تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):گريه مؤمن از (درون) دل اوست و گريه منافق از (ظاهر و) سرش.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826673120




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

آيا پيامبر اكرم بر اثر مرگ طبيعى از دنیا رفتند يا به شهادت رسيدند؟


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
آيا پيامبر اكرم بر اثر مرگ طبيعى از دنیا رفتند يا به شهادت رسيدند؟
آيا پيامبر اكرم بر اثر مرگ طبيعى از دنیا رفتند يا به شهادت رسيدند؟   درباره اين موضوع و نيز درباره تاريخ شهادت نبى اكرم صلى‏الله‏عليه‏وآله، در ميان نويسندگان و مورخان، اختلاف است. بعضى از نويسندگان، فقط به بيان اين جمله اكتفا كرده‏اند كه پيامبر صلى‏الله‏عليه‏وآله مريض شد و از دنيا رفت. در كتاب‏هاى تاريخى نقل شده است كه يهوديان چندين مرتبه تصميم گرفتند كه پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏وآله را به شهادت برسانند؛ ولى هر مرتبه پيامبر صلى‏الله‏عليه‏وآله توسط جبرئيل از اين توطئه آگاه مى‏شد و يهوديان به مقصود خود نمى‏رسيدند. در پايان جنگ خيبر نيز گروهى از بزرگان قوم يهود، زينب، دختر حارث را كه از اشراف يهود بود و پدر، برادر و شوهرش را از دست داده بود، تحريك كردند تا شايد به مقصود خود كه نابودى رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏وآله و در نتيجه نابودى دين تازه تأسيس اسلام بود، نايل شوند؛ ولى اگر چه اين عمل نيز به شهادت فورى آن حضرت منجر نشد، ولى باعث مسموميت آن حضرت شد و سرانجام در درازمدت، به شهادت آن حضرت انجاميد. مورخ بزرگ، «محمد بن عمر واقدى» در كتاب مغازى، واقعه رحلت پيامبر را چنين نقل مى‏كند: «چون رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏وآله خيبر را فتح كرد و آرام گرفت، زينب، دختر حارث، از افرادى سؤال كرد كه محمد كدام قسمت گوسفند را بيشتر دوست دارد؟ گفتند: شانه و سردست را. زينب، گوسفندى را كشت و سپس زهر كشنده تب‏آورى را كه با مشورت يهود فراهم آورده بود، به تمام گوشت و مخصوصاً شانه و سردست آن زد و آن را مسموم كرد. چون غروب شد و رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏وآله به منزل آمد، زينب را ديد و از او پرسيد: كارى دارى؟ او گفت: اى ابوالقاسم! هديه‏اى برايت آورده‏ام. هر گاه چيزى را به پيامبر صلى‏الله‏عليه‏وآله هديه مى‏كردند، وى از آن مى‏خورد و اگر صدقه بود، از آن نمى‏خورد؛ از اين رو، پيامبر صلى‏الله‏عليه‏وآله دستور فرمود تا هديه او را گرفتند و در برابر آن حضرت نهادند. آن‏گاه پيامبر صلى‏الله‏عليه‏وآله فرمود: نزديك بياييد و شام بخوريد! ياران آن حضرت كه حاضر بودند، نشستند و شروع به خوردن كردند. همين كه پيامبر صلى‏الله‏عليه‏وآله از گوشت بازوى گوسفند خورد به ياران خود فرمود: از خوردن اين گوشت، دست برداريد كه اين بازو به من خبر مى‏دهد كه مسموم است. بشر بن براء گفت: اى رسول خدا! به خدا سوگند! من هم از همين يك لقمه فهميدم و علّت آن‏كه آن را از دهان بيرون نينداختم، اين بود كه خوراك شما را ناگوار نسازم و چون شما لقمه خود را خورديد، جان خودم را عزيزتر از جان شما نديدم و علاوه بر اين، اميدوار بودم كه اين لقمه، كشنده نباشد. بشر هنوز از جاى خود بلند نشده بود كه رنگش مانند عباى سياهى شد. او يك سال بيمار بود و نمى‏توانست حركت كند و بعد هم به همين علّت، درگذشت. رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏وآله زينب را فرا خواند و پرسيد: شانه و بازوى گوسفند را مسموم كرده بودى؟ گفت: چه كسى به تو خبر داد؟ فرمود: خود گوشت. گفت: آرى. پيامبر صلى‏الله‏عليه‏وآله فرمود: چه چيزى تو را به اين كار واداشت؟ گفت: پدر، عمو و همسرم را كشتى و بر قوم من رساندى، آن‏چه رساندى. با خود گفتم كه اگر پيامبر باشد كه خودِ گوشت به او خبر مى‏دهد كه چه كرده‏ام و اگر پادشاه باشد، از او خلاص مى‏شويم. در مورد سرنوشت زينب، مطالب مختلفى نقل شده است. برخى از راويان گفته‏اند: رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏وآله دستور فرمود تا او را كشتند و به دار آويختند و برخى از راويان گفته‏اند: پيامبر صلى‏الله‏عليه‏وآله او را عفو فرمود. گفته شده كه مادر بُشْر بن براء گفت: در مرضى كه منجر به مرگ پيامبر صلى‏الله‏عليه‏وآله شد، به ديدنش رفتم. رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏وآله كه تب شديدى داشت، فرمود: همان طور كه اجر و پاداش ما دو برابر است، بلا و سختى ما هم دو چندان است. مردم مى‏پندارند كه من گرفتار ذات الجنب شده‏ام و حال آن‏كه چنين نيست و خداوند آن بيمارى را بر من مسلط نكرده است و اين ريشخندى شيطانى است. اين، اثر لقمه‏اى است كه من و پسرت خورديم و از آن روز، بيمارى در من ريشه دوانده است؛ تاكنون كه پاره شدن رگ قلبم نزديك شده است. بنابراين، رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏وآله از دنيا رفت؛ در حالى كه شهيد بود».1علاوه بر «واقدى»، «ابن هشام»2، «طبرى»3 و «ابن اثير»4 نيز اين واقعه را نقل كرده‏اند؛ ولى اين سه مورّخ بيان كرده‏اند كه رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏وآله لقمه را بيرون انداخت و از آن گوشت، چيزى تناول نكرد؛ ولى آن زهر خطرناك، با آب دهان پيامبر صلى‏الله‏عليه‏وآله مخلوط شد و همين، باعث شهادت آن حضرت شد. «يعقوبى»، مورّخ بزرگ جهان اسلام نيز اين جريان را در تاريخ خود ذكر كرده، ولى فقط به مسموميت آن حضرت اشاره كرده، از شهادت آن حضرت، سخن نگفته است.5مورّخان و محدّثان شيعه نيز بيشتر به اين سمت رفته‏اند كه علت مرگ رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏وآله، همان گوشت مسمومى بوده است كه زينب، دختر حارث، به آن حضرت خورانيده بود. علامه مجلسى در كتاب «جلاء العيون» چنين نقل مى‏كند: «در احاديث معتبر، وارد شده است كه آن حضرت، با شهادت از دنيا رفت. چنان‏كه «صفار»، به سند معتبر، از حضرت صادق عليه‏السلام روايت كرده است».6 «ثقةالاسلام كلينى» نيز در «اصول كافى»، به اصل توطئه، از قول امام باقرعليه‏السلام اشاره كرده است.7در كتاب «فروغ ابديت» نيز بعد از نقل اين واقعه، در پاورقى، چنين آمده است: «معروف اين است كه پيامبر در كسالت خود فرمود: اين بيمارى، از آثار غذاى مسمومى است كه آن زن يهودى پس از فتح براى من آورد؛ زيرا اگرچه پيامبر صلى‏الله‏عليه‏وآله اولين لقمه را بيرون انداخت، ولى آن زهر خطرناك، با آب دهان پيامبر صلى‏الله‏عليه‏وآله مخلوط شد و روى دستگاه‏هاى بدن آن حضرت، اثر خود را گذاشت».8بنابراين، از مجموع آن‏چه بيان شد، مى‏توان نتيجه گرفت كه مرگ پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏وآله طبيعى نبوده، آن حضرت، با شهادت از دنيا رحلت كرده است.پی نوشت :1. محمد بن عمر واقدى، مغازى، ترجمه دكتر مهدوى دامغانى، نشر دانشگاهى، جلد دوم، ص، 517-519.2. ابن هشام، السيرهَ النبويّه، دارالقلم بيروت، جلد 3، ص 352. 3. محمد بن جرير طبرى، تاريخ الطبرى، دارالكتب العلميه، جلد 2، ص 138. 4. ابن اثير، الكامل فى التاريخ، دارالاحياء التراث العربى، جلد 1، ص 598-599. 5. تاريخ يعقوبى، ترجمه محمد ابراهيم آيتى، انتشارات علمى و فرهنگى، جلد اول، ص 416. 6. محمد باقر مجلسى، جلاءُ العيون، ص 82-83. 7. كلينى، اصول كافى؛ مجلسى، بحارالانوار، ج 2. 8. جعفر سبحانى، فروغ ابديت، دفتر تبليغات اسلامى، ج 2، ص 664.
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 263]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن