تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم، بزرگ‏ترين ـ فرمود ـ يا با عظمت‏ترين نام خداوند است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798770903




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دو نگاه متفاوت از دو حوزه فرهنگی به سریال فریدون جیرانی


واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: یکی از بیانیه سیاسی راضی نیست و یکی از مشروب به جای نوشابه گازدار سینمای ما - سریال مرگ تدریجی یک رویا، واکنش‌های فراوانی از جناح‌های مختلف و جوزه‌های فرهنگی گوناگون برانگیخته است. دو واکنش زیر نیز از دو منظر متفاوت نسبت به این سریال ابراز شده است: روزنامه رسالت: چند ماهى است که دوشنبه شب‌ها از شبکه دوم سيما يک سريال متفاوت با سريال‌هاى ديگر سيما پخش مى‌شود؛ سريالى با نام “مرگ تدريجى يک رويا اثر فيلمساز مطرح سينماى ايران، آقاى فريدون جيرانى که رفته رفته بر تعداد تماشاگران آن افزوده مى‌شود و اين افزايش تعداد تماشاگران و به تبع آن مطرح شدن نقدهاى خوب و بد در باب اين سريال نشان از بالندگى اين مجموعه تلويزيونى دارد. مجموعه تلويزيونى مرگ تدريجى يک رويا روايتگر زندگى شخصى يک نويسنده به ظاهر روشنفکر است که با ازدواجش با يک مرد روشنفکر اما سنت‌گرا صاحب يک زندگى پرکش و قوس مى‌شود؛ چنانچه از يک طرف خواهر نويسنده ساناز و دوستان متنفر از مردانش و از طرف ديگر خانواده سنت‌گرا، آرام و خردگراى همسرش بر هيجانات و اتفاقات موجود در سريال دامن مى‌زنند و رفته رفته اين زوج جوان يعنى حامد و مارال را به پرتگاه جدايى و طلاق مى‌کشانند واين چنين است که لابه‌لاى حوادث مختلف داستان سريال، حرف‌ها و انديشه‌هايى مطرح مى‌شوند که اغلب آنها با عبور از خط قرمزهاى خاص خانواده‌ها بر تحير و تعجب مخاطبان مى‌افزايند. بى‌ترديد آنچه در اين سريال بيش از هر چيزى مدنظر است و توجه تماشاگران را به خود جلب مى‌کند، پررنگ بودن نقش زنان است. زنانى که به سه دسته تقسيم‌بندى مى‌شوند؛ يک دسته زنان خودخواه، متنفر از مردان و به اصطلاح فمينيست هستند که سردسته آنها ساناز و هلن است. در روبرو زنانى خردگرا، خانواده‌دوست و به‌طور کلى نمادى از زن مسلمان ايرانى قرار دارند که در دو خواهر حامد خلاصه مى‌شوند. دسته سوم هم زنان مردد و متحير هستند که در انتخاب بين سنت و تجدد لجام گسيخته حيران مانده‌اند که نمونه بارز آن شخصيت مارال است؛ شخصيتى که گاهى علاقه‌مند به تجدد و آزادى بى‌بند و بارى است و گاهى هم دوست دارد به خانواده اصيل ايرانى بازگردد و در کنار همسر و ديگر اعضا باشد. گفتيم اين سريال از يک ساخت و داستان جديد بهره مى‌برد، آن‌طور که وجود دو يا چند تصوير همزمان در يک لحظه از آن جمله است. البته اين بهره‌گيرى از تصاوير همزمان (به تقليد از فيلم‌هاى غربي) چندان کمکى به سير داستان نمى‌کند. فى‌المثل در يک لحظه کارگردان مى‌خواهد حس درونى دو شخصيت رودرروى هم را بيان کند. پس در يک لحظه و در دو تصوير کوچک حالت هر دو شخصيت را نشان مى‌دهد اما اين امر به خاطر تازه بودن، مخاطب را در برقرارى ارتباط با هر دو شخصيت ناتوان مى‌کند. آن طور که مخاطب مردد است که شخصيت اول را در نظر بگيرد و يا شخصيت دوم را. يا نه، اغلب صحنه‌هاى اين سريال در لحظات شب، بخصوص شب‌هاى بارانى فيلمبردارى شده و يا زمانى هم که شخصيت‌ها در منزل خودشان هستند،‌نورپردازى مورد استفاده تيره و تاريک است. شايد اين به آن خاطر است که تاريکى وتيرگى درون شخصيت‌ها را نشان بدهد. اين درست، اما به جرات مى‌توان اذعان داشت استفاده از اين نوع ميزانسن‌ها آنچنان با مذاق مخاطبان سازگارى ندارد. از بعد تکنيکى اين اثر که بگذريم، بعد اخلاقى آن چندان جالب نيست. درست است اين اثر از خط قرمزها مى‌گذرد و براى اولين بار از رسانه ملى مسائلى را مطرح مى‌کند که قبل از اين مطرح نشده‌اند، اما گاهى اوقات اين عبور از خط قرمزها خارج از حدود است و با حال و هواى خانواده‌هاى ايرانى آن‌طور که بايد و شايد سازگارى ندارد و حتى در برخى صحنه‌ها دچار نوعى منافات مى‌شود. به‌عنوان مثال صحنه‌اى که در آن چهار زن در حال خوردن ناهار هستند، ناگهان سروکله بطرى مشروب پيدا مى‌شود و آن چند زن آنچنان آسوده در حال خوردن شراب هستند که انگار نوشابه گازدار مى‌خورند يا استفاده از حيواناتى مثل گربه و سگ آنچنان در اين سريال معمول و رايج است که خود همين امر رفته رفته فرهنگ استفاده از حيواناتى چون سگ و گربه را در بين بانوان رواج مى‌دهد چرا که اين امور قبيح با نوعى نوآورى مطرح مى‌شوند پس جذابيت خاص خودشان را نيز دارند. فى‌المثل زمانى که گربه هلن مى‌ميرد، اطرافيان اين زن برايش گل با روبان سياه مى‌برند و چون اين امر نه چندان مطلوب با نوعى نوآورى و جذابيت همراه است، چه بسا ممکن است يک سنت در جامعه تلقى شود. به هرحال سريال “مرگ تدريجى يک رويا با تمام حسن‌ها و نقايص خودش در حال پخش از شبکه دوم سيماست و گويا ادامه ماجراهاى آن در شهر لندن پى گرفته خواهد شد. روند سريال، چگونه خواهد بود، سوالى است که پاسخ آن را در هفته‌هاى آتى خواهيم گرفت. فهيمه خضرحيدري: اگر اهل تلويزيون ديدن باشيد احتمالا‌ تا به حال سريالي را كه فريدون جيراني، كارگردان سينما براي تلويزيون ساخته ديده‌ايد. پخش مجموعه تلويزيوني واكنش‌هاي زيادي به دنبال داشته است. طرفداران اين سريال كه البته به نظر نمي‌رسد خيلي هم زياد باشند، معتقدند كار آقاي جيراني به لحاظ كارگرداني و ساخت و پرداخت يك سر و گردن بالا‌تر از ساير سريال‌هاي تلويزيوني است و به‌خصوص كادربندي‌هايي كه كارگردان به تقليد از سريال آمريكايي مشهور 244> انجام داده مورد توجه اين گروه قرار گرفته است. در حالي كه منتقدان نخستين سريال جيراني، همين كادربندي‌ها را هم تقليدي ناشيانه از نمونه خارجي‌اش مي‌دانند كه در ساختار سريال ننشسته است. اما شايد بحث‌برانگيزترين بخش سريال عجيب آن و نوع نگاهش به گروه‌هاي روشنفكري، نويسندگان و به‌خصوص زنان باشد. تلا‌ش فيلمنامه و فيلمنامه‌نويس براي تخريب بخش‌هاي مدرن‌تر جامعه آنقدر آشكار و به اصطلا‌ح است كه واقعا هيچ نمي‌تواند از آن بگذرد. نويسنده فيلمنامه انگار زيادي دلبسته افسانه‌ها و قصه‌هاي قديمي و اسطوره‌هاي goodman و badman است. اين تمايل آشكارا در همه شخصيت‌پردازي‌هاي داستان به چشم مي‌آيد. تمام شخصيت‌هايي كه به نوعي به نگاه و مناسبات بخش سنتي جامعه تعلق دارند از جمله خانواده محترم و مومن و درستكار و قابل‌دفاع كه حتما در پناه يزدان هم هستند - نماد بارز تمام صفات نيكو، نوع‌دوستي، سادگي، مهرباني، پاكي و سجاياي اخلا‌قي‌اند و در مقابل تمام شخصيت‌هايي كه به نوعي سرشان گرم مباحثي مانند برابري حقوق زنان و مردان يا اهميت حضور اجتماعي زنان است، تمام نويسنده‌ها، تمام روشنفكرها و تمام بي‌بروبرگرد، منحرف، فاسد، عياش، هرزه، شكست‌خورده، عقده‌اي، بيمار و غيرقابل‌اعتماد هستند. ‌ شخصيت زنِ محوري داستان، مارال عظيمي هم كه نويسنده‌اي بااستعداد و موفق است و نخستين كارهايش با استقبال منتقدان روبه‌رو شده، در عمل فرق چنداني با بقيه ندارد. احتمالا‌ اين خانم هم شانس آورده يا سوار موج شده يا از لا‌بي جريان‌هاي روشنفكري استفاده كرده كه از كتابش استقبال شده واگرنه چنين خبرهايي هم نيست و هنوز جامعه آنقدر بي‌در و پيكر نشده كه يك نويسنده آن هم از جماعت نسوان اين‌قدر زود به‌عنوان يك استعداد ادبي گل كند! اين‌طوري است كه مارال خانم هم - مثل همه زنان ديگر داستان كه جسارت كرده و دغدغه‌هاي ديگري جز خانه‌داري و شوهرداري هم دارند - فاسد و فاقد صداقت و صميميت در زندگي زناشويي معرفي مي‌شود و حتي شخصيت او طوري ساخته و پرداخته شده كه لياقت همسر معصوم و متدين و مطلع و باخانواده خود، را هم ندارد و قدر عشق ناب و صميمانه او را نمي‌شناسد. ‌ نويسنده‌اي كه برنده چندين جايزه ادبي است و در كارش خوش درخشيده، زني بي‌دست و پا و احمق تصوير مي‌شود كه حتي براي تصميم‌گيري ساده‌اي مثل ادامه زندگي زناشويي‌اش يا مادر شدن و نشدنش هم به ديگران وابسته است. اين زن تنها به اين دليل كه نويسنده است ندارد و به وضوح در برابر انبوه زنان سر به راهي كه در خانواده يزدان‌پناه دور و اطرافش را پر كرده‌اند و جلوه مي‌كند؛ زناني كه كاري جز پختن باقالي‌پلو و قيمه بادنجان ندارند و هميشه راضي و خرسند و البته نگران و ترس‌خورده مراقب محيط خانوادگي مقدس‌شان هستند. ‌ پردازش يكجانبه و تك‌بعدي شخصيت‌هاي داستان - كه فيلمنامه اصرار دارد هر كدام را نمونه‌اي از يك گروه اجتماعي خاص نشان دهد- سريال فريدون جيراني را به ‌اي تند و تيز و ايدئولوژيك عليه روشنفكران و دگرانديشان تنزل داده است. آيا جيراني هم در اولين تجربه سريال‌سازي‌اش براي تلويزيون به دام و و ‌هاي رايج در سريال‌هاي سازماني افتاده است؟ اگر چنين است كه بايد گفت احتمالا‌ اشكال از آب آشاميدني سازمان صدا و سيما است! منبع خبر : وبلاگ قاعده بازی




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 478]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن