محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846045679
دکترین مهدویت و کارکرد آن از منظر انسانشناسى و جامعه شناسى - بخش دوم و پایانی کارکرد دکترین مهدویت از جنبه جامعه شناسی
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: دکترین مهدویت و کارکرد آن از منظر انسانشناسى و جامعه شناسى - بخش دوم و پایانی
کارکرد دکترین مهدویت از جنبه جامعه شناسی
بنا بر دکترین مهدویت با آمدن امام مهدی(عج) آنچنان عدالت و آزادی گسترده میشود که انسانها ابتدا از هواهای نفسانی و قید و بندهای درونی خود رها میشوند و سپس این آزادیِ انسانشناسانه در عرصه اجتماعی خود را مینمایاند.
2- کارکرد دکترین مهدویت از جنبه جامعه شناسی با نگاهی اندک به منابع روایی و مجموعه احادیثی که در باره عصر ظهور و جامعه مهدوی بیان شده، استنباط میگردد که یکی از اهداف و آرمانهای تشکیل حکومت جهانی امام مهدی(ع)، تحقق جامعهای عادلانه، انسانی، دینی و مبتنی بر پایههای استوار اجتماعی است. بخشی از عوامل و شرایط تحقّق زمینههای انسان سازی، مبتنی بر شرایط اجتماعی است، به گونهای که اگر جامعه برخوردار از آن شرایط لازم نباشد، انسانها نمیتوانند به شکوفایی برسند. از اینرو اگر هم هدف حکومت مهدوی انسان شناسانه باشد، باز ناگزیریم تا به تصحیح و سالم سازی اجتماعی کمک کنیم. منظور از تصحیح اجتماع، تصحیح همه پایههایی است که به گونهای در حیات جمعی انسانها مدخلیت دارد. امروزه فیلسوفان سیاسی معتقدند هر حکومتی باید بتواند ارمغان آور امنیت، عدالت، اقتصاد سالم، آزادی، حقوق انسانی، بهداشت و امثال آن باشد و انتظار توده مردم و شهروندان در هر جامعهای از حاکمان ـ چه دینی و چه غیر دینی ـ این است که بتوانند شرایط زندگی جمعی و همزیستی مسالمت آمیز را فراهم سازند. همزیستی مسالمت آمیز میان انسانها دو صورت دارد: یکی همزیستی مسالمتآمیز میان انسانهای یک جامعه یا کشور. دیگری همزیستی مسالمتآمیز میان جوامع و ملل متفاوت. پارهای از حکومتها توانستهاند همزیستی مسالمت آمیز و عدالت اجتماعی را در یک جامعه متحقق سازند و امنیت، عدالت، بهداشت، آزادی و امثال آن را در جامعه خود در حد نسبی رشد دهند، امّا همزیستی مسالمت آمیز در میان جوامع و کشورهای متفاوت و در کل جهان هیچگاه حتّی در تاریخ ادیان هم به صورت کامل تحقق نیافته است. زیرا امروزه میبینیم گاه رشد و توسعه یک جامعه و تحقّق زندگی مطلوب در آن به قیمت استثمار و غارتگری منابع ملی دیگر جوامع، قتل و غارت و انهدام یک یا چند کشور دیگر صورت میپذیرد و در طول تاریخ کمتر دیده شده است که رشد یک کشور بدون روحیه ظلم طلبی صورت پذیرد. امروزه اگر هم در یک نگاه سطحی سخن بعضی از فیلسوفان اجتماعی مبنی بر تحقق پارهای از جوامع ایدهآل را بپذیریم و معتقد شویم که مفاهیمی همچون آزادی، عدالت، اقتصاد، حقوق بشر و امثال آن در یک یا چند کشور تحقّق یافتهاند، امّا باز با قبول این سخن میتوان گفت، همچنان غالب کشورهای جهان دچار ظلم و بیعدالتی و نبودِ جامعه مناسب برای زندگی هستند. امروزه همه بر این امر توافق دارند که در اوج مدرنیته، ظلم و ستم انسانی و تعامل خصمانه در روابط بینالملل وجود دارد و با وجود شکوفایی در تکنولوژی، صنعت و اقتصاد، از میزان ستمهای بینالمللی کاسته نشده است و روز به روز به تعداد کشورهایی که در زیر خط فقر هستند، افزوده میشود. مردم از اضطرابهای حاصل از مرگ، فقر، بیکاری و آینده تاریک و مبهم رنج میبرند و در این راستا، انسان مدرن نسبت به انسان سنّتی به جهت مدرن شدن وسایل کشتار جمعی و رشد تکنولوژی دچار اضطراب بیشتری است. در یک نگاه منصفانه باید گفت که نمیتوان از کارکردها، آثار و خدمات علوم تجربی، خردورزی، صنعت و تکنولوژی چشم پوشی نمود و تأثیر آنها را در زندگی انسان نادیده گرفت. بی تردید تکنولوژی توانسته مقدار زیادی از مشکلات انسان مدرن را در زندگی جمعی حل کند به طوری که با نبود این دستاوردها، زندگی جمعی انسانها امکانپذیر نیست. امّا از طرف دیگر نباید فراموش کنیم که تکنولوژی و صنعت علاوه بر جنبههای زیست شناختی، دارای آسیبها و آثار مخرّب و کاستیهایی هم بوده است و این آسیبها، مشکلاتی را برای انسان مدرن در پی داشته است. به رغم اینکه روزگاری در ابتدای رنسانس، افرادی چون فرانسیس بیکن ادعا می نمودند که انسان با علوم تجربی میتواند بر طبیعت سیطره پیدا کند ، امروزه اندیشمندان با این پارادوکس مواجه هستند که: چرا با رشد علوم تجربی (sciences) و خردگرایی (Rationality) هنوز مدرنیته و تکنولوژی نتوانسته جهان را به رفاه و عدالت جهانی برساند و هر روز به شمار کشورهاییکه زیرخط فقر هستند، افزودهمیشود و همچنان انسانمعاصر در ناآرامی بهسر میبرد؟ 1-2. کارکرد اجتماعی دکترین مهدویت پیش از عصر ظهور: علاوه بر فواید و آثار انسانی دکترین مهدویت در عصر غیبت، میتوان برای آن کارکردهای اجتماعی و جمعی نیز برشمرد. مؤمنان در فرهنگ اسلامی این باور غلط را مبنی بر اینکه با افزودن ظلم و ستم در امر ظهور منجی تسریع میشود، نمیپذیرند؛ بلکه در روایات اسلامی توصیه شده است که مؤمنان برای تعجیل و سرعتبخشی به ظهور امام عصر(عج) بکوشند تا جامعه و محیط زندگی خود را آماده و مهیّای ظهور سازند. یکی از جنبههای آمادهسازی ظهور مهدوی، ایجاد خواست و نیاز به امام معصوم در جامعه میباشد و اینکه باید فکر و اندیشه نیاز به حکومت و دولت مهدوی در میان توده مردم ترویج شود. در واقع مهدی باوری اقتضا میکند که مؤمنان اندیشه و فکر خویش را در جامعه ترویج کنند و ساحت اجتماعی را برای این امر مهم آماده و مهیّا سازند. در روایات بیان شده است که ظهور امام مهدی(عج) برخاسته از مشیت الهی است، اما تسریع یافتن ظهور امام مهدی(عج) مبتنی بر نیاز توده مردم بلکه جهان به یک انسان نجات گر و آسمانی است. تاریخ ادیان گویای این است که بازگشت پارهای از انبیا به میان قومشان ـ پس از غیبت از قوم خویش ـ آنگاه شتاب گرفته که تقاضا و اقبال مردم زیاد شده و مردم پیامبر خویش را از خداوند طلب نموده و از کرده خویش پشیمان گشته بودند، همچنین تعجیل ظهور امام مهدی(عج) نیازمند خواست عمومی مردم است و همانطور که فقدان و از دست دادن امام یا پیامبر به جهت پشت کردن و جفایِ توده مردم است، امری که موجب شد تا حضرت علی(ع) بیست و پنج سال سکوت اختیار کند، بازگشت و ظهور امام هم وابسته به این امر است. امام مهدی(عج) در توقیعی که به شیخ مفید مینویسد به این امر اشاره میکند: اگر شیعیان ما یکپارچه و یکدل به پیمان خود با ما وفا میکردند، هرگز سعادت و توفیق دیدار ما از آنان گرفته نمیشد و به تأخیر نمیافتاد و همانا سعادتمند می گردیدند تا دیداری از روی معرفت و صدق با ما داشته باشند، آنچه که موجب جدا شدن و محرومیت آنان از دیدار ما است، اعمال ناپسندشان است که خبر آن به ما می رسد، اعمالی که مورد رضایت ما نیست. پیش از عصر ظهور، کارکرد دکترین مهدویت در حوزه اجتماعی مبتنی بر خواست و تلاش جمعی مؤمنان است. در عصر غیبت مردم همه اموری را که روزگاری احساس مینمودند برای آنان ارمغان آور آرامش، صلح، هم زیستی، عدالت و آزادی است، تجربه نمودهاند، و دیدهاند که هیچ یک از آنها نتوانسته جهانی بدون آشوب و اضطراب برای آنان بیافریند. انسان پس از رنسانس در طی سیصد سال عناصری را آزموده است که قبل از آن امکان پذیر نبوده است، اموری همچون علمگروی، تکنولوژی، خردگرایی افراطی، سکولاریسم، مدرنیته، سیاستهای اقتصادی (سرمایهداری، سوسیالیسم)، سیاستهای بینالمللی و امثال آن، اما بشر معاصر هنوز از بی عدالتی، سلطه جویی، بحران محیط زیست، ثروت خواهی بیمارگونه، ناآرامی جهانی و استثمار بشری، نسبی گرایی معرفتی، تزلزل در حقانیت اندیشه و دین و امثال آن رنج میبرد. این امر گویای این است که انسان عصر جدید، بدون هویت وحیانی و الوهی نتوانسته بر مشکلات خود چیره شود و بدون دغدغه به حیات جمعی خویش ادامه دهد و نیاز به اندیشه مهدوی و انسانی آسمانی در عصر مدرن که آنان را از این وضعیت نجات دهد، امری محسوس است. برای برون رفت از مشکلات موجود در مدرنیته، و حلّ تعارض میان مدرنیته با سنّت و دین یا به تعبیر جامعتر فرهنگ، اندیشمندان راهکارهای متفاوتی را مطرح نمودهاند، عدهای از اندیشمندان در پاسخ به این معمای عصر جدید، فرا مدرنیسم را مطرح میکنند و معتقدند که هنوز پروژه مدرنیته تکمیل نشده و به سرانجام نرسیده و نواقصی در آن نهفته است که اگر آنها حل شوند و مدرنیته رشد بیشتری کند، این مشکلات هم حل خواهد شد. عدهای دیگر به پسا مدرنیسم روی آوردهاند و عناصر مدرنیته همچون خردگرایی افراطی، علمگروی افراطی، کارکرد و دیگر عناصر آن را نقد زدهاند و به نوعی کثرتگرایی معرفتی و فرهنگی، ارزش دادن به خرده فرهنگها، نسبیت اندیشی و دیگر ویژگیها اهمیت دادهاند. پارهای از اندیشمندان در نسبت میان دین با مدرنیته و دنیای جدید، معتقدند انسان مدرن وفادار به عقلانیت و استدلال، تعبّد گریز، اخلاق گریز و به دنبال رهایی از رنج است و این امور با وفاداری به نظام متافیزیکی ادیان امکان پذیر نیست. بنا به نظر آنان ادیان وفادار به تعبّد و ایمان، وابسته به چارچوبههای تاریخی و جغرافیایی و متکی به نظامهای پیچیده متافیزیکی هستند، به این جهت فهم سنّتی نمیتواند انسان عصر مدرن را که به دنبال رضایت از زندگی، شادی، امید، و کاستن مشکلات خویش است ارضا کند؛ انسانی که به دنبال تکنیک و روشی است که بتواند از رنجها و سختیهای خود بکاهد. آن دینی میتواند رضایت انسان معاصر را جلب کند که بتواند به نیازهای انسان جدید و پرسشهای او بهتر پاسخ دهد. از این رو این دسته از اندیشمندان در حل مشکلات اجتماعی انسان معاصر فهمِ معنوی را جایگزین فهم سنّتی از دین میسازند و به این طریق، میان مدرنیته و دین سازگاری ایجاد میکنند. گاه در پاسخ به مشکلات مدرنیسم و عصر جدید، به سوی الهیات نارئالیسم و آشتی دادن انسان جدید با مفاهیم متافیزیک توسط نوعی معنویت و اخلاق زمینی، رو آوردهاند که بر طبق آن الهیات به مثابه هنر و امری شخصی و خصوصی تلقی میگردد و میتواند برای انسان آرامشآور و لذّت بخش باشد . گاه در این راستا به سوی رویکردهای روان شناسانه همچون یوگا، مدیتیشن و دیگر روشهای تمرکز و امثال آن رفتهاند؛ روشهایی که براساس آن انسانها گمشده خود را در تکنیکهایی میجویند که بتوانند از توهمات ذهنی و روانی آسوده شوند و بر مشکلات و اضطرابات حاصل از مدرنیته فائق آیند. عدهای از اندیشمندان نواندیش در حلِّ تعارض میان مدرنیته با دین و سنّت ترجیح میدهند جانب مدرنیته را بگیرند و آن را به رسمیت بشناسند و با این فرض، به دخل و تصرّف در سنّت و دین بپردازند. بنا به تفکّر این اندیشمندان چون زندگی مدرن و مبتنی بر تکنولوژی امری اجتنابناپذیر و غیر قابل حذف است، از اینرو باید در سنّت و دین انعطاف و تحولی ایجاد نمود تا با مدرنیته سازش پیدا کند. به این سبب پارهای از آنان به دینی حداقلی و مبتنی بر عناصر انسانی و اخلاق اجتماعی و متکی بر تفسیر عقلانی از شریعت اکتفا نموده و از مؤلفههای دینی، تفسیری زمینی و متناسب با سکولاریسم ارائه دادهاند. در این تفسیر از دین، تنها اهداف و انگیزههای غایی دین مورد توجه قرار میگیرد و عناصری همچون انسانیت، معنویت، تعبد و تدین عرفی و غیر وحیانی جایگزین تفسیر سنّتی از دین میگردد. پیش فرض بزرگ این طیف از اندیشمندان در نسبت میان دین و مدرنیته این است که فهم سنّتی از دین مسیحیت با زندگی جدید سازگار نیست و بلکه گاهی هم متعارض است و لاجرم باید در فهم سنّتی تغییر ایجاد نمود تا عناصر دین با مدرنیته همسو گردد. در همین راستا، پارهای از پژوهشگرانِ سنّتگرا به این سو رفتهاند که زمان و مکان غیراصیل است و در برابر اهمیت دادن به مدرنیته، به حقایق جاودان ادیان که دارای وحدت باطنی و فرازمان و فرامکان هستند، تأکید میورزند. در نظر این اندیشمندان حقایق موجود در همه ادیان، ریشه در حکمت و عناصر قدسی دارد که بر آمده از علوم الهی و مقدّس است و برتر از تجدّد، زمان و مکان است. بنابراین دیدگاه، اگر انسان معاصر نمیتواند به آن حکمتها و حقایق جاودان تن دهد، به جهت ضعف آن حقایق جاودان نیست، بلکه به سبب روح دنیوی، فرودین و دنیا زده انسان در عصر جدید است. انسان معاصر اگر بتواند از نفس پست و دنیازده خویش جدا گردد و به سوی حقایق ازلی و ابدی و حکمت جاودان حرکت کند، در این صورت تعارضی میان دین و مدرنیته وجود نخواهد داشت و آن دو سازگار خواهند گشت. اما از منظر اسلامی، همه ادیان آسمانی و تمامی انبیا به دنبال سرانجام نیکو برای انسانها و تصحیح، سازندگی و آینده روشن برای جوامع بشری هستند. این آبادانی و تصحیح عالم و آدم پس از عصر ظهور به وسیله پروژه مهدویت و به دست شخص امام مهدی(عج) امکانپذیر است و قبل از ظهور به وسیله فرهنگ انتظار و کوششِ مؤمنان در جهت اصلاح جامعه و امید به زندگی بهتر تحقق پذیر است. منظور از فرهنگِ انتظار این است که مؤمنان پیوسته توجه به انسان کاملی دارند که میتواند نفس ابلیس زده انسان معاصر را رام و مطیع سازد و جامعهای عادلانه به وجود بیاورد، و دکترین مهدویت به این معنا است که در عصر غیبت بر اساس آموزههای مهدویت برای مشکلات انسانی و اجتماعی راه حل ارائه دهیم و در ارائه نظریهها و راهکارها علاوه بر استفاده از خردورزی و علوم تجربی و تجربه گذشتگان، بر مؤلفه اصلی و بنیادین مهدویت تکیه کنیم. آموزههای اسلامی هیچگاه به این امر رضایت نمیدهد که برای رسیدن به آرمانهای مدرنیته و به جهت سازگاری با دنیای جدید و سکولاریسم از آموزههای دینی و از خلوص دینی دست کشیده شود یا شریعت و آموزههای دین با بدیلی همچون معنویت و عرفان غیردینی، نادیده گرفته شود. در تفکّر دینی باید میان خردورزی، روابط انسانی، تکنولوژی، علوم تجربی و دیگر مقولات بشری با مؤلّفههای دینی سازگاری ایجاد نمود، اما این امر نباید به قیمت تقلیل و کاهش اعتقادات، شریعت و آداب دینی و یا عدم خلوص آن مؤسسهها باشد. اندیشمندان دینی برای برون رفت از تعارضات و چالشهای موجود میان سنّت و مدرنیته، یا از آموزه های دینی عدول میکنند و عناصر اصلی و بنیادین دینی را کنار میگذارند. و راه حلها را در مفاهیم بیرونی دین طلب میکنند، یا رویکردی ناخالص از معرفت و حکمت قدسیِ دین را عرضه میکنند که در هر دو سو، اصلیترین عنصر اعتقادی و فلسفه تاریخ اسلام، یعنی نگرش منجیگرایی یا مهدویت به حاشیه رانده میشود و یا نادیده گرفته میشود. زیرا بیتردید با اعتقاد به فرهنگ مهدوی و مفهوم انتظار، بسیاری از راهکارهای مذکور با روحیه اسلامی سازگار نخواهد بود. در تمامی این تئوریها برای پاسخ به پرسشهای اجتماعی مدرنیته و نسبت میان آن با دین، یک امر مشترک است و آن این نکته است که همه آنها پاسخهای برون دینی است و هیچ یک متکی بر منابع دینی و برآمده از اعتقادات و آموزههای درون دینی نیست. 2-2. کارکرد اجتماعی دکترین مهدویت پس از عصر ظهور: با بررسی احادیث مهدویت درباره حکومت مهدوی، به روشنی فهمیده میشود که تحول ساختاری در زمینه مدیریت جامعه، اقتصاد، روابط اجتماعی، مناسبات انسانی، علوم طبیعی و دیگر حوزههای فرهنگ در زمان ظهور امری مسلم و قطعی است به طوری که میتوان ثمره و بازتاب حکومت مهدوی را در این حوزهها که امروزه از آن به فرهنگ تعبیر میشود، مشاهده نمود. بخشی از نیازهای طبیعی و فطری انسان در عرصه زندگی، جمعی و همگانی است و ادیان نمیتوانند نسبت به آنها بیتفاوت باشند. همه انسانها عدالتجو، صلحطلب، آزادیخواه، دوستدار حاکمان عادل، آرامش و امنیت اجتماعی و نیازمند هم زیستی مسالمت آمیز با دیگر آدمیان هستند. این مفاهیم در زاویه وسطحی کوچکتر، گاه در درون یک خانواده دیده میشود و انسان در چنین خانوادهای که برخوردار از صفات انسانی، روحیه تعاون و همیاری است، احساس آرامش میکند. حال تصوّر شود که پس از عصر ظهور همه مردم جهان نسبت به یکدیگر همان احساسی را داشته باشند که اعضای خانواده نسبت به یکدیگر دارند، طبیعی است که انسانها چنین جامعهای را برای خود آرمانی و مطلوب میدانند، و گمشده انسانها در عصری که ما در آن بهسر میبریم، جامعهای است که انسانها نسبت به هم و حاکمان کشورها نسبت به مردم کشور خود و دیگر کشورها رابطهای مشفقانه و انسانی داشته باشند؛ جامعهای که در آن نیکی و دوستی نهادینه شده باشد، توزیع ثروت، قدرت و عدالت مبتنی بر فضیلت محوری و خردمندی باشد و همه انسانها، منطقی را بر عالم حاکم بدانند. امام علی(ع) در توصیف جامعه مهدوی و احیای عدالت اجتماعی میفرماید: او (قائم) آرا و اندیشهها را تابع قرآن و متمایل به آن میکند آنگاه که دیگران قرآن را به آرا و اندیشههای خود باز میگردانند. به آنان شیوه عدالت را نشان میدهد و کتاب و سنّت را که متروک و منزوی شده، زنده میکند. بنا بر دکترین مهدویت با آمدن امام مهدی(عج) آنچنان عدالت و آزادی گسترده میشود که انسانها ابتدا از هواهای نفسانی و قید و بندهای درونی خود رها میشوند و سپس این آزادیِ انسانشناسانه در عرصه اجتماعی خود را مینمایاند. درباره عصر ظهور گفته شده است که امنیت چنان گسترده میگردد که یک زن میتواند میان عراق و شام پیاده رفت و آمد کند ـ و کسی هم به او تعرّض نمیکند. و زنان چنان فرهیخته خواهند شد که در خانه خواهند نشست و با تکیه بر کتاب و سنت داوری و قضاوت خواهند نمود. رفاه عمومی، اقتصاد و عدالت اجتماعیِ مردم چنان بهبود مییابد که انفاق کنندگان و زکات دهندگان، فقیری نمییابند تا به او انفاق کنند. از برکت وجود امام مهدی(عج) ثروت و مال بدون حساب به مردم داده میشود و همه با هم در صلح و زندگی مسالمتآمیز بهسر میبرند به طوری که گفته شده ـ شاید این تمثیل و دارای معنای کنایی باشد ـ بره با گرگ در کنار هم زندگی خواهند کرد. دلبردگی جامعه مهدوی و تقاضای وجودی بر آن دارای ریشههای عمیق اعتقادی و دینی است و نمیتوان بر اساس سرخوردگی درونی از وضعیت جامعه، فرافکن نمودن نیازهای درونی، ضمیر ناخودآگاه و یا آرمان طلبی آن را تحلیل نمود؛ زیرا جامعه مهدوی مبتنی بر سخنان نبوی و متون دینی است و زاییده افکار، امیال و حالات روحی متشرّعان نیست. امروزه شاید بتوان جوامعی را یافت که در آنها به طور نسبی همزیستی مسالمت آمیز، روابط انسانی، حقوق شهروندان، عدالت اجتماعی و دیگر مفاهیم اجتماعی در حد مطلوب وجود داشته باشد، لکن در حکومت مهدوی عنصر دیگری وجود دارد که جامعه آن دوران را از جوامع قبل از ظهور جدا میسازد و آن این ویژگی است که تمامی عناصر همزیستی در زمان حکومت مهدوی بر محور عبودیت و بندگی خواهد بود و خدا محوری، رکنِ نخست جامعه عدالت پیشه مهدوی خواهد شد، رکنی که در جوامع امروز که توانستهاند به عدالت اجتماعی برسند، مفقود و ناپیدا است. در واقع میتوان گفت امروزه اگر هم از جنبه انسانشناسی و جامعهشناسی بخشی از ویژگیهای جامعه و انسانِ ایدهآل تحقق یافته باشد، اما این امر به طور کامل و همه جانبه محقق نیافته است و هنوز نمیتوان از جهان ایدهآل سخن گفت. و در عصر ما شاید بتوان از انسانی با رفتارهای هنجار اجتماعی و سازمانی مثال زد، امّا نمیتوان از انسان مطلوب دینی یا جامعه مملو از انسانهای دینی نظیر آورد. منابع منابع فارسی: ابن حنبل، احمد، دارصادر، بیروت، بدون تاریخ. ابن طاووس، رضی الدین ابوالقاسم، الملاحم و الفتن فی ظهور الغائب المنتظر، بیروت، موسسه الوفاء، س 1403. ابن عربی، محیی الدین، فتوحات مکیه، قم، چاپ حاج اسماعیل هدایتی، ج 3. البخاری الجعفی، ابو عبد الله، صحیح البخاری، تحقیق قاسم الشماعی الرفاعی، بیروت، دارالقلم، بیروت، سال 1987. الیاده، میرچا، دین پژوهی، بهاء الدین خرمشاهی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، س1378، دفتر دوم. برکات، جمال، فرهنگ اصطلاحات سیاسی، صادق آئینه وند و فیروز حریرچی، تهران، نشر رجاء، س 1368. البعلبکی، منیر، المورد، الطبعه الخامسه و العشرون، بیروت، دار الملایین، س 1991. بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، بیروت، دار الفکر، س 2003م. پازاردگاد، بهاءالدین، مکتب های سیاسی، تهران، انتشارات اقبال، بدون تاریخ. پوپر، کارل، جامعه باز و دشمنانش، ترجمه عزت الله فولادوند، تهران، خوارزمی، س 1365. پوپر، کارل، درس این قرن، ترجمه علی پایا، تهران، طرح نو، س 1379. الترمذی، ابو عیسی، الجامع الصحیح، تحقیق ابراهیم عطوه عوض، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ج 4. تفتازانی، مسعود بن اسعد، شرح المقاصد، تحقیق عمیره عبدالرحمن، قم، الشریف الرضی، (افست)، س 1370. حائری یزدی، علی، الزام الناصب فی اثبات الحجه الغائب، قم، مکتبه الرضی، س 1404. حکیمی، محمد، در فجر ساحل، چاپ نهم، قم، دفترانتشارات اسلامی، بدون تاریخ. حکیمی، محمد رضا، خورشید مغرب، چاپ هفدهم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، س1379. جهانبگلو، رامین، نقد عقل مدرن، ترجمه حسین سامعی، چاپ دوم، تهران، نشر و پژوهش فروزان روز، س1377. راسل، برتراند، تاریخ فلسفه غرب، ترجمه، نجف دریابندری، تهران، نشر پرواز، 1365، ج 2. راسل، برتراند، تاثیر علم بر اجتماع، ترجمه، محمود حیدریان، تهران، انتشارات بابک، س2535. سجستانی ازدی، ابوداوود، سنن ابی داوود، تحقیق محمد محیی الدین عبد الحمید، بیروت، المکتبه المصریه، تاریخ نامعلوم. سروش، عبدالکریم و همکاران، سنت و سکولاریسم، تهران، صراط، س 1381. سلیمان، کامل، روزگار رهایی، ترجمه علیاکبر مهدیپور، چاپ دوم، تهران، نشر آفاق، س1407. شایگان، داریوش، ادیان و مکتب های فلسفی هند، چاپ پنجم، تهران، امیرکبیر، س1383. شولت، یان آرت، جهانی شدن، مسعود کرباسیان، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، س1382. صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخبالاثر، تهران، مکتب الصدر، بدون تاریخ. صدوق، محمد بن علی، الخصال، تصحیح علی اکبر الغفاری، تهران، موسسه النشرالاسلامی، س 1362 ق. طبرسی، احمد، الاحتجاج، تصحیح ابراهیم بهادری و محمد هادی به، قم، انتشارات اسوه، س 1413. عطیه الله، احمد، القاموس السیاسی، الطبعه الثالثه، قاهره، دار النهضه العربیه، س 1968. علی بن ابیطالب، نهج البلاغه، گردآوری سید رضی، ترجمه محمد دشتی، تهران، ستاد اقامه نماز، س 1379. عنایت، حمید، اندیشه سیاسی در اسلام معاصر، بهاءالدین خرمشاهی، چاپ چهارم، تهران، خوارزمی، س 1380، صص 274 - 271. فارابی، محمد بن محمد، الجمع بین رأیی الحکمین، بیروت، دار المشرق، س 1405. فقیه ایمانی، مهدی، الامام المهدی عند أهل السنه، قم، مطبعه الخیام، س 1401. القزوینی، ابوعبد الله، سنن ابن ماجه، تحقیق محمود حسن نصار، بیروت، دارالکتب العلمیه، سال 1998. القشیری النیشابوری، ابوالحسن، صحیح مسلم، بیروت، دار ابن حزم، سال 1995. قندوزی، سلیمان ابن ابراهیم، ینابیع الموده، بیروت، دار الاسوه للطباعه و النشر، س1416ق. قونوی، صدرالدین، فکوک، محمد خواجوی، تهران، انتشارات مولی، س 1372. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، س1365. کورانی،علی، معجم احادیث الامام المهدی، قم، موسسه معارف اسلامی، س 1411. کورانی، علی، عصر ظهور، عباس جلالی، چاپ دوم، تهران، شرکت چاپ و نشر بین الملل سازمان تبلیغات، س 1379. کونگ، هانس، تاریخ کلیسای کاتولیک، حسن قنبری، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، س 1384. کهن، آبراهام، گنجینه ای از تلمود، امیرفریدون گرگانی، تهران، انتشارات اساطیر، سال1382. کیوپیت، دان، دریای ایمان، ترجمه حسن کامشاد، تهران، طرح نو، س 1378. گلبرک، اتان، کتابخانه ابن طاووس، سید علی قرائی و رسول جعفریان، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، س 1371. المجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، الطبعه الثالثه، بیروت، داراحیاء التراث العربی، س1983. مسیح، عیسی، کتاب مقدس، تهران، انجمن کتاب مقدس ایران، س 1983. المقدسی الشافعی، یوسف بن یحیی، عقد الدرر فی اخبار المنتظر، تصحیح عبد الفتاح محمد حلو، بیروت، مکتبه عالم الفکر، س 1979. موسوی اصفهانی، سید محمد تقی، مکیال المکارم، سید مهدی حائری قزوینی، چاپ دوم، دفتر تحقیقات و انتشارات بدر، س 1372. مهدی پور، علی اکبر، قم، کتابنامه حضرت مهدی(عج)، الهادی، س1375. نصر، سید حسین، معرفت و معنویت، انشاءالله رحمتی، تهران، دفتر پژوهش و نشر سهروردی، س 1380. نصر، سید حسین، معرفت و امر قدسی، فرزاد حاجی میرزائی، تهران، نشر فروزان، س1380. نعمانی، محمد بن ابراهیم ، کتاب غیبت، سید احمدفهری زنجانی، چاپ چهارم، دارالکتب الاسلامیه، سال1362. نوروزی خیابانی، مهدی، فرهنگ و اصطلاحات سیاسی، چاپ ششم، تهران، نشر نی، س1376. النیشابوری ابوعبدالله، المستدرک علی الصحیحین، تحقیق محمود مطرجی، بیروت، دارالفکر، س2002. نیک آئین، امیر و همکاران، واژه های سیاسی، تهران، انتشارات پژوهش، بدون تاریخ. واترز، مالکوم، جهانی شدن، اسماعیل مردانی گیوی، تهران، سازمان مدیریت صنعتی، س1379. ونسینک، آرنت یان، المعجم المفهرس لالفاظ الحدیث النبوی، لیدن، مکتبه بریل، س1936. الهیئه العلمیه فی موسسه نهج البلاغه، قم، موسوعه احادیث امیرالمومنین، اعتماد، س1416ق. یاسپرس، کارل، مسیح، احمد سمیعی، تهران، خوارزمی، س 1373. منابع انگلیسی 1- Babcock Gove, Philip, Websters, third New Internationl Dictoinary, Merriam- Webster, PHILIPPINES( copy right), 1993. 2- Comstock, W. Richard, The Encyclopedia of Religion,edited by Mircea Eliade , macmillan publishing company, New York, 1987, vol 4. 3- Soukhanov, Anne H, American Heritage dictionary, Houghton Mifflin company, Boston, 1992. 4- William, M. E, New catholic Encyclopedia, second edition, Thomson Gale, washington, D.C, 2003, دکتر سید رضی موسوی گیلانی ماهنامه انتظار موعود - شماره 16 انتهای متن/
94/07/13 - 03:27
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 95]
صفحات پیشنهادی
دکترین مهدویت و کارکرد آن از منظر انسانشناسى و جامعه شناسى - بخش اول کارکردهای دکترین مهدویت
دکترین مهدویت و کارکرد آن از منظر انسانشناسى و جامعه شناسى - بخش اولکارکردهای دکترین مهدویتبنا بر دکترین مهدویت با آمدن امام مهدی عج آنچنان عدالت و آزادی گسترده میشود که انسانها ابتدا از هواهای نفسانی و قید و بندهای درونی خود رها میشوند و سپس این آزادیِ انسانشناسانه در عرصهاستاد و نقش آن در سیر و سلوک با نگاه آسیبشناسى - بخش دوم و پایانی نقش استاد در سیر و سلوک
استاد و نقش آن در سیر و سلوک با نگاه آسیبشناسى - بخش دوم و پایانینقش استاد در سیر و سلوکمسئله سرسپردگى و اطاعت بى چون و چراى سالک از مرشد به تدریج زمینه بروز برخى مفاسد و آسیب ها را در تصوف به وجود آورد برخى صوفیه چنین پنداشتند که باید به عصمت شیخ معتقد باشند شرایط استاد حخشم در نگاه اسلام و روان شناسى - بخش دوم و پایانی روش هاى کنترل خشم در اسلام و روان شناسى
خشم در نگاه اسلام و روان شناسى - بخش دوم و پایانیروش هاى کنترل خشم در اسلام و روان شناسىکظم غیظ بهترین حالت کنترل هیجان است که سلامت جسمانى و روانى فرد را تضمین کرده و از بسیارى عواقب خطرناک خشم جلوگیرى مى کند مقابله با خشم و پرخاشگرى و راه هاى کنترل آن در روان شناسى هنگامى کهمعناشناسی تحلیلی آیه «إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ» - بخش دوم و پایانی رویت خداوند در قیامت چگونه است؟
معناشناسی تحلیلی آیه إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ - بخش دوم و پایانیرویت خداوند در قیامت چگونه است آیۀ إِلَى رَ بِّهَا نَاظِرَةٌ از جمله آیات مورد اختلاف مفسران اشاعره معتزله و امامیه میباشد روایات مرتبط با آیه روایاتی که در تفاسیر شیعه و سنی ذیل این آیه بیان شده به دو دسته قابخشم در نگاه اسلام و روان شناسى - بخش اول کظم غیظ چیست؟ سرکوب خشم یا مدیریت آن
خشم در نگاه اسلام و روان شناسى - بخش اولکظم غیظ چیست سرکوب خشم یا مدیریت آنکظم غیظ بهترین حالت کنترل هیجان است که سلامت جسمانى و روانى فرد را تضمین کرده و از بسیارى عواقب خطرناک خشم جلوگیرى مى کند چکیده بازشناسى تنظیم کنترل و مقابله با هیجان ها از دیرباز در روان شناسى موردحکمرانی خوب و ارائه حکمرانی شایسته بررسی و شاخصهای این دو از دیدگاه امیرالمؤمنین علی(ع) - بخش دوم و پایانی مق
حکمرانی خوب و ارائه حکمرانی شایسته بررسی و شاخصهای این دو از دیدگاه امیرالمؤمنین علی ع - بخش دوم و پایانیمقایسه حکمرانی شایسته و حکمرانی خوبحکمرانی خوب نقشه راهی است که کشورهای مسلّط جهان و کشورهای غربی پیش روی کشورهای جهان سوم ترسیم کرده اند و حرکت روی این نقشه تأمین کننده مناستاد و نقش آن در سیر و سلوک با نگاه آسیبشناسى - بخش اول وظیفه سالک پیش از رسیدن خدمت استاد
استاد و نقش آن در سیر و سلوک با نگاه آسیبشناسى - بخش اولوظیفه سالک پیش از رسیدن خدمت استادوظیفه سالک این نیست که فقط به دنبال استاد بگردد و هیچ تلاشى نکند بلکه در شرع مقدس اسلام دستوراتى براى سعادت انسان آمده و در دسترسى همگان قرار دارد که باید به آن عمل کرد چکیده یکى از مسحلقۀ اتصال بین امام و شیعیان - بخش دوم و پایانی نقش تقیه در عدم ذکر وکلا در منابع غیبت صغرا
حلقۀ اتصال بین امام و شیعیان - بخش دوم و پایانینقش تقیه در عدم ذکر وکلا در منابع غیبت صغراعصر غیبت صغرا از التهابآورترین ادوار تاریخ تشیع بوده است در این زمان شیعیان با غیبت امام روبهرو شدند امری که تا به حال تجربه نشده بود و همزمان با فضای سنگین سیاسی ضدشیعی عباسیان روبهروکتاب «جامعه شناسی مردم مدار» نقد و بررسی میشود
در انجمن جامعه شناسی کتاب جامعه شناسی مردم مدار نقد و بررسی میشود شناسهٔ خبر 2930114 - شنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۴ - ۰۹ ۰۷ دین و اندیشه > اندیشکده ها کتاب جامعه شناسی مردم مدار ۲۸ مهرماه در انجمن جامعه شناسی ایران نقد و بررسی می شود به گزارش خبرگزاری مهر جامعه شناسی حوزه عمومی مLi-Fi چیست؟ (بخش دوم)
به گزارش واحد فناوری اطلاعات سایبربان تقاضای روز افزون کاربرها برای استفاده از شبکه های وای فای فشار زیادی را به این شبکه ها وارد می کند در فناوری وای فای از امواج رادیویی و ماکروویو برای انتقال اطلاعات استفاده می شود پیش بینی می شود در سال 2019 ماهانه 35 کوانتیلیون 〖10〗 18-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها