واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

آموزه هاي اخلاقي بخل ورزي 1 ـ بخيل ترين انسانها پيامبر اکرم ( صلي اله عليه و آله ) فرمود : ابخل الناس من بخل بما افترص آله عليه . (1)بخيل ترين مردم کسي است که در پرداخت آنچه خدا بر او واجب گردانيده است ، بخل ورزد . 2 ـ نشانه بخل شايد کسي از خود بپرسد چگونه مي توانم به اين مسئله پي ببريم که آيا نشانه هاي بخل در من وجود دارد يا نه . انسان چون در اجتماع زندگي مي کند و با مردم همکاري و تعامل دارد ، براي يافتن پاسخ اين پرسش ، بايد در رفتارهاي اجتماعي خود دقت کند . گاهي انسان به چيزي احتياج دارد يا براي کاري به ديگران مراجعه مي کند و دوست دارد به او پاسخ مثبت بدهند و کار او را به سرانجام برسانند . همين انسان وقتي ديگران به او ديگران به او روي مي آوردند ، ممکن است به راحتي نتواند با آنان همکاري کند . پس ناخودآگاه به عذر و بهانه روي مي آورد . اگر چنين حالتي در انسان باشد ، نشانه وجود رگه هايي از بخل در نهاد آدمي است . پس بهتر است از همين ابتدا ، ريشه اين بيماري را بخشکاند. حضرت اميرمؤمنان علي ( عليه السلام ) در اين باره فرمود : کثره العلل آيه البخل . (2)بهانه تراشي زياد نشانه بخل است . البخيل متحجج بالمعاذير و التعاليل . (3)انسان بخيل ، عذر و بهانه مي آورد . 3 ـ مشورت با بخيل ممنوع امير مؤمنان علي ( عليه السلام ) از مشورت کردن با بخيل نهي فرموده است . اهميت کلام حضرت ، آن گاه قابل درک است که ببينيم حضرت اين مطلب را با چه بياني و به چه کسي و در چه موقعيتي فرموده است . حضرت مي فرمايد : و لا تدخلن في مشورتک بخيلاً يعدل عن الفضل و يعدک الفقر . (4)آن حضرت ، اين پيام را با تأکيد دو چندان بيان مي کند . نون مشدد در « لا تدخلن » براي تأييد آمده است . در اصطلاح زبان عرب ، هر گاه بخواهند کلامي را مؤکد کنند ، از نون مشدد استفاده مي کنند . بنابراين ، حضرت با عنايت خاصي مي فرمايد : با بخيل مشورت نکن . توجه به مسئله دوم ، اهميت اين دستور حضرت را بيشتر مشخص مي کند . حضرت ، اين دستور را زماني که مالک اشتر به عنوان حاکم اسلامي روانه مصر مي شد ، خطاب به وي نوشت . آن حضرت در ادامه سخن به حکمت اينکه چرا با بخيل نبايد مشورت کرد ، اشاره دارد و مي فرمايد : انسان بخيل ، انسان را از نيکوکاري باز مي دارد و از تنگ دستي مي ترساند . 4 ـ زن بايد بخيل باشد ، يعني چه ؟ اميرمؤمنان علي ( عليه السلام ) مي فرمايد : برخي از نيکوترين خلق و خوي زنان ، زشت ترين اخلاق مردان است ، مانند : تکبر ، ترس و بخل . هر گاه زني متبر باشد ، بيگانه را به حريم خود راه نمي دهد . اگر بخيل باشد ، اموال خود و شوهرش را حفظ مي کند و چون ترسان باشد ، از هر چيزي که به آبروي او زيان رساند، فاصله مي گيرد .(5) شهيد مطهري (رحمه الله عليه ) درباره اين کلام حضرت اميرمؤمنان علي ( عليه السلام ) مي نويسد : « ... تکبر در اين موارد ؛ يعني رفتار متکبرانه . اينجا هم در مورد زن ، به قرينه اينکه مي گويد : « لم تمکن من نفسها » نمي گويد زن خواب است متکبر باشد مطلقاً ، حتي با زنان ديگر . زن با زنان ديگر نبايد متکبر باشد . با محارم خودش چطور ؟ ... بديهي است که با اينها نيز نبايد متکبر باشد ... اين حديث مي گويد ( رفتار ) زن در مقابل مرد نامحرم ( بايد ) متکبرانه باشد . البته « زهو » که اينجا آمده با کلمه تکبر کمي فرق دارد ؛ يعني رفتارش بزرگ منشانه باشد ... اين تکبر مربوط به رفتار شد ، نه مربوط به خلق ... مفهوم « جبن » در اين حديث نيز اينجا ناظر به مسئله عفاف زن است ، نه مسئله جبن و شجاعت . مطلقاً شجاعت به عنوان خلق روحي که به اصطلاح معروف ، يعني قوت قلب داشتن و نترس بودن و خود را نباختن در مقابل ديگران و براي مرد ممدوح است ، براي زن هم ممدوح است ... آن چيزي که براي زن گفته اند نسبت به آن بايد جبان باشد ؛ يعني عملش جبانانه و محتاطانه باشد ، در مورد ترس از جان يا ترس از مال و ثروت نيست ، (بلکه ) در مورد ترس از عفاف است . آدم شجاع نمي ترسد ، مي گويد : مي روم ، حداکثر کشته مي شوم ، کشته هم شدم با افتخار است . زن در مورد کشته شدن همين جور بايد باشد ، ولي در موردي که عفتش در مقام خطر است ... جاي شجاعت نيست ... عفت يک امري است که تو امانتدار آن هستي ... زن به عنوان صاحب عفت ، حامل امانت بزرگ انساني است ... اين حديث که فقط زن را توصيه مي کند که رفتارش جبانانه باشد ، نمي گويد زن در مقبال زن ، زن در مقابل شوهر ، زن در مقابل محرم خودش ، بلکه مي گويد زن در مقابل مرد بيگانه و در مسئله خاص مربوط به عفت ... مفهوم بخل مي گويد زن در مقابل مرد بيگانه و در مسئله خاص مربوط به عفت .... مفهوم بخل در اين حديث همين جور است . قرآن مي گويد : « و من يوق شح نفسه فاولئک هم المفحون ... .» ( حشر : 9 و تغابن : 16 ) حالتي را قرآن « شح نفس » مي نامد ؛ يعني گرفتگي روح و پول پرستي . اينکه انسان خالتي داشته باشد که اگر بخواهد يک ريال از او بگيرند ، گويي بخشي از جانش را مي خواهند از او جدا کنند . اسلامي که شامل اين توحيد است ،اسلامي که مي خواهد تعلقات انسان را از بين ببرد و نمي خواهد انسان اعم از زن و مرد به غير خدا وابسته باشد ، آيا چنين احتمالي هست که مثلاً به حضرت زهرا ( س ) توصيه کند که شما خوب است خيلي پول پرست باشيد ... مقصود از بخل در اين حديث ، بخل در مال فردي و شخصي نيست ( اين سخن که ) زن امانت دار مال شوهر است ، مخصوصاً تعبير دارد : « حفظت مالها و مال بعلها » که به نظر من ؛ يعني مال مشترکي که مال دو نفرشان هست ... پس بخل نيز در اينجا نه بخل به معناي آن صفت نفساني است که خلق است . بلکه به معناي رفتار ممسکانه است ، نه از مال خود ، بلکه از مال شوهر و اين اختصاص به زن ندارد ، در غير زن هم هست . اميرالمؤمنين ( عليه السلام ) اول جواد و اول ممسک بود . تاريخ اين را نشان مي دهد . اول جواد و بخشنده بود از مال خودش ، اول ممسک بود در حالي که امانتدار آن بود ؛ يعني بيت المال ... » .(6)5 ـ بخل را کوچک نشماريم ابابصير از امام باقر ( عليه السلام ) روايت مي کند که از آن حضرت پرسيدم :آيا رسول خدا ( صلي الله عليه و آله ) از بخل به خداوند پناه مي برد ؟ امام ( عليه السلام ) فرمود : « بله ، يا ابامحمد . در هر صبح و شام ، از بخل و امساک به خداوند پناه مي برد » . (7)پي نوشت : 1. ميزان الحکمه با ترجمه فارسي ، ج 1 ، ص 446 ، ح 1615 2. ميزان الحکمه ، ج 1 ، ص 448 ، ح 1621 3. همان ، ح 1622 4. نهج البلاغه دشتي ، نامه 53 ، ص 570 5. همان ، ص 679 ، حکمت 234 6. مرتضي مطهري ، تعليم و تربيت در اسلام ، چ 23 ، صص 160 ـ172 7. تفسير عياشي ، ج 2 ، ص 244 منبع: فرهنگ اخلاقي معصومين/س
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 3765]