تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 8 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):روز قيامت محبوب‏ترين آدميان نزد خداوند فرمان‏برترينِ آنها از او است
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798296546




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

تحلیل تفسیری آیات پاداش رسالت - بخش دوم پاداش رسالت، دوستی با خویشان پیامبر است


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: تحلیل تفسیری آیات پاداش رسالت - بخش دوم
پاداش رسالت، دوستی با خویشان پیامبر است
توجه خطاب آیه پاداش رسالت به دوستی با خویشان نزدیک پیامبر است، به این معنا که بر این تبلیغ پاداشی از شما درخواست نمی کنم، جز دوستی با خویشاوندان نزدیکم. روایات زیادی از فریقین درستی این وجه را تأیید می کند.

خبرگزاری فارس: پاداش رسالت، دوستی با خویشان پیامبر است



ج) توجه خطاب آیه به مؤمنین به دلیل تقرب به خدا: به این مفهوم که پاداشی از شما درخواست نمی کنم، جز دوست داشتن تقرب به خدا؛ یعنی دوست داشته باشید که با انجام عمل صالح و اطاعت فرمان خدا، به او تقرب بجویید و به وسیله تقرب جستن به خدا به او مودت کنید. (ابن کثیر، 1419: 7 / 183؛ ثعلبی، 1422: 8 / 310) بر این دیدگاه نیز اشکالاتی وارد است از جمله آنکه واژه «قربی » نزد ارباب لغت بر نزدیکی نسبی و خویشاوندی اطلاق می گردد نه نزدیکی به خدا. (ابن منظور، 1414: 1 / 665؛ راغب، 1412: 664) دیگر اینکه اگر واژه «قربی » به معنای تقرب باشد، «مودت» نیز باید به معنای مصدری باشد تا به دوست داشتن تقرب به خدا معنا شود و در این صورت وجه مناسبی برای کلمه «فی» وجود ندارد؛ زیرا در زبان عربی برای بیان دوست داشتنِ تقرب، به حرف ربط «فی» نیازی نیست و دوست داشتن در تقرب به خدا نیز معنای مناسبی نخواهد بود، مگر اینکه گفته شود منظور، دوست داشتن یکدیگر است در تقرب به خدا و انجام اعمالی که موجب قرب به خداست. این معنا را هرچند بعضی گفته اند، ولی مناسب با کلمه مودت نیست و در این صورت، می بایست کلمه «التوادّ» به کار می رفت. (بابایی، 1380: 66) علامه طباطبایی معتقد است که بنا بر این وجه در جمله «إ لاَّ الْمَوَدَّه فِى الْقُرْبَى » ابهامی خواهد بود که جا ندارد با آن ابهام خطاب به مشرکین شود؛ چون خلاصه مفادش این است که مردم با خدا تودّد کنند و یا ود و دوستی او را داشته باشند و به این وسیله به درگاهش تقرب جویند؛ درحالی که مشرکین منکر این مسئله نبودند و خدایان خود را هم برای تقرب به خدای متعال می پرستیدند؛ چنان که خدای متعال در قرآن کریم از قول مشرکین آورده است که: «مَا نَعْبُدُهُمْ إ لاَّ لِیُقَرِّبُونَا إ لَى اللَّهِ زُلْفَى  (زمر / 3)؛ ما آنها را جز برای اینکه ما را هر چه بیشتر به خدا نزدیک گردانند، نمی پرستیم»؛ پس اگر به گفته مفسرین مزبور معنای جمله «إ لاَّ الْمَوَدَّه فِى الْقُرْبَى » تودّد نسبت به خدا از راه عبادت است، باید آن را مقید کرده باشد به عبادت خدا به تنهایی و بفرماید: شما که با پرستش بت ها می خواهید به خدا تقرب جویید، راه تودّد و تقرب این نیست بلکه راهش این است که تنها خدا را بپرستید و من از شما جز این را توقع ندارم. همچنین در آیه شریفه، کلمه مودت آمده نه تودد و در کلام خدای سبحان سابقه ندارد که واژه «مودّه» بر تودد مردم نسبت به خدای تعالی و تقرب به او اطلاق شده باشد؛ هرچند که عکس این در کلام خدای تعالی آمده و خدا را نسبت به بندگان، ودود و دارای مودت خوانده و فرموده است: «إ نَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُودٌ (هود / 90)؛ که پروردگار من مهربان و دوستدار [بندگان] است» و «وَ هُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ (بروج / 14)؛ و اوست آن آمُرزنده دوستدارِ [مؤمنان]»؛ شاید ودود خواندن خدا از این باب باشد که واژه «مودت» بر این اشعار دارد که دارنده این صفت، خود را نسبت به افراد مورد مودت، متعهد می داند که مراعات حال ایشان را نموده و از حالشان تفقد کند. حتی بعضی از اهل لغت ـ طبق نقل راغب ـ گفته اند: مودت خدا نسبت به بندگا ن این است که مراعات حال ایشان را بکند. (طباطبایی، همان: 46 ـ 45) د) توجه خطاب آیه به ارتباط مسلمانان با خویشاوندان خود: یعنی از شما بر این تبلیغ پاداشی نمی خواهم، جز اینکه با خویشاوندانتان صله و ارتباط و مودت داشته باشید. شیخ طوسی این دیدگاه را به نقل از برخی مفسران می آورد. (طوسی، بی تا: 9 / 159) این معنا نیز با ظاهر آیه کریمه که درخواست کننده رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و سخن از مزد تبلیغ اوست سازگاری ندارد؛ زیرا مناسبت حکم و موضوع، اقتضا دارد که منظور از قربی ، خویشاوندان و نزدیکان پیامبر(صلی الله علیه و آله) باشد؛ زیرا مودت آنان است که مناسبت دارد اجر تبلیغ آن حضرت قرار گیرد، نه مودت هر کسی با خویشاوندان خود که «صله رحم» نامیده می شود. (بابایی، 1380: 67) دیگر اینکه مودت به خویشاوندان به طور مطلق پسندیده نیست بلکه ملاک در دوستی و مودت ایمان است و مؤید آن، این آیه از قرآن: لَا تَجِدُ قَوْمًا یُؤْمِنُونَ باللَّهِ وَ الْیَوْم  الْآخِر  یُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ کَانُوا آبَاءَهُمْ أ وْ أ بْنَاءَهُمْ أ وْ إ خْوَانَهُمْ أ وْ عَشِیرَتَهُمْ أ ولَ ئِکَ کَتَبَ فِی قُلُوبهِمُ الإ یمَانَ وَ أ یَّدَهُمْ برُوح  مِنْهُ. (مجادله / 22) قومی را نیابی که به خدا و روز بازپسین ایمان داشته باشند [و] کسانی را که با خدا و رسولش مخالفت کرده اند ـ هر چند پدرانشان یا پسرانشان یا برادرانشان یا عشیره آنان باشند ـ دوست بدارند. در دل اینهاست که [خدا] ایمان را نوشته و آنها را با روحی از جانب خود تأیید کرده است. اسلام هرگز مردم را دعوت نمی کند به اینکه خویشاوند خود را به خاطر اینکه خویشاوند است دوست بدارند، بلکه محبت به خویشاوندی که اسلام، بشر را به آن دعوت کرده محبت فی اللَّه است؛ بدون اینکه مسئله خویشاوندی، کمترین دخالتی در آن داشته باشد. البته اسلام، اهتمام زیادی به مسئله قرابت و رحم دارد اما به عنوان صله رحم و اینکه با رحم قطع رابطه نکنند و از دادن مال خود به ارحام فقیر مضایقه ننمایند، نه به این عنوان که رحم خود را دوست بدارند؛ چون اسلام بر هر محبتی به جز محبت به خدا خط بطلان کشیده است. همچنین ما نمی توانیم بگوییم که مودت به قربی در آیه شریفه کنایه از همین صله رحم و احسان به ایشان و انفاق مال به آنان است چون در آیه شریفه، هیچ قرینه ای نیست که بر این مسئله دلالت کند. (طباطبایی، همان: 45) ه‍) توجه خطاب آیه به دوستی با خویشان نزدیک پیامبر: به این معنا که بر این تبلیغ پاداشی از شما درخواست نمی کنم، جز دوستی با خویشاوندان نزدیکم. روایات زیادی از فریقین درستی این وجه را تأیید می کند که به عنوان نمونه به چند روایت از منابع اهل سنت اشاره می گردد: ـ روایت زاذان از امام علی(علیه السلام): فینا فی آل  حم آیه [أنّه] لا یَحفَظُ مَوَدّتَنا إلاّ کُلُ مُؤمِن ، ثُمّ قَرَأ «لَا أ سْأ لُکُمْ عَلَیْهِ أ جْرًا إ لاَّ الْمَوَدَّه فِى الْقُرْبَى ». (حاکم حسکانی، 1411: 2 / 205؛ متقی هندی، 1989: 2 / 290) درباره ما، آل حم، آیه ای در قرآن است که تنها مؤمنان، مودت ما را رعایت می کنند. سپس امام آیه مودت را تلاوت کرد. ـ روایت ابو امامه باهلی از رسول خدا(صلی الله علیه و آله): إنّ اللهَ خَلَقَ الأنبیاءَ مِن أشجار  شَتّى وَ خُلِقتُ أنَا وَ عَلیٌّ مِن شَجَرَه واحِدَه، فَأنَا أ صلُها وَ عَلیٌّ فَرعُها، وَ الحَسَنُ وَ الحُسَینُ ثِمارُها، وَ أشیاعُنا أوراقُها، فَمَن تَعَلّقَ بغُصن  مِن أغصانِها نَجا، وَ مَن زاغَ هَوى وَ لَو أنَّ عَبداً عَبَدَ اللهَ بَینَ الصّفا وَ المَروَه ألفَ عام  ثُمّ ألفَ عام  ثُمّ ألفَ عام  حَتّى یُصیرَ کَالشّن  البالی ثُمّ لَم یُدر ک مَحَبّتَنا أکَبَّهُ اللهُ عَلى مَنخِرَیهِ فى النّار . ثُمّ تَلا «قُل لا أ سْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أ جْراً إ لاَّ الْمَوَدَّه فِى الْقُرْبی». (حاکم حسکانی، همان: 203) خداوند انبیا را از درخت های مختلف خلق کرد و من و علی را از یک درخت آفرید؛ من ریشه آن درخت و علی شاخه آن است و حسن و حسین میوه های آن و پیروان ما برگ های آن درختند. هر که چنگ به یک شاخه از آن درخت بزند نجات می یابد و هر که توجه ننماید گمراه است. اگر بنده ای خدا را بین صفا و مروه سه هزار سال پرستش کند تا اینکه همچون مشکی خالی شود اما محبت ما را درک ننماید خداوند او را به صورت، در آتش اندازد. بعد این آیه را تلاوت کرد: «قُلْ لَا أ سْأ لُکُمْ عَلَیْهِ أ جْرًا إ لاَّ الْمَوَدَّه فِى الْقُرْبَى ». ـ روایت عبدالملک بن میسره زراد از طاووس از ابن عباس: انّه فی قُربى  آلِ مُحَمّدٍ(صلی الله علیه و آله). (حاکم نیشابوری، بی تا: 2 / 443) این آیه درباره خویشاوندان نزدیک پیامبر است. (طبق گفته حاکم نیشابوری شرایط مسلم و بخاری هر دو بر این حدیث منطبق است.) ـ خطبه امام حسن مجتبی(علیه السلام) بعد از شهادت امام علی(علیه السلام): وَ اَنا مِنْ أهل  البَیتِ الّذی افتَرَضَ اللهُ مَوَدّتَهُم عَلى کُلّ مُسلِم فَقالَ تَبارَکَ وَ تَعالى  لِنَبیّهِ(صلی الله علیه و آله): «قُلْ لا أسأَلُکُم عَلَیهِ اَجراً الاّ المَوَدّه فى القُربی  وَ مَنْ یَقتَر فْ حَسَنَه نَز دْ لَهُ فیها حُسناً» فَاقتِرافُ الحَسَنَه مَوَدَّتُنا أهل البَیتِ. (حاکم نیشابوری، بی تا: 3 / 172؛ طبرانی، 1995: 2 / 337 ـ 336) من از اهل بیتی هستم که خداوند مودتشان را واجب کرده است و به پیامبرش فرمود: «بگو از شما اجری نمی خواهم جز مودت نسبت به نزدیکانم و هرکس کار نیکی انجام دهد بر نیکی آن می افزاییم.» پس انجام دادن کار نیک [در این آیه] مودت ما اهل بیت است. ـ روایت سعید بن جبیر از ابن عباس: لَمّا أنزَلَ اللهُ عَزّوَجَلّ: «قُلْ لا أسألُکُمْ عَلَیهِ أجراً إلاّ المَوَدّه فى القُربی » قالوا: یا رَسولَ اللهِ، مَنْ هؤلاءِ الّذینَ نَوَدّهُم؟ قالَ: عَلیٌّ وَ فاطِمَه وَ أبناؤُهُما. (ابن حنبل، 1429: 179؛ قرطبی، 1364: 16 / 23  ـ 22؛ شافعی، بی تا: 28؛ قندوزی، 1416: 2 / 120؛ ابن عطیه اندلسی، 1422: 5 / 34؛ ابن بطریق، 1407: 47) وقتی خداوند عزوجل این آیه را نازل کرد که: «قُلْ لا أ سْأ لُکُمْ عَلَیْهِ أ جْرًا إ لاَّ الْمَوَدَّه فِى الْقُرْبَى » مردم گفتند: ای رسول خدا، کسانی که باید نسبت به آنها مودت داشته باشیم، کیانند؟ پیامبر فرمود: علی و فاطمه و دو پسرشان. ـ از ابن عباس در باره این قسمت آیه: «وَ مَنْ یَقْتَر فْ حَسَنَه نَز دْ لَهُ فیها حُسْناً» نقل شده است که: المودّه لآلِ محمّد(صلی الله علیه و آله) یعنی حسنه و نیکی، مودت نسبت به آل محمد(صلی الله علیه و آله) است. (ابن حجر هیثمی، 1308: 104؛ ابن صباغ مالکی، 1408: 27) در منابع شیعی هم احادیث فراوانی در این رابطه نقل شده است. برای مثال در تفسیر البرهان 29 حدیث، در تفسیر نور الثقلین 26 حدیث، در تفسیر فرات کوفی 17 حدیث و در تفسیر صافی 8 حدیث ذیل این آیه درباره انطباق موده فی القربی بر دوستی و مودت نسبت به اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) ذکر شده است. (بحرانی، 1416: 4 / 824 ـ 815؛ حویزی، 1415: 4 / 578 ـ 570، فرات کوفی، 1410: 399 ـ 388، فیض کاشانی، 1415: 4 / 374 ـ 372) اخبار متواتری هم که مبنی بر وجوب مودت اهل بیت و محبت آن حضرات از فریقین وارد شده، این تفسیر را تأیید می کند. در مورد مصداق قربی  که آیا همه خویشان پیامبرند یا عده خاصی از آنها روایاتی وارد شده است. از جمله روایت فوق الذکر مبنی بر اینکه آنها، علی، فاطمه، حسن و حسین(علیهم السلام) هستند که در اینجا به همان روایت اکتفا می شود. همچنین از امامان شیعه(علیهم السلام) روایات بسیار زیادی رسیده است که مصداق قربی  را ائمه می داند. برای نمونه به دو حدیث اشاره می گردد: ـ عبدالله بن عجلان از امام باقر(علیه السلام) نقل کرده است که درباره آیه «قُلْ لَا أ سْأ لُکُمْ عَلَیْهِ أ جْر ا إ لاَّ الْمَوَدَّه فِى الْقُرْبَى » فرمود: «هُمُ الْأ ئِمَّه (کلینی، 1362: 1 / 413)؛ آنها ائمه(علیهم السلام) هستند.» ـ همچنین آن حضرت در روایتی فرمود: «اقْتِرَافُ الْحَسَنَه مَوَدَّتُنَا أ هْلَ الْبَیْت (مجلسی، بی تا: 26 / 252)؛ انجام دادن کار نیک، مودت ما اهل بیت است.» بین این دو گونه روایات می توان چنین جمع کرد که مصداق قربی  در زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله)، علی، فاطمه، حسن و حسین(علیهم السلام) بوده است و در زمان های بعد، سایر ائمه(علیهم السلام). اگرچه طبری بر این تفسیر اشکالی وارد کرده مبنی بر اینکه اگر منظور از «موده فى القربى » دوست داشتن اهل بیت پیامبر بود باید می فرمود: «موده القربی  یا بالقربی  و یا ذی القربی ». (طبری، 1412: 25 / 17) ولی زمخشری در تفسیر کشاف در پاسخ به این اشکال بیان داشته است: اهل بیت در این آیه مکان و مقر و ظرف مودت قرار داده شده است. مانند اینکه عرب می گوید: «لی فی آل  فُلان  مَودّه و لی فیهِم هَوى وَ حُبٌّ شَدیدٌ» و منظورش این است که آنها را دوست دارم و مکان و محل حب و مودت من هستند. متعلق «فی القربی » کلمه «مود ه» نیست، به خلاف اینکه فرموده باشد: «إلاّ المَودّه للقربى » که در این صورت متعلق للقربی خود کلمه موده است و در آیه مورد بحث، «فی القربی » متعلق به چیزی می شود که حذف شده و تقدیر آن «إلاّ المَودّه الثّابتَه فى القربى » است؛ یعنی مگر مودتی که ثابت و مستقر در قربی  باشد. (زمخشری، 1407: 4 / 216) بیشتر لغت شناسان نیز مفهوم واژه مودت را به معنای محبت دانسته اند. چنان که ابن منظور؛ راغب اصفهانی؛ جوهری؛ ابن فارس و زبیدی، به این معنا اشاره کرده اند. (ابن منظور، 1414: 3 / 454؛ راغب اصفهانی، 1412: 860 ؛ جوهری، 1407: 2 / 549؛ ابن فارس، 1404: 6 / 75؛ زبیدی، 1414: 5 / 304) حال با توجه به استعمالات قرآنی واژه مودت نتیجه می شود که «مودت» نوعی دوستی است که در آن پیوستگی، وابستگی و تعهد یافت می شود. نشانه آن، یکی پیوند تنگاتنگ خالصانه است. چنان که در این آیه مشهود است: وَ مِنْ آیَاتِهِ أ نْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أ نْفُسِکُمْ أ زْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إ لَیْهَا وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّه وَ رَحْمَه. (روم / 21) و از نشانه های او اینکه از [نوع] خودتان همسرانی برای شما آفرید تا بدانها آرام گیرید، و میانتان دوستی و رحمت نهاد. چه آنکه مودتی که بین زوجین است از نوع ارتباط خاصی است که دارای وابستگی می باشد. نشانه دیگر آن نداشتن دشمنی و کینه است: عَسَى اللَّهُ أ نْ یَجْعَلَ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَ الَّذِینَ عَادَیْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّه وَ اللَّهُ قَدِیرٌ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ. (ممتحنه / 7) امید است که خدا میان شما و میان کسانی از آنان که [ایشان را] دشمن داشتید، دوستی برقرار کند، و خدا تواناست، و خدا آمرزنده مهربان است. در این آیه «مودت» عامل زدودن عداوت معرفی شده است. معرفت نیز از لوازم دیگر مودت است، همان گونه که پیامبر(صلی الله علیه و آله) می فرماید: اِذا آخى اَحَدُکُم رَجُلاً فَلیَسألهُ عَن اسمِهِ وَ اسمِ أبیهِ وَ قَبیلَتِهِ وَ مَنزِلِهِ ... وَ اِلاّ فَهو مَوَدّه حَمقاءُ. هرگاه یکی از شما کسی را به برادری می گیرد باید از او درباره نامش و نام پدرش و قبیله و منزلش بپرسد و گرنه این، دوستی احمقانه ای است ... . در این حدیث شناخت کسی که می خواهد مورد مودت و برادری قرار گیرد، لازمه مودت عاقل دانسته شده است. در نهایت تأثیر پذیری نیز در مودت مورد توجه است. این مطلب را می توان از آیه 82 سوره مائده برداشت کرد که خداوند می فرماید: لَتَجِدَنَّ أ شَدَّ النَّاس  عَدَاوَه لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَ الَّذِینَ أ شْرَکُوا وَ لَتَجدَنَّ أ قْرَبَهُمْ مَوَدَّه لِلَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ قَالُوا إ نَّا نَصَارَى  ... . مسلماً یهودیان و کسانی که شرک ورزیده اند را دشمن ترین مردم نسبت به مؤمنان خواهی یافت و قطعاً کسانی را که گفتند: «ما نصرانی هستیم»، نزدیک ترین مردم در دوستی با مؤمنان خواهی یافت. برخی مفسران، دلیل مودت نصاری را پذیرش دعوت پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله) از سوی برخی از آنها دانسته اند. بنابراین بین مودت و تأثیرپذیری ملازمه وجود دارد که در آیه بعد، این گونه به تصویر کشیده شده است: وَ إ ذَا سَمِعُوا مَا أ نْز لَ إ لَى الرَّسُول  تَرَى  أ عْیُنَهُمْ تَفِیضُ مِنَ الدَّمْع  مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ یَقُولُونَ ر بَّنَا آمَنَّا فَاکْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِینَ. (مائده / 83) و چون آنچه را به سوی این پیامبر نازل شده، بشنوند، می بینی بر اثر آن حقیقتی که شناخته اند، اشک از چشم هایشان سرازیر می شود. می گویند: پروردگارا، ما ایمان آورده ایم پس ما را در زمره گواهان بنویس. خلاصه آنکه مودت، محبتی است که در آن، معرفت و تأثیر پذیری از محبوب یافت می شود. (آریان فر، 1385: 176 ـ 174) بررسی موضوع اعتقاد به نسخ در آیه مودت سیوطی در الدر المنثور از ابن ابی حاتم و ابن مردویه از طریق ضحاک از ابن عباس روایتی به این مضمون نقل کرده است که آیه مذکور در مکه، زمانی که مشرکین پیامبر را آزار می دادند، نازل شد و خدای متعال از پیامبر خواست که به آنها بگوید هیچ پاداشی از شما نمی خواهم به جز اینکه به خاطر خویشاوندی ای که با شما دارم مرا آزار ندهید. سپس هنگامی که پیامبر به مدینه هجرت نمود، ایشان را از این جهت که مطالبه مزد رسالت نمی نماید به دیگر پیامبران ملحق کرد و این آیه را منسوخ نمود. (سیوطی، 1404: 6 / 6) همچنین ثعلبی در الکشف و البیان و بغوی در معالم التنزیل گفته اند: گروهی می گویند وقتی پیامبر به مدینه هجرت فرمود خدا این آیه را با آیات «قُلْ مَا سَأ لْتُکُمْ مِنْ أ جْر  فَهُوَ لَکُمْ إ نْ أ جْر یَ إ لاَّ عَلَى اللَّهِ؛ بگو: هر مزدی که از شما خواستم آن از خودتان! مزد من جز بر خدا نیست، و او بر هر چیزی گواه است.» (سبأ / 47)، «قُلْ مَا أ سْأ لُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أ جْر  وَمَا أ نَا مِنَ الْمُتَکَلِّفِینَ؛ بگو: مزدی بر این [رسالت] از شما طلب نمی کنم و من از کسانی نیستم که چیزی از خود بسازم [و به خدا نسبت دهم]» (ص / 86)، «وَ مَا تَسْأ لُهُمْ عَلَیْهِ مِنْ أ جْر ؛ و تو بر این [کار] پاداشی از آنان نمی خواهی. (یوسف / 104)، «أ مْ تَسْأ لُهُمْ خَرْجًا فَخَرَاجُ ر بِّکَ خَیْرٌ؛ یا از ایشان مزدی مطالبه می کنی؟ و مزد پروردگارت بهتر است» (مؤمنون / 72)، و «أ مْ تَسْأ لُهُمْ أ جْر ا فَهُمْ مِنْ مَغْرَم  مُثْقَلُونَ؛ آیا از آنها مزدی مطالبه می کنی و آنان از [تعهد ادای] تاوان گرانبارند؟» (طور / 40؛ قلم / 46)، نسخ نمود. ثعلبی و بغوی، سپس پاسخ داده اند که این دیدگاه، قوی نیست و این آیه نمی تواند منسوخ باشد؛ زیرا تقرب به خدا با طاعت او و مودت پیامبر و اهل بیت او نسخ بردار نیست. (ثعلبی، 1422: 8 / 313؛ بغوی، 1420: 4 / 145) مبنای این دیدگاه آن است که گذشتگان به محض احساسِ وجودِ گونه ای از تعارض ظاهری بین دو آیه، حکم به نسخ یکی از آنها می دادند؛ درحالی که نسخ شرایطی دارد از جمله اینکه امکان جمع بین دو آیه وجود نداشته باشد؛ درحالی که در مسئله مورد بحث امکان جمع وجود دارد. شرط دیگر نسخ، این است که آیه ناسخ بعد از آیه منسوخ نازل شده باشد؛ درحالی که همه آیاتی که پیش از این، از آنها به عنوان ناسخ یاد گردید، مکی هستند ولی آیه مودت مدنی است. (آریان فر، 1385: 173) اگرچه در تفاسیر از سوره شوری به عنوان سوره مکی یاد شده است ولی براساس روایت ابن عباس، چهار آیه از آن از «قُلْ لا أ سْأ لُکُمْ عَلَیْهِ أ جْر ا إ لاَّ الْمَوَدَّه فِى الْقُرْبَى » تا سه آیه بعد از آن مدنی است. همچنین قولی از مقاتل نقل شده مبنی بر اینکه آیات 22 و 23 مدنی هستند. (اندلسی، 1420: 9 / 322؛ آلوسی، 1415: 13 / 11) پر واضح است که روایات اخیر، تخصیص زننده قول عامی هستند که سوره شوری را مکی می داند. منابع و مآخذ الف) کتاب ها قرآن کریم، ترجمه محمد مهدی فولادوند.
آلوسی، شهاب الدین سید محمود، 1415 ق، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، تحقیق علی عبدالباری عطیه، بیروت، دار الکتب العلمیه.
ابن الصباغ مالکی، علی بن محمد، 1408 ق، الفصول المهمه فی معرفه احوال الائمه، بیروت، مؤسسه الاعلمی.
ابن بطریق، یحیی بن حسن اسدی حلی، 1407 ق، عمده عیون صحاح الاخبار فی مناقب امام الابرار، قم، دفتر انتشارات اسلامی.
ابن جوزی، ابوالفرج عبدالرحمن بن علی، 1422 ق، زاد المسیر فی علم التفسیر، تحقیق عبدالرزاق المهدی، بیروت، دار الکتاب العربی.
ابن حجر هیثمی، شهاب الدین احمد، 1308 ق، الصواعق المحرقه فی رد اهل البدع و الزندقه، بی جا، مطبعه العامره الشرفیه.
ابن حنبل، احمد، 1429 ق، فضائل اهل البیت من کتاب فضائل الصحابه، با تحقیق محمدکاظم محمودی، تهران، مجمع جهانی تقریب بین مذاهب اسلامی.
ابن حنبل، احمد، بی تا، مسند احمد، بیروت، دار صادر.
ابن عطیه اندلسی، عبدالحق بن غالب، 1422 ق، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، تحقیق عبدالسلام عبدالشافی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه.
ابن فارس، ابوالحسین احمد، 1404 ق، معجم مقاییس اللغه، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قم، مکتب الاعلام الاسلامی.
ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، 1419 ق، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق محمد حسین شمس الدین، بیروت، دار الکتب العلمیه.
ابن منظور، محمد بن مکرم، 1414 ق، لسان العرب، بیروت، دار صادر، چ سوم.
اندلسی، ابوحیان محمد بن یوسف، 1420 ق، البحر المحیط فی التفسیر، تحقیق صدقی محمد جمیل، بیروت، دار الفکر.
بخاری، محمد بن اسماعیل، 1401 ق، صحیح البخاری، استانبول، دار الفکر.
بغوی، حسین بن مسعود، 1420 ق، معالم التنزیل (تفسیر البغوی)، تحقیق عبدالرزاق المهدی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
ترمذی، محمد بن عیسی، 1403 ق، سنن الترمذی، بیروت، دار الفکر، چ دوم.
ثعلبی نیشابوری، ابواسحاق احمد بن ابراهیم، 1422 ق، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، بیروت، دار إحیاء التراث العربی.
جوهری، اسماعیل بن حماد، 1407 ق، الصحاح تاج اللغه و صحاح العربیه، به کوشش احمد عبدالغفور عطار، بیروت، دار العلم للملایین.
حاکم حسکانی، ابن حذاء عبیدالله بن عبدالله، 1411 ق، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل فی الآیات النازله فی اهل البیت(علیهم السلام)، تحقیق محمد باقر محمودی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
حاکم نیشابوری، ابوعبدالله، بی تا، المستدرک للصحیحین، بیروت، دار المعرفه.
رازی، فخرالدین ابوعبدالله محمد بن عمر، 1420 ق، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چ سوم.
راغب اصفهانی، حسین بن محمد، 1412 ق، مفردات فی غریب القرآن، تحقیق صفوان عدنان داودی، دمشق و بیروت، الدار الشامیه و دار العلم.
زبیدی، محمد مرتضی الحسینی الواسطی، 1414 ق، تاج العروس، بیروت، دار الفکر.
زمخشری، جارالله محمود بن عمر، 1407 ق، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الاقاویل فی وجوه التأویل، بیروت، دار الکتاب العربی، چ سوم.
سیوطی، جلال الدین، 1404 ق، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی.
شافعی، محمد بن طلحه، بی تا، مطالب السؤل فی مناقب آل الرسول(علیهم السلام)، به کوشش ماجد ابن احمد العطیه، بی جا، بی نا.
شنقیطی، محمد الامین، 1415 ق، اضواء البیان فی ایضاح القرآن بالقرآن، بیروت، دار الفکر.
صادقی تهرانی، محمد، 1365، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن والسنه، قم، انتشارات فرهنگ اسلامی، چ دوم.
طباطبایی، سید محمدحسین، 1417 ق، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چ پنجم.
طبرانی، سلیمان بن احمد، 1995 م، المعجم الاوسط، بی جا، دار الحرمین.
طبرسی، فضل بن الحسن، 1372، مجمع البیان لعلوم القرآن، تهران، ناصر خسرو، چ سوم.
طبری، ابو جعفر محمد بن جریر، 1412 ق، جامع البیان فی تفسیر آی القرآن، بیروت، دار المعرفه.
طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن، بی تا، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
طیب، سید عبدالحسین، 1378، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات اسلام.
فرات کوفی، ابوالقاسم فرات بن ابراهیم، 1410 ق، تفسیر فرات الکوفی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
فضل الله، سید محمدحسین، 1419 ق، تفسیر من وحی القرآن، بیروت، دار الملاک، چ دوم.
فیض کاشانی، ملامحسن، 1415 ق، تفسیر الصافی، تهران، صدر.
قرشی، سید علی اکبر، 1371، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چ ششم.
قرطبی، محمد بن احمد، 1364، الجامع لأحکام القرآن، تهران، ناصر خسرو.
قمی، علی بن ابراهیم، 1367، تفسیر قمی، تحقیق سید طیب موسوی جزایری، قم، دار الکتاب، چ چهارم.
قندوزی حنفی، سلیمان بن ابراهیم، 1416 ق، ینابیع الموده لذوی القربی، بی جا، دار الاسوه.
کلینی، ابوجعفر محمد بن یعقوب، 1362، الکافی، تهران، اسلامیه، چ دوم.
متقی هندی، علاءالدین علی بن حسام الدین، 1989 م، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، به کوشش بکری حیانی و تصحیح صفوه السقا، بیروت، مؤسسه الرساله.
مجلسی، محمدباقر، بی تا، بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار(علیهم السلام)، تهران، اسلامیه.
مدرسی، سید محمدتقی، 1419 ق، من هدی القرآن، تهران، دار محبی الحسین(علیه السلام).
مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، 1374، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه.
هیثمی، نورالدین علی بن ابی بکر، 1988 م، مجمع الزوائد، بیروت، دار الکتب العلمیه. ب) مقاله ها آریان فر، مهدی، 1385، پاداش رسالت، پژوهش های قرآنی، شماره 46 و 47، مشهد، دفتر تبلیغات اسلامی.
بابایی، علی اکبر، 1380، پژوهشی در آیه مودت، ماهنامه معرفت، شماره 48، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(رحمه الله علیه). محمدرضا حاجی اسماعیلی: دانشیار دانشگاه اصفهان. (نویسنده مسئول) داود اسماعیلی: دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان. فصلنامه علمی ـ پژوهشی مطالعات تفسیری 14 ادامه دارد...

94/04/14 - 04:01





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 53]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن