واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
فقط براى خدا نويسنده:على محمدى تودشکى منبع:روزنامه رسالت کميابترين گوهرها «اخلاص» در عمل است. يعنى کارى را فقط براى خدا خالص ساختن و چيزى را شريک او نساختن. بسيارى اوقات رعايت مصالح شخصى يا جلب منافع يا جلب توجه ديگران يا انگيزههاى دنيايى خط دهنده اعمال ماست. اگر بتوانيم نيت خود را خالص کنيم، رستگاريم و همين عمل براى ما مىماند. على عليه السلام فرموده است: «اخلص لله عملک و علمک و بغضک و اخذک و ترکک و کلامک و صمتک» عمل و علم و دشمنى و گرفتن و نگرفتن و سخن و سکوت خويش را تنها «براى خدا» خالص گردان. در عبادت و نماز، بايد قصد قربت کرد. حتى اگر گوشه اى از آن براى غير خدا باشد عمل باطل است و نزد خداوند، نامقبول. حتى اگر نماز را براى خدا بخوانيم ولى انتخاب مکان و زمان و نحوه خواندن و ... براى غير خدا باشد، باطل است. در عبادت خدا نبايد ديگرى را شريک ساخت. قرآن مىفرمايد: «ولا يشرک بعباده ربه احدا» احدى را شريک عبادت خدا قرار ندهيد. حتى اگر رزمندهاى در جبهه، براى غنايم، يا خودنمايى و اظهار شهامت و ... بجنگد، ارزش ندارد. ورود شرک و ريا به عمل انسان، طبق حديث، از حرکت مورچه در شبى تاريک، روى سنگ سياه و سفت، بىنمودتر و مخفىتر است... ! به فرموده امام على عليه السلام: «الاخلاص اعلى الايمان» اخلاص، بلندترين قله ايمان است. عمل بدون اخلاص، آفتخيز است و نابود شدني. نيت استوار و خالص، باعث مىشود انسان هرگز سست و خسته نشود و به عجز و به بنبست نرسد. راه رسيدن به اخلاص آن که جنس خود را ارزان مىفروشد؛ يا به ارزش آن ناآگاه است، يا مشترى را نمىشناسد، يا نرخ و قيمت را نمى داند. قرآن براى آنکه ما کالاى وجود، دل و جان و عمل و عبادت خود را ارزان نفروشيم، در هر سه زمينه ما را راهنمايى مىکند: انسان را جانشين خدا در زمين و امانتدار الهى و اشرف مخلوقات مىشمارد. و هم بدىها را مىپوشاند و رسوا نمىکند. قيمت انسان را هم، بهشت مىداند و لذتهاى ابدى و همجوارى اولياى خدا. بيراهه رفتن و دل به غير خدا سپردن را زيان مىشمارد و مىگويد: اگر خود را به کمتر از بهشت بفروشي، ضرر کردهاي! آن که به اين نکات توجه کند، ديگر عبادتش براى جلب توجه مردم نيست. خداوند، «ولى نعمت» ماست. ياد کردن از نعمتهاى پروردگار، خلوص مىآورد. امام سجاد عليه السلام در دعاى «ابوحمره ثمالي» به خداوند چنين مىگويد: خدايا! من کوچک بودم، بزرگم کردي. ذليل بودم. عزتم بخشيدي. جاهل بودم، عالمم ساختي.گرسنه بودم، سيرم کردي. برهنه بودم، لباسم پوشاندي. گمراه بودم، هدايتم کردي. فقير بودم. بىنيازم نمودي. مريض بودم، شفايم بخشيدي. گنهکار بودم، خطايم را پوشاندى ... راه ديگر اخلاصيابي، توجه به کوچکى و بىارزشى و گذرا بودن دنيا و جلوههاى مادى آن است. طبق آيات قرآن، دنيا سرمايهاى اندک است، غنچهاى است ناشکفته، کالايى است غرورآفرين و غفلتآور. دل را بايد خانه عشق به بزرگترين محبوب و با ارزشترين هستى ساخت. آنان که براى غير خدا کار مىکنند، در فرداى قيامت، خواهند ديد که از آنها کارى ساخته نيست. چرا براى «الله» کار نکنيم، که هم مهربان و بندهنواز است، هم دادگر و رئوف است، و هم نيکىها از يادش نمىرود و هه به کسى ستم نمىکند. مشت رياکار روزى باز مىشود، البته نزد خداوند از اول باز است. ترس از رسوايى رياکاري، عامل ديگرى در جهت کسب اخلاص است. آن که چهل روز، براى خدا خالص شود، فارغ التحصيل مکتب خودسازى است. چنانکه پيامبر فرموده است: «من الخص لله اربعين صباحا ظهرت ينابيع الحکمه من قلبه على لسانه» آن که چهل روز، خالصانه عمل کند، چشمههاى حکمت از قلبش بر زبانش جارى مىشود. اخلاص، ثمره يقين است. اگر کسى ايمانى از روى يقين به خدا و قيامت و بهشت و جهنم و حساب و کتاب داشته باشد، جز براى رضاى حق تعالى عبادت و عمر نمىکند. نشانههاى اخلاص از کجا مىتوان فهميد که عبادتمان خالصانه است؟ نشانههاى اخلاص چند چيز است: 1 .عدم توقع از ديگراناگر کار براى خداست، انسان مخلص، چشمداشت تشکر و قدردانى از غير خدا ندارد. اگر قدرنشناسى و ناسپاسى هم ديد، باز در عمل خويش ثابت قدم و استوار است. اين نشانه آن است که براى خدا کار مىکند. سوره «هل اتي» در شان حضرت على و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسين عليهم السلام نازل شد، که سه روز روزه نذرى گرفته بودند، و در هر سه روز، افطار خود را به مسکين و يتيم و اسير دادند و با آب، افطار کردند. سخن اين خانواده با اخلاص، چنين بود: «انما نطعمکم لوجه الله لا نريد منکم جزاء و لا شکورا» ما شما را به خاطر خدا طعام داديم، و از شما پاداش و تشکرى نمىخواهيم. گاه کسى بدون چشمداشت مالي، خدمتى انجام مىدهد ولى در باطن با اخلاص سازگار نيست. اگر کسى از اين نارحت شود که ذکر خيرى از ديگران به ميان مىآيد و از او نه، در واقع در اخلاص نيت او خلل وارد مىشود. 2- توجه به تکليف، نه عنوان مخلصان، بنده تکليفاند، نه اسير عنوان! چه بسا کارهاى لازم که بر زمين مانده، و کسى سراغش نمىرود، تنها به اين جهت که عنوان مهم و معتبرى همراه ندارد. اخلاص را از آنجا مىتوان شناخت که انسان تکليفش را- هر چه باشد- انجام دهد و کارهاى بزرگ و کوچک، با عنوان و بىعنوان، داراى نمود و آواره يا گمنام و ناشناخته، برايش يکسان باشد. اگر جز اين باشد، رگههايى از ناخالصى در نيتش وجود دارد. 3- پشيمان نشدن انسان مخلص، از کار نيکى که کرده، پشيمان نمىشود. چون نزد خدا پاداشش محفوظ است و به وظيفه هم هر چه بوده عمل کرده است. پس پشيمانى چرا؟ اگر به قصد قربت، به ديدار کسى يا به مجلس ختم رفتيد، اما آنان متوجه حضور شما نشدند و تشکر نکردند، پشيمانى ندارد. اگر در اين شرايط از رفتن پشيمان شديد، پاى اخلاصتان مىلنگد. 4- عدم تاثير استقبال يا بىاعتنايى اين هم نشان ديگرى از اخلاص است. اين نباشد که چون کارتان مورد ستايش و استقبال قرار مىگيرد، تشويق به انجام آن شويد، و اين نباشد که چون کارتان با بىاعتنايى و بىمهرى مردم روبرو شود سست شويد. اگر کار براى خداست نبايد تشويق و استقبال يا بىاعتنايى و عدم قبول مردم در انسان مخلص موثر واقع شود. اگر کار براى خداست نبايد تشويق و استقبال يا بىاعتنايى و عدم قبول مردم در انسان مخلص موثر واقع شود. اميرالمومنين (ع) در اين زمينه، ضابطه و ملاک جالبى به دست ما داده است. مىفرمايد: «للمرائى ثلاث علامات: يکسل اذا کان وحده ينشط اذا کان فى الناس و يزيد فى العمل اذا کان اثنى و ينقض اذا ذم» رياکار، سه علامت دارد: اول آنکه وقتى تنهاست، با کسالت و بىحالى عمل مىکند. دوم آنکه در حضور مردم، نشاط مىورزد. سوم آنکه اگر تعريفش کنند، مىافزايد و اگر ملامتش کنند، مىکاهد. 5- يکانگى ظاهر و باطن از نشانههاى ديگر خلوص، همگونى ظاهر و باطن است. عملش در ظاهر با نيتش در باطن يکسان باشد. گندمنماى جو فروش نباشد، و همان باشد که نشان مىدهد، «بود» و «نبود»ش يکى باشد. على عليه السلام فرموده است: «من لم يختلف سره و علانيته و فعله و مقالته، فقد ادى الامانه و اخلص العباده.» کسى که ظاهر و باطنش و نهان و آشکارش و رفتار و گفتارش با هم اختلاف نداشته باشد، او امانت الهى را ادا کرده و عبادت و بندگى را خالص ساخته است. نشانههاى ديگرى هم براى اخلاص وجود دارد که به همين قدر، بسنده مىشود. آن که اخلاص دارد، نورانيتى در دل، توفيقى در عمل، پاداشى در دنيا و آخرت، عاقبت بخيرى و خوش نامي، محبوبيت و نام نيک خواهد داشت. اين وعده الهى است که پاداش نيکوکاران خالص و بندگان مخلص ضايع نمىشود.
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 358]