واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: قرآن - سهند صادقيبهمني: قرآن، جامعي است كامل، جاودانهاي فراگير، بزرگي است كريم و مجيدي است هادي، نوري است درخشنده و خيرهكننده. اولين خاستگاه الگوي رفتاري و معتبرترين اعتقادنامه مسلمانان: «در قرآن است خبر آنچه پيش از شما بود و خبر پس از شما و حكم آنكه چگونه بايد زندگي نمود.» (حكمت/313)، «پندگويي است كه فريب ندهد، راهنمايي كه گمراه نكند، حديثخواني كه دروغ نگويد و كسي با قرآن ننشست جز كه چون برخاست بر وي فزون شد يا از وي كاست: فزوني در رستگاري و كاهش از دل بيماري. بدانيد كسي را كه با قرآن است نيازي ديگر نباشد و بي قرآن، بينياز نباشد.» (حكمت/176). قرآن، خود بزرگترين كتاب است، اما پس از خود، قرآنشناختي بزرگتر از نهجالبلاغه نمييابد. پس «قرآن فرماندهندهاي است بازدارنده، خاموش و گوينده، حجت خداست بر آفريدگانش كه بدان پيمان گرفته است از ايشان، همگان را نهاده است در گرو آن. نور خدا را با قرآن تمام گردانيد ودين خود را بدان، به كمال رسانيد.» (خ/183) قرآن، اما خود صامت است و خاموش، كسي بايد، كه آنرا به سخن آورد. اما نه هر كسي، نه به هر شيوهاي چراكه به قول امام، قرآن كتابي است «حمال ذو وجوه» دربردارنده و برتابنده معاني گوناگون. امام در نامهاي كه به ابن عباس نگاشته، هنگاميكه او را به احتجاج نزد خوارج ميفرستد از تأويلپذيري قرآن سخن به ميان ميآورد و به او توصيه ميكند كه با قرآن به مخاصمه آنان نرود چراكه تاب معاني گوناگون دارد. تو چيزي از آيهاي ميگويي و خصم تو چيزي – از آيه ديگر – ليكن به سنت با آنان گفتوگو كن كه آنان را راهي نيست جز پذيرش آن.»، (نامه/77) امام از سوي ديگر بر ضرورت تفسير و به بيان شيوه صحيح تفسير آن ميپردازد. «خداي سبحان گويد: فرونگذاشتيم در كتاب چيزي وگويد در آن بيان هر چيزي هست و يادآور شده است كه بعض قرآن گواه بعض ديگر است.»(خطبه/19) در اين فراز بهظاهر از شيوه تفسيري قرآن به قرآن سخن ميرود، در فرازهاي ديگر، اما، امام از اهميت نقش اهل بيت(ع) و اولويت آنان در تفسير سخن به ميان ميآورد. بنابراين بايد شيوه تفسيري ايشان را خصوصا با توصيهاي كه به ابنعباس ميكند، روشي ميانه تفسير قرآن به قرآن و تفسير روايي كه طبعا شامل مجموعهاي از احاديث اهل بيت(ع) است، دانست. در هر صورت از ديدگاه امام، رهآورد پيروي از قرآن چيزي جز نيكبختي كه آرزوي ابناء بشر است، نيست. در نگاه نهجالبلاغه، اما گويي قرآن جايگاهي فراتر از آنچه گفته شد دارد چراكه «نوري است كه چراغهاي آن فرو نميرد، چراغي كه افروختگياش كاهش نپذيرد، دريايي كه ژرفاي آن كس نداند، راهي كه پيمودهاش را به گمراهي نكشاند، پرتويي كه فروغ آن تيرگي نگيرد، فرقاني كه نور برهانش خاموش نگردد، تبياني كه اركانش ويراني نپذيرد... پس در يك كلام قرآن معدن ايمان و اصل آن است، نهر جاري عدل و نهرهاي جاري حقيقت و سرزمينهاي آن است.»،(خ/198) اين سخن امام مي رساند كه او چه اندازه بر بنياد قرآني معارف تأكيد دارد. در واقع همين كلام است كه عالمان و مفسران مسلمان را در طول تاريخ به استخراج مفاهيم اصلي اسلام از قرآن به تكاپو وا داشته است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 274]