محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830463954
حكومت داوود (ع) و برخورد او با مردم
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
حكومت داوود (ع) و برخورد او با مردم خلافت و حكومت داوود ـ عليه السلام ـ بر روي زمين از ويژگيهاي حضرت داوود ـ عليه السلام ـ و پسرش سليمان ـ عليه السلام ـ آن است كه خداوند مقام رهبري و حكومت داري را به آنها داد. و اين موضوع بيانگر آن است كه: دين از سياست جدا نيست، دين منهاي سياست، به معني انسان بيبازو است، زيرا سياست بازوي اجرايي دين است و سياست بدون دين نيز عامل مخرّب و ويرانگر است. پيامبران هرگاه زمينه را فراهم ميديدند، به تشكيل حكومت اقدام مينمودند. حضرت داوود ـ عليه السلام ـ سپس پسرش سليمان ـ عليه السلام ـ شرايط و زمينه را براي تشكيل حكومت فراهم ديدند، خداوند آنها را حاكم مردم نمود. بر همين اساس خداوند ميفرمايد: «يا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَينَ النَّاسِ بِالْحَقِّ؛ اي داوود! ما تو را خليفه (و نمايندة) خود در زمين قرار داديم، پس در ميان مردم به حق داوري كن.»[1] نيز ميفرمايد: «وَ شَدَدْنا مُلْكَهُ وَ آتَيناهُ الْحِكْمَةَ وَ فَصْلَ الْخِطابِ؛ و حكومت داوود ـ عليه السلام ـ را استحكام بخشيديم و به او دانش و شيوة داوري عادلانه عطا كرديم.»[2] حضرت سليمان ـ عليه السلام ـ پس از داوود ـ عليه السلام ـ وارث حكومت پدر شد[3] و آن را به طور وسيعتر در اختيار گرفت (كه در داستانهاي زندگي او خاطر نشان خواهد شد). عمر طولاني براي جوان به خاطر داوود ـ عليه السلام ـ روزي حضرت داوود ـ عليه السلام ـ در خانهاش نشسته بود، جواني پريشان حال و فقير نيز در نزد او نشسته بود، اين جوان بسيار به محضر داوود ـ عليه السلام ـ ميآمد و سكوت طولاني داشت، روزي عزرائيل به حضور داوود ـ عليه السلام ـ آمد و با نگاه عميق به آن جوان نگريست، داوود ـ عليه السلام ـ به عزرائيل گفت: به اين جوان مينگري؟ عزرائيل: آري، من مأمور شدهام تا سرِ هفته روح اين جوان را قبض كنم. دل حضرت داوود ـ عليه السلام ـ به حال آن جوان سوخت و به او مرحمت نمود و به او گفت: «اي جوان آيا همسر داري؟» جوان گفت: نه، هنوز ازدواج نكردهام. داوود ـ عليه السلام ـ به او فرمود: نزد فلان شخصيت (كه از رجال معروف و بزرگ بني اسرائيل بود) برو، و به او بگو داوود ـ عليه السلام ـ به تو امر ميكند كه دخترت را همسر من گرداني، سپس شب با او ازدواج كن و كنار همسرت باش، و هر چه هزينة زندگي لازم است از اين جا بردار و ببر، و پس از هفت روز به اين جا نزد من بيا. پيام داوود موجب شد كه آن شخصيت دخترش را همسر آن جوان نمايد، و آن جوان به دستور حضرت داوود ـ عليه السلام ـ عمل كرد، و پس از هفت روز نزد داوود ـ عليه السلام ـ آمد. داوود ـ عليه السلام ـ از او پرسيد: «اي جوان! اين ايام چگونه بر تو گذشت؟» جوان: بسيار به من خوش گذشت كه سابقه نداشت. داوود ـ عليه السلام ـ : بنشين. او نشست و مجلس طول كشيد ولي عزرائيل به سراغ آن جوان نيامد، داوود ـ عليه السلام ـ به او گفت: برخيز نزد همسرت برو و بعد از هفت روز به اين جا بيا. جوان رفت و پس از هفت روز نزد داوود ـ عليه السلام ـ آمد و در محضرش نشست. باز براي بار سوم به دستور داوود ـ عليه السلام ـ هفت روز نزد همسرش رفت و سپس نزد داوود ـ عليه السلام ـ آمد و در محضرش نشست. در اين هنگام عزرائيل آمد، داوود ـ عليه السلام ـ به عزرائيل فرمود: تو بنا بود پس از يك هفته براي قبض روح اين جوان به اين جا بيايي، چرا نيامدي و پس از سه هفته آمدي؟ عزرائيل گفت: «يا داوُدُ! اِنَّ اللهَ تَعالي رَحِمَهُ بِرَحْمَتِكَ لَهُ فَاَخَّرَ فِي اَجَلِهِ ثَلاثين سَنَة؛ اي داوود! همانا خداوند متعال به خاطر مرحمت تو به اين جوان، به او لطف كرد، و مرگش را سي سال به تأخير انداخت.»[4] همنشيني بانوي صبور با داوود ـ عليه السلام ـ در بهشت روزي خداوند به حضرت داوود ـ عليه السلام ـ وحي كرد: «نزد خلاده دختر اَوس برو و او را به بهشت مژده بده و به او بگو همنشين تو در بهشت است.» داوود ـ عليه السلام ـ به اين دستور عمل كرد و به درِ خانة خلاده آمد و درِ خانه را كوبيد، خلاده پشت در آمد و همين كه در را باز كرد چشمش به داوود ـ عليه السلام ـ افتاد، عرض كرد: «آيا از سوي خدا دربارة من چيزي نازل شده است كه براي ابلاغ خبر آن به اين جا آمدهاي؟» داوود ـ عليه السلام ـ : آري. خلاده: آن چيست؟ داوود: خداوند به من وحي كرد و فرمود: تو همنشين من در بهشت هستي. خلاده: گويا مرا عوضي گرفتهاي، او من نيستم بلكه همنام من است؟ داوود: خير، او قطعاً تو هستي. خلاده: اي پيامبر خدا به تو دروغ نميگويم، سوگند به خدا من چيزي در خود نميبينم كه چنين لياقتي يافته باشم و همنشين تو در بهشت شَوَم. داوود: از امور باطني خود اندكي با من صحبت كن تا بدانم چگونه است؟ خلاده: «من يك حالتي دارم كه هر دردي بر من وارد شود، و هر زيان و نياز و گرسنگي به من برسد، هر گونه باشد بر آن صبر ميكنم و از خدا رفع آن را نميخواهم تا خودش برطرف سازد (پسندم آن چه را جانان پسندد) و جاي آن دردها و زيانها، عوضي از خدا نميخواهم، بلكه شكر و سپاس آنها را بجا ميآورم.» داوود ـ عليه السلام ـ راز مطلب را دريافت و به او فرمود: «فَبِهذا بَلَغْتِ ما بَلَغْتِ؛ تو به خاطر همين خصلتها به آن مقام رسيدهاي.» امام صادق ـ عليه السلام ـ پس از نقل اين ماجرا فرمود: «وَ هذا دِينُ اللهِ الَّذِي ارْتَضاهُ لِلصَّالِحينَ؛ و اين همان دين خدا است كه آن را براي شايستگان پسنديده است.»[5] نمونهاي از عدالت و احسان خدا در روايات آمده: بانويي فقير و بينوا در عصر حضرت داوود ـ عليه السلام ـ زندگي ميكرد. با اندك پولي كه داشت هر روز (يا هر چند روز) اندكي پشم و پنبه ميخريد و به كلاف نخ تبديل مينمود و سپس آن را ميفروخت و به اين وسيله معاش سادة زندگي خود و بچههايش را تأمين ميكرد. يك روز پس از زحمات بسيار و تهية كلاف، آن را براي فروش به بازار ميبرد. ناگهان كلاغي با سرعت نزد او آمد و آن كلاف را از او ربود و با خود برد. بانوي بينوا بسيار ناراحت شد، سراسيمه نزد حضرت داوود ـ عليه السلام ـ آمد و پس از بيان ماجراي سخت زندگي خود و ربودن كلافش از ناحيه كلاغ، عرض كرد: «عدالت خدا در كجاست؟...» حضرت داوود ـ عليه السلام ـ به او فرمود: «كنار بنشين تا دربارة تو قضاوت كنم.» اين از يك سو، از سوي ديگر گروهي در ميان كشتي از دريا عبور ميكردند كه بر اثر سوراخ شدن كشتي در خطر غرق شدن قرار گرفتند. نذر كردند اگر نجات يافتند هزار دينار به فقير بدهند. خداوند به آنها لطف كرد و همان كلاغ را مأمور كرد تا آن كلاف را از دست آن بانو بربايد و به درون كشتي بيندازد و سرنشينان به وسيلة آن كلاف، تختة كشتي را محكم كرده و سوراخ را ببندند. آنها از كلاف استفاده نموده و نجات يافتند. وقتي كه به ساحل رسيدند به محضر حضرت داوود ـ عليه السلام ـ براي اداي نذر آمدند، هزار دينار خود را به حضرت داوود ـ عليه السلام ـ دادند و ماجراي نجات خود را شرح دادند. حضرت داوود ـ عليه السلام ـ حكمت و عدالت و احسان خداوند را براي آن بانو بيان كرد، و آن هزار دينار را به او داد، آن زن در حالي كه بسيار خشنود بود، دريافت كه عادلتر و احسان بخشتر از خداوند كسي نيست.[6] مكافات عمل ناموسي عصر حضرت داوود ـ عليه السلام ـ بود. مردي شهوت پرست به طور مكرّر به سراغ يكي از بانوان ميرفت و او را مجبور به عمل منافي عفّت مينمود، خداوند به قلب آن بانو القا كرد كه سخني به آن مرد بگويد، و آن سخن اين بود كه به او گفت: «هرگاه نزد من ميآيي مرد بيگانهاي نزد همسر تو ميرود.» آن مرد بيدرنگ به خانة خود بازگشت ديد همسرش با يك نفر مرد اجنبي هم بستر شده است، بسيار ناراحت شد و آن مرد را دستگير كرد و به محضر حضرت داوود ـ عليه السلام ـ به عنوان شكايت آورد و گفت: «اي پيامبر خدا! بلايي به سرم آمده كه بر سر هيچ كس نيامده است.» داوود: آن بلا چيست؟ مرد هوسباز: اين مرد را ديدم كه در غياب من به خانة من آمده و با همسرم هم بستر شده است. خداوند به داوود ـ عليه السلام ـ وحي كرد: به مرد شاكي بگو: كَما تُدِينُ تُدان؛ همان گونه كه با ديگران رفتار ميكنيد، با شما نيز همان گونه رفتار خواهد شد.»[7] دهقان سالخورده چه خوش گفت با پسر اي نور چشم من به جز از كِشته ندروي تصديق گواهي صد نفر از علماي بني اسرائيل عصر حضرت داوود ـ عليه السلام ـ بود. در ميان بني اسرائيل عابدي بود بسيار عبادت ميكرد به گونهاي كه حضرت داوود ـ عليه السلام ـ از آن همه توفيق او شگفت زده شد، خداوند به داوود ـ عليه السلام ـ وحي كرد: «از عبادتهاي آن عابد تعجّب نكن او رياكار و خود نما است.» مدّتي گذشت، آن عابد از دنيا رفت، جمعي نزد داوود ـ عليه السلام ـ آمدند و گفتند: «آن عابد از دنيا رفته است.» داوود ـ عليه السلام ـ فرمود: «جنازهاش را ببريد و به خاك بسپاريد.» اين موضوع موجب ناراحتي و بگو مگوي بني اسرائيل شد كه چرا داوود ـ عليه السلام ـ شخصاً در كفن كردن و دفن او شركت ننموده است؟! وقتي كه بني اسرائيل او را غسل دادند، پنجاه نفر از آنها برخاستند و گواهي دادند كه از آن عابد جز كار خير نديدهاند؛ پس از دفن او، خداوند به داوود ـ عليه السلام ـ وحي كرد: «چرا در كفن كردن و دفن آن عابد حاضر نشدي؟» داوود ـ عليه السلام ـ عرض كرد: «به خاطر آن چه را كه در مورد او به من وحي كردي» (كه او رياكار است) خداوند فرمود: «اگر او چنين بود، ولي گروهي از علما و راهبان گواهي دادند كه جز خير از او نديدهاند، گواهي آنها را پذيرفتم و آن چه را در مورد آن عابد ميدانستم پوشاندم.»[8] پی نوشت:[1]. سوره ص، 26. [2]. سوره ص، 19. [3]. نمل، 16. [4]. بحار، ج 14، ص 38. [5]. بحار. ج 14، ص 39. [6]. اقتباس از كتاب ثمرات الحياة. [7]. من لا يحضره الفقيه،ص 471. [8]. بحار، ج 14، ص 42.
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 225]
صفحات پیشنهادی
حكومت داوود (ع) و برخورد او با مردم
حكومت داوود (ع) و برخورد او با مردم خلافت و حكومت داوود ـ عليه السلام ـ بر روي زمين از ويژگيهاي حضرت داوود ـ عليه السلام ـ و پسرش سليمان ـ عليه السلام ـ آن است كه خداوند ...
حكومت داوود (ع) و برخورد او با مردم خلافت و حكومت داوود ـ عليه السلام ـ بر روي زمين از ويژگيهاي حضرت داوود ـ عليه السلام ـ و پسرش سليمان ـ عليه السلام ـ آن است كه خداوند ...
توسعه و تمدن سازي در حکومت هاي ديني
نگرش حکومتي به الگوي حاکميت داوود و سليمان (ع) ما را با افق هاي روشني از ترکيب دين و ... از محورهاي توسعه و تمدن در حکومت او مي توان به موارد زير اشاره کرد: 1. ... (ص:20) پديده حاکميت داود (ع) در عين حال که نتيجه اقبال مردم و مناسبات اجتماعي است، ..... بود که شاه است و گرنه پيامبر خداست و در اين صورت، لازم بود عاقلانه با او برخورد شود.
نگرش حکومتي به الگوي حاکميت داوود و سليمان (ع) ما را با افق هاي روشني از ترکيب دين و ... از محورهاي توسعه و تمدن در حکومت او مي توان به موارد زير اشاره کرد: 1. ... (ص:20) پديده حاکميت داود (ع) در عين حال که نتيجه اقبال مردم و مناسبات اجتماعي است، ..... بود که شاه است و گرنه پيامبر خداست و در اين صورت، لازم بود عاقلانه با او برخورد شود.
حسين بن علي(ع) در گفتار و رفتار رسولالله(ص)
حسين بن علي(ع) در گفتار و رفتار رسولالله(ص)-حسين بن علي(ع) در گفتار و ... ده سال تمام در دوران حكومت ظالمانه و ستمگرانه معاويه زيست و هميشه با او در ستيز بود. ... امام بنا به دعوت و رسيدن نامههاي بيشمار از طرف مردم كوفه كه افزون از12000 نامه ذكر شده، ... ابو داود اين حديث را در سُننش از ابن عباس روايت كرده است، و همچنين اينحديث در ...
حسين بن علي(ع) در گفتار و رفتار رسولالله(ص)-حسين بن علي(ع) در گفتار و ... ده سال تمام در دوران حكومت ظالمانه و ستمگرانه معاويه زيست و هميشه با او در ستيز بود. ... امام بنا به دعوت و رسيدن نامههاي بيشمار از طرف مردم كوفه كه افزون از12000 نامه ذكر شده، ... ابو داود اين حديث را در سُننش از ابن عباس روايت كرده است، و همچنين اينحديث در ...
روش هاي مبارزه با استبداد در قرآن به مناسبت سالروز قيام پانزده ...
1 ژوئن 2008 – روش هاي مبارزه با استبداد در قرآن به مناسبت سالروز قيام پانزده خرداد-روش ... سيدمهدي موسويدر آستانه پانزده خرداد سالروز قيام خونين مردم ايران عليه ... به حكومت هاي استبدادي و خودكامه اي كه انبيا و اوليا با آنها برخورد داشته اند ... چنان كه خداوند پس از آنكه به حضرت داوود(ع) حكومت داد حكم نمودن به حق را وظيفه او قرار داد: «يا داود!
1 ژوئن 2008 – روش هاي مبارزه با استبداد در قرآن به مناسبت سالروز قيام پانزده خرداد-روش ... سيدمهدي موسويدر آستانه پانزده خرداد سالروز قيام خونين مردم ايران عليه ... به حكومت هاي استبدادي و خودكامه اي كه انبيا و اوليا با آنها برخورد داشته اند ... چنان كه خداوند پس از آنكه به حضرت داوود(ع) حكومت داد حكم نمودن به حق را وظيفه او قرار داد: «يا داود!
رفتار سليمان(ع) در برابر نعمات الهي
رفتار سليمان(ع) در برابر نعمات الهي-رفتار سليمان(ع) در برابر نعمات الهيسليمان ... با زبان پرندگان آشنا بود، از لشكريانش سان مىديد، پرندگان در خدمت او بودند، از همهى امكانات ... اى خاندان داوود! ... اين كاركنان فعال و چابك سليمان معابد بزرگ و باشكوهى كه درخور حكومت الهى و مذهبى او بود براى او ترتيب مىدادند، تا مردم بتوانند به راحتى به ...
رفتار سليمان(ع) در برابر نعمات الهي-رفتار سليمان(ع) در برابر نعمات الهيسليمان ... با زبان پرندگان آشنا بود، از لشكريانش سان مىديد، پرندگان در خدمت او بودند، از همهى امكانات ... اى خاندان داوود! ... اين كاركنان فعال و چابك سليمان معابد بزرگ و باشكوهى كه درخور حكومت الهى و مذهبى او بود براى او ترتيب مىدادند، تا مردم بتوانند به راحتى به ...
حکومت و جامعه در دوره ظهور
از اين رو در روايات از پيوند مردم با امام وعلاقه آنان به حکومت آن حضرت ياد شده است. ... افکارپست و کوتاه، که سرچشمه بسياري از تضادها وتزاحم ها و برخورد هاي خشونت آميز ... تمامي مردم در امور مربوط به جامعه دخيل هستند، امام باقر(ع)مي فرمايند: «در زمان او به شما ..... قيام کند مانند حضرت داوود (ع) برحسب باطن، بي هيچ نيازي به شاهد حکم و قضاوت ...
از اين رو در روايات از پيوند مردم با امام وعلاقه آنان به حکومت آن حضرت ياد شده است. ... افکارپست و کوتاه، که سرچشمه بسياري از تضادها وتزاحم ها و برخورد هاي خشونت آميز ... تمامي مردم در امور مربوط به جامعه دخيل هستند، امام باقر(ع)مي فرمايند: «در زمان او به شما ..... قيام کند مانند حضرت داوود (ع) برحسب باطن، بي هيچ نيازي به شاهد حکم و قضاوت ...
تحليلى از برخوردهاى امام صادق (ع)
شما خواننده شايد از برخوردهاى امام جعفر صادق (ع) با منصور و مأمورانش. ... و اعترافى كند با شدت و تندى با آنان برخورد كرده است، هر چند آنها اين برخورد را خوش نداشته باشند. ... حكومت و جاه و مقام است، براى دفع خطر و پيشگيرى از تجاوزات او نرمش نشان مىداد. ... مردم بى خرد حجاز گمان دارند كه تو شخص اول روزگار، آگاه از اسرار و رازها، حجت و زبان ...
شما خواننده شايد از برخوردهاى امام جعفر صادق (ع) با منصور و مأمورانش. ... و اعترافى كند با شدت و تندى با آنان برخورد كرده است، هر چند آنها اين برخورد را خوش نداشته باشند. ... حكومت و جاه و مقام است، براى دفع خطر و پيشگيرى از تجاوزات او نرمش نشان مىداد. ... مردم بى خرد حجاز گمان دارند كه تو شخص اول روزگار، آگاه از اسرار و رازها، حجت و زبان ...
نقش مردم در حكومت اسلامى
نقش مردم در حكومت اسلامى اشاره: در اين نوشتار با مرورى بر مفهوم دموكراسى و جايگاه ... او ليبرال دموكراسى را به عنوان "آخرين نقطه تحول ايدئولوژيكى بشر End Point of .... حكومتى معتبر و مشروع است كه دست كم به صورت نصب عام از طرف امام معصوم ( ع ) .... النَّاسِ بِالْحَقِّ ) اگر خدا حضرت داود را تعيين نكرده بود، حكم داود خود به خود اعتبارى نداشت.
نقش مردم در حكومت اسلامى اشاره: در اين نوشتار با مرورى بر مفهوم دموكراسى و جايگاه ... او ليبرال دموكراسى را به عنوان "آخرين نقطه تحول ايدئولوژيكى بشر End Point of .... حكومتى معتبر و مشروع است كه دست كم به صورت نصب عام از طرف امام معصوم ( ع ) .... النَّاسِ بِالْحَقِّ ) اگر خدا حضرت داود را تعيين نكرده بود، حكم داود خود به خود اعتبارى نداشت.
نويسنده: على اكبر ذاكرى اسلام در برخورد با ثروتهاى بادآورده ...
بيش ترين توجه ما در اين نوشتار به سيره اميرالمؤمنين(ع) در دوران حكومت آن حضرت است. ... برداشتند مردم به وى اعتراض كردند به آنان پاسخ داد: (هذا مال اللّه أعطيه من شئت وأمنعه من شئت.) ... اين تفكر خليفه ر تمام كارگزاران او داشتند و در جامعه نيز رواج يافت. ..... (سنن كبرى) بيهقى ج138/10; (سنن ابى داود) ج134/3 ح2946 داراحياء السنة النبويه.
بيش ترين توجه ما در اين نوشتار به سيره اميرالمؤمنين(ع) در دوران حكومت آن حضرت است. ... برداشتند مردم به وى اعتراض كردند به آنان پاسخ داد: (هذا مال اللّه أعطيه من شئت وأمنعه من شئت.) ... اين تفكر خليفه ر تمام كارگزاران او داشتند و در جامعه نيز رواج يافت. ..... (سنن كبرى) بيهقى ج138/10; (سنن ابى داود) ج134/3 ح2946 داراحياء السنة النبويه.
نويسنده: محمد مؤمن قمى ماليات در حكومت اسلامى
برخى روايات نيزگوياى اين است كه اميرالمؤمنين(ع) در دوران حكومت خود ماليات براى ... با توجه به اين نكته، آيا در شريعت اسلام، ولى امر مى تواند در موارد خاصى بر همه امت يا .... پيامبر اكرم(ص) نيز در روز غدير آنچه را كه از سوى خداوند بر او نازل شده بود به مردم .... وهو الطنبور - او صاحب كوبة و هو الطبل؛((14)) اى نوف، داود(ع) شبى در چنين ساعاتى ...
برخى روايات نيزگوياى اين است كه اميرالمؤمنين(ع) در دوران حكومت خود ماليات براى ... با توجه به اين نكته، آيا در شريعت اسلام، ولى امر مى تواند در موارد خاصى بر همه امت يا .... پيامبر اكرم(ص) نيز در روز غدير آنچه را كه از سوى خداوند بر او نازل شده بود به مردم .... وهو الطنبور - او صاحب كوبة و هو الطبل؛((14)) اى نوف، داود(ع) شبى در چنين ساعاتى ...
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها