تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):خودتان را بر خوش اخلاقى تمرين و رياضت دهيد، زيرا كه بنده مسلمان با خوش اخلاقى خود به در...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805141384




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

پژوهشی درباره تفسیر«فتح» در سوره نصر - بخش اول نقد تطبیق«الفتح» با «واقعه فتح مکّه»


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: پژوهشی درباره تفسیر«فتح» در سوره نصر - بخش اولنقد تطبیق«الفتح» با «واقعه فتح مکّه»
خبرگزاری فارس: نقد تطبیق«الفتح» با «واقعه فتح مکّه»
بیش‌تر مفسّران، مراد خداوند را از فتحی که در سوره نصر به پیامبر صلی الله علیه و آله مژده می‌دهد، فتح مکّه دانسته اند.

  چکیده بیش‌تر مفسّران، مراد خداوند را از فتحی که در سوره نصر به پیامبر6 مژده می‌دهد، فتح مکّه دانسته اند؛ درحالی که بررسی روایات شأن نزول سوره در کنار شواهدی واژگانی، قرآنی و تاریخی در این سوره و سایر موارد فتح در قرآن، نشان از نادرستی این گمان تفسیری دارد. این پژوهش، کوشش کرده است با گردآوری، دسته بندی و بررسی روایات شأن نزول سوره و ارائه شواهد پیش‌گفته نشان دهد سوره نصر پس از فتح مکّه و در واپسین روزهای عمر پربرکت رسول الله نازل شده و مراد از فتح در سوره نصر، بر خلاف گمان بیش‌تر مفسّران، فتح مکّه نیست؛ زیرا روایاتی که به این مضمون وارد شده، علاوه بر آن‌که تنها از طرق اهل سنّت است و شیعه بدان طریقی ندارد، در معارضه با روایات چندگانه دیگری است که برخی از این روایات‌ از امام معصوم7 نقل شده و مضمون آن‌ها باهم سازگار است. سوره نصر، غلبه نهایی و پیروزی همه جانبه دین اسلام را بر همه ادیان و عقاید در همه نقاط زمین در دوران امام مهدی4 مژده می‌دهد. واژگان کلیدی: فتح، نصر، فتح مکّه، امام مهدی4، اخبار از غیب. مقدمه برخی مفسران در مورد سوره نصر، مراد از «نصر» را پیروزی پیامبر6 بر دشمنانش و منظور از «فتح» را فتح مکّه دانسته اند که گروه، گروه مردم به دین اسلام گرویدند. از آن‌جا که خبر فتح و نصر الاهی در سوره، با جمله مستقبل آمده، اگر سوره، پیش از فتح مکّه نازل شده باشد؛ در این صورت، خداوند به پیامبرش، فتح مکّه را پیش از وقوع آن بشارت داده و این بشارتی است که درآن دوران محقق شده و بنابر نظر این دسته از مفسران، این مسئله، معجزه و نشانه حقانیت قرآن و إخبار از غیب است. اثبات نزول سوره نصر پیش از فتح مکّه، با موانعی روبه‌روست و شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد سوره در آخرین روزهای عمر پیامبر6 نازل شده است. بنابر روایات شیعه و سنی، سوره نصر آخرین سوره ای است که بر پیامبر6 نازل شده است و این سوره به منزله اعلام وفات پیامبر6 در آینده نزدیک بوده و مبتنی بر دستور خداوند در سوره، پس از نزول این سوره، پیامبر6 در همه حالات به گفتن این ذکر مداومت داشتند: سُبْحَانَ‏ اللَّهِ‏ وَ بِحَمْدِهِ‏ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْه. اما این روایات، درباره فاصله نزول سوره تا وفات پیامبر همداستان نیستند. برخی این فاصله را 18روز، برخی80 روز، برخی سه ماه، برخی کم‌تر از یک سال و برخی دوسال ذکر کرده‌اند. پیامبر6 در ماه صفر سال یازدهم هجری رحلت یافت و فتح مکّه در رمضان سال هشتم هجری واقع شد. اگر سوره فتح در عام الفتح و پیش از فتح مکّه نازل شده باشد، فاصله نزول سوره تا وفات آن حضرت، حداقل دو سال و پنج ماه است. در این صورت، لازم است درستی روایت دوسال که نزدیک‌ترین مقدار به دوسال و پنج ماه است و می‌توان آن را به منزله بیان تقریبی این مدت دانست؛ احراز شود. به نظر می‌رسد از آن‌جا که ترجیح این روایت بر سایر روایات معارض نزد برخی مفسران ممکن نبوده و یا این‌که روایات معارض دیگر ارجحیت داشته، نزول سوره را پس از فتح مکّه دانسته و سعی کرده‌اند به نوعی مفهوم مستقبل جمله را به گذشته تأویل کنند (قرطبی،1364، ج21: 230). افزون بر این، شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد، سوره نصر پس از فتح مکّه و پس از سوره توبه نازل شده و فراگیرشدن دین اسلام و پیروزی آن را بر همه آیین‌ها بشارت می‌دهد که در سوره های توبه، صف و فتح از آن سخن رفته است که هرسه از آخرین سوره‌ها در ترتیب نزول هستند. در این مقاله، روایات متهافت زمان نزول سوره و شواهد نادرستی، نظر تفسیری پیش گفته را گردآورده ایم و ضمن بیان روایاتی از اهل بیت در تفسیر این آیه و شواهد و قرائن قرآنی نشان داده ایم که مراد از فتح در این سوره، پیروزی فراگیر و همه جانبه اسلام در آینده؛ یعنی دردوران امام مهدی4 است. 1.       بررسی روایات زمان نزول سوره نصر فتح مکّه در رمضان سال هشتم هجری به وقوع پیوست و پیامبر6 در آخر ماه صفر سال یازدهم هجری رحلت فرمود. روایاتی که در کتاب‌های مورد اعتماد شیعه و سنّی به صراحت و یا به اشاره درباره زمان نزول سوره سخن می‌گوید؛ زمان‌های گوناگونی از سال هشتم تا سال دهم را ذکر کرده، این روایات در هشت صورت زیر وارد شده است: 1-1٫ آخرین سوره در ترتیب نزول روایات معتبر شیعه و سنی، سوره نصر را آخرین سوره ای می‌داند که بر پیامبر6 نازل شده است. روایات شیعه در کتاب‌های معتبر کافی و عیون اخبارالرضا آمده و روایات اهل سنت در سنن نسائی آمده که از صحاح سته است. نسائی با سند خود از عبیدالله بن عبدالله بن عتبه چنین نقل می‌کند: ابن عباس به من گفت: ای عتبه! آیا می‌دانی آخرین سوره ای که از قرآن نازل شد، کدام سوره است؟ گفتم: بله: إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ. گفت: درست گفتی. این حدیث را مسلم نیز در تفسیر حدیث بیست و یک آورده است (ابن کثیر،1419، ج8: 480). کلینی به سند خود از علی بن سرّی نقل کرده که گفت: حضرت صادق7 فرمود: نخستین چیزى که بر رسول خدا6 نازل گردید: بسم اللَّه الرحمن الرحیم اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ… بود و آخرین چیزى که نازل شد سوره إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ‏ بود. (کلینی،1362، ج2: 628). شیخ صدوق به سند خود از حسین بن خالد نقل کرد که گفت: حضرت رضا7 فرمود: پدر بزرگوارم از پدر بزرگوارش چنین حدیث ‌کرد: اولین سوره که نازل شد، بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ… بود و آخرین سوره که نازل شد، إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ…‏ بود (صدوق،1378، ج‏2: 6). همچنین زمخشری در تفسیر خود به نقل از ابن عباس نام دیگر این سوره را «تودیع» خوانده که به معنای وداع رسول الله6 است (زمخشری،1407، ج4: 812) و به این مطلب اشاره دارد که این سوره در آخرین روزهای عمر شریف رسول الله6 نازل شده است. البته برخی مفسران، مبتنی بر تطبیق فتح در این سوره با فتح مکّه، این احتمال را مطرح کرده اند که سوره نصر آخرین سوره کاملی است که بر پیامبر6 نازل شده و پس از آن، در دو سال و اندی از باقی مانده عمر شریف رسول الله6، تنها آیات تکمیلی دیگر سوره‌ها نازل گردیده است (ابن کثیر، 1419، ج8: 482؛ طباطبائی،1417، ج20: 378).  1-2٫ نزول سوره در حجه الوداع دو ماه پیش از وفات رسول الله در روایتی از ابن عمر که منابع معتبر شیعه و سنی نقل کرده‌اند، این سوره در ایام تشریق و در حجهالوداع نازل شد. حجّهالوداع در ذی حجه سال دهم، یعنی دوماه پیش از رحلت رسول الله6 واقع شد. این روایت در الاتقان به نقل از دلایل النبوه بیهقی، در خصال شیخ صدوق (1362، ج2: 487) و در تفسیر قمی (1367، ج2: 447) ذکر شده است: عبد اللَّه بن عمر گفته است: این سوره (إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ) تا آخر، در میانه روزهاى تشریق( 11 تا 13 ذیحجه) بر پیغمبر6 نازل شد و دانست که حج وداع است. سوار شتر عضبای خود شد و در میان همه حجاج سخنرانى کرد؛ خدا را ستود و ثناى او را به جا آورد و سپس فرمود: اى مردم! هر خونى در دوره جاهلیت ریخته شده، هدر است و… سپس فرمود: بار الاها! گواه باش که من رسالت خود را به امت تبلیغ کردم! شرح این حدیث شریف که شامل خطبه مبارک حجه الوداع پیغمبر6 است و مسلماً میان همه مسلمین از احادیث محکمه است؛ مفاد آن هویدا و چندین کلمات جامع پیغمبر6 و دستورات شریعت اسلام نیز در آن درج است (صدوق،1362، ج2: 487). علی بن ابراهیم به سند خود از امام7 نقل نمود که فرمود: «این سوره در منا و در حجه الوداع نازل شد…» بنابر روایت قمی، با نزول این سوره، پیامبر6 خطبه ای خواندند که در ضمن آن حدیث ثقلین وارد شده است (قمی،1367، ج2: 446). سیوطی از علمای اهل سنت نیز در کتاب خود، همین مضمون را از بیهقی و بزار نقل می‌کند: بزّار و بیهقى در دلایل النبوه از ابن عمر روایت کرده‏اند که این سوره (إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ) در وسط ایّام تشریق بر پیغمبر اکرم صلى اللّه علیه ]و آله[ و سلّم نازل شد. پس، آن حضرت دانست که وقت وداع رسیده، أمر فرمود شتر عضبایش را آوردند و بر آن رحل نهادند. پس به پاخاست و خطبه خواند. سپس ابن عمر خطبه مشهور آن حضرت را نقل کرده است (سیوطی، 1421، ج1: 95). 1-3٫ نزول سوره در سال وفات رسول الله ابن کثیر در تفسیرش بنا به نقلی از مسند احمد می‌گوید: پیامبر6 در همان سالی وفات یافت که سوره نصر نازل شد: زمانی که سوره نصر نازل شد، رسول الله6 فرمود که زمان وفاتم اعلام شد. پس، او در همان سال وفات یافت (ابن کثیر،1419، ج8: 481). اگرچه او حدیث احمد را متفرّد دانسته است؛ از وجود احادیث متعدد نیز مضمون آن که از سایر تابعیان نقل شده است، خبر می‌دهد (همان). این مطلب به این معناست که حدیث بخاری از لحاظ سند متفرّد است؛ اما مضمون آن از طرق دیگری نقل شده است و این‌گونه از اقسام خبر ضعیف خارج و مورد قبول واقع می‌گردد (صبحی صالح،1383: 149). سید هاشم بحرانی نیز حدیثی از ابن شهر آشوب با همین مضمون نقل کرده است: چون این آیه نازل شد که إِنَّکَ مَیِّتٌ وَ إِنهَّم مَّیِّتُون (زمر:30)؛ رسول الله6 فرمود: ای کاش می‌دانستم کی چنین خواهد شد! پس، سوره نصر نازل شد و بعد از آن، او میان تکبیر و قرائت نماز سکوت نموده و می‌فرمود: سبحان الله و بحمده، أستغفر الله و أتوب إلیه. از او درباره این عمل پرسیده شد؛ فرمود: از وفات خود آگاه شده ام. سپس به شدت گریست. گفته شد: یارسول الله! چگونه برای مرگ می‌گریی، درحالی که گناه گذشته و آینده تو آمرزیده شده است؟! فرمود: برای هول مطلع و تنگی قبر و تاریکی گور و قیامت و اهوال آن و او بعد از نزول این سوره یک سالی زندگی یافت (بحرانی، 1416، ج5: 785). 1-4٫ نزول سوره هشتاد روز پیش از وفات رسول الله6 در روایت زیر که مقاتل بن سلیمان بلخی در تفسیر خود آورده، زمان نزول سوره نصر 80 روز پیش از وفات پیامبر6 معین می‌گردد: این سوره خبر مرگ پیامبر6 بود. آن را بر ابوبکر و عمر خواند و آن دو خوشحال شدند و چون بر ابن عباس خواند، او گریست و پیامبر6 به او گفت: درست دانستی و پیامبر6، پس از این سوره هشتاد روز زیست و رسول الله6 بر سر ابن عباس دست کشید و فرمود: پروردگارا! او را در دین دانا گردان و تاویل را به او بیاموز! (بلخی، 1423، ج4: 905). نزول سوره، هفتاد روز پیش از وفات رسول الله6: رازی به روایتی اشاره می‌کند که نزول این سوره، هفتاد روز پیش از وفات رسول الله6 بوده و این مسئله را سبب نام گذاری سوره به «تودیع» بر می‌شمرد: روایت شده که او پس از نزول این سوره، هفتاد روز زیست. از این رو، سوره به سوره تودیع نام‌بردار شد (رازی، 1420، ج32: 339). اگرچه او احتمال دیگر را که نزول سوره پیش از فتح مکّه باشد، بدون ذکر روایت ترجیح می‌دهد. 1-5٫ نزول سوره هجده روز پیش از وفات رسول الله6: طبرانی در معجم کبیر خود روایتی از جابربن عبدالله انصاری و ابن عباس نقل کرده که در آن داستان نزول سوره نصر به طور مفصل بیان شده و فاصله نزول سوره تا وفات پیامبر6 را هجده روز یاد کرده است: هنگامی که سوره نازل شد، پیامبر6 گفت: ای جبرئیل! خبر مرگ من آمده است. جبرئیل گفت: الآخِرَهُ خَیْرٌ لَکَ مِنَ الْأُولى‏ و… [ حدیث را ادامه می‌دهد تا جایی که می‌گوید]: رسول الله6 در همان روز بیمار شد و تا هجده روز مردم به عیادت او می‌آمدند تا این‌که جان سپرد (طبرانی، 1404، ج3: 61). بنابر این روایت، (حدیث 2676 در معجم کبیر) پیامبر، پس از آن‌که خبر وفات زودهنگام خود را دریافت، به مسجد رفت و خطبه ای خواند و درخواست حلالیت نمود و پس از دو بار تکرار مطلب، پیرمردی به نام عکاشه برخاست و در ازای برخورد چوبدستی پیامبر6 به او، هنگام بازگشت از یکی از غزوات، طلب قصاص نمود و پس از داستان مفصلی به جای قصاص بر رسول خدا6 بوسه زد. پس از این روایت به وفات رسول خدا6 پس از هجده روز اشاره نموده و ماجرای وفات ایشان را با جزئیات بیان می‌کند. 1-6٫ نزول سوره پس از فتح مکّه طبری در تفسیر خود، حدیثی از عطاءِ بن یسار آورده که نزول سوره نصر را پس از فتح مکّه و در مدینه می‌داند (طبری،1412، ج‏30: 217). 1-7٫ نزول سوره دو سال پیش از وفات طبری از قتاده نقل کرده که رسول الله6، پس از نزول سوره نصر تنها دوسال عمر یافت (طبری،1412، ج‏30: 217). 1-8٫ نزول سوره پیش از فتح مکّه حدیث متفرّد ابن عباس، حدیث عایشه و مجاهد: ابن کثیر حدیثی از ابن عباس به نقل از کتاب تفسیر بخاری آورده، و آن را متفرّد خوانده است: بخارى از طریق سعید بن جبیر از ابن عباس آورده که‏گفت: عمر مرا در میان شیوخ و بزرگسالان اهل بدر با خود مى‏برد. پس، انگار یکى از آن‌ها از این جهت ناراحت شده و به عمر گفته بود: چرا این را در بین ما مى‏آورى و حال آن‌که فرزندانى همسن او داریم؟! پس، عمر به آن‌ها گفته بود: این کسى است که مى‏شناسید. آن‌گاه روزى آن‌ها را فراخواند و از ایشان پرسید: درباره فرموده خداوند (إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ) چه مى‏گویید؟ یکى از آن‌ها گفت: أمر شده‏ایم که حمد الاهى را به جاى آورده و از او مغفرت بخواهیم؛ هنگامى که ما را یارى نموده و پیروزى به ما دهد؛ و بعضى دیگر سکوت کرده و چیزى نگفتند. پس، به من گفت: آیا تو نیز چنین مى‏گویى اى ابن عباس؟ گفتم: نه. پرسید: پس، چه مى‏گویى؟ گفتم: این أجل رسول خدا است که خداوند به او خبر داده؛ فرموده: (إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ)؛ هر گاه یارى خداوند و فتح [مکه‏] پیش آمد، که آن نشانه أجل تو است؛ (فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کانَ تَوَّاباً)؛ پس، آن هنگام پروردگارت را تنزیه و ستایش کن و از او آمرزش بخواه که براستى او بسیار توبه‏پذیر است. پس عمر گفت: من از آن نمى‏دانم جز آنچه تو مى‏گویى. (ابن کثیر، 1419، ج8: 481). طبری در تفسیر سوره روایتی از عایشه نقل نموده که آمدن فتح را نشانه و علامت اجل رسول الله6 می‌داند و این تفسیر را به پیامبر6 نسبت می‌دهد؛ یعنی هرگاه فتح مذکور در سوره واقع شد، علامت رسیدن اجل رسول الله6 خواهد بود. بر اساس تفسیر رسیده از عایشه مراد از فتح در سوره نصر فتح مکّه است و سوره نصر پیش از وقوع آن که علامتی برای اجل رسول الله6 است، نازل شده است. از طریق مسروق از عایشه نقل شده که گفت: رسول الله6 فراوان می‌گفت: سبحان الله و بحمده، و أستغفر الله و أتوب إلیه. به او گفتم: می‌بینم فراوان این ذکر را می‌گویی! فرمود: پروردگارم مرا خبر دادکه به زودی علامتی در میان امتم خواهم دید و هرزمان آن را دیدم، فراوان بگویم: سبحان الله و بحمده، و أستغفره و أتوب إلیه، و من آن را دیدم؛ آن‌گاه که نصر خدا و فتح یعنی فتح مکه دررسید. (طبری،1412، ج‏30: 215). همچنین در تفسیر الدرالمنثور، چنین معنایی از مجاهد نقل شده است (سیوطی،1404، ج6: 406). بابایی در بیان جایگاه تفسیری مجاهد بن جبر در میان تابعان و به عنوان یکی از موارد ذکر مصداق، بدون توضیح در تفسیر او، تکیه بر این روایت را نادرست شمرده است: در ذیل (إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ) نقل شده که گفته است: فتح مکّه؛ اما براى این که این فتح، فتح مکه است؛ وجهی ذکر نکرده است. در این قسمت نیز هر چند آرایى که از وى نقل شده به لحاظ انتساب آن به تابعى دانشمند قابل توجه است؛ به لحاظ این که صدور این آرا از وى ثابت نیست و بر فرض ثبوت، استنباط‌هایى از او است که احتمال خطا در آن منتفى نیست؛ به بررسى نیاز دارد و بدون تحقیق نمى‏توان آن را پذیرفت و آیات را طبق آن تفسیر کرد (بابایی، 1381، ج1: 204). 1-9٫ بررسی و جمع بندی روایات همان طور که ملاحظه شد، نُه گونه روایت درباره زمان نزول سوره نصر در کتاب‌های روایی و تفسیری شیعه و اهل سنّت یاد شده که این روایات به ترتیب فاصله نزول سوره تا وفات پیامبر6 ارائه شد. هفت گونه نخست در ترتیب مذکور، بر نزول سوره پس از فتح مکّه دلالت دارد. در صورت درستی این روایات با توجه به جمله مستقبلِ خبر از آمدن فتح (زمخشری،1407، ج4: 810)، نمی توان مراد از فتح در آیه را فتح مکّه دانست. گونه هشتم، روایت قتاده است که فاصله نزول سوره تا وفات پیامبر6 را دوسال ذکر می‌کند و سوره را اعلام وفات پیامبر6 برمی‌شمرد. با توجه به فاصله فتح مکه تا وفات پیامبر6 که بیش از دو سال و به طور دقیق دو سال و پنج ماه بوده، باید گفت سوره نمی تواند مژده فتح مکّه را پیش از وقوع آن داده باشد و به دلیل ناسازگاری صدر و ذیل، این روایت معلّل بوده، قابل قبول نیست؛ مگر آن که بگوییم قتاده به زمان تقریبی این فاصله اشاره کرده است. در این صورت نیز این روایت، به لحاظ سندی موقوفه است؛ یعنی گفتار تابعی است و به معصوم نمی رسد. بنابراین، احتمال خطا در آن وجود دارد و قابل استناد نیست؛ به خصوص آن که دانشمندان درباره قتاده سخنانی گفته اند که گویای عدم وثاقت و نکوهش اوست.[1] گونه نهم، تفسیر ابن عباس و مجاهد و روایت عایشه است. تکیه بر تفسیر ابن عباس از دو نظر مورد اشکال است: اول آن که بر روایتی متفرّد مبتنی است. بنابر نظر محدّثان حدیث متفرّدی که دیگران مخالف آن را روایت کرده باشند، مقبول نیست (صبحی صالح،1383: 149). با این حال، برخی از تفاسیر اهل سنّت، بدان حدیث اشاره کرده‌اند (ابن کثیر، 1419، ج8: 481؛ طبری،1412، ج‏30: 215؛ شاذلی، 1412، ج6: 3995؛ زمخشری،1407، ج4: 812 ). البته از نظر چندی دیگر این حدیث قابل اعتنا نبوده است (آلوسی،1415، ج15: 492؛ بلخی،1423، ج4: 905؛ میبدی1371، ج10: 646). دوم آن که تعبیر روایت نشان می‌دهد این تفسیر، رأی و نظر خود او بوده و آن را به پیامبر6 یا معصوم دیگری نسبت نداده است و در این صورت امکان نادرستی اجتهاد او وجود دارد. در این میان، تنها حدیث عایشه، دارای سندی متصل بنابر طرق اهل سنت است و آلوسی نیز برآن است که همه دانشمندان آن را صحیح می‌انگارند (آلوسی، 1415، ج15: 492) و سیّد قطب نیز از میان روایات شأن نزول این روایت را برمی گزیند (راوندی، 1412، ج6: 3994)؛ در حالی که این روایت با روایات متعدّد نزول سوره پس از فتح مکّه تعارض دارد. در میان روایات نزول سوره پس از فتح مکّه، برخی مانند روایت احمد و ابن عمر سندی متصل دارد که مورد اعتماد کتاب‌های معتبر شیعه و سنّی واقع شده‌اند؛ اگرچه برخی روایات، چون روایت مقاتل بلخی، موقوفه به نظر می‌رسد. روایت عبدالله بن عمر که بر نزول سوره در در حجهالوداع و ایام تشریق، یعنی 80 روز پیش از وفات رسول الله6 دلالت دارد؛ به دلیل سند صحیح و اعتماد دانشمندان به آن و انتساب این معنا به امام معصوم در تفسیر قمی؛ قابل اتکاست. همچنین این روایت با روایت آخرین سوره در ترتیب نزول به نقل شیعه و سنّی و روایت احمد بن حنبل از سعید بن جبیر از ابن عباس و روایت ابن شهرآشوب از سدی و ابن عباس (که نزول سوره را در سال وفات پیامبر6 خبر می‌دهد) و روایت طبری از عطاءِ بن یسار (که نزول سوره را به روشنی پس از فتح مکّه می‌داند) و روایت بلخی که فاصله را 80 روز ذکر می‌کند؛ سازگار است. در این میان، دو روایت باقی می‌ماند که این فاصله را 70 و 18 روز یاد می‌کنند. با توجه به روایات متعدد مذکور که نقل نزول سوره در ایام تشریق در حجهالوداع را به تواتر معنوی و اجمالی نزدیک می‌سازد، می‌توان درباره این روایت رازی که بدون سند ذکر شده، احتمال تصحیف در کلمه ثمانین به سبعین را مطرح نمود. روایت طبرانی که به واسطه وهب بن منبه از جابر و ابن عباس، این فاصله را 18 روز خوانده، به دلیل عدم وثاقت وهب بن منبه[2] سندش ضعیف است. وهب بن منبه یکی از افرادی است که نام او در مستثنیات ابن ولید آمده است (خوئی، 1409، ج20: 230). مستثنیات ابن ولید فهرستی از نام کسانی است که این فقیه و محدث شیعه قرن چهارم و استاد شیخ صدوق; به روایت آنان اعتماد ندارد. چنان که ملاحظه شد، نتیجه بررسی سندی روایات شأن نزول، در مجموع گویای نزول سوره پس از فتح مکّه است. بسیاری از دانشمندان شیعه و اهل سنّت از محدّث، مفسّر و پژوهشگر علوم قرآن نیز این نتیجه را پذیرفته‌اند (صدوق، 1362، ج2: 487؛ زمخشری،1407، ج4: 810؛ قمی، 1367، ج2: 446؛ احمدی، 1381: 51؛ بابائی، 1387، ج1: 204)؛ ضمن این‌که برخی دانشمندان شیعه برآنند که نشانه هایی از همدستی و توطئه، اندکی پس از وفات رسول الله6 در تحدید مفاهیم فراگیر این سوره وجود دارد (النیلی، 1430: 99). اکنون با ارائه این نشانه‌ها و شواهد از کتاب خدا و حوادث تاریخی، از فرضیه نزول سوره پس از فتح مکّه دفاع نموده و فرضیه تفسیر فتح در سوره نصر، به فتح در دوران امام مهدی4 تقویت می‌گردد. 2.       نقد تطبیق«الفتح» با «واقعه فتح مکّه» و تطبیق آن با غلبه فراگیر دین حق در دوران امام مهدی4 بررسی تفاسیر، مصاحف و رویدادهای سال‌های پایانی دوران رسول الله6 در کنار توجّه به آیات فتح در قرآن، شواهدی به دست می‌دهد که نشان می‌دهد بشارت فتحی که در سوره نصر به رسول الله6 داده شد؛ فتحی فراگیر در تمام جهان است که در روزگار امام مهدی4، از فرزندان رسول الله6 محقّق خواهد شد؛ در روزگاری که رسول الله6 و تمام خوبان عالم در آن حضور خواهند یافت و از ثمرات پیروزی حق در زمین بهره مند خواهند شد (طباطبائی،1417، ج2: 107). از این رو نزول سوره نصر علامت و نشانه پایان رسالت رسول الله6 است و آخرین پیام قرآن نوید روزگاری است که در آن، هدف و غایت این رسالت به طور کامل محقّق می‌گردد. این پیام مراد و مقصود و تفسیر سوره است، نه شان نزول آن که بتوان آن را یکی از مصادیق آیه به حساب آورد؛ زیرا بنابر نظر علامه طباطبائی، تفسیر شامل بیان مصادیق آیات هم می‌شود و در مواردی همچون آیه ولایت، اگر مصداق آیه را نشناسیم، مقصود و مراد آیه به دست نخواهد آمد (بابایی، 1387:210). او در مورد این آیه نیز می‌گوید: آیه به روز فتح معینی اشاره دارد و منظور ازفتح و نصر، جنس نصرت و فتح نیست، تا آیه شریفه با تمامى مواقفى که خداى تعالى پیامبرش را یارى نموده و بر دشمنان پیروز کرده منطبق شود (طباطبائی، 1417، ج20: 376). در این صورت، این آیه از پیشگویی های قرآن است که هنوز محقق نشده است. پس، نمی توان آن فتح را شأن نزول آیه دانست. بنابراین، قاعده مخصص نبودن مورد در این‌جا کاربرد ندارد؛ زیرا آیه معنای عامی ندارد که از درستی یا نادرستی تخصیص آن سخن بگوییم (رجبی، 1383: 126). اما اگر نظر علامه طباطبایی را نپذیرفته و فتح در آن روزگار را یکی از مصادیق و موارد مورد نظر آیه بدانیم، در این صورت، باید توجه داشت که مورد مخصص نخواهد بود و معنای عام آیه همواره جاری است که به تسبیح پروردگار و استغفار، در هنگام هر فتح گسترده‌ای فرمان می‌دهد. به شهادت ادله ای که در این بخش بیان می‌شود، فتح فراگیر در دوران امام مهدی4 حداقل به عنوان یکی از مصادیق فتح در سوره نصر مورد نظر خداوند است و فتح مکه نمی تواند مصداق این آیه باشد.   پی نوشت: [1]. قتاده : تابعی و به گفته محدث قمی، از جمله کسانی است که “ادعای سلونی قبل ان تفقدونی” کرد. امیر المؤمنین7 فرمود: “این کلمه را بعد از من جز مدّعی کذّاب نمی‌گوید.” از این‌رو، به گفته‌های او اعتماد نمی‌شود (جواهری، 1388). وى بر مذهب قدریه و مروّج آن بوده است. حاکم نیشابورى در مستدرک نقل مى کند: «القدریه مجوس هذه الامّه؛ قدریه مجوس این اُمّت هستند». قتاده، معروف به تدلیس بود. ذهبى مى نویسد: «مدلّس ورمی بالقدر». وى روایات را نیز به صورت مرسل نقل مى کرده است. وى از عمر بن سعد روایت مى کردو عمر بن سعد کسى است که یحیى بن معین درباره او مى گوید: چطور ممکن است که قاتل حسین، ثقه باشد؟! از شعبى پرسیدند: آیا قتاده را دیده اى؟ گفت: آرى! گفتند: آیا در تفسیر و حدیث مى توان به او اعتماد کرد؟ گفت: قتاده حاطب لیل. این سخن کنایه از آن است که وى در نقل احادیث دقّت لازم را نداشته، و روایات صحیح و غیر صحیح را با هم جمع مى کرده است. سیوطى مى نویسد: «کان یحیى بن سعید لا یرى إرسال الزهری وقتاده شیئاً ویقول: هو بمنزله الریح؛ یحیى بن سعید به مرسلات قتاده اهمیتی نمى داد و آن‌ها را به منزله باد مى دانست…». (حسینی میلانی، 2003: www.al-milani.com) [2]. رشید رضا ضمن کوبیدن وهب مى‏نویسد: «از میان کسانى که اسرائیلیات را روایت مى‏کنند، وهب بن منبه وکعب الاحبار بدترین، ریاکاترین ونیرنگ بازترین آن‌ها هستند؛ به گونه‏اى که هیچ خرافه‏اى در کتاب‌های تفسیرى و تاریخى در خصوص آفرینش پیامبران و اقوامشان، فتنه‏ها، رستاخیز و آخرت به کتاب‌های تفسیر و تاریخ اسلام وارد نشده؛ مگر این که از این 2 نفر اثرى در آن باشد».   منابع 1.       قرآن کریم. 2.       احمدی، حبیب الله (1381ش). پژوهشی در علوم قرآن، چهارم، قم، فاطیما. 3.       آلوسى، محمود (1415 ق ). روح المعانى فى تفسیر القرآن العظیم، اول، بیروت، دارالکتب العلمیه. 4.       ابن کثیر، اسماعیل بن عمرو (1419ق). تفسیرالقرآن العظیم، اول، بیروت، دارالکتب العلمیه. 5.       بابائی، علی اکبر(1381ش). مکاتب تفسیری، تهران، سمت. 6.       بابائی، علی اکبر(1387ش). «مفهوم شناسی تفسیر قرآن به قرآن از دیدگاه علامه طباطبائی»، قم، قرآن شناخت، شماره 1: 241 ـ 250٫ 7.       بحرانی، سید هاشم(1416ق). البرهان فی تفسیرالقرآن، تهران، بنیاد بعثت. 8.       بلخی، مقاتل بن سلیمان (1423ق). تفسیر مقاتل بن سلیمان، بیروت، دار احیاء التراث العربی. 9.       بیضاوی،عبدالله بن عمر(1418ق). انوارالتنزیل و اسرار التأویل، بیروت، دار احیاء التراث العربی. 10.   جواهری، سید محمد حسن، (1381). شناخت مفسران، سایت: http://javahery.blogfa.com/cat-7.aspx. 11.   حسینی میلانی، سید علی، (2003م). جواهر الکلام فی معرفه الامامه و الامام، سایت رسمی: http://www.al-milani.com/farsi/library/lib-pg.php?booid=38&mid=192&pgid=2003 12.   خوئی، سید ابوالقاسم(1409ق). معجم رجال الحدیث، قم، منشورات مدینهالعلم. 13.   رازی، فخرالدین ابوعبدالله محمد بن عمر(1420ق). مفاتیح الغیب، سوم، بیروت، دار احیاء التراث العربی. 14.   رجبی، محمود(1383ش). روش تفسیرقرآن، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه. 15.   روحانی مشهدی، فرزانه (1392ش). امام مهدی4 و سرگذشت پیامبران الهی در قرآن، تهران، انتشارات منیر. 16.   زمخشرى محمود (1407ق). الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، سوم، بیروت، دار الکتاب العربی. 17.   سیوطی، جلال الدین(1404ق). الدرالمنثور فی تفسیرالمأثور، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی. 18.   سیوطی، جلال الدین(1421ق). الاتقان فی علوم القرآن، دوم، بیروت، دارالکتاب العربی. 19.   شاذلی، سید بن قطب بن ابراهیم (1412ق). فى ظلال القرآن، هفدهم، بیروت – قاهره، دارالشروق. 20.   صبحی صالح (1383ش). علوم الحدیث و مصطلحه، ترجمه عادل نادر علی، دوم، تهران، انتشارات اسوه. 21.   صدوق، شیخ محمدبن علی بن بابویه(1362ش). الخصال، قم، جامعه مدرسین. 22.   صدوق، محمد بن علی بن بابویه قمی (1378ق ). عیون اخبار الرضا7، تهران، نشر جهان. 23.   طبرانی، سلیمان بن احمد (1404ق). المعجم الکبیر، بیروت، دار إحیاء التراث العربی. 24.   طبرى، ابو جعفر محمد بن جریر (1412ق ). جامع البیان فی تفسیر القرآن، اول، بیروت، دارالمعرفه. 25.   عطاردی، عزیز الله (1406ق). مسند الامام الرضا7، مشهد، آستان قدس. 26.   فیض کاشانی، ملا محسن (1415ق). التفسیر الصافی، دوم، تهران، انتشارات الصدر. 27.   قرطبی، محمد بن احمد (1364ش). الجامع لاحکام القرآن، تهران، انتشارات ناصر خسرو. 28.   قمی، علی بن ابراهیم(1367ش). تفسیر قمّی، چهارم، قم، دارالکتاب. 29.   کورانی، علی(1428ق). معجم احادیث الامام المهدی4، دوم، قم، موسسه المعارف الاسلامیه. 30.   مراغی، احمد بن المصطفی،(بی تا). التفسیر المراغی، بیروت، دار احیاء التراث العربی. 31.   میبدی، رشید الدیناحمد بن ابی سعد(1371ش). کشف الاسرار و عدّه الابرار، پنجم، تهران، انتشارات امیر کبیر. 32.   نیلی، عالم سبیط (1430ق). الطور المهدوی، چهارم، بیروت، دارالمحجه البیضاء.   فرزانه روحانی مشهدی: استادیار پژوهشکده اعجاز قران دانشگاه شهید بهشتی. مجله انتظار موعود شماره 42 ادامه دارد/

95/02/29 :: 06:04





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 261]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن