محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829884557
نقد و بررسی آراء مدعیان مهدویت
واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
نقد و بررسی آراء مدعیان مهدویت
این باور که پیامبر گرامی اسلام(ص) دوازده جانشین دارند،از اعتقاداتی است که در میان تمام مسلمین شیعه وسنی بر آن اتفاق نظر وجود دارد؛ با این حال احمد حسن خود را امام سیزدهم میداند. بنابراین ادعای او مخالفت با اجماع شیعه و سنی است.
بخش سوم
نمونۀ دیگر اینکه مینویسند: در کتاب فقه الرضا، از امام رضا(ع) این دعا روایت شده است: اللهم صل علیه و علی آله من آل طه و یٓس، و اخصص ولیک، و وصی نبیک، و أخا رسولک، و وزیره، و ولی عهده، إمام المتقین، و خاتم الوصیین لخاتم النبیین محمد(ص) ، و ابنته البتول، و علی سیدی شباب أهل الجنة من الأولین و الآخرین، و علی الأئمة الراشدین المهدیین السالفین الماضین، و علی النقباء الأتقیاء البررة الأئمة الفاضلین الباقین، و علی بقیتک فی أرضک، القائم بالحق فی الیوم الموعود، و علی الفاضلین المهدیین الأمناء الخزنة. و این دعا بر وجود مهدیهایی پس از امام مهدی دلالت دارد. در حالی که اوّلاً این عبارت در نسخۀ کتاب فقه الرضا که نزد علّامه مجلسی بوده وجود نداشته است. متن بحارالأنوار بدین شرح است: اللهم صل علیه و علی آل طه و یٓس و اخصص ولیک و وصی نبیک و أخا رسولک و وزیره، و ولی عهدک إمام المتقین، و خاتم الوصیین لخاتم النبیین محمد بالصلاة علیه و علی ابنته البتول، و علی سیدی شباب اهل الجنة من الأولین و الآخرین، و علی الأئمة الراشدین المهدیین، و علی النقباء الأتقیاء البررة الفاضلین المهذبین الامناء الخزنة، و علی خواص ملائکتک جبرئیل و میکائیل و إسرافیل و عزرائیل و الصافین و الحافین و الکروبیین و المسبحین و جمیع ملائکتک فی سمواتک و ارضک أکتعین. روشن است که با وجود چنین تفاوت نقلهایی اصل وجود عبارت مورد نظر مشکوک خواهد شد و در نتیجه مسئلهای اعتقادی آن هم مسئلهای همچون امامت و مهدویت را نمیتوان به استناد آن اثبات کرد. ثانیاً در اصل انتساب این کتاب به امام رضا(ع) تردید وجود دارد. امام خمینی; در اینباره چنین مینویسد: و امثال این عبارت از کتاب فقه الرضا گواه بر این است که این کتاب تصنیف یکی از علماست نه اینکه کتاب سرورمان ابالحسن علی بن موسی الرضا(ع) باشد. (خمینی، بیتا: ج1، 300) آیتالله گلپایگانی نیز چنین نوشته است: روایت فقه الرضا قابل اعتماد نیست؛ چرا که همچنان که بارها تذکر داده شد، استناد این کتاب به سرورمان امام رضا(ع) معلوم نیست. (مقدس، بیتا: ج1، 112) ثالثاً بر فرض که ما نسخۀ موجود فقه الرضا را معیار قرار دهیم دلیلی وجود ندارد که مهدیهای پس از امام مهدی(عج) اوصیای آن حضرت باشند. ممکن است طبق فرمایش امام صادق(ع) آنان گروهی از شیعیان باشند که مردم را به اهلبیت دعوت میکنند. عن أبی بصیر قال: قلت للصادق جعفر بن محمد(ع) : یا ابن رسول الله! إنی سمعت من أبیک(ع) أنه قال: یکون بعد القائم اثنا عشر مهدیاً فقال: إنما قال: اثنا عشر مهدیاً، و لم یقل: إثنا عشر إماماً، ولکنهم قوم من شیعتنا یدعون الناس إلی موالاتنا و معرفة حقنا. (صدوق، 1405: 358) ابوبصیر گوید: به امام صادق(ع) گفتم: ای فرزند رسول خدا، من از پدر شما شنیدم که میفرمود: پس از قائم دوازده مهدی خواهد بود. امام صادق(ع) فرمود: دوازده مهدی گفته است، نه دوازده امام؛ آنها قومی از شیعیان ما هستند که مردم را به موالات و معرفت حقّ ما میخوانند. استناد به خبر واحد سنی و ادعای تواتر آن در احادیث شیعی شگرد دیگر طرفداران احمد حسن برای فریب دادن مخاطبان خود، ارائۀ آمار چندده حدیث از کتابهای شیعه است، به گونهای که مخاطب گمان کند ادعای آنها پشتوانهای بسیار قوی از روایات شیعه را دارد؛ در حالی که با رندی کامل برای اثبات مدعای خود دست به دامان منابع اهلسنت شده و با تکروایتی سنی میخواهند ادعای مهم خود را ثابت کنند. به عنوان نمونه، طرفداران احمد حسن در بحث پرچمهای سیاه برای اینکه به خواننده القا کنند که روایات مورد استنادشان خدشهناپذیر است، ابتدا مدعی تواتر روایات پرچمهای سیاه میشوند و پس از ارائه فهرستی بلندبالا از این روایات، دغلکارانه به مخاطب القا میکنند که محتوای مورد ادعای آنان نیز تواتر دارد. مینویسند: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) : إِذَا رَأَیْتُمْ الرَّایَاتِ السُّودَ قَدْ جاءت من قبل خُرَاسَانَ فَأْتُوهَا فَإِنَّ فِیهَا خَلِیفَةَ اللَّهِ الْمَهْدِیَّ؛ (ابنحنبل، بیتا: ج5، 277) رسول خدا(ص) فرمود: هنگامی که دیدید پرچمهای سیاه از طرف خراسان خارج شدند خود را به آنها برسانید، چون که مهدی خلیفۀ خدا در میان آنهاست. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) : یَقْتَتِلُ عِنْدَ کَنْزِکُمْ ثَلَاثَةٌ کُلُّهُمْ ابْنُ خَلِیفَةٍ، ثُمَّ لَا یَصِیرُ إِلَی وَاحِدٍ مِنْهُمْ، ثُمَّ تَطْلُعُ الرَّایَاتُ السُّودُ مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ فَیَقْتُلُونَکُمْ قَتْلًا لَمْ یُقْتَلْهُ قَوْمٌ. ثُمَّ ذَکَرَ شَیْئاً. فَقَالَ: إِذَا رَأَیْتُمُوهُ فَبَایِعُوهُ وَ لَوْ حَبْواً عَلَی الثَّلْجِ فَإِنَّهُ خَلِیفَةُ اللَّهِ الْمَهْدِی. (حاکم نیشابوری، بیتا: ج4، 463 - 464) پیامبر خدا(ص) فرمود: نزد گنج شما سه تن کشته میشوند که همه فرزندان خلیفه هستند و بعد از آنها آن منصب به هیچیک آنان نمیرسد، تا آنگاه که پرچمهای سیاه از سمت مشرق پدید آید و شما را طوری به قتل رسانند که هیچ قومی را بدان وضع نکشته باشند. سپس راوی چیزی گفت که من حفظ نکردم. آنگاه فرمود: چون او را ببینید با وی بیعت کنید هرچند به رفتن از روی برف باشد؛ چه وی مهدی خلیفۀ خداست. طرفداران احمد حسن چنین استدلال میکنند که بر اساس روایات متواتر، پرچمهای سیاه پیش از ظهور امام مهدی(عج) برافراشته خواهد شد و از آنجا که روایات یادشده بر حضور مهدی(عج) در میان پرچمهای سیاه دلالت دارد پس آن مهدیای که در میان پرچمهای سیاه است غیر از امام مهدی(عج) معهود است. بنابراین پیش از ظهور امام مهدی(عج) مهدی دیگری خواهد بود و به اعتقاد احمد حسن وی هموست. در حالی که حدیث دوم دلالت ندارد که مهدی در پرچمهای سیاه است و ضمیر «رأیتموه» و «بایعوه» به «رایات» برنمیگردد؛ زیرا اولاً رایات مؤنث است و اگر مرجع ضمیر رایات بود، باید از واژۀ «رایتموها» و «بایعوها» استفاده میشد. ثانیاً تعبیر روایت «فإن فیها خلیفة الله» نیست تا بگوییم مهدی در پرچمهای سیاه است، بلکه تعبیر روایت «فإنه خلیفة الله» است. بنابراین مرجع ضمیر «فإنه» شخصی است که در ادامۀ روایت از آن سخن گفته شده و راوی آن را نقل نکرده است (ثم ذکر شیئاً). بنابراین مقصود روایت دوم نمیتواند مستند احمد حسن باشد. از اینرو، تنها یک روایت بر حضور مهدی در پرچمهای سیاه دلالت دارد و احمد حسن در این زمینه یک روایت بیشتر در اختیار ندارد؛ آن هم روایتی از اهلسنت که برای ما و احمد حسن که خود را یک شیعه میداند، فاقد حجیت است. البته ظاهراً کفگیر او آنقدر به ته دیگ خورده که چارهای جز دست و پا کردن دلیل از لابهلای کتابهای اهلسنت نداشته است. گفتنی است ترفند دیگر طرفداران احمد حسن برای فریب افرادی که اطلاع کمی از کتب حدیثی دارند، این است که وقتی میخواهند برای دو روایت نخست منبع ذکر کنند به منابع شیعه همچون الملاحم و الفتن سید بن طاووس و کشف الغمة که این روایات را به نقل از منابع سنی نقل کردهاند آدرس میدهند تا به مخاطب چنین القا کنند که این روایات از منابع شیعی است و عالمان شیعی آن را در کتابهایشان نقل کردهاند، در حالی که گفتیم این روایات از اهلسنت است. از آنچه گذشت دریافتیم که اگر فرضاً روایات پرچمهای سیاه را متواتر بدانیم و بپذیریم که آنها مربوط به دوران پیش از ظهورند و ناظر به جریان ابومسلم خراسانی نیستند _ که هر دو مطلب از سوی برخی از نویسندگان انکار شده است (صدر، 1427؛ صادقی، 1385) _ آنچه میتوان دربارۀ آن ادعای تواتر کرد، اصل خروج پرچمهای سیاه پیش از ظهور امام مهدی(عج) است. اما وجود یک مهدی در میان پرچمهای سیاه، مستندی جز یک روایت _ آن هم روایتی سنی _ ندارد. بنابراین از متواتر بودن روایات پرچمهای سیاه نمیتوان چنین استنباط کرد که وجود یک مهدی پیش از ظهور هم متواتر و انکارناشدنی است. باز مینویسند: اکنون آیهای را ذکر میکنیم که در آن به قیام وصیّ امام مهدی(عج) پیش از ظهور امام زمان(عج) اشاره میکند: (مَلْعُونِینَ أَیْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِیلًا * سُنَّةَ اللَّهِ فِی الَّذِینَ خَلَوْا مِن قَبْلُ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِیلًا)؛ (احزاب: 61-62) آنها ملعون هستند هر کجا یافت شوند، گرفته و به سختی کشته خواهند شد * سنت خداوند است که در پیشینیان نیز بوده است و هرگز در سنت خداوند تبدیل و تغییر نخواهی یافت. سنت خداوند که در پیشینیان نیز بوده و هرگز درسنتش تغییری نیست. دشمنان خداوند بعد از رسول الله(ص) توسط مهدی به هلاکت میرسند و این مهدی، همان وصیّ امام مهدی(عج) است که از خراسان یا مشرق قیام میکند. امیر المؤمنین(ع) فرمود: «پس نظر کنید به اهلبیت پیامبرتان؛ اگر سکوت کردند، سکوت کنید، و اگر از شما یاری خواستند، آنها را یاری کنید. پس خداوند فتنهها را توسط مردی از ما اهلبیت از میان میبرد. پدرم فدای فرزند بهترین کنیزان! کسی که به آنها جز شمشیر بیملاحظه ندهد که به مدت هشت ماه شمشیر بر دوشش است، تا جایی که قریش گویند: اگر از فرزندان فاطمه(س) بود به ما رحم میکرد. خداوند او را بر بنیامیه مسلط میکند تا اینکه آنها را دگرگون و نابود سازد. "آنها ملعون هستند؛ هر کجا یافت شوند، گرفته و به سختی کشته خواهند شد * سنت خداوند است که در پیشینیان نیز بوده است و هرگز در سنت خداوند تبدیل و تغییر نخواهی یافت".» (مجلسی، 1403: ج51، 121؛ صافی گلپایگانی: 238) طبق این آیه و تفسیر امام علی(ع) متوجه میشویم آن کسی که فتنهها را از بین میبرد و بنیامیه را نابود میسازد و خداوند او را بر آنها مسلط میکند، کسی است که شمشیر را هشت ماه بر دوشش حمل میکند و با توجه به حدیث بعدی متوجه میشویم که این شخص، حضرت صاحب الزمان(عج) نیستند؛ بلکه فرزند امام مهدی(عج) هستند که پیش از امام مهدی(عج) قیام میکنند؛ امام علی(ع) فرمود: «... و مردی پیش از او (مهدی) از فرزندانش به اهل مشرق خروج میکند. او شمشیر را هشت ماه بر دوشش حمل میکند.» (ابنطاووس، 1416: 66، باب 133) پس برایمان روشن شد که این شخص، فرزند امام مهدی(عج) است که پیش از ایشان قیام کرده و به مدت هشت ماه شمشیر را بر دوششان حمل میکنند.» در حالی که متن روایت اخیر که به آن استناد شده بدین صورت است: حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مَرْوَانَ، عَنِ الْهَیْثَمِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ، عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ(ع) قَالَ: «یَخْرُجُ رَجُلٌ قَبْلَ الْمَهْدِیِّ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ بِالْمَشْرِقِ، یَحْمِلُ السَّیْفَ عَلَی عَاتِقِهِ ثَمَانِیَةَ أَشْهُرٍ، یَقْتُلُ وَیُمَثِّلُ وَیَتَوَجَّهُ إِلَی بَیْتِ الْمَقْدِسِ، فَلَا یَبْلُغُهُ حَتَّی یَمُوتَ.» (مروزی، 1414: 198) ... علی(ع) میفرماید: و مردی از اهلبیت آن حضرت به اهل شرق خروج کرده در مدت هشت ماه شمشیر را بر دوش خود گرفته میکشد و انتقام میکشد و متوجه بیتالمقدس میشود و پیش از اینکه به بیتالمقدس برسد میمیرد. استدلال به این روایت از زوایای مختلفی قابل نقد است: 1. این روایت مرسل و از کتاب فتن ابن حماد است. وی نویسندهای سنیمذهب است و کتاب او حتی از نظر اهلسنت نیز معتبر نیست. بنابراین طرفداران احمد حسن اعتقاد به وجود یک مهدی پیش از امام مهدی را از روایات اهلسنت اخذ کردهاند و البته _ چنانکه گذشت _ آنان برای اینکه این واقعیت از دید مخاطب مخفی بماند، این روایت را نه از منبع اصلی، که از کتاب سید بن طاووس نقل کردهاند، در حالی که با مراجعه به کتاب یادشده معلوم میشود سید بن طاووس آن را از فتن ابنحماد آورده است. 2. با توجه به متن روایت معلوم میشود که طرفداران احمد حسن آن را تحریف کردهاند؛ چرا که تعبیر روایت «رجل من اهلبیته» است، در حالی که آنان این عبارت را به این صورت ترجمه کردهاند: «مردی از فرزندانش»، با اینکه مردی از اهلبیت اعم از فرزند است، چنانکه امام علی(ع) از اهلبیت پیامبر گرامی اسلام(ص) است، ولی فرزند آن حضرت نیست. این تحریف برای این بوده است که این حدیث با ادعای احمد حسن که خود را فرزند امام مهدی میداند هماهنگ شود. 3. بر اساس فرمایش امام در ادامۀ همین روایت، مردی که پیش از ظهور امام مهدی هشت ماه شمشیر بر دوش میگذارد، به سمت بیتالمقدس حرکت کرده و پیش از رسیدن به آنجا میمیرد، در حالی که احمد حسن مدعی است میخواهد پس از پایان یافتن حیات امام مهدی زنده بماند و جانشن آن حضرت شود؛ اما طرفداران احمد حسن این بخش از روایت را بیان نکردهاند تا مخاطب به کلاهی که میخواهند بر سرش بگذارند پی نبرد. 4. ابنطاووس _ که طرفداران احمد حسن روایت را از کتاب او آدرس دادهاند _ در ادامۀ این روایت مینویسد: «من روایت را به همین صورت دیدم، اما در آن اشکال وجود دارد (ابنطاووس، 1416: 139).» بنابراین حتی سید بن طاووس نیز این حدیث را خالی از اشکال نمیدانسته است. با این حال، روشن نیست طرفداران احمد حسن چگونه میخواهند یک مسئلۀ اعتقادی _ آن هم مسئلهای همچون امامت و مهدویت _ را بر این پایۀ متزلزل بنا نهند. برداشتهای سطحی از روایات بخشی از استدلالهای طرفداران احمد حسن مبتنی بر برداشتهای سطحی از روایات است؛ برداشتها مبتنی بر نگاه عامیانه، یکسونگرانه و بدون توجه به مجموعه فرمایشات پیشوایان معصوم:. مینویسند: عن أبی عبد الله(ع) قال: الله أجل و أکرم و أعظم من أن یترک الأرض بلا امام عادل. قال: قلت له: جعلت فداک! فأخبرنی بما استریح إلیه. قال: یا أبا محمد! لیس یری أمة محمد(ص) فرجاً ابداً ما دام لولد بنی فلان ملک حتی ینقرض ملکهم، فإذا انقرض ملکهم أتاح الله لامة محمد رجلاً منا أهل البیت، یشیر بالتقی ویعمل بالهدی ولا یأخذ فی حکمه الرشی، والله انی لا عرفه باسمه و اسم أبیه، ثم یأتینا الغلیظ القصرة ذو الخال والشامتین، القائم العادل الحافظ لما استودع یملأها قسطاً وعدلاً کما ملأها الفجار جوراً و ظلماً؛ (ابنطاووس، 1414: ج3، 116 - 117) امام صادق(ع) فرمود: خداوند بزرگتر و مکرمتر و اعظم از این است که زمین را بدون امام عادل بگذارد. ابوبصیر گفت: قربانت گردم! چیزی به من اطلاع دهید که موجب آرامش خاطرم باشد. فرمود: ای ابومحمد، مادام که بنیعباس بر اریکۀ سلطنت تکیه زدهاند، امت محمد(ص) فرج و راحتی ندارند. وقتی که دولت آنها منقرض گردید، خداوند مردی را که از دودمان ماست و برای امت محمد(ص) نگاهداشته، ظاهر گرداند تا دستور تقوا دهد و به هدایت رفتار کند و در حکمش رشوه نگیرد. به خدا قسم من او را به اسم خود و پدرش میشناسم. آنگاه مردی که گردنی قوی دارد و دارای دو خال سیاه است به سوی ما خواهد آمد. او قائم عادل و حافظ امانت الهی است؛ او زمین را پر از عدل و داد میکند، چنانکه فاجران آن را پر از ظلم و ستم کرده باشند. طرفداران احمد حسن مدعی هستند تعبیر «اهلالبیت» در این روایت دلالت بر این دارد که شخصیت مورد نظر امام صادق(ع) ، امام است؛ چرا که در اصطلاح روایات، واژۀ اهلالبیت مخصوص امامان معصوم است. از اینرو طبق مفاد این روایت، پیش از ظهور امام مهدی(عج) امامی از اهلبیت وجود خواهد داشت. در حالی که اینکه واژۀ اهلالبیت اصطلاح خاصی است که شامل تمام خاندان پیامبر گرامی اسلام(ص) نمیشود و مخصوص امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) و امامان از نسل آنان است، مطلب درستی است که در آن تردیدی وجود ندارد. لیکن از این نکته نیز نباید غفلت کرد که پیشوایان معصوم خود تصریح کردهاند که این واژه _ هنگامی که در معنای اصطلاحیاش به کار میرود _ منحصر در چهارده معصوم است و کس دیگری را شامل نمیشود. به عنوان نمونه از امام علی(ع) در اینباره چنین روایت شده است: ... ثم قال: علی صلوات الله علیه لأبی الدرداء وأبی هریرة، ومن حوله: یا أیها الناس، أتعلمون أن الله تبارک وتعالی أنزل فی کتابه: (إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً) فجمعنی رسول الله(ص) وفاطمة وحسناً وحسیناً فی کساء واحد، ثم قال: اللهم هؤلاء أحبتی وعترتی وثقلی وخاصتی وأهل بیتی فأذهب عنهم الرجس وطهرهم تطهیراً. فقالت أم سلمة: وأنا؟ فقال(ص) لها: وأنت إلی خیر، إنما أنزلت فی، وفی أخی علی، وفی ابنتی فاطمة، وفی ابنی الحسن والحسین، وفی تسعة من ولد الحسین خاصة، لیس فیها معنا أحد غیرنا. فقام جل الناس، فقالوا: نشهد أن أم سلمة حدثتنا بذلک، فسألنا رسول الله(ص) فحدثنا کما حدثتنا أم سلمة؛ (نعمانی، 1422: 77) چنانکه ملاحظه میشود، رسول گرامی اسلام(ص) تصریح میفرمایند که واژۀ «اهلبیت» در اصطلاح خاص قرآنیاش _ که از ویژگی طهارت از ناپاکیها برخوردارند _ منحصر در چهارده معصوم است و شامل هیچ شخصیت دیگری نمیشود. این مطلب به وضوح از واژۀ «انّما» _ که از ادات حصر است _ استنباط میشود و در ادامه عبارت «لیس فیها معنا احد غیرنا» که به صراحت از مشارکت نداشتن هیچ شخصیت دیگری با اهلبیت در این مقام سخن میگوید راه را بر هر گونه توجیه و طرح احتمالات بیاساس بسته است. از اینرو این ادعا که از وجود واژۀ اهلالبیت در حدیث امام صادق(ع) میتوان چنین برداشت کرد که شخصیت مورد نظر آن حضرت، بهرغم اینکه از چهارده معصوم نیست، امامی معصوم است، پذیرفتنی نیست. اما دلیل اینکه بر شخصیت مورد نظر این روایت اهلالبیت اطلاق شده، این است که گرچه این واژه یک اصطلاح خاص با بار معنایی ویژه است، اما این اصطلاح، تمام کاربریهای این واژه را دربر نمیگیرد، بلکه کاربری اغلب این واژه همان معنای خاص است؛ اما در کلمات اهلبیت گاهی این واژه معنایی عامتر دارد که شامل همۀ خاندان پیامبر گرامی(ص) به صورت عام آن میشود و از اینرو کسانی که از نسل ائمه: هستند ولو خود امام نباشند را نیز شامل میشود. به عنوان نمونه میتوان به این روایات اشاره کرد: عن أبی حمزة الثمالی، قال: کنت جالساً فی المسجد الحرام مع أبیجعفر(ع) إذ أتاه رجلان من أهل البصرة، فقالا له: یا ابن رسول الله! إنا نرید أن نسألک عن مسألة. فقال لهما: اسألا عما جئتما. قالا: أخبرنا عن قول الله عز وجل: (ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتَابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنَا [مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَیْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْکَبِیرُ]) إلی آخر الآیتین. قال: نزلت فینا أهل البیت. قال أبوحمزة: فقلت: بأبی أنت و أمی! فمن الظالم لنفسه؟ قال: من استوت حسناته و سیئاته منا أهل البیت فهو ظالم لنفسه. فقلت: من المقتصد منکم؟ قال: العابد لله ربه فی الحالین حتی یأتیه الیقین. فقلت: فمن السابق منکم بالخیرات؟ قال: من دعا والله إلی سبیل ربه، و أمر بالمعروف، ونهی عن المنکر، ولم یکن للمضلین عضداً، ولا للخائنین خصیماً، ولم یرض بحکم الفاسقین إلّا من خاف علی نفسه ودینه ولم یجد أعواناً؛ (صدوق، 1379: 105) ابوحمزه ثمالی گوید: در مسجدالحرام خدمت امام باقر(ع) نشسته بودم که دو تن از مردم بصره به محضرش شرفیاب شدند و عرض کردند: ای فرزند پیامبر خدا، قصد داریم مسئلهای از شما بپرسیم. فرمود: مانعی ندارد. گفتند: ما را از تفسیر فرموده خدا: (ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتَابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَیْرَاتِ بِإِذْنِ اللهِ ذلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْکَبِیرُ) تا آخر دو آیه، آگاه فرما! فرمود: در شأن ما خاندان نبوت نازل گردیده است. ثمالی گوید: عرض کردم: پدر و مادرم به فدایت! بنابراین ستمکار به خود از شما چه کسی است؟ فرمود: شخصی از ما خاندان رسالت که نیکیها و بدیهایش یکسان باشد به نفس خود ستم نموده [ که در عبادت کوتاهی نموده و حسناتش را بر سیئات خود افزون نساخته] باشد. گفتم: «مقتصد» از شما کیست؟ فرمود: شخصی که در تمامی احوال، در توانمندی و فقر (جوانی و پیری) تا آخرین نفس که در چنگال مرگ گرفتار شود عبادت خدا را انجام دهد. عرضه داشتم: سبقتگیرندۀ شما در خیرات کیست؟ فرمود: به خدا سوگند او فردی است که مردم را به راه پروردگار خویشتن فرا خوانده و به انجام نیکیها وادار کند، و آنان را از ارتکاب معاصی و بدیها باز دارد، و پشتیبان گمراهان نگردد، و به حکم فاسقها رضا ندهد، مگر آن شخص که از رسیدن زیانی به جان و دینش بترسد، و یاوری پیدا نکند، آنگاه از روی تقیه با آنان مدارا نماید. در اینجا ابتدا امام تصریح میفرمایند که این آیه دربارۀ اهلبیت نازل شده است و در ادامه به صراحت از وجود هر سه دستۀ مذکور در آیه و از جمله ستمگر به خود (الظالم لنفسه)در میان اهلبیت سخن میگویند و از آنجا که در میان چهارده معصوم ستمگر وجود ندارد، بنابراین مقصود از اهلبیت معنای اصطلاحی آن نیست، بلکه مقصود خاندان پیامبر به شکل عام آن است. از امام صادق نیز چنین روایت شده است: انا أهل البیت لم یزل الله یبعث فینا من یعلم کتابه من أوله إلی آخره؛ (صفار، 1404: 214) در میان ما اهلبیت خداوند همیشه کسی را برمیانگیزد که به کتاب خدا از ابتدا تا انتها علم دارد. روشن است که مقصود امام صادق(ع) از واژۀ اهل البیت در این روایت معنای خاص آن نیست؛ چرا که امام میفرمایند: در بین ما اهلبیت کسی هست که دانش همۀ کتاب خدا نزد اوست. بنابراین کسی که دانش کتاب نزد اوست یکی از اهلبیت است. بنابراین امام صادق(ع) در این حدیث از واژۀ اهلبیت، معنای عام آن را اراده کردهاند؛ یعنی خاندان پیامبر و منسوبان به آن حضرت. حاصل سخن اینکه به دلیل روایتی که اصطلاح اهلالبیت را منحصر در چهارده معصوم کرده است، از اطلاق این واژه بر شخصیت دیگری نمیتوان امامت و مهدویت او را اثبات کرد و به قرینۀ دو روایتی که اخیراً ذکر شد این واژه معنای عامی نیز دارد. بنابراین در حدیث مورد نظر اهلالبیت در معنای عامش به کار رفته است. بنابراین از اطلاق این واژه بر کسی که پیش از امام مهدی ظهور میکند تنها منسوب بودن او به خاندان پیامبر گرامی اسلام(ص) قابل برداشت است و در نتیجه او یکی از سادات جلیل القدر خواهد بود و از همین روست که سید بن طاووس روایت یادشده را بر خود تطبیق میداده و بر این باور بوده که مقصود از آن مردی از اهلبیت که در این روایت به او اشاره شده، خود وی است (ابنطاووس، 1414: ج3، 117). این تطبیق درست باشد یا اشتباه، در هر صورت نشان از آن دارد که این عالم بلندمرتبه نیز از واژۀ اهلبیتی که در این روایت به کار رفته امام معصوم و مهدی فهم نمیکرده است. باز مینویسند: قال أمیر المؤمنین(ع) علی منبر الکوفة: ... لا بد من رحی تطحن فإذا قامت علی قطبها وثبتت علی ساقها بعث الله علیها عبداً عنیفاً خاملاً أصله، یکون النصر معه أصحابه الطویلة شعورهم، أصحاب السبال، سود ثیابهم، أصحاب رایات سود، ویل لمن ناواهم، یقتلونهم هرجاً، والله لکأنی أنظر إلیهم وإلی أفعالهم، وما یلقی الفجار منهم والأعراب الجفاة یسلطهم الله علیهم بلا رحمة فیقتلونهم هرجاً علی مدینتهم بشاطئ الفرات البریة والبحریة، جزاء بما عملوا وما ربک بظلام للعبید؛ (نعمانی، 1422: 264 - 265) امیرالمؤمنین(ع) بر منبر مسجد کوفه فرمود: آسیایی باید به گردش درآید و همین که کاملاً به گردش افتاد و پابرجا شد خداوند بندهای سنگدل و بیاصل و نسب را برانگیزد که پیروزی به همراه او باشد. یارانش با موهای دراز و سبیلهای کلفت و جامههای سیاه در بر، و پرچمهای سیاه به دست داشته باشند. وای بر کسی که با آنان ستیزد که بیملاحظه آنان را بکشند! به خدا قسم، گویی آنان را میبینم و کارهاشان و آنچه بدکاران و عربهای ستمگر از دست آنان میبینند در پیش چشم من است. خداوند آنان را که مهری در دلشان نیست بر ایشان مسلّط میکند و در شهرهای خودشان که در کنار فرات است شهرهای ساحلی و بیابانی، ایشان را بیمحابا میکشند به جزای آنچه که کردهاند و پروردگار تو به بندگانش ستم روا ندارد. به اعتقاد طرفداران احمد حسن، این روایت دلیل بر وجود حجتی از حجتهای الهی در میان پرچمهای سیاه است و از آنجا که پرچمهای سیاه پیش از ظهور برافراشته میشود، این حجت الهی امام مهدی نیست و در نتیجه روایت مورد نظر دلیلی بر اندیشۀ وجود مهدیهایی غیر از امام مهدی است. آنها این روایت را به این دلیل اثبات کنندۀ وجود حجتی از حجتهای خدا در میان پرچمهای سیاه میدانند که در آن تعبیر «یبعث الله» آمده است و از آنجا که خداوند تنها پیامبران و امامان را مبعوث میکند، شخصیت مورد نظر امام علی(ع) در این روایت نیز باید حجت خداوند باشد. در حالی که اساساً مبعوث شدن شخصیت مورد نظر این روایت از سوی خداوند نمیتواند دلیلی بر مهدی بودن او باشد؛ زیرا بعثت در لغت به معنای برانگیختن است و صرف برانگیختنِ کسی، دلیل بر پیامبر یا امام بودن او نیست و گویاترین دلیل بر این سخن این است که در آیات و روایات فراوانی ترکیب «بعث الله» و ترکیبهای مشابه آن در غیر انبیا و اوصیا به کار رفته است. به عنوان نمونه میتوان به این آیات اشاره کرد: (فَبَعَثَ اللَّهُ غُرَاباً یَبْحَثُ فِی الْأَرْضِ لِیُرِیَهُ کَیْفَ یُوَارِی سَوْءَةَ أَخِیهِ). (مائده: 31) (ثُمَّ بَعَثْنَاهُمْ لِنَعْلَمَ أَیُّ الْحِزْبَیْنِ أَحْصَى لِمَا لَبِثُوا أَمَداً). (کهف: 12)[1] (فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَیْکُمْ عِبَاداً لَنَا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجَاسُوا خِلَالَ الدِّیَارِ وَکَانَ وَعْداً مَّفْعُولاً). (اسراء: 5) در روایات نیز موارد بسیاری وجود دارد که بر اساس آنها خداوند موریانه (صدوق، 1385: ج1، 74)، ابر (همو، 1417: 654)، پرنده (کلینی، 1363: ج5، 536)، فرشتگان (همو: ج3، 203) و... رامبعوث میگرداند. بنابراین از آمدن تعبیر «بعث الله» در این روایت، نمیتوان نتیجه گرفت شخصیت فرستاده شده، مهدی است. بر آنچه گفته شد میتوان این نکته را افزود که اساساً محتوای روایت، خود نشانگر این است که شخصیت مورد نظر امام علی(ع) شخصیت مثبت و برجستهای نیست؛ زیرا در این روایت شخصیت یادشده به عنیف توصیف شده که این واژه به معنای بیرحم است (فراهیدی، 1409: ج2، 157). ابناثیر در این باره چنین مینویسد: و کل ما فی الرفق من الخیر ففی العنف من الشر مثله. (ابناثیر، 1364: ج3، 309) در نسخۀ موجود از کتاب الغیبة نعمانی در آستان قدس رضوی(ع) و کتابخانۀ آیتالله مرعشی، تعبیر «عنیفاً» وجود دارد، اما در بحار الانوار که این روایت را از الغیبة نعمانی نقل کرده، به جای «عنیفاً»، «عسفاً» آمده است (مجلسی، 1403: ج52، 232). این واژه نیز به معنای انجام امری بدون اندیشه، تدبر و بصیرت است (ابنفارس، 1404: ج4، 311؛ابنمنظور، 1405: ج9، 245). روشن است که در هر دو صورت تعبیرات یادشده با مهدی و وصی امام مهدی که معصوم و واجب الاطاعه است _ به حسب آنچه احمد حسن مدعی است _ تناسبی ندارد. پی نوشت: [1]. این آیه به اصحاب کهف اشاره دارد. منابع احمد الحسن، الجواب المنیر عبر الاثیر، اصدارات الامام المهدی(عج) ، چاپ اول، 1431ق.
اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، بیروت، دار الاضواء، چاپ دوم، 1405ق.
ابناثیر، مبارک بن مبارک، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، قم، مؤسسۀ اسماعیلیان، چاپ چهارم، 1364ش.
ابنحنبل، احمد بن محمد، المسند، بیروت، دار صادر، بیتا.
ابنطاووس، علی بن موسی، اقبال الأعمال، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، 1414ق.
__________________________ ، الملاحم و الفتن، اصفهان، مؤسسه صاحبالامر(عج) ، چاپ اول، 1416ق.
ابنفارس، احمد، معجم مقاییس اللغة، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، 1404ق.
ابنمنظور، محمّد بن مکرم مصری انصاری، لسان العرب، قم، نشر ادب حوزه، 1405ق.
انصار امام مهدی، ادلۀ جامع دعوت یمانی آل محمّد؛ سید احمد الحسن، وبسایت فارسی «انصار امام مهدی، yamaani.com»، بیتا.
آیتی، نصرتالله، «معیارهای تطبیق نشانههای ظهور»، فصلنامه علمی _ پژوهشی مشرق موعود، قم، مؤسسۀ آینده روشن، پاییز 1391ش.
بحرانی، سیدهاشم، غایة المرام، تحقیق: سیدعلی عاشور، بیجا، بینا، بیتا.
__________________ ، المحجة فی ما نزل فی القائم الحجة، بیروت، مؤسسة النعمان، 1413ق.
حاکم نیشابوری، محمّد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، تحقیق: یوسف عبدالرحمن المرعشلی، بیجا، بینا، بیتا.
حرّ عاملی، محمّد بن حسن، الفصول المهمّة فی اُصول الأئمّة، تحقیق: محمّد بن محمّد الحسین القائینی، قم، مؤسسۀ معارف اسلامی، بیتا.
حموی، یاقوت، معجم البلدان، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1399ق.
خزاز قمی، علی بن محمد، کفایة الأثر، قم، انتشارات بیدار، 1401ق.
خصیبی، حسین بن حمدان، الهدایة الکبرى، بیروت، مؤسسة البلاغ، چاپ چهارم، 1411ق.
خمینی، سید روح الله، کتاب الطهارة، قم، مطبعة مهر، بیتا.
دیراوی، عبدالرزاق، دعوة السید احمد الحسن هی الحق المبین، اصدارات الامام المهدی، چاپ اول، 1433ق.
صادقی، مصطفی، تحلیل تاریخی نشانههای ظهور، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ اول، 1385ش
صدر، سید محمد، موسوعة الامام المهدی، بیجا، دارالکتاب الاسلامی، چاپ دوم، 1427ق.
صدوق، محمد بن علی بن حسین بن بابویه، الامالی، قم، مرکز الطباعة و النشر، چاپ اول، 1417ق.
__________________________________________ ، علل الشرایع، نجف اشرف، مکتبة الحیدریة، 1385ق.
__________________________________________ ، کمال الدین و تمام النعمة، تحقیق: علیاکبر غفاری، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ اول، 1405ق.
__________________________________________ ، معانی الأخبار، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، 1379ق.
صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، تهران، منشورات الاعلمی، 1404ق.
طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، قم، مؤسسه آلالبیت، چاپ اول، 1417ق.
طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، قم، مؤسسة البعثة، چاپ اول، 1413ق.
طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، تحقیق: عبادالله تهرانی و علی احمد ناصح، قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة، چاپ اول، 1411ق _ الف.
_______________________ ، مصباح المتهجد، بیروت، مؤسسة فقه الشیعة، چاپ اول،
1411ق _ ب.
عدة من الرواة، الأصول الستة عشر، قم دارالشبستری، چاپ دوم، 1405ق.
فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، قم، دارالهجرة، چاپ دوم، 1409ق.
کاظمی، سید مصطفی بن ابراهیم، بشارة الإسلام، تحقیق: نزار حسن، قم، مؤسسه فرهنگی و اطلاعرسانی تبیان، 1387ش.
کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق، تصحیح و تعلیق: علیاکبر غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ پنجم، 1363ش.
مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، چاپ دوم، 1403ق.
مجلسی، محمدتقی، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، تحقیق: سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، چاپ سوم، 1370ش.
مروزی، نعیم بن حماد، کتاب الفتن، بیروت، دارالفکر، 1414ق.
مسعودی، علی بن حسین، إثبات الوصیّة للإمام علی بن أبی طالب، قم، مؤسسه انصاریان، چاپ دوم، 1424ق.
مغربی، قاضی نعمان، شرح الأخبار، قم مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ دوم، 1414ق.
مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الاختصاص، تحقیق: علیاکبر غفاری، بیروت، دارالمفید، چاپ دوم، 1414ق.
مقدس، محمدهادی، تقریرات الحج (تقریرات درس آیت الله العظمی گلپایگانی)، بیجا، بینا، بیتا.
نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، تحقیق: فارس حسون، قم، انوار الهدی، چاپ اول، 1422ق.
یزدی حائری، علی، إلزام الناصب فی إثبات الحجة الغائب، تحقیق: سیدعلی عاشور، بیجا، بینا، بیتا.
وبسایت «مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی»: www.pasokhgoo.ir منبع: فصلنامه مشرق موعود – شماره 25 ادامه دارد/
94/04/04 - 05:03
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 151]
صفحات پیشنهادی
اقدامات جبرانی؛ نقد و بررسی دلایل موافقان و مخالفان
اقدامات جبرانی نقد و بررسی دلایل موافقان و مخالفاناقدامات جبرانی تبعیض مثبت یا تبعیض معکوس واژگانی است که امروزه در اخلاق کاربردی برای مجموعهای از اقدامات و امتیازاتی بهکار میروند که بهمنظور جبران ظلمها و تبعیضهای تاریخی برنامهریزی شده است بخش دوم و پایانی استدلال&zwnکتاب «امیرمومنان به روایت نهج البلاغه» نقدو بررسی میشود
کتاب امیرمومنان به روایت نهج البلاغه نقدو بررسی میشود شناسهٔ خبر 2786174 - چهارشنبه ۳ تیر ۱۳۹۴ - ۱۱ ۱۷ دین و اندیشه > اندیشکده ها نشست هفتگی شهر کتاب در روز سهشنبه نهم تیر به گفتگو درباره کتاب امیرمومنان به روایت نهج البلاغه اختصاص یافت به گزارش خبرگزاری مهر بیش از دهکتاب «نظریهای در باب عدالت» نقد و بررسی میشود
کتاب نظریهای در باب عدالت نقد و بررسی میشود شناسهٔ خبر 2774264 - چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۰ ۱۶ دین و اندیشه > اندیشکده ها کتاب نظریهای در باب عدالت اثر جان رالز ترجمه مرتضی نوری با حضور دکتر موسی اکرمی دکتر شهلا اسلامی و مرتضی نوری در مرکز فرهنگی شهر کتاب نقد و بررسینقد و بررسی تلاوت قرآن با نغمات سنتی اندونزیایی
نقد و بررسی تلاوت قرآن با نغمات سنتی اندونزیایی شناسهٔ خبر 2782430 - شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۰ ۱۵ دین و اندیشه > قرآن و متون دینی سازمان نهضتالعلماء اندونزی با همکاری رایزنی فرهنگی كشورمان نشستی با عنوان نقد و بررسی تلاوت قرآن با نغمات سنتی اندونزیایی با هدف بررسی مجاز بودننشست نقد و بررسی کتاب «تجربه تجدد» برگزار میشود
نشست نقد و بررسی کتاب تجربه تجدد برگزار میشود شناسهٔ خبر 2780642 - سهشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۵ ۱۵ دین و اندیشه > اندیشکده ها مراسم نقد و بررسی کتاب تجربه تجدد نوشته دکتر نعمت الله فاضلی چهارشنبه ۲۷ خرداد ماه برگزار می شود به گزارش خبرگزاری مهر انتشارات پژوهشکده مطالعاتفیلم «شبکه» نقد و بررسی میشود
فیلم شبکه نقد و بررسی میشود شناسهٔ خبر 2776708 - جمعه ۲۲ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۷ ۳۸ دین و اندیشه > اندیشکده ها فیلم شبکه به همت پژوهشکده علوم اجتماعی و مدیریت همکاری های علمی و بین المللی نقد و بررسی می شود به گزارش خبرگزاری مهر پژوهشکده علوم اجتماعی ومدیریت همکاری های علمی ونشست نقد و بررسی کتاب همه را دوست بداریم برگزار میشود
نشست نقد و بررسی کتاب همه را دوست بداریم برگزار میشود شناسهٔ خبر 2779852 - دوشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۸ ۳۹ دین و اندیشه > اندیشکده ها نشست نقد و بررسی کتاب همه را دوست بداریم با حضور مؤلف و کارشناس ۲۷ خردادماه در قم برگزار میشود به گزارش خبرگزاری مهر نشست تخصصی نقد کتابِ هممهدویت در تفسیر آیات اسراء
مهدویت در تفسیر آیات اسراءدر باره آخرین حجت الهی حضرت مهدی عج و مهدویت آیه صریحی در قرآن وجود ندارد اما با کمک روایات فراوانی که به عنوان تأویل یا تطبیق در منابع فریقین وجود دارد می توان مهدویت و منجی گرایی را یکی از جلوه های معرفتی قرآن دانست که برای هدایت و رستگاری بشر نازلبهجای نقد افکار به تخطئه افراد نپردازیم
چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۸ ۰۱ قائم مقام سابق ستاد اقامه نماز گفت با اجرای دستورات دین در تمام مراحل باید به نقد نظرات افراد بپردازیم نه این که ناقد اشخاص باشیم حجتالاسلام والمسلمین مجتبی کلباسی در گفتوگو با خبرنگار دین و اندیشه خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا درباره احترامخطر نقدکردن کمتر از حرفنزدن و توطئه است
چهارشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۷ ۳۰ یک نماینده سابق مجلس شورای اسلامی گفت در اسلام صرف نقد کردن و حرف زدن و مخالفت داشتن با سایر افراد ارزش و فضیلتی ندارد فرد منتقد باید مخالفت خود را به صورت حکیمانه و آگاهانه بیان کند حجتالاسلام والمسلمین سیدرضا اکرمی در گفتوگو با خبرنگار دین و انقد و بررسی«پنج تا پنج»در خانه هنرمندان
نقد و بررسی پنج تا پنج در خانه هنرمندان خبرگزاری پانا نشست نقد و بررسی فیلم پنج تا پنج به کارگردانی تارا اوتادی چهارشنبه 3 تیردر خانه هنرمندان برگزار میشود ۱۳۹۴ دوشنبه ۱ تير ساعت 16 09 به گزارش سرویس فرهنگی پانا چهارشنبه 3 تیر در ساعت ۱۷ فیلم «پنج تا پنج» به نما«حدیث خداوندی و بندگی» نقد میشود
در سرای اهل قلم حدیث خداوندی و بندگی نقد میشود شناسهٔ خبر 2783802 - یکشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۳ ۳۲ دین و اندیشه > اندیشکده ها کتاب حدیث خداوندی و بندگی اول تیرماه در سرای اهل قلم نقد می شود به گزارش خبرگزاری مهر حدیث خداوندی و بندگی تحلیل تاریخ بیهقی در سرای اهل قلمنشست نقد فهم تاریخ جغرافیایی ایران باستان ومنابع آن برگزار میشود
نشست نقد فهم تاریخ جغرافیایی ایران باستان ومنابع آن برگزار میشود شناسهٔ خبر 2777617 - شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۶ ۲۸ دین و اندیشه > اندیشکده ها سرای اهل قلم مؤسسه خانه کتاب در هفته پایانی خردادماه با حضور استادان و پیشکسوتان فرهنگ و ادب میزبان نشست نقد فهم تاریخ جغرافیایی ایرانبررسی نقش زن مسلمان در تعامل با سنت و مدرنیسم در سنگال
بررسی نقش زن مسلمان در تعامل با سنت و مدرنیسم در سنگال شناسهٔ خبر 2783115 - یکشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۲ ۲۰ دین و اندیشه > اسلام در جهان نشست تخصصی بررسی نقش زن مسلمان در تعامل با سنت و مدرنیسم به همت رایزنی فرهنگی ایران و با مشاركت مؤسسه مردمنهاد زنان مسلمان و توسعه A F Iفصلنامه نقد کتاب تاریخ منتشر شد
فصلنامه نقد کتاب تاریخ منتشر شد شناسهٔ خبر 2784885 - دوشنبه ۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۵ ۱۲ دین و اندیشه > اندیشکده ها به همت موسسه خانه کتاب شماره های ۳ و ۴ فصلنامه نقد کتاب تاریخ منتشر شد به گزارش خبرگزاری مهر در شماره های سوم و چهارم فصلنامه نقد کتاب تاریخ مطالبی مانند تاریخ نویسی عجلد اول کتاب «آموزش ترجمه» نقد و بررسی میشود
جلد اول کتاب آموزش ترجمه نقد و بررسی میشود خبرگزاری پانا جلد اول آموزش ترجمه به قلم حسن هاشمی میناباد که چندی پیش توسط نشر دانشگاهی منتشر شد نقد و بررسی میشود ۱۳۹۴ شنبه ۲۳ خرداد ساعت 12 57 به گزارش سرویس فرهنگی پانا نویسنده این کتاب در توضیح آن گفت لغزشگاههمدرنیته باعث برجستگی مباحث سنتگراها شد/ نقد مفروضات سنتگرایی
گفتگوی اختصاصی مهر با استاد تاریخ دانشگاه برکلی مدرنیته باعث برجستگی مباحث سنتگراها شد نقد مفروضات سنتگرایی شناسهٔ خبر 2767638 - چهارشنبه ۳ تیر ۱۳۹۴ - ۰۸ ۵۶ دین و اندیشه > اندیشمندان مارتین جی شارح معروف مکتب فرانکفورت معتقد است مفهوم سنت فقط در پاسخ به تغییرات برخاسته-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها