تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834897046
پژوهشي در باب اسباب نزول(2)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
پژوهشي در باب اسباب نزول(2) نويسنده:غلامحسين تاجري نسب 8-1) فهم صحيح و دقيق مفهوم آيه : هر كس كه كمترين آشنايي با اصول و قواعد زبان و ادبيات ، به ويژه در زمينه علم «معاني و بيان» داشته باشد ، مي داند كه فضاي زماني ، مكاني ، وضعيتي و شخصيتي هركلام، به عنوان «قرائن منفصله» نقش اساي در تحول معنايي آن دارد. به تعبير ساده تر ، يك عبارت مكتوب ، به ويژه اگر سنگين و اديبانه باشد ، چنانچه بدون توجه به قرائن خارجي ، نظير وقت و حالت و موقعيت گوينده و شنونده ترجمه شود ، مي تواند چندين و چند معناي متفاوت يا متناقض را برساند؛ لكن به كمك اين قرائن ـ كه جدا از متن الفاظ و عبارت اند ـ مي توان مقصود اصلي و منظور حقيقتي از آن كلام را به دست آورد. به عنوان مثال ، اگر كسي در آيه ي زير ، بدون توجه به سبب نزول ، بنگرد: ولله المشرق و المغرب ، فأينما تولّوا فثمّ وجه الله.(بقره (2)/115) به ويژه كه ببيند درآيه قبل هم، سخن از مسجد و نماز است ، بعيد نيست كه بپندارد آيه ي فوق مي خواهد خواندن نمازهاي واجب يوميّه را به هر سمت و جهت ، بدون نياز به قبله مشخّص ، مجاز اعلام نمايد؛ در حالي كه چنين برداشتي خلاف اجماع فريقين است . راه نجات از اين گونه لغزشها ، آگاهي از سبب نزول است. در همين مثال ، سببهاي متفاوتي را بيان داشته اند؛ لكن همگي آنها احتمال بالا را رد مي كنند . اين دو نمونه از آنهاست: يك : نماز مستحب مسافران: متون سني و شيعه روايت كرده اند كه پيامبر در حال سفر ، بر پشت مركب ، منحرف از قبله ، نماز مستحبي مي خواند كه اين آيت نازل گرديد.(25:ج1 ،ص266 ؛7:ج1 ،ص146) دو : ناتواني از تشخيص قبله : در همان منابع ، آورده اند كه گروهي از مسلمانان ، شبي تيره و ابري ، در بيابان ماندند و از شناسايي قبله عاجز شدند .بدين روي ، هر يك به سمتي كه مي پنداشت قبله است ، نمازگزارد . روز بعد ، همه فهميدند كه اشتباه ايستاده اند . نزد پيامبر بازگشتند و مشكل خود را پرسيدند كه آيه فوق فرود آمد. 8-2) رفع ابهام و اشكال از معناي آيه : گاهي ظاهر آيه اي ، دلالت بر موضوعي نادرست دارد و لذا دستاويز گمراهان و گمراه كنندگان مي شود؛ نظير دو آيه زير كه به تصريح فخررازي (17:ج30 ، ص262 ، ج31 ، ص76) به ظاهر دليل بر «نظام جبر» در عالم ، و اجبار وبي اختياري انسان در اعمال خويش است كه ناگزير چنين برداشت نادرستي ، نتايج ناروا همچون ستمديدگي بزهكاران ، ستم پيشگي آفريدگار جهان ، و بيهودگي تعاليم اديان را نتيجه مي دهد: و ما تشاءون إلّا أن يشاء الله...(انسان (76)/30) و ما تشاؤون إلّا أن يشاء الله ربّ العالمين .(تكوير (81)/29) اما احاديث اهل بيت ـ سلام الله عليهم اجمعين ـ بيان مي كند كه اين دو آيه در شأن معصومانه نازل شده و اختصاص به ايشان دارد كه هرگز ، خلاف خواست و رضاي خدا ، نه مي خواهند ، نه مي انديشند، نه مي گويند و نه عمل مي كنند . در دو روايت زير دقت كنيد: يك . خرج عن أبي الحسن الثالث (عليه السلام) أنّه قال: «إنّ الله جعل قلوب الأئمّه مورداً لإرادته فإذا شاء الله شيئاً شاؤوه وهو قول الله:(و ما تشاؤون إلّا أن يشاء الله ربّ العالمين.) »(39:ج2 ، ص409 ؛42:ج25 ،372) دو. وجّه قوم من المفوّضه و المقصّره ، كامل بن إبراهيم المدّني إلي أبي محمّد (عليه السلام) قال كامل:... فإذا أنا بفتًي كأنّه فلقه قمر من أبناء أربع سنين أو مثلها فقال لي: «... جئت تسأله عن مقاله المفوّضه ، كذبوا ، بل قلوبنا أوعيه لمشيّه الله ، فإذا شاء شئنا ، و الله يقول:(وما تشاؤون إلّا أن يشاء الله.)»(42:ج25 ،ص 336 و337) البته هيچ يك از اين دو حديث بالا ، فضاي نزول را ترسيم نكرده اند؛ لكن بيان هر دو امام بزرگوار ، مبتني بر علم ايشان نسبت به شأن نزول است. 8-3) جلوگيري از سوء استفاده قانون شكنان: چون آيات قرآن داراي وجوه متعدد و معاني متنوّعي است ، برخي از مجرمان ، براي توجيه جرم و تبرئه خود، به قرآن توسّل مي جويند ؛ نظير داستان شرابخواري قدّامه بن مظعون در دوران خلافت عمروبن الخطّاب كه چون خواستند وي را تازيانه زنند، آيه زير را دستاويز تبرئه خود قرار داد: ليس علي الذين آمنوا و عملوا الصالحات جناح فيما طعموا إذا ما اتّقوا و آمنوا و عملوا الصالحات...(مائده (5)/93) عمر در اين باره ،از حضرت علي ـ سلام الله عليه ـ نظر خواست . ايشان فرمود : اين آيه شامل حال او نمي شود ؛ زيرا سبب نزولش اين بود كه چون آيات تحريم خمر (مائده (5)/90 و 91) فرود آمد ، از پيامبر پرسيدند : تكليف برادران ايماني ما كه از دنيا رفته اند و درگذشته شراب مي نوشيدند ، چه مي شود ؟ اين آيه در پاسخ به آن پرسش نازل گرديد . بدين گونه ، عذر بيجاي قدّامه ردّ شد و كيفر ديد.(7:ج1 ،ص1؛46:ج3 ،ص227) 8-4) معرفت نسبت به تاريخ عصر نزول : قرآن كريم به جهت حال تدريجي نزول و ارتباط ظاهري بخش مهمي از آيات نازله با حوادث و مسائل روزمرّه ، به نكات جالب و حقايق چشمگيري از تاريخ بيست و سه ساله دوران نزول خود ـ يعني روزگار بعثت تا رحلت پيامبر ـ اشاره مي كند. اين اشارات قرآني ، آن گاه كه با روايات صحيحه اسباب نزول ، كنار هم قرار گيرد، اطّلاعات ارزشمندي درباره حوادث عصر نزول و رفتار و گفتار و كردار معاصرين آن دوران ، به دست مي دهد . نه فقط در مورد پيغمبر و ياران ارجمند حضرتش كه از مشركين ، اهل كتاب و به ويژه منافقان ، نكات ارزنده و حقايق آموزنده اي را كه عرضه مي دارد . در همين مقاله ـ به عنوان نمونه ـ چندين شاهد و نمونه ، براي سخن اخير بيان شده است. 9. راههاي به دست آوردن اسباب و نزول عموم صاحب نظران در علوم قرآن ، بر اين باورند كه از طريق حدس و گمان ، يا اجتهاد و استحسان ، نمي توان سبب نزول آيات را به دست آورد؛ بلكه تنها راه ممكن ، «سماع» يعني شنيدن از شاهدان عيني صحنه ي نزول است كه عبارت اند از :پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و اصحاب صالح حضرتش كه به هنگام نزول آيات ، در محضر ايشان بوده اند. تنها منبع اين سماع ، احاديثي است كه صحابه از پيغمبر يا ديگر اصحاب شنيده يا تابعين از صحابه نقل كرده اند . اين دسته روايات را در جوامع حديثي يا متون تفسيري و گاهي دركتب تاريخي مي توان يافت . بديهي است تمامي ضوابط و قواعدي كه براي تشخيص احاديث صحيح و مقبول از روايات ضعيف و موضوع ، در علم الحديث رعايت مي شود ، براي شناخت اسباب نزول قابل اعتماد ، بايد به كار رود. 10. حوادث و مسايل همان گونه كه پيشتر گفته شد ، سببهاي نزول به دو بخش عمده تقسيم مي شود: حوادث و مسائل ، كه ابعاد هر يك به شرح زير تفكيك پذيرند: 10-1) ابعاد قابل شناسايي حوادث: يك . زمان ، شامل : سال ، ماه ، روز، نام روز ، وقت (پگاه ،...، شامگاه) ، ايام مخصوصه (اعياد...) ، وقايع همزمان دو . مكان، شامل : شهر يا قريه ، ناحيه يا منطقه ، محل (مسجد ، بازار، ...، ميدان جنگ ، منزل ) سه . وضع و حالت ، شامل : آشكار يا پنهان ، فردي يا دسته جمعي ، در سفر يا حضر چهار. اشخاص يا اقوام ، شامل : اسم(نام ،نام پدر،...، كنيه ، لقب) ، نسبت ، سمت ، دين ، نقش پنج. شرح واقعه ، شامل : پيش زمينه ، رويداد اصلي (گفته ها ، ...، كرده ها)، پي آمدها 10-2) ابعاد قابل شناسايي مسائل: يك. سائل يا سائلان ، شامل: اسم (نام ، نام پدر ، ...، كنيه ، لقب) ، نسب ، سمت ، دين دو. منشأ سؤال ، شامل: كتب آسماني قبل يا مشكلات فكري عصر يا رخدادهاي نوپديد سه. منظور سائل يا سائلان ، شامل : انگيزه اوّليّه ،عوامل تحريك ، هدف نهايي چهار.متن سؤال ، شامل: موضوع ، لحن پرسش ، عبارت البته در كمتر روايتي از روايات اسباب نزول ، تمامي اين ابعاد وجود دارد؛ ولكن زيبنده ي هر محقق ماهر و دقيق ، كاوش و كوشش براي شناسايي بيشرين ابعاد است. 11. عوامل نقص و دشواري علم اسباب نزول بر پژوهشگراني كه در متون روايي ، تاريخي و تفسيري ، به دنبال احاديث اسباب نزول گشته اند ، روشن است كه دامنه ي اين علم ، از جهت كمّي ، اندك و محدود ، و از وجهه كيفي ، بسي غامض و دشوار مي باشد؛ زيرا درباره بسياري از آيات قرآن ـ كه به نظر مي رسد بايد داراي سبب نزول باشد ـ روايت روشن و مستندي ، به ويژه در متون شيعي ، ديده نمي شود. از اين گذشته ، در بسياري از همين موارد داراي سبب، به ويژه در متون سنّي ، احاديث متفاوت يا متناقضي نقل شده كه تشخيص سبب حقيقي از ميان آنها ، نيازمند دقت و تحقيق و تعمق فراوان است. اينك ، برخي از عوامل اين صعوبت و محدوديت را به اختصار ، يادآور مي شويم: 11-1)منعِ نقل و كتابتِ حديث نبوي : خداي حكيم در قرآن كريم ، رسول گرامي خود را معلم و آموزگار امت قرار داد تا كتاب خدا و هر دانش ديگري كه نمي دانند ، از وي بياموزند.(بقره (2)/151) او را مرجع تبيين مشكلات و حل اختلافات معرفي فرمود.(نحل(16)/64) گفتار وي را وحي الاهي و به دور از هوس و خواهش نفساني اعلام داشت (نجم(53)/3و4) و همگان را به پذيرش دستور وهشدار فرمان داد. (حشر (59)/7). اما برخي از صحابه ـ به جهاتي كه بيانش نوشته يمستقلي مي طلبدـ نه تنها پس از رحلت پيامبر ، كه حتي در ايام حيات وي ، با نقل و ثبت كلمات و بيانات گوهرين حضرتش مخالفت مي كردند . اين خبر كه در كتب حديث اهل سنت آمده ، گزارشي از اين وضعيت است: عبدالله بن عمرو مي گويد : آنچه از رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم)مي شنيدم ، مي نگاشتم . قريش مرا از اين كار باز داشتند و گفتند: هر چه از پيامبر مي شنوي ، مي نويسي؟ و حال آنكه او گاهي خشمگين و زماني خشنود است! لذا از نگارش سخنان ايشان دست كشيدم .پس از آن ، تصميم خود را با حضرتش درميان گذاشتم و گفتار آنان را يادآور شدم. پيامبر با انگشت به دهانش اشاره كرد فرمود: سخنم را بنويس ؛ سوگند به آنكه جانم بدست اوست ، از اين دهان جز كلام حق بيرون نمي آيد.(13 :ج1، ص105؛23:ج3 ، ص318 ؛1:ج2 ، ص162) چرا پسر عمروبن العاص از ردن نام گويندگان آن سخن زشت پرهيز مي كند و فقط به قبيله آنان ـ «قريش»ـ اشاره دارد؟ از كه مي هراسد؟ محدّثان معتبر اهل سنّت ، با نقل داستان اسفبار زير ، راه شناسايي پيشاهنگ آن قريشيان و عامل ترس و ملاحظه مؤلف «صحيفه ي صادقه» را هموار ساخته اند: ابن عبّاس ـ در حالي كه قطره هاي اشك ، چون دانه هاي مرواريد ، بر رخسارش فرو مي ريخت ـ گفت : پنج شنبه ، چه روزي بود پنجشنبه ؟! بيماري پيامبر شدت يافت . حضرتش دستور فرمود: نوشت افزاري بياوريد تا برايتان مكتوبي بنگارم كه پس از نگارش آن ، هرگز گمراه نشويد. عمروبن الخطّاب گفت: مرض بر پيغمبر چيره شد! هذيان مي گويد؛ كتاب خدا ـ كه نزد ما و شماست ـ ما را كفايت مي كند.آن گاه ميان حاضران ، در ردّ يا تأييد گفته عمر ، ستيزه درگرفت . پيامبر كه چنين ديد ، فرمود: در محضر من ، ستيزه جويي و درگيري ، سزا و روا نيست ؛ از نزد من برخيزند و بيرون شويد . ابن عباس مي گفت : به راستي كه مصيبت ، بلكه تمامي مصيبتهاي امت، از آنجا آغاز شد كه نگذاشتند رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم)آن مكتوب را بنگارد.(8:ج1 ، ص37 ،ج5 ، ص137-138؛1:ج1، ص325 و 355) شگفتا كه درست چهار روز بعد ، در سقيفه ي بني ساعده ، عمر براي انصراف مردم از بيعت با رهبران انصار و دعوت ايشان به بيعت با ابوبكر ،بر خلاف ادّعاي پيشين خود ،كتاب خدا را كافي و كارآمد نديد و ناگزير ، به روايت مشهور نبوي :«الوُلاه من قريش» استناد كرد. (41:ج5 ، ص596، نقل از سيره ابن اسحاق)عجيب تر اينكه ، هنوز يك هفته نشده بود كه خليفه پيشنهادي ابوبكر، براي مصاره ميراث بانوي بانوان ، يعني«فدك» ، به جاي اكتفا به قرآن ، ناچار شد اين حديث را به پيامبر اكرم نسبت دهد كه :«نحن معاشرالأنبياء لا نورِث ، ما تركناه صدقه». (22:ج10 ،ص17 ،نقل از : البدايه و النهايه ، ابن كثير ، ج2، ص154، ج4 ، ص203؛ نيز:26:ج2 ، ص442)(1) جالب تر از همه اينكه ، چون ابوبكر در بستر مرگ افتاد ، عثمان را خواست تا مكتوبي به منظور تعيين جانشين خود بنويسد ؛ اما در اينجا ، نه خود او ، نه عثمان ، و نه هيچ يك از كساني كه در منع پيامبر از وصيّت نگاشتن با عمر هم آواز بودند هرگز به فكرشان نرسيد كه آنچه درباره پيامبرِ مصون از خطا و معصوم ، گفته بودند در مورد ابوبكرِ جايزالخطاي غيرمعصوم به يادآورده ، بر زبان رانند. نوشته اند : حال ابوبكر آن چنان خراب بود كه پيش از گفتن نام جانشينش ، از هوش رفت .عثمان از پيش خود ، نام عمر را نگاشت و پس از دقايقي كه ابوبكر به هوش آمد ، از او تأييد گرفت!!(4:ج1 ،ص24-25؛41:ج5 ،ص676 -680) به قول ادباء:«باؤُكَ يَجُرُّ! و باءيُ لَم يَجُرّا!؟» به هرحال ، تز نادرست «حسبنا كتاب الله» ، كه با نصّ قرآن تضاد دارد ، به سان زهري كشنده يا ويروسي بيمار كننده ، به جان معارف نبوي فروريخت و آسيبي جبران ناپذير ، بر پيكر احاديث مصطفوي وارد ساخت ، به ويژه كه عمر و همفكرانش پس از رحلت پيغمبر ، توانستند از موضع قدرت ، با نقل و نگارش روايات حضرتش مخالف ورزند و به بهانه هاي واهي ، حتي احاديث نوشته شده را نيز بسوزانند يا نابود كنند.(41:ج10،ص285 و292) نتيجه ي اين موضعگيري ، در برابر حديث و حديث نگاري ، اين شد كه تا حدود يك قرن ، يعني تا زمان عمربن عبدالعزيز ، نگارش و تدوين روايات در ميان اهل سنت ، به تأخير افتاد و همين تأخير ، مايه آشفته شدن يا از دست رفتن بخش عظيمي از ميراث گفتاري پيامبر شد كه اسباب نزول نيز ، جزئي از آن يادگار گرانقدر است. 11-2) بسته شدن باب مدينه علم : همان گونه كه پيشتر گفته شد اسباب نزول را بهتر از هر كس ، خود پيامبر مي دانست كه جانِ پاك و قلبِ بيدارش ، فرودگاه حقايق قرآن بود . پس از ايشان ، تنهاكسي كه همواره ، سايه به سايه پيغمبر ، در معرض فروغ قرآن قرار داشت ، شاگرد يگانه و برادر بي همتاي او، علي بن ابي طالب ـ عليه الصلاه و السلام ـ است كه رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) وي را به نقل فريقين (2) باب مدينه علم خويش شناسانده است.(3)اميرالمؤمنين ، خود بارها ، به تعابير گوناگون ، از دانش بسيار و بينش بيكران خود ، در علوم متنوّع قرآني و ازجمله در موضوع اسباب نزول ، ياد كرده است . به دو مورد از اين اشارات ـ كه شيعه و سنّي روايت كرده اند ـ بنگريد: يك . أبوالطفيل ، قال : شهدت عليّاً يخطب و هو يقول :...سلوني عن كتاب الله ، فوالله ما من آيهٍ إلّا و أنا أعلم أبليلٍ نزلت؟ أم بنهارٍ ؟ أم في سهلٍ؟ أم في جبلٍ؟(24:ج4 ، ص233؛42:ج92،ص78). دو. قال عليٌّ(عليه السلام) ما نزلت في القرآن آيهٌ إلّا و قد علمت أين نزلت؟ و في من نزلت؟ و في أيّ شيءٍ نزلت؟ و في سهل نزلت؟أم في جبل نزلت؟(42:ج92،ص79) دريغا! كه پس از پيامبر ، به مدت يك ربع قرن ، امام علي را خانه نشين ساختند و سپس ، در آن پنج سال حكومت نيزچنان با وي درافتادند كه يك از هزار آنچه مي دانست ، گفتن نتوانست. دانش سرشار اميرالمؤمنين به فرزندان پاكدامن و نيك نهادش رسيد كه در كلمات آن بزرگواران ، از اين ميراث گرانبها ياد شده است: يعقوب بن جعفر مي گويد: با امام كاظم (عليه السلام) در مكه بودم. مردي بدو گفت : شما كتاب خدا را به گونه اي تفسير مي كنيد كه تاكنون شنيده نشده است ! حضرت فرمود : قرآن برما ، پيش از ديگران ، نازل گشت و تفسيرش را پيش از مردمان ، از ناحيه وحي به ما مي آموختند . فنحن نعرف حلاله و حرامه و ناسخه و منسوخه و سفريّه و حضريّه وفي أيّ ليله نزلت كم من آيه ؟ و في من نزلت؟ و في ما نزلت ؟(42:ج23 ،ص196) صد افسوس كه اولاد اميرمؤمنان نيز روزگاري خوش تر و آرام تر از نياي خود نداشتند . برخي از ايشان ، در فرصتهاي كوتاه، درسها و دانشهايي به شيعيان خويش مي آموختند و آنها نيز به نوبه خود ، بر خلاف اهل سنت ، در ثبت و نگارش احاديث مي كوشيدند ؛ لكن آسيب و شكنج و سانسور و اختناق دورانهاي اموي ، مرواني ، عباسي تا عثماني ، همواره ميرات تشيع را به تاراج و نابودي كشانده است . از اين رو ، امروزه ، نه فقط سنّيان ، كه شيعيان نيز از دانش پربار اسباب نزول ، دست تنگ و كم مايه مانده اند. 11-3) شيوع روايات دستخورده يا ساختگي : ذهن آدمي ، حقايقي را كه بر او وارد مي شود ، متناسب با پيشداده ها ، انگيزه ها يا پيشداوريها ، دستكاري يا دگرگون مي كند . گذشته از اين ، اشتباه و فراموشي ـ كه اغلب ناخودآگاه پيش مي آيد ـ به نوبه ي خود ، بر مشكل بالا مي افزايد . از اين رو ، منقولات حافظه بشري، همواره در معرض تبديل و تحريف قرار دارد. واي اگر دست عمد و پاي غرض هم، از روي سياست و حبّ رياست ، به ميان كشيده شود . كافي است «نقل به معنا» هم براي راويان آزاد اعلام شود تا آشفته بازار احاديث دستخورده و جعلي ، سامان معارف حقيقي را به هم بريزد. روايات اسباب نزول ، از اين رهگذر ، آسيب بسيار ديده است. به عنوان نمونه ، خصومت نسبت به اميرالمؤمنين (عليه السلام) باعث شده تا به دروغ ، سبب نزول آيه زير را كه يك سال قبل از رحلت پيامبر نازل شده ـ داستان درگذشت حضرت ابوطالب ـ كه سه سال پيش از هجرت پيامبر بوده است ـ به شمارآورند؛ به گونه اي كه سبب نزول ، دوازده سال پيش از زمان نزول ، اعلام شود تا پدر اميرمؤمنان ، مشرك معرّفي شود(4): (ما كان للنبيّ والذين آمنوا أن يستغفروا للمشركين و لو كانوا أولي قربي من بعد ما تبيّن لهم أنّهم أصحاب الجحيم.)(توبه (9)/113) به هرحال ، اين گونه عوامل سبب شدند تا دانش اسباب نزول ، ناقص و غامض جلوه كند؛ تا حدّي كه برخي از مفسّران سرشناس معاصر، در ارزش اين علم در زمينه تفسير آيات ، ترديد يا احتياط مي كنند.(30:ص173-176) 12. شيوه ي تشخيص سبب نزول راستين بنابر آنچه گفته شد، يك پژوهشگر دقيق بايد در روايات اسباب نزول ، با تأمّل و تعمّق بنگرد و گامهاي زير را براي رسيدن به نتيجه ي صحيح بردارد: 12-1) بررسي اين نكته كه :آيا ناقل اصلي ، در مقام بيان سبب نزول خاصّ آيه ، طبق تعريف اصيل آن بوده ؟ يعني خودش در صحنه نزول وحي حضور داشته ؟ يا فقط به علّت تصوّر نوعي تناسب ظاهري ميان آيه و موضوع ، اين سببيّت را بر اساس اجتهاد شخصي ، بيان كرده است؟ 12-2) شناسايي همه راويان ، طبق ضوابط علم رجال ، با عنايت به مواضع عقيدتي و سياسيي هريك . 12-3) كاوش در كيفيّت تسلسل روايان و ارتباط زماني آنها و كشف رفع يا ارسال يا انقطاع سند حديث. 12-4) ارزيابي روايت بنابه ضوابط و موازين علم درايه الحديث. 12-5) دقت در قرائن علمي و تاريخي كه مي تواند صحّت آن روايت يا سببيّت را تأييد يا تضعيف كند. 12-6) توجّه به آيه و زمينه آن و سازگاري خردپسند آيه و سبب نقل شده . 12-7) مقايسه ميان روايات ـ در صورت تعدّد آنها ـ و انتخاب صحيح ترين سبب ، با تكيه بر اولويّت آنچه از بيت عصمت رسيده است. 13. ميدان تأثير اسباب نزول خاص از مباحث تفصيلي كه كتابهاي علوم قرآني در موضوع اسباب نزول بدان پرداخته اند ، بررسي حوزه عمل سبب نزول خاصّ ، در مستفاد آيات است .اين بحث ـ كه جايگاه اصلي آن ،علم اصول فقه است ـ زير عنوان چند پرسش مطرح مي شود: 13-1) ملاك در استنباط از آيه ، عموم لفظ است يا خصوص سبب؟ 13-2) در كدام موارد ، در عين عموميت لفظ ، مفاد آيه ، فقط خصوص سبب را شامل مي شود؟ 13-3) در صورت اختصاص لفظ و سبب، آيا مي توان آيه را تعميم داد؟ گفت و شنود مفصل در اين زمينه ، بايد به پژوهشهاي ديگر موكول شود.در اينجا ، فقط به ذكر يك نكته ارزشمند اكتفا مي شود كه احاديث اهل الذكر(عليه السلام) به مناسبت همين بحث ، يادآوري كرده اند. با همين تذكر ، اين مقاله را به پايان مي بريم: خُثَميه عن أبي جعفر(عليه السلام) قال:«... و لو أنّ الآيه إذا نزلت في قومٍ ثمّ مات أولئك القوم ماتت الآبه ، لما بقي من القرآن شيءٌ ولكنّ القرآن يجري أوّله علي آخره ما دامت السماوات و الأرض ، و لكلّ قومٍ آيهٌ يتلونها ، هم منها من خيرٍ أو شرًّ.»(37:ج1 ،ص14) قرآن جز با داشتن اين ويژگي شگرف، هرگز شايسته عنوان كتاب ابديِ جهاني آسمانيِ همگاني نمي شد. منابع 1. ابن حنبل ، احمد. مسند. بيروت : دارصادر. 2. ابن دريد، محمدبن الحسن . جمهره اللغه . تحقيق : رمزي منير البعلبكي . بيروت : دارالعلم للملأيين ، 1987م. 3 . ابن فارس ، احمد. معجم مقاييس اللغه . قم : دارالكتب العلميّه . 4 . ابن قتيبه . الإماه و السياسه . قاهره : مؤسسه الحلبي ، 1967م. 5 . الاشقير، محمد علي يوسف . لمحات من تاريخ القرآن . بيروت : الاعملي . 6. اميني ، عبدالحسين . الغدير في الكتاب و السنه و الأدب . بيروت : دارالكتاب العربي ، 1387ق. 7 . بحراني ، سيدهاشم . البرهان في تفسير القرآن. قم : دارالكتب العلميّه ، 1394ق. 8. بخاري ، محمدبن اسماعيل . الجامع الصحيح. بيروت : دارالفكر ، 1401ق. 9. ترمذي ، ابوعيسي . السنن .بيروت : دارالفكر ، 1408ق. 10. تهراني ، آقا بزرگ . الذريعه إلي تصانيف الشيعه .ج2. تهران :طهوري. 11. جوهري ، اسماعيل بن حمّاد . تاج اللغه و صحاح العربيّه. بيروت : دارالعلم للملأيين ، 1404 ق. 12. حاكم حسكاني ، عبيدالله . شواهد التنزيل. تهران : مجمع احياء الثقافه الاسلاميه ، 1411ق. 13. حاكم نيشابوري ، محمدبن عبدالله. المستدرك علي الصحيحين . بيروت : دارالكتاب العربي ، 1406ق. 14. حجّتي ، سيدمحمد باقر . اسباب النزول . تهران : وزارت ارشاد اسلامي ، 1365ش. 15.حويزي ، عبد علي ، نورالثقلين . قم : علميّه ، 1385ق. 16. خنيزي، عبدالله . ابوطالب مؤمن قريش. بيروت : دارالتعارف . 17. رازي ، فخرالدين . مفاتيح الغيب . بيروت : دارالفكر ، 1410ق. 18. راميار ، محمود . تاريخ قرآن .تهران : اميركبير. 19. رفيعي ، سيد مجيب .أسباب النزول في ضوء روايات أهل البيت . قم : دارالغدير ، 1378ش. 20. زرقاني ، محمدعبدالعظيم . مناهل العرفان في علوم القرآن .بيروت : دار احياء التراث العربي. 21. زركشي ، بدرالدين محمد. البرهان في علوم القرآن . تعليق: مصطفي عبدالقادر عطا. بيروت : دارالكتب العلميّه. 22. زغلول ، ابوهاجر . موسوعه أطراف الحديث النبويّ الشريف. بيروت : دارالفكر ، 1410ق. 23. سجستاني ، ابوداوود. السنن. بيروت : دارالفكر. 24. سيوطي ، عبدالرحمن .الإتقان في علوم القرآن . تعليق: مصطفي ديب البغا. دمشق : دارابن كثير. 25.ــــــــــ . الدر المنثور . بيروت : دارالفكر ، 1403ق. 26 . ـــــــــ. اللآلي المصنوعه في الأحاديث الموضوعه .بيروت : دارالمعرفه. 27. ـــــــــ . لباب النقول في أسباب النزول . تصحيح :بديع السيّد اللّحام . بيروت : دارالهجره ، 1410ق. 28. شوكاني ، محمدبن علي .فتح القدير . بيروت : دارالفكر ، 1414ق. 29. صالح صبحي. مباحث في علوم القرآن . بيروت : دارالعلم للملأيين. 30. طباطبايي ، سيدمحمد حسين. قرآن در اسلام . تهران : دارالكتب الاسلاميّه. 31.طبرسي ، احمدبن علي. الاحتجاج .تهران : اسوه ، 1413ق. 32. طبرسي ، فضل بن حسن. مجمع البيان . بيروت : داراحياء التراث العربي ، 1379ق. 33. طوسي ، محمدبن حسن. التبيان في تفسير القرآن . نجف : الامين ، 1376ق. 34. عسقلاني ، احمدبن حجر. الإصابه في تمييز الصحابه. بيروت : دارالكتاب العربي ، 1359ق. 35. عنايه ، غازي ، أسباب النزول القرآنيّ. بيروت : دارالجيل. صفحه118 36. فراهيدي ، خليل بن احمد. كتاب العين .قم : دارالهجره ، 1405ق. 37. فيض كاشاني ، محسن ، الصافي . تهران : مكتبه الاسلاميّه ، 1393ق. 38.قاضي ، عبدالفتاح .أسباب النزول عن الصحابه و المفسرّين . بيروت : دارالندوه الجديده. 39. قمّي. عليّ بن ابراهيم. التفسير .تصحيح : طيّب الموسوي الجزائري . قم : دارالكتاب ، 1404ق. 40. كليني ، محمدبن يعقوب . الكافي . تهران : دارالكتب الاسلاميّه ، 1388ق. 41. متقي هندي ، علي . كنزالعمال . بيروت :مؤسسه الرساله ، 1405ق. 42. مجلسي ، محمدباقر .بحارألانوار . تهران : اسلاميه ، 1376-1392ق. 43. محقّق ، محمّد باقر . نمونه بيّنات در شأن نزول آيات . تهران : شركت انتشار ، 1350ش. 44. محلّاتي شيرازي ، صدرالدين . شأن نزول آيات قرآن. تهران :1344ش. 45. محيسن، محمّد سالم .في رحاب القرآن . بيروت : دارالجيل . 46. ميبدي ، رشيدالدين . كشف الأسرار و عده الأبرار . تهران : اميركبير. 47. نيشابوري ، مسلم بن حجّاج. الجامع الصحيح. بيروت : دارالكتاب العربي (همراه با شرح نووي). 48. واحدي نيشابوري ، عليّ بن احمد. أسباب النزول . بيروت :دارالكتب العلميّه ، 1411ق. پي نوشت ها: 1-در مورد اين سخن،بنگريد به ترجمه ي فارسي رساله ي شيخ مفيد که متن کامل آن در فصلنامه ي سفينه شماره ي سوم آمده است.(ويراستار). 2-علامه اميني ،در اين باره بيش از 140 مدرک از کتب عامه نقل مي کند.(6:ج6،ص61-77). 3-در اين زمينه ،به پژوهشهاي مير حامد حسين در کتاب خاصه ي عبقات الانوار ،مجلد حديث مدينه ي العلم (تهران :نبأ ،1387)نيز مي توان رجوع کرد.(ويراستار) 4-براي تحقيق بيشتر در اين آيه و نظائر آن بنگريد به : كلام علّامه اميني (6:ج8 ، ص3-22)؛ خنيزي (16:ص302-374)؛حجّتي (14:ص208-214). منبع:فصلنامه تخصصي مطالعات قرآن و حديث سفينه،شماره 21 /خ
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 600]
صفحات پیشنهادی
پژوهشي در باب اسباب نزول(2)
پژوهشي در باب اسباب نزول(2) نويسنده:غلامحسين تاجري نسب 8-1) فهم صحيح و دقيق مفهوم آيه : هر كس كه كمترين آشنايي با اصول و قواعد زبان و ادبيات ، به ويژه در زمينه ...
پژوهشي در باب اسباب نزول(2) نويسنده:غلامحسين تاجري نسب 8-1) فهم صحيح و دقيق مفهوم آيه : هر كس كه كمترين آشنايي با اصول و قواعد زبان و ادبيات ، به ويژه در زمينه ...
پژوهشي در باب اسباب نزول(1)
پژوهشي در باب اسباب نزول(1) نويسنده : غلامحسين تاجري نسب چكيده : «اسباب نزول» ... اصطلاح «اسباب نزول » در قرآن و حديث 2-1) واژه ي«سبب» در كتاب خدا ، به صورت ...
پژوهشي در باب اسباب نزول(1) نويسنده : غلامحسين تاجري نسب چكيده : «اسباب نزول» ... اصطلاح «اسباب نزول » در قرآن و حديث 2-1) واژه ي«سبب» در كتاب خدا ، به صورت ...
مكتب ادبي در تفسير/5نگاهي به مباني تفسير ادبي در نظر ...
2. تفسير ادبي دو مرحله دارد: يكي پژوهش پيرامون متن قرآني و ديگر پژوهش در خود متن ... اما در باب پژوهش عام پيرامون متن قرآني، امينخولي تاكيد فراواني دارد بر شناخت ... اسباب نزول و ويژگيهاي خاص هريك از آنها، آن موضوع كلي را تفسير و تبيين كرد.
2. تفسير ادبي دو مرحله دارد: يكي پژوهش پيرامون متن قرآني و ديگر پژوهش در خود متن ... اما در باب پژوهش عام پيرامون متن قرآني، امينخولي تاكيد فراواني دارد بر شناخت ... اسباب نزول و ويژگيهاي خاص هريك از آنها، آن موضوع كلي را تفسير و تبيين كرد.
منابع لغوي سومين منبع تفسير
بر اين اساس، قرآن مجيد، روايات، سخن صحابيان، فرهنگ عامّه مردم در دوران نزول، همه از منابع لغوي تفسير به ... در پي فهم واژهها از آن استفاده كردهاند، چيز ديگري در دست نيست[2] و اين نيز بسيار اندك است؛ ولي شعرهاي زيادي .... پژوهشي در باب اسباب نزول(1) ...
بر اين اساس، قرآن مجيد، روايات، سخن صحابيان، فرهنگ عامّه مردم در دوران نزول، همه از منابع لغوي تفسير به ... در پي فهم واژهها از آن استفاده كردهاند، چيز ديگري در دست نيست[2] و اين نيز بسيار اندك است؛ ولي شعرهاي زيادي .... پژوهشي در باب اسباب نزول(1) ...
جايگاه اسباب نزول درمسالک الافهام (2)
جايگاه اسباب نزول درمسالک الافهام (2)-جايگاه اسباب نزول درمسالک الافهام (2) نويسنده:الهه شاه پسند د)روايات جعلي اسباب نزول در مسالك ... غض البصرحفظه من المحابه الاتفاقيه من هذا التكليف و ليس هذا من باب التخفيفات كما ... ك به :صدر،موسي ، و رباني ، حسن ، «جعل و تحريف در روايات اسباب نزول »،پژوهش هاي قرآني ،ش 1 ،صص 106-79 .
جايگاه اسباب نزول درمسالک الافهام (2)-جايگاه اسباب نزول درمسالک الافهام (2) نويسنده:الهه شاه پسند د)روايات جعلي اسباب نزول در مسالك ... غض البصرحفظه من المحابه الاتفاقيه من هذا التكليف و ليس هذا من باب التخفيفات كما ... ك به :صدر،موسي ، و رباني ، حسن ، «جعل و تحريف در روايات اسباب نزول »،پژوهش هاي قرآني ،ش 1 ،صص 106-79 .
اسباب نزول سوره و آیات قرآن
اسباب نزول سوره و آیات قرآن نويسنده: محمدهادي معرفت در اهميت شناخت اسباب نزول ... صفا و مروه در حج و عمره از اركان است , چرا به لفظ «لاجناح »[2] تعبير شده است ؟ ..... ر ك : وسايل الشيعة , ج3 , ابواب قبله , باب 8 و 15. ... پژوهشی درباره ترتيب نزول قرآن ...
اسباب نزول سوره و آیات قرآن نويسنده: محمدهادي معرفت در اهميت شناخت اسباب نزول ... صفا و مروه در حج و عمره از اركان است , چرا به لفظ «لاجناح »[2] تعبير شده است ؟ ..... ر ك : وسايل الشيعة , ج3 , ابواب قبله , باب 8 و 15. ... پژوهشی درباره ترتيب نزول قرآن ...
سخني چند در مورد زيارت عاشوراي معروفه
2. شيخ ابوالقاسم ابن قولويه آن را با دو سند خود نقل نموده و گويد: الف : حدّثني حكيم بن داود بن حكيم (كه از مشايخ ابن قولويه است كه خود .... پژوهشي در باب اسباب نزول(2) ...
2. شيخ ابوالقاسم ابن قولويه آن را با دو سند خود نقل نموده و گويد: الف : حدّثني حكيم بن داود بن حكيم (كه از مشايخ ابن قولويه است كه خود .... پژوهشي در باب اسباب نزول(2) ...
پژوهشي تحليلي درباره شرايط مفتي
(2)دوم .شناخت اسباب نزول.اسباب نزول را از دو راه مي توان شناخت :يکي از راه شناخت ... درباره چگونگي استفاده از باب اسباب نزول سوالاتي مطرح مي شود:آيا مي توان آيه را از ...
(2)دوم .شناخت اسباب نزول.اسباب نزول را از دو راه مي توان شناخت :يکي از راه شناخت ... درباره چگونگي استفاده از باب اسباب نزول سوالاتي مطرح مي شود:آيا مي توان آيه را از ...
پژوهشی در زمینه نزول آیه اكمال-قسمت اول
پژوهشی در زمینه نزول آیه اكمال-قسمت اول نويسنده:سید احمد فقیهیمنبع:فصلنامه ... 2- روایات شان نزول و اسباب نزول آیه همگی این بخش از آیه (الیوم) را تنها ذكر كرده و هیچ شان ..... كه بعدا نازل شود و در این روز، باب تشریع احكام مسدود گردید و این اكمال دین است.
پژوهشی در زمینه نزول آیه اكمال-قسمت اول نويسنده:سید احمد فقیهیمنبع:فصلنامه ... 2- روایات شان نزول و اسباب نزول آیه همگی این بخش از آیه (الیوم) را تنها ذكر كرده و هیچ شان ..... كه بعدا نازل شود و در این روز، باب تشریع احكام مسدود گردید و این اكمال دین است.
پژوهشي در وحي و نزول قرآن
پژوهشي در وحي و نزول قرآن اشاره: وحي و نزول قرآن از مهمترين و اساسيترين مسائل در حوزه ... در زبان عرب انتقال اين آگاهي در باب اين ريشه بيان ميشود، كما اينكه در قرآن كريم ..... است و كيفيت نزول سوره حمد، طبق روايت واحدي در اسباب النزول خود چنين است كه ... 2 اگر قرآن يكباره نازل ميشد و احكام و قوانين يك دفعه به مردم ابلاغ ميگشت، مردم ...
پژوهشي در وحي و نزول قرآن اشاره: وحي و نزول قرآن از مهمترين و اساسيترين مسائل در حوزه ... در زبان عرب انتقال اين آگاهي در باب اين ريشه بيان ميشود، كما اينكه در قرآن كريم ..... است و كيفيت نزول سوره حمد، طبق روايت واحدي در اسباب النزول خود چنين است كه ... 2 اگر قرآن يكباره نازل ميشد و احكام و قوانين يك دفعه به مردم ابلاغ ميگشت، مردم ...
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها