تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):خداى عزّوجلّ به موسى عليه‏السلام وحى كرد: اى موسى! به زيادى ثروت شاد مشو و در هيچ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1846356460




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

معناشناسی تحلیلی آیه «إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ» - بخش اول آیا مفهوم قرانی ناظره به معنی رویت خداونداست؟


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: معناشناسی تحلیلی آیه «إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ» - بخش اول
آیا مفهوم قرانی ناظره به معنی رویت خداونداست؟
رؤیت خداوند مستلزم جسمانیت است و خداوند هم منزه از جسم بودن است. از این‌رو از نظر امامیه معنای آیه غیر از رؤیت حسی خداوند می‌باشد.

خبرگزاری فارس: آیا مفهوم قرانی ناظره به معنی رویت خداونداست؟



  چکیده آیۀ «إ‌ِلَى رَ بِّهَا نَاظِرَةٌ» از جمله آیات مورد اختلاف مفسران اشاعره، معتزله و امامیه می‌باشد. در این آیه شریفه چیستی معنای واژه‌های «الی» و «ناظره» مورد دقت مفسران قرار گرفته است. این آیه با عطف توجه به واژه «ناظره»، یکی از مستندات قائلین به جواز رؤیت خداوند از جمله اشاعره می‌باشد. مفسرین امامیه ضمن تبیین معنای صحیح آیه، قول اشاعره را نادرست اعلام کرده‌اند اما خود در بیان معنای آیه دچار اختلاف شده‌اند. این مقاله بیانگر آن است که تفسیر صحیح آیه «نعمت الهی را انتظار می‌کشند» می‌باشد و تفسیر آیه به «رؤیت قلبی پروردگار» ناصحیح است. همچنین برخلاف نظر مشهورِ مفسران که معتقدند «الی» در این آیه حرف جاره است، نظر قوی‌تر و صحیح‌تر آن است که «الی» اسم و به معنای «نعمت» می‌باشد. واژگان کلیدی إلی ربها ناظره، تفسیر آیات متشابه، رؤیت خداوند، انتظار ثواب. طرح مسئله یکی از مباحثی که در میان اشاعره از یک سو و معتزله و شیعه از سوی دیگر مورد اختلاف و بحث و مداقه قرار گرفته است، مسئلۀ رؤیت خداوند می‌باشد. اشاعره قائلند که در جهان آخرت انسان‌ها می‌توانند خداوند را با چشم سر مورد رؤیت قرار دهند و برای اثبات مدعای خود به آیاتی از قرآن استناد کرده‌اند که مهم‌ترین آن عبارت «الی ربها ناظره» می‌باشد که به عقیدۀ آنها معنای این آیه دلالت می‌کند بر اینکه انسان‌ها در آن جهان به خداوند نگاه می‌کنند و همین دلیل بر امکان رؤیت خداوند و بلکه وقوع آن در قیامت است. از سوی دیگر معتزله و امامیه معتقدند که دلایل متعدد عقلی بیانگر آن است که رؤیت خداوند با چشم سر محال می‌باشد و نه در دنیا و نه در آخرت رخ نخواهد داد. امامیه افزون بر دلیل عقلی معتقد است که روایات و آیات قرآن نیز مؤید همین مطلب است. بدیهی است که این گروه برای اثبات ادعای خود باید دلایل اشاعره را رد کنند که یکی از محکم‌ترین آنها آیه «الی ربها ناظره» می‌باشد. مفسران به تفصیل در باره چیستی معنای این آیه سخن گفته‌ و نظرهای متفاوتی را بیان نموده‌اند. در این مقاله افزون بر بیان اقوال مفسران دربارۀ این آیه و بیان نقدهای وارد بر هر کدام، سعی بر آن بوده تا روایات فریقین در مورد این موضوع نیز دسته‌بندی گردیده و با در نظر گرفتن آنها، معنای صحیح آیه تبیین گردد. از این‌رو دستاورد این مقاله جمع‌آوری تمام احتمالات معنایی در مورد آیه به همراه گونه‌های مختلف روایی ـ که برخی مفسران این روایات را مبین آیه می‌دانند ‌ـ می‌باشد و نیز تقویت و صحیح دانستن یکی از قول‌های ادبی آیه می‌باشد که قائل است «إلی» اسم و به معنای نعمت است. بررسی‌ها نشان می‌دهد که نخستین کسی که به تبیین وجه قوت این قول پرداخته است سید مرتضی در کتاب امالی می‌باشد که ظاهراً بعد از ایشان این قول و برتری‌های ادبی و کلامی آن بر مفسران مغفول مانده است و درباره آن در تفاسیر به اشاره‌ای کوتاه کفایت کرده‌اند. در این مقاله سعی بر آن است تا با پژوهشی کامل در میان تفاسیر فریقین نظر مفسران درباره معنای این آیه بیان شود و با تحلیل و استدلال، نظر صحیح از میان این آرا به دست آید. مفهوم شناسی واژه نظر درباره واژه نظر معانی مختلفی ذکر شده است: 1. تقلیب الحدقة الصحیة نحو المرئی طلباً للرؤیة. (طوسی، بی‌تا: 10 / 197) شیخ طوسی یکی از معانی «نظر» را برگرداندن چشم سر به‌سوی شیء قابل رؤیت، به جهت طلب دیدن می‌داند نه خود دیدن؛ چنان‌که طبرسی و ملافتح‌الله کاشانی نیز بیان می‌دارند که اگر نظر متعلق به عین باشد مفید طلب رؤیت است نه خود رؤیت و هرگاه متعلق به قلب باشد، مفید طلب معرفت است. (طبرسی، 1372: 10 / 601 ؛ کاشانی، 1336: 10 / 85) همین معنا در کلام برخی از علمای متقدم لغت نیز به چشم می‌خورد. ابن‌منظور از قول جوهری نقل می‌کند که نظر به معنای «تأمل الشیء بالعین» است. (ابن‌منظور، 1414: 5 / 215) و ابن‌فارس نیز درباره اصل این ریشه می‌گوید: أصل صحیح یرجع فروعه الی معنی واحد، و هو تأمّل الشیء و معاینته، ثمّ یستعار و یتّسع فیه، فیقال: نظرت الی الشیء أنظر الیه، إذا عاینته. (ابن‌فارس، 1420: 5/444) همه معانی نظر به یک معنا بازمی‌گردد و آن منتظر چیزی و منتظر دیدن چیزی بودن است، سپس در معنای آن وسعت داده شده و گفته شده است: نظرت الی الشیء انظر الیه در هنگامی که آن چیز را ببینم. راغب اصفهانی نیز می‌گوید: النَّظَرُ: تَقْلِیبُ البَصَرِ و البصیرةِ لإدرَاکِ الشیءِ و رؤیَتِهِ، و قد یُرادُ به التَّأَمُّلُ و الفَحْصُ، و قد یراد به المعرفةُ الحاصلةُ بعد الفَحْص‌ِ، و هو الرَّو‌ِیَّةُ. (راغب اصفهانی، 1412: 812) نظر برگرداندن چشم ظاهر و باطن است برای ادراک و دیدن چیزی و گاهی به‌معنای منتظر بودن و جستجو کردن به‌کار می‌رود و گاهی نیز به شناخت حاصل بعد از فحص که همان دیدن باشد به‌کار می‌رود. بر همین اساس است که شیخ طوسی با تأکید بیان می‌کند که اصلاً معنای حقیقی این کلمه به معنای رؤیت نیست بلکه طلب رؤیت است و برای اثبات این نظر نیز دو شاهد از کلام عرب می‌آورد؛ اول اینکه عرب می‌گوید: «نظرت الی الهلال فلم أره» که اگر در اینجا نظر به معنای رؤیت باشد تناقض در کلام به وجود می‌آید؛ زیرا اینکه «به هلال نگاه کردم ولی آن را ندیدم» بی‌معناست. اما اگر نظر به معنای طلب رؤیت باشد، صحیح است؛ زیرا می‌گوید می‌خواستم هلال را ببینم ولی آن را ندیدم. دلیل دوم اینکه کلام عرب این است که «مازلت أنظر الیه حتی رأیته؛ بی‌وقفه طلب می‌کنم دیدنش را تا اینکه آن را ببینم» در این عبارت نمی‌شود که خودِ شیء، به‌عنوان غایت برای خودش قرار بگیرد. بنابراین «نظر» در اینجا به معنای رؤیت نیست، بلکه به‌معنای طلب رؤیت می‌باشد. فخر رازی همین قول را از ابوعلی فارسی نقل می‌کند و در ادامه آیه: «وَ تَراهُمْ یَنْظُرُونَ إ‌ِلَیْکَ وَ هُمْ لا یُبْصِرُونَ» (اعراف / 198) را به‌عنوان مؤید ذکر می‌کند. (رازی، 1420: 30 / 730) بر این اساس نظر به‌معنای نفس دیدن از باب مجاز و معنای استعاری است. از این‌رو در مواردی که شک در استعمال لفظ نظر در معنای دیدن باشد اصل حمل آن بر معنای حقیقی (طلب رؤیت) است. 2. انتظار معنای دیگر «نظر» انتظار داشتن است. چنان‌که در آیات متعددی به این معنا به‌کار رفته است. ابن‌فارس می‌گوید: «و یقولون: نظرته، أی انتظرته، و هو ذلک القیاس، کأنّه ینظر الی الوقت الّذی یأتی فیه.» (ابن‌فارس، 1420: 5 / 444) خلیل نیز بیان می‌کند که «نظرت فلانا و انتظرته بمعنی». (فراهیدی، 1410: 8 / 156) نظر در سوره نمل به معنای انتظار به‌کار رفته است: «وَ إ‌ِنِّی مُرْسِلَةٌ إ‌ِلَیْهمْ بهَدِیَّةٍ فَناظِرَةٌ بمَ یَرْجعُ الْمُرْسَلُونَ؛ (نمل/ 35) من هدیه‌ای برای آنها می‌فرستم و منتظر می‌مانم تا ببینم فرستادگان چه خبر می‌آورند.» و یا در آیه «وَ إ‌ِنْ کانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إ‌ِلی مَیْسَرَةٍ؛ (بقره/ 280) و اگر تهی‌دست است پس باید منتظر بمانید و مهلت بدهید تا زمانی که توانگر شود.» و آیات متعدد دیگری نیز وجود دارد که همین معنا در آنها به‌کار رفته است و مفسران در ذیل آیه 13 سوره حدید آنها را به عنوان شاهد بر استعمال «نظر» به معنای انتظار ذکر کرده‌اند. (طوسی، بی‌تا: 10 / 197؛ کاشانی، 1336: 10 / 86 ؛ رازی، 1408: 20 / 57) در اشعار عرب نیز همین معنا استعمال شده است: وجوه یوم بدر ناظرات الی الرحمن تأتی بالفلاح (1)   یعنی منتظرة للرحمة التی تنزل علیهم. (رازی، 1420: 30 / 730) همچنین عرب گفته است که «إنما عینی ممدودة الی الله و الی فلان و انظر الیه؛ یعنی أنتظر خیره و نفعه و أؤمل ذلک من جهته؛ (طوسی، بی‌تا: 10 / 197) همانا چشمان من به خداوند و به فلانی دوخته است و منتظر خیر و سود است که از جانب آنها به من برسد». 3. مقابله معنای دیگر نظر مقابله است و از همین ریشۀ معنایی لفظ مناظره در جدل و نظر رحمت (به‌معنای مقابله با رحمت) گرفته شده است و همچنین است: «دور آل‌فلان تتناظر دور آل‌فلان؛ یعنی خانه خاندان فلانی مقابل خانۀ خاندان فلان است». (ابن‌منظور، 1414: 5 / 215) دیدگاه مفسران در باره آیه الی ربها ناظره یک. انتظار گروهی از مفسران ناظره را به معنای انتظار دانسته‌اند. (رازی، 1408: 20 / 56؛ طوسی، بی‌تا: 10 / 197) معتعقدان به این نظریه برای اثبات رأی خود ادله‌ای را بیان کرده‌اند که یکی از محکم‌ترین آنها دلیل سیاق است. شیخ طوسی می‌گوید: این عبارت در مقابل عبارت دیگر قرآن قرار گرفته است که می‌فرماید: «تَظُنُّ أَنْ یُفْعَلَ بـِها فاقِرَةٌ؛ (قیامت/ 25) می‌دانند حادثه ناگواری در پیش است که پشت آنها را می‌شکند» و در این سوره خداوند وضعیت دو دسته از مردم را توصیف می‌کند؛ گروهی که می‌دانند عذابی کمرشکن در انتظار آنان است و گروه دیگری که از آنها با عنوان الی ربها ناظره یاد شده است. از لحاظ سیاق باید به‌گونه‌ای باشند که مقابل چنین صفتی را داشته باشند و این معنا نیست مگر آنکه آنان نیز در انتظار نعمت و رحمت خداوند باشند، نه اینکه به خداوند نگاه کنند؛ زیرا نگاه به پروردگار صفت مقابل اهل عذاب نیست و در این صورت هر دو فعل، فعلی قلبی می‌شود. درحالی‌که اگر نظر به معنای رؤیت باشد یکی صفت قلبی و دیگری صفت جوارحی خواهد شد. (طوسی، بی‌تا: 10 / 198) دلیل دیگر این گروه استناد به قول لغویون می‌باشد. چنان‌که در مفهوم‌شناسی بیان شد که در کلام عرب «نظر» به معنای رؤیت نمی‌آید، بلکه معنای حقیقی لفظ نظر، انتظار است. حال قائلین به این نظریه در اینکه ادامه آیه چگونه معنا می‌شود، به چند گروه تقسیم شده‌اند: 1. منتظرة نعمة ربها و ثوابه. (طوسی، بی‌تا: 10 / 198) این معنا برگفته از روایتی است که این آیه را به همین صورت معنا کرده است که در ادامۀ مقاله بیشتر درباره آن بحث خواهد شد. 2. الی ثواب ربها ناظرة [منتظرة]. این قول از سوی مجاهد، حسن، سعید بن جبیر، ضحاک، امیرمؤمنان علی(علیه السلام) (طبرسی، 1372: 10 / 602) و عبدالله بن عباس و قتاده (رازی، 1408: 20 / 56) نقل شده است. از خصوصیت‌های این قول آن است که اولاً «الی» حرف جر دانسته شده و از سوی دیگر بین «الی» و «ربها» که مجرور آن می‌باشد کلمه‌ای چون ثواب و یا نعمت در تقدیر گرفته شده است. 3. إلی اسم بوده و مفرد کلمۀ آلاء و به معنای نعمت است و مفعول ناظره که به معنای منتظره می‌باشد قرار گرفته است و معنای عبارت این‌گونه است که: «نعمة ربها منتظره: نعمت پروردگارشان را انتظار می‌کشند». این نکته که إلی اسم بوده و به معنای نعمت است مورد تأکید لغویون و ادیبان زبان عرب نیز قرار گرفته است. خلیل بیان می‌دارد که آلاء به معنای نعمت‌ها و واحد آن «إلی» است. (فراهیدی، 1410: 8 / 356) جوهری نیز می‌گوید که آلاء به معنای نعمت‌ها بوده و واحد آن ألا و إلی می‌باشد همانند مِعی و أمعاء، (جوهری، 1410: 6 / 2270) ابن‌منظور نیز همین مطلب را بیان کرده و پس از ذکر قول اعشی می‌گوید که ابن‌سیده گفته که «إلا» در این بیت مفرد «آلا» است. ابیض لایرهب الهزال و لا قطع رحماً و لایخون إلا   که «یخون» در اینجا به معنای یکفر می‌باشد؛ یعنی نعمتی را نمی‌پوشاند و کفران نمی‌کند. (ابن‌منظور، 1414: 14 / 43) همو از ابن‌انباری نقل می‌کند که «إلا» در اصل «وِلا» بوده (همان: 14) که این نیز تصریحی است بر اینکه إلی به معنای نعمت در کلام عرب استعمال می‌شود. در جای دیگر ابن‌منظور بیان می‌دارد که عرب می‌گوید «أولانی» به معنای «انعم علی» از ریشه «آلاء» که واحد آن «إلی» است، می‌باشد. (همان: 15 / 414) زبیدی نیز پنج وجه در مفرد آلاء بیان می‌دارد که یکی از آنها إلی است. (زبیدی، 1414: 15 / 167) فیومی و طریحی نیز دو وجه إلی و ألا را در مفرد آلاء بیان می‌دارند. (فیومی، بی‌تا / 20 و طریحی، 1416: 1 / 29) دو. رؤیت عده‌ای دیگر از مفسران ناظره را در اینجا به معنای رؤیت گرفته‌اند. بدیهی است که اختلاف ایشان با گروه قبلی از ریشۀ معنای لغوی لفظ نظر نشأت می‌گیرد؛ زیرا گفته شد که یکی از معانی لغوی نظر دیدن با چشم سر می‌باشد. البته با همان دقت‌هایی که در بحث لغوی گذشت. این گروه خود به چند زیر گروه قابل تقسیم است: 1. کلام هیچ تقدیری ندارد و معنای حقیقی رؤیت مقصود آیه می‌باشد و در نتیجه معنای آیه این است که مؤمنان در روز قیامت خودِ خداوند را با چشم سر می‌بینند. (نحاس، 1421: 5 / 57) این قول از مقاتل، کلبی، عطاء و غیر از اینها نقل شده است. (طبرسی، 1372: 5 / 57؛ بلخی، 1423: 4 / 513؛ شوکانی، 1414: 5 / 407) و این قول اعتقاد اکثر اهل تسنن و قاطبۀ اشاعره می‌باشد و با استناد به همین معنا قائل به امکان رؤیت خداوند در روز قیامت شده‌اند. تقریباً تمامی مفسران امامی در کتب تفسیری خود متذکر این قول شده و آن را مردود دانسته‌اند. به این دلیل که دلایل متعدد عقلی دال بر استحالۀ رؤیت خداوند است؛ زیرا رؤیت خداوند مستلزم جسمانیت است و خداوند هم منزه از جسم بودن است. از این‌رو از نظر ایشان معنای آیه غیر از رؤیت حسی خداوند می‌باشد و از سویی آیه دیگر قرآن می‌فرماید: «لیس کمثله شیء» و قول به رؤیت خداوند مستلزم آن است که خدا نیز مانند بقیه اجسام، قابل رؤیت باشد و لذا خداوند مثل پیدا می‌کند و این مردود است؛ از سوی دیگر نیز روایات متعدد شیعی بر استحالۀ رؤیت حسی خداوند دلالت دارد. در نتیجه؛ این قول، از نظر قرآنی، روایی و عقلی مردود می‌باشد. 2. کلمۀ ثواب در تقدیر است و عبارت «الی ثواب ربها ناظره» می‌باشد با این تفاوت که در اینجا مقصود از ثواب نفس مأکولات و مشروبات و منکوحات و نعمت‌های بهشتی است که مورد رؤیت اهل بهشت قرار می‌گیرد. (طوسی، بی‌تا: 10 / 198) روشن است که در این قول نیز لفظ ثواب در تقدیر گرفته شده است که این خود خلاف اصل می‌باشد. 3. کلام تقدیری ندارد اما نوع رؤیت، رؤیت با چشم حسی نیست، بلکه مقصود آیه رؤیت قلبی می‌باشد. بنابراین بهشتیان به خودِ خداوند می‌نگرند اما نه با چشم سر بلکه به چشم قلب و با حقایق ایمان، که در این صورت دیگر محذور مادی شدن خداوند پیش نمی‌آید. (طباطبایی، 1417: 20 / 112) علی‌رغم اینکه علامه طباطبایی معتقد به این رأی می‌باشد و به همین دلیل عمدتاً در تفاسیر معاصر این قول دیده می‌شود (به‌عنوان نمونه: مکارم شیرازی، 1374: 25 / 302) اما با نگاهی گذرا به کتب تفسیری متقدمان اعم از اهل تسنن و امامیه این نتیجه به دست می‌آید که این قول برای آنان مطرح نبوده است. این قول از دو جهت قابل نقد است: الف) چنان‌که ذکر شد «نظر» در لغت به معنای انتظار و یا طلب رؤیت است نه خودِ رؤیت و گفته شد که اگر به معنای نفس رؤیت باشد موردی اختلافی و یا از باب مجاز و توسعۀ معنایی می‌باشد، چنان‌که ابن‌فارس بیان کرده است. از این‌رو حمل معنای آیه بر رؤیت حقیقی اما با دیدن چشم قلب، یک نوع مجازگویی است و نیاز به قرینه دارد و تا زمانی که بتوان آیه را بر معنایی حقیقی و صحیح حمل کرد نمی‌توان رؤیت قلبی را از آیه برداشت نمود. ب) اگر کسی به عنوان قرینه، روایات وارد شده در این باب را ذکر کند افزون بر اشکالی که از نظر نگارندگان بر این روایات وارد است اشکال دیگری بدین شرح مطرح می‌شود: روایات متعددی ذیل این آیۀ شریفه وجود دارد که مقصود از این آیه را «انتظار نعمت خداوند» بیان کرده‌اند که در این صورت این روایات مانع از حمل این آیه بر رؤیت قلبی خواهند بود و شاید به‌خاطر وجود همین روایات اکثر مفسرین امامی متقدم، متعرض معنای رؤیت قلبی نشده‌اند. 3. معنای طمع در لفظ «ناظرة» تضمین شده است و به همین دلیل با «إلی» متعدی شده است. إلی ربها ناظره؛ یعنی: إنهم قطعوا آمالهم و اطماعهم عن کل شیء سوی الله و یرجونه دون غیره یعنی طمعوا الی ربها لا الی غیره (کاشانی، 1336: 10 / 87)؛ همانا آنها چشم آرزو و طمع خود را نسبت به هر چیزی غیر از خداوند بسته‌اند و فقط به او امیدوارند نه هیچ کس دیگر. قائلین این نظریه به این دلیل به این قول مضطر شده‌اند که با اشکال بعضی از مفسرین مواجه گردیده‌اند و آن اینکه «نظر» به معنای انتظار با «إلی» متعدی نمی‌شود، بلکه هرگاه با إلی متعدی شد به‌معنای رؤیت است. قائلین به نظریه سوم برای فرار از قول به رؤیت با چشم، گفته‌اند که در اینجا معنای طمع تضمین شده است و طمع نیز با «إلی» متعدی می‌شود. بنابراین باز هم آیه دال بر رؤیت حسی نخواهد بود. در جواب این گروه باید یادآور شد که اولاً هم از قرآن و هم از اشعار جاهلی دلیل بر استعمال لفظ نظر با إلی وجود دارد مانند آیۀ «فَنَظِرَةٌ إ‌ِلی مَیْسَرَةٍ» (بقره / 280) که نظر به معنای انتظار است و در عین حال با إلی متعدی شده است و در کتب تفسیری و لغوی اشعار جاهلی ناظر به این معنا ذکر شده است. بنابراین دلیلی ندارد که بحث تضمین در این آیه مطرح شود. افزون بر اینکه تضمین خلاف اصل اولیه است. 4. میان معنای رؤیت و انتظار جمع شده است. البته بنابر قول به اینکه استعمال لفظ واحد در معانی متعدد جایز است. (طبرسی، 1372: 10 / 603 ؛ مکارم شیرازی، 1374: 25 / 304) این عده آیه را این‌گونه معنا می‌کنند: «و آنها به نعمت‌های پروردگارشان نگاه می‌کنند و منتظر نعمت‌های بعدی هستند». این قول افزون بر اینکه مبتنی بر جواز استعمال لفظ واحد در معانی متعدد است ـ که بسیاری از علما این مبنا را قبول ندارند ـ بیان‌کنندۀ آن است که قائلین به این نظریه نیز به هر حال رؤیت را نسبت به ثواب‌های الهی دانسته‌اند نه رؤیت خداوند متعال. اما با این حال بعضی از تفاسیر معاصر این رؤیت را به خداوند نسبت داده‌اند و قول بعدی را به وجود آورده‌اند. 5. نظر در اینجا در دو معنای حقیقی و مجازی استعمال شده است. معنای حقیقی آن است که به پروردگار خویش با بصیرت‌ها و بینش‌های خود نظر می‌کنند نه با بصرها و چشم‌ها و این بینایی از طریق آیات و نور او صورت‌ می‌پذیرد که بر اثر اکرام خداوند متعال نسبت به بندگان پرهیزگار خود، تجلی می‌یابد. معنای مجازی بدان سبب است که مؤمنان در روز قیامت آرزوی پاداش و کرامت از پروردگار خویش دارند و آرزومندی خود را از همه، جز او قطع می‌کنند. (مدرسی، 1377: 17 / 166) اشکال نگارندگان بر این قول آن است که اولاً استعمال یک لفظ در دو معنا نیاز به قرینه دارد و در اینجا قرینه‌ای وجود ندارد. ثانیاً در قول سوم بیان شد که اگر معنای طمع در معنای نظر تضمین شده باشد نیازمند به قرینه است و تا زمانی که حمل الفاظ بر معانی حقیقی امکان داشته باشد، نباید به سراغ مجاز رفت. در میان این اقوال بهترین قول آن است که «إلی» اسم بوده و مفعول کلمۀ ناظره به معنای منتظره می‌باشد؛ زیرا سایر اقوال دچار اشکالات مفهومی یا لغوی می‌باشند و یا در بعضی از اقوال نیاز به تقدیر گرفتن است که خلاف اصل می‌باشد و نیز این قول افزون بر بی‌نیازی از گرفتن تقدیر با اصول لغوی و ادبی نیز سازگار است. (شریف مرتضی، 1403: 1 / 28) حال باید دید که آیا با توجه به روایات می‌توان وجه قوتی برای دیگر اقوال پیدا کرد و یا اینکه روایات نیز مؤید صحت همین ترکیب و معنا از آیه می‌باشد.   پی نوشت: [1]. صورت‌هایی که در روز بدر منتظر رحمت خدا بودند که پیروزی را بیاورند.   منابع و مآخذ قرآن کریم. ابن‌اثیر جزری، مبارک بن محمد، بی‌تا، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، قم، اسماعیلیان. ابن‌فارس، احمد بن فارس بن زکریا، 1420 ق، معجم مقاییس اللغه، تحقیق عبدالسلام هارون، بیروت، دار الجیل. ابن‌کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمرو، 1419 ق، تفسیر القرآن العظیم (ابن‌کثیر)، بیروت، دار الکتب العلمیة. ابن‌منظور، محمد بن مکرم، 1414 ق، لسان العرب، بیروت، دار صادر، چ سوم. بلخی، مقاتل بن سلیمان، 1423 ق، تفسیر مقاتل بن سلیمان، تحقیق عبدالله محمود شحاته، بیروت، دار إحیاء التراث. جوهری، اسماعیل بن حماد، 1410 ق، الصحاح تاج اللغة و صحاح العربیة، بیروت، دار العلم للملایین. حسینی استرآبادی، سید شرف‌الدین علی، 1409 ق، تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة، قم، دفتر انتشارات اسلامی. رازی، ابوالفتوح حسین بن علی، 1408 ق، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، تحقیق محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی ناصح، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی. رازی، فخرالدین محمد بن عمر، 1420 ق، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چ سوم. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، 1412 ق، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق صفوان عدنان داودی، دمشق و بیروت، الدار الشامیة و دار العلم. زبیدی، محب‌الدین مرتضی واسطی، 1414 ق، تاج العروس من جواهر القاموس، بیروت، دار الفکر. ـ سیوطی، جلال‌الدین، 1404 ق، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، قم، کتابخانه آیةالله مرعشی نجفی. شریف مرتضی، 1403 ق، الامالی، قم، مکتبة آیةالله مرعشی نجفی. شوکانی، محمد بن علی، 1414 ق، فتح القدیر الجامع بین فنی الروایة و الدرایة من علم التفسیر، بیروت، دار الکلم الطیب. صاحب بن عباد، کافی الکفاة اسماعیل بن عباد، 1414 ق، المحیط فی اللغة، بیروت، عالم الکتاب. صدوق، محمد بن علی، 1362، الأمالی، تهران، کتابخانه اسلامیه. ـــــــــــــــ ، 1378 ق، عیون أخبار الرضا(علیه السلام)، تهران، انتشارات جهان. ـــــــــــــــ ، 1398 ق، التوحید، قم، دفتر انتشارات اسلامی. طباطبایی، سید محمدحسین، 1417 ق، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چ پنجم. طبرسی، احمد بن علی، 1403 ق، الاحتجاج علی اهل اللجاج ، مشهد، نشر مرتضی. طبرسی، فضل بن حسن، 1372، مجمع البیان لعلوم القرآن، تهران، ناصرخسرو، چ سوم. طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، 1412 ق، جامع البیان فی تفسیر آی القرآن، بیروت، دار المعرفة. طریحی، فخرالدین، 1416 ق، مجمع البحرین، تهران، کتابفروشی مرتضوی، چ سوم. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی. فراهیدی، خلیل بن احمد، 1410 ق، کتاب العین، قم، هجرت، چ دوم. فیومی، احمد بن محمد مقری، بی تا، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی، قم، دار الرضی. قمی، علی بن ابراهیم، 1367، تفسیر قمی، قم، دار الکتاب، چ چهارم. کاشانی، ملافتح‌الله، 1336، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، تهران، کتابفروشی علمی. مدرسی، سید محمدتقی، 1377، تفسیر هدایت، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، 1374، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة. نحاس، ابوجعفر احمد بن محمد، 1421 ق، اعراب القرآن، بیروت، دار الکتب العلمیة.   حسین علوی‌مهر: استادیار جامعة المصطفی(صلی الله علیه و آله) العالمیه. محسن خوش‌فر: دانشجوی دکتری جامعة المصطفی(صلی الله علیه و آله) العالمیه. (نویسنده مسئول). حسن حسن‌زاده: دانشجوی دکتری دانشگاه ادیان و مذاهب. فصلنامه علمی ـ پژوهشی مطالعات تفسیری 16 ادامه دارد/

94/07/07 - 03:37





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن