تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836832716
تعامل اخلاق و سیاست (1)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
تعامل اخلاق و سیاست (1) نویسنده : علیرضا صدرا * حقیقت، ماهیت و واقعیت اخلاق و سیاست و رابطه این دو، به صورت چالشى - اگر چه دیرین - جدید، جدى و جهانى مطرح شده است. هرگونه سیاست و روابط و رفتار سیاسى عینى، برآیند اخلاق به عنوان نظام هنجارى است. در مقابل راهبرد اخلاق و سیاست نامتعالى كه مدعى جدایى اخلاق و سیاست است، راهبرد اخلاق و سیاست انسانى، متعادل و متعالى كه بر همبستگى و پیوستگى اخلاق و سیاست و تعامل مثبت و سازنده این دو استوار مى باشد، قرار دارد. بر این اساس، اخلاق و نظام هنجارى به سانِ شبكه اسكلتبندى سیرت. سرشت و درون سازه و حتى زیرساخت سِیَر و ساختار سیاست، جامعه و نظام سیاسى كشور را تشكیل مىدهد و سیاست و نظام سیاسى، صورت و ساختار راهبردى اخلاق، نظام هنجارى و نیز جامعه و كشور به شمار مى آید، بنابراین این دو داراى روابط وثیق تعامل، تداول و حتى رابطه علّى بوده كه برآمدِ توأمانى آنها، به صورت ارتقاى كمّى و كیفى و تحول جوهرى كارآیى نیروها و كارآمدى نهادین نظام سیاسى ظهور و بروز مىكند. پیش درآمد «اخلاق» و «سیاست» به معناى مطلق، پدیدهها، مفاهیم و واژگانى دور زاد، دیرپاى، فراگیر و در عین حال سهل و ممتنع مى باشند، به گونهاى كه چه بسا همگان به صورت روزمره از اخلاق و سیاست - خواه به صورت عام و یا خاص - سخن مىگویند؛ از قبیل اخلاق اقتصادى و سیاست اقتصادى، اخلاق علمى و سیاست علمى و اخلاق یا سیاست این یا آن گروه و حتى شخص به خصوص. در عین حال، اين پدیدهها همواره در كشاكش چالش شناخت مفهومى قرار دارند. هر چند این چالش نشان دهنده غناى وجودى و معنایى این دو پدیده و اثربخشى آن در زندگى فردى و اجتماعى انسانها مىباشد، چرا كه هم «اخلاق» و هم «سیاست» - وجه تمایز آدمى نسبت به سایر موجودات بوده و برترین شاخصههاى انسانیت او به شمار مىرود. خصلتهاى روحى و معرفتى انسان هم چون عقل و اراده، كمالطلبى و زیبایى جویى، علل و اسباب این شاخصهها بوده و مدنیت، نظام مدنى و تمدن بشرى برجستهترین و فراگیرترین آثار و نمودارهاى آن محسوب مىشود. موضوع این مقاله - همان گونه كه از عنوان آن بر مىآید - رابطه میان اخلاق و سیاست مى باشد. بحث از اصل رابطه میان این دو، ضرورت و چیستى یا ماهیت این رابطه و در نهایت، چگونگى رابطه آنها و سازوكار عینى و عملى مربوط و نمودارهاى آن، نیازمند روشن شدن هر چه فراتر بنیاد هستى یا چرایى، ماهیت و چگونگى و یا سازكارهاى هریك از آنهاست. مسلم، ارزشزدایى سیاست و سیاست ارزش زدا شده، نه ممكن و عملى بوده، نه لازم و ضرورى و نه مفید و سازنده مىباشد. بینش اخلاقى - سیاسى مدرنیستى كه از كتاب «شهریار» ماكیاولى سرچشمه گرفته و تحت عنوان سیاست طبیعى، اخلاق طبیعى و سیاست و اخلاق ماكیاولیستى جریان یافته است،1 به ویژه در نقطه اوج آن، یعنى در نگرش و گرایش پوزیتیویستى كه از بنیاد و نخست، مدعى اخلاق زدایى سیاست مى باشد،2 نه تنها به سیاست خنثى و بیطرفانه و به تبع آن به دانش سیاست واقع نمایانه نینجامیده است، بلكه برعكس، ارزش ها و اخلاق مادى را مدنظر داشته3 و در این راستا، اخلاق و ارزش هاى هژمونیك و سلطهجویانه جوهرى خود را در سیاست تزریق و ترویج نموده و به دنبال خود آورده است. بدین سان این جریان، دانش سیاست ابزارى متناسب خویش را به جاى دانش سیاسى حقیقى، یقینى و متعالى نشانده است. وضعیت علمى و عملى اخلاقى و سیاسى و یا چالش اخلاقى و سیاسى علمى و عملىاى كه انتقاد و مخالفتهاى افراد، جریانات و حتى مكاتب عمدهاى از قبیل مكاتب انتقادى فرانكفورتیان و لئواشتراوسىها را سبب گردیده، برخى جریانهاى پسامدرنیستى را به نسبیت گرایى مطلق و نیهیلیسم سوق داده و برخى دیگر به سان سنت گرایان معاصر، غرب را به چارهاندیشى واداشته است. مسئله اصلى، وجود رابطه و تعامل عینى علمى و عملى مطلق اخلاق و سیاست و نیز اخلاق و سیاست مطلق مى باشد. چالش اصلى، تبیین و تعیین رابطه حقیقى و كارآمد اخلاق و سیاست و حتى تعامل اثربخش اخلاق با سیاست در جهت تعالى، بهرهبردارى متزاید سیاست از اخلاق به منظور ارتقاى كارآمدى مىباشد، چراكه هرگونه تعلل در تبیین، توجیه و ترسیم رابطه مثبت و سازنده حقیقى و واقعى میان اخلاق - خواه مطلق یا متعالى - و سیاست - خواه مطلق یا متعالى - به معناى تقویت، ترویج و تسلط اخلاق نامتعالى در سیاست و در نتیجه، تحقق و توسعه سیاست نامتعالى مىباشد، زیرا اخلاق نامتعالى، اعم از اخلاق طبیعى یعنى اخلاق مادى اومانیستى و یا اخلاق هژمونیك یعنى تنازعى و سلطهجویانه، سیاست نامتعالى تك ساحتى ماتریالیستى و یا سیاست استبدادى و استكبارى سیطرهجویانه را به دنبال خواهد داشت. فرضیه اصلى مقاله حاضر این است كه «میان اخلاق و سیاست، رابطه تعاملى و ساختى برقرار مىباشد» كه تعامل به معناى تأثیر و تأثر متقابل است. براین اساس، مى توان اذعان كرد كه «میان اخلاق و سیاست، رابطه تداول وجود دارد» كه تداول به معناى تاثیر و تأثر متزاید یا فزاینده است؛ به عبارت دیگر «اخلاق، سیرت سیاست بوده و سیاست، صورت اخلاق» و نظام هنجارى و هنجارها مىباشد. حتى «نظام اخلاقى، شبكه هنجارى، و سیاست شاكله راهبردى جامعه، كشور و زندگى است». هم چنین «اخلاق، نظام زیرساختى و درونساختى، و سیاست، نظام سیر و ساختار روساختى و برونساختى جامعه و كشور به شمار مىآید». بدین سان، اخلاق به عنوان منش و گرایش، ناشى از بینش و نگرش، متناسب و بر اساس آن معطوف به كنش و روش سیاسى بوده و در مقابل، سیاست به عنوان روش و كنش، برآمده از اخلاق و نظام هنجارى و تحصل4 عینى و عملى - مدنى آن مىباشد. به هر حال، اخلاق و سیاست رابطه تعاملى و ساختى وثيقى دارند؛ رابطهاى كه بنا به تفسیر فلاسفه سیاسىاى هم چون حكیم ابونصر فارابى و خواجهنصیرالدین طوسى، اخلاق به سیاست تَعُّين مىدهد5 و سیاست به اخلاق، تَحَصُّل مىبخشد. چهبسا نامیدن آثار سیاسى فارابى تحت عناوین؛ «التنبيه على سبيل السعاده» و «تحصيل السعادة» كه در بردارنده آميزهاى بهينه از اخلاق و سیاست متعالى به منظور توسعه، تعادل و تعالى سیاسى و اجتماعى است، نیز برخاسته از این موضع باشد. آرا و آثار سياسى فارابى برترين نمونه و نماد برجسته و پايدار پيوستگى اخلاق و سیاست و يگانگى آنها در سير و ساختار راهبردى جامعه مىباشد؛ موضوعى كه به شدت سبب جلب نظریه سیاسى لئواشتراوس و جذب این نظریه در فلسفه سیاسى وى شده است.6 درآمد ديدگاهها و به تبع آن رهيافتهاى متفاوت و گاه متعارضى در زمينه رابطه يا جدايى اخلاق و سیاست وجود داشته و دارد؛ رهيافتها و ديدگاههايى كه ناشى از نگاه آنها به اخلاق و سیاست و متناسب با برداشت آنها از اين دو مقوله مىباشد. جملگى این نگاهها، برخلاف برخى ادعاهاى ظاهرى و جزئى گرایانه كه ممكن است به بعضى بىاخلاقىها در سیاست و در واقع، جدایى سیاست از اخلاق یا اخلاق زدایى سیاست معتقد بوده یا در مقابل مروج بعضى سیاست پرهیزىها در اخلاق و در واقع، جدايى اخلاق از سیاست يا اخراج آموزههاى سياسى و حتى آميزههاى سياسى از اخلاق يعنى سیاست زدايى اخلاق و منع اخلاق از سیاستنگرى و سیاستگرايى باشند، ضمن دربرداشتن ضمنى مطلق اخلاق و سیاست، در حقیقت به تبيين اخلاق مطلق يا متعالى و نيز سیاست مطلق و متعادل، به ويژه رابطه ميان اخلاق متعالى و سیاست متعالى با چالش فوق مىپردازند؛ چالشى كه در يك سوى آن رهيافت جدايى كامل اخلاق و سیاست قرار دارد و ميان اين دو چه بسا قائل به تباين، تقابل و حتى تضاد تا سرحد تناقض و تعارض مىباشد و در دیگر سوى، رهیافت عینیت و یگانگى سیاست و اخلاق قرار دارد كه میان این دو حداقل به همگرایى، هماهنگى، همبستگى و حتى پیوستگى تا سرحد همگنى، همگونى و ادغام معتقد است. براساس این دیدگاه و در چالش و پیوستار گسستگى - پيوستگى اخلاق و سیاست برمبناى اين كه مفهوم و گستره اين دو مقوله چيست، رهیافتهاى مختلف و حتى متعارضى شكل گرفته كه عبارتاند از: الف) براساس رهیافت جدایى اخلاق از سیاست، اخلاق اصالت یا سازندگى ندارد یا در مقابل، در راهبرد جدایى سیاست از اخلاق، سیاستْ منفى بوده و تعالىبخش نمىباشد. كاركرد اخلاق در این رهیافت، چه بسا شخصى، درونى و احیانا معنوى است، حال آن كه كار ویژه سیاستْ عمومى، بیرونى و مادى مىباشد. ب) در حد وسط، اخلاق و سیاست دو حوزه زندگى فردى و جمعى انسانى بوده كه داراى رابطه و نسبت عموم و خصوص من وجه مىباشد؛ یعنى برخى امور، اخلاقى بوده و سیاسى نمىباشد و در مقابل نیز برخى امور، سیاسى بوده و اخلاقى نیست. در عین حال، اخلاق سیاسى و یا سیاست اخلاقى به معناى آن بخش از اخلاق و اخلاقیات است كه اجتماعى و سیاسى محسوب مى شود و یا آن بخش از سیاست و سیاسیات مىباشد كه اخلاقى به شمار مى رود و یا مراد سیاست در مورد بخش اخلاق، سیاست فرهنگى و مانند اینها، مىباشد.
ج) براساس رهيافت پيوستگى اخلاق و سیاست، اخلاق و سیاست لازم و ملزوم و بلكه عين هم بوده و حداكثر مراتب دوگانه يا حقیقت و واقعيت واحد و يگانه محسوب مىشوند، بدین سان كه اخلاق سياسى، به معناى معطوف بودن اخلاق به سیاست و موثر در آن و بلكه محور، مبنا و غایت و در نتیجه، تعیین كننده در سیاست است، همچنان كه سیاست اخلاقى به معناى مبتنى بودن و متاثر بودن سیاست از اخلاق - خواه مطلق اخلاق تا اخلاق مطلق - مىباشد. بدین ترتیب، اخلاق از بنیادینترین، جزئىترین و شخصىترین مراحل و مراتب آن تا كلىترین و فراگیرترین وجوه جمعى تا سرحد جهانى، معطوف به سیاست بوده و در آن بازتاب مى یابد. و از مبادى، اركان و اجزاى سیاست به شمار مىرود، همچنان كه سیاست در كلىترین صورت، سیر و ساختار راهبردى و تحققى اخلاق در تمامى گستره ها و بخش هاى اقتصادى، فرهنگى و اجتماعى به شمار مى آید.
بدین ترتیب، مطلق اخلاق نظام هنجارى به سان اسكلتبندى سیر و ساختار سیاست بوده و اخلاق متعالى، جنبه تعالى و تعالى بخش سیاست و صورت و ساختار آن است و در مقابل، سیاست سیر و ساختار راهبردى اخلاق یا ترسیم و تحقق نظام هنجارى در میان ملت و جامعه سیاسى به شمار مى آید. براین اساس، اخلاق شاكله سیاست بوده و سیاست صورت، سِیَر و ساختار عمومى اخلاق است. در این راستا، سیاست متعالى آمیزهاى بهینه، سازوار، كارآمد و در نتیجه، اثر بخش و بهره ور از اخلاق متعالى و سِیَر و ساختار راهبردى به منظور تعالى و تعالىبخشى است.
در نمودار بالا، بردارهاى افقى، نشان دهنده هنجارهاى مادى، اقتصادى و توسعه بوده و بردارهاى عمودى، شاخص هنجارهاى معنوى، فرهنگى و متعالى است. كاركرد سیاست كاركرد سیاسى هنجارها، كاركرد هنجارهاى سیاسى و ایجاد تعادل و توازن میان هنجارهاى مادى و اقتصادى به منظور تامین هنجارهاى معنوى، فرهنگى و متعالى مى باشد و كارویژه آن، نظام سیاسى و دولت به عنوان برترین نهاد سیاسى، ترسیم و تنظیم ساختارى و راهبردى شبكه هنجارها و تحقق عملى و عینى هنجارهاى نظام براى دست یابى به توسعه اقتصادى، تعادل سیاسى و اجتماعى و تعالى فرهنگى و معنوى است. در تعبیرى اخلاق، دین و معنویت و ارزش، به سان روح و سیاست، و دولت به سان جسم و ابزار فرض شده است. مراد از دین و شریعت در این جا نظام راهبردى اعم از نظام معرفتى، نظام حقوقى و نظام هنجارى و اخلاقى مى باشد.7
پي نوشت : 1.لئواشتراوس، فلسفه سیاسى چیست؟، ترجمه فرهنگ رجایى. ص 48، نيز در خصوص رابطه علم سیاست ماكياولى و نگرش علمى طبيعى، روجوع شود به همان، ص 59، علاوه بر اینها رجوع شود به: نظریههاى نظام سیاسى، ویلیام تى. بلوم، ج 1، صص 445. البته صرف نظر از بسیارى نقطه نظرات مثبت یا منفى در آثار و آراء سیاسى ماكیاولى از جمله در گفتارها، به نقل از همان، ص 417 و ص 434، در حقیقت، نظریه سیاسى وى حاوى نوعى اخلاق منفى است. براى نمونه ر. ك: خداوندان اندیشه سیاسى، و. ت. جونز، ترجمه، ص 48 بویژه آنجا كه تصریح مىسازد؛ فضایل عبارتنداز: نیرنگ، فریب و جز این، یعنى درست همان (اخلاق و) صفاتى كه ماكیاول بر مىشمارد. 2. براى نمونه ر. ك: فلسفه سیاسى چیست؟ بویژه گفتار اول و ص 14، 20، 28، 57، 59. 3. همان، ص 66. 4. تحصل به معناى صورت دهى، بازتولید و بازسازى اخلاق و نظام اخلاقى در جهت تأمین و تحصیل منافع، مصالح و اهداف عمومى، ملى و راهبردى. براى نمونه ر. ك: واژه نامه فلسفى، ص 76. بدین سبب فارابى، براساس رهيافت كتاب آرا اهل مدينه و نيز سیاست مدينه، پس از كتاب تنبیه على سبیل السعاده، كتاب تحصیل السعاده را مىآورند. كه به معناى بازسازى اخلاق و سعادت در جامعه و سیاست و متقابل بازسازى جامعه براساس اخلاق و نظام هنجارى است كه در آثار پیشین بدان پرداخته است. همچنان كه در كتاب تحصيل سعاده خويش در تصريح بدين رابطه سیاست با اخلاق مىآورد: «المبادى العقلیه و... الافعال و الملكات (الاخلاق) بها یسمى الانسان... فیحصل من ذلك العلم الانسانى و العلم المدنى، نقل از واژه نامه فلسفى، ص 189. ابن سینا نیز در الشفاى خود، موجود یعنى ایجاد، مثبت یعنى نمود دادن و تحصیل را یكى دانسته و مىگوید: «فالموجود و المثبت و المحصل اسماء مترادفه على معنى واحده»، نقل از واژه نامه فلسفى، ص 76. 5. ر. ك: فرهنگ فلسفى، ص 242 نیز فرهنگ معارف اسلامى، ج 2، صص 7 - 96. در واژه نامه فلسفى، ص 207 آمده است؛ «التعین، هو التشخص.» 6. ر.ك.: لئواشتراوس، فلسفه سیاسى چیست؟، ترجمه دكتر فرهنگ رجایى و نیز لئواشتراوس وگراپسى، نقد دولت جدید، با ترجمه تدین. حتى نقادى تاسر حد نفى علم، فلسفه، سیاست و اخلاق و اخلاق زدايى مدرن از سوى اشتراوس، كاملاً به پشتوانه نظرى و رهيافت كارآمد فارابى در پيوستگى بهينه و سازوار اخلاق و سیاست وى استوار است. 7. از جمله ر. ك: ترجمه و تفسیر الشواهد الربوبیه، ملاصدرا، به قلم دكتر جواد مصلح، مبحث رابطه دين و سیاست يا شريعت و دولت، صص 8 - 496. اگرچه ظاهرا در اين موضع رابطه دين و سیاست با الگوى رابطه روح و جسم توسط ملاصدرا ارايه شده است. لكن از آن جایى كه اخلاق، یكى از اركان سه گانه زیر مجموعه دین اعم از نظام معرفتى، نظام حقوقى و نظام اخلاقى به شمار مىآید، عملاً شامل تبيين همين رابطه ميان اخلاق و سیاست نيز مىباشد. * استادیار گروه علوم سیاسى دانشگاه تهران. ادامه دارد .......] /س
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 445]
صفحات پیشنهادی
تعامل اخلاق و سیاست (1)
تعامل اخلاق و سیاست (1) نویسنده : علیرضا صدرا حقیقت، ماهیت و واقعیت اخلاق و سیاست و رابطه این دو، به صورت چالشى - اگر چه دیرین - جدید، جدى و جهانى مطرح شده ...
تعامل اخلاق و سیاست (1) نویسنده : علیرضا صدرا حقیقت، ماهیت و واقعیت اخلاق و سیاست و رابطه این دو، به صورت چالشى - اگر چه دیرین - جدید، جدى و جهانى مطرح شده ...
کدام یک ضرورت دارند؟ اخلاق یا سیاست
تعامل اخلاق و سیاست (1) بحث از اصل رابطه میان این دو، ضرورت و چیستى یا ماهیت این رابطه و در نهایت، ... مىپردازند؛ چالشى كه در يك سوى آن رهيافت جدايى كامل اخلاق و ...
تعامل اخلاق و سیاست (1) بحث از اصل رابطه میان این دو، ضرورت و چیستى یا ماهیت این رابطه و در نهایت، ... مىپردازند؛ چالشى كه در يك سوى آن رهيافت جدايى كامل اخلاق و ...
رابطه اخلاق و سياست در انديشه امام خميني
رابطه اخلاق و سياست در انديشه امام خميني نجمه كيخا مقدمه اهميت سياست و اخلاق و نقش آنها ... با اين قصد و هدف، تعامل اخلاق و سياست در انديشه امام خميني مورد بررسي قرار گرفت. ..... 1. توجه به جايگاه مردم: امام عالمي اخلاقي و در عين حال انديشمندي سياسي است.
رابطه اخلاق و سياست در انديشه امام خميني نجمه كيخا مقدمه اهميت سياست و اخلاق و نقش آنها ... با اين قصد و هدف، تعامل اخلاق و سياست در انديشه امام خميني مورد بررسي قرار گرفت. ..... 1. توجه به جايگاه مردم: امام عالمي اخلاقي و در عين حال انديشمندي سياسي است.
نويسنده:نجمه كيخارابطه اخلاق و سياست در انديشه امام خميني (ره)
نويسنده:نجمه كيخارابطه اخلاق و سياست در انديشه امام خميني (ره)-نويسنده:نجمه كيخارابطه ... با اين قصد و هدف، تعامل اخلاق و سياست در انديشه امام خميني مورد بررسي قرار گرفت. ..... 1. توجه به جايگاه مردم: امام عالمي اخلاقي و در عين حال انديشمندي سياسي است.
نويسنده:نجمه كيخارابطه اخلاق و سياست در انديشه امام خميني (ره)-نويسنده:نجمه كيخارابطه ... با اين قصد و هدف، تعامل اخلاق و سياست در انديشه امام خميني مورد بررسي قرار گرفت. ..... 1. توجه به جايگاه مردم: امام عالمي اخلاقي و در عين حال انديشمندي سياسي است.
امام خميني (ره) و اخلاق در سياست خارجي
امام بيش از تاكيد بر تقدم اخلاق بر سياست، از تعامل اين دو با يكديگر سخن مي گويد. ... 1- معرفي انقلاب اسلامي - امام خميني(ره) معرفي انقلاب اسلامي يا صدور انقلاب را ...
امام بيش از تاكيد بر تقدم اخلاق بر سياست، از تعامل اين دو با يكديگر سخن مي گويد. ... 1- معرفي انقلاب اسلامي - امام خميني(ره) معرفي انقلاب اسلامي يا صدور انقلاب را ...
رهيافت هاي منطقي رابطه اخلاق و سياست
رهيافت هاي منطقي رابطه اخلاق و سياست محمد جعفر حسينيان در بخش نخست اين نوشتار به مباحثي همچون: ... 1/4- پيوند اخلاق در فرد و جامعه ... هر چند كه فرد از جامعه هويت استقلالي نيز دارد اما پيوستگي و تعامل فرد و جامعه آن دو را به سمت واحد رهنمون خواهد شد.
رهيافت هاي منطقي رابطه اخلاق و سياست محمد جعفر حسينيان در بخش نخست اين نوشتار به مباحثي همچون: ... 1/4- پيوند اخلاق در فرد و جامعه ... هر چند كه فرد از جامعه هويت استقلالي نيز دارد اما پيوستگي و تعامل فرد و جامعه آن دو را به سمت واحد رهنمون خواهد شد.
اخلاق مداري در سياست علوي(1)
اخلاق مداري در سياست علوي(1)-اخلاق مداري در سياست علوي(1) نويسنده: مقصود رنجبر مقدمه: مراد از سياست اخلاقي، اخلاقي كردن سياست در روش و هدف است. روش سياسي، ...
اخلاق مداري در سياست علوي(1)-اخلاق مداري در سياست علوي(1) نويسنده: مقصود رنجبر مقدمه: مراد از سياست اخلاقي، اخلاقي كردن سياست در روش و هدف است. روش سياسي، ...
پيوند اخلاق و سياست در تفكر اسلامى
04:39:42 06:03:27 11:53:09 17:40:45 17:59:29 1:10 مانده تا طلوع خورشید ... پيوند اخلاق و سياست در تفكر اسلامى نظريههاى فلسفى اخلاق در اسلام ريشه در نوشتههاى ...
04:39:42 06:03:27 11:53:09 17:40:45 17:59:29 1:10 مانده تا طلوع خورشید ... پيوند اخلاق و سياست در تفكر اسلامى نظريههاى فلسفى اخلاق در اسلام ريشه در نوشتههاى ...
اخلاق مداري در سياست علوي(2)
از اين بعد، اخلاق سياسي در انديشه و سيره حضرت علي (علیه السلام) در باره نهاد ... اخلاق مداري در سياست علوي(1) نويسنده: مقصود رنجبر مقدمه:مراد از سياست اخلاقي، ...
از اين بعد، اخلاق سياسي در انديشه و سيره حضرت علي (علیه السلام) در باره نهاد ... اخلاق مداري در سياست علوي(1) نويسنده: مقصود رنجبر مقدمه:مراد از سياست اخلاقي، ...
اخلاق مداري در سياست علوي
اخلاق مداري در سياست علوي نويسنده: مقصود رنجبر حقوق مردم در قبال حكومت آنچه از همه مطالب پيش گفته برجسته مينمايد، ديدگاه امام در باره حقوق مردم در قبال حكومت است.
اخلاق مداري در سياست علوي نويسنده: مقصود رنجبر حقوق مردم در قبال حكومت آنچه از همه مطالب پيش گفته برجسته مينمايد، ديدگاه امام در باره حقوق مردم در قبال حكومت است.
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها