تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833291609
سیمای دجال در فرهنگ مهدویت
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
سیمای دجال در فرهنگ مهدویت در فرهنگ جديد عربى- فارسىمنجدالطلاب و فرهنگ لاروس معانىلغت دجال چنين آمده است: «آب طلا، گروه بزرگ انبوه ، دروغگو ، فريبندهلقب مسيح كذاب كه در آخرالزمانظهور كند.» مرحوم علامه علىاكبر دهخدا اين لغت را در لغتنامه خود، هم باتشديد «جيم» و هم بدون تشديد«جيم» ضبط نموده است. مهدى پرتوى آملى درباره اينلغت مىنويسد: «دجال صيغه مبالغه از لغت دجل و به معنى خدعه ، نيرنگ ، حيله و باطل است.» شادروان دكتر محمد خزائلىتعبيرى زيبا و ظريف از لغت دجالكرده است: «دجال كلمهاى مركباست و الف و لام آن همان الف ولامى است كه در نامهاى دانيال وخرقيال هم وجود دارد و به معنى«خدا» ست. جزء اول آن هر چه باشدبه معنى «ضد» و «دشمن» است ودور نيست كه با «دژ»، «دشمن» و«دشوار» همريشه باشد. (1) بنابراينتعبير، دجال يعنى : ضدخدا، دشمنخدا. شكل ظاهرى «دجال» دجال را با سيمايى عجيب مجسمكردهاند. صورتى آبله رو كه يكچشم او كور شده - چشم راست - وچشم ديگرش در وسط پيشانى ،مانند ستاره صبح درخشان است.اين بيت مولانا جلالالدين بلخىبهيك چشم بودن دجال گواهى دارد : او به سر، دجال يك چشم لعين اى خدا فريادرس نعمالمعين نام اصلى، كنيه، محل اقامت و محل ظهور دجال نام اصلى دجال، «صائد بن صيد» و كنيهاش «ابويوسف» است. ازمادرى يهودى به نام «ميمونه» بهدنيا آمده و در جزيرهاى به يكصخره بسته شده است. چون سال از چهارصد هجرت بگذرد، بايدمنتظر بود تا ظاهر شود و اين ازعلامات آخرالزمان است. خراسان و كوفه از نقاطى هستندكه به عنوان محل خروج و ظهور دجال ذكر شدهاند. خاقانى شاعرنامى قرن ششم هجرى قمرى محلظهور دجال را چنين ذكر مىكند: نه عيسى راست از ياران كمينه سوزنى دربر؟ نه سوزن شبه دجال استيك چشم و صفاهانى (2) ؟ كيفيتخروج دجال كيفيتخروج دجال به اين ترتيباست كه سه سال قبل از خروجش دردنيا قحط و خشكسالى مىشود. بهاين صورت كه سال اول، ثلثباران وسال دوم دو ثلثباران معمولىنمىبارد و سال سوم حتى يك قطرهباران از آسمان به زمين نمىبارد ويك برگ سبز از زمين روييدهنمىشود. در اين موقع كه گرسنگى وتشنگى بر عالميان سايه افكندهاست، دجال خروج مىكند. هنگامه عجيبى بر پا مىشود و دجال به كمكپيروانش بر تمام شهرها مسلط مىشود و «بيتالمقدس» را كهساكنانش حاضربهتسليمنمىشوند، محاصره مىكند. در چنين زمانى بههنگام نماز صبح و يا عصر، حضرتمهدى صاحبالزمان عليه السلام ظهورمىكند و با جماعت محصورين بهنماز مىايستد. حضرت عيسى بنمريم عليه السلام نيز از آسمان فرود مىآيدو به صاحبالامرعليه السلام اقتدا مىكند.آنگاه حضرت صاحبالزمان عليه السلام ازحصار خارج شده، دجال و پيروانشرا از ميان برمىدارد. اعتقاد به ظهور دجال در مهمترين مذاهب جهان اصل قضيه دجال مسلم و قطعي نزد تمام اديان ابراهيمي است و همگي به خروج وي در آخر الزمان اعتقاد دارند چنانكه بمفاد اخبار و احاديث بسيار كه از فريقين روايت شده از زمان نوح پيغمبرعليه السلام تا زمان حضرت محمد صلي الله عليه واله هر پيامبري قوم خود را از فتنه دجال بر حذر مي داشته و آن حضرت بيشتر از ديگر انبياء در تشريح حالات و صفات او بسط كلام داده اند. دجال را در زبانهاي فرانسه و انگليسي " آنتي كريست antichrist ناميده اند كه به معني دشمن ضد مسيح است. اين عنوان در رساله هاي يوحنا به كرات ديده مي شود. آنجا كه مي فرمايد : «دروغگو كيست جز آنكه مسيح بودن عيسي را انكار كند آن دجال است كه پدر و پسر را انكار مي كند.»( رساله اول يوحنا, باب2 , آيه22) و نيز مي فرمايد : «شنيده ايد كه دجال مي آيد الحال هم دجالان بسيار ظاهر شده اند.»( رساله اول يوحنا, باب2, آيه18) و در همين رساله آمده است : «هر روحي كه عيسي مجسم شده را انكار كند از خدا نيست و اين است روح دجال كه شنيده ايد مي آيد و الآن هم در جهان هست.» (رساله اول يوحنا ,باب4,آيه3) در دومين رساله يوحنا آمده است : «گمراه كنندگان بسيار به دنيا بيرون شدند كه عيسي مسيح ظاهر شده به جسم را اقرار نمي كنند آن است گمراه كننده و دجال.» (رساله دوم يوحنا, آيه7) اما يهوديان هم به ظهور كسي كه با خدا خصومت ورزد و داراي قدرت فوق العاده اي باشد معتقد بوده اند. و گويا از دو قرن پيش از ميلاد, يهود با اين تصور آشنا شده باشند و به وسيله ايشان به مسيحيان و ملل ديگر رسيده باشد. در كتاب دانيال باب يازدهم از صفات اينچنين شخصي كه ظاهر خواهد گرديد گفتگو شده و در باب هفتم همين كتاب هم به صورت رمز و اشاره از دشمن خدا سخن به ميان آمده است. او كسي است كه پادشاه را از ميان مي برد و با خدا خصومت و دشمني مي ورزد و دوران تسلط او سه سال و نيم است. جاماسب حكيم در فرهنگ الملوك كه اسرارعجم نيز گفته مي شود و به اصطلاح گبران جاماس نامه مي گويند, در قسمتي از پيش بيني هاي خود بعد از ذكر مختصري از حالات پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله و امام زمان عجل الله فرجه به ظهور دجال و قتل وي به دست ايشان اشاره مي نمايد آنجا كه مي گويد: «نام آن پادشاه بهرام از خورشيد جهان كه دختر سين كه نام مبارك محمد است بلغت پهلوي باشد و ظهور او در آخر دنيا باشد و عمر هفت كركس كند و چون خروج كند عمر او سي قرن شده باشد و خروج او در آن زمان شود كه تازيان بر فارسيان غالب شوند و شهرهاي ايشان خراب شود به دست سلطان تاريك پس او خروج كند و جنگ كند و دود يعني دجال را كه كوري است خرسوار مدعي خدائي بكشد و از گوشه دنيا كه گنگ و زواچين باشد تا وزمحت كه بيت المقدس است همه را بگيرد و...» (العبقري الحسان,ج1,جزء 1, ص 47 ؛ دارالسلام عراقي , ص51 ؛ سه رساله درباره حجت بن الحسن العسكري عليه السلام (ترجمه تذكره الأئمه علامه مجلسي ره) ؛چهره درخشان امام زمان عليه السلام (ترجمه الزام الناصب) , ج2 ,ص73 به نقل از سيف الأئمه. )در آثار اسلامي نيز راجع به دجال بحث شده است وي داراي قدرت و تأثير عجيبي است يك چشم او مسح شده و چشم ديگرش در پيشاني است كه مانند ستاره صبح مي درخشد وي از همه جا مي گذرد و در مكه و مدينه قدم نمي گذارد اكثر مردم پيرو او مي شوند و دچار بدبختي مي گردند و تنها كساني سعادتمندند كه بتوانند با مجاهدات مختلف خود را از پيروي او باز داشته , به دنبال او نروند. ما مسلمانان مانند ملل ديگر حكومت عادله كامل را انتظار مي كشيم و ظهور چنين حكومتي را پس از دوران بينهايت ظلماني مي دانيم و دوره ظلمت را دوره دجال و دوران نور و سعادت را دوران حضرت قائم عجل الله فرجه تعبير مي كنيم. ازامام باقرعليه السلام روايت شده كه در تفسير آيه شريفه: «انََّ الله قادر علي أن ينزل الآيه» انعام , آيه37فرمود:«وسَيرَكَ في آخر الزمان آيات , منها دابة الأرض و الدجال و نزول عيسي ابن مريم و طلوع الشمس من مغربها.» «ونشانه هائي در آخرالزمان به تو خواهد نماياند كه از آن جمله اند: جنبنده زمين, دجال, نزول عيسي بن مريم و طلوع خورشيد از مغربش.» در حديث مبارك معراج نيز كه ابن عباس از زبان پر نور آورندة اسلام حضرت محمد صلي الله عليه وآله نقل كرده به نشانه هاي ظهور حضرت صاحب الأمرعليه السلام اشاره شده ,كه در بين اين نشانه ها خروج دجال نيز تصريح شده است. حضرت نبي اكرم صلي الله عليه و آله فرموده اند: « أيُّهَا النّاسُ ، ما بَعَثَ اللّهُ نَبِيّاً إلّا وَ قَد أنْذَرَ قَوْمَهُ الدَّجّالَ. وَ إنَّ اللهَ قَدْ أخَّرَهُ إلي يَومِكُمْ هذا . فَمَهما تَشابَهَ عَلَيْكُمْ في أمْرِهِ فَإنَّ رَبَّكُمْ لَيْسَ بِأعْوَرَ إنَّهُ يَخْرُجُ عَلي حِمارٍ عَرْضُ ما بَيْنَ اُذُنَيْهِ ميلٌ ! . يَخْرُجُ وَمَعَهُ جَنَّهٌ وَنارٌ ، وَ جَبَلٌ مِنْ خُبْزٍ وَ نَهْرٌ مِنْ ماءٍ ! . أكْثَرُ أتْباعِهِ اليَهُودُ وَ النِّساءُ وَ الأعْرابُ . يَدْخُلُ آفاقَ الْأرضِ كُلَّها إلّا مَكَّهَ وَلا بَتَيْها وَ المَدينَهً وَ لا بَتَيْها فَإنَّهُما مُحَرَّمَتانِ عَلَيْهِ. » « هان اي مردم ! خداوند پيامبري را نفرستاده جز اينكه قوم خود را از دجال بيم داده است و خداوند او را براي زمان شما ذخيره كرده است. اگر كارهاي او بر شما مشتبه شود، اين هرگز مشتبه نشود كه او كور است و پروردگارتان كور نيست. او برفراز مركبي مي آيد كه بين دو گوشش يك ميل است. او خروج مي كند درحالي كه بهشت و جهنم را با خود يدك مي كشد و كوهي از نان و رودخانه اي از آب را همراه خود حمل مي كند. بيشتر پيروانش از يهوديان، زنان و باديه نشينان است، به همه اقطار و اكناف جهان وارد مي شود جز مكه و حوالي مكه و مدينه و حوالي مدينه كه هر دو بر او حرام است.» (روزگار رهائي, ج2, ص1148 ,ح 1818 : المهدي , ص192 ؛ الزام الناصب , ص74 و صحيح بخاري , ج9 , ص60 – منتخب الأثر , ص572 : سنن ابن ماجه , ج2. ) و در حديثي ديگر كه بسيار تكان دهنده مي باشد رسول گرامي اسلام انكار دجال را كفر دانسته ومنكرين دجال را ازكافرين مي دانند چنانكه ابوبكر اسكافي در كتاب فوائد الأخبار از جابر بن عبدالله نقل كرده كه گفت: رسول خدا (صلی الله علیه واله) فرمودند: «من كذب بالدجال فقد كفر و من كذب بالمهدي فقد كفر» « كسي كه دجال را تكذيب كند كافر شده و كسي كه مهدي عليه السلام را تكذيب كندكافر شده است » باورداشت مهدويت , ص60 , ح40 : البرهان في علامات مهدي آخر الزمان (ع) , ص170, باب 12 ,ح2 - روزگار رهائي , ج 2, ص 1159, ح1845 : الروض الانف ,ج2 ص431 و عقد الدرر , ص157. ) همچنين در غيبت شيخ از عامر بن واثله از امير المومنين (ع) روايت كرده كه گفت : پيامبر (ص) فرمود: «ده علامت است كه پيش از قيامت بايد پديد آيد: سفياني, دجال, دابه الأرض, قيام قائم, طلوع آفتاب از مغرب, فرود آمدن عيسي از آسمان, فرو رفتن زمين در شرق, فرو رفتن زمين در جزيره العرب و آتشي كه در قلب شهر عدن بيرون آيد و مردم را به محشر سوق دهد.»( مهدي موعود (ترجمه بحار الأنوار) , ج 52 , ص984 ؛ ترجمه اعيان الشيعه , ص325 ؛ متن فارسي اثبات الهداه , ص405.) امیر المؤمنین (ع) ضمن یک خطبه طولانی فرمود: «مهدی (ع) با یارانش از مکه به بیت المقدس می آیند، و در آن مکان بین آن حضرت با دجال و ارتش او، جنگ واقع می شود، دجال و ارتش او مفتضحانه شکست می خورند، به طوری که از اول تا آخر آنها به هلاکت می رسند و دنیا آباد می شود و حضرت مهدی (ع) عدالت و قسط را در جهان به پا می دارد، و طبق روایتی آن حضرت دجال را در کناسه کوفه به دار می زند.»به هرحال دجال كه نموداري از جنگ نور و ظلمت است در اقوال و ملل ديگر هم سابقه دارد . بابليان از جنگ مردوخ با تئومات سخن مي گفتند و تئومات را ظلمت و اژدها معرفي مي كردند. در اوستا هم از جنگ اهريمن و اهورا مزدا گفتگوهاست و آئين مانويان بر اساس منازعه دائمه نور و ظلمت پي ريزي شده است . در كتب الحاقي تورات هم گاهي دجال , موجود فوق العاده اي است كه داراي صورت حيواني عجيب الخلقه مي باشد.( اعلام قرآن , ص479) دجال در اعتقادات مسيحيت مسيحيان دجال را «مسيح كذاب و دروغين» مىدانند كه دشمن وضدمسيح (3) است. قاموس كتابمقدس (صفحه 460) دجال را اسمعام و دجال و دجالان را كسانىمىداند كه تجسم مسيح را تكذيبمىكنند. در همين كتاب آمده است كهكلمه دجال در جايى ديگر جز دررساله «يوحنا» يافت نمىشود ومقصود از دجال كسى است كه با مسيح مقاومت و ضديت مىنمايد ومدعى آن باشد كه خود او در جاىمسيح است و در رساله اول يوحنا، مىگويد: «و هر روحى كه عيساىمجسم شده را انكار كند از خدانيست. اين است روح دجال ، كهشنيدهايد، مىآيد و الان هم در جهاناست» و نيز مىگويد: «دروغگوكيست؟ جز آنكه مسيح بودن عيسىرا انكار كند و آن دجال است.» نشانىهاى دقيق دجال ازكلام اميرمؤمنان على عليه السلام «اصبغ بن نباته» از اميرالمؤمنينعليه السلام پرسيد: «يا اميرالمؤمنين دجالكيست؟ فرمودند كه: آگاه باشيد، دجال «صائدبنصيد» است و شقى كسى است كه او را تصديق كند و سعيد كسى است كه او را تكذيب كند...و از دهى كه معروف به يهوديهاست ، خروج مىكند. چشم راستشاز اصل خلقت ندارد به طورى كهگودى حدقهاش نيست و ديگرى كهدر پيشانيش است، مانند ستارهصبح مىدرخشد و در چشمش مانندپارچه گوشت چيزى است گويا كه باخون ممزوج است و در ميانچشمش لفظ «كافر» نوشته شده بهطورى كه همه كس آن را مىخواند خواه نويسنده باشد و خواه نه . بهدرياها داخل مىشود و آفتاب با وىسير مىكند و در پيش رويش كوهىاست از دود و در پشتسرش كوهسفيدى است كه خلايق چنينمىدانند كه آن طعام است و در ايامقحط شديدى خروج مىكند وبهدرازگوش سبز يا خاكسترى رنگسوار شود و زمين در زير پايشپيچيده مىگردد و به هيچ آبنمىگذرد مگر اينكه خشكيدهمىشود به طورى كه جايش تا روزقيامتخشك مىماند وبه آواز بلند ندا مىكند، به نوعى كه همه جن وانس و شياطين ، كه در ما بين مشرقو مغرباند صداى او را مىشنوند.چنين مىگويد: «اى دوستان من! به زودى بهسوى من آييد. منم آن كسى كهمخلوقات را خلق نمود و ايشان را درمحكم نمودن تركيبشان با هممساوى گردانيد و اندازه صورتها وهياتهاى ايشان راتعيين نمود و منمآن پروردگار شما كه بر همه اشيا قادر است.» و اين دشمن خدا، اينها را دروغمىگويد، زيرا كه او مردى است كهطعام مىخورد و در بازارها راهمىرود و پروردگار شما كور نيستو طعام نمىخورد و راه نمىرود و ازمكانى به مكان ديگر منتقل نمىشود.آگاه شويد بدرستى كه بسيارى ازتابعان او در آن روز اولاد زنا وصاحبان طيلسان سبز هستند و آنپارچهاى است مانند ردا كه بر سر ودوش انداخته مىشود. خداوند عزوجل او را در شهر«شام» در بالاى تلى كه معروف استبه تل «افيق» سه ساعت از روز«جمعه» گذشته به دست كسى كهمسيح بن مريم عليه السلام در پشتسرشنماز مىگزارد، به قتل مىرساند.آگاه شويد بدرستى كه بعد از اينطامه كبرى واقع خواهد شد و آنخروج دابه (4) از زمين است. بعد از آنامام على عليه السلام فرمودند كه : از منمپرسيد كه بعد از خروج دابه چهواقع خواهد شد. درآن حال «ترال بنسبره» به صعصعه گفت كه:اميرالمؤمنين از اين كلام اعجازنظام، چه چيز اراده نموده؟صعصعه گفت: يابن سبره! كسى كهعيسىبنمريم عليه السلام در پشتسرشنماز مىگزارد ، امام دوازدهماست!» (5) مكان خروج دجال در باره محل خروج دجال مكانهاي نسبتاً زيادي در احاديث و روايات مختلف نقل گرديده است كه در برخي از آنها شهر خروج او دقيقاً مشخص شده و در برخي فقط اسم منطقه اش آمده و در برخي عنوان كلي مطرح شده است .كه براي شهرهائي از جمله: اصفهان , خراسان , سيستان , كرمان , دارس , حله , ميسان احاديث و روايات بيشتري نقل شده است. شايد برخي از اختلافات مربوط به ناقلان احاديث و روايات باشد. سيد جزائري در كتاب الأنوار النعمانيه گفته است: و اما دجال از حديث شيخ صدوق دانستي از اصفهان خروج مي كند و در اخبار بسياري آمده كه او از سيستان خروج مي نمايد و مي شود اين اخبار را به اين صورت جمع كردكه مكررخروج خواهد داشت چنانكه احوال مختلفي دارد,لعنت خدا و فرشتگان و تمام مردمان بر او باد.پيروان دجال آنچه كه در اكثر روايات در باب پيروان دجال تصديق شده آن است كه اكثر پيروانش را يهوديان تشكيل مي دهند چنانكه پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله فرموده اند: « هفتاد هزار ترك يهود زنا زاده خواننده نوازنده باديه نشين وزن از او پيروي مي كنند به هرخرابه اي برسد مي گويد گنجهايت را آشكار كن پس آنچه گنج دارد آشكارمي شود.»(روزگار رهائي ، ج2 ، ص1151 ،ح 1827 : الزام الناصب ، ص202 و 261 ؛ بحار الأنوار ، ج52 ، ص194 والملاحم و الفتن ،ص66).نجات از فتنه دجال براي نجات از فتنه دجال از جانب ائمه معصومين عليهم السلام راه كارها و برنامه هاي ويژه اي ارائه شده كه مهمترين آنها عبارتند از: «قرائت يا حفظ نمودن سوره كهف, تسبيح و تقديس خداوند به منظور طعام مومن در هنگام خروج دجال. خانه نشيني, توكل بر خداوند, قرائت سوره فاتحه الكتاب درهنگام رويت وي و...» لازم به ذكر است كه برخي مانند قرائت يا حفظ نمودن سوره كهف مي بايست قبل از خروج وي انجام شود تا در هنگام خروج دجال از شر فتن وي در امان باشد. چنانكه در احاديث قبل نيز ذكر شد دجال در همه شهرها و مكانها گردش مي نمايد مگر مكه و مدينه كه در اكثر احاديث مذكور است و در برخي احاديث و روايات نيز شهرهائي مانند: بيت المقدس, طرطوس, آبادان, قم و نواحيش, كوفه و حواليش و يا مساجدي چون: مسجد الحرام و مسجد مدينه و مسجد طور سينا و مسجد الأقصي كه دجال به آنها راه نيافته و به عنوان مكان هائي امن براي مسلمين معرفي شده اند. قتل دجال در قاتل دجال بدسگال ميان علماءِ فريقين از خاصه و عامه نظر به اختلاف اخبار وارده از طريق ايشان اختلاف است چه آنكه خاصه روايت نموده اند قتل آن ملعون را به دست حضرت بقيه الله الأعظم عجل الله فرجه مي باشد اما بنا بر مذهب عامه قاتل دجال ضلال حضرت روح الله عيسي بن مريم عليه السلام است. مي توان گفت كه دراين اخبار به هيچ وجه تنافي نيست چه بعد از اينكه به تصريح خود عامه و روايات ايشان حضرت روح الله عليه السلام وزير مهدي عجل الله فرجه باشد پس كشتن عيسي عليه السلام دجال را كشتن خود حضرت مهدي عجل الله فرجه باشد چنانكه اگر وزير سلطان كسي را بكشد صادق است كه بگويند سلطان او را كشت و در اينگونه موارد مباشرت ضرور نيست. ودر محل قتل دجال نيز مكان هائي از جمله گردنه افيق«افيق دهكده اي در فلسطين بين حوران و غَور بيسان در نزديكي شهرلد است.», كناسه كوفه و دروازه شهر لد ذكر شده است. نقد و بررسي احاديث دجال در نقد و بررسي فتنه دجال مي توان گفت كه اكثريت علماء خاصه اعتقاد بر آن دارند كه فتنه دجال يكي از فتن قطعي آخر الزمان بوده ولي اوصاف ظاهري و چگونگي فتنه هاي وي جنبه كنايه و سمبوليك دارد. چنانكه علامة محقق سيد محمد صدر در جلد سوم موسوعة ارزشمند ألإمام المهدي با عنوان « تاريخ الغيبه الكبري » بحث مفصلي را به بررسي مسألة دجال اختصاص داده است كه ما فقط تلخيصي از مباحث ايشان را در اين باب ذكر مي نمائيم. ايشان در اين باره فرموده اند: «مهمترين و همگاني ترين نشانه اي كه مي بايست مورد توجه قرار گيرد همان مفهوم دجال بود كه سمبلي از حركت هاي ضد اسلامي در دوران غيبت كبري يعني دوران فتنه ها و انحرافات است و آن عبارت است از تمدن جديد اروپائي كه چهره اي فريبنده و چشمگير و خيره كننده دارد و افكار و انديشه عمومي مردم دنيا را متوجه خود ساخته, و پيامدهاي ناگواري را به دنبال داشته است همچون خروج بسياري از مسلمين از اسلام, گردن نهادن آنها به مذاهب و فلسفه هاي منحرف ديگر و فسادها و تباهي ها و ستم هائي كه درجوامع بشري ايجاد كرده است . و از فتنه هايش آن است كه به قبيله اي مي گذرد تكذيبش مي كنند هيچ حيوان چرنده اي باقي نمي ماند مگر اينكه هلاك مي شود, و نيز از فتنه هايش آن است كه به قبيله اي ديگر عبور مي كند او را تصديق مي كنند, به آسمان دستور مي دهد كه ببارد آسمان هم مي بارد و به زمين دستور مي دهد كه بروياند زمين هم مي روياند ؛ تا آنجا كه چهارپايان اين قبيله , چاق و فربه مي شوند و چربي و شير فراوان مي دهند.» مقصود از اين عبارات آن است كه: هركس نيرو وتوان مادي اروپائي را تكذيب كند و بخواهد در مقابلش بايستد گرفتار مصائب و دشواريها و پيامدهاي ناگواري خواهد شد. و ثروت و نيرو در اختيار كساني است كه در مقابل اين تمدن رام و چاپلوس باشند و با آن همراهي كنند. ازجمله مطالب اينكه دجال مدعي خدائي مي شود و با صداي بلند در بين شرق و غرب فرياد مي زند:«اي اوليا و دوستان من, به سوي من آئيد! من آن كسي هستم كه آفريده سپس استوار ساخته, و مقدر كرده, سپس هدايت نموده. من پروردگار اعلي و برين شمايم.» تمام اين خصوصيات را در تمدن اروپائي مي بينيم زيرا خاور و باختر را با وسائل ارتباط جمعي و ابزار مادي خود گرفته و انسانيت را از خدا و عالم بالا و متافيزيك به دور داشته, و از اين راه عدالت و اخلاق وانديشه اي كه از آن عالم سرچشمه مي گرفته است, چه زيان هائي كه ديده است. در مقابل اينها زمام اختيار بشر را در دست گرفته و ايدئولوژي خود را بر افكار و قوانين جوامع بشري تحميل نموده و جايگزين ولايت خدا و دستورات الهي كرده است, و اين همان ادعاي ربوبيت و خدائي است كه خود را نه خدا را, صاحب اختيار و مالك تمام شئون انسانها مي داند. نكته دقيق آنكه در روايت نيامده است كه وي مدعي الوهيت است بلكه گفته شده است كه او مدعي ربوبيت است و ربوبيت معنائي غير از آنچه كه گفتيم ندارد. و اما اينكه اوليا و دوستان خود را از گوشه و كنار دنيا جمع مي كند تا آنها را بر طبق خواسته خود تربيت كند و رفتار و اخلاق آنها را تحت نظر داشته باشد, و روابط اقتصادي و اجتماعي آنها را به يكديگر پيوند بزند, مساله اي است واضح و نيازي به توضيح ندارد. " و هيچ جاي زمين باقي نمي ماند مگر اينكه زير پاي خود مي گذارد. اين همان چيزي است كه الآن ما مي بينيم كه چگونه تفكر اروپائي به تمام روي زمين رسيده است,و هيچ دولتي را نمي بينيم كه متاثر از افكار اروپائي نباشد, البته مقصود ما از اروپا هر دو بخش سرمايه داري و سوسياليستي آن است, كه هر دو دشمن با اسلام و مجسمه راستين و روشني از دجال مي باشند. و اما استثنا مكه و مدينه از اين سيطره تمدن اروپائي, ممكن است به همان معناي ظاهريش باشد, بدان معني كه اين تمدن به اين دو شهر راه پيدا نمي كند و فكر و انديشه اروپائي را ساكنان اين دو شهر نخواهند پذيرفت و به اسلام پايبند خواهند بود و به همان اندازه كه از اسلام فهميده اند تا ظهور امام عصرعجل الله فرجه در مقابل تمدن اروپائي خواهند ايستاد. و ممكن است بر معنائي رمزي و سمبليك حمل كنيم بدان معني كه تفكر الهي برخاسته از مكه و مدينه در مقابل جاذبه تفكرمادي اروپائي شكست نخواهد خورد, و درذهن و انديشه متفكران اسلامي باقي خواهد ماند و ايمان آنها به اسلام سست نخواهد شد و اين خود دليل بر باقي ماندن حق در جوامع بشري است, و باطل و انحراف نميتواند تمام جوامع را فرا گيرد, گرچه نسبت طرفداران حق به باطل بسيار كم و همچون نسبت مكه ومدينه به ساير كشورهاي جهان باشد. و اين مطابق است با همان چيزي كه از نتايج برنامه ريزي الهي شناخته ايم كه تعداد كمي از افراد با اخلاص و آزمايش شده باقي خواهند ماند, و افراد منحرف و كافر در اكثريت خواهند بود. اين افراد اندك عاملي باز دارنده در درون خود نسبت به اين افكار مادي منحرف دارند كه هيچ گاه تحت تاثير آن قرار نمي گيرند, بلكه بر ايمان و بينش و اخلاص آنها افزوده مي گردد. و اين است مقصود آنچه كه در روايات آمده است كه دجال را ملكي كه در دستش شمشير برهنه اي است از ورود به مكه و مدينه جلوگيري مي كند, و بر هر دروازه و يا شكاف كوهي از كوهها ملائكه اي ايستاده اند كه از آن حراست و حفاظت مي نمايند. و لطف اين عبارت كه عقايد اسلامي را به ملك و مناعت و برتريش را به شمشير تشبيه كرده اند بر كسي پوشيده نيست و اما اينكه ملائكه بر هر شكاف و گذرگاهي ايستاده اند, بدين معناست كه ادراك گسترده مومن وايمان اوبه اينكه اسلام مي تواند هرگونه مشكلي را حل كند و پاسخ هر شبهه اي را بدهد خود اين باعث مي شود كه در مقابل تمامي شبهات ايستاده و با هرگونه اشكال و شبهه اي بستيزد. و نيز دجال داراي عمري طولاني است از زمان رسول خدا صلي الله عليه وآله از همان هنگام كه به آن حضرت ايمان نياورده بلكه در مقابل حضرت خود ادعاي رسالت نموده است تا كنون باقي مانده است؛ چرا كه: دجال با ماديگرائي پايه هاي نخستينش از زمان حضرت رسول صلي الله عليه و آله آغازشده وهمان هنگام كه منافقين در گسترش جنبه هاي گوناگون كوشيده و به آن رونق بخشيدند, بذراول دجاليت را پاشيده و به تدريج سير تاريخ را به صورت فعليش در آوردند و كوشيدند تا اسلام را ازمتن جامعه كنار بگذارند, و ماديت و سود جوئي شخصي را بر جامعه مسلط سازند. ...و ازهمين جا معناي ادعاي رسالت او را نيز مي فهميم؛ زيرا افكار مادي از همان آغاز تا كنون خود را سرپرست بشريت دانسته و براي خود قائل به ولايت بوده, ولي در دوران زندگي پيامبران و در جامعه اسلامي رسول خدا تاثيرش ضعف و نيرويش ناتوان شده بود؛ و نمي توانست با تمام افراد در تماس باشد, لكن هنگامي كه در دوران نهضت اروپائي«رنسانس» به اين دجال مادي اجازه خروج داده شد, توانست سلطه خود را بر تمامي پهنه گيتي گسترش دهد. از همين جا مي توانيم معناي اين جمله را كه «در نزد دجال آب و آتش است آبش در حقيقت آتش و آتشش در واقع آب است» بفهميم و بدانيم كه معناي جمله رسول خدا كه فرمود: هركس به او رسيد در آن چيزي قرار گيرد كه آن را آتش مي داند زيرا در واقع آب خوشگوار است چيست. زيرا آب دجال همان ظواهر فريبنده است كه تمدن مادي براي پيروان خود به ارمغان آورده است؛ و آتشش همان دشواريها و گرفتاريها؛ و به جان آمدنهائيست كه نصيب يك فرد مومن كه خواسته درمقابل آن بايستد وبا آن مقابله كند مي شود. آن مصالح همان آتش ويا تاريكي واقعي است و اين گرفتاريها و دشواريهاهمان آب خوشگوار و يا عدالت راستين است و معلوم است كه طبيعتاً رسول خدا از آنجا كه بزرگترين دعوت كننده به ايمان الهي است, مسلمين را نصيحت كرده كه مبادا گول ظاهر آب دجال و فريب رنگ و روغن و زرق و برق ماديت را بخورند, و به آنها دستور مي دهد كه خود را در همان چيزي بياندازند و وارد كنند كه آن را آتش مي دانند, زيرا با افكندن خود در اين آتش به طريق حق و عدالت دست مي يابند. وما مي توانيم اين برداشت را از سياق كلي جملات رسول خدا به دست بياوريم, در آنجا كه مي فرمايد: «اما آنچه مردم آب مي بينند آتش سوزان است, و آنچه آتش مي بينند آب سرد خوشگوار است.» و معلوم است كه مقصود آب و آتش حقيقي نيست, بلكه آب و آتش رمزي است و الا لازم مي آيد كه به افراد باطل و ناحق نسبت معجزه داشتن داده و آنها را داراي معجزه بدانيم, و بطلان اين نسبت واضح و روشن است. دجال اعور است. آري با تمام تاكيد اينچنين است. تمدن مادي به هستي وجهان بايك چشم مي نگرد فقط به ماده توجه دارد نه به روح وخلقت عالي, و نمونه اعلاي بشريت را نمي بيند. وچه كسي را جز افرادي كه حقايق را ادراك نمي كنند و خود را شايسته سرپرستي و زمامداري انسانها مي دانند مي توان اعور ناميد, بلكه ولايت از آن كسي است كه به هستي با دو چشم سالم مي نگرد, هم به ماده توجه دارد و هم به روح, و به هريك سهم مناسب خود را مي پردازد, و خداوند متعال است كه«انّ ربّكم ليس باعوَر» دجال كافر است زيرا وي مادي و از دشمنان اسلام است و دورترين افراد ازحق و درستي است نوشته شده است بين دو چشمش كه كافر است و آن نوشته را هر مومن نويسنده وغير نويسنده مي خواند. اين نوشتن چون ساير نوشته ها نيست بلكه عبارت است از شناختن مومنين كفر و نفاق اشخاص منحرف را ؛ و براي اين شناخت لازم نيست كه انسان خواننده و نويسنده باشد, ومعلوم است كه اين معرفت مخصوص به مومنين است؛ آن را هر مومني مي خواند. زيرا آنان ميزان حقيقي عدالت اجتماعي را مي شناسند, لكن اشخاص منحرف اين نوشته را نمي خوانند هر چند داراي معلومات و سواد زيادي باشند, زيرا آنان نيز با ديگران در كفر و انحراف شريكند, و طبيعي است كه هيچ فردي شخص هم عقيده خود را كافر نمي بيند. به خاطر تمام اينها بوده است كه رسول خدا امت خود را از آن بر حذر داشته و از فتنه او به خدا پناه برده است, تا مسلمين در طول تاريخ از فتنه و انحراف آن در امان باشند بلكه مي توان گفت كه تمام پيامبران الهي امتهاي خود را از فتنه دجال بر حذر داشته اند, زيرا قبلاً به اين نكته اشاره كرديم كه ماديت حاكم پيش از ظهور پيچيده ترين وعميق ترين ماديتهاي طول تاريخ آفرينش است از هنگام خلقت آدم تا روز قيامت, وخطري واقعي براي تمام دعوتهاي پيامبران بوده است. و درعين حال با تمام قدرتي كه دارد نزد خداوند پست تراز اينهاست، زيرا در مقابل حقيقت و عدالت بسيار حقير و ناچيز است, هرچند شكوه و ابهتش فراگير و سايه گستر باشد, زيرا بي ارزشي و حقارت او در نزد خدا منافات با قدرت و شكوه فريبنده اش ندارد. واصولاً قانون تمحيص و آزمايش همين مطلب را ايجاب مي كند كه وي از شكوه و ظاهري فريبنده برخوردار باشد. زيرا خداوند مي فرمايد: «حَتّي اِذَا اَخَذَتِ الاَرضُ زُخرُفَهَا وَ ازَّيَّنَت وَ ظَنَّ اَهلُهَا اَنَّهُم قَادِرُنَ عَلَيهَا اَتيهَا اَمرُنَا لَيلَاً اَو نهَاراً فَجَعَلنَا هَا حَصيداً كَانَ لَم تَغنَ بِالاَمسِ كَذلِكَ نُفَصِلُ الآياتِ لِقَومٍ يَتَفَكَّروُنَ.» يونس,آيه24اين بود آن برداشت رمزي و سمبوليك از مسأله دجال . اخبار كهنه و منجمين در خصوص دجال در اخبار اكثر كهنه و منجمين و كساني كه به هر نحو توانسته اند قسمتي از آينده را به صورت مبهم يا روشن ببينند نيز بطور مستقيم يا غير مستقيم به خروج دجال اشاره شده است و در برخي از اخبار حتي چگونگي خروج او، حوادث قبل و بعد از خروج و حتي سال خروج و سال قتل او نيز پيش بيني شده است. البته بايد به اين نكته توجه داشت كه پيش بيني هائي را كه هر يك از پيش گويان كرده اند ممكن است دستخوش تغيير قرار بگيرند. زيرا غيب مطلق تنها در اختيار خداوند است و اوست كه از جزئيات دقيق و مفصل حوادث آينده خبر دارد و اوست كه مي تواند به حادثه اي اجازه رخ دادن بدهد و يا در آن تغيير ايجاد كند. ابن عصمه, يحي بن اعقب, ابو هلال مصري, شاه نعمت الله ولي , خواجه نصير الدين طوسي (ره) و نوستر آداموس ازجمله كساني هستند كه در بين اخبار خويش از حوادث آينده , خبر از خروج دجال و فتنه بزرگ او داده اند چنانكه در كشكول شيخ بهائي قدس سره از خواجه نصير الدين طوسي (ره) مسند رباعي فارسي را نقل مي فرمايد: در دور زحل خروج مهدي است جرم دجل و دجاليان است در آخر واو و اول زاء چون نيك نظر كني همان است و نيز فرموده اند : در الف و ثلاثين دو قرآن مي بينم و ز مهدي و دجال نشان مي بينم يا ملك شود خراب يا گردد دين ستري است نهان و من عيان مي بينم بيني تو بقاء ملك مغير گشته در وقت غلط زير و زبر برگشته در سال غليب اگر بماني بيني ملك و ملل و مذهب و دين برگشته نوستر آداموس نيز كه پيش گوئي توانا است در بين پيش بيني هاي خود دجال را با نام ضد مسيح ذكر نموده و به صورت رمز و كنايه فتنه ها و آشوب هاي وي را عنوان نموده است. وي در نامه اي به هنري دوم مي نويسد: «ضد مسيح براي آخرين بار بر مي گردد همه ملل مسيحي و كافر مي لرزند، براي مدت 25 سال. جنگ و نبرد سخت تر از هميشه خواهد بود. شهرهاي كوچك و بزرگ، قلعه ها و همه ساختمان ها نابود مي شوند، شاهزاده شيطان آن قدر گناه مي كند كه تقريباً همه دنيا خود را در انزوا مي بينند. قبل از اين حوادث بسياري از پرنده هاي نادر و كمياب در آسمان جيغ مي كشند آن ها مي گويند :الان ! الان! وقتش رسيده است، سپس مدتي بعد ناپديد مي شوند.» (علائم الظهور امام زمان تأليف آقاي علي موجودي , ص 3 )سيماى دجال در ادب فارسى از راه احاديث اسلامى، دجال بهصورت شخصى مقابل و ضدعيسى بن مريم (6) ، در ادبيات فارسىمجسم شده است. قديمىترين ديوانشعر كه در آن كلمه دجال و مفاهيممرتبط با او در آن ديده مىشود«ديوان حكيم ناصرخسرو قباديانى»است (تولد 394 ق وفات 481 ق)حكيم ناصرخسرو 7 بار كلمه دجالرا در ديوان اشعار خود آورده و دردو مورد «جهان» را به «دجال» شبيهو مانند كرده است: دجال چيست؟ عالم و، شب چشم كوراوست وين روز چشم روشن او كيست، بىريب عالم دجال تست و تو به دروغش بستهاى و ماندهاى و گشته يگانه از ديگر شاعرانى كه مضامينزيبايى از كلمه دجال ساخته،«افضلالدين بديل بن على خاقانى»شاعر قرن ششم هجرى است. دربين شاعران ، خاقانى بيشتر از همه ،اين كلمه را در شعرخود آورده است.دجال 22 بار در شعر خاقانى ديدهمىشود. در شعر برخى شاعرانديگر كمابيش اين كلمه ديده مىشود.بعضى تركيبات و مضامين كهشاعران بااستفاده از كلمه دجالساختهاند، چنين است: دجال بند، آن كه دجال را به بندمىكشد. قلزم دجله عطا، مهدى دجال بند كسرى جمشيد جام خسرو خورشيدفر مجيد بيلقانى دجال جفا، كنايه از دغلكار وستمگر لب بگشا ، هيكل عيسىبخوان كز دم دجال جفا مردهاند مولوى دجال چشم ، كنايه از يك چشم چرا سوزن چنيندجالچشماست كه اندرجيب عيسى يافت ماوا خاقانى دجال خلقت ، كنايه از بدنهاد گر او هست دجالخلقتبهرغمش تو را كم ز عيسى مريم ندارم خاقانى دجال راى ، كنايه از بدانديش چه مىخواهى از اين دجال رايان چه مىجويى ازاين مهدى نمايان عطار نيشابورى دجال شكل ، كنايه از فريبكار كيد اين دجال شكلانآخراندرچهفتاد چون لواى مهدى آخرزمان آمد پديد مجيد بيلقانى دجال طبع، كنايه از بدنهاد وستمپيشه از اين دجال طبعان وارهد دور نماند كار و بار عالم اين طور وحشى بافقى دجال فعل، كنايه از فريبنده نه روحالله بر اين دير است چون شد چنين دجال فعل اين دير مينا خاقانى دجال كيش، كنايه از دروغگو وبدكردار پى دجال كيشان برگرفته به تو نيرنگ ايشان درگرفته تو را دجال شد چون هادى راه به جز دوزخ كجا يابى وطنگاه وحشى بافقى دجال عالم سوز، اشاره بهفريب دادن دجال جهانيان را.( فراگيرشدن ظلم و ستم در عالم) اى دريغا مهديى، كامروز از هر گوشهاى يك جهان دجال عالم سوز سر بركردهاند سنايى دجال در ادبيات عرفانى نيز،گذشته از تعبيرات و معانى دينى وكلامى ، كنايه از اهل نيرنگ و حيلهاست. كلام آخر درباره «دجال» به نظر مىرسد كه خروج دجال وفتنه او در جهان و كشته شدنش بهدستحضرت مهدى عليه السلام، نمودار ورمزى ازجنگ «نور» و «ظلمت» باشد.بيان ديگرى از مبارزه نيكى و بدى وپيروزى نهايى روشنى و خير برتاريكى و شر كه در فرهنگ ايران بهصورتهاى گوناگون مطرح است ودر اقوام و ملل ديگر هم سابقه دارد.در اوستا كتاب مقدس زرتشتيان هماز جنگ اهريمن و اهورامزدا ،گفتگوهاست و آيينمانويان هم براساس درگيرى دائمى نور و ظلمتپىريزى شده است. به هر حال، روزى كه دجال ظهوركند و جهان ، پر از ظلم و ستم باشد،حضرت مهدى صاحبالزمان عليه السلاممىآيد و ريشه ظلم و بيداد رابرمىكند و طومار دجال و دجالصفتان را در هم مىپيچد و آنهنگامىاست كه اين آيه شريفه براىچندمين بار مصداق پيدا مىكند: «و قل جاءالحق و زهقالباطل انالباطل كان زهوقا» (7) و به امتتبگو كه رسول حق آمد وباطل را نابود ساخت كه باطل خود لايقمحو و نابودى ابدى است. و آن روزى است كه وعده الهىتحقق پيدا كند: «ونريد ان نمن علىالذيناستضعفوا فىالارض و نجعلهمائمة و نجعلهمالوارثين» (8) و ما اراده كرديم كه بر آن طايفه ذليل وضعيف در آن سرزمين منت گذارده و آنهارا پيشوايان خلق قرار دهيم و وارث ملك وجاه فرعونيان گردانيم. پي نوشت : 1. اعلام قرآن، ص 479; پرتوى آملى، مهدى،به نقلاز ريشههاىتاريخىامثالوحكم ، ج 1،ص 436. 2.ديوانخاقانى،پيراستهدكترمير جلالالدينكزازى، ج 1،ص 616. 3. Antichriste 4. دابة: دابةالارض: 1. موريانه ، 2. جانورى عظيمالجثه كه در آخر الزمان پديد آيد و آن نشانه نزديكى قيامت است. 5. مجلسى ، محمدباقر، بحارالانوار، ج 13،ص 482. 6. سوره اسرا (17)، آيه 81. 7. سوره قصص (28)، آيه 5. دجال افسانه يا واقعيت : مهدي علي بالايي ،دجال دروغگوى فريبنده : محمود جعفر كلهر ،منبع: مرکز اطلاع رسانی امام مهدی علیه السلام
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 707]
صفحات پیشنهادی
سیمای دجال در فرهنگ مهدویت
سیمای دجال در فرهنگ مهدویت در فرهنگ جديد عربى- فارسىمنجدالطلاب و فرهنگ لاروس معانىلغت دجال چنين آمده است: «آب طلا، گروه بزرگ انبوه ، دروغگو ، فريبندهلقب ...
سیمای دجال در فرهنگ مهدویت در فرهنگ جديد عربى- فارسىمنجدالطلاب و فرهنگ لاروس معانىلغت دجال چنين آمده است: «آب طلا، گروه بزرگ انبوه ، دروغگو ، فريبندهلقب ...
فرهنگ لغت: عدالت
سیمای دجال در فرهنگ مهدویت در فرهنگ جديد عربى- فارسىمنجدالطلاب و فرهنگ لاروس معانىلغت دجال چنين آمده است: «آب طلا، گروه بزرگ انبوه ، دروغگو ، فريبندهلقب .
سیمای دجال در فرهنگ مهدویت در فرهنگ جديد عربى- فارسىمنجدالطلاب و فرهنگ لاروس معانىلغت دجال چنين آمده است: «آب طلا، گروه بزرگ انبوه ، دروغگو ، فريبندهلقب .
حیوانات عجیب الخلقه و کمیاب
سیمای دجال در فرهنگ مهدویت شكل ظاهرى «دجال» دجال را با سيمايى عجيب مجسمكردهاند. .... در كتب الحاقي تورات هم گاهي دجال , موجود فوق العاده اي است كه داراي صورت حيواني ...
سیمای دجال در فرهنگ مهدویت شكل ظاهرى «دجال» دجال را با سيمايى عجيب مجسمكردهاند. .... در كتب الحاقي تورات هم گاهي دجال , موجود فوق العاده اي است كه داراي صورت حيواني ...
امام جمعه کيش :اسلام کامل ترين دين جهان بشريت است
سیمای دجال در فرهنگ مهدویت ازمادرى يهودى به نام «ميمونه» بهدنيا آمده و در جزيرهاى به يكصخره بسته شده است. ... ظهور دجال در مهمترين مذاهب جهان اصل قضيه دجال مسلم و ...
سیمای دجال در فرهنگ مهدویت ازمادرى يهودى به نام «ميمونه» بهدنيا آمده و در جزيرهاى به يكصخره بسته شده است. ... ظهور دجال در مهمترين مذاهب جهان اصل قضيه دجال مسلم و ...
مهدویت از دیدگاه دینشناسان و اسلامشناسان غربی (2)
مهدویت از دیدگاه دینشناسان و اسلامشناسان غربی (2)-مهدویت از دیدگاه ... بهروز جندقیمنبع:www.hawzah.net مقدمه در شماره پیشین فصلنامه مروری بین فرهنگی ... (در شماره آینده فصلنامه) به ترسیم سیمای مهدویت در اسلام از دیدگاه اسلامشناسان غربی میپردازد. .... این مضمون یهودی، در مسیحیتبه این اندیشه تغییر مییابد كه دجال، آزاد گذاشته ...
مهدویت از دیدگاه دینشناسان و اسلامشناسان غربی (2)-مهدویت از دیدگاه ... بهروز جندقیمنبع:www.hawzah.net مقدمه در شماره پیشین فصلنامه مروری بین فرهنگی ... (در شماره آینده فصلنامه) به ترسیم سیمای مهدویت در اسلام از دیدگاه اسلامشناسان غربی میپردازد. .... این مضمون یهودی، در مسیحیتبه این اندیشه تغییر مییابد كه دجال، آزاد گذاشته ...
بررسي پيامدهاي مشروطه در مصاحبه با آقاي موسي فقيه حقاني
در واقع در اين زمينه هم به سمت غربگرايي و ترويج فرهنگ غربي پيش ميروند. از طرف ديگر در عرصه قضايي .... سیمای دجال در فرهنگ مهدویت · بسيج و كنش جمعي در انقلاب ...
در واقع در اين زمينه هم به سمت غربگرايي و ترويج فرهنگ غربي پيش ميروند. از طرف ديگر در عرصه قضايي .... سیمای دجال در فرهنگ مهدویت · بسيج و كنش جمعي در انقلاب ...
سيماي موعود در شعر فارسي (1)
ترتيب کلمات در اين فرهنگ نامه بر حسب حروف آخر آنهاست. ... تنها در يک مورد در ديوان او اشاره اي گذرا به نام مبارک حضرت مهدي و کلمه دجّال شده است. ... انديشه پرورده اي سروکار نداريم و شاعر با کليات مبهم و دريافت هاي عاميانه اي از موضوع مهدويت روبه رو است.
ترتيب کلمات در اين فرهنگ نامه بر حسب حروف آخر آنهاست. ... تنها در يک مورد در ديوان او اشاره اي گذرا به نام مبارک حضرت مهدي و کلمه دجّال شده است. ... انديشه پرورده اي سروکار نداريم و شاعر با کليات مبهم و دريافت هاي عاميانه اي از موضوع مهدويت روبه رو است.
آخرالزمان و آيندة جهان در آينة كتاب
آيندة جهان (دولت و سياست در انديشة مهدويت)رحيم كارگر، بنياد فرهنگي حضرت مهدي ... در فصل دوم تحت عنوان حكومت جهاني حضرت مهدي(عج) نيز، ضمن ترسيم سيماي حكومت ... ايشان دجال را همان فرهنگ غرب كه در تقابل با فرهنگ اصيل اسلامي است ميداند و براي ...
آيندة جهان (دولت و سياست در انديشة مهدويت)رحيم كارگر، بنياد فرهنگي حضرت مهدي ... در فصل دوم تحت عنوان حكومت جهاني حضرت مهدي(عج) نيز، ضمن ترسيم سيماي حكومت ... ايشان دجال را همان فرهنگ غرب كه در تقابل با فرهنگ اصيل اسلامي است ميداند و براي ...
رويكرد استراتژيك به اخبار آخرالزمان(1)
وقتي خليفة دوم، شام را فتح كرد از جمله به تفحص درباره دجال پرداخت. ... مختصات ظهور و پس از ظهور، كشف سيماي جهان پيش روست از اين رو مترقي و پيشرفته ... حال اگر گفتمان مهدويت به عنوان يك رويكرد اجتماعي ـ فرهنگي، نه صرفاً كلامي ـ تاريخي يا ...
وقتي خليفة دوم، شام را فتح كرد از جمله به تفحص درباره دجال پرداخت. ... مختصات ظهور و پس از ظهور، كشف سيماي جهان پيش روست از اين رو مترقي و پيشرفته ... حال اگر گفتمان مهدويت به عنوان يك رويكرد اجتماعي ـ فرهنگي، نه صرفاً كلامي ـ تاريخي يا ...
معرفي تحليلي چند اثر پيرامون امام مهدي(ع)
مولف، آغاز عقيده به مهدويت را زمان پيامبر(ص) ميداند و شخصيت و نسب امام را ... مهدي از كتاب بيان الفرقان، سيماي مهدي در آيات قرآن، سيماي مهدي در علوم عقلي، كلامي،عرفاني و ..... علماي اهل تسنن، انتظار فرج، نشانههاي ظهور مهدي موعود، سخن صدوق درباره دجال و راز طول ... مرجع مهدويت به همت بنياد فرهنگي مهدي موعود(عج) و پايگاه اطلاعرساني سراسري ...
مولف، آغاز عقيده به مهدويت را زمان پيامبر(ص) ميداند و شخصيت و نسب امام را ... مهدي از كتاب بيان الفرقان، سيماي مهدي در آيات قرآن، سيماي مهدي در علوم عقلي، كلامي،عرفاني و ..... علماي اهل تسنن، انتظار فرج، نشانههاي ظهور مهدي موعود، سخن صدوق درباره دجال و راز طول ... مرجع مهدويت به همت بنياد فرهنگي مهدي موعود(عج) و پايگاه اطلاعرساني سراسري ...
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها