تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 25 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):دانش، نابود كننده نادانى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829765110




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

پلورالیسم دینی در بوته نقد (1)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
پلورالیسم دینی در بوته نقد (1)
پلورالیسم دینی در بوته نقد (1) نويسنده:آیت الله محمد هادی معرفت (رحمت الله علیه درآمد«و انّ هذا صراطی مستقیما فاتبعوه ولاتتّبعوا السُبل فتفرّق بکم عن سبیله ذلکم وصّاکم به لعلّکم تتّقون»انعام/153راه مستقیم به سوی حق صرفا شریعت است. آن را دنبال کنید و دیگر راهها را دنبال نکنید که شما را به بیراهه می‏کشاند. این سفارشی است که به شما می‏شود. باشد که پروا پیشه کرده، متعهّدانه رفتار کنید.آیه یاد شده و نیز آیات 77 سوره حج، 31 آل‏عمران، 21 احزاب، 155 انعام و دهها آیه دیگر برآنند که یگانه راه وصول به حق و هدایت و رستگاری و کمال، در پیروی کامل از شریعت است که زمینه‏ساز پاکی درون، زدایش زنگارهای آلودگی از دل و بستر مناسبی است برای این که دل تابش خود را بازیابد و برفراز بینش و دانش پرواز نماید. همچنین آیات 28 حدید، 24 نور، 18 زمر و 37 نور و فرازی از خطبه 222، حکایتگر این حقیقت است که آنچه به دست پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله به عنوان شریعت حق عرضه شده است، یگانه سبیل الهی می‏باشد و هر راهی جز راه شریعت، گمراهی است. این آیات، وحدت طریق را می‏رساند و این که چیزی به عنوان طریقت در کنار شریعت یا جدا از شریعت نداریم. علاوه بر این صراط مستقیم نیز همانا راه اسلام است و بس و جز آن صراط مستقیمی نداریم: « انّ الدین عنداللّه‏ الاسلام » آل‏عمران/19 « ومن یبتغ غیرالاسلام دینا فلن یقبل منه و هو فی الآخرة من الخاسرین » آل‏عمران / 85البته این حقیقت منافاتی ندارد با این که اسلام تکیه بر وحدت جوهری ادیان توحیدی و ابراهیمی دارد و از گذشته‏های دور تاکنون در یک حرکت تسامح و تسالم‏آمیز بدون نزاع و درگیری در کنار دیگر ادیان زیسته است.در این میان کسانی هستند که فرضیه تکثر و تنوع طریق، و گوناگون بودن راه وصول به حقیقت را مطرح ساخته و آیات و روایات وارده در زمینه وحدت طریق را به دلخواه خود تأویل و تفسیر کرده‏اند؛ گرچه این نغمه سبقه باستانی دارد و برخی آهنگ آن را از نو می‏نوازند که شنیدن آن از ظرافت و طرافت خالی نیست و به فرموده امیرمؤمنان: « و تتکلّمون برجع قول قد قاله الرجال من قبلکم»؛1 برگشت صدایی است از گذشتگان که به آن ترنّم می‏کنند.آنچه در پی می‏آید، نقد یکی از همین نظریات است که قائل به تکثرگرایی دینی و نسبیت اخلاقی است که امید است مفید فایدت افتد و مقبول طبع اندیشمندان واقع گردد؛ ان‏شاءاللّه‏.تکثرگراییبرخی بر این باورند که دین و فرهنگ بر پایه «پلورالیزم» ـ یعنی تکثّر و تنوع ـ استوارند و اصل ثابت و لایتغیّری ندارند. فهم دین که براساس باورهای بشری استوار است، برحسب اختلاف باورها، برداشتهای گوناگونی از دین شده، و همواره در حال دگرگونی است.فرهنگ هر جامعه نیز که مجموعه‏ای از آداب و رسوم آن جامعه را تشکیل می‏دهد، مبتنی بر باورهایی است که از حیات و زندگی دارند. لذا بسته به اوضاع و احوال و شرایط موجود هر زمان، فرهنگهای حاکم بر جوامع بشری گوناگون می‏باشد.این فرضیّه، درباره فرهنگ، به دلیل اختلاف شرایط و احوال، و تحوّل آن برحسب زمان، صدق می‏کند، ولی مسأله دین چیز دیگری است؛ مگر از دیدگاه کسانی که دین را برخاسته از فرهنگ هر جامعه می‏دانند و اصالت وحی را در دین باور ندارند.برخی که خود متدیّن‏اند، و خود را پیرو مکتبهای مبتنی بر وحی می‏دانند، ولی شدیدا تحت تأثیر فرهنگ غرب قرار گرفته، و ذهنیّتی با خود آورده‏اند که از «ماورای بحار» نشأت گرفته، خواسته‏اند «پلورالیسم» دینی را ـ که ناخودآگاه پذیرفته‏اند ـ به گونه‏ای توجیه یا ترسیم کنند، که دین ناباوری از آن انتزاع نشود2 و به طور ضمنی همان مطالب را سربسته و دربسته، تحویل جوامع خویش دهند.آنان پلورالیسم دینی را بر تنوّع فهمها از متون دینی، و تنوّع تفسیرها از تجارب دینی، پیاده کرده و بدین‏گونه تنوّع و تکثّر در فهم و تفسیر دین را مطرح کرده‏اند و به گمان خود، از عالم انسانی، یک گلستان پر عطر و رنگ، تصویر نموده‏اند.یکی از همین نویسندگان می‏گوید:«امروز پلورالیسم دینی، عمدتا بر دو پایه بنا می‏شود: یکی تنوّع فهمهای ما از متون دینی، و دومی: تنوّع تفسیرهای ما از تجارب دینی... و همین است سرّ تولّد و حجیّت پلورالیسم درون دینی و برون دینی.»وی می‏افزاید:«در نظریّه قبض و بسط کوشیده‏ام تا راز تکثّر فهم دینی را توضیح دهم و مکانیسمهای آن را بیان کنم. اجمال سخن آن است که فهم ما از متون دینی بالضرورة متنوّع و متکثّر است و این تنوّع و تکثّر قابل تحویل شدن به فهم واحد نیست، و نه تنها متنوّع و متکثّر است، بلکه سیّال است. دلیلش هم این است که متن، صامت است، و ما همواره در فهم آن از پیش‏فرض‏هایی کمک می‏گیریم، و چون این پیش‏فرض‏ها از بیرون دین می‏آید و چون بیرون دین متغیّر و سیّال است، و علم و فلسفه و دستاویزهای آدمی مرتبا در حال تزاید و تراکم و تحوّلند، ناچار تفسیرهایی در پرتو پرسشها و انتظارها و پیش‏فرض‏ها، انجام می‏شوند؛ لذا تنوّع و تحوّل خواهند پذیرفت.و این تفاسیر، همیشه متعدّد بوده و هر کس تفسیری را نپسندیده، روی به تفسیر دیگر آورده است. نه آن که خود، دین ناب را یافته باشد.و معرفت دینی، چیزی نیست جز همین تفسیرهای درست و نادرست. ما در اقیانوسی از تفسیرها و فهمها غوطه‏وریم و این از یک‏سو، مقتضای ماهیت متن دین و از سوی دیگر، مقتضای اختلاف دستگاه ادراکی ماست.اسلام سنّی، فهمی است از اسلام و اسلام شیعی، فهمی دیگر و اینها و توابع و اجزایشان همه طبیعی‏اند و رسمیّت دارند. همیشه هر فرقه‏ای، خود را حق می‏دیده و دیگران را باطل، کسی در این فکر نبوده که این تکثّر اجتناب‏ناپذیر تفاسیر و فهمهاست که گریبان هیچ مکتبی از چنگال آن رها نیست.از نظرگاه است ای مغز وجود اختلاف مؤمن و گبر و جهود مولوی در این بیت شعر، سه دین بزرگ را نام می‏برد و می‏گوید: اختلاف این سه، اختلاف حق و باطل نیست، بلکه دقیقا اختلاف نظرگاه است. آن هم نه نظرگاه پیروان ادیان، بلکه نظرگاه انبیا. حقیقت یکی بوده است که سه پیامبر از سه زاویه به آن نظر کرده‏اند، یا بر پیامبران سه‏گونه و از سه روزنه تجلّی کرده است و لذا سه دین عرضه کرده‏اند.بنابراین، سرّ اختلاف ادیان، نه فقط تفاوت شرایط اجتماعی یا تحریف شدن دینی بوده، بلکه تجلّیهای گونه‏ گون خداوند عالم، همچنان که طبیعت را متنوعّ کرده، شریعت را نیز متنوّع کرده است.عباراتُنا شَتَّی و حُسْنُک واحدٌ و کلٌّ إلی ذاک الجمال یُشیر • طلعت زیبای تو یکی بیش نیست و ما همه از آن زیبایی سخن می‏گوییم؛ گرچه تعبیراتمان متفاوت است.• فروغی بسطامی می‏گوید:با صد هزار جلوه برون آمدی که من به صد هزار دیده تماشا کنم تو را • مولوی نیز گوید:چون که بیرنگی اسیر رنگ شد موسی‏ای با موسی‏ای در جنگ شد چون به بی‏رنگی رسی کان داشتی موسی و فرعون دارند آشتی • اشاره به ظهور مطلق در مقیّد، ولاتعیین در تعیّنات، و بی‏رنگی در رنگها است.• این نکته را باید به گوش جان شنید و تصویر و منظر را باید عوض کرد، و به جای آن که جهان را واجد یک خط راست و صدها خط کج و شکسته ببینیم، باید آن را مجموعه‏ای از خطوط راست دید، که تقاطعها و توازیها و تطابقهایی با هم پیدا می‏کنند.• و آیا این که قرآن پیامبران را بر صراطی مستقیم (صراطٍ مستقیم) یعنی: یکی از راههای راست، نه تنها صراط مستقیم (الصراط المستقیم) می‏داند، به همین معنی نیست؟• در خطاب به پیامبر گرامی اسلام گوید: «إنک لمن المرسلین علی صراطٍ مستقیم» (یس /4-3) یا «یتمّ نعمته علیک و یهدیک صراطا مستقیما» (فتح /2). و در مورد حضرت ابراهیم: «شاکرا لأنعمه اجتباه و هداه الی صراطٍ مستقیم»نحل /121.• همین معنی را با تکیه بر اسم «هادی» خداوند نیز می‏توان توضیح داد:• می‏توان پرسید: امروزه واقعا از میان همه طوایف دیندار (بی‏دینان در کنار) که به میلیاردها نفر می‏رسند، تنها اقلیت شیعه اثنی‏عشری ـ به اعتقاد شیعیان ـ هدایت یافته، و بقیّه ضال و کافرند. یا به اعتقاد یهودیان، تنها اقلیت دوازده میلیونی یهودیان مهتدی‏اند، و دیگران همه مطرود و مردودند؟!• در آن صورت، هدایتگری خدا کجا رفته و چگونه گستره اغواء شیطان ـ که کیدی ضعیف دارد ـ بر پهنای سعه رحمت الهی غالب آمده؟• چگونه می‏توان باور کرد که پیامبر اسلام همین‏که سر بر بالین مرگ نهاد، عاصیان و غاصبانی چند، موفق شدند که دین او را بربایند، و همه زحمات پیامبر را بر باد دهند؟• به فرض هم کسانی معدود، حق‏ستیزی و جاه‏طلبی کردند، میلیونها میلیون مسلمان را، تا پایان تاریخ، چه افتاده است که طاعتشان مقبول نیفتد و زحماتشان بی‏پاداش بماند، و سوء عاقبت در انتظارشان باشد؟آیا این عین شکست برنامه الهی، و ناکامی پیامبر نیست؟ و ادیانی که خداوند برای هدایت خلق فرستاده، به کمترین زحمتی به دست شیطان ضعیف مسخ گردد؟همین ملاحظات بدیهی است که آدمی را وامی‏دارد تا پهنه هدایت و سعادت را وسیعتر بگیرد، و کید شیطان را ضعیف بشمرد و برای دیگران هم حظّی از نجات و سعادت و حقّانیّت قائل شود و روح پلورالیسم همین است.آنچه در این جا راهزنی می‏کند، عناوین کافر و مؤمن است، که عناوینی صرفا فقهی ـ دنیوی است و ما را از دیدن واقع بازمی‏دارد. برداشتن این‏گونه تمایزات ظاهری در مقام تحقیق، و نظر دوختن در عالم، از روزن اسم هادی خداوند، کلید حلّ مشکل، و هضم و قبول کثرت است. و اذعان به رحمت واسعه الهی، و کامیابی رسولان وی و ناتوانی کیدشیطان و بسط‏نوازش دستان نوازشگر خداوند بر سر عالمیان و آدمیان است.سخن در این نیست که پیروان مذاهب از عقاید و رسوم و آداب خود دست بردارند و همه همگون شوند. سخن در این است که در کثرت و اختلاف با چشم دگری نظر کنند و چنین نپندارند که هر کس چند مادّه اعتقادی خاصّ در ذهن خود ترسیم نمود (شیعه، سنّی، پروتستان، کاتولیک) مهتدی و ناجی است، و بقیّه ضالّ و هالکند، بلکه راههای پوشیده حقّ، در هدایت خلق را نیز مدّ نظر گیرند.»3یکی از نویسندگان عرب (دکتر علی الوردی بغدادی) درباره اختلاف‏نظرها و فرقه‏گرایی‏ها، چنین مثالی می‏زند:«همانند ستونی است که چهار ضلع دارد و هر ضلعی به رنگی است، و چهار گروه، هر گروهی در مقابل ضلعی قرار گرفته، و میخ‏کوب شده‏اند. هر گروه، ستون را به رنگی که مشاهده می‏کند توصیف می‏نماید و در عین اختلاف در وصف، همه درست می‏گویند، چون هر که آنچه را می‏بیند وصف می‏کند و از منظری که در مقابل دیگری است خبر ندارد. البته این بیخبری، بر اثر وابستگیهای عقیدتی است، که اجازه نمی‏دهد از حقیقت گفتار دیگران باخبر شوند.»پی نوشت ها :1 . نهج‏البلاغه، خطبه 183.2 . غافل از آن که چه بخواهند و چه نخواهند، مطرح کردن این‏گونه مطالب بی‏اساس، یک گونه دین‏ناباوری در جامعه ایجاد می‏کند، و مخصوصا نسل جوان را ـ که دین را پابند می‏داند ـ به سوی لاقیدی می‏برد، و با نظر بی‏اعتباری، به دین می‏نگرند. یکی از اساتید دانشگاه که مقام ارجمندی در نظام کنونی دارد، می‏گوید: جوانانی را سراغ داشتم متعهد و مواظب بر انجام تکالیف شرعی، که پس از چند بار گوش سپردن به سخنرانیهایی این‏گونه، اکنون بی‏تفاوت شده، در انجام وظایف دینی کوتاهی می‏کنند.3 . عبدالکریم سروش؛ «صراط‏های مستقیم»، کیان، ش36، اردیبهشت 1376.منبع: منبع : http://marefat.info/ن
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 547]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن