تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 18 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام سجاد (ع):اى آن كه يادش مايه شرافت و بزرگى ياد كنندگان است و اى آن كه سپاسگزاريش موجب دست يافت...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827107791




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

اثبات وجود امام عصر(عج) و احادیث امامت دو برادر - بخش اول نظر متکلمان امامیه در مورد عدم جواز امامت دو برادر


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: اثبات وجود امام عصر(عج) و احادیث امامت دو برادر - بخش اولنظر متکلمان امامیه در مورد عدم جواز امامت دو برادر
خبرگزاری فارس: نظر متکلمان امامیه در مورد عدم جواز امامت دو برادر
یکی از مسئولیت‌های خطیر شیعیان، دفاع از این اعتقاد پایه‌ای است و یکی از راه‌های دفاع از این اعتقاد، تمسّک جستن به روایاتی است که امامت اخوین را بعد از امام حسن و امام حسین(علیهم السلام) جایز نمی‌داند.

  چکیده
بحث از امامت به ویژه امامت امام زمان(عج) یکی از مباحث مهم و اساسی در مذهب شیعه است، به گونه‌ای که آن‌چه شیعه را از دیگر مذاهب اسلامی متمایز می‌سازد، همان اعتقاد به تولد و وجود امام زمان(عج) است. یکی از مسئولیت‌های خطیر شیعیان، دفاع از این اعتقاد پایه‌ای است و یکی از راه‌های دفاع از این اعتقاد، تمسّک جستن به روایاتی است که امامت اخوین را بعد از امام حسن و امام حسین(علیهم السلام) جایز نمی‌داند.
از دیرباز، افرادی بوده‌اند که همواره با شبهه‌های بی اساس، وجود و تولد این آفتاب عالم‌تاب را زیر سؤال برده‌اند. این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی می‌کوشد ضمن اثبات وجود امام زمان(عج) با استناد به روایات عدم جواز امامت اخوین بعد از امام حسن و امام حسین(علیهم السلام)، به برخی شبهه‌هایی پاسخ دهد که احمد الکاتب در کتاب الإمام المهدی حقیقه تاریخیه أم فرضیه فلسفیه (2007 میلادی) در انکار وجود امام زمان(عج) مطرح کرده است.
بنا بر ادعای کاتب، روایات مربوط به عدم جواز امامت اخوین، خبر واحدند که شیخ طوسی آن را دویست سال بعد از شهادت امام عسکری(ع) مطرح کرده است و نمی‌تواند راهی برای اثبات وجود امام زمان(عج) باشد. بر اساس این تحقیق، علمای شیعه از زمان سعدبن عبدالله اشعری قمی که تقریبا معاصر با امام عسکری(ع) است، برای اثبات امامت امام زمان(ع) به این احادیث استدلال کرده‌اند. این احادیث نیز خبر واحد نیستند و آنچه کاتب در مورد دلیل امامت عبدالله افطح بیان می‌کند، درست نیست.
کلیدواژگان
حضرت مهدی(عج)، احمد کاتب، امامت اخوین، شبهات مهدوی، وجود امام عصر(عج).
مقدمه
ولادت و وجود امام عصر، حضرت حجت بن الحسن(عج) از مسائل مهم در موضوع مهدویت است و اثبات وجود امام دوازدهم از اساسی‌‌ترین مباحث اعتقادی و کاربردی شیعه به شمار می‌رود. بسیاری از مسائل دیگر مانند غیبت امام و نقش امام غایب به اثبات ولادت و وجود آن حضرت بستگی دارد. دانشمندان شیعه برای اثبات این امر مهم، دلیل‌های متعدی آورده‌اند که به ‌طورکلی، این دلیل‌ها را به سه گروه کلامی، نقلی و تاریخی می‌توان تقسیم کرد.
احمد الکاتب، عراقی و از نویسندگان عرب‌زبان است. وی کتاب تطوّر الفکر السیاسی الشیعی من الشوری إلی ولایه الفقیه را با ویرایش جدید (خلاصه کردن بخش اول و سوم کتاب) و با عنوان الامام المهدی، حقیقه تاریخیه أم فرضیه فلسفیه در سال 2007 منتشر کرد. این کتاب دارای 244 صفحه و سه بخش است: بخش اول، نظریه الإمامه الإلهیه لأهل البیت (40 صفحه)؛ بخش دوم، الامام المهدی، حقیقه تاریخیه أم فرضیه فلسفیه (163 صفحه)؛ بخش سوم، تطور فکر السیاسی الشیعی فی عصر الغیبه (35 صفحه). چنان‌که از مقدمه کتاب جدید و حجم کل کتاب معلوم است، اصل سخن وی در بخش دوم است که به انکار وجود امام دوازدهم می‌پردازد.
وی به دنبال اثبات این مطلب است که امام عسکری(ع) هرگز فرزندی نداشته است و شیعیان به دلیل بحران فکری که پس از شهادت امام عسکری(ع) دچار آن شدند، ناچار به فرض کردن فرزندی خیالی برای امام عسکری(ع) شدند. در ادامه بحث ضمن اثبات وجود امام زمان(عج) با تمسک به احادیث عدم جواز امامت اخوین پس از امام حسن و امام حسین(علیهم السلام)، شبهه‌های کاتب را مطرح و نقد می‌کنیم.
بیان مسئله
یکی از بنیادی‌ترین مسائل در امامت، تولد و وجود پر خیر و برکت حضرت حجت بن الحسن عسکری(عج) است. به همین دلیل، اعتقاد به این موضوع و دفاع از آن در برابر شبهه‌هایی که آن وجود مقدس را زیر سؤال می‌برند، یکی از وظایف اصلی و خطیر عالمان شیعه امامیه است. از این رو، این نوشتار می‌کوشد با استناد به روایاتی که امامت اخوین را بعد از امام حسن و امام حسین(علیهم السلام) جایز نمی‌دانند، وجود امام زمان(عج) را ثابت کند و به شبهه‌های احمد الکاتب بر نبودن آن امام همام پاسخ دهد. وی معتقد است که امام زمان هرگز متولد نشده است؛ امام عسکری(ع) بر اساس شواهد تاریخی اصلا فرزندی نداشته است؛ جعفر، برادر امام عسکری(ع)، امام پس از وی بوده است و این بدان دلیل است که حدیث عدم جواز امامت اخوین بعد از امام حسن و امام حسین(علیهم السلام)، خبر واحد است و شیعیان آن زمان از آن خبر نداشتند و بعد از دویست سال، اولین بار، شیخ طوسی آن را مطرح و بر آن پافشاری کرده است. این در حالی است که با بررسی‌های صورت گرفته معلوم می‌شود این حدیث، خبر واحد نیست و خیلی پیش‌تر یعنی در زمان خود ائمه(علیهم السلام) نیز مطرح بوده است. در بیان ضرورت موضوع شاید بتوان به شرح همین نکته بسنده کرد که پایه و اساس تشیع و افتراق آن با اهل تسنن، اعتقاد به وجود امام(ع) است. امامت از اصول مذهب امامیه به ‌شمار می‌رود و در حال حاضر، امام دوازدهم، حضرت حجت بن الحسن(علیهم السلام)، مصداق آن است. نظام مرجعیت و ولایت فقهای شیعه یعنی نظام اجتماعی و سیاسی شیعه نیز بر پایۀ وجود امامی زنده (حیّ) پایه‌گذاری شده است و آنان، نایبان امامی غایب، اما موجود هستند. بنابراین، اثبات وجود امام دوازدهم از اساسی‌ترین مباحث اعتقادی شیعه است و در این موضوع نیز عدم جواز امامت دو برادر پس از امام حسن و امام حسین(علیهم السلام) که از زمان حضرت علی(ع) نقل شده است، اهمیت فراوان و جایگاهی خاص دارد. حال پرسش اساسی این است که:
1. روایت عدم جواز امامت دو برادر پس از امام حسن و امام حسین چگونه امامت امام زمان(عج) را اثبات می‌کند؟
2. این روایات از چه زمانی مطرح بوده است؟
3. این روایات چگونه روایتی هستند؟
استناد به روایت امتناع امامت اخوین برای اثبات وجود امام زمان(عج) عده‌ای از بزرگان و اندیشمندان برای اثبات وجود امام زمان(عج) به احادیث عدم جواز امامت اخوین استناد کرده‌اند. در این میان، عده‌ای از ایشان در اثبات ولادت امام عصر(عج) و عده ای دیگر در اثبات امامتشان به این احادیث تمسک جسته‌اند.
اشعری قمی می‌نویسد:
فرقه امامیه پس از شهادت امام عسکری(ع) معتقد بودند که زمین از حجت خداوند خالی نمی‌شود و این حجت لامحاله، فرزند امام عسکری است که به عدل قیام خواهد کرد؛ آن‌ چنان‌که سنت گذشته نیز چنین بوده و امام بعدی، فرزند امام قبلی است و امامت بین اخوین بعد از امام حسن و امام حسین(ع) جایز نیست و این روش همیشگی و به‌حق شیعه است. (اشعری قمی، 1360: 102)
شیخ صدوق نیز چنین می‌آورد:
به واسطه اخبار متواتره از ائمّه صادقین(ع) آگاه شدیم که امامت پس از حسن و حسین(علیهم السلام) بایستى در اولاد امام باشد و در برادر و خویشاوند امام نیست. از این مقدّمات لازم مى آید که امام از دنیا نرفته باشد، مگر آنکه امامى را از فرزندانش، جانشین خود ساخته باشد. چون امامت و وفات امام حسن عسکری(ع) درست است، ثابت مى شود که یکى از فرزندانش، امام و جانشین او باشد. این استدلالى بر وجود اوست. (ابن بابویه، 1395: ج1: 183)
شیخ طوسی نیز به روایت عدم جواز امامت دو برادر تمسک جسته و معتقد است:
مشهور بین مذهب امامیه که هیچ اختلافی هم در آن وجود ندارد و اجماعی است، این موضوع است که امامت اخوین بعد از امام حسن و امام حسین(علیهم السلام) جایز نیست. پس جعفر، برادر امام عسکری(ع) نمی‌تواند امام پس از وی باشد و قبول امامت وی باطل است و از این طریق، امامت امام زمان(عج) اثبات می‌شود ولو اینکه ایشان را به چشم نبینیم. (طوسی، 1425: 85 و 225)
بعدها بزرگانی همچون علامه مجلسی نیز سخنان این بزرگواران را تأیید و همین مطالب را در کتاب‌هایشان بیان کردند. (مجلسی، 1403: ج51:186 و 213)
علاوه بر مواردی که بیان گردید، برخی علما نیز در ضمن نصوصی که برای اثبات ولادت آن بزرگوار بیان می‌کنند، برای اثبات امامت ایشان هم به این احادیث تمسک جسته‌اند. شیخ صدوق در بابی که به بیان دلایل ولادت امام زمان(عج) می‌پردازد، چنین روایت می‌کند:
محمّد بن عبداللَّه گوید: پس از درگذشت ابومحمّد(ع) نزد حکیمه، دختر امام جواد(ع) رفتم تا در موضوع حجّت و اختلاف مردم و حیرت آنها درباره او پرسش کنم. گفت: بنشین. من نشستم. سپس گفت: اى محمّد! خداى تعالى، زمین را از حجّتى ناطق یا صامت خالى نمى گذارد و آن را پس از حسن و حسین(علیهم السلام) در دو برادر ننهاده است و این شرافت را مخصوص حسن و حسین ساخته است. براى آنها نظیرى در زمین قرار نداده است جز اینکه خداى تعالى، فرزندان حسین را بر فرزندان حسن(علیهم السلام) برترى داد، همچنان‌که فرزندان هارون را بر فرزندان موسى به فضل نبوّت برترى داد. (صدوق، 1395: ج1: 425)
نظیر همین روایت در کتاب‌های بزرگان دیگری همچون ابن عطیه (ابن عطیه، 1423: ج2: 594) و فتال نیشابوری (فتال نیشابوری، 1375: ج2: 257) و پس از ایشان، علامه مجلسی (مجلسی، 1403: ج52: 223) نیز بیان شده است که نشان می‌دهد آنان نیز به این موضوع اعتقاد داشتند و می‌دانستند که از دیرباز، یکی از راه‌های اثبات امامت امام زمان(عج)، تمسک به روایات عدم جواز امامت اخوین است که حکیمه خاتون، عمه امام زمان(عج) مطرح کرده است.
روایات وارده از ائمه(علیهم السلام) مبنی بر عدم جواز امامت دو برادر
مهم‌ترین اشکالی که کاتب بر اساس آن، امامت امام زمان (عج) را زیر سؤال می‌برد، جایز بودن امامت دو برادر بعد از امام حسن و امام حسین(علیهم السلام) است که به استناد آن، جعفر، برادر امام حسن عسکری(ع) می‌تواند امام بعد از وی باشد و به فرض کردن فرزندی برای امام حسن عسکری(ع) نیازی نیست. دلیل او بر مدعایش، خبر واحد بودن روایات دال بر عدم جواز امامت دو برادر بعد از امام حسن و امام حسین(علیهم السلام) است. وی می‌نویسد:
استدلال بر وجود فرزندی برای عسکری(ع)، بر مجموعه‌ای از مقولات نقلیه تکیه می‌کند که بعضی از این روایت‌ها اخبار آحادند. این اخبار به حد ذاته نیاز به اثبات سند و دلالت دارند، مانند مقوله وراثت عمودی امامت و عدم جواز امامت در اخوین به جز امامت حسن و حسین(علیهم السلام). (کاتب، 1998: 141)
غلط بودن این ادعا را با بیان روایاتی از قدیمی‌ترین و معتبرترین کتا‌ب‌های روایی می‌توان نشان داد و دریافت که این روایات از زمان مرحوم کلینی که با نواب اربعه امام زمان(عج) هم‌عصر بود، مطرح بوده است و به هیچ وجه خبر واحد نیست.
حدیث اول
علی بن ابراهیم از محمد بن عیسی از یونس از حسین بن ثویر بن ابی فاخته از ابی عبدالله(ع) روایت می‌کند که امام فرمود: هرگز امامت پس از امام حسن و امام حسین(علیهم السلام) در اخوین قرار نمی‌گیرد و تنها از علی بن حسین(ع) جاری می‌شود همچنان که خداوند عزوجل می‌فرماید: «در کتاب خدا، بعضی از اولوا الارحام بر بعضی دیگر اولویت دارند.» پس از علی بن حسین(ع) نیز جز در فرزندان و فرزندان فرزندان قرار نمی‌گیرد. (کلینی،1407: ج1: 285؛ صدوق، 1395: ج2: 414 و ج1: 207؛ طوسی، 1411: 225و 196)
در بررسی اسناد این روایات باید متذکر شد که راویان این حدیث تماما ثقه امامی هستند و این بدان معناست که این حدیث جزء احادیث صحیح بوده و هیچ اشکالی نه در سند و نه در مضمون آن وجود ندارد.
حدیث دوم
علی بن محمد از سهل بن زیاد از محمد بن ولید از یونس بن یعقوب از ابی عبدالله(ع) روایت می‌کند: از امام شنیدم که می‌فرمود: خداوند ابا دارد از اینکه امامت را پس از امام حسن و امام حسین(علیهم السلام) در اخوین قرار دهد. (همان)
با بررسی اسناد این روایت روشن می‌شود این حدیث نیز مانند حدیث پیش، راویانی دارد که همگی امامی ثقه هستند و این حدیث نیز صحیح السند است.
حدیث سوم
محمد بن یحیی از احمد بن محمد بن عیسی از محمد بن اسماعیل بن بزیع از ابی الحسن الرضا(ع) نقل می‌کند که از امام سؤال کردم: آیا امامت در عمو یا دایی قرار می‌گیرد؟ فرمود: خیر. گفتم: در برادر چه طور؟ فرمود: خیر. گفتم: پس در چه کسی هست؟ فرمود: در فرزندم _ و این موضوع و اتفاق در روزی بود که ایشان هنوز فرزندی نداشت. (کلینی،1407: ج1: 286)
بررسی اسناد این روایت نیز نشان می‌دهد همه راویان آن امامی ثقه‌اند و حدیث هم صحیح السند است.
حدیث چهارم
محمد بن یحیی از محمد بن حسین از عبدالرحمان بن ابی نجران از سلیمان بن جعفر جعفری از حماد بن عیسی از ابی عبدالله(ع) روایت می‌کند: امام فرمود: امامت پس از امام حسن و امام حسین(علیهم السلام) در اخوین جمع نمی‌شود و تنها در فرزندان و فرزندان فرزندان هست. (همان؛ صدوق، 1395ق: ج2: 414؛ طوسی، 1411ق: 225؛ ابن شهر آشوب،1379ق: ج4: 47)
حدیث پنجم
محمد بن یحیی از محمد بن حسین از ابن ابی نجران از عیسی بن عبدالله بن عمر بن علی بن ابی طالب(ع) از ابی عبدالله(ع) نقل می‌کند: به ابی عبدالله گفتم: اگر خدای ناکرده برای شما اتفاقی افتاد، به چه کسی باید اعتماد کنیم؟ پس به پسرش، موسی کاظم اشاره کرد. گفتم: اگر برای او پیشامدی اتفاق بیافتد، چه؟ فرمود: به فرزندش.گفتم: اگر برای فرزندش اتفاقی بیافتد، در حالی که برادر بزرگ و فرزند کوچکی داشت، چه؟ فرمود: به فرزندش و همین طور به فرزندان. در نسخه صفوانی آمده که تا ابد چنین است. (کلینی،1407ق: ج1: 286)
حدیث ششم
از امیرالمؤمنین روایت شده است: امامت پس از امام حسن و امام حسین(علیهم السلام) در اخوین قرار داده نشده است و تا روز قیامت از فرزندان خارج نخواهد شد. (مسعودی، 1384: 179)
حدیث هفتم
محمد بن حسن بن احمد بن ولید نقل می‌کند: حسین بن حسن بن ابان از حسین بن سعید از محمد بن سنان از ابی سلام از سوره بن کلیب از ابی نصر از ابی جعفر(ع) در قول خداوند عزوجل که «خداوند کلمه باقیه را در فرزندان او قرار داد»، (زخرف:28) چنین می‌فرماید: امامت (کلمه باقیه) در امام حسین(ع) هست و از ایشان به فرزندشان و به فرزند فرزندشان منتقل می‌شود و به برادر و عمو برنمی‌گردد. (صدوق،1395ق: ج2: 414)
حدیث هشتم
پدرم گفت: سعد بن عبدالله و عبدالله بن جعفر حمیری، هر دو از ابراهیم بن هاشم از ابی جعفر محمد بن جعفر از پدرش از عبد الحمید بن نصر از ابی اسماعیل از ابی عبدالله(ع) چنین روایت می‌کنند که امام فرمود: امامت پس از امام حسن و امام حسین(علیهم السلام) هرگز در اخوین قرار داده نخواهد شد و تنها در فرزندان و فرزندان حسین(ع) هست. (همان)
حدیث نهم
محمد بن ابراهیم بن اسحاق روایت می‌کند که احمد بن محمد همدانی خبر داد ما را که علی بن حسن بن علی بن فضال از پدرش از هشام بن سالم چنین روایت می‌کند که به امام جعفر صادق(ع) گفتم: ... آیا امامت پس از امام حسن و امام حسین(علیهم السلام) در اخوین هست؟ فرمود: خیر، تنها در فرزندان حسین(ع) جاری است، همچنان که خداوند عزوجل می‌فرماید: «کلمه باقیه را در فرزندانش قرار دادیم.» (زخرف:28)... سپس امامت تا قیامت در فرزندان فرزندان حسین(ع) جاری خواهد بود. (صدوق،1395ق: ج40: 414)
حدیث دهم
حمیری با اسنادش از علی بن مهزیار چنین نقل می‌کند که به ابی الحسن(ع) گفتم: من از پدر شما درباره امام بعدش سؤال کردم و ایشان به شما اشاره کرد. حال امام بعد از شما کیست؟ فرمود: در فرزند بزرگم و به امام حسن(ع) اشاره کرد و فرمود: همانا امامت پس از امام حسن و امام حسین(علیهم السلام) در اخوین نیست. (ابن عبدالوهاب، بی تا: 134)
حدیث یازدهم
سعد بن عبدالله می‌گوید:
احمد بن اسحاق اشعرى گفت: یکى از شیعیان نزد من آمد و گفت که جعفر بن علىّ (جعفر کذّاب) نامه اى به وى نوشته و خود را امام دانسته است... احمد بن اسحاق گفت: وقتى آن نامه را خواندم، مکتوبى در این خصوص به ناحیه  مقدّسه حضرت صاحب الأمر نوشتم و نامه جعفر [کذّاب ] را هم در جوف آن گذاشتم و فرستادم. سپس جواب آن بدین گونه از ناحیه مقدّسه حضرت صادر شد: بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم. خداوند تو را پاینده بدارد ... خداوند جز در حسن و حسین(علیهم السلام)، امامت را در هیچ دو برادرى قرار نداده است. هر گاه خداوند به ما اجازه دهد که سخن بگوییم، آن وقت حقّ آشکار و باطل از میان مى رود و تردید نیز در میان شما برطرف مى شود. (طبرسی، 1403ق: ج2: 468) نظر متکلمان امامیه در مورد عدم جواز امامت دو برادر بعد از امام حسن و امام حسین(علیهم السلام)
کاتب درصدد است تا چنین وانمود کند که متکلمان در عصر امام زمان(عج) به عدم جواز امامت دو برادر اعتقادی نداشته و اصلا توارث عمودی را مطرح کرده‌اند. شیخ طوسی این اصل را حدود دویست سال بعد مطرح کرده است تا بدین وسیله، برای عدم قبول امامت جعفر، برادر امام عسکری(ع) توجیهی بسازد. این در حالی است که منابع معتبر نشان می‌دهند این مسئله نه تنها در عصر خود امام زمان(عج)، بلکه خیلی پیش از آن و در زمان خود پیامبر از جانب ایشان مطرح شده است.
از نظر متکلمان هم‌عصر با نواب خاص امام زمان(ع) نیز امامت دو برادر جایز نیست. این موضوع، مطلبی نیست که آنها بعدها ادعا کرده باشند تا بتوانند بر اساس آن، امامت امام زمان(عج) را اثبات کنند و امامت جعفر، برادر امام عسکری(ع) را زیر سؤال ببرند، بلکه از همان ابتدا، احادیث زیادی دال بر این مطلب بوده است که امامت دو برادر پس از امام حسن و امام حسین(علیهم السلام) جایز نیست که پیش‌تر بیان شد. اکنون بر آنیم که نظر متکلمان را در این موضوع مطرح کنیم تا آشکار شود این مطلب از همان ابتدا اجماعی بوده است و دلیلی بر ضعف آن وجود ندارد.
نوبختی در کتاب خود می‌نویسد:
فرقه امامیه هیچ گاه امامت جعفر برادر امام حسن عسکری(ع) را نپذیرفتند؛ چرا که آن ها این مطلب را قبول داشتند که خداوند فرزند امام عسکری(ع) را وصی وی قرار داده؛ همچنان که در سال‌های گذشته نیز چنین بوده و امامت بین دو برادر پس از امام حسن و امام حسین(علیهم السلام) جایز نمی باشد. (نوبختی، 1404ق: 108)
مرحوم کلینی نیز به صورت جداگانه در کتابش، بابی در زمینه عدم جواز امامت دو برادر پس از امام حسن و امام حسین(علیهم السلام) آورده است که نشان می‌دهد ایشان نیز این اصل مسلّم را پذیرفته و با آوردن بابی در این موضوع و بیان احادیث درباره آن بر این مطلب صحه گذاشته است. (کلینی،1407ق: ج1: 285) پس از ایشان نیز مرحوم شیخ صدوق در دو کتاب ارزشمند خود به نام‌های علل الشرایع و کمال الدین، بابی در زمینه عدم جواز امامت دو برادر بعد از امام حسن و امام حسین(علیهم السلام) دارد و می‌فرماید:
به واسطه اخبار متواتره از ائمّه صادقین(ع) آگاه شدیم که امامت پس از حسن و حسین(علیهم السلام) بایستى در اولاد امام باشد و در برادر و خویشاوند امام نیست. از این مقدّمات لازم مى آید که امام از دنیا نرفته باشد، مگر آنکه امامى را از فرزندانش، جانشین خود ساخته باشد. چون امامت و وفات امام حسن عسکری(ع) درست است، ثابت مى شود که یکى از فرزندانش، امام جانشین او باشد. (صدوق، 1385: ج1: 208؛ همو، 1395ق: ج40: 414)
همین طور بعد از ایشان، شیخ مفید می‌گوید:
امامیه معتقد بودند پسر امام عسکری(ع)، امام بعد از ایشان است؛ چرا که معتقد بودند امامت بین دو برادر پس از امام حسن و امام حسین(علیهم السلام) جایز نیست. (شیخ مفید، 1413ق: 306)
پس از وی، شیخ طوسی در الغیبه می‌گوید:
هیچ اختلافی بین امامیه وجود نداشت که امامت بین دو برادر جایز نیست و در این زمینه، روایات فراوانی از ائمه اطهار نقل شده است. پس فرزند امام عسکری(ع)، امام پس از ایشان است. (شیخ طوسی، 1411ق: 84)
بعد از آنها نیز همین روال ادامه داشته است و افرادی مانند: ابن عبدالوهاب (ابن عبدالوهاب، بی تا: 134)، ابن عطیه (ابن عطیه، 1423ق: ج 2 : 596)، فتال نیشابوری (فتال نیشابوری، 1375: ج 2 : 257)، طبرسی (طبرسی، 1403ق: ج 4‌ : 289 )، ابن شهرآشوب (ابن شهرآشوب، 1379ق: ج 4 :47)، فیض کاشانی (فیض کاشانی، 1406ق: ج 2: 135)، حرّ عاملی (حر عاملی، 1425ق: ج 1: 111)، بحرانی (بحرانی، 1374: ج 4: 853؛ همو، 1427: 127)، علامه مجلسی (مجلسی، 1403ق: ج 24: 177)، جزایری (جزایری، 1427ق: ج 2 : 487) و استرآبادی (استرآبادی، بی تا: ج 4 : 16) در کتاب‌های خود با بیان این موضوع یا آوردن بابی در این زمینه به نحوی بر این موضوع صحه گذاشته و آن را به عنوان اصل مسلّم و قطعی امامیه پذیرفته‌اند تا نشان دهند در این زمینه اتفاق نظر دارند. پس سخن کاتب که این موضوع، اجماعی نبوده، بلکه ضعیف است و شیخ طوسی آن را دویست سال پس از غیبت برای اثبات وجود امام زمان(عج) مطرح کرده است، صحیح نیست. منابع
ابن بابویه، محمد بن علی (1395هـ .ق). کمال الدین و تمام النعمه، تهران: اسلامیه.
(1385هـ .ق). علل الشرایع، قم: کتاب‌فروشی داوری.
ابن شهرآشوب، محمد بن علی (1379 هـ .ق). مناقب آل ابی طالب، قم: علامه.
ابن عبدالوهاب، حسین بن عبدالوهاب (بی تا). عیون المعجزات، قم: مکتبه الداوری.
ابن عطیه، جمیل حمود (1423 هـ .ق). ابهی المراد فی شرح مؤتمر علماء بغداد: مؤسسه الاعلمی.
استرآبادی، محمدجعفر (بی تا). البراهین القاطعه فی شرح تجرید العقاید، قم: بوستان کتاب.
اشعری القمی، سعد بن عبدالله (1360). المقالات و الفرق، بی جا: بی نا.
بحرانی، سید هاشم بن سلیمان (1427 هـ .ق). بهجه النظر فی اثبات الوصایه و الامامه للائمه اثنی عشر، مشهد: بنیاد پژوهش‌های اسلامی.
جزایری، نعمت‌الله (1427 هـ .ق). ریاض الابرار فی مناقب الائمه الاطهار، بیروت: مؤسسه التاریخ العربی.
حر عاملی، محمد بن حسن (1425 هـ .ق). اثبات الهداه بالنصوص و المعجزات، بیروت: اعلمی.
خصیبی، حسین بن حمران (1419 هـ .ق). الهدایه الکبری، بیروت: البلاغ.
سبحانی، جعفر (1411 هـ .ق). بحوث فی الملل و النحل، قم: مرکز مدیریت حوزه علمیه قم.
سید بن طاووس، علی (1368 هـ .ق). کشف المحجه، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
طبرسی، فضل بن حسن (1390 هـ .ق). اعلام الوری باعلام الهدی، تهران: اسلامیه.
طوسی، محمد بن حسن (1383 هـ .ق). تلخیص الشافی، نجف: مکتبه العلمین الطوسی.
(1425 هـ .ق). کتاب الغیبه للحجه، قم: دار المعارف الاسلامیه.
فتال نیشابوری، محمدبن احمد (1375 هـ .ق). روضه الواعظین و بصیره المتعظین، قم: انتشارات رضی.
فیض کاشانی، محمدمحسن (1406 هـ .ق). الوافی، اصفهان: کتاب‌خانه امام امیرالمؤمنین(علیه السلام).
کلینی، محمد بن یعقوب (1407 هـ .ق). الکافی، تهران: دار الکتب الاسلامیه.
مجلسی، محمدباقر (1403 هـ .ق). بحارالانوار، بیروت: دار احیاء التراث العربی.
(1404 هـ .ق). مرآه العقول فی شرح اخبار آل الرسول، تهران: دارالکتب الاسلامیه.
مسعودی، علی بن حسین (1384 هـ .ق). اثبات الوصیه للامام علی بن ابی‌طالب(علیه السلام)، قم: انصاریان.
مشکور، محمدجواد (1384). فرهنگ فرق اسلامی، مشهد: بنیاد پژوهش‌های اسلامی.
مفید، محمد بن محمد (1414 هـ .ق). تصحیح الاعتقادات الامامیه، قم: کنگره شیخ مفید.
نوبختی، موسی (1404 هـ .ق). فرق الشیعه، بیروت: دار الاضواء. نویسندگان: فاطمه جعفری، مریم خوشدل روحانی،  حسین اترک
فصلنامه مشرق موعود شماره 35. ادامه دارد...

95/02/30 :: 06:40





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 54]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن