تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 17 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):ایمان هیچ بنده ای راستین نمی شود مگر زمانیکه اعتمادش به آنچه نزد خداست از اعتمادش به آن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827078464




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اخلاق عملی از دیدگاه روانشناسی (حب آخرت)(1)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
 اخلاق عملی از دیدگاه روانشناسی حب آخرت(1
اخلاق عملی از دیدگاه روانشناسی (حب آخرت)(1) اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم سال گذشته صحبتی را در ماه مبارک رمضان پیرامون اخلاق عملی از دیدگاه روانشناسی خدمت شما بیان کردیم که این مطالب ناقص ماند و منتهی شد به بحث حب دنیا و حب آخرت؛ بحث حب دنیا را چند جلسه ای هم مطرح کردیم، عواملی که باعث حب دنیا می¬شد و عواملی که باعث جلوگیری از حب دنیا می¬شد، نزدیک به 50 عامل را خدمت شما بیان کردیم اما آنچه که در ادامه آن بحث مناسبت دارد پیرامونش بحث کنیم،موضوع حب آخرت است.آیا بحث حب آخرت از موضوعات اخلاقی است یا فقهی؟ واضح است که تا وقتی که بحث محبت مطرح است این موضوع یک بحث اخلاقی است چون بحث های اخلاقی بحثهایی است که مربوط به خُلق و روحیات باطنی انسان است و محبت نیز از صفاتی است که روحیۀ انسان می¬شود.ولیکن در بعضی از کتب اخلاقی این بحث با عمل صالح مخلوط ¬شده است یعنی آنجائی که بحث آخرت مطرح می¬شود می¬گویند برای آخرتمان باید عمل نیک انجام بدهیم و عمل صالح انجام دادن دیگر بحث اخلاقی نیست بلکه بحث عملی است که مربوط به فقه واحکام و رساله است.بحث حب آخرت هم موضوعی است بینابین،یعنی هم می¬شود بحث اخلاقی از آن مطرح کرد چنانچه الان بحث حب آن را مطرح می¬کنیم و هم می¬توان آن را از دیدگاه آخرتی مورد بررسی قرار داد که آن هم از مباحث اخلاقی است که به دو صورت قابل دقت است: یکی بحث یقین به آخرت و دیگری هم بحث ارادۀ آخرت؛1ـ ارادۀ آخرت:آنجائی که انسان محبت پیدا می¬کند و بدنبال محبت اراده می¬کند یعنی تصمیم می¬گیرد که به سمت آخرت حرکت کند و تمایل به آخرت پیدا می¬کند، معلوم است که هم حب آخرت و هم ارادۀ آخرت هردو از مباحث اخلاقی است یعنی بحثی است مربوط به درون انسان. اما بدنبال اراده، بحث عمل مطرح است یعنی کسی که اراده کرده است آخرت را، به سوی آن نیز حرکت می¬کند و عمل صالح انجام می¬دهد. عمل صالح دیگر بحث اخلاقی نیست و در واقع موضوعی فقهی و رساله ای است.2ـ اعتماد به آخرت: همچنین بحث اعتقاد به قیامت نیز درجاتی دارد گاهی انسان در حال شک است یعنی حالت پنجاه،پنجاه، پنجاه درصد می¬گوید آخرت هست، پنجاه درصد می گوید نیست که این حالت شک نام دارد. اما وقتی ترجیح می¬دهد وجود آخرت را بر نبود آن یعنی میگوید پنجاه و یک درصد احتمال می¬دهم که آخرت باشد و چهل و نه درصد می¬گویم نیست، این پنجاه و یک درصد می¬شود ضعیف ترین درجۀ عقیدۀ به آخرت که قابل تقویت است و می¬توان پنجاه و یک درصد را تا 99 و 100 درصد افزایش داد.اگر اعتقاد انسان در مورد وجود قیامت به 100درصد رسید می¬شود اعتقاد جازم که نام دیگرش یقین است.یقین به آخرت نیز از بحثهای مهم اخلاقی است که باید پیرامون آن بحث کنیم یعنی اعتقاد جازم که در درون انسان است و می¬تواند خُلق انسان بشود، گرچه موضوعات اعتقادی بحثی است که به فکر انسان مربوط می¬شود نه به نفس انسان، ولیکن فکر انسان وقتی به یقین رسید وتثبیت شد و مدتی هم ماند کم کم عادت پیدا می¬کند به این یقین، و این عادت به یقین از مباحث اخلاقی است. این موضوع از مباحث مهمی است که چند جلسه ای پیرامون آن بحث می¬کنیم و سپس از دیدگاه روانشناسی آن را مورد دقت قرار می¬دهیم و در واقع بحث علت و معلول شناختی را مطرح می¬کنیم که په عواملی باعث می¬شود که حب آخرت در دل انسان ایجاد شود یا چه عواملی مانع از آن می شود. این بحثی است که انشاءالله بعداً باید واردش بشویم. استشهاد قرآنی و تفاوت ایمان و یقینالان بخاطر اینکه عرضم را از محضر قرآن کریم استفاده کنم و تبرک بجویم از اول قرآن استفاده میکنم. آیۀ 4 سورۀ بقره را ملاحظه بفرمایید که به جای اینکه بفرماید انسانهای متقی ایمان به قیامت دارند می فرماید: «یقین به قیامت دارند»«وَ بِالآخِرَةِ هُم یوُقِنُونَ» در حالیکه می¬توانست بفرماید:«وَ بِالآخِرَةِ هُم یؤُمِنُونَ» اماایمان و یقین چه تفاوتی دارد؟ عرض کردم ایمان همان اصل وجود اعتقاد را می¬گویند اما این اعتقاد ضعیف، متوسطه یا قوی است؟ با همۀ این درجات جمع می¬شود یعنی ممکن است عقیده ضعیف باشد و یا قوی باشد.ولکن قرآن راجع به قیامت می¬فرماید «وَ بِالآخِرَة هُم یوُقِنونَ» یعنی متقین کسانی هستند که ایمانشان را به یقین رسانده اند. منظور از یقین همان ایمان است اما درجۀ آخر که دیگر انسان به درجۀ یقین رسیده است.قرآن کریم در جای دیگر هم بحث یقین به قیانت را مطرح فرموده:«کَلاّّ لَو تَعلَمُونَ عِلمَ الیَقین، لَتَرَوُّنّ الجَهیم» در این آیه نیز یقین را مطرح می¬کند. یعنی اگر شما علم یقینی به قیامت داشتید آتش جهنم را می دیدید.«ثُمَّ لَتَروُّنَها عِینَ الیَقین» بلکه یک درجه بالاتر از آن، شما قیامت را به عینیت یقین می یافتید. یعنی خود آتش را می دیدید.فرق است بین اینکه من به وسیله علم به قیامت یقین دارم یا با دیدن یقین دارم. جائی که با علم است دیگر دیدن در کار نیست که در اصطلاح علمی میگویند« واسطه در اثبات »یعنی آن علم یک واسطه می خورد. مثل اینکه من پشت دیوار را نمی بینم اما با یک واسطه یعنی دلیل اثبات می¬کنم که فردی پشت دیوار است. آن واسطه را دلیل گویند. دلیل هم برای من علم آور است و علم ممکن است برای من یقین آور باشد اما آخرش با دیدن تفاوت دارد. نقطۀ ضعفش این است که هر جا استدلال علمی است ضعفش ندیدن است.علت شیرین بودن علم ریاضی این است که علم ریاضی تؤام با دیدن است. می¬گوید دو و دو=چهار بعد دوتا سیب و دوتا پرتغال هم کنار هم می¬گذارد و نشان می-دهد بنابراین چون عملیات ریاضی را حسی می کنند انسان خیلی لذت می¬برد اما جایی که دیدن نباشد یک مقداری بحث مشکل است مثل بحث روح، بحث عقل، بحث جن، بحث مَلَک، اینها از بحثهای ندیدنی است و برای همین اثباتش مشکل است. نتیجه اینکه در بحث اعتقاد به قیامت، کلمه یقین در آیات قرآن مرتّب تکرار شده است مانند آیات 40 به بعد در سورۀ مدثّر، در آیۀ 47 می¬فرماید: «حَتّی اَنَانَا الیَقین» می فرماید:«ما اهل خلاف بودیم تا اینکه یقین به سراغمان آمد که منظور از یقین مرگ است یعنی مرگ آمد سراغمان و وقتی انسان مرگ به سراغش بیاید یقین به قیامت پیدا می¬کند. این یکی از چیزهایی است که معمولاً افراد تا در دنیا هستند اعتقاد به قیامت ندارند و یقین به قیامت در آنها از وقتی آغاز می¬شود که مرگ را می¬بیند و روح از بدن خارج می¬شود و می¬فهمد که خبرهای دیگری هم هست. ملک مقرّب الهی را ممکن است ببیند یا ملک دیگر را و از آنجا به بعد متوجه می¬شود که افتاده در دالان قیامت و قیامت را کاملاً باور می¬کند.در هر صورت علت اینکه گاهی بجای مرگ لفظ یقین آمده و بجای اینکه بگوید مرگ آمد سراغمان می¬گوید یقین آمد سراغمان این اشاره ـ در حالیکه مرگ و یقین دو چیز اند و ربطی به هم ندارندـ به این است که تلازم مصداقی دارند یعنی هرکس به مرگ می¬رسد به یقین هم می¬رسد چون آن طرف را می¬بیند.در حالی که غالب کسانی که زنده هستند اعتقاد به قیامت به صورت یقینی ندارند و لذا قرآن کریم در بعضی آیات وقتی بحث مرگ را می خواهد مطرح کند یقین را مطرح می¬کند؛ مثل همین آیه در سورۀ مدثّر که می¬فرماید:«حَتّی اَتَانَاالیَقینُ». در آخر سورۀ حجر هم همینطور است می¬فرماید:« وَاعبُد رَبَّکَ حتَّی یَأتِیَکَ الیَقینُ» یعنی خدا را همینطور عبادت کن تا وقتیکه مرگ به سراغت می¬آید. یعنی این عبادت را باید همین طور ادامه دهی تا لحظۀ مرگ؛ اما به جای اینکه بگوید« وَاعبُد رَبَّّکَ حَتّی یَأتیَِکَ المَوتُ» می-فرماید:« وَ اعبُدرَبَّکَ حتَّی یَأتیک الیقین» معنای دیگر آیۀ شریفهعده ای معتقدند که منظور از کلمۀ یقین در آیات شریفه، خود یقین است و به عبارت دیگر یکی از آثار عبادت یقین است. یعنی اگر چه خود یقین عامل عبادت انسان است و انسان را وادار به عبادت می¬کند اما از آن¬طرف عبادت نیز برای انسان یقین آور است و درجات اعتقاد انسان به خدا را بالا می برد. برای مثال کسی که 60-70 درجه ایمان دارد یکی از راههایی که می¬تواند برای تکمیل ایمان و کسب 30 درجه باقیمانده طی کند، عبادت و عمل صالح است که از همین آیات استفاده می¬شود. حصول یقین، اعطایی یا تکسبی؟نکتۀ دیگر اینکه حصول صفت یقین در اختیار ما نیست و انسان فقط زمینه را آماده می¬کند تا خداوند یقین را به او عطا نماید. و به عبارت دیگر یقین را نمی-توان در کلاس و درس تحصیل کرد و باید بعد از فراهم شدن زمینه به وسیله انسان، از جانب خدا عطا شود.اراده آخرتاما بحث ارادۀ آخرت هم که اشاره نمودم در آیۀ 20سورۀ شوری اشاره شده است که موضوع بسیار جالبی است. منظور از ارادۀ آخرت تصمیمی است که در درون انسان است برای رسیدن به آخرت، که آن تصمیم اگر روحیۀ انسان شود از مباحث اخلاقی است، و تا زمانی که تصمیم می گیرد و هنوز روحیه و عادت او نشده، در مباحث اخلاقی جایی ندارد. در واقع یک بار تصمیم گیری را نمی¬شود بحث اخلاقی نامید، زیرا یکبار تصمیم گرفتن مقدمۀ عمل است. چهار مقدمه برای عمل عملی را که انسان انجام می¬دهد چهار مقدمه دارد که تا وقتی هر چهار مقدمه محقق نشود عملی هم از انسان صادر نمی¬شود. مثلاً نمازی را که انسان می¬خواند چهار مقدمه قبل از آن محقق می¬شود تا فعل نماز صادر شود.مقدمۀ اول، تصور: یعنی انسان خود نماز را تصور می-کند و به ذهن می آورد که اگر تصور نکند هیچوقت به نماز نمی ایستد.مقدمۀ دوم تصدیق: بعد از تصوّر و خطور در ذهن می-گوید نماز می¬خوانم و تصوّر را تصدیق می¬کند. اگر شخص تصوّری را تصدیق نکند بلکه انکار کند و یا از آن صرف نظر کند اصلاً آن تصوّر به مقام عمل نمی رسد. مقدمۀ سوم شوق: وقتی نماز خواندن را تصدیق و تأیید کرد از حالت استواء نسبت به نماز خارج می¬شود و شوق به انجام آن پیدا می¬کند. مقدمۀ چهارم اراده: مقدمۀ چهارم همان شوق است اما به صورت مؤکّد، یعنی وقتی میل و علاقۀ انسان به صد در صد رسید اراده می¬کند و آن عمل را انجام می¬دهد. و آخرین مرحله هم خود عمل است که در واقع ذی المقدمه محسوب می¬شود.این چهار مرحله در تمام افعال انسان چه خوب و چه بد وجود دارد و تا وقتی که محقق نشود هیچ کار خوب یا بدی از انسان صادر نمی¬شود.منظور ما از بحث «ارادۀ آخرت» همین اراده است. اگر اراده مقدمۀ عمل شود و اراده کننده گفت حالا که ارادۀ آخرت کردم باید چه کنم و از چه راهی حرکت کنم؟ دیگر از بحث اخلاق خارج می¬شود. اما اگر این اراده تکرار شد و به آن عادت کرد و بدون فکر کردن کار را انجام داد، این اراده از مباحث اخلاقی محسوب می¬شود. استشهاد قرآنیخداوند متعال نیز می¬فرماید:« مَن کَانَ یُرِیدُ حَرثَ الآخِرَة نَزِد له منها» یعنی کسی که اراده کرده است کشت آخرت را، ما بیشتر از آنچه می¬خواهد به او عطا می¬کنیم.کلمۀ «یُرِیدُ» در آیۀ شریفه نیز هم می تواند شامل اراده ای شود که مقدمۀ عمل است و هم شامل اراده ای شود که از مباحث اخلاقی است.نقد نظریۀ بعضی از مفسرینمتأسفانه بعضی از مفسرین علت اینکه خداوند پاداش را مضاعف می¬کند و بیشتر از اراده انسان به او پاداش می¬دهد را نیت انسان ذکر کرده¬ اند و گفته اند «انّمَا الاَعمالُ بِالنِیّات» و چون انسان نیت آخرت را کرده خداوند بیشتر از خود عمل به او ثواب می¬دهد و در واقع ثواب زیاد به خاطر خود نیت است نه عمل.اشکالات نظریه1ـ اولاً این نظر خلاف صریح دستورات دین است زیرا که در روایت آمده است نیت عمل یک پاداش و حسنه دارد و خود عمل ده برابرپاداش دارد.قرآن کریم می¬فرماید: «مَن جاءَ بِالحَسَنَة فَلَهُ عَشرُ اَمثالِها» یعنی هر کار خیری انجام دادید ده برابر پاداش می¬گیرید. دلیل زیاد بودن پاداش عمل از نیت هم این است که آنچه انسان را می¬سازد خود عمل است نه نیت به تنهایی. یعنی انسان وقتی عمل را انجام دادبیشتر به خدا نزدیک می¬شود تا وقتی که نیت انجام عمل را می¬کند. اما معنای روایت که می¬فرماید«اِنمّا الاَعمالُ بِالنیّات» یعنی اگر عملی را بدون نیت انجام دادید این عمل هیچ ارزشی ندارد و تا نیت خدایی وارد آن نشود انسان را به خدا نزدیک نمی¬کند. و به عبارت دیگر عمل انسان ها به نیت آنها وابسته است. برای همین اگر نیت انجام کار خوبی را داشتید و به مانعی برخورد کرد که نتوانستید انجام دهید، در اینجا خدای متعال نیت را بی پاداش نمی¬گذارد. اما اگر همین نیت را مقایسه کنیم با عمل خیری که نیت کردیم و بعد هم آنرا عمل را انجام دادیم می¬بینیم حالت دوم بیشتر انسان را به خدا نزدیک می¬کند.پس اگر منظور از اراده در آیۀ شریفه 20 سورۀ شوری نیتی است که مقدمۀ عمل باشد و موجب تحقق عمل شود از مباحث اخلاقی نیست. این آیۀ شریفه عمل کردن به آخرت را به کشت تشبیه کرده، یعنی همانطور که کشاورز وقتی گندم را اراده میکند این اراده و نیت، او را به عمل و کشت و کار می¬کشاند و بعد هم مواظبت کند تا هنگام برداشت بتواند محصول خوبی برداشت کند؛ انسانی هم که آخرت را اراده می¬کند، عمل صالح انجام می¬دهد ودر دنیا از آن مواظبت می¬کند تا در قیامت درو کند، خداوند متعال کشت چنین اشخاص را زیاد می¬کند. از طرفی کسانی که طالب کشت دنیا هستند خداوند بهره های دنیا را به آنها می¬دهد و از لذت های دنیا استفاده می¬کند اما هیچ فیضی در آخرت برای آنها نیست. مرحوم فیض کاشانی رحمة الله علیه در تفسیر صافی در ذیل همین آیه روایت بسیار زیبا و شیرینی را ذکر می-کنند. کسی به امام صادق علیه السلام عرض کرد معنای این آیه :«مَن کانَ یُرِیدُ حَرثَ الاّخِرَة» چیست؟ حضرت در پاسخ یکی از مصادیق درشت آنرا بیان کردند و فرمودند:«مَعرِفة امیرالمؤمنین و الائمة علیهم السلام» یعنی منظور از کشت آخرت این است که امیرالمؤمنین علیه السلام و یازده فرزندشان را بشناسید. معلوم است که شناخت اهل بیت علیهم السلام بالاترین کشت برای آخرت است. علت آن هم این است که با این معرفت تمام اعمال انسان قبول می¬شود. بر خلاف کسانی که بدون معرفت عمل صالح انجام می¬دهند مانند اهل تسنن که خیلی هم زحمت می کشند اما هیچ نتیجه ای عاید آنها نمی شود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز فرمودند: کسی که عمل صالح را انجام می¬دهد ولی معرفت ندارد و ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام را نپذیرفته است اعمالش باطل و سر انجامش جهنم است. تفسیرآیۀ 40 سورۀ مدثّر«فِی جَنات یَتسائَلونَ عَن المُجرمینَ ما سَلَکَکُم فی سقر قالوا لَم نَکُ مِن المصلّین» یعنی وقتی اهل بهشت از اهل جهنم سؤال می¬کنند که چه عاملی باعث شد به جهنم بروید؟ اولین عاملی را که ذکر می¬کنند این است که ما تابع اهل بیت علیه السلام نبودیم.معنای «مصلّین»معنای کلمۀ «مصلّین» نمازگزاران است یعنی ما از نمازگزاران نبودیم. اما معنای دیگری هم دارد و آن اینکه عرب به اسبی که در مسابقه اول می¬شود مجلّی می-گوید و اسب دوم را که تابع اسب اول است مصلّی می گوید. یعنی اسب دوم به دنبال اسب اول به هدف و مقصد رسید. اهل بیت علیهم السلام مجلّی اند که از همه سبقت گرفتند و به مقصد رسیدند و ما مؤمنین باید مصلّی و تابع آنها باشیم .راوی در ادامۀ حدیث از امام علیه السلام سؤال کرد معنای «نَزِد لَه منها» یعنی چه؟ امام علیه السلام فرمودند: «نَزیدُهُ فیها حَتّی یَستوفی نَصیبَه من دولتهم» یعنی ما برای این شخص زیاد می¬کنیم و او را از دولت ائمه علیه السلام بهره مند می¬کنیم. یعنی در زمان ظهور امام زمان علیه السلام و حکومت امامان بعد از ایشان، خداوند نصیبش را استیفا می¬کند و او را در دولت آنها قرار می¬دهد. که در زیارت جامه نیز با تعابیر بسیار زیبایی اشاره شده است. راوی سؤال کرد معنا ی ادامۀ آیۀ شریفه چیست که فرمود: «مَن کانَ یُریدُ حَرثَ الدنیا نُؤتِه فیِها و مالَه مِن الآخرة نَصیبٌ» یعنی کسی که به دنبال متاع دنیا و کشت دنیا باشد خدا به او دنیا را عطا می¬کند اما از آخرت هیچ بهره ای نمی برد.امام صادق علیه السلام فرمودند:«لَیسَ لَه فی دولةِ الحقِ مَعَ الامام نصیبٌ» یعنی در زمان حکومت اهل بیت علیهم السلام هیچ نصیبی ندارد.معنای کلمه آخرهکلمۀ آخرت از«آخر» به معنای دیگر است و در واقع آخر اول را گویند. لذا آخر گاهی به معنای قیامت است و گاهی به معنای زمان ظهور امام زمان علیه السلام. چون اول، غیبت امام محقق است و در آخر نسبت به اول ظهور امام محقق می¬شود. و لذا امام صادق علیه السلام لفظ «آخرة» را در این آیۀ شریفه به زمان حکومت امام زمان علیه السلام معنا فرمودند.برکات تحصیل یقین: 1ـ یکی از برکاتی که در اثر یقین نصیب انسان می¬شود این است که اعمالش را بسیار عالی انجام می¬دهد چون آخرت را می¬بیند و با یقین به آخرت عمل صالح انجام می¬دهد. از طرفی مهمترین ویژگی عمل خوب خلوص است؛ لذا کسانی که طالب صفت مهم اخلاص اند باید یقین به آخرت را تحصیل کنند. انسانی که یقین دارد در آخرت پاداش می¬گیرد، فقط برای گرفتن پاداش عمل را انجام می¬دهد و دیدن یا ندیدن دیگران و یا تعریف و ردّ مردم برایش هیچ اهمیتی ندارد. پس اولین برکت یقین، عمل صالح خالص است. 2ـ برکت دوم یادآخرت است. چرا که انسانی که یقین به آخرت دارد کمتر آنرا فراموش می کند. در حالی که انسانهایی که یقین به آخرت ندارند اگر چه معتقدبه آن هستند اما مکرّر آخرت را فراموش می¬کنند.در روایت نیز آمده است که هیچ چیز یقینی تر از مرگ نیست که نزدیکترین امر به شک است. یعنی مرگ در حالی که یقینی است اما انسان به گونه ای رفتارمی¬کند که گویا هیچ یقینی در آن نیست.قرآن کریم در آیۀ 26 سورۀ ص می¬فرماید: «اِنَّ الذین یُوَلّونَ عَن سَبیل اللِه لَهم عذابٌ شدیدٌ بِما سوا یوم الحساب» یعنی کسانی که از راه خدا گمراه می¬شوند به عذاب شدیدی دچار می¬شوند. علت این عذاب شدید فراموشی خدا و قیامت است. پس انسان باید خیلی مراقب نسیان باشد زیرا ممکن است آخرت او را به تباهی بکشاند و راه دوری از نسیان و فراموشی آخرت، حب آخرت است.بیان امیرالمؤمنین علیه السلامامیرالمؤمنین علیه السلام در خطبۀ 114 نهج البلاغه با بیان بسیار زیبایی می فرمایند:«کُلُّ شَئ من الدنیا سِماعُهُ اَعظمُ من عیانه و کُلُ شَئ من الاخرة عَیانَه اَعظمُ مِن سِماعه» یعنی تمام کارهای دنیاـ از نعمت ها، زیورها، ـ شنیدنش بزرگتر از دیدن آن است. یعنی وقتی برای انسان از چیزی تعریف می¬کنند و او می¬شنود، وقتی آن نعمت را دید می فهمد اینقدر هم که تعریف کرده اند جالب نبوده است. به عبارت دیگر با شنیدن تعریف دیگران طور دیگری تصور میکرد و وقتی آنها را دید فهمید که اینگونه نیست و بزرگنمائی کرده اند. در فراز دوم روایت نیز می فرمایند: وتمام کارهای آخرت، چه بهشت، چه جهنم و چه رضوان الهی و چه غضب خداوند و بالاخره تمام امور آخرتی، دیدن آن بزرگتر از شنیدن آن است. در ادامه نیز می فرمایند: یعنی باید به جای دیدن، شنیدن شما را کفایت کند و به جای غیب، خبر و استماع کفایتتان کند.در این روایت 4 جمله آمده است که جملۀ اول در مورد دنیا و جملۀ دوم در مورد آخرت است دو جملۀ بعدی هم چون «لف و نش مرتب» است همینطور معنا م¬یشود که جملۀ اول به دنیا برمی¬گردد و جملۀ دوم به آخرت اشاره دارد. یعنی در مورد دنیا، شنیدن باید شما را از دیدن کفایت کند و وقتی امور دنیا را شنیدید احتیاج به دیدن شنیده ها نداشته باشید چون بالاتر از آنجه خواهید دید شنیده اید. و اگر تمام دنیا این باشد که شنیدن لذت هایش بیشتر از دیدنش باشد، وقتی انسان در مورد آن لذت ها شنید به آن دست یافته است و دیگر نیازی به حرص و طمع دیدن آنها نیست. تمام نعمت ها و زیبایی های مادی همینطور که اگر اول شنید و بعد آنرا دید می¬بیند آن طور هم که می گویند نبوده است. اما زیبایی اهل بیت علیهم السلام زیبایی روح است و آنقدر این زیبایی انسان را جذب می¬کند که انسان می خواهد جانش را فدای آنها کند. گاهی انسان به اشخاصی علاقه مند می¬شود که چهرۀ جذاب و زیبایی هم ندارند اما همینطور مایل است به آنها نگاه کند غافل از اینکه این جذابیت از روح و صفات روحی و کمالات نفسانی آنهاست و کاری به ظاهر افراد ندارد.در مورد جملۀ دوم نیز تمام امور آخرتی دیدنش اعظم از شنیدنش است. فرمودند: باید شنیدن این امور غیبی شما را کفایت کند. ظاهراً منظور امام علیه السلام این است که چون بحث آخرت از امور غیبی و غیر حسی است و هنوز آخرت را ندیده اید پس باید شنیدنش شما را کفایت کند. و شما را به حرکت بیاندازد تا عمل صالح انجام دهید آنچه که شما از آخرت شنیده اید شاید یک صدم واقعیت باشد. در مورد عذاب جهنم هم همینطور، فرض کنید عذاب واقعی آخرت صد برابر آنمقداری است که شنیده اید و شما بخاطر همین یک در صدی که شنیده اید گناه را ترک می کنید تا چه رسد به آن صد در صد.پس شنیدن این اخبار غیبی باید شما را کفایت کند و به عمل صالح و ترک معاصی وا دارد .آنچه از این قانون کلی در مورد دنیا استثناء می¬شود اولیاء الهی و دیدن حالات و مقامات آنان است زیرا انسان وقتی می¬بیند آنچه را که از خصوصیات و کمالات معنوی آنها شنیده است شوق و ارادت و علاقه اش به اولیاء خدا و انسان هایی همچون حضرت امام رحمة الله علیه و مقام معظم رهبری بیشتر می¬شود و آنچنان آنان را مورد عنایت و لطف خداوند متعال می¬بیند که توصیفش مقدور نیست و آنانکه دیده اند و دریافته اند هر چه بگویند باز هم نمی توانند حق مطلب را ادا کنند. حضرت امام رحمة الله علیه نیز فرمودند: من احساس می-کنم دست خدا از نزدیک روی سر این انقلاب است و هر جا می¬خواهد مشکلی پیدا شود دست خدا را مشاهده می-کنیم که چطور مشکل را مرتفع می¬کنند.ما هم همانوقت که ایشان این مطلب را می فرمودند دست خدا را روی سر ایشان مشاهده می کردیم که نمی توانم برای شما توصیف کنم. انسان به راحتی عنایت امام زمان علیه السلام را می¬بیند چرا که جهانی را ایشان باید هدایت می کردند ولطف خدای متعال اینگونه اقتضا می¬کرد. اما کسی می تواند از محضر بزرگان استفاده کند که پاک باشد تا با انسان های پاک هم سنخ و نزدیک شود و ماه مبارک رمضان نیز برای پاک شدن است .خداوند متعال می فرماید:«یَا اَیُهاالَّذین َآمَنوااتَقوااللَه وَ قُولُوا قُولاً سَدیداً یَصلحُ اعمالَکُم و یَغفِرُلکُم ُذنوبَکم»یعنی اگر می¬خواهید خدا به شما کمک کند و پاک و طاهرتان کند و اعمالتان را اصلاح کند باید تقوا و تسدید در گفتار داشته باشید. اگر اینگونه بودید و عدۀ الهی نیز محقق خواهد شد. این آیه از آیات بی نظیر قرآن کریم است که در هیچ کجای دیگر تکرار نشده است.والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2459]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن