محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845363105
مهدویت از دیدگاه دینشناسان و اسلامشناسان غربی (2)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مهدویت از دیدگاه دینشناسان و اسلامشناسان غربی (2) ترجمه: بهروز جندقیمنبع:www.hawzah.net مقدمه در شماره پیشین فصلنامه مروری بین فرهنگی بر مفهوم و عقیده مسیحاباوری در ادیان مختلف، به ویژه در مسیحیت را ارائه نمودیم، مقاله حاضر به تبیین مسیحاباوری در سنتیهود میپردازد و مقاله سوم (در شماره آینده فصلنامه) به ترسیم سیمای مهدویت در اسلام از دیدگاه اسلامشناسان غربی میپردازد.مسیحاباوری در یهودیتاصطلاح مسیحا باوری بر نهضت، یا نظامی از عقاید و نظرات دلالت میكند كه محور آن انتظار ظهور یك مسیح (برگرفته از ، یعنی "خود تدهین شده") است . فعل عبری مشاح (mashah) یعنی تدهین اشیاء یا افراد با روغن در موقع مناسب برای اهداف مقدس و علاوه بر آن برای اهداف معمول دنیوی . شكل فاعلی این واژه در مورد هر كسی كه رسالتخاصی از سوی خدا داشته به كار رفته است (یعنی، فقط شامل پادشاهان یا كشیشهای والا مقام نبوده)، گر چه واژهی تدهین شده صرفا استعاری است (پیامبران، اسقفهای اعظم) و در نهایت، مفهوم ضمنی ناجی یا نجات دهندهای را كه در آخر زمان ظهور خواهد كرد و سلطنتخداوند، بازگشت اسرائیل، یا هر حاكمیتی را كه وضعیتی آرمانی برای جهان تلقی شده استبا خود خواهد آورد، یافته است . [به معادشناسی مراجعه كنید ]. این گسترش معنایی خاص ناشی از این اعتقاد یهود بود كه نجات نهایی اسرائیل، اگر چه ساخته و پرداخته خداوند است اما، به عهدهی سلالهای از خاندان سلطنتی داوود بوده، به وسیلهی او تحقق خواهد یافت . او . "پسر داوود"، بهترین فرد تدهین شده پروردگار خواهد بود . به این ترتیب، واژهی مشیاح (mashiah) از بافتیهودی اولیهی خود، خارج شده كاربردی عمومی یافت و به گرایشها یا امیدهایی نسبتبه شخصیتی آرمانی یا از جهاتی دیگر نسبتبه نجات جامعه و جهان دلالت میكرد . به نظر میرسد كه واژهی مسیحا باور (messianic) كه گاه خصلتبازگشتی دارد (نشانه بهشت گمشده یا بهشتبازیافته)، بدین معنا كه بازگشت گذشته و عصر طلایی گمشده را مجسم میكند . این واژه در موارد دیگر آرمانیتر به نظر میرسد، به این معنا كه وضعیتی تكاملی را به تصویر میكشد كه نظیر آن قبلا هرگز نبوده است ("آسمانی جدید و زمین جدید") ; مسیحا فقط روزهای گذشته را احیا نمیكند بلكه "عصر جدید"ی را به همراه میآورد . اصطلاح مشیاح (mashiah) در این مفهوم خاص معادشناختی در كتب مقدس عبری یافت نمیشود . كتاب اشعیای نبی باب 45، آیه 1; كوروش دوم پادشاه ایران را "تدهین شدهی" خداوند میخواند زیرا به وضوح وسیلهای برگزیده از جانب خداوند بود كه اجازه داد تبعیدیان بنیاسرائیل از امپراطوری بابل به بیت المقدس باز گردند . چه بسا فرد با به كارگیری اصطلاحات متاخرتر، از لحاظ فنی، در انتساب تاریخی رویدادها، دچار خطا شده، و متون مقدسی را كه عصری طلایی در آینده، گرد هم آمدن تبعیدیان، بازگشتخاندان داوود، بازسازی بیت المقدس و معبد حضرت سلیمان، دورهی صلح كه در آن گرگ و بره كنار هم قرار میگیرند و غیره را پیش بینی میكنند به عنوان "مسیحا باوری" توصیف كند . این گونه است كه ماهیت مسیحا باوری در دورههای رنج و نامیدی شكل میگیرد و شكوفا میشود . وضعیت موجود مطلوب، نیازمند منجی نیست اما باید تداوم یافته یا تجدید شود (مثلا با آیینهای تجدید كنندهی دورهای یا چرخهای) . هنگامی كه وضعیت موجود كاملا نامطلوب باشد، مسیحا باوری به عنوان یكی از پاسخهای ممكن مطرح میشود: اطمینان به یك نظم مطلوب طبیعی، اجتماعی، و تاریخی (و این اطمینان در اسرائیل بسیار قوی بود، زیرا مبتنی بر وعدهی خداوند بود كه در زمرهی تعهدات ازلی وی جای گرفته بود) كه در افق آیندهای آرمانی خود را نشان میدهد . همان طور كه در شرحهای انجیل به وفور یافت میشو، قبلا در دورانهای مذكور در انجیل وضعیت موجود عموما نامطلوب تلقی میشد (پادشاهان ظالم و گناهكار، تجاوزات دشمن، شكستها) و در نتیجه اندیشههای مربوط به نظم آرمانی تحت فرمانروایی آرمانی خاندان داوود شروع به تبلور كرد . با ویران شدن نخستین معبد سلیمان (587/586 پیش از میلاد)، تبعید بابلیها، و بازگشت متعاقب به سرزمین اسرائیل تحت فرمانروایی كورش، كه "اشعیای دوم" آن واقعه را به عنوان نظام مسیحایی گرامی داشته است، گرایش به نگاه به سوی كامیابی آینده شدت یافت . اما این نجات "مسیحایی" به یاس غمانگیزی تبدیل شد . آزار و اذیتشدید تحتحكومت آنتیوخس (1) چهارم (از 175 تا 163 پیش از میلاد) فرمانروای سلوكیه در سوریه نیز منجر به ظهور امیدهای مسیحایی مربوط به آخرت گردید، همانگونه كه كتاب دانیال كه تدوین آن عموما به همان زمان بر میگردد گواه بر آن است . اما نجات بزرگ ناشی از پیروزی مكابیان نیز، در دراز مدت، به یاسی غمانگیز تبدیل شد . شورش علیه "سلطنتبیرحم" ظالم، یعنی حكومت رم، در سال 65 - 70 میلادی (كه به ویرانی بیت المقدس و معبد دوم سلیمان منتهی گردید) و شورشی مجدد در سال 132 - 135 میلادی (شورش باركوخبا (2) كه منجر به نابودی واقعی یهودیت در فلسطین گردید)، بدون شك حاوی عناصر مسیحایی بود . از آن پس، مسیحا باوری تركیبی از امید راسخ و تزلزلناپذیر به رستگاری نهایی، از یك سو، و از سوی دیگر، ترس از خطرات و عواقب فجیع شورشهای مسیحاباوری مانند "فعالگرایی مسیحایی"، به اصطلاح مورخین، یا "مسیحا باوری نا به هنگام" به اصطلاح متكلمان بود . آموزههای مسیحا باوری كه طی نیمه دوم دورهی معبد دوم سلیمان از حدود 220 پیش از میلاد تا 70 پس از میلاد شكل گرفت (كه دورهی "بین دو عهد" نامیده میشود) دارای انواع مختلفی بود و از دغدغههای ذهنی و معنوی محافل مختلف حكایت میكرد . آموزهها از امیدهای سیاسی دنیوی همچون شكستن یوغ حكومتبیگانه، احیای حكومتخاندان داوود (پادشاه مسیحا) و پس از سال 70 پس از میلاد، گرد هم آمدن تبعیدیان و بازسازی معبد سلیمان گرفته تا مفاهیم مكاشفهای، از قبیل پایان خارقالعاده و فاجعهآمیز "این عصر" (از جمله روز قیامت)، بوجود آمدن عصر جدید، ظهور سلطنت آسمانی، احیای مردگان، آسمان جدید و زمین جدید را در بر میگیرند . قهرمان اصلی میتواند رهبری نظامی باشد، یا "پسر داوود"، فردی سلطنتی، یا شخصیتی فوق طبیعی مانند "پسر انسان" كه به نوعی مرموز بوده در برخی متون مقدس عبری و نیز در متون مكاشفهای جعلی ذكر شده است . [به مدخل (Apocalypse مكاشفه) مراجعه كنید ]. بسیاری از علما معتقدند عیسی به خاطر بار سیاسی اصطلاح مسیحا تعمدا از به كارگیری آن خودداری كرد (به ویژه اینكه از سلطنتی خبر میداد كه این جهانی نبود) و اصطلاح غیر سیاسی "پسر انسان" را ترجیح داد . از سوی دیگر، كسانی كه مسؤول تحریر نهایی انجیل متی بودند لازم دانستند شجرهی خانوادگی برای مسیح قائل شوند كه ثابت كنند از تبار داوود است تا به موقعیت مسیحایی او مشروعیتبخشند، زیرا مشیاح (mashiah) و به زبان یونانی كریستوس (Christos) باید "پسر داوود" شناخته میشد . ضمنا، این مثالها نشان میدهند كه ریشههای مسیحیت را باید در بافت ناآرامی مسیحایی فلسطین یهودی در همان مقطع زمانی یافت . اندیشههای مسیحایی نه تنها از طریق تفسیر متون انجیل (مانند پشر در (3) میان امت قمران و بعدها میدراش (4) متعلق به یهودیت پیرو خاخامها) بلكه با "الهام" به افراد رؤیابین و برخوردار از قدرت مكاشفه به وجود آمد . سنت اخیر در آخرین كتاب عهد جدید، كتاب وحی، به خوبی ترسیم شده است . اما اندیشهها و امیدهای مسیحایی میتوانند براساس نگرشهای "عقلانی" (یعنی غیر رؤیائی) نیز باشند، به ویژه هنگامی كه پیشگوئیهای كتب مقدس شكل محاسبه و برآورد تاریخهایی را كه ادعا میشد در نمادگرایی مبهم متون به آنها اشاره شده است، به خود گرفت . شیفتگان مسیحا در یهودیت اغلب براساس كتاب دانیال، محاسبات خود را انجام میدادند (درست همانطور كه كه منجیگرایان مسیحی آخرالزمان را از روی "تعداد چهارپایان" كه در كتاب وحی باب 13، آیه 18 ذكر شده محاسبه میكردند) . چون امیدهای فراوان ناشی از این محاسبات اغلب منجر به فاجعه (یا در بهترین حالت، سرخوردگی شدید) میشد، خاخامهای تلمود عبارات تندی در خصوص "كسانی كه آخر الزمان [مسیحائی] را محاسبه میكنند" داشتند . یك سنت كه احتمالا تحت تاثیر كتاب زكریا بابهای 3 و 4 است، ظاهرا معتقد به آموزهی دو چهرهی مسیحایی بوده است، یكی فرد " تدهین شدهی" بسیار روحانی از خاندان هارون، و دیگری مسیحایی سلطنتی از خاندان داوود . این عقیده كه مورد قبول امت قمران (كه به فرقهی بحر الحیت نیز مشهورند) بود، ظاهرا حاكی از آن است كه این چهرههای مسیحایی مكمل به اندازهی نمونههای نمادین كه در راس نظم اجتماعی آرمانی و رهاییبخش قرار دارند ناجی و رهائیبخش نیستند . به نظر میرسد كه بازتابهای این آموزه در تاكید (ظاهرا بحثانگیز) نامهای به عبریان در عهد جدید مبنی بر اینكه عیسی هم پادشاه بود و هم كشیش عالی مقام به چشم میخورد . ظاهرا این آموزه از قرون وسطی بر جای مانده (كاملا معلوم نیست از طریق چه كانالهایی)، زیرا در بین قرائیمیها نیز یافت میشود . تعبیر دیگر از "مسیحای دوگانه" در قرن دوم میلادی و احتمالا به صورت واكنشی در برابر شكست فجیع شورش بار كخبا به وجود آمد . مسیحای خاندان یوسف (یا افرایم) (5) - بازتاب احتمالی مضمون ده قبیلهی گمشده - در جنگ با نیروهای یاجوج و ماجوج شهید میشود (مشابه یهودی برای، نبرد نهایی (6) بین نیكی و بدی در روز قیامت) پس او مسیحای درد و رنج نیستبلكه مسیحای جنگجویی است كه مثل یك قهرمان میمیرد و به دنبال او مسیحای پیروز خاندان داوود میآید . این نگرش مسیحای دوگانه بیانگر دوگانگی بنیادی در مسیحا باوری یهودیت نیز هست (اما فقط به یهودیت محدود نمیشود) . قبل از ظهور مسیحا، بلایای كیهانی، طبیعی، و آشوبهای اجتماعی رخ میدهد . این مضمون یهودی، در مسیحیتبه این اندیشه تغییر مییابد كه دجال، آزاد گذاشته میشود تا پیش از بازگشت مسیح و شكست نهائی، بر جهان حكومت كند . بنابراین، هر گاه دردها و مصائب شدید در بین مردم یهود مشاهده میشد، ممكن بود به عنوان فاجعهی قبل از ظهور مسیح تلقی گردد . و اغلب هم همین گونه تلقی میشد (و در زبان تلمود "درد تولد" عصر مسیحا نام داشت) . و خبر از وصال قریب الوقوع مسیحائی میداد . مفهوم وسیعتر مسیحاباوری به معنای آیندهای آرمانی لازم نیست كه به معنی اعتقاد به یك ناجی خاص یا چهرهای رهائی بخش باشد . هر چند كتاب اشعیای نبی باب 11 و با ب 2 آیات 2 - 4 دنیایی آرام و آرمانی تحتحكومتخاندان داوود را مجسم میكند . متن نظیر آن كتاب میكاه نبی باب 4، آیه 4 حتی حاوی عناصر معجزهآسای كمتری است و از سعادت زمینی سخن میگوید كه در آن هر كس در زیر زیر درخت انجیر خود زندگی میكند . اگر چه نگرش ارمیای نبی به آینده بر ابعاد اخلاقی نیز تاكید میكند - كتاب ارمیای نبی باب 31، آیات 30 و آیات بعد; باب 32، آیات 36 - 44 را مقایسه كنید با "قلب جدید" و "قلب گوشتی" حزقیال نبی به جای قلب سنگی سابق (كتاب حرقیال نبی باب 2 آیه 4، باب 11 آیه 19، باب 18 آیه 31، باب 32 آیه 9، باب 36 آیه 26) - اما از نظر او موهبت موعود این است كه "از دروازههای این شهر [بیت المقدس] شاهان و شاهزادگانی وارد خواهند شد كه بر تخت پادشاهی داوود نشستهاند و ارابههاو اسبها آنها را به حركت در میآورند" (كتاب حزقیال نبی باب 17 آیه 25) . آنچه در این متن قابل توجه است نه تنها آرمان این جهانی مطرح شده در آن و طرح بیت المقدس بعنوان شهر پر جنب و جوش سلطنتی است، بلكه اشارهای است كه در آن به پادشاهان به صورت جمع صورت گرفته است . اندیشه یك پادشاه ناجی مسیحایی هنوز شكل نگرفته است . در تعابیر بعدی و به ویژه تعابیر مدرن و سكولار مسیحاباوری، اندیشه مسیحای شخصی به طور فزاینده جای خود را به عقیدهی " عصر مسیحایی" حاوی صلح، عدالت اجتماعی و عشق همگانی داده است . مفاهیمی كه به راحتی میتوانند بعنوان تحولات پیش رونده، لیبرالی، سوسیالیستی، آرمانی و حتی انقلابی مسیحاباوری سنتی، ایفای نقش كنند . از این رو طرح یهودیت اصلاح طلب امریكا در فیلا دلفیا (1869) به جای اعتقاد به مسیحای شخصی، ایمان خوشبینانه به ظهور یك دورهی مسیحایی را جایگزین نمود كه ویژگی آن "یكپارچگی همهی انسانها به عنوان فرزندان خدا در اعتراف به یك خدای واحد" بود و "در تریبون پیتزبورگ" (7) (1885)، از ایجاد "سلطنت راستی، عدالت، و صلح" سخن به میان آمد . به نظر میرسد ناامیدی قرن بیستم از اندیشه پیشرفت، حیات تازهای به اشكال افراطیتر و آرمانی مسیحاباوری داده است . در دورهی بین دو عهد، همان طور كه شاهد بودهایم عقاید و آموزههای مسیحایی به اشكال مختلف شكل گرفت . مسیحا باوری به طور فزایندهای با معادشناسی ارتباط یافت و معادشناسی قاطعانه تحت تاثیر مكاشفهگرائی واقع شد . در عین حال، امیدهای مسیحایی به طور فزایندهای بر شخصیتیك منجی منفرد متمركز گردید . در مواقع تنش و بحران، مدعیان مسیحا (یا طلایهداران و منادیانی كه خبر از ظهور آنها میدادند) اغلب به صورت رهبران شورش ظاهر میشدند . علاوه بر نویسندهی كتاب اعمال (رسولان) باب 5، جوزفوس فلاویوس (8) نیز چند نمونه از این افراد را نام میبرد . علاوه بر این، مسیحا دیگر نماد آمدن عصر جدید نبود، بلكه به نوعی انتظار میرفت كه آن را تحقق بخشد . از این رو "تدهین شدهی خداوند" به "ناجی و رهائیبخش" و كانون آموزهها و امیدهای پرشورتر، و حتی كانون "الهیات مسیحایی" تبدیل شد . برای مثال، مقایسه كنید با معانی ضمنی تفسیر پولس مقدس از كتاب اشعیای نبی باب 52، آیه 20 "و نجاتدهنده [یعنی خدا] بر سرزمین اسرائیل وارد میشود" و "نجاتدهنده [یعنی مسیح] از سرزمین اسرائیل بر میخیزد" (كتاب رومیان، باب 11 آیه 26) . نظر به اینكه بسیاری از یهودیان آواره تحتسلطه مسیحیان زندگی میكردند كه آنهم به معنی آزار و شكنجه از سوی مسیحیان و فشار مبلغین مذهبی بود، مجادلههای الهیاتی ناگزیر بر محور موضوعات مسیحشناسی - یعنی مسیحایی - متمركز بود . (آیا عیسی مسیح، مسیحای موعود است؟ چرا یهودیان از پذیرش او خودداری میكنند؟ آیا علت آن كوری نفسانی استیا شرارت اهریمنی؟) چون در هر دو دین، تورات كتابی مقدس تلقی میشد، مجادله اغلب شكلی تفسیری به خود میگرفت (یعنی هر كدام مدعی تفسیر صحیح پیشگوئیهای مربوط به مسیحا در كتاب مقدس بود) . [به مجادلات، مقالهای در باب مجادلات بین یهود و مسیحیت مراجعه كنید ]. علی القاعده مسیحاباوری یهودی هرگز امیدهای واقعی، تاریخی، ملی، و اجتماعی خود را رها نكرد و چندان تحت تاثیر ماهیت "معنوی" آموزههای مسیحیت قرار نگرفت . مجادلهگران مسیحی، از نخستین پدران كلیسا گرفته تا قرون وسطی و پس از آن، یهودیان را متهم به مادهگرایی پست و خشنی مینمودند كه باعثشده بود كتابهای مقدس كاتا ساركا (9) را با چشم ظاهر بخوانند تا چشم باطن . شگفت اینكه، یهودیان این انتقاد را تمجید میدانستند، زیرا از نظر آنها، در دنیایی رهایی نیافته كه گرفتار جنگ، بیعدالتی، ظلم، بیماری، گناه، و شونتبود این ادعا كه مسیحا آمده، كاملا بیمعنی بود . در مناظرهی معروف بارسلونا (1263)، كه به وسیلهی مبلغین مذهبی دومینیكن بر یهودیان تحمیل شد و در حضور جیمز اول، پادشاه آراگون، برگزار گردید، سخنگوی یهودی، تلمودی و قبالی بر جسته، (موسی ابن نحمن (10) ، (حدود 1194 - حدود 1270)، صرفا كتاب اشعیای نبی باب 2 آیه 4، را قرائت كرد و گفت كه برای اعلیحضرت مسیحی، علیرغم اعتقاد ایشان به اینكه مسیحا آمده، احتمالا امر دشواری است كه ارتش خود را منحل كند و تمام جنگجویان خود را به خانه بفرستد تا شمشیرهای خود را به تیغهی گاوآهن و نیزهها را به داس بزنند . در طول تاریخ یهودیت، بین دو نوع مسیحاباوری كه قبلا به اختصار مطرح شد تنش وجود داشته است: نوع مكاشفهای، با عناصر معجزهآسا و خارقالعادهی آن، و نوع "خردگرا"تر . در طول قرون وسطا مكاشفههای قدیمی و معمولا انتسابی و تفاسیر مسیحایی كتب مقدس استنساخ شدند و نمونههای جدیدی توسط رؤیابینان و شیفتگان مسیحا خلق شد . نگرش خاخامها، حداقل نگرش رسمی آنان، معقولتر و سنجیدهتر بود چرا كه تعداد زیادی از طغیانهای مسیحایی به فاجعه یعنی سركوبی بیرحمانه به وسیلهی حاكمان غیریهودی منتهی شده بود . مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد و تردیدهای خاخامها (كه احتمالا ناشی از تجربه تلخ شورش باركوخبا بود) در تفسیر وعظ گونه كتاب غزل غزلها باب 2 آیهی 7، نمودی روشن یافت: "من از شما، شما دختران بیت المقدس میخواهم عشق مرا تحریك نكرده و او را بیدار نكنید تا اینكه او بخواهد" - این آیه حاوی شش دستور برای اسرائیل است: علیه حكومتهای این جهان شورش نكنند، به زور بر پایان روزها تاكید نكنند . . . و برای بازگشتبه سرزمین اسرائیل به زور متوسل نشوند . " در سطح بسیار نظریتر، قبلا یكی از بزرگان تلمود این چنین اظهر نظر نموده بود كه "هیچ تفاوتی بین این عصر و عصر مسیحا وجود ندارد جز ظلم حكومتهای كافر نسبتبه اسرائیل [كه پس از آنكه اسرائیل مجددا آزادی خود را به وسیلهی یك پادشاه مسیحا به دست آورد، به پایان خواهد رسید ]. " موسی بن میمون (11) (113518 - 1204)، مرجع بزرگ قرون وسطا و فیلسوف و متاله، هر چند كه در مجموعهی اصول دین، ایمان به ظهور مسیحا را نیز بر شمرده است، اما همانگونه كه در زیر میآید، در اصول قانونی خود با احتیاط حكم كرده است: "نگذارید كسی تصور كند كه پادشاه مسیحا باید علائم یا معجزاتی را نشان دهد و نگذارید كسی تصور كند كه در دورهی مسیحا روند عادی امور تغییر میكند یا نظام طبیعت دگرگون میشود . . . آنچه كه كتاب مقدس در این خصوص میگوید بسیار مبهم است، و فرزانگان ما [نیز] هیچ روایت روشن و صریحی در خصوص این مسائل ندارند . بیشتر [پیشبینیها و روایتها] حكایت و داستان است، كه مفهوم واقعی آنها فقط پس از وقوع حادثه آشكار میشود . پس این جزئیات، جزء اصول دین نیست و نباید وقتخود را بر سر تفسیر آنها یا محاسبهی تاریخ ظهور مسیحا تلف كرد، زیرا این مسائل نه ما را به عشق الهی رهنمون میشوند و نه باعث ترس از او" . (تورات میشنه، باب پادشاهان آیات 11 و 12) . در زمان زندگی خود ابن میمون جنبشهایی مسیحایی در نقاطی از دیاسپورا (12) رخ داد و او به عنوان رهبر آگاه نسل خویش باید نهایت تلاش خود را بكار میبست تا بدون جریحهدار كردن احساسات مسیحایی مؤمنین، با تبلیغ دقیق روش عاقلانهتر خود (مثل آنچه در رسالهی یمن و رسالهی احیای مردگان بیان شده است)، مانع از وقوع فجایع و شورشها گردد . با وجود این، آرزوی مسیحا و تصورات مكاشفهای كه در اثر آزارها و رنجها برانگیخته میشد، همچنان گسترش مییافت و باعث مشتعل شدن شورشهای مسیحایی میگردید . در خصوص مدعیان مسیحا . "شبه مسیحا" یا پیامآورانی كه خبر از ظهور نجات دهنده میدادند . هیچ كمبودی وجود نداشت، به شرط آنكه مردم با روشهای مناسب (مانند ریاضتهای ناشی از ندامت) خود را آماده میكردند . مهم نیست كه عقاید و امیدهای مسیحایی، مكاشفهای بودند یا معقولتر، مربوط به آشوب پرهیجان بودند یا تعصب خداشناسانه، به هر حال به بخش اساسی دین یهود و تجربهی حیات و تاریخ یهود تبدیل شده بودند . ممكن استبرخی متون مكاشفهای را بسیار خیالی دانسته، رد كنند، اما میراث پیشگوئی مسیحایی مورد قبول همگان بود - نه تنها در شكل مذكور آن در تورات بلكه حتی به طور قطعیتر در شكلگیری متعاقب آن در قالب خاخامها . شاید بتوان گفت مؤثرترین عامل، تاكید مداوم بر عقاید مسیحایی (گردهم آمدن تبعیدیان، احیای سلطنتخاندان داوود، بازسازی بیت المقدس و معبد سلیمان) در آداب دینی روزمره، در شكرانهای كه پس از هر غذا خوانده میشد و به ویژه در دعاهای روز سبت و روزهای مقدس بود . این تنها مورد در تاریخ ادیان نیست كه نشان میدهد چگونه كتاب دعا و آداب دینی میتواند بیش از رسالههای خداشناسی تاثیر یا نفوذ داشته باشد . جنبشهای مسیحایی در طول قرون وسطا ملازم تاریخ یهودیتبودند، و احتمالا بسیار بیشتر از آن تعدادی هستند كه از طریق وقایع نامهها، فتاوی خاخامها، و دیگر منابع فرعی به اطلاع ما رسیده است . بسیاری از آنها پدیدههای داخلی كوتاه مدت بودند . هر جنبش معمولا پس از سركوبی آن به وسیلهی مقامات یا ناپدید شدن (یا اعدام) رهبر مربوطه به تدریج محو میشد . در این نظر، جنبش به وجود آمده به وسیلهی شابیتای تسوی (13) ، مدعی مسیحا در قرن هفدهم، نمونهای استثنایی است . در ایران وجود، جنبشهای مسیحایی از جنبش ابو عیسی اصفهانی و مرید او، یودغان (14) در قرن هشتم تا جنبش دیوید آلروی (15) (مناحم الدجی (16) ) در قرن دوازدهم به اثبات رسیده است . ابوعیسی، كه خود را مسیحای متعلق به خاندان یوسف میدانستبه طوری شایسته در جنگ با نیروهای عباسی كشته شد وی با ده هزار تن از پیروان خود بر آنها تاخت، حال آنكه دیوید آروی (كه به خوبی از داستان خیالی دیسرایلی (17) میتوان او را شناخت) شورشی را علیه سلطان به راه انداخت . در قرنهای یازدهم و دوازدهم در غرب اروپا، به ویژه در اسپانیا چندین مدعی مسیحائی، ظهور كرد . سپس تحت تاثیر قباله (18) ، فعالگرایی مسیحایی مرموزتر و حتی سحرآمیزتر گردید . فعالگرایی معنوی، هنگامی كه تمام راههای واقع بینانه و عملی ابراز آن بسته میشود، به راحتی تبدیل به فعالگرایی سحرآمیز میشود و افسانهی یهود از بزرگانی سخن میگوید كه پذیرفتند با ریاضتهای شدید، مراقبات خاص، و افسونهای قبالیگرایانه، ظهور مسیحا را تسریع نمایند . این افسانهها، كه معروفترین آنها مربوط به یوسف دلا رینا (19) است، معمولا با به دام افتادن استاد به وسیلهی نیروهای اهریمنی كه به دنبال شكست آنها بود، خاتمه مییابد . برای شناخت كامل جنبشهای مختلف مسیحایی، باید شرایط تاریخی خاص و فشارهای خارجی و تنشهای داخلی را كه به وقوع آنها كمك كرده، با دقت، تك تك، و با جزییات تمام بررسی كرد . سرنوشت مشترك یهود كه در همه جا به عنوان اقلیتی منفور و مورد ایذاء و اذیتبودند و در محیطی خصمانه و در عین حال دارای همان فرهنگ دینی و امید به مسیح موعود زندگی میكردند، چارچوبی كلی را فراهم میكند; با وجود این، قطعا برای تبیین جنبشهای خاص مسیحایی كافی نیست . پدیدهی خروج گروههای كوچك و بزرگ یهود از كشورهای موطن خود در دیاسپورا (20) جهتسكونت در سرزمین مقدس، مؤید حضور دائم تحركهای مسیحایی است . این جنبشها در عین حال كه به همان آشكاری شورشهای مسیحایی سخت، طرفدار عصر طلائی نبودند، اما اغلب انگیزههای مسیحایی داشتند . اگر چه مسیحا هنوز ظهور نكرده بود یا مؤمنین را به سرزمین موعود فرا نخوانده بود، اما انگیزهها اغلب "به پیش از معاد" مربوط میشد، به این معنا كه تصور میشد زندگی همراه با دعا و تطهیر زاهدانه در سرزمین مقدس مقدمات ظهور ناجی را فراهم میكند یا حتی آن را تسریع میكند . با ظهور قباله پس از قرن سیزدهم، و به ویژه گسترش آن پس از اخراج یهودیان از اسپانیا و پرتغال، عرفان قبالیگرایانه به عنصری مهم تبدیل شده، باعث ایجاد نیرویی اجتماعی در مسیحاباوری یهودیت گردید . این فرایند نیازمند شرح مختصر است . به عنوان یك قاعده، نظامهای عرفانی، ارتباطی با زمان یا جریان زمان، تاریخ و در نتیجه مسیحاباوری نداشته یا ارتباط بسیار ناچیزی دارند . گذشته از همه چیز، عارف، سودای فضایی فراتر از عالم ناسوت و انتظار ابدیت لایزال و "حال جاودانه" را در سر میپروراند او به دنبال برترین كامروایی تاریخ نیست . در نتیجه تعجبی ندارد كه ببنییم كاهش تنش مسیحایی نسبت معكوسی با تنش عرفانی دارد . به نظر میرسد كه این اصل در مورد قباله كلاسیك اسپانیایی نیز صدق میكند . قباله جدید، یا قباله لوریایی (21) ، كه پس از انفصال اسپانیا، در مراكز بزرگ امپراطوری عثمانی، به ویژه در سفاد (22) و در سرزمین مقدس، بوجود آمد، به خاطر متعالی بودن و تقریبا میتوان گفتبه خاطر توصیههای مسیحایی و آتشین و به ویژه به خاطر قالبی كه به دستخلاقترین، جاذبهمندترین و برجستهترین قبالیگرای آن گروه، اسحاق لوریا1534 - 1572، یافته بود قابل ملاحظه بود . قباله لوریایی به تفسیر تاریخ جهان بطور كلی، و تبعید، رنج و رستگاری اسرائیل به طور خاص پرداخت، آنهم به نحوهای از بیان كه میتوان عرفانی نامید، یعنی به صورت یك نمایش كیهانی و بلكه الهی كه خداوند خود در آن شركت دارد . این نظام را میتوان داستان عرفانی زندگی پیامبران نیز نامید . طبق این افسانهی "عرفانی" عجیب، در لحظهای كه ذات نور الهی به قصد خلق جهان خود را ظاهر ساخت - بسیار پیش از نخستین گناه آدم - فاجعهای ازلی یا "سقوط" رخ داد . مجراهایی كه بنا بود نور الهی را حمل و منتقل نمایند در هم شكستند (درهم شكستن مجاری") و ذرات نور الهی دچار آشفتگی شدند و تاكنون در آنجا حبس و "تبعید" شدهاند - و این بخشی از تراژدی آنهاست - و به حیات حوزهی اهریمنی ادامه میدهند . [به مدخل Qobbalah مراجعه كنید ]. در نتیجه، تبعید و رنج اسرائیل، صرفا در سطح تاریخی، مادی، و خارجی بازتاب راز مهمتر تبعید و رنج ذرات نور الهی سقوط كرده است . از این رو، رستگاری یعنی آزاد شدن ذرات نور الهی از چنگال آلودهی قدرتهای اهریمنی و بازگشت آنها به منشا الهی خود كه كمتر از آزادی اسرائیل از انقیاد مسیحیان و بازگشت آنها به سرزمین مقدس نیست . در واقع، روند دوم نتیجهی طبیعی فرایند اول است، فرایندی كه وظیفه اصلی و عرفانی اسرائیل، تحقق آن از طریق حیات توام با پرهیزكاری و تقدس است . این فعالگرایی معنوی در نهاییترین حد خود است، زیرا در اینجا خداوند به نجاتدهندهی نجاتدهندگان (23) تبدیل شده است . برای یهودی كه مورد تاخت و تاز و تعقیب بود، تبعید اهمیتیافت، زیرا انعكاس تبعید اساسیتر خداوند و مشاركت در آن تلقی میشد و خدا خود، مشاركت اسرائیل را در رستگاری خود، مردم خود، و مخلوقات خود لازم دانست . تعجبی ندارد كه، حداقل در آغاز، شخصیت مسیحا نقشی نسبتا جزیی در این نظام داشت . او بیش از آنكه یك ناجی باشد، علامت و نماد این بود كه جریان مسیحای عرفانی به كمال خود رسیده است . در واقع، آموزهی مسیحایی لوریاگرایی (24) حداقل به طور ساختاری به طرحی تكاملگرا نزدیك میشود . این نظام قبالیگرا زمینهی یكی از چشمگیرترین وقایع مسیحایی را در طول تاریخ یهودیت فراهم نمود . محور این جنبش شخص شابیتای تسوی بود . شكستشرمآور شابیتایگرایی، همراه با بدعتحاصل از آن یعنی ایمانگرائی (25) و ارتداد، ردپایی از بینظمی و آشفتگی معنوی بر جای گذاشت كه بر اثر آن قباله و مسیحاباوری هر دو، حداقل به لحاظ نقش عمومی و اجتماعی خود، افول كردند . [به زندگینامهی شابیتهای تسوی مراجعه كنید ]. جدای از چند آشوب جزیی مسیحایی، "مسیحاباوری خودبخودی" (عنوانی كه مارتین بابر (26) بر آن گذاشته است) به طور مرتب كاهش یافت . دیدگاه مسیحایی در یهودیت زنده ماند و بدون شك ایدئولوژیهای غیریهودی مدینهی فاضله و انتظار را نیز تحت تاثیر قرارداد (به كار اثر گذار متفكر ماركسیست ارنستبلاخ (27) ، تحت عنوان مراجعه كنید)، اما هیچ مدعی دیگری به عنوان مسیح موعود ظهور نكرد . یهودیت ارتدكس همچنان به آموزه سنتی مسیحای شخصی معتقد بود اما عملا در لاك رعایتحلاخا (نظام حقوقی دین یهود) فرو رفت . این افسانه، قدرت خود را برای به راه انداختن جنبشهای مسیحایی از دست داد . حسیدگرایی (28) ، تجدید معنوی بزرگ كه در قرن هجدهم به وسیلهی بشت (29) (یسراییل بن الیعزر (30) ، 1700 - 1760) در شرق اروپا آغاز شد، قطعا عقاید مسیحایی سنتی را رها نكرد، اما تاكید اصلی آن بر نزدیكی به خداوند از طریق باطن معنوی یا (گاه) خلسه بود . گرشام اسكولم (31) این جریان را (اگر چه این موضوع هنوز به لحاظ مورد بحث است) "خنثی سازی عنصر مسیحایی" نامیده است . اما در عین حال كه حسیدگرایی میكوشید به بیانی سنتی، پاسخی به جویندگان معنویت و همینطور تودههای فقیر در نقاط یهودی نشین شرق اروپا ارائه نماید، یهودیان اروپای غربی و مركزی وارد عصر مدرن میشدند (آزادی مدنی، همسانسازی، اصلاح آیین یهود) . پیامدهای این تحولات برای مسیحاباوری یهودی همچنان موضوعی برای تحقیق محسوب میشود . بدون شك بسیاری از ایدئولوژیهای مدرن، پارهای از رگههای سنتی مسیحا باوری را حفظ كردهاند و گاه عمدا از اصطلاحات مربوط به مسیحاباوری استفاده كردهاند . البته تفكر لیبرالهای مترقی، سوسیالیستهای متاخر و نیازی به گفتن نیست كه حركت احیای ملی موسوم به صهیونیسم، در قالب مبارزهی نهایی (32) یا بیت المقدسی آسمانی كه از بالا نازل شده باشد یا "پسر داوود" سوار بر استر نمیاندیشیدند، بلكه به آزادیهای مدنی، یكسان بودن در برابر قانون، صلح جهانی، پیشرفت همه جانبهی اخلاقی و بشری، آزادی ملی مردم یهود در میان خانوادهی ملل و غیره میاندیشیدند . اما همهی این آرمانها به نوعی با هالهای مسیحایی احاطه شده بود . بهودیان به ندرت سؤالهای نصگرایانهای كه موافقت زیادی با بنیادگرایی مسیحیت داشت مطرح میكردند . آنها علی القاعده پرس و جو نمیكنند كه آیا یك واقعهی تاریخی خاص "تحقق" همان پیشگوئی خاص در كتاب مقدس است . اما برای اكثر آنها غیر ممكن است كه از كنار حوادثی فاجعهآمیز نظیر قتلعام یهودیان بگذرند یا شاهد پایان تبعید و تشكیل مجدد اسرائیل به عنوان كشوری حاكم باشند، اما تارهای مسیحاباوری در روح آنها تحریك نشود . در واقع، از زمان جنگ یوم كیپور (33) - یعنی از دههی هفتاد قرن بیستم - روندی به سوی "مسیحایی كردن" سیاست در اسرائیل به ویژه در میان گروههای حامی استقرار در كرانهی غربی یا حقوق یهودیان در معبد، محسوس بوده است (34) . بخشی از این صهیونیسم مسیحایی شده به تعالیمآوراهام اسحاق كوك (35) ، خاخام ارشد فلسطین از سال 1921 تا 1935 باز میگردد . در دعا برای كشور اسراییل، خاخام ارشد - به گونهای تقدیرگرایانه و اولیه كه باور نكردنی است - اصطلاح آغاز جوانهزدن رستگاری ما" را برای كشور به كار میبرد . اما بقیه معتقدند كه مسیحاباوری به عنوان یك مفهوم معاد شناختی، باید به دور از ملاحظات عملی و پیچیدگیهای سیاست جاری باقی بماند، زیرا مسیحاباوری معمولا به جای اخلاقی كردن آنها (به معنای پیشگویانه آن) اعثسردرگمی آنها و تبدیل آنها به افسانه میگردد . هنوز بسیار زود است كه به ارزیابی قطعی تاریخی و جامعهشناختی از این گرایشهای متعارض، و ماهیت و نقش مسیحاباوری در یهودیت معاصر بپردازیم . [به مكاشفه، مقالاتی پیرامون مكاشفهگرایی یهود در دورهی خاخامها و آثار مكاشفهای یهود در قرون وسطا; و صهیونیسم نیز مراجعه كنید ]. كتابشناسی ، با ویرایش مكس كروتز برگر (39) ، صص . 156 - 115 . نیویورك، 1967 . فریدمن، اچ . دی . (40) "مسیحان كاذب" . در دایرة المعارف یهود . نیویورك . 1925 . تاریخچهی مدعیان مسیحا در طول تاریخ یهودیت . كلاوزنر، جوزف . (41) دیدگاه مسیحایی در اسراییل، از آغاز تا پایان میشنا . نیویورك، 1955 . ماوینكل، سیگموند (42) او كه میآید: مفهوم مسیحاباوری در عهد قدیم و آیین بعدی یهود . ترجمهی جی . دابلیو . اندرسون (43) . آكسفورد، 1956 . اسكالم، گرسون (44) دیدگاه مسیحایی در آیین یهود و مقالات دیگر پیرامون معنویت در یهود . نیویورك، 1971 . سیلور، ای . اچ . ای . (45) تاریخچهی تفكر مسیحایی در اسراییل . بوستون، 1959 . وربلاوسكی، آر، چی . زوی . (46) "مسیحاباوری در تاریخ یهود . " در جامعهی یهود طی اعصار مختلف، وایرسته ساموئل ای مینگر، بن - ساسون، اچ . اچ . (47) صص 45 - 30 . نیویورك، 1971 . بررسی و تحلیل كوتاه . نویسنده: آر . جی . زویی وربلوسكی (48) پینوشت: 1) Antiochus IV 2) Bar Kokhba 3) Pesher 4) midrash 5) افرایم، بنابر روایت تورات، پسر دوم حضرت یوسف [مترجم] Ephraim = 6) The Battle of Armageddon 7) شهر پیتزبورگ در ایالت پنسیلوانیای امریكا [مترجم] Pittsburgh = 8) مورخ یهودی [مترجم] Josephus Flavius = 9) Kata Sarka 10) Moses Nahmanides 11) moshehbenmaiman (Moses Maimonides 12) Diaspora 13) Shabbetai Tsevi 14) Yudghan 15) David Alroy 16) Menahemal-Duji 17) بنجامین اسرائیلی، نویسنده و دولتمرد انگلیسی [مترجم] Disraeli = 18) Qobalah 19) Yosef Della Reyna 20) Diaspora 21) Lurianic 22) Safad 23) Salvator Salvandus 24) lurianism 25) این باور كه رستگاری فقط از راه ایمان امكانپذیر است [مترجم] antinomianism = 26) Martin Buber 27) Ernst Bloch 28) Hasidism 29) Besht 30) Yisra|elben Eli|ezer 31) Gershom Scholem 32) مبارزه نهایی بین نیكی و بدی در پایان جهان [مترجم] (Armageddon = 33) Yorn Kippur 34) Temple Mount 35) Avraham Yitshag Kook 36) Cohen, Gerson D 37) لقب عقاب یهودیان مناطق شرقی و مركزی اروپا (مترجم) . 38) Leo Baeck 39) Max Kreutzberger 40) Friedmann, H.G 41) Klausner, Joseph 42) Mowinckel, Sigmund 43) G . W . Ahderson 44) Scholem, Gershom 45) Silver, A.H.A 46) Werblows Ky 47) Samuel E Minger, Ben - Sasson H.H 48) R.J.ZWIWERBLOWSKY
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 683]
صفحات پیشنهادی
مهدویت از دیدگاه دینشناسان و اسلامشناسان غربی (2)
مهدویت از دیدگاه دینشناسان و اسلامشناسان غربی (2)-مهدویت از دیدگاه دینشناسان و اسلامشناسان غربی (2) ترجمه: بهروز جندقیمنبع:www.hawzah.net مقدمه در شماره ...
مهدویت از دیدگاه دینشناسان و اسلامشناسان غربی (2)-مهدویت از دیدگاه دینشناسان و اسلامشناسان غربی (2) ترجمه: بهروز جندقیمنبع:www.hawzah.net مقدمه در شماره ...
مهدویت از دیدگاه دین پژوهان و اسلام شناسان غربی (3)
مهدویت از دیدگاه دین پژوهان و اسلام شناسان غربی (3)-مهدویت از دیدگاه دین پژوهان و اسلام ... 2 آیه 89) و جامعهی خاص آنها را تأیید خواهد نمود و با توجه به اینكه گونهشناسی ...
مهدویت از دیدگاه دین پژوهان و اسلام شناسان غربی (3)-مهدویت از دیدگاه دین پژوهان و اسلام ... 2 آیه 89) و جامعهی خاص آنها را تأیید خواهد نمود و با توجه به اینكه گونهشناسی ...
مهدویت از دیدگاه دینپژوهان و اسلامشنان غربی(1)
مهدویت از دیدگاه دینپژوهان و اسلامشنان غربی(1)-مهدویت از دیدگاه دینپژوهان و ... دینشناسان و اسلام شناسان غربی نگارش یافته، صرفا آشنایی با دیدگاه و نگرش آنان ... بر سه مقاله است: 1) نگاه اجمالی 2) مسیحا باوری در دین یهود 3) مهدویت در اسلام مقاله اول ...
مهدویت از دیدگاه دینپژوهان و اسلامشنان غربی(1)-مهدویت از دیدگاه دینپژوهان و ... دینشناسان و اسلام شناسان غربی نگارش یافته، صرفا آشنایی با دیدگاه و نگرش آنان ... بر سه مقاله است: 1) نگاه اجمالی 2) مسیحا باوری در دین یهود 3) مهدویت در اسلام مقاله اول ...
ديدگاه پديدار شناسانه هانري کرين به دکترين مهدويت(1)
ديدگاه پديدار شناسانه هانري کرين به دکترين مهدويت(1)-ديدگاه پديدار شناسانه هانري کرين ... از قويترين اسلام شناسان غربي كه درباره تفكر شيعه و موقعيت مهدويت در نظام ... تأليفات كربن در باب عرفان و فلسفه اسلامي، بيانكننده دغدغههاي فكري او است.2 وي ... نسبت مهدويت با دين به منزله قلب نسبت به بدن است، كه علاوه بر اين كه ميتوان ...
ديدگاه پديدار شناسانه هانري کرين به دکترين مهدويت(1)-ديدگاه پديدار شناسانه هانري کرين ... از قويترين اسلام شناسان غربي كه درباره تفكر شيعه و موقعيت مهدويت در نظام ... تأليفات كربن در باب عرفان و فلسفه اسلامي، بيانكننده دغدغههاي فكري او است.2 وي ... نسبت مهدويت با دين به منزله قلب نسبت به بدن است، كه علاوه بر اين كه ميتوان ...
مستشرقان و مهدويت
مستشرقان و مهدويت نويسنده: سيد رضي موسوي گيلاني اشارهروند شرق شناسي، از گذشته ... دارد، نگاه بيروني و درجه دوم آنان به موضوع مهدويت و نكات قابل توجهي است كه از ديد آنها مورد ... از جمله موضوعاتي كه دين پژوهان و اسلامشناسان غربي به آن پرداخته اند، فرهنگ ..... با رهبران زرتشتي و فرقه بابي است كه به صورت سفرنامه نوشته شده است.2.
مستشرقان و مهدويت نويسنده: سيد رضي موسوي گيلاني اشارهروند شرق شناسي، از گذشته ... دارد، نگاه بيروني و درجه دوم آنان به موضوع مهدويت و نكات قابل توجهي است كه از ديد آنها مورد ... از جمله موضوعاتي كه دين پژوهان و اسلامشناسان غربي به آن پرداخته اند، فرهنگ ..... با رهبران زرتشتي و فرقه بابي است كه به صورت سفرنامه نوشته شده است.2.
دفاع از کتاب مهدویت در اسلام(مصاحبه با دکتر ساشادینا)
دفاع از کتاب مهدویت در اسلام(مصاحبه با دکتر ساشادینا)-دفاع از کتاب مهدویت در ... نشانگر استناد دین شناسان، اسلام شناسان و شیعه شناسان غربی به برداشتهای دکتر ساشادینا از ... در جای جای این کتاب، از دیدگاه شیعه حمایت شده و با احترام و بزرگداشت شیعه، .... جملاتی در این کتاب (به ویژه در صفحات 2-3) وجود دارد که اگر میخواستم آن را ...
دفاع از کتاب مهدویت در اسلام(مصاحبه با دکتر ساشادینا)-دفاع از کتاب مهدویت در ... نشانگر استناد دین شناسان، اسلام شناسان و شیعه شناسان غربی به برداشتهای دکتر ساشادینا از ... در جای جای این کتاب، از دیدگاه شیعه حمایت شده و با احترام و بزرگداشت شیعه، .... جملاتی در این کتاب (به ویژه در صفحات 2-3) وجود دارد که اگر میخواستم آن را ...
دفاع از کتاب مهدويت در اسلام(مصاحبه با دکتر ساشادينا)
دفاع از کتاب مهدويت در اسلام(مصاحبه با دکتر ساشادينا)-دفاع از کتاب مهدويت در ... در بعضي از اين دائرة المعارفها، نشانگر استناد دين شناسان، اسلام شناسان و شيعه شناسان غربي ... در جاي جاي اين کتاب، از ديدگاه شيعه حمايت شده و با احترام و بزرگداشت شيعه، .... جملاتي در اين کتاب (به ويژه در صفحات 2-3) وجود دارد که اگر ميخواستم آن را ...
دفاع از کتاب مهدويت در اسلام(مصاحبه با دکتر ساشادينا)-دفاع از کتاب مهدويت در ... در بعضي از اين دائرة المعارفها، نشانگر استناد دين شناسان، اسلام شناسان و شيعه شناسان غربي ... در جاي جاي اين کتاب، از ديدگاه شيعه حمايت شده و با احترام و بزرگداشت شيعه، .... جملاتي در اين کتاب (به ويژه در صفحات 2-3) وجود دارد که اگر ميخواستم آن را ...
نگاه مقایسهای به فرجامشناسی دکترین مهدویت و نظریه برخورد ...
[2] دکترین مهدویت (doctorine mahdism): اصول و قواعدی که در هریک از شاخههای علوم و یا در ... اما در نگرش الهی که دین اسلام سرآمد و سردمدار آن است، آفریننده، نگهدارنده و به ... [16]"مک آیور"، نویسندهی کتاب "جامعه و تاریخ" و اسلام شناس غربی آینده بشری را بر ...
[2] دکترین مهدویت (doctorine mahdism): اصول و قواعدی که در هریک از شاخههای علوم و یا در ... اما در نگرش الهی که دین اسلام سرآمد و سردمدار آن است، آفریننده، نگهدارنده و به ... [16]"مک آیور"، نویسندهی کتاب "جامعه و تاریخ" و اسلام شناس غربی آینده بشری را بر ...
چرا صیغه در اسلام رواج دارد
فلسفه جایز بودن ازدواج موقت از نظر اسلام (تشیع) تعدیل غرایز و برآوردن خواسته ... 2 - اینار مولند، جهان مسیحیت ، ترجمه محمد باقر انصاری و مسیح مهاجری، ص 329. ... مهدویت از دیدگاه دین پژوهان و اسلام شناسان غربی (3)-مهدویت از دیدگاه دین پژوهان و اسلام .
فلسفه جایز بودن ازدواج موقت از نظر اسلام (تشیع) تعدیل غرایز و برآوردن خواسته ... 2 - اینار مولند، جهان مسیحیت ، ترجمه محمد باقر انصاری و مسیح مهاجری، ص 329. ... مهدویت از دیدگاه دین پژوهان و اسلام شناسان غربی (3)-مهدویت از دیدگاه دین پژوهان و اسلام .
مقایسه تطبیقی «منزلت زن» در الهیات فمینیستی و دکترین ...
مقایسه تطبیقی «منزلت زن» در الهیات فمینیستی و دکترین مهدویت-مقایسه ... مقاله حاضر نیز از میان این دیدگاهها دو دیدگاه شایع در الهیات غرب و اسلام را انتخاب ... دوزخ»[2] اين همه باعث شده بود، زن غربي عليرغم تمدن جديد، در حاشيهي زندگي قرار بگيرد. ... به نظر دين شناسان فيمينيست، یکی از راههای احیای منزلت زن احیای خدای مؤنث است.
مقایسه تطبیقی «منزلت زن» در الهیات فمینیستی و دکترین مهدویت-مقایسه ... مقاله حاضر نیز از میان این دیدگاهها دو دیدگاه شایع در الهیات غرب و اسلام را انتخاب ... دوزخ»[2] اين همه باعث شده بود، زن غربي عليرغم تمدن جديد، در حاشيهي زندگي قرار بگيرد. ... به نظر دين شناسان فيمينيست، یکی از راههای احیای منزلت زن احیای خدای مؤنث است.
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها