تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):در هر جمعه، اندكى از سبيل و ناخن‏هاى خود را بگير، و اگر هم چيزى وجود نداشته باشد، آن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845139650




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

بررسی و تحلیل اسناد عریضه نویسی با تأکید بر آسیب‌های آن - بخش اول برررسی اعتبار و عدم اعتبار عریضه نویسی


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: بررسی و تحلیل اسناد عریضه نویسی با تأکید بر آسیب‌های آن - بخش اولبرررسی اعتبار و عدم اعتبار عریضه نویسی
خبرگزاری فارس: برررسی اعتبار و عدم اعتبار عریضه نویسی
عریضه نویسی» امری است که شیعیان آن را نوعی توسل دانسته که بدان وسیله حاجت خود را از خدای متعال، به واسطه امام معصوم۷، درخواست می‌کرده‌اند.

  چکیده «عریضه نویسی» امری است که شیعیان آن را نوعی توسل دانسته که بدان وسیله حاجت خود را از خدای متعال، به واسطه امام معصوم7، درخواست می‌کرده‌اند. این روش، در سال‌های اخیر و به دلیل توجه رسانه های غربی به چاه جمکران، مورد دقت قرار گرفته و در اثبات یا رد آن سخنانی مطرح شده است. این مقاله که به روش پژوهشی توصیفی –تحلیلی است، تلاش می‌کند به این سوال پاسخ دهد که مستندات عریضه نویسی و آسیب های آن چیست. نتیجه از یک ‌سو حاکی از بدعت نبودن اصل عریضه نویسی است و از سویی گویای عدم تقدس و موضوعیت نداشتن چاه جمکران و آسیب زا بودن توجه به این چاه می‌باشد. لزوم دقت مجدد در ادله اثبات عریضه نویسی، به دست آوردن مستندات تازه یافت و ارائه مستندات جدید از رسانه های غربی در این موضوع؛ از جمله دلایل نگارش این مقاله است. واژگان کلیدی: عریضه نویسی، چاه جمکران، رقعه، آسیب شناسی، شیعه. مقدمه درروایت هایی که به عریضه نویسی پرداخته و در ادامه بحث به آن‌ها اشاره خواهیم کرد، عبارت “رقعه” مرسوم بوده، و گویا “عریضه” عنوان عرفی این عمل است. از این رو، در کتاب‌های دعا و حدیث عناوینی این‌گونه برگزیده‌اند: «کتابه الرقاع للحوائج إلى الأئمه صلوات الله علیهم‏؛ نوشتن نامه‌ها برای اهل بیت: جهت بر آورده شدن حاجت ها» (مجلسی، 1403، ج99: 231) البته هر دو واژه عریضه و رقعه مترادف یکدیگر هستند. رقعه، نامه‌ای است که در آن مطالب نوشته شده گرد آمده است (طریحی، 1375، ج4: 339؛ ابن منظور، 1414، ج8: 131). عریضه نیز، وسیله‌ای برای ارائه و آشکار کردن خواسته‌ها می‌باشد (ابن منظور، 1414، ج7: 169؛ مصطفوی، 1368، ج8: 92). عریضه نویسی، مختص اسلام نبوده و در برخی از ادیان سابق، مانند یهودیت نیز به کار رفته است و اکنون نیز در کنا ر دیوار ندبه این عمل صورت می‌پذیرد (خان محمدی و انواری، 1391: 157). در مباحث روان‌شناسی و تحقیقات پروفسور جیمز پنی‌بیکر، استاد کرسی روان‌شناسی دانشگاه تگزاس (www.ravangah.com/2010_12_01_archive.html) و پروفسور سیان بیلوک، استاد دانشگاه شیکاگو ( www.salamatnews.com/news/23722)، نامه نگاری و نوشتن مشکلات بر روی یک کاغذ و حتی یادداشت خاطرات روزانه، یکی از راه‌های درمان بیماران روانی، کاهش استرس و آلام روحی عنوان شده است. این عمل وبیان مشکلات مالی، روحی و جسمی توسط نامه به امام معصوم7 و درخواست دعا و دستور العملی برای گشایش، در دوران ائمه معصومین: نیز مرسوم بوده و محدثین در مورد آن گزارش کرده‌اند (کلینی، 1407، ج1: 519؛ نجاشی، 1418: 261؛ اربلی، 1381، ج2: 163). در این نوشتار نیز مراد از عریضه نویسی، نوشتن نامه‌ای به خدای متعال و اهل بیت: است که در آن مشکلات فرد بیان شده و به وساطت معصوم7 در استجابت درخواست خود از خدای متعال امید دارد. نسبت به ائمه طاهرین: نیز مراد ما، دوران عدم حضور و غیبت کبرا می‌باشد. پیشینه تحقیق در خصوص عریضه نویسی، مطالبی نگارش گردیده که به عنوان نمونه می‌توان به کتاب ” عریضه نویسی به اهل بیت: و امام زمان 4” تالیف سید صادق سید نژاد، مقاله “چاه عریضه جمکران از خرافه تا واقعیت”، تالیف آقایان: کریم خان محمدی و محمد رضا انواری، انتشار یافته در فصلنامه علمی پژوهشی شیعه شناسی، سال دهم، ش 37، بهار 1391، و ” عریضه نویسی”، محمد رضا فوادیان، انتشار یافته در سایت (www.intizar.ir/vdcfa.dtww6dtiig.html)، اشاره کرد. این مجموعه از نوشته ها، در اثبات اصل عریضه نویسی و اعتبار آن تلاش کرده‌اند و آن را روشی برای توسل به ائمه معصومین: می‌دانند. در مقاله کریم خان محمدی و… افزون بر مطلب مذکور، به عدم اشکال در انداختن عریضه در چاه جمکران اشاره شده است. خلأ موجود در این مقالات، عدم بررسی ادله اثباتی برای عریضه نویسی است و تنها به وصف و نقل روایات و گزارش های تاریخی پرداخته‌اند. 1.       برررسی اعتبار و عدم اعتبار عریضه نویسی عریضه نویسی را از حیث زمان، می‌توان به سه دوره تقسیم کرد: الف) دوران حیات و ظاهر بودن معصوم7؛ ب) دوران غیبت صغرا؛ ج ) دوران غیبت کبرا. در مورد گزینه های ( الف و ب )، در ارسال نامه به ائمه معصومین: و بیان سوالات و مشکلات تردیدی وجود ندارد (کلینی، 1407، ج1: 519؛ ج3: 328 ؛ نجاشی 1418: 261؛ طوسی، 1411: 308؛ صدوق، 1395، ج2: 482). لذا سخن در مورد دوران غیبت کبرا می‌باشد، مبنی بر این‌که آیا بدون امکان دسترسی به معصوم7 و یا نواب خاص، می‌توان از روش نامه نگاری برای بیان حاجت بهره برد ؟ 1٫1گونه شناسی دلایل اثبات عریضه نویسی در اثبات عریضه نویسی مذکور به سه دسته از ادله اشاره شده است: 1.       روایات؛ 2٫گزارش های تاریخی؛ 3.       دستورالعمل، کتاب‌های دعا. 1٫1٫1٫ دستور معصوم7 الف) الکتاب العتیق الغرویّ[4]، نُسْخَهُ رُقْعَهٍ تُکْتَبُ إِلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ عِنْدَ الْمُهِمَّاتِ رُوِیَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ الْأَوَّلِ7 أَنَّهُ قَالَ: إِذَا دَهِمَکَ أَمْرٌ یُهِمُّکَ أَوْ عَرَضَ لَکَ حَاجَهٌ یَعْلَمُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ حَقِیقَتَهَا وَ صَدَقَ الْقَوْلُ فِیهَا فَهُوَ عَالِمٌ بِالْغُیُوبِ وَ خَفِیَّاتِ الْأُمُورِ فَکُنْ طَاهِراً وَ صُمْ یَوْمَ الْخَمِیسِ أَصْبِحْ یَوْمَ الْجُمُعَهِ فَاکْتُبْ فِی رُقْعَهٍ مَا أَنَا ذَاکِرُهُ لَکَ بِمِدَادٍ أَوْ بِحِبْرٍ وَ اطْوِ الْوَرَقَهَ وَ اعْمِدْ إِلَى وَسَطِ الْبَحْرِ فَاسْتَقْبِلِ الْقِبْلَهَ وَ سَمِّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَلَالُهُ وَ صَلِّ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وَ عَلَى آلِهِ الْأَبْرَارِ وَ قُلْ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ ارْمِ بِهَا فِی الْبَحْرِ فَإِنَّ اللَّهَ جَلَّتْ عَظَمَتُهُ یَقْضِی حَاجَتَکَ وَ یَکْفِیکَ بِقُدْرَتِهِ تَکْتُبُ؛ الخ (مجلسی، 1403، ج99: 245)؛ در کتاب عتیق غروی، نسخه‌ای از یک نامه که در زمان مشکلات خطاب به خدای متعال نوشته شده، از امام باقر7 روایت شده است که فرمود: هنگامی که امر مشکل و حاجتی برایت وجود آمد که خدای متعال از حقیقت حال تو مطلع بود؛ چرا که او به غیب عالم است؛ خود را طاهر کن و روز پنجشنبه روزه بگیر، و در صبح جمعه با مداد دعایی را که به تو آموزش می‌دهم بنویس. سپس نامه را تا بزن و در وسط آب برو، روبه‌روی قبله بایست؛ نام خدا را ببر و درود بر محمد و آل او فرست و نامه را در آب انداز که خدای متعال حاجتت را بر آورده خواهد ساخت و تو را به واسطه قدرت الاهی کفایت حاصل می‌شود. ب) وَ رُوِیَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ 7‏ أَنَّهُ قَالَ: لِمَوْلَاهُ نَافِذٍ إِذَا کَتَبْتَ رُقْعَهً أَوْ کِتَاباً فِی حَاجَهٍ فَأَرَدْتَ أَنْ تَنْجَحَ حَاجَتُکَ الَّتِی تُرِیدُ فَاکْتُبْ رَأْسَ الرُّقْعَهِ بِقَلَمٍ غَیْرِ مَدِیدٍ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَ الصَّابِرِینَ الْمَخْرَجَ مِمَّا یَکْرَهُونَ وَ الرِّزْقَ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُونَ جَعَلَنَا اللَّهُ وَ إِیَّاکُمْ مِنَ الَّذِینَ لَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ‏ قَالَ نَافِذٌ فَکُنْتُ أَفْعَلُ ذَلِکَ فَتَنْجَحُ حَوَائِجِی‏ (اربلی، 1381، ج2: 163؛ حر عاملی، بی تا، ج1: 155)؛ امام صادق7 به خادم خود، نافذ فرمودند: هرگاه خواستی مکتوبی جهت نجات خود از مشکلات بنویسی؛ ابتدا بالای نامه با قلم بدون مرکب این عبارت ]متن مذکور[ را بنویس. نافذ می‌گوید: در زمان مشکلات، این عمل را انجام می‌دادم و مشکلم حل می‌گردید. ج) فَمِنْهَا مَا رُوِیَ عَنِ الصَّادِقِ 7: أَنَّهُ مَنْ قَلَّ عَلَیْهِ رِزْقُهُ أَوْ ضَاقَتْ عَلَیْهِ مَعِیشَتُهُ أَوْ کَانَتْ لَهُ حَاجَهٌ مُهِمَّهٌ مِنْ أَمْرِ دَارَیْهِ فَلْیَکْتُبْ‌ فِی رُقْعَهٍ بَیْضَاءَ وَ یَطْرَحْهَا فِی الْمَاءِ الْجَارِی عِنْدَ طُلُوعِ الشَّمْسِ ـ دعا (کفعمی، 1405: 403)؛ کسی که رزقش کم گشته و تامین زندگی اش سخت باشد، یا حاجت بزرگی در امر دنیا و آخرتش دارد؛ پس از نوشتن دعا بر کاغذ سفید، زمان طلوع خورشید آن را در آب جاری رها کند. د ) وَ مِنْهَا عَنْهُ ( امام صادق)7 أَیْضاً: تَکْتُبُ فِی بَیَاضٍ بَعْدَ الْبَسْمَلَهِ –دعا- ثُمَّ تَطْوِی الرُّقْعَهَ وَ تَجْعَلُهَا فِی بُنْدُقَهِ طِینٍ ثُمَّ اطْرَحْهَا فِی مَاءٍ جَارٍ أَوْ فِی بِئْرٍ فَإِنَّهُ سُبْحَانَهُ یُفَرِّجُ عَنْکَ وَ مَثِّلْ حَوْلَ الْوَرَقَهِ هَذَا الْمِثَالَ وَ هُوَ:  (همان)؛ امام صادق7 فرمودند: بعد از نوشتن بسمله و دعا در ورقی سفید، آن را تا زده و در میان گل نهاده و به آب جاری یا چاه بینداز و خدای متعال مشکلت را برطرف خواهد کرد. در حاشیه کاغذ نیز شکل را بکش. ه‍ ) وَ مِنْهَا قِصَّهٌ مَرْوِیَّهٌ عَنِ الْهَادِی7: تَکْتُبُ لَیْلًا فِی ثَلَاثَهِ رِقَاعٍ وَ تُخْفِی فِی ثَلَاثَهِ أَمَاکِنَ: دعا (همان: 404)؛ از امام هادی7 روایت شده است که فرمودند: شبانه سه نامه نوشته و آن‌ها را در سه مکان مختلف دفن کن.» علامه مجلسی این دستور را در جواب نامه‌ای دانسته‌ است که یکی از یاران حضرت هادی7 از زندان فرستاده و از رنج و آزار دشمنان شکایت کرده است (مجلسی، 1403، ج99: 254). و) الکتاب العتیق الغرویّ، یُرْوَى عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیِّ قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ مَوْلَایَ أَبِی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْعَسْکَرِیِّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ إِذْ وَرَدَتْ إِلَیْهِ رُقْعَهٌ مِنَ الْحَبْسِ مِنْ بَعْضِ مَوَالِیهِ یَذْکُرُ فِیهَا ثِقْلَ الْحَدِیدِ وَ سُوءَ الْحَالِ وَ تَحَامُلَ السُّلْطَانِ وَ کَتَبَ إِلَیْهِ یَا عَبْدَ اللَّهِ… فَعَلَیْکَ بِالصَّبْرِ وَ اکْتُبْ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ رُقْعَهً وَ أَنْفِذْهَا إِلَى مَشْهَدِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ ارْفَعْهَا عِنْدَهُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ادْفَعْهَا حَیْثُ لَا یَرَاکَ أَحَدٌ وَ اکْتُبْ فِی الرُّقْعَهِ – دعا (همان، ج99: 239)؛ عبدالله بن جعفر حمیری می‌گوید: نزد امام حسن عسکری7 بودم که نامه‌ای از طرف یکی از شیعیان محبوس به دست ایشان رسید. این فرد از سنگینی زنجیر‌ها و سختی زندان شکوه نموده بود. امام7 در پاسخ او چنین نوشت: ای بنده خدا !… صبور باش و خطاب به خدای متعال، نامه‌ای بنویس و آن را به صورت مخفیانه و دور از چشم دیگران در ضریح امام حسین7 قرار بده و در نامه این چنین بنویس: دعا. نکته از عبارت کتاب مفتاح الجنان که در پایان کتاب زاد المعاد علامه مجلسی چاپ گردیده است، روایتی از حضرت مهدی7 در مورد عریضه وجود دارد که متن آن چنین است: وَ فِی کِتَابِ أَنِیسِ‏ الصَّالِحِینَ‏[5] وَ بَعْدَ ذِکْرِ هَذِهِ الْعَرِیضَهِ لِصَاحِبِ الْعَصْرِ4، أَنَّهُ عَنْ صَاحِبِ الْأَمْرِ4 مَذْکُورٌ فِی بَعْضِ النُّسَخِ أَنْ یَکْتَبُ عَرِیضَهً أُخْرَى لِلْحَقِّ سُبْحَانَهُ وَ یُعَطِّرُهَا وَ یَشُدُّهَا بِحَبْلٍ بِإِحْکَامٍ، وَ یَضَعُهَا وَسَطَ عَرِیضَهِ صَاحِبِ الْأَمْرِ عَلَیْهِ السَّلَامُ وَ یُغَطِّیهَا بِالطِّینِ الطَّاهِرِ وَ یُلْقِیهَا فِی الْمَاءِ الْجَارِی وَ هِیَ: …؛ الخ (ناشناس، 1423: 580).[6] اما پس از مراجعه به نسخه‌ای ازکتاب انیس الصالحین، این معنا برداشت نشده و نویسنده کتاب مذکور، تنها به این مطلب پرداخته است که برای عریضه نویسی می‌توان به این روش و عبارت‌ها تمسک جست.[7] لذا این عبارت را نمی توان جزء روایات محسوب کرد. بررسی روایات الف) منابع و سند ضعف هایی مانند عدم نقل این روایات در منابع کهن و معتبر شیعه، به گونه‌ای که قدیمی ترین نقل متعلق به اربلی (692 هـ. ق‏) بوده و عموم نقل های دیگر از کفعمی (905 هـ. ق‏) می‌باشد و نیز عدم سند متصل به معصوم7؛ اعتبار آن‌ها را از بین می‌برد و نمی توان به این روایات تمسک نمود و سخنی را به شرع نسبت داد. افزون بر اشکالات مذکور، علامه مجلسی دو روایت را از کتابی با عنوان (عتیق غروی) ذکر کرده است که این کتاب از منابع تازه یافت ایشان بوده و امروز نیز در اختیار ما قرار ندارد. همچنین از نویسنده و اعتبار این نسخه اطلاعی نداشته و منابع اخذ مطلب در این کتاب را نمی شناسیم. ب) دلالت روایات فارغ از متن دعاهایی که در روایات مذکور اشاره شده است، محتوای روایت‌ها به نکات زیر اشاره کرده‌اند: 1٫نوشتن عریضه در زمان مشکلات مهم، طلب وسعت رزق، سهل شدن زندگی و آزادی از زندان می‌باشد؛ 2٫دعایی از طرف معصوم آموزش داده شده است که آن را در رقعه بنویسند؛ 3٫آنچه میان تمامی روایات مشترک است، اصل رقعه نویسی است و در دیگر شرایط اختلاف داشته ودر صورت عمل به تمام شرایط، این‌گونه باید صورت پذیرد: در روز پنج شنبه روزه گرفته شود، روز جمعه دو نامه یکی خطاب به خدای متعال و دیگری خطاب به امام مهدی4 نوشته شود؛ سپس آن‌ها را معطر کرده و نامه خطاب به خدای متعال را درون نامه امام قرار داده و در زمان طلوع خورشید و پس از قرار دادن هردو نامه در گل، مخفیانه وارد برکه یا نهر آب شده و رو به قبله بایستد. آن‌گاه پس از خواندن دعاو توسل، رقعه را در آب بیندازد. اگر چه با توجه به روایت منقول از امام هادی7 باید سه رقعه نوشته شود و شبانه در سه مکان دفن گرددو یا در روایت نقل شده از امام عسکری7، این رقعه در ضریح امام حسین7 انداخته می‌شود. شاید بتوان از سکوت برخی از روایات و قید زدن برخی روایات دیگر، شرایطی الزامی نیز برداشت نمود. با این فرض، قرار گرفتن نامه در ضریح اهل بیت: یا آب (چه جاری، مانند نهر و چه ثابت، مانند چاه)، باید به صورت مخفیانه و دور از چشم دیگران صورت پذیرد و ارسال علنی نامه خلاف دستور روایات است. 1٫1٫2٫ گزارش های تاریخی الف) تنوخی (384 هـ. ق) [8] از کتاب الوزراء، محمد بن عبدوس (331 هـ. ق)، داستانی را نقل می‌کند که بنابر آن، ابو ایوب احمد بن شجاع به واسطه نوشتن رقعه‌ای خطاب به خدای متعال و قرار دادن آن در محراب نمازش، از ظلم عبدالله بن محمد بن یزداد نجات می‌یابد (تنوخی، 1978، ج1: 237). ب) تنوخی مشاهده عینی خود را در امر عریضه نویسی خطاب به امام معصوم7 گزارشی دیگر ذکر کرده و می‌گوید: محمد محمد بن العباس فسانجس، از افراد ظالمی بود که به زور اموال تنوخی و ابو نصر محمد بن محمد واسطی را از آن‌ها گرفته است که پس از شکایت نیز اموال آن‌ها پس داده نمی شود. محمد بن محمد واسطی نامه‌ای خطاب به امام کاظم7 نوشته و پس از توسل به دیگر ائمه:، آن را به ضریح آویزان می‌کند. تنوخی می‌گوید: مدتی بعد به زیارت موسی بن جعفر8 رفتم؛ هنگام خواندن نماز، عریضه واسطی را دیدم. این مطلب مرا به خنده انداخت ؛چرا که معتقد بودم او برای مردی که از دنیا رفته، نامه نگاری کرده است؛ اما پس از مدتی، به واسطه همان رقعه اموالش را به او برگرداندند. تنوخی در پایان چنین می‌گوید: و صح لأبی النصر، بقصته ما لم یصح لی، و کانت محنته و محنتی واحد، ففاز هو بتعجیل الفرج بها، من حیث لم یغلب علی ظنی أن أطلب الفرج منه (تنوخی، 1978، ج1: 239)؛ مشکل ابونصر واسطی به واسطه آن عریضه حل شد و مشکل من باقی ماند؛ با این‌که رنج ما یکی بود. او نجات یافت، از راهی که گمان نمی کردم، نجاتی در آن باشد. ج ) تنوخی گزارشی دیگر از عریضه نویسی ابا القاسم السعدی بیان می‌کند که برای طلب حاجتی، عریضه نوشته و آن را در ضریح امام حسین7 قرار می‌دهد (همان، ج2: 289). د) گزارش دیگر تنوخی از عریضه نویسی احمد بن کشمرد می‌باشد (صدوق، 1395، ج2: 495) که پس از دستگیری اش توسط قرامطه، با توسل به امیر المومنین7 و آموزش دیدن عریضه نویسی از ایشان در خواب، نجات می‌یابد. او این نکته را چنین نقل کرده است: فلما کان فی اللیل رأیت فی منامی کأن قائلا یقول لی: اکتب فی رقعه: بسم الله الرحمن الرحیم من العبد الذلیل الی المولی الجلیل، مسنی الضر و الخوف و أنت أرحم الراحمین فبحق محمد و آل محمد، اکشف همی و حزنی و فرج عنی. واطرح هذه الرقعه فی هذا النهر و أومأ إلی ساقیه کانت تجری هناک فی المطبخ. فانتبهت من نومی و کتبت الرقعه و طرحتها فی الساقیه…؛ الخ (تنوخی، 1978، ج2: 304)؛ در خواب شبانه دیدم که فردی می‌گوید: نامه‌ای بدین صورت بنویس: دعا؛ و آن را در نهر آب بینداز و به آبراهی گوشه مطبخ اشاره نمود. از خواب برخاسته و رقعه را نوشتم و در آن آبراه انداختم. این گزارش را، صهرشتی در (قبس المصباح) [9] به تفصیل نقل کرده و به واسطه محمد بن حسین صقال، از ابو المفضل شیبانی چنین شنیده است که ابوالعباس کشمردی در پاسخ به درخواست ابو علی محمد بن همام کاتب، واقعه را چنین نقل می‌کند: وَ قَدْ فَرَغْتُ مِنَ الصَّلَاهِ وَ أَنَا أَسْتَغِیثُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى وَ أَتَوَسَّلُ إِلَیْهِ بِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ إِذْ نَعَسْتُ فَحَمَلَنِی النَّوْمُ فَرَأَیْتُ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ 7 فِی مَنَامِی ذَلِکَ فَقَالَ یَا ابْنَ کُشْمَرْدَ قُلْتُ لَبَّیْکَ یَا مَوْلَایَ فَقَالَ مَا لِی أَرَاکَ عَلَى هَذَا الْحَالِ… اکْتُبْ‏ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ – دعا – وَ اجْعَلِ الرُّقْعَهَ فِی کُتْلَهِ طِینٍ وَ اقْرَأْ سُورَهَ یس وَ ارْمِ بِهَا فِی الْبَحْرِ فَقُلْتُ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ إِنَّ الْبَحْرَ بَعِیدٌ مِنِّی وَ أَنَا مَحْبُوسٌ مَمْنُوعٌ مِنَ التَّصَرُّفِ فِیمَا أَلْتَمِسُ فَقَالَ ارْمِ بِهَا فِی الْبِئْرِ أَوْ فِیمَا دَنَا مِنْکَ مِنْ مَنَابِعِ الْمَاءِ… (مجلسی، 1403، ج91: 24)؛ از نماز حاجت فارغ شده و با توسل به امیر المومنین7 به درگاه خدای متعال تضرع کردم. خواب مرا فرا گرفت و در خواب حضرت علی7 را دیدم که فرمود: پسر کشمرد! چرا ناراحتی و در این حال دیده می‌شوی؟ [در پاسخ به درخواست و بیان حاجتم فرمود:] در نامه‌ای پس از بسم الله الرحمن الرحیم این دعا را بنویس: دعا؛ سپس نامه را در گل بگذار و سوره یس را بخوان و آن را در آب بینداز. عرض کردم یا امیر المومنین! دریا از من دور است و من به واسطه زندانی بودن نمی توانم نامه را در دریا بیندازم. فرمودند: آن را در چاه و یا هر آبراهی که یافتی، بینداز. این گزارش را ابوالمفضل شیبانی در مجلس داود بن حمدان، در سال (322 هـ. ق) نقل و سعید بن بندقی نقل او را تایید کرده است (همان). صهرشتی در انتهای نقل خود می‌گوید: فَهَذِهِ الرُّقْعَهُ مَعْرُوفَهٌ بَیْنَ أَصْحَابِنَا یَعْمَلُونَ بِهَا وَ یُعَوِّلُونَ عَلَیْهَا فِی الْأُمُورِ الْعَظِیمَهِ وَ الشَّدَائِدِ وَ الرُّوَاهُ فِیهَا مُخْتَلِفَهٌ لَکِنِّی أَوْرَدْتُ مَا هُوَ سَمَاعِی بِبَغْدَادَ (همان )؛ این نامه در میان شیعیان معروف بوده و در امور مهم و مشکلات بدان تمسک می‌کنند. راویان این قصه نیز متعدد بودند که من تنها آنچه را به طور مستقیم در بغداد شنیدم؛ نقل کردم. همچنین این فرد، که خود از شاگردان شیخ طوسی بوده است، گزارشی دیگر از این واقعه را به شیخ طوسی نسبت داده و می‌گوید:  وَ قَدْ ذَکَرَ شَیْخُنَا الْمُوَفِّقُ أَبُو جَعْفَرٍ الطُّوسِیُّ رَحِمَهُ اللَّهُ فِی کِتَابِ الْمِصْبَاحِ [10]وَ مُخْتَصَرِ الْمِصْبَاحِ[11] أَیْضاً أَنَّهَا تُکْتَبُ وَ تُطْوَى ثُمَّ تُکْتَبُ رُقْعَهٌ أُخْرَى إِلَى صَاحِبِ الزَّمَانِ 4 وَ تُجْعَلُ الرُّقْعَهُ الْکِشْمَرْدِیَّهُ فِی طَیِّ رُقْعَهِ الْإِمَامِ 7 وَ تُجْعَلُ فِی الطِّینِ وَ تُرْمَى فِی الْبَحْرِ أَوِ الْبِئْرِ: دعا (همان، ج 91: 28)؛ شیخ موفق ما، ابو جعفر طوسی در کتاب مصباح و مختصر مصباح نیز چنین گفته است: علاوه بر عریضه کشمردیه، نامه‌ای دیگر خطاب به امام مهدی4 بنویس و نامه برای خدای متعال را در نامه امام7 قرار بده؛ سپس آن‌ها را در گل گذاشته و در آب انداز. این گزارش را در هیچ یک از کتاب‌های شیخ طوسی و حتی کتاب (مصباح المتهجد) نیافتیم و چه بسا با توجه به این‌که این کتاب تلخیصی از (مصباح المتهجد) شیخ طوسی می‌باشد ( آقابزرگ طهرانی، 1403، ج17: 30)؛ نسخه‌ای غیر از نسخه موجود از این کتاب در اختیار صهرشتی بوده و یا این‌که اضافاتی که توسط دیگر نساخ وارد شده؛ او را به اشتباه انداخته است. ه‍) میان شیخ مفید و سید مرتضی مباحثه‌ای صورت گرفته و در یک مسئله علمی با یکدیگر اختلاف پیدا می‌کنند. این دو برای حل مشکل، به حضرت علی7 متوسل شده و در خواب یا در قالب پاسخ مکتوبی به نامه آن‌ها، جواب سوال ارائه می‌شود (نوری، 1429، ج2: 128). محدث نوری این گزارش را مستند ندانسته و تنها منبع ذکر آن را مقابس شیخ اسدالله کاظمی می‌داند ( همان). اولین منبعی که برای نقل این گزارش یافتیم، وحید بهبهانی می‌باشد (وحید بهبهانی، 1424، ج1: 51). پس از ایشان، شاگردش، شیخ اسدالله کاظمی نقل کرده است (کاظمی، بی‌تا: 6). وحید بهبهانی به این‌که پیام حضرت علی7، در قالب پاسخ به عریضه بوده است، اشاره‌ای ندارد و کاظمی نیز برداشت خود را مبتنی بر این نکته مطرح می‌کند که آیا این پاسخ در خواب بوده است یا در بیداری؛ نه این‌که به صورت قطع از کسی شنیده و یا دیده و در مقام بیان گزارش باشد. در مجموع، این گزارش بدون سند بوده و محتوای آن بر اثبات عریضه نویسی در دوران غیبت کبرا دلالتی ندارد. و) سید بن طاووس; مى‌گوید: رشید ابوالعباس بن میمون واسطى، قضیه‌اى در مسیر سامرا براى من نقل کرد و گفت: زمانى جدّ من، شیخ ورام بن ابى فراس به خاطر ناراحتى که از مغازى پیدا کرده بود، از حله به کاظمین رفت و روزى که من به قصد زیارت سامرا حرکت کردم و در کاظمین ایشان را دیدم، هوا بسیار سرد بود و من مقصد خود رابراى شیخ گفتم. ایشان فرمود: مى خواهم رقعه اى بفرستم که آن را همراه خود داشته باشى. وقتى به سرداب مقدس رسیدى و وارد آن جا شدى، آخرین نفرى باش که خارج مى شود. همان وقت نامه را درسرداب بگذار و بیرون بیا. صبح به آن جا برو؛ اگر رقعه را در جاى خود ندیدى، به احدى چیزى نگو! ابوالعباس واسطى مى گوید: من این دستورات را انجام دادم؛ صبح نیز رقعه را نیافتم و به طرف منزل برگشتم. شیخ، پـیش از رسیدن من با میل خود به حله برگشته بود. بعدا در موسم زیارت او را در حله ملاقات کردم و فرمود: آن حاجت را به من مرحمت کردند. سپس ابوالعباس گفت: این حدیث را بعد از فوت شیخ تا به حال به احدى نگفته بودم (مجلسی، 1403، ج52: 54؛ نهاوندی، 1386، ج6: 761). علامه مجلسی این مطلب را از فرج المهموم سید بن طاوس نقل می‌کند؛ اما این مطلب در کتاب مذکور و دیگر کتاب‌های سید یافت نشد و منبع سخن علامه مجلسی و دیگر افرادی که از ایشان پیروی کرده‌اند؛ مشخص نیست. ز) محدث نوری داستان عریضه نویسی سید محمد را ذکر کرده و این فرد در هنگام عریضه نویسی به آنچه از اهل بیت: وارد شده، عمل کرده است (نوری، 1386، ج2: 497). ح) شاید مهم‌ترین این گزارش‌ها، داستان عریضه نویسی آیت الله گلپایگانی; باشد که ایشان دو بار به این امر اقدام کرده‌اند[12] (قاضی زاهدی، 1379، ج2: 136). بررسی گزارش های تاریخی آنچه از مجموع حکایت‌ها به دست می‌آید، عریضه‌نویسی در میان تعدادی از شیعیان است. صاحب مکیال المکارم نیز این نوع توسل و پاسخگویی امام مهدی4 را از جمله معجزات حضرت شمارش نموده و آن را مجرب می‌داند (موسوی اصفهانی، 1381، ج2: 85). صاحب کتاب التحفه الرضویه نیز به عریضه نویسی علامه امینی اشاره‌ای داشته و بیان علامه امینی در مورد مجرب بودن این امر را تذکر می‌دهد (مجتهدی سیستانی، 1390: 447). اما این گزارش‌ها را نمی توان به عنوان سیره متشرعه تلقی و از آن‌ها به عنوان دلیل استفاده کرد. سیره متشرعه نیز پس از عمل عموم مسلمانان یا شیعیان، مطرح شده و بر دو گونه است: سیره‏اى که مى‏دانیم در عصر معصوم7 جریان داشته، به گونه‏اى که معصوم7 نیز بدان عمل یا آن را تقریر کرده است، و سیره‏اى که جریان آن در زمان معصوم7 احراز نشده یا عدم جریان آن احراز شده است که در فرض اول حجت بوده و در فرض دوم حجیت نداشته و دلیل محسوب نمی گردد (صدر، 1418، ج1: 286؛ مظفر، 1375، ج2: 374). موضوع مورد بحث ما نیز خصوصیات ذکر شده شامل عمل عموم متشرعه و اتصال به دوران معصوم را ندارد. لذا استدلال به سیره جهت اعتبار عریضه نویسی و عملی مورد استناد به شرع، امکان پذیر نمی باشد. 1٫1٫3٫ دستورات برخی از کتاب‌های دعا در این قسمت به گزارش هایی دست یافته ایم که تجربه فردی نبوده و از معصوم نیز نقلی صورت نگرفته است؛ لکن منابع دعایی این عمل را راهی برای حل مشکل بیان کرده‌اند. الف) محدث نوری ادعا کرده است که نسخه‌ای از نامه نویسی به امام عصر 4 نقل شده که حتی در کتاب بحار الانوار بدان اشاره نگردیده و بسیار کم استنساخ شده و سپس آن را بدین صورت نقل کرده است: فاضل متبحر، محمّد بن محمّد الطیب، از علماى دولت صفویه در کتاب انیس العابدین نقل کرده از کتاب سعادات به این عبارت: دعا و سپس آورده است که این را در گِل پاکى بگذار و در آب جارى یا چاهى بینداز. ( نوری، 1386، ج2: 495). ب) کفعمی دعایی را ذکر می‌کند که باید آن را در نامه‌ای نوشت و پس از پیچاندنش در گل و معطر نمودن آن، در ضریح یکی از اهل بیت : یا در آب انداخت. همچنین بیان می‌کند که قبل از انداختن این نامه، یکی از نواب اربعه را صدا زنید و او را واسطه قرار دهید. (کفعمی، 1405: 405؛ مجلسی، 1403، ج91:30 ). ج). الکتاب العتیق الغرویّ‏: نُسْخَهُ رُقْعَهٍ تُکْتَبُ وَ یُوَجَّهُ بِهَا إِلَى مَشْهَدِ مَوْلَانَا أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ أَفْضَلُ السَّلَامِ: دعا ( مجلسی، 1403، ج99: 237). د) دعایی دیگر در کتاب عتیق غروی نقل شده است مبنی بر این‌که فرد دارای حاجت، بعد از نماز شب آن را بخواند و همراه آن رقعه‌ای بنویسد. بعد از نماز و دعای مجدد، رقعه را با دست راست بالا گرفته و دست چپ را بر کمر بگذارد و به همین نحو تضرع خود را ادامه دهد و در نهایت، نامه خود را در آب جاری اندازد ( همان: 241). ه‍) در کتاب مکارم الاخلاق توصیه شده است بر رقعه‏اى که حاجتت را برآن می‌نویسی، این دعا را چنان بنویس که هیچ سطر آن از حروف این دعا خالى نباشد: (محمّدو على و الخضر، ابو تراب‏ و…) در این دعا، نام ائمه : را تا امام مهدی 4 بنویس و از خدای متعال روا شدن حاجت خود را مسئلت کن ( طبرسی، 1412: 342).   پی نوشت: [4]. علامه مجلسی در مورد این کتاب چنین می گوید: «و الکتاب العتیق الذی وجدناه فی الغری صلوات الله على مشرفه تألیف بعض قدماء المحدثین فی الدعوات و سمیناه بالکتاب الغروی‏». [5].این کتاب از تالیفات سید أمیر معز الدین محمد بن أبی الحسن موسوی و به زبان فارسی می باشد (الذریعه، ج2: ص459). [6]. آقا بزرگ طهرانی معتقد است نویسنده کتاب مفتاح الجنان مجهول بوده و برخی از مطالب آن غیر مستند و برخی دیگر قطعا بدون دلیل می باشد.محدث نوری نیز این کتاب را نقد کرده است(الذریعه، ج21: 324). [7].نسخه خطی این کتاب در سایت دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی قابل دسترسی است؛ به آدرس : http://manuscript.um.ac.ir/moreinfo-1782-pg-145.html [8]. ابوعلی مُحَسِّن بن علی بن محمدبن ابی الفهم، محدّث و ادیب و شاعر. وی در (327 هـ. ق) در بصره به دنیا آمد. به سال (346 هـ. ق)در ضرابخانه ای در شهر اهواز (سوق الاهواز) به کار وارسی مسکوکات اشتغال داشت. در سال (349 هـ. ق) ابوسائب عُتبه بن عبیداللّه (قاضی القضاه همدان، متوفای 350 هـ. ق) و سپس مطیع للّه، او را به منصب قضا در برخی شهرهای خوزستان گماردند. این توجه درباریان؛ به ویژه عضدالدوله دیلمی (متوفای 372 هـ. ق)، تا (371هـ. ق) ادامه داشت و پس از آن تنوخی در خانه تحت نظر بود و در شرایط سختی زندگی می کرد. او نیز همچون پدرش به اعتزال گرایش داشت که در کتابش نَشوارُ المُحاضره، مشهود است. نقل او مورد تأیید بود. وی در (384 هـ. ق) در بغداد درگذشت. یکی از کتاب‌های او، الفرج بعدالشدّه است که وی تألیف آن را در (373 هـ. ق) آغاز کرد. (الأعلام، ج‏5: 288؛ دانشنامه جهان اسلام، ج8 : 337 و دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج16: 250). [9] «الصهرشتى» نام او، نظام الدین أبو الحسن سلیمان بن الحسن الصهرشتیّ‏ است. ایشان را از بزرگان شیعه و شاگرد شیخ طوسی و سید مرتضی دانسته اند (بحار الأنوار، المدخل: 193و الذریعه، ج2: 118و ج17: 30). [10].مراد مصباح المتهجد موجود می باشد که مصباح کبیر نیز گفته شده است. [11].شیخ طوسی تلخیصی از روی مصباح المتهجد داشته که به مصباح صغیر شناخته می شده است. [12]. برای مطالعه وقایع بیش‌تر در زمان معاصر (ر.ک: همان، ج1: 238 -229؛ نوری، 1386،ج2: 492؛ نهاوندی، 1386،ج6: 795).   منابع 1.       ابن منظور، محمد بن مکرم (1414ق). لسان العرب، سوم، بیروت، دار صادر. 2.       اربلى، على بن عیسى‏ (1381ق). کشف الغمه فی معرفه الائمه، اول، تبریز، بنی هاشمی. 3.       انصاری، مرتضی (1414ق). رسائل فقهیه، اول، قم، مجمع الفکر الاسلامی. 4.       تنوخى، محسن بن على (1978م). الفرج بعد الشده:، بیروت، دار صادر. 5.       جمعی از نویسندگان زیر نظر سید مصطفی میر سلیم (1386ش). دانشنامه جهان اسلام، سوم، تهران، بنیاد دایره المعارف اسلامی. 6.       جمعی از نویسندگان زیر نظر کاظم موسوی بروجردی (1385ش). دائره المعارف بزرگ اسلامی، دوم، تهران، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی. 7.       جوادی آملی، عبدالله (1388ش). تسنیم، هشتم، قم، اسراء. 8.       حرّ عاملى، محمد بن حسن (بی‌تا). امل الآمل، محقق: سید احمد حسینی، بی نا. 9.       خان محمدی، کریم و انواری، محمدرضا (1391ش). چاه عریضه جمکران از خرافه تا واقعیت” فصلنامه علمی پژوهشی شیعه شناسی، موسسه شیعه شناسی، شماره سی ‌و هفتم، سال10٫ 10.   خمینی، روح الله (1415ق). انوار الهدایه فی التعلیقه علی الکفایه، دوم، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی. 11.   الزرکلى، خیر الدین (1989م). الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، هشتم، بیروت، دار العلم للملایین. 12.   سبحانی، جعفر (1415ق). الرسائل الاربع، اول، قم، موسسه امام صادق7٫ 13.   سبزواری، عبدالاعلی (بی‌تا). تهذیب الاصول، دوم، قم، المنار. 14.   صدر، محمد باقر (1418ق). دروس فی علم الاصول، پنجم، قم، نشر اسلامی. 15.   صدوق، محمد بن علی بن بابویه (1385ش). علل الشرایع، اول، قم، چاپ داوری. 16.   طباطبایی، محمد حسین (1417ق). المیزان فی تفسیر القرآن، پنجم، قم، انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسین حوزه علمیه قم. 17.   طبرسی، حسن بن فضل (1412ق). مکارم الاخلاق، چهارم، قم، شریف رضی. 18.   طریحی، فخر الدین بن محمد (1375ش). مجمع البحرین، سوم، تهران، مرتضوی. 19.   طهرانی، آقا بزرگ، (1403ق). الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج26، سوم، بیروت، دارالأضواء. 20.   قاضی زاهدی، احمد (1379ش). شیفتگان حضرت مهدی7، هفتم، قم، حاذق. 21.   قرائتی، محسن (1379ش). تفسیر نور، پنجم، قم، در راه حق. 22.   کاظمی تستری، اسدالله (بی‌تا). مقابس الأنوار و نفائس الأسرار فی أحکام النبی المختار و عترته الأطهار‌، اول، قم، موسسه آل البیت:. 23.   کریمی قمی، حسین (1380ش). آیینه اسرار، سوم، قم، انتشارات جمکران. 24.   کلباسی، محمد (بی‌تا). رسائل، اول، قم، بی‌نا. 25.   کفعمى، ابراهیم بن على عاملى‏ (1405ق). المصباح، دوم، قم، دارالرضی. 26.   کلینی، محمد بن یعقوب (1407ق). الکافی، علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، ج8، چهارم، تهران، دارالکتب الإسلامیه. 27.   مجتهدی سیستانی، سید مرتضی (1390ش). صحیفه مهدیه، ترجمه:موسسه اسلامی ترجمه، چهاردهم، قم، الماس. 28.   مجلسی، محمد باقر (1403ق). بحارالانوار، ج111، دوم، بیروت، داراحیاء التراث العربی. 29.   مصطفوى، حسن‏ (1368ش). التحقیق فی کلمات القرآن الکریم‏، اول، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی‏. 30.   مظفر، محمد رضا (1375ش). اصول الفقه، اول، قم، اسماعیلیان. 31.   مکارم شیرازی، ناصر و جمعی از نویسندگان (1374ش). تفسیر نمونه، اول، قم، دارالمتب الاسلامیه. 32.   موسوی اصفهانی، سید محمد تقی (1381ش). مکیال المکارم، مترجم: سید مهدی حائری، اول، قم، ایران نگین. 33.   ناشناس، مفتاح الجنان (حاشیه زاد المعاد علامه مجلسی )، (1423ق). اول، بیروت، اعلمی. 34.   نجاشی، احمد بن علی (1418ق). رجال، قم، ششم، قم، نشر اسلامی. 35.   نجوم امت، فصلنامه نور علم، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ش18، آبان 1365٫ 36.   نراقی، احمد (1375ش). عوائد الایام فی بیان قواعد الاحکام، اول، قم، دفتر تبلیغات اسلامی. 37.   نوری (1429ق). دارالسلام فیما یتعلق بالرویا و المنام، اول، بیروت، موسسه التاریخ العربی. 38.   نوری، میرزا حسین (1386ش). نجم الثاقب، دوم، قم، مسجد مقدس جمکران. 39.   نهاوندی، علی اکبر (1386ش). العبقری الحسان، اول، قم، مسجد جمکران. 40.   وحید بهبهانی، محمد باقر (1424ق). مصابیح الانظار، اول، قم، مؤسسه العلامه المجدد الوحید البهبهانی‌. 41.   jmcu.ir 42.   manuscript.um.ac.ir 43.   qudsonline.ir 44.   qudsonline.ir 45.   ravangah.com‎ 46.   salamatnews.com 47.   www.khabaronline.ir   محمد شهبازیان: دانش آموخته سطح 3 مرکز تخصصی مهدویت                             محمد امین بالادستیان: دانش آموخته سطح 3 مرکز تخصصی مهدویت         روح الله شاکری زواردهی: استادیار گروه شیعه شناسی دانشگاه تهران – پردیس فارابی مجله انتظار موعود شماره 42 ادامه دارد/

95/02/26 :: 05:14





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 120]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن