تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 7 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مؤمن هرگاه سخن گويد ياد (خدا) مى كند و منافق هرگاه سخن گويد بيهوده گويى مى كند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812991351




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

بر مزار غربت


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:


فاطمیه؛
بر مزار غربت
نه تنها من، که تمام واژه هایی که در اشکِ سوگ و شطّ خون شناورند، می پرسند: چرا کنار هجده سالگی، این همه رنگ سیاه ماتم؟



  به گزارش سرویس دینی جام نیوز، تهاجمِ خزانِ ناپاک به آبادیِ غزل های زهرایی؛ جان گدازتر از این تصویر، حادثه ای دیگر برای شاعران نبوده است. درست در لحظه ای که همه چیز با سپیدی خو گرفته است، شب، با تمام پلیدی اش تو را در بر می گیرد. می خواهی فریاد بکشی؛ اما اجازه در خود سوختن داری و بس. دنیا از دیدِ آگاهان، مکان شکر و تسلیم است. چشم فرو می بندی و با خود می گویی: تکلیف ما با این جگر کباب شده چیست؟ و اشک هایت سرازیر می شود؛ همان دسته گل های زخم؛ یکی یکی بر مزار غربت. خدایا! کجا باید شمعی روشن نگه داشت؟ این غم های آسمانی در کدام نقطه و گِرد کدام تربت فرود آیند؟ این خود، داغ دیگری است و تحملی دیگر بایدش. دنیا چرا این بوی اندوه را از خود دور نمی کند؟  
امان از تو ای نقطه پایانِ تلخ، ای آخر خط شکستن! اُف بر همه بی رحمی هایی که خودشان را پهلوی بانوی نحیف رسانده اند! با این حُزن، همه گل های جوان، به سپید مویی رسیده اند. سیمای عشق، شکستگی اش از روز آشکارتر است. امروز زبانی جز گریه به کار نمی آید. جز هق هقی آهسته، زمزمه ای در باغ آینه ها نیست. جز رویش نغمه های جان سوز در گلشن یاد «ام ابیها»، به چشم نمی خورد.  
شما بیائید ای منظومه های فراق! مصیبت عمیق است و هر دلی برای خود «بیت الاحزانی» دارد. در محفلی، شعری، لحظه ای... همه برای آن است که غریب بگرییم و عقده ها بگشاییم. اما مگر برای این زخم، مرهمی آمده است؟  
امروز با توام ای حال و هوای بقیع! دلم تنگ است و در اشک سفر کرده ام. دلم هم سو با کبوترانت، مرثیه هایی انبوه دارد. ناله های زهرایی دارد و شعله شعله، روضه های مفصّل. دلم طاقت ندارد به جانب بغض بچه های علی، پر بگشاید. خیلی از آه ها را به شعر درآورده اند؛ اما خانه آتش گرفته علی، چیز دیگری است که شاید هیچ مرثیه ای آن را نسروده باشد.   لحظه های من تا به حال مدینه نرفته اند. اما غم های امروز آن قدر زیاد است که به آسانی هر دلی را به آن دیارِ انس راهی می کنند؛ دیاری که می دانم جای جای آن از مظلومیت و معصومیت زهرا روشن است. مدینه سرتاسرش از یاد زهرا آکنده است. دیگر سراغ «مزاری» را نباید گرفت.   امروز نه تنها من، که تمام واژه هایی که در اشکِ سوگ و شطّ خون شناورند، می پرسند: چرا کنار هجده سالگی، این همه رنگ سیاه ماتم؟ یعنی هجده سال، این اندازه طولانی است با آن همه رنج های متراکم؟ در این دنیا اما چیزی بعید نیست.   مگر فاطمه، «ریحانة النبی» نبود؟ چرا حکایت کبودی بازو؟ مگر علی جان پیامبر نبود؟ چرا تنها و گوشه نشینش خواستند؟ چرا...   امروز نمی دانم چه باید گفت وقتی که خودِ داغ، در خانه علی تکلّم نمی کند؛ وقتی علی تمام هستی اش از دست می رود و او نمی تواند حتی به راحتی بگرید. نمی دانم چه باید خواند که شب و اختفا، با سکوتِ خود حرف ها را زده اند.     تبیان



۲۸/۱۲/۱۳۹۳ - ۰۷:۰۰




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن