واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: نگاه بروندینی به دینتعریف دین 2سوالی که در پی پاسخ به آن بودیم سوال از چیستی دین بود. همانطور که در مقاله پیشین اشاره کردیم این مسئله در حوزهی دین پژوهی معاصر اهمیت بسزایی یافته است. با توجه به پیشرفتهای علمی و فلسفی، چیستی دین از جنبههای مختلفی مورد پژوهش قرار گرفته است.
متکلمان، فیلسوفان، جامعه شناسان، روانشناسان و ... هر یک از دیدگاه خود به این سوال پاسخ داده اند. به برخی از تعاریف متکلمین و اندیشمندان اسلامی در این زمینه اشاره کردیم. ویژگی تعاریف کلامی، نگاه درونی (در مقابل نگاه بیرونی) به دین است. یعنی هر متکلم از آنرو که دین خود را حق و ادیان دیگر را باطل میداند تلاش میکند با توجه به مولفه های دین خود به تعریفی در این زمینه دست یابد. همانطور که در تعاریفی که از سوی متکلمین اسلامی (در مقاله پیشین) ذکر شد، مشاهده کردیم برخی از آنها تنها شامل دین اسلام میشد و برخی دیگر از این تعاریف اندگی عام تر بودند؛ یعنی با اینکه معتقد بودند تنها دین حق اسلام است ولی در عین حال ادیان ابراهیمی دیگر (تنها ادیان ابراهیمی و نه فرقههای اندیشه ای همچون بودیسم و ...) با وجود تحریف، دین نامیده میشوند. تعاریفی که از آیت الله جوادی آملی و آیت الله مصباح یزدی ذکر کردیم بر این نکته تصریح میکردند که دین حق یکی بیش نیست و ادیان جهان در یک دسته بندی کلی در گروه دین حق و ادیان باطل قرار میگیرند. ولی به هر حال، به هر دوی اینها نام دین تلقی میشود. چنین نگاهی به دین اصطلاحا نگاه درون-دینی نامیده میشود. در این مقاله بطور اجمال به برخی از تعاریف جدید که غالبا از سوی متکلمین و فیلسوفان غربی ارائه شده است اشاره میکنیم. تفاوتی که این تعاریف با تعاریف متکلمین اسلامی دارند این است که با نگاهی بیرون-دینی ارائه شده اند. در این تعاریف به دین خاصی نظر نشده است و صرفا تلاش شده است با توجه به جنبههای گوناگون دین تعریفی جامع از آن بدست آورد. تعاریفی که در اندیشه مغرب زمین ارائه شده است بسیار متنوع است. برخی از این تعاریف تلاش کرده اند ماهیت و ذات دین را به ما بشناسانند و برخی دیگر بر محور کارکردهای دینی بیان شده اند. تعریفهای ذاتی به دنبال این هستند که بدانند اصل و اساس یک دین چیست تا با توجه به آن ادیان را تشخیص داده و تعیین مصداق کنند. برای مثال آیا اساس دین به ایمان است یا عمل، احساس است یا عقلانیت و یا ... . برای نمونه دو تعریف زیر در این دسته از تعریفات قرار میگیرند: «دین متشکل از مجموعهای از اعتقاد، اعمال، و احساسات(فردی و جمعی)است که حول مفهوم حقیقت غایی سامان یافته است.» (پترسون، عقل و اعتقاد دینی، ص 20) موجودات فرا انسانی موجوداتی نیرومندتر و متعالی تر از انسان هستند ولی در عین حال میتوانند فراطبیعی نباشند. برای مثال پیروان اندیشه بودیسم معتقدند بودا یک موجود فرا انسانی است و در عین حال یک موجود طبیعی است و نه فراطبیعی«دین عبارت است از اقرار به زبان، اعتقاد به پاداش و کیفر در آن جهان و عمل به ارکان و دستورات آن.» (ناس، تاریخ جامع ادیان، ص 81) یکی از تعاریف معروف دین که پاسخی به چیستی دین است از دین شناس انگلیسی «تایلر» است. او معتقد بود که دین عبارتست از اعتقاد به امور متعالی (ملکم همیلتون، جامعه شناسی دین، ص21). مطابق این تعریف، بودیسم و مکاتب اینچنینی از تعریف دین خارج میشوند چرا که اعتقاد به وجود متعالی در این مکاتب اندیشه ای دیده نمیشود. برخی از اندیشمندان غربی معتقدند باید تعریفی از دین ارائه نمود که حتی این مکاتب فکری را نیز شامل شود. در تعریف بالا اگر مراد از موجودات متعالی موجوداتی فراطبیعی باشند، تعریف فاقد جامعیت نسبت به مکاتبی چون بودیسم است. به دلیل وجود این اشکال برخی از اندیشمندان تلاش کرده اند با ارائه مفهومی رقیق تر و تبدیل «فراطبیعی» به «فراانسانی» به تعریفی دست یابند که شامل مکاتب فکر چون بودیسم نیز شود. موجودات فرا انسانی موجوداتی نیرومندتر و متعالی تر از انسان هستند ولی در عین حال میتوانند فراطبیعی نباشند. برای مثال پیروان اندیشه بودیسم معتقدند بودا یک موجود فرا انسانی است و در عین حال یک موجود طبیعی است و نه فراطبیعی. در مقابل این دسته، گروهی دیگر معتقدند که دین را باید با توجه به کارکردهای آن دسته بندی کرد. در واقع تعریف کارکردی سوال از چیستی دین را به سوال از کار کرد دین تغییر میدهد. مطابق این دیدگاه برای شناخت دین باید بپرسیم که دین چه کاری را انجام میدهد. کارکردهای دینی از دیدگاه این عده اهمیت بیشتری در شناخت دین دارند. کارکردهای بسیاری برای دین بیان شده است. سعادت دنیوی و اخروی، پاسخ به سوالات بنیادین بشر، کارکردهای روانی از قبیل آرامش روانی و ... کارکردهای اجتماعی از قبیل وحدت بخشی و ... و بسیاری کارکردهای دیگر. برای مثال تعریف زیر در دسته تعاریف کارکردگرایانه قرار میگیرد که معتقد است کارکرد دین حل برخی از مهم ترین رموز زندگی بشر است.
«دین وسیله ای برای توضیح راز جهان و تبیین پدیدههای دینی بر اساس حالات روانی، لغزشهای فکری و تحول زندگی اجتماعی.» (ویل دورانت، لذات فلسفه، ص 382) تعریف دیگری که در این بخش به آن اشاره میکنیم تعریفی است که از سوی ویلیام جیمز، روانشناس آمریکایی، طرح شده است و بر جنبههای درونی و روانی دین تاکید دارد: دین عبارتست از تاثرات و احساسات و رویدادهایی که برای هر انسانی در عالم تنهایی و دور از همهی بستگیها روی میدهد، به طوری که انسان از این مجموعه می یاد که بین او آن چیزی که آن را امر خدایی مینامد، رابطه ای برقرار است.» (ویلیام جیمز، دین و روان، ص 4)آنچه خواننده محترم باید به آن توجه داشته باشد این است که همهی این تعاریف متنوع نشان از دیدگاههای مختلف نسبت به جهان و انسان دارد. اندیمشندان مختلف با توجه به اینکه چه مبانی الهیاتی و فلسفی را بر میگزیند تلاش میکند تعریفی همساز از دین ارائه نماید. نکتهی دیگری که باید به ان توجه داشت این است که برخی از اختلافات در تعریف دین به چند جنبه ای بودن خود دین بر میگردد. نتیجه:بسیاری از تعاریف ارائه شده از جنبههای گوناگونی دین را مورد بررسی و تحقیق قرار داده اند و این تعاریف لزوما با یکدیگر متعارض نیستند. بسیاری از از این تعاریف به حقایقی از دین اشاره میکنند که از یک جنبه خاص دین حکایت میکند. شاید بتوان با کنار هم گذاشتن برخی از این تعاریف به درگ بهتر و جامع تری از دین دست یافت. علیزادهبخش اعتقادات تبیان منابع:1. ناس، جان، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، 1370.2. پترسون، مایکل، و دیگران، عقل و اعتقاد دینی: در آمدی بر فلسفه دین، ترجمه ابراهیم سلطانی و احمد نراقی، تهران، طرح نو، 1376.3. ویل دورانت، لذات فلسفه، ترجمهی عباس زر یاب، تهران، آموزش انقلاب اسلامی، 1369. 4. ملکم همیلتون، جامعه شناسی دین، ترجمه محسن ثلاثی، نشر ثالث. 5. دین و روان از ویلیام جیمز ترجمه مهدی قائنی، نشر دارالفکر، چاپ دوّم 1367.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 568]