محبوبترینها
آیا میشود فیستول را عمل نکرد و به خودی خود خوب میشود؟
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1855373013
حسين بن علي(ع) در گفتار و رفتار رسولالله(ص)
واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: حسين بن علي(ع) در گفتار و رفتار رسولالله(ص)
گروه خبرنگاران افتخاري / جمشيد غضنفري: ابا عبداللهالحسين(ع) سومين امام معصوم شيعيان است كه در سوم ماه شعبان، سال چهارم هجري قمري در مدينه منوّره ديده به جهان گشود.
مادر آن حضرت فاطمه زهرا، دختر رسول الله(ص)، سيده بانوان جهان است و پدربزرگوارش حضرت علي(ع) فرزند ابو طالب، پسر عمّ رسول خدا(ص) است. حضرت محمّد مصطفي(ص) آخرين پيامبر و فرستاده خداوند جدّ بزرگوار آن حضرت است.
ابا عبدالله الحسين(ع) داراي 11 فرزند بود، هفت پسر و چهار دختر. عمر شريف آن حضرت پنجاه و هفت سال و چهار ماه و هفت روز است. دوران امامتش هم يازده سالو ده ماه و سه روز بود.
حسين(ع) وقتي به دنيا آمد پيامبر او را در آغوش گرفت، در گوش راست او اذان ودر گوش چپش اقامه گفت و بدينسان در گوش او نخستين بار بانگ توحيد طنين انداز گرديد.
رسول خدا(ص) به امر خداي يكتا، او را حسين ناميد. زبان در دهان نوزادش گذاشت و كودك زبان جدّش را بمكيد.
حضرت فرمود: فرزندم! خداوند لعنت كند كساني را كه تو را به شهادت ميرسانند.
پيامبر خدا(ص) در هفتمين روز تولّد او دو گوسفند عقيقه كرد، يك رانش را به قابلهداد. سر نوزاد را تراشيد و هم وزن موي سر او نقره به فقرا صدقه داد. شكمهاي بينوايان را سير كرد.
رسول خدا(ص) نوزاد را بر دامن نهاد و فرمود: كشته شدنت بر من بسي گران است.و حضرت بسيار گريست و فرمود: براي فرزندم ميگريم. او را گروهي كافر و ستمكارخواهند كشت.
حسين بن علي(ع) شش سال از دوران كودكي خود را همراه جدّش محمدمصطفي(ص) سپري كرد. مدّت سي سال با پدر بزرگوار علي بن ابي طالب(ع) زندگي نمود،پس از شهادت پدر بزرگوارش، ده سال با برادرش امام حسن مجتبي(ع) بود، پس از آنكه برادرش در سال 50 هجري قمري مسموم شد و به شهادت رسيد، ده سال تمام در دوران حكومت ظالمانه و ستمگرانه معاويه زيست و هميشه با او در ستيز بود.
پس از درهم پيچيده شدن طومار عمر معاويه، فرزندش يزيد كه ولي عهد معاويهبود، به حاكميت رسيد، و در نيمه ماه رجب 60 هجري به وليد پسر عُتبه كه حاكم مدينهبود، نامه نوشت تا از امام حسين(ع) براي يزيد بيعت بگيرد.
حاكم مدينه امام را براي بيعت با يزيد فراخواند، و امام(ع) در جواب حاكم مدينهفرمود: «اي حاكم مدينه! تو ميداني كه ما اهل بيت پيامبر و معدن رسالتيم، خانه ما محل نزول و رفت و آمد ملائكه و جايگاه نزول رحمت الهي است. خداوند اسلام را از خاندان ما آغاز و افتتاح نموده و تا پايان نيز با ما پيش خواهد برد. ولي يزيد مرد شرابخوار و قاتلانسانهاي بيجرم و بيگناه است. يزيد فردي است كه آشكارا از حدود الهي تجاوز كرده و به طور علني دست به فسق و فساد ميزند، هيچگاه مردي همانند من، به فردي مثل يزيد دست بيعت نميدهد.
امام از بيعت با يزيد سرباز زد، و از اين كه تحت فشار شديد بود در 2(ع) رجب همانسال، مدينه رسول الله را به قصد مكّه مكرّمه ترك گفت و در سوم شعبان در مكّه رحل اقامت افكند، و به افشاگري از حكومت يزيد پرداخت.
امام بنا به دعوت و رسيدن نامههاي بيشمار از طرف مردم كوفه كه افزون از12000 نامه ذكر شده، پسر عمويش حضرت مسلم فرزند عقيل را به نمايندگي خود بهكوفه فرستاد. خود اعمال حج را به دليل نا امن شدن فضاي مكّه نيمه تمام گذاشته و در روز هشتم ذيحجه با اهل و عيال و به همراهي جمعي از ياران خود، به سوي كوفه حركتكردند، و در روز دوم محرّم سال 61 هجري در كربلا رسيدند. و در روز دهم محرّم همراه ياران با وفاي خويش به مقام والاي شهادت رسيدند، كه تا امروز و تا دامنه قيامت،حقّانيت راه و مكتب او همچنان فروزانتر از خورشيد ميدرخشد، و قاتل او مورد لعن خدا،و رسولش، و ملائكه و بندگان صالح خدا است چنان كه رسول الله به صراحت اين مطلبرا بارها بيان فرموده است.
احاديث گردآوري شده در اين مقاله برخي از احاديث و رواياتي است كه از زبان رسول الله در منابع و كتابهاي اهل سنّت بيان شده است. و اميد است با مطالعه و دقّت دركلام و بيان رسول خدا كه در باره فرزند و پاره تنش امام حسين(ع) بيان فرموده، هر چهبيشتر و بهتر حسينش را از زبان جدّش رسول الله بشناسيم.
اذان گفتن پيامبر(ص) در گوشهاي حسين(ع)
عن عبيدالله بن أبي رافع عن أبيه، قال: «رأيت رسول الله(ص) أذّن في اُذن الحسين(ع) حين ولدته فاطمه(س)».
حاكم نيشابوري در المستدرك علي الصحيحين و همچنين محب الدين شافعيدر ذخائر العقبي گفته است: عبيدالله پسر أبي رافع و او از پدرش روايت كرده است:«هنگامي كه امام حسين(ع) از حضرت فاطمه(س) متولّد شد، رسول خدا(ع) را ديدم كه درگوشهاي حسين(ع) اذان گفت.»
- عقيقه پيامبر(ص) براي حسنين(ع)
عقيقه پيامبر(ص) براي حسنين(ع)
عن عبدالله بن بريده، عن أبيه: «اءن رسول الله(ص) عقّ عن الحسن والحسين(ع)بكبشين كبشين»
نسائي در سننش گفته است: از عبدالله پسر بريده و او از پدرش روايت كرده است:«رسول خدا(ص) براي امام حسن و امام حسين(ع) (در هنگام تولّدشان) دو گوسفند، دوگوسفند عقيقه كرد.»
ابو داود اين حديث را در سُننش از ابن عباس روايت كرده است، و همچنين اينحديث در تاريخ بغداد، حليه الاوليا و غيره نيز وارد شده است».
تعويذ پيامبر(ص) براي حسنين(ع)
عن ابن عبّاس قال: «كان النبي(ص) يعوّذ الحسن والحسين(ع) ويقول: ان أباكما كان يعوذ بها اسماعيل واءسحاق: أعوذ بكلمات الله التامّه، من كّل شيطان وهامّه، و من كل عين لامّه.»
بخاري، ترمذي و ابن ماجه در كتابهايشان گفتهاند: از ابن عباس روايت شده كهاو گفت: «پيامبر(ص) حسن و حسين(ع) را تعويذ ميكرد و ميگفت: پدر شما اسماعيلواسحاق را به اين كلمات تعويذ ميكرد: به وسيله كلمات تامّه خداوند از هر شيطانآسيب رسان، و از هر چشم بد پناه ميبرم.»
ناراحت شدن پيامبر(ص) به جهت گريه حسين(ع)
عن يزيد بن أبي زياد قال: خرج النبي(ص) من بيت عائشه فمرّ علي بيتفاطمه(س) فسمع حسيناً يبكي فقال: «ألم تعلمي أن بكائه يؤذيني؟»
در تاريخ دمشق، مجمع الزوائد و غيره از يزيد پسر زياد نقل شده كه او گفته است:«حضرت پيامبر(ص) از منزل عائشه بيرون شد، گذرش به خانه حضرت فاطمه(س) افتاد،گريه حسين را شنيد، آن حضرت (به دخترش فاطمه) فرمود: «مگر نميداني كه گريهحسين مرا ناراحت ميكند؟»
زبان پيامبر در كام حسنين(ع) براي رفع عطش آنان
عن ابي هريره قال: «اشهد لخرجنا مع رسول الله(ص) حتي اذا كنّا ببعض الطريقسمع رسول الله(ص) صوت الحسن والحسين(ع) و هما يبكيان مع اُمّهما، فأسرع السير حتي أتاهما فسمعته يقول: ما شأن ابني؟ فقالت: العطش، قال: فأخلف رسول الله(ص) اليشنه يتوضأ بها فيها ماء و كان الماء يومئذٍ أغداراً والناس يريدون الماء، فنادي هل أحدمنكم معه ماء؟ فلم يجد أحد منهم قطره. فقال: ناوليني أحدهما، فناولته اياه من تحتالخدر. فأخذه فضمّه الي صدره وهو يضغو ما يسكت فأدلع له لسانه، فجعل يمصه حتي هدأ وسكن و فعل بالا´خر كذلك».
در تهذيب التهذيب، ومجمع الزوائد و نيز در غير اين دوتا، از ابو هريره روايت شدهكه او گفت: «گواهي ميدهم كه ما به همراه رسول خدا(ص) در بعضي از كوچهها راه ميرفتيم، و آن حضرت صداي گريه حسن و حسين(ع) را - كه همراه مادرشان بودند -شنيد. من از رسول خدا(ص) شنيدم كه ميفرمود: «پسرانم را چه شده كه گريه ميكنند؟فاطمه فرمود: بر اثر تشنگي ميگريند! حضرت براي حسنينش در طلب آب برآمد و در اين حال و احوال آب ناياب بود و همه مردم در پي آن بودند؛ حضرت با آواز بلند فرمود: آيا كسي از شما با خودش آب دارد؟ ولي هيچ كس، حتي يك قطره آب نداشت! حضرت (بهفاطمه(س)) فرمود: يكي از آنان را به من بده، حضرت فاطمه(س) يكي از بچهها را از زير پوشش و ستر بيرون آورده و به پيامبر(ص) داد، حضرت او را گرفت و بر سينهاش چسباند،طفل صيحه ميكشيد، حضرت زبان مباركش را در كام او نهاد، طفل زبان حضرت را ميمكيد تا آرام و ساكت شد. حضرت همين رفتار را با ديگري انجام داد او نيز آرامگشت.»
بوسيدن لبهاي حسين(ع)
عن أبي هريره قال: كان النبي(ص) يدلع لسانه للحسين(ع): فيري الصبي حمرهلسانه فيهشّ فقال: عينيه بن بدر: ألا أراه يصنع هذا بهذا؟ فو الله انّه ليكون لي الولد قد خرج وجهه و ما قبّلته قط، فقال: «من لا يرحم لا يرحم.»
احمد حنبل در مسندش از ابو هريره نقل كرده كه او گفته است: «پيامبر(ص) زبانشرا براي حسين(ع) (در حال كودكي او) بيرون ميآورد، كودك سرخي زبان او را ميديد، بااشتياق و سرور به او متمايل ميشد. عينيه پسر بدر كه اين حالت را مشاهده كرد، با تعجبگفت: پيامبر را ميبينم كه با اين بچه چه كار ميكند؟! به خدا سوگند من اولاد و فرزند دارم و صورت آنان را هرگز نبوسيدهام. رسول خدا(ص) (در جواب كلام عينيه) فرمود: «كسي كهرحم نداشته باشد مورد ترحم قرار نميگيرد.»
اين حديث به صراحت و روشني اين مطلب را ميرساند كه حضرت رسول(ص)براي خوشحالي امام حسين در هنگام كودكي او زبان مباركش را براي بيرون ميآورد، تافرزندش را خوشحال سازد، و هنگامي كه اين عمل مورد تعجّب مردان بيرحم واقعميشد، پاسخ حضرت اين بوده است كه «كسي كه بيرحم باشد، مورد ترحم قرارنخواهدگرفت.»
بالا رفتن حسين(ع) بر سينه پيامبر(ص)
عن معاويه بن أبي مزرد، عن أبيه، قال: سمعت أبا هريره يقول: أبصرت عينايهاتان وسمعت اُذناي رسول الله(ص) وهو آخذ بكفّي حسين و قدماه علي قدمي رسولالله(ص) وهو يقول: «حزقّه حُزقّه ترقّ عين بقّه» فرقي الغلام حتي وضع قدميه علي صدر رسول الله(ص) ثم قال رسول الله(ص): «افتح فاك» ثمّ قبّله، ثم قال: «اللهم أحبه فاءنّياُحبّه.»
معاويه پسر أبي مرزد از پدرش نقل كرده است: از ابو هريره شنيدم كه ميگفت: بادو چشمم ديدم و با دو گوشم از رسول خدا(ص) شنيدم - در حالي كه آن حضرت دو دست حسينش را گرفته بود و قدمهاي كوچكش روي قدمهاي رسول الله(ص) بود - ميفرمود:«كوچولو كوچولو، بالا بيا!» سپس كودك بالا بالا آمد تا قدمهايش را روي سينهرسولخدا(ص) نهاد. پس از آن رسول خدا فرمود: «لبهايت را باز كن» سپس لبهاي او رابوسيد و فرمود: «خداوندا او را دوست بدار! چون من او را دوست دارم.»
اين حديث به همين مضمون و با اندك تفاوتي در الاصابه ابن حجر عسقلاني، و معجم كبير طبراني و نيز در غير آنها ذكر شده است.
حسين(ع) از من است و من از حسين(ع)
عن يعلي بن مرّه قال: اءنّهم خرجوا مع النبي(ص) الي طعام دعوا له: فاءذا حين يلعبفي السكّه، قال: فتقدم النبي(ص) أمام القوم و بسط يديه فجعل الغلام يفرّها هنا و هاهنا و يضاحكه النبي(ص) حتي أخذه، فجعل احدي يديه تحت ذقنه و الاخري في فأس رأسه فقبّله و قال: «حسين منّي وأنا من حسين أحبّ الله من أحبّ حسيناً، حسين سبط من الاسباط.»
ابن ماجه از يعلي پسر مرّه روايت كرده كه او گفت: «عدهاي به همراه حضرتپيامبر(ص) به سمتي كه جهت صرف طعام دعوت شده بودند، ميرفتند، در اين هنگامحسين(ع) در كوچه بازي ميكرد، حضرت پيامبر(ص) جلو آمده، آغوش مبارك را به سوي حسين خردسالش باز كرد، كودك اين سو و آن سو فرار ميكرد، پيامبر(ص) ميخنديد تا او را گرفت، سپس آن حضرت يك دست مبارك را زير چانه كودكش و دست ديگر را بالايسر او نهاد، و سپس او را بوسيد و فرمود: حسين از من است و من از حسين! خداوند دوستميدارد كسي را كه حسين را دوست بدارد، حسين فرزندي از فرزندانم است».
اين حديث به همين مضمون و با اندك تفاوتي در سنن ترمذي، مسند أحمدحنبل، اسد الغابه و سنن كبراي بيهقي و غيره ذكر شده است.
نظر به سيماي حسين(ع) نظر به سيماي پيامبر(ص)
- في ذيل تفسير قوله: (وعلّم آدم الاسماء كلّها) قال أعرابي قصد الحسين بنعلي(ع) فسلّم عليه و سأله حاجته، وقال: سمعت جدّك يقول: «اذا سألتم حاجه فاسألوها من أربعه، امّا عربي شريف، أو مولي كريم، أو حامل القرآن، أوصاحب وجه صبيح، فأمّا العرب فشرفت بجدّك، و أما الكرم فدأبكم و سيرتكم، و أما القرآن ففي بيوتكم نزل، و أما الوجه الصبيح فانّي سمعت رسول الله(ص) يقول: «اذا أردتم أن تنظروا اليّ فانظروا الي الحسن و الحسين.»
- فخر رازي در تفسير كبيرش در ذيل آيه شريفه (وعلّم آدم الاسماء كلّها) گفتهاست: اعرابي نزد امام حسين(ع) آمد، بر آن حضرت سلام كرد، و حاجتش را طلب نمود، و به آن حضرت گفت: از جدّت رسول خدا(ص) شنيدم كه ميفرمود: «اگر حاجتي خواستيد ازچهار نفر بخواهيد: يا از عرب شريف، يا از مولاي كريم، يا از حامل قرآن، يا از كسي كه داراي سيماي روشن و چهره نوراني است. (همه اين اوصاف در شما است،) از لحاظ عرب بودن به سبب جدّت رسول الله شريف هستي، و از جهت كرم؛ كرامت و بزرگواري ادب و سيره شماست. و اما از جهت قرآن؛ كلام خدا در خانههاي شما نازل شده است. و اما چهره نوراني؛ من از رسول خدا(ص) شنيدم كه ميفرمود: «هرگاه خواستيد به طرف من نظر كنيد،به حسن و حسين نگاه كنيد.»
اين حديث به خوبي نشان ميدهد كه حضرت امام حسين(ع) و همچنان برادرشامام حسن(ع) در نزد رسول خدا از چنان موقعيت و مقامي برخوردار بوده كه نظر به چهرهآنان، نظر به سيماي مبارك رسول الله(ص) است، و بدون ترديد هرگونه هتك و بيحرمتيبه آنان هتك و بيحرمتي به رسول الله(ص) است. و در اين مورد احاديث فراواني وارد شده كه در جايش ذكر خواهد شد.
شباهت حسين(ع) به رسول الله(ص)
عن أنس بن مالك قال: «أتي عبيدالله بن زياد برأس الحسين بن علي(ع) فجعلفي طست، فجعل ينكث و قال: في حسنه شيئاً، فقال أنس: كان أشبههم برسول الله(ص) و كان مخضوباً بالوسمه.»
از انس بن مالك روايت شده كه او گفت: «سر حسين بن علي(ع) را براي عبيدالله پسر زياد آوردند، پسر زياد سر مبارك حسين(ع) را در طشت گذاشت، و با ني شروع بهزدن سر مبارك آن حضرت نمود! و در زيبايي او با خودش چيزي گفت! و انس گفته استكه چهره امام حسين(ع) بيشتر از همه شباهت به رسول خدا(ص) داشت. و محاسنشريفش با وسمه خضاب بود.» اين مطلب در صحيح بخاري و سنن ترمذي و مسند احمد بن حنبل و غيره بهتفصيل روايت شده است.
عن محمد بن الضحاك بن عثمان قال: «كان جسد الحسين(ع) شبه جسدرسولالله(ص)»
ابوبكر هيثمي در مجمع الزوائد و همچنين طبراني در معجم كبيرش و نيز غيراين دو تا روايت كردهاند كه محمد پسر ضحاك، پسر عثمان گفته است: «اندام حسين(ع)شبيه اندام رسول خدا(ص) بود.»
حسنين(ع) ريحانه پيامبر(ص)
عن انس بن مالك قال: «دخلت أو ربما دخلت علي رسول الله(ص) والحسنوالحسين(ع) ينقلبان علي بطنه ويقول: ريحانتي من هذه الامّه.»
نسائي در سننش و همچنين هيثمي در مجمع الزوائد روايت كردهاند كه انس بنمالك گفت: «چه بسا اوقاتي كه خدمت رسول خدا(ص) ميرسيدم، حسن و حسين(ع) راميديدم كه روي شكم آن حضرت ميپريدند و رسول خدا(ص) ميفرمود: «دو ريحانه من از ميان اين امّت هستيد.»
عن ابن أبي نعيم، قال: كنت شاهداً لابن عمرو وسأله رجل عن دم البعوض، فقال:ممن أنت؟ فقال: من أهل العراق. قال: انظروا الي هذا! يسألني عن دم البعوض وقد قتلواابن النبي(ص)، وسمعت النبي(ص) يقول: «هما ريحانتاي من الدنيا.»
اين حديث به همين از طرق متعدد و مختلف در كتابهاي مختلف اهل سنّت از جمله سنن ترمذي، خصائص نسائي، مسند احمد حنبل و غيره ذكر شده است.
- حسنين(ع) بر كتف پيامبر(ص)
- عن عمر، قال: رأيت الحسن والحسين(ع) علي عاتقي النبي(ص)، فقلت: نعم الفرس تحتكما، فقال النبي(ص) و نعم الفارسان هما»
از عمر روايت شده كه او گفته است: «حسن و حسين(ع) را ديدم كه بر كتفپيامبر(ص) سوار بودند، و من به آنان گفتم: اسب سواري خوبي داريد! رسول خدا(ص) فرمود:اين دو تا نيز سواران خوبي هستند.»
اين حديث در كنز العمال و غيره نيز ذكر شده است و همچنين مضمون اينحديث در سنن ترمذي و مستدرك الصحيحين و غيره نيز آمده است.
دوست داشتن حسنين دوست داشتن رسول الله، دشمني با حسنيندشمني با رسول الله
- عن زر بن حبيش قال: كان رسول الله(ص) ذات يوم يصلّي بالناس فأقبل الحسن و الحسين(ع) و هما غلامان فجعلا يتوثّبان علي ظهره اذ سجد، فأقبل الناس عليهماينحّونهما عن ذلك، قال: «دعوهما بأبي و أمّي، من أحبّني فليحبّ هذين.»
بيهقي در سنن كبرايش ذكر نموده است: زر پسر حبيش گفته است: «روزي رسولخدا(ص) با مردم نماز ميخواند، حسن و حسين(ع) كه كودك بودند به سمت آن حضرت آمدند، و هنگامي كه رسول خدا(ص) به سجده ميرفت، حسنين(ع) بر پشت جدّبزرگوارشان بالا ميشدند. مردم خواستند كه آن دو كودك را از حضرت دور كنند و مانع بشوند، پيامبر خدا(ص) فرمود: «آنان را به حالشان بگذاريد، پدر و مادرم فدايشان باد! هركسي كه مرا دوست دارد، بايد اين دو را دوست بدارد.»
- عن اسامه بن زيد قال: قال النبي(ص): «هذان ابناي وابنا ابنتي، اللهمّ انّي اُحبّهما فأحبّهما و أحبّ من يحبّهما»
ترمذي در سننش روايت كرده كه اسامه بن زيد گفته است: پيامبر خدا(ص) فرمود:«اين دو تا (اشاره به حسن و حسين(ع))، دو فرزند مناند و پسران دخترم، خداوندا، ايندو را دوست ميدارم، پس تو آن دو را دوست بدار، و دوست بدار كسي را كه آن دو را دوست ميدارد!»
- اين حديث در خصائص نسائي و كنز العمال و نيز در كتب ديگر اهل سنّت واردشده است.
- عن أبي هريره قال: قال رسول الله(ص): «من أحبّ الحسن والحسين فقد أحبّنيومن أبغضهما فقد أبغضني»
- از ابو هريره روايت شده كه او گفته است: رسول الله(ص) فرمود: «هر كسي كه حسنو حسين(ع) را دوست بدارد، مرا دوست داشته است، و كسي كه با آن دو بغض و عداوت پيشه كند، با من بغض و دشمني نموده است.»
اين حديث در سنن ابن ماجه، مسند احمد حنبل و نيز در تاريخ بغداد و غيرهروايت شده است.»
- عن سلمان قال: سمعت رسول الله(ص) يقول: «الحسن والحسين ابناي منأحبّهما أحبّني ومن أحبّني أحبّه الله ومن أحبّه الله أدخله الجنه، ومن أبغضهما أبغضنيومن أبغضني أبغضه الله أدخله النار.»
- در مستدرك صحيحين، معجم طبراني، و معجم الزوائد از سلمان روايت شده كه اوگفته است: از رسول خدا(ص) شنيدم كه ميفرمود: «حسن و حسين دو فرزندانم هستند،هر كسي آن دو را دوست بدارد، مرا دوست داشته است، و هر كسي مرا دوست دارد، خدا اورا دوست دارد، و كسي را كه خداوند سبحان دوست بدارد، وارد بهشت ميشود ولي اگر كسي با حسن و حسين غضب و عناد داشته باشد، با من غضب و دشمني نموده است، و هر كسي با من غضب و دشمني كند، خداوند با او غضب ميكند، و سرانجام او را در آتش ميافكند.»
- مضامين اين احاديث در ذخائر العقبي، كنز العمال، معجم كبير طبراني و غيره به تفصيل ذكر شده است.
حسنين(ع) سرور جوانان بهشت
عن أبي سعيد الخدري قال: قال رسول الله(ص): «الحسن والحسين سيدا شبابأهل الجنّه»
محمد بن عيسي ترمذي در كتابش نقل نموده كه ابي سعيد خدري از رسول خداروايت نموده كه آن حضرت فرموده است: «حسن و حسين سروران جوانان بهشتند.»
اين حديث در كتب مختلف اهل سنّت و از طرق متعدد وارد شده است. چنانچهاحمد بن حنبل در مسندش، و نسائي در خصائصش، و خطيب بغدادي در تاريخش، و نيزديگران مثل ابن حجر عسقلاني، و ابو نعيم اصفهاني و غيره، ذكر نمودهاند.
عن ابن عمر قال: قال رسول الله(ص): «الحسن والحسين سيدا شباب أهل الجنّه و أبوهما خيرا منهما.»
فرزند عمر از رسول خدا(ص) روايت نموده كه آن حضرت فرمود: «حسن و حسينسروران جوانان اهل بهشتند، و حضرت علي(ع)، بهتر از دو فرزندشان است.
اين حديث در سنن ابن ماجه، مستدرك صحيحين حاكم نيشابوري، معجم كبيرطبراني و نيز در غير آنها روايت شده است.
تزيين بهشت به حسنين(ع)
عن عقبه بن عامر قال: قال رسول الله(ص): «لما استقر أهل الجنّه في الجنّه قالالجنّه: يا رب أليس وعدتني أن تزينني بركنين من أركانك؟ قال: ألم أزينك بالحسن و الحسين؟ قال: فماست الجنّه ميساً كما تميس العروس.»
عقبه فرزند عامر از رسول خدا(ص) روايت نموده كه آن حضرت فرمود: هنگامي كهبهشتيان در بهشت مأوا گيرند، بهشت در پيشگاه خداوند عرض ميكند: خداوندا مگر وعده ندادي كه مرا به وسيله دو ركن از اركانت زينت دهي! خداوند در پاسخش ميفرمايد: آيا تو را به حسن و حسين زينت ندادم؟ سپس بهشت همانند عروس به خود مينازد و فخر ميكند.
اين حديث در كنز العمال، تاريخ بغداد و نيز در غير آنها وارد شده است. وهمچنين احاديثي به همين مضمون در اسد الغابه و ديگر كتب اهل سنّت وارد شدهاست.
********************************************************************
بر اساس مهم ترين منابع اهل سنت
منبع : نسيم كوير
دوشنبه 14 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[مشاهده در: www.iqna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 311]
-
گوناگون
پربازدیدترینها