واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
بخل در فرهنگ اجتماعي امام علي ( عليه السلام ) فرمود : البخل عار . (1)بخل ننگ است . بخل « عبارت است از امساک کردن در مقامي که بايد بذل و بخشش کرد و ندادن آنچه را بايد داد و آن طرف تفريط ( صفت جود و سخا ) است و افراط آن اسراف است که عبارت است از خرج کردن آنچه نبايد خرج کرد و اين دو طرف مذموم است و وسط آنها که صفت جود و سخا بوده باشد ، پسنديده و محمود است . صفت بخل نتيجه محبت دنيا و ثمره آن است . علي عليه السلام در حديثي مي فرمايد : هر گاه دانشمندان جامعه ، دانش خود را پنهان کنند و حاضر نشوند آن را همانند نور در جامعه بپراکنند و از طرف ديگر ، ثروتمندان جامعه از بخشش مال خود بخل بورزند و فقيران نيز آخرت خويش را به دنياي خود بفروشند و انسان جاهل هم اهل تکبر شود و در طلب دانش حالت استکبار به خود بگيرد ، دنيا به جاي اينکه به سوي آبادي حرکت کند و حرکت رو به جلو داشته باشد ، با حرکت قهقهرايي به سوي تاريکي و بيچارگي خواهد رفت . در چنين زماني ، فراواني مساجد و فراواني اقوام مختلف و فرهنگ هاي مختلف ، شما را فريب ندهد . در کتاب الدعوات ، (2) در پايان حديث آمده است که حضرت علي ( عليه السلام ) به جابر مي فرمايد : من کثرت نعم الله عليه کثرت حوائج الناس اليه فان قام بما يجب الله عليه عرضها للدوام و البقاء و ان لم يقم فيها عرضها للزوال و الفناء . (3)هر گاه نعمت هاي الهي بر کسي زياد شود ، نيازهاي مردم و توجه مردم به اين شخص بيشتر مي شود . پس هر گاه اين شخص آنچه را خدا بر او واجب کرده است ، انجام دهد ، در حقيقت ، اين انجام وظيفه سبب دوام و بقاي آن نعمت ها مي شود و اگر چنين نکند ، آن نعمت هاي الهي در معرض زوال و فنا قرار مي گيرد . حضرت اميرمؤمنان علي ( عليه السلام ) درباره بخل فرموده است : « البخل عار » . « عار » در لغت به معناي عيب است و اين جمله نشان مي دهد بخل نوعي نقصان و بيماري در روح آدمي است . اگر اين عيب در افراد جامعه زياد شود ، آن جامعه دچار عيب بزرگي شده است . بنابراين ، بايد با اين نوع صفت ها که در روابط اجتماعي تأثير فراوان دارد ، برخورد علمي و عاقلانه شود و درصدد درمان اين عيب ها برآييم . البته بخل ممکن است در مراحلي نسبت به خود انسان باشد ؛ يعني انسان بر خودش هم بخل بورزد و در مرحله اي نسبت به ديگران بخل بورزد . اميرالمؤمنين علي ( عليه السلام ) درباره بخيل مي فرمايد : « بخيل ، خودش را گم کرده است » . آدمي که پول و ثروت براي او اصالت پيدا مي کند و هدف مي شود ، به تعبير روان شناسي امروز ، در پول ، تثبيت و تحکيم مي شود ؛ يعني در پول غرق مي شود . « من » واقعي چنين آدمي ، پول شده و غير از پول ، « من» ديگري ندارد ؛ چون « من » اصلي را گم کرده و از دستش رفته است . نتيجه اين است که خودش را براي پول مي خواهد ، نه پول را براي خويش . آن حضرت مي فرمايد : عجبت للبخيل يستعجل الفقر الذي منه هرب و يفوته الغني الذي اياه طلب . (4)تعجب مي کنم از آدم بخيل که در حالي که دنبال ثروت و بي نيازي است و از فقر فراري مي کنم ، در عمل ، به همان گرفتار است و از غنا دور مي شود . توضيح بيشتر مطلب در نهج البلاغه است که حضرت مي فرمايد : فيعيش في الدنيا عيش الفقراء و يحاسب في الاخره حساب االاغنياء . (5)در دنيا مثل يک آدم فقير و بدبخت و مفلوک زندگي مي کند ؛ چون خودش را صرف پول مي کند و حاضر نيست پول را صرف خودش بکند . (6)بخل و بخل ورزان در قرآن کريم بخل و مشتقات آن دوازده بار در شش سوره قرآن کريم به کار رفته است : آل عمران ( 180 ) ، نساء ( 37 ) ، توبه ( 76 ) ، محمد ( 37 و 38 ) ، حديد ( 24 ) و ليل (8 ) . 1 ـ بخيلان در وهم و خيال باطل اند کساني که بخل مي ورزند و آنچه را خدا از فضل خويش به آنان داده است ، انفاق نمي کنند ، گمان نکنند اين کار به سود آنهاست ، بلکه براي آنها شر است . به زودي در روز قيامت ، آنچه را نسبت به آن بخل ورزيدند ، همانند طوقي به گردشنان مي افکنند . ميراث آسمان ها و زمين ، از آن خداست و خداوند از آنچه انجام مي دهيد ، آگاه است ( آل عمران : 180 ) . 2 ـ نصيحت قرآني خدا را بپرستيد و هيچ چيز را همتاي او قرار ندهيد و به پدر و مادر نيکي کنيد ؛ همچنين به خويشاوندان و يتيمان و مسکينان و همسايه نزديک و همسايه دور و دوست و هم نشين و واماندگان در سفر و بردگاني که مالک آنها هستيد ؛ زيرا خداوند ، کسي را که فخر فروش است ( و از اداي حقوق ديگران سرباز مي زند ) ، دوست ندارد . آنها کساني هستند که بخل مي ورزند و مردم را به بخل فرا مي خوانند و آنچه را خداوند از فضل و ( رحمت ) خود به آنها داده است ، کتمان مي کنند و ما براي کافران ، عذاب خوار کننده آماده کرده ايم . ( نساء : 36 و 37 ) 3 ـ بخيل به خود بخل مي ورزد آري ، شما همان گروهي هستيد که براي انفاق در راه خدا دعوت مي شويد . بعضي از شما بخل مي ورزند و هر کس بخل ورزد ، نسبت به خود بخل کرده است . خداوند بي نياز است و شما همه نيازمنديد و هر گاه سرپيچي کنيد ، خداوند ، گروه ديگري را جاي شما مي آورد . پس آنها مانند شما نخواهند بود . ( و سخاوتمندانه در راه خدا اتفاق مي کنند ) . ( محمد : 38 ) آثار بخل در روايات امام صادق ( عليه السلام ) فرمود : من بخل بمعونه اخيه المسلم و القيام له في حاجته ابتلي بمعونه من يأثم عليه و لا يوجر . (7)هر کس در ياري کردن برادر مسلمان خود بخل بورزد يا از تلاش براي رفع نيازش کوتاهي کند ، گرفتار مخارج شخصي مي شود که آن شخص بر او ستم مي کند و در مقابل اين ياري کردن ثوابي هم نصيبش نمي شود . در روايات ديگر ، به طور صريح به آثار بخل ورزيدن اشاره شده است که اکنون بر مي شماريم : 1 ـ بخل ، بينوايي مي آورد حضرت امام علي ( عليه السلام ) فرمود : البخل جلبات المسکنه . (8)بخل ، رداي بينوايي است . 2 ـ بخل ، آبرو و حيثيت آدمي را بر باد مي دهد امام رضا ( عليه السلام ) فرمود : البخل يمزق العرض . (9)بخل ، آبرو را بر باد مي دهد . امير مؤمنان علي ( عليه السلام ) مي فرمايد : بالبخل تکثر المسبه . (10)بخل ورزيدن مايه دشنام بسيار مي شود . 3 ـ بخل ، خفت و خواري به بار مي آورد در روايتي از امير مؤمنان علي ( عليه السلام ) آمده است : هر کس در مال خود بخل ورزد ، خوار و سبک شود و هر کس در دين خود بخل ورزد ، سربلند و بزرگ گردد . (11)4 ـ بخيل دوستي ندارد بخل سبب مي شود انسان دوست پيدا نکند و خويشاوندان آدمي از انسان گريزان شوند . حضرت علي ( عليه السلام ) مي فرمايد : ليس لبخيل حبيب . (12)بخيل هيچ دوستي ندارد . امام صادق ( عليه السلام ) مي فرمايد : انسان بخيل نبايد طمع داشته باشد که فاميل با او ارتباط برقرار کنند . (13)گلبانگ حديث 1 ـ جايگاه بخل حضرت اميرمؤمنان علي ( عليه السلام ) فرمود : البخل جامع لمساوي العيوب و هو زمام يقاد به الي کل سوء . (14)بخل در بردارنده بدي هاي هر عيبي است و افساري است که ( بخيل ) به وسيله آن به سوي هر بدي کشانده مي شود . 2 ـ ويژگي هاي بخيل امام علي ( عليه السلام ) فرمود : البخيل خازن لورثته . (15)آدم بخيل ، خزانه دار وارثان خود است . حضرت امير مؤمنان علي ( عليه السلام ) فرمود : البخيل يسمح من عرضه بأکثر مما امسک من عرضه . (16)بخيل بيشتر از آنکه آبروي خود را حفظ کند ، از بين مي برد . حضرت علي ( عليه السلام ) فرمود : النظر الي البخيل يقسي القلب . (17)نگاه کردن به بخيل ، دل را سخت مي کند . از حضرت علي ( عليه السلام ) روايت شده است : ليس لبخيل حبيب . (18)بخيل هيچ دوستي ندارد . امام صادق ( عليه السلام ) فرمود : ان البخيل من کسب مالا من غير حله و انفقه من غير حقه . (19)بخيل کسي است که مالي را به ناروا به دست آورد و آن را بيجا خرج کند . پيامبر خدا ( صلي الله عليه و آله ) فرمود : انما البخيل حق البخيل الذي يمنع الزکاه المفروضه في مله و يمنع الباثنه في قومه و هو فيما سوي ذلک يبذروا . (20)بخيل واقعي کسي است که از پرداخت زکات واجب مال خود سرباز مي زند و از بخشش به خويشان خود دريغ مي ورزد و در غير اين موارد تبذير مي کند . پيامبر خدا ( صلي الله عليه و آله ) فرمود : البخيل حقا من ذکرت عنده فلم يصل علي . (21)بخيل واقعي کسي است که نام من نزد او برده شود و بر من درود نفرستد .امام صادق ( عليه السلام ) فرمود : البخيل من بخل بالسلام . (22)بخيل کسي است که از سلام کردن بخل ورزد .3 ـ مؤمن ، اهل بخل ورزيدن نيست امام صادق ( عليه السلام ) فرمود : المؤمن حليم لا يجهل و ان جهل عليه يحلم و لا يظلم و ان ظلم غفر و لا يبخل و ان بخل عليه صبر . (23)مومن ، بردبار است و ناداني نمي کند ( کار غير عاقلانه از او سر نمي زند ) و اگر ديگران با او ناداني کنند ، او بردباري پيشه مي کند . مومن ستم نمي کند و اگر مورد ستم واقع شد ، مي بخشد و عفو مي کند . مؤمن بخل نمي ورزد و اگر ديگران بر او بخل ورزند ، او صبر پيشه مي کند . 4 ـ بخل ، انسان را از بعضي مراتب بهشت محروم مي سازد از امام صادق ( عليه السلام ) روايت شده است اگر کسي خانه اي داشته باشد و مؤمني به سکونت در آن خانه نياز پيدا کند و صاحب خانه ، خانه اش را در اختيار آن مؤمن نيازمند قرار ندهد ، خداوند عزوجل خطاب به فرشتگان خود مي فرمايد : يا ملائکتي ابخل عبدي علي عبدي بسکني الدار الدنيا و عزتي و جلالي لا يسکن جناني ابداً . (24)اي فرشتگان من ، آيا بنده ي من نسبت به بنده ديگر درباره سکونت در خانه دنيا بخل ورزيده است ؟ به عزت و جلالم سوگند ، او را هرگز در بهشت خود ساکن نسازم . 5 ـ بخل ، انسان را به دوزخ مي برد حضرت اميرمؤمنان علي ( عليه السلام ) فرمود : ان الله فرض في اموال الاغنياء اقوات الفقراء و قال الله تعالي المال مالي و الفقراء عيالي و الاغنياء و کلاني فمن بخل بمالي علي عيالي ادخله النار و لا ابالي . (25)خداوند ، قوت و نياز فقيران را در اموال ثروتمندان قرار داده و فرموده است : مال و ثروت از آن من است و نيازمندان و فقيران ، عيال من هستند ( يعني خرج و مخارج آنها به عهده من است ) و ثروتمندان وکيلان من هستند ( يعني وکيل من هستنددر رساندن آن مال و ثروت به فقيران ) .حال اگر کسي ( از وکيلان من ) از مال من بر عيال هاي من بخل ورزد ، او را داخل آتش سازم و از اين کار ابايي ندارم ) . پي نوشت ها: 1. ميزان الحکمه با ترجمه فارسي ، ج 1 ، ص 442 ، ح 1582. 2.قطب الدين راوندي، الدعوات ، مدرسه اماممهدي( عج) ، چاپ قم ، 1407 ه . ق 3.همان ، ص 229 . 4.نهج البلاغه دشتي ، حکمت 126 . 5.همان . 6.مرتضي مطهري ، فلسفه اخلاق ، انتشارات صدرا ، 1372 ، چ 11 ، ص 177 . 7.بحار الانوار ، ج 72 ، ص 18 . درکتاب بحارالانوار ، ذيل اين حديث توضيحي درباره اين حديث آمده است . 8.ميزان الحکمه ، با ترجمه فارسي ، ج 1 ، ص 442 ، ح 1583 . 9.همان ، ح 1584 . 10. همان ، ح 1587 . 11. همان ، ح 1586 : « من بخل بمامله ذل ، من بخل بدينه جل » . 12.همان، ح 1597 . 13. همان ، ح 1602 . 14.همان ، ح 1579 . 15. همان ، ص 444، ح 1591 . 16. همان ، ح 1594 . 17. همان ، ح 1596 . 18. همان ، ح 1597 . 19. همان، ص 446 ، ح 1606 20. همان ، ح 1607 . 21.همان ، ح 1610. 22.همان ، ح 1611 . 23.الکافي ، ج 2 ، ص 226 ، باب المومن و علاماته و صفاته . 24.بحارالانوار ، ج 72 ، ص 179 ، باب 59 ، من منع مومنا شيئا من عنده . 25.جامع الاخبار، ص 80 ، الفصل السابع و الثلاثون . منبع:فرهنگ اخلاقي معصومين/خ
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 376]