واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: آمار تأمل برانگيز!
به گزارش آخرین نیوز، « آمار تأمل برانگيز » عنوان يادداشت سردبير روزنامه اطلاعات عليرضا خاني است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد: سخنان وزير کار درباره اين که ۵ ميليون نفر متقاضي جديد اشتغال داريم و سال گذشته فقط ۳۰۰ هزار فرصت شغلي ايجاد شد، خبر بدي براي عرصههاي اقتصادي و اجتماعي کشور است. علي ربيعي معتقد است بيشتر تقاضاي اشتغال مربوط به فارغ التحصيلان بيکار دانشگاهها و زنان است.
آنچه طي ساليان اخير رخ داده است، انباشت فارغ التحصيلان دانشگاهي پشت صف انتظار براي شغل است. فارغ التحصيلاني که به يُمن خوديابي زنان و رقابت چشمگير آنها، بسياريشان زن هستند اما ضعف بنيههاي اقتصاد، رکود اقتصادي و کم تواني مديريتي کشور ممکن است اين «يُمن» را به سرخوردگي و ناکامي آنان در ابراز وجود و اثرگذاري عيني در فعاليتهاي اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي کشور تبديل کند.
بنمايه و جانمايه هر کشور براي ايجاد اشتغال، تابعي از ظرفيتهاي اقتصادي آن کشور است. ظرفيت اقتصادي هر کشور به ميزان توليد، اعم از توليد کالا و خدمات، برميگردد. عامل مديريت در اين ميان نقش فراگيري دارد اما مديريت صرفاً از طريق رشد توليدات کالايي و خدماتي ميتواند مولد شغل باشد. رشد توليد تابعي از حجم اقتصاد است. در حالي که جمعيت ايران بيش از يک درصد جمعيت دنياست حجم اقتصاد ايران نسبت به جهان کمتر از يک به ۲۰۰ است.
در کنار همه اين موارد، تحريمهاي بينالمللي و رکود اقتصادي در ساليان اخير نقش بسزايي در کاهش ميزان اشتغال در کشور داشته است. براي همين متولدان انبوه دهه ۶۰ که زماني تحصيل ناکرده بودند، اکنون با گذراندن بخشي از عمرشان روي صندلي دانشگاه، پشت صف اشتغال رهايند.
معناي اتفاقاتي که در حوزه اشتغال افتاده است، به بيان سادهتر اين ميشود که با بررسي سرعت افزايش تقاضا در بازار کار (که تابعي از سرعت افزايش جمعيت است) با سرعت رشد حجم اقتصاد، ميتوان نتيجه گرفت که ايجاد اشتغال کماکان کمتر از رشد تقاضا براي شغل است.
وزير کار بواقع ميخواهد بگويد که چنانچه اين ۵ ميليون تقاضا وارد بازار کار شوند ـ که قطعاً ميشوند ـ و جهشي بزرگ در ايجاد شغل بوجود نيايد، با افزايش انفجاري نرخ بيکاري مواجه ميشويم.
آنها که بيکاري را عميقتر از يک واژه ميبينند، ميدانند که بيکاري صرفاً نداشتن درآمد نيست. حتي ممکن است اگر دولتي درآمدش بالا باشد يا بهاي نفت افزايش چشمگير يابد، دولت بتواند با وضع مقرري ماهانه بيکاري، براي بيکاران درآمد ثابت ايجاد کند، اما بيکاري فراتر از مقوله درآمد است. بيکاري بر همه ابعاد نهادهاي اجتماعي آثار زيانباري برجا ميگذارد. از نهاد خانواده تا سياست. پل ساموئلسن، بنيانگذار علم اقتصاد نوين، ميگويد اگر کشوري با خيل بيکاران مواجه شد و دولت نتوانست شغل ايجاد کند، نبايد مزد بدون تکليف به بيکاران بدهد، بايد از آنها بخواهد آب دريا را با کاسه بردارند و به ساحل بريزند و در مقابل به آنها حقوق بپردازد!
درک معناي چنين ديدگاهي چندان دشوار نيست. بيکاري و پر نشدن زمانهاي خالي ميليونها انسان در طول روز، ميتواند آسيبهاي رواني و اجتماعي را در پي بياورد. هشدارهاي پياپي مسئولان اجتماعي و انتظامي درباره روند رشد ناهنجاريها و جرائم مختلف در کشور، يکي از نمادهاي آن است.
۵ميليون بيکار جديد، ميتواند نرخ بيکاري را در کوتاه زماني دو برابر کند و اين به خودي خود، خطر بزرگي پيش پاي کشور است.
شايد در دهه ۶۰ که کشور با موج متولدان انبوه مواجه شد، دولت وقت گمان ميکرد که با افزايش واردات شيرخشک ـ که بار مالي غيرقابل تحملي هم نداشت ـ مشکل را حل کرده است، اما امروز مشکلات و نيازهاي متعدد، پيچيده و دشواري به وجود آمده که سخنان وزير کار تلويحاً نشان ميدهد از دست دولت کار چنداني برنميآيد، همانطور که از دست دولتهاي قبلي نيز برنيامد.
شنبه, 18 مهر 1394 ساعت 08:10
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]