیه مناسب، تقویت و با نبودِ آن رو به نیستی می‌رود، روح انسان نیز برای حیات و نموّ و تکامل به هم‌سنخ خود نیازمند است که با تعریف گسترده‌ای که از حکمت ارائه گردید، این کلام امام بهتر درک می‌گردد. 16ـ شکوفه رهایی از خودخواهی و خودبینی در سایه حکمت اگر حکمت الهی در دل کسی بجوشد، آن را برای بهره‌برداری دیگران باز خواهد کرد. حکمت و معارف عالیه الهی آنگاه که در درون یک انسان شکوفا می‌شود، امکان ندارد که مانند یک مزیّت مادی در انحصار حیوان انسان‌نما قرار گیرد، گویی حکمت حق همان شمع فروزان است که در وجود انسان شایسته روشن می‌شود و نمی‌تواند پیرامون خود را روشن نکند: «گل خندان گر نخندد چه کند ماه تابان به جز از خوبـی و ناز، آفتـــاب اَر ندهد تابش و نـور، علم اَر مشک نبندد، چه کند؟ چه نماید، چه پسندد، چه کند؟ پس بدین نادره‌گنبد چه کند؟» (جعفری، 1366: 46ـ 47). دلیل این امر در بحث قبلی روشن‌تر می‌شود؛ زیرا هر چه حکمت انسان بالاتر باشد و بیشتر گردد، روح او وسعت افزون‌تری خواهد یافت و از روح بزرگ جز بزرگی سر نزند، همان‌گونه که خاصیّت طفولیّت، کوچکی کردن و خودمحوری است. پس هر چه نور حکمت در وجود انسان شعله‌ورتر گردد، تاریکی‌های وجودش را بیشتر از بین می‌برد که یکی از آنها خودمحوری و خودخواهی است: (اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّوُرِ...: خداوند، ولیّ و سرپرست کسانی است که ایمان آورده‌اند؛ آنها را از ظلمت‌ها به سوی نور بیرون می‌برد) (البقره/ 257). نتیجه‌گیری با عنایت به آنچه گذشت، می‌توانیم به یکی دیگر از معجزه‌های شگرف قرآن دست یابیم که چنان‌چه گفته‌اند، جمع پریشان بودن قرآن است. یکی از آن همه نمونه‌های معجزه‌آسا، همین ارتباط بین «حکمت» و «جمال» است. اگر هر یک از دو مفهوم فوق را به صورت مستقل و مجزّا مدّ نظر قرار دهیم، اعجاز عجیب آن را درک نخواهیم کرد. امّا اگر مواضع پراکنده قرآنی را در این باره کنار هم قرار دهیم، آن وقت درمی‌یابیم که با نوعی گزاره کاملاً منطقی مواجه هستیم. گویی قرآن نوعی استدلال منطقی ارائه می‌دهد که آن را از نگاه سطحی مخاطب دور داشته که این امر بس شگفت و شیرین است. پیش از این یادآور شدیم که حکمت خود به دو قِسم قابل تقسیم است: افاضه‌ای وتعلیمی. حال می‌توانیم ادّعا کنیم که با لحاظ حکمت اصیل، قرآن کریم استدلال بسیار شگرفی عرضه داشته است که کاملاً با ساختار استدلال‌های صحیح منطقی تطبیق می‌کند و آن اینکه زیبایی مقوّم دینداری است، حکمت و دانایی نیز مقوّم جمال و زیبایی است. اینک می‌توانیم ادّعا کنیم، همان‌گونه که در استدلال‌های منطقی موضوع بر محمول حمل می‌شود و از جمع دو مقدّمه نتیجه فراهم می‌آید، یا از جمع دو گزاره و مقدّمه فوق به این نتیجه می‌رسیم که حکمت مقوّم دینداری است. در واقع، از منظر قرآنی از آنجا که حکمت مقوّم زیبایی است و زیبایی مقوّم دینداری است، پس باید نتیجه گرفت که حکمت به‌واسطه جمال و زیبایی به دینداری واقعی می‌انجامد. استدلال فوق که در آیات قرآنی منطوی و مخفی است، یکی از جنبه‌های اعجازآمیز قرآن است که تا به حال توجّه شایسته‌ای به آن نشده است. به این ترتیب، به نیکی درمی‌یابیم که حکمت و زیبایی دست کم از دو نظر اهمیّت بسیار دارند. نظر نخست را با احصا و ب شمردن آثار حکمت شرح دادیم. امّا سویه مهم‌تر اینکه از پیوند مبارک حکمت و جمال، مطلوب‌ترین امر الهی، یعنی دینداری تولّد می‌یابد و از اینجا اهمیّت دو مفهوم فوق بیش از پیش برای ما روشن می‌گردد. مراجع قرآن کریم. ابن‌اثیر، علیّ بن محمّد. (1364).النّهایه فی غریب الحدیث. قم: انتشارات مؤسّسه اسماعیلیان. ابن‌درید، محمّدبن حسن. (1988م.). جمهره اللّغه. چاپ اوّل. بیروت: دار العلم للملایین. ابن‌سیّده، علیّ‌بن اسماعیل. (1421 ق.). المحکم و المحیط الأعظم. تحقیق عبدالحمید هنداوی. چاپ اوّل. بیروت: دارالکتاب العلمیّه. ابن‌فارس، احمدبن فارس. (1404ق.). معجم مقاییس اللّغه. تحقیق عبدالسّلام محمّد هارون. چاپ اوّل. قم: مکتب الأعلام الإسلامی. ابن‌فهد حلّی، احمدبن محمّد. (1375). آیین بندگی و نیایش (ترجمه عدّه الداعی). ترجمه حسین غفّاری ساروی. چاپ اوّل. قم: بنیاد معارف اسلامی. ابن‌منظور، محمّدبن ‌مکرم. (1414ق.). لسان العرب. چاپ سوم. بیروت: بی‌نا. اشکوری، محمّدبن علی. (1373). تفسیر شریف لاهیجی. چاپ اوّل. تهران: دفتر نشر راد. الهی قمشه‌ای، مهدی. (1363). حکمت الهی(عام و خاص). تهران: انتشارات اسلامی. ایزوتسو، توشیهیکو. (1393). خدا و انسان در قرآن. ترجمه احمد آرام. چاپ نهم. تهران: شرکت سهامی انتشار. بستانی، فؤاد افرام. (1375). فرهنگ ابجدی. تهران: ناشر اسلامی. جعفری، محمّدتقی. (1366).تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی. چاپ یازدهم. تهران: انتشارات اسلامی. جفری، آرتور. (1386). واژه‌های دخیل در قرآن. فریدون بدره‌ای. چاپ دوم. تهران: انتشارات توس. جوادی آملی، عبدالله. (1386). قرآن در قرآن. محمّد محرابی. چاپ هفتم. قم: مرکز نشر اسراء. ـــــــــــــــــــ . (1387). مراحل اخلاق در قرآن. تنظیم و ویرایش حجت‌الاسلام علی اسلامی. چاپ هشتم. قم: مرکز نشر اسراء. حافظ شیرازی، شمس‌الدّین محمّد. (1379). دیوان اشعار. صادق سجّادی و علی بهرامیان. تهران: شرکت انتشارات فکر روز. دهخدا، علی‌اکبر. (1377). لغت‌نامه دهخدا. چاپ دوم. تهران: مؤسّسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران. راغب اصفهانی، حسین بن محمّد. (1412ق). المفردات فی غریب القرآن. تحقیق صفوان عدنان داودی. چاپ اوّل. دمشق: الدّار الشّامیّه. زمانی، مصطفی. (1348). اسلام و تمدّن جدید. قم: وزارت فرهنگ و هنر. سپهری، سهراب. (1389). هشت کتاب. چاپ اوّل. تهران: انتشارات راستین. سعدی شیرازی، مصلح بن عبدالله. (1386). کلّیّات سعدی. تصحیح حسین استاد ولی و بهاء‌الدّین اسکندری ارسنجانی. چاپ سوم. تهران: انتشارات قدیانی. شریف‌الرّضی، محمّد بن حسین. (1380). نهج‌البلاغه. ترجمه محمّدجواد شریعت. چاپ سوم. تهران: انتشارات اساطیر. عیّاشی، محمّدبن مسعود. (1380ق.). تفسیر العیّاشی. چاپ اوّل. تهران: بی‌نا. صاحب، اسماعیل بن عبّاد. (1414 ق.). المحیط فی اللّغه. تحقیق محمّد حسین آل یاسین. چاپ اوّل. بیروت: عالم الکتب. صدرای شیرازی، محمّدبن ابراهیم. (1766ق.). تفسیر القرآن الکریم. تحقیق محمّد خواجوی. چاپ دوم. قم: انتشارات بیدار. طباطبائی، سیّد محمّدحسین. (1374). تفسیر المیزان. ترجمه سیّد محمّدباقر موسوی همدانی. چاپ پنجم. قم: دفتر انتشارات اسلامی. طبرسی، فضل‌بن حسن. (1360). مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن. تحقیق رضا ستوده. چاپ اوّل. تهران: انتشارات فراهانی. طریحی، فخر‌الدّین. (1375). مجمع البحرین. چاپ سوم. تهران: کتاب‌فروشی مرتضوی. طیّب، سیّد عبدالحسین. (1378). اطیب‌البیان فی تفسیر القرآن. چاپ دوم. تهران: انتشارات اسلام. فراست‌خواه، مقصود. (1376). زبان قرآن. چاپ اوّل. تهران: ناشر علمی و فرهنگی. فراهیدی، خلیل‌بن احمد. (1410ق.). کتاب العین. چاپ دوم. قم: انتشارات هجرت. الفقه. منسوب به علیّ بن موسی الرّضا(ع) . تحقیق مؤسّسه آل‌البیت(ع) . چاپ اوّل. مشهد: مؤسّسه آل‌البیت(ع) . فیروزآبادی، محمّدبن یعقوب. (1415 ق.). القاموس المحیط. چاپ اوّل. بیروت: دارالکتب العلمیّه. فیض کاشانی، ملاّ محسن. (1418 ق). الأصفی فی تفسیر القرآن. تحقیق محمّدحسین درایتی و محمّدرضا نعمتی. چاپ اوّل. قم: مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی. فیلیسین، شاله. (1343). شناخت زیبایی. ترجمه علی‌اکبر بامداد. تهران: انتشارات طهوری. فیّومی، احمدبن یعقوب. (1415 ق.). المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی. چاپ دوم. قم: مؤسّسه دارالهجره. قبادیانی، ناصربن خسرو. (1378). دیوان ناصرخسرو. چاپ سوم. تهران: انتشارات نگار. کتاب مقدّس. (2014م.). مژده برای عصر جدید. کلینی، محمّدبن یعقوب. (1407ق.). الکافی. چاپ چهارم. تهران: بی‌نا. لاهیجی، محمّدبن علیّ. (1373). تفسیر لاهیجی. تهران: دفتر نشر راد. مجلسی، محمّدباقر. (1403ق.). بحار الانوار. بیروت: مؤسّسه الوفا. مرتضی زبیدی، محمّدبن محمّد. (1414 ق.). تاج العروس من جواهر القاموس. تحقیق علی شیری. بیروت: دارالفکر. مصباح‌الشّریعه. (1400ق.). امام جعفر بن محمّد(ع) . چاپ اوّل. بیروت: اعلمی. مطرّزی، ناصر بن عبّاد. (1979 م.). المغرب فی ترتیب المعرب. تحقیق محمود فاخوری و عبدالمجید مختار. چاپ اوّل. حلب: مکتبه اسامه بن زید. معین، محمّد. (1379). فرهنگ متوسّط فارسی. چاپ پانزدهم. تهران: انتشارات سپهر. مصطفوی، حسن. (1360). التحقیق فی کلمات القرآن الکریم. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب. مکارم شیرازی، ناصر و دیگران. (1363). تفسیر نمونه. قم: دارالکتب الإسلامیّه مولوی، جلال‌الدّین محمّد. (1373). گزیده مثنوی معنوی. چاپ دوم. تهران: انتشارات قدیانی فصلنامه معارف قرآنی شماره 20 انتهای متن/

95/03/03 :: 06:38





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 109]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن