تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836668716
نويسنده: محمدرضا باقرزاده پيامبر اعظم(ص) و عدالت اجتماعي
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده: محمدرضا باقرزاده پيامبر اعظم(ص) و عدالت اجتماعي
خبرگزاري فارس: اسلام از يك سو به همه افراد جامعه حق ميدهد كه از امكانات اجتماعي استفاده كنند و از سوي ديگر، به دنبال متوازن كردن امكانات و فرصتها براي همه است. رضايت عمومي نيز از ديدگاه اسلام زماني حاصل ميشود كه امكانات موجود هر آنچه كه هست ميان همگان به طور مساوي تقسيم گردد.
مقدمه
«لَقَد اَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَيِّنـاتِ واَنزَلنا مَعَهُمُ الكِتابَ والميزانَ لِيَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ؛ ما رسولان خود را با دلايل روشن فرستاديم و باآنها كتاب و ميزان نازل كرديم تا مردم به عدالت قيام كنند.»
مطابق اين آيه كريمه، در اسلام تحقق عدالت از اهداف مهم و اجتناب ناپذير حكومت نبوي و به طور اساسي بعثت پيامبر(ص) است. ضرورت پرداختن به اين مسئله از آن جهت است كه بدون شك امروز نه تنها جامعه ما كه جهان بشريت دست به گريبان پديده زشتي به نام بيعدالتي و تبعيض است به طوري كه حتي جوامع توسعه يافته نيز با وجود درآمدهاي فراوان از بيعدالتي در توزيع آنها رنج ميبرند. براي مثال، در آمريكا در سال 1973 سهم يك پنجم خانوادههاي پايين جدول درآمدي، 5/5 درصد كل درآمد و سهم يك پنجم بالاي جدول، 1/41 درصد كل درآمد بود و در سال 1991 سهم يك پنجم نخست به 5/4 و يك پنجم دوم به 2/44 رسيد و اين روند با مختصر تغييراتي ادامه دارد؛ يعني هرچه، زمان پيش ميرود توزيع درآمدها نامتوازنتر ميشود. يا طبق آمار ديگري گرچه بين سالهاي 1973-1994 ميزان سرانه توليد ناخالص ملي آمريكا به صورت واقعي بيش از يك سوم افزايش يافته لكن متوسط دستمزدهاي ناخالص براي همه شاغليني كه در پستهاي مديريت نبودند، يعني براي سه چهارم نيروي كار، 19 درصد كاهش يافته است. و طبق آمار منتشره، بين 10-15 درصد جمعيت آمريكا (در حدود 37 ميليون نفر) زير خط فقر قرار دارند و كشورهاي ديگر نيز بعيد به نظر ميرسد كه بهتر از اين باشند. اين در حالي است كه به
اعتقاد نظريه پردازان توسعه، عامل عمده اين شكاف طبقاتي، فقر و بيعدالتي ناشي از ظالمانه بودن مناسبات و روابط فيمابين عوامل اقتصادي به ويژه كار و سرمايه است. براي مثال، اقتصادداناني چون مايكل تودارو ديويد كلمن، فورد نيكسون و نواب حيدر نقوي، توزيع ناعادلانه ثروتهايي مانند زمين، سرمايه مالي، ابزار توليد و وجود آزاديهاي نابرابر را عامل اصلي ناعادلانه شدن درآمدها ميدانند و اين درحالي است كه نظام اجتماعي اسلام، در عين حال كه از تمام ظرفيتهاي وجودي انسانها و طبيعت براي رشد و شكوفايي مظاهر مادي استفاده ميكند، با نهادينه كردن باورهاي الهي و ارزشهاي انساني و با اتخاذ روشها و قوانين خاص، زمينههاي شكاف طبقاتي و بهرهكشي از انسان را از بين برده، و در عين حال رفاه عمومي را گسترش ميدهد.
چيستي عدالت
اسلام از يك سو به همه افراد جامعه حق ميدهد كه از امكانات اجتماعي استفاده كنند و از سوي ديگر، به دنبال متوازن كردن امكانات و فرصتها براي همه است و به وجود آمدن فاصله طبقاتي و تبعيضات اجتماعي را نتيجه عدم تحقق عدالت و ممنوع ميداند. رضايت عمومي نيز از ديدگاه اسلام زماني حاصل ميشود كه امكانات موجود هر آنچه كه هست ميان همگان به طور مساوي تقسيم گردد. به عبارتي ممكن است براي همگان غنا حاصل نيايد اما استغنا حالتي است كه به احساس دروني انسانها مربوط ميشود. چنانكه امام صادق(ع) در اين باره ميفرمايد: «اگر در ميان مردمان به عدالت رفتار شود همه احساس بي نيازي ميكنند.»
اما اينكه عدالت چيست و معيار آن كدام است مطلبي است كه براي پاسخ به آن به سخن، حكيم بوعلي سينا مراجعه ميكنيم كه ميگويد: «انسان داراي زندگي اجتماعي است و از وضع قوانيني كه بتواند زندگي اجتماعي و بلكه فردياش را بر اساس عدالت سامان دهد و او را به سعادت شايسته خود برساند، ناتوان است. پس بر خداوند لازم است كه به مقتضاي حكمتش انسان را در اين زمينه هدايت كند.» از اين رو عدالت امري نسبي نبوده و متعين است و براي شناخت معيار آن بايد به وحي مراجعه كرد.
نكته ديگر اين كه در مكتب اسلام عدالت، توزيع مساوي فقر نبوده نظام عدالت محور اسلام از مبناي سامان جامعه كه بي نيازي و استكمال مادي نيز هست غفلت ننموده و به طور كلي نزد شرايع و حاملان آنها منفورترين پديدهها فقر است، تا جايي كه پيامبر اكرم(ص) در موارد زيادي فقر و تنگدستي را همسان كفر دانسته و از آن دو به خداوند پناه ميبرد. و در روايتي فقر مادي را با فقر فرهنگي پيوند داده بيان ميدارد: «اگر رحمت و شفقت پروردگار شامل فقراي امتم نبود چيزي نمانده بود كه فقر موجب كفر شود.»
و در دعاي ديگري فرمودند: «اللهم بارك لنا في الخبز و لا تفرق بيننا و بينه، فلو لا الخبز ما صلّينا و لا صمنا و لا ادّينا فرائض ربّنا؛ يعني خداوندا، نان را براي ما بابركت قرار ده، و ميان ما و نان جدايي مينداز كه اگر نان نباشد نه ميتوانيم نماز گزاريم نه روزه بداريم و نه ديگر واجبات الهي را انجام دهيم.»
اصولاً به بيان قرآن، فقر و فحشا وعده شيطان، و فضل و مغفرت وعده خداوند است. و پيامبر مكرم اسلام(ص) از حضرت ابراهيم خليل(ع) چنين نقل ميكنند: پروردگارا، فقر از آتش نمرود سختتر است.» يا خود آن حضرت ميگفتند: «فقر سختتر از مرگ است.»
بنابراين پيامبران الهي اگرچه جهت تسكين آلام و كاهش پريشاني درماندگان و تهيدستان با آنان بناي رفاقت ميگذاشتند و زندگي شخصي خود را در سطح فقيرانه قرار ميدادند، لكن در صدد بودهاند با فكر و تدبير، فقر را محو و زندگي شرافتمندانهاي را براي همه انسانها تدارك نمايند.
ريشه بيعدالتي
نكته ديگر آنكه اساسا از ديدگاه اسلام تفكر فقر جبري طبيعت باطل بوده، ريشه همه بدبختيها نه در كمبود امكانات طبيعت بلكه در اعمال ظالمانه انسانها است. چرا كه خداوند روزي هر جنبندهاي را فراهم ميكند: «وما مِن دابَّةٍ فِي الاَرضِ اِلاّ عَلَي اللّهِ رِزقُها ويَعلَمُ مُستَقَرَّها ومُستَودَعَها كُلٌّ في كِتابٍ مُبين؛ هيچ جنبندهاي در زمين نيست مگر اين كه روزي او بر خداست. او قرارگاه و محل رفت و آمدش را ميدند، همه اينها در كتاب آشكاري ثبت است.»
بنابراين اگر بخشي از جامعه در فقر به سر ميبرند نتيجه اعمال ناشايست خود انسانهاست: «ظَهَرَ الفَسادُ فِي البَرِّ والبَحرِ بِما كَسَبَت اَيدِي النّاسِ لِيُذيقَهُم بَعضَ الَّذي عَمِلوا لَعَلَّهُم يَرجِعون؛ فساد، در خشكي و دريا به خاطر كارهايي كه مردم انجام دادهاند آشكار شده است، خدا ميخواهد نتيجه بعضي از اعمالشان را به آنها بچشاند شايد (به سوي حق) بازگردند.»
و بر همين اساس امير مؤمنان علي(ع) فرمود: «هيچ فقيري گرسنه نماند مگر آن كه توانگري از دادن حق او ممانعت كرد.» و فرمود: «همانا مردم جز در اثر گناه ثروتمندان، فقير و محتاج و گرسنه و برهنه نميشوند.»
بنابراين اگر فرهنگ كار و تلاش در ميان مردم گسترده شود بر اساس تعاليم اسلام، سنت خداوند بر آن است كه انسانها با كار و تلاش روزي خود را به دست آورند: «هُوَ الَّذي جَعَلَ لَكُمُ الاَرضَ ذَلُولاً فَامشوا في مَناكِبِها وكُلوا مِن رِزقِهِ؛ خداوند كسي است كه زمين را براي شما رام كرد، پس در اطراف آن حركت كنيد و از روزيهاي خداوند بخوريد.»
راهكار عدالتگستري
مهمترين عامل فقر و بدبختي گروهي از انسانها و به وجود آمدن تضاد طبقاتي، ساختار ناسالم نظام اقتصادي حاكم بر جوامع و وجود روابط ظالمانه بين افراد است. نظام اجتماعي و اقتصادي اسلام و مكتب نبوي با عنايت به اين امر و با توجه به آثار سوء تمركز ثروت در دست اغنيا، ساختار ويژهاي در مسئله مالكيت تدبير كرده و ضوابطي را براي آن قرار داده است تا عدالت اقتصادي در جامعه تأمين گردد.
به عنوان مثال بخش زيادي از اموال و ثروتهاي طبيعي چون درياها، رودخانهها، كوهها، جنگلها، دشت و بيابانها، معادن، حيوانات بياباني، ماهيهاي درياها و رودخانه، درختان جنگلي، علفهاي بيابان و... را از دايره مالكيت خصوصي خارج كرده و همه افراد را با رعايت مصالح اجتماعي كه دولت اسلامي تشخيص ميدهد، در استفاده و بهرهبرداري از آنها يكسان دانسته است.
بر اين اساس در قرآن كريم، پيامبر اكرم(ص) مأمور ميشوند غنايم و ثروتهاي عمومي را بين همه توزيع كنند تا ثروت در دست اغنيا متمركز نشود: «ما اَفاءَ اللّهُ عَلي رَسولِهِ مِن اَهلِ القُري فَلِلّهِ ولِلرَّسولِ ولِذِي القُربي واليَتامي والمَساكينِ وابنِ السَّبيلِ كَي لا يَكونَ دولَةً بَينَ الاَغنِياءِ مِنكُم؛ آنچه را خداوند از اهل اين آباديها به رسولش بازگرداند، براي خدا و رسول و خويشاوندان او، و يتيمان و مستمندان و در راهماندگان است تا ثروت در ميان ثروتمندان دست به دست نگردد.»
از سوي ديگر تحقق مالكيت خصوصي را براساس كار مفيد و مشروع ميداند و ثروتهاي بادآورده در اسلام مورد مذمت قرار گرفته است. كه احياء موات از آن جمله است.
و از ديگر سوي نظام اقتصادي اسلام با توجه به خصلت حب نفس و زيادهطلبي انسان، و با توجه به قانون كلي «لاضرر و لاضرار في الاسلام» براي حفظ و دفاع از منافع جامعه، با پذيرش اصل بازار آزاد و آزادي فعاليتهاي اقتصادي، حدود و مقرراتي را براي آن در نظر گرفته است كه مهمترين آنها عبارتند از،
1ـ منع اجحاف و خيانتگري
قرآن كريم در خصوص كمفروشي با لحن بسيار شديدي ميفرمايد: «ويلٌ لِلمُطَفِّفين * اَلَّذينَ اِذَا اكتالوا عَلَي النّاسِ يَستَوفون * واِذا كالوهُم اَو وزَنوهُم يُخسِرون * اَلا يَظُنُّ اُولـئكَ اَنَّهُم مَبعوثون * لِيَومٍ عَظيم * يَومَ يَقومُ النّاسُ لِرَبِّ العالَمين؛ واي بر كمفروشان كه چون از مردم پيمانه ستانند تمام ستانند و چون براي آنان پيمان يا وزن كنند به ايشان كم دهند مگر آنان گمان نميكنند كه برانگيخته خواهند شد در روزي بزرگ روزي كه مردم در برابر پروردگار جهانيان به پاي ايستند؟»
پيامبر اكرم(ص) فرمود: «تاجران خائن بدترين مردماند»
اميرمؤمنان امام علي(ع) براي فرماندار خويش، مالك اشتر، مينويسند: «وليكن البيع بيعا سمحا، بموازين عدل و اسعار لاتجحف بالفريقين من البايع و المبتاع؛ معاملات بايستي آسان، با ترازوهايي صحيح و با قيمتهايي كه به هيچ يك از طرفين (فروشنده و خريدار) ستم نرود، صورت گيرد».
در خصوص نظارت دولت اسلامي بر قيمتهاي بازار از امام صادق(ع) نقل شده است: «اميرالمؤمنين(ع) هيچ گاه بر كالاي كسي قيمتگذاري نكرد ولي هر كس كه در معامله مردم كم ميگذاشت، به او گفته ميشد همانطور كه مردم ميفروشند بفروش وگرنه از بازار خارج شو، مگر در مواردي كه كالاي وي بهتر از ديگران بود.»
2ـ جلوگيري از انحصار
به طور كلي بايد گفت سياست اقتصادي و اجتماعي اسلام بر اساس نفي انحصار شكل گرفته است كه در قرآن كريم فرمود: «كَي لا يَكونَ دولَةً بَينَ الاَغنِياءِ مِنكُم» كه بر مبناي آن هدف مهم سياستهاي اقتصادي اسلام بر اساس نفي انحصار در گردش ثروت شكل گرفته است.
امام علي(ع) در اين باره به فرماندار خود ميفرمايند: «در چيزهايي كه مردم در آنها برابرند از ويژهسازي و انحصارطلبي پرهيز كن». سپس حضرت در مورد اطرافيان فرصتطلب زمامداران مينويسد: «بدان براي زمامدار خاصان و صاحبان اسراري است كه انحصارطلب و دستدرازند، در داد و ستد با مردم عدالت و انصاف را رعايت نميكنند، ريشه ستم آنان را با قطع وسايل آن از بيخ بر كن، به هيچ يك از اطرافيان و بستگان خود زميني از اراضي مسلمانان واگذار مكن، بايد طمع نكنند قراردادي به سود آنان منعقد سازي كه مايه ضرر به ساير مردم باشد، خواه در آبرساني يا هر عمل مشترك ديگر، به طوري كه هزينههاي آن را بر دوش ديگران تحميل كنند.»
3ـ حمايت از طبقه كارگر
در اسلام غصب دستمزد كارگران يا كمدادن آن در رديف گناهاني چون اختراع دين و انسانفروشي قرار گرفته است. پيامبراكرم(ص) ميفرمايد: «خداوند هر گناهي را ميآمرزد مگر اين كه كسي ديني بسازد، يا مزد كارگري را غصب كند يا شخص آزادي را به بردگي فروشد.»
در روايت ديگري ميفرمايد: «اي مردم، هر كس مزد كارگري را كم بدهد بايستي جايگاه خود را در آتش جهنم آماده بيند.»
و در كلام ديگر خطاب به امام علي(ع) فرمود: «يا علي، مبادا با حضور تو بر كشاورزان ستم رود.»
4ـ مبارزه با رباخواري
در راستاي شكلگيري نظام سالم اقتصادي و به جهت تأكيد بر نظام توليد محور كه بر كار و تلاش تأكيد دارد نه ثروتاندوزي و استثمارگري، اسلام رابطه حقوقي قرض با بهره را ظالمانه و در رديف پيكار با خدا و رسول دانسته، به شدت با آن مبارزه كرده ميفرمايد: «يـااَيُّهَا الَّذينَ ءامَنوا اتَّقوا اللّهَ وذَروا ما بَقِيَ مِنَ الرِّبوا اِن كُنتُم مُؤمِنين * فَاِن لَم تَفعَلوا فَأذَنوا بِحَربٍ مِنَ اللّهِ ورَسولِهِ واِن تُبتُم فَلَكُم رُءوسُ اَموالِكُم لا تَظلِمونَ ولا تُظلَمون؛ اي كساني كه ايمان آوردهايد از مخالفت فرمان خدا بپرهيزيد و آنچه از ربا باقي مانده، رها كنيد، اگر ايمان داريد. اگر چنين نميكنيد اعلام جنگ با خدا و رسول بدهيد، و اگر توبه كنيد سرمايههاي شما از آن شماست نه ظلم ميكنيد و نه بر شما ظلم وارد ميشود.»
5ـ توجه ويژه به ضعيفان و نيازمندان
در هر جامعهاي گروهي از انسانها هستند كه به دليل نداشتن توان فعاليت اقتصادي يا نبودن زمينه فعاليت، قادر به تأمين نيازهاي خود نيستند. افراد جامعه اسلامي نسبت به تأمين نيازهاي حياتي همديگر مسئوليت متقابل دارند كه در حد ساير فرايض لازمالاجرا است و خداوند مؤمنان را در صورت كوتاهي در انجام آن تهديد ميكند و ميفرمايد: «هـاَنتُم هـؤُلاءِ تُدعَونَ لِتُنفِقوا في سَبيلِ اللّهِ فَمِنكُم مَن يَبخَلُ ومَن يَبخَل فَاِنَّما يَبخَلُ عَن نَفسِهِ واللّهُ الغَنيُّ واَنتُمُ الفُقَراءُ واِن تَتَوَلَّوا يَستَبدِل قَومـًا غَيرَكُم ثُمَّ لا يَكونوا اَمثالَكُم؛ شما همان گروهي هستيد كه براي انفاق در راه خدا دعوت ميشويد، بعضي از شما بخل ميورزند، و هركس بخل ورزد، به خود بخل كرده است و خداوند بينياز است و شما همه نيازمنديد، و هر گاه سرپيچي كنيد خداوند گروه ديگري را جاي شما ميآوردپس آنها مانند شما نخواهند بود (و سخاوتمندانه در راه خدا انفاق ميكنند).»
پيامبر اكرم(ص) نيز در اين باره ميفرمايد: «كسي كه شب سير بخوابد در حالي كه همسايهاش گرسنه باشد، به من ايمان نياورده است.»
در اين راستا دولت اسلامي وظيفه دارد با استفاده از منابعي كه در اختيار دارد، معيشت شهروندان جامعه اسلامي را در سطح مناسب تأمين نمايد.
بر اين اساس پيامبر اكرم(ص) ميفرمايد: «خدا را به ياد هر حاكم اسلامي پس از خود ميآورم... مردمان را فقير نكند (و به فقرشان رضايت ندهد) كه در نتيجه كافرشان خواهد كرد.»
بلال نيز از طرف رسول خدا(ص) مأموريت داشت به وضعيت فقرا و بينوايان رسيدگي و آنان را تأمين كند. حتي او اجازه داشت در صورت نبودن امكانات مالي براي بيتالمال، با قرض كردن محرومان را تأمين نمايد.
در سال پيامبر اعظم(ص) توفيق تحقق اهداف اجتماعي آن حضرت در جامعه اسلامي ايران را از خداي متعال مسئلت مينماييم.
................................................................................
منبع: ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 296
شنبه 27 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 248]
-
گوناگون
پربازدیدترینها