محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1841931351
بررسی شبهه جهاد ابتدایی در تفسیر آیه «لا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ»
واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
بررسی شبهه جهاد ابتدایی در تفسیر آیه «لا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ»
مراد از آیه لا اکراه، نفی حقیقی هر امر مکروه در دین خدا، نفی هرگونه اکراه درونی در پذیرش دین الهی یا غیر الهی و نهی از اکراه بیرونی در قلمرو دین الهی است و هیچ یک از این حالات مغایر با اراده و اکراه الهی بر حاکمیت دین خود نیست.
بخش اول چکیده یکی از شبهات مطرح در تفسیر آیه «لا اکراه فی الدین»، مسئله تعارض جهاد ابتدایی در اسلام با این آیه است. مراد از آیه لا اکراه، نفی حقیقی هر امر مکروه در دین خدا، نفی هرگونه اکراه درونی در پذیرش دین الهی یا غیر الهی و نهی از اکراه بیرونی در قلمرو دین الهی است و هیچیک از این حالات مغایر با اراده و اکراه الهی بر حاکمیت دین خود نیست. مفسرین جهت حل شبهه فوق راهکارهای متعددی را ارائه نمودهاند که لزوم حمل آیات مطلق جهاد بر آیات مقید، بهترین آن است. ازاینرو هیچیک از آیاتی که در آن به قتال با کافران و مشرکان دستور داده شده است، فرمان مطلق نیست و مقید به قیودی مانند: تعدی، قتال، ظلم، آزار و اذیت، اخراج مسلمین، پیمانشکنی، فتنهگری، طعنهزدن به دین خدا و خیانت کافرین و مشرکین است. واژگان کلیدی آیه لا اکراه، جهاد ابتدایی، جهاد مطلق، جهاد مقید. طرح مسئله یکی از مهمترین شبهاتی که درباره آزادی عقیده و آیه لا اکراه فی الدین مطرح میشود، شبهه تعارض مسئله جهاد ابتدایی در اسلام با آیه مذکور است. براساس این شبهه، اسلام از یک سو مدعی آزادی عقیده است و هرگونه اکراه در دین را نفی و نهی میکند و اما از سوی دیگر جهاد ابتدایی را بهعنوان روشی برای گسترش خود و تحمیل عقیده اسلام به دیگر ملتها، تجویز مینماید. برخی معتقدند مشروعیت و وجوب جهاد در اسلام در برابر کفار و مشرکان که از مسلمات دین اسلام است با آزادی عقیده و ایمان مغایر است و اسلام میخواهد به زور شمشیر، همه جهانیان را به پذیرش خود وادارد (نیکزاد، 1382: 17 و 24) و مسلمین نیز به واسطه همین اجازه قانونی، با ملتها وارد جنگ شدند و اسلام را به زور تحمیل کردند که با یک اصل عمومی حقوق بشر، به نام آزادی عقیده، مغایرت دارد. (مطهری، 1372: 12) برخی از مستشرقان معتقدند که محمد| یکی از انبیای فراوانی بوده که از سوی خدا تشویق گردیده تا به خاطر اعتقادش به نبرد بپردازد. روبرت بین نیز کتاب شمشیر مقدس را بدان جهت تألیف کرد که ثابت کند اسلام به وسیله شمشیر پیروز شده است. (زمانی، 1388: 426) از سوی دیگر آیه «لَا إِکْرَاهَ فى الدِّینِ» با آیاتی که بهطور مطلق بر جهاد تأکید میکند و فرمان جهاد میدهد، در تعارض است. اکنون این سؤال مطرح است که آیا حکم جهاد ابتدایی در اسلام و آیات مطلق مربوط به جهاد و قتال، با آیه لا اکراه فی الدین تعارض دارد؟ معناشناسی آیه «لا اکراه فی الدین» 1. واژهشناسی اکراه از ریشه «کره» به فتح کاف، سختی و مشقتی است که از خارج وجود انسان به او میرسد و با اکراه به او تحمیل میشود و «کُره» به ضم کاف، سختی و رنجی است که از ذات انسان به او میرسد و او آن را زشت میداند و از آن اکراه دارد که خود دو گونه است؛ گاهی چیزی از حیث طبع انسان و گاه از حیث عقل و شرع مکروه است و اکراه، واداشتن انسان به چیزی است که آن را زشت میداند (راغب اصفهانی، 1412: 1 / 707) و نسبت به آن کراهت و تنفر دارد. بیشتر لغویون همین معنا را برای اکراه بیان کردهاند. (فراهیدی، 1410: 3 / 376؛ طریحی، 1416: 6 / 360؛ ابنمنظور، 1414: 13 / 535) با توجه به معنای لغوی واژه اکراه، دو عنصر تحمیل از سوی اکراهکننده و نخواستن (زشت دانستن یا تنفر داشتن) از سوی اکراه شونده در واژهشناسی اکراه اهمیت دارد. واژه «دین» بین زبان ایرانی و سامی، مشترک بوده و به معنای کیش، وجدان، داوری، قانون، حق و آیین به کار میرود (معین، 1386: 2 / 1278) و معنای نخستین آن، انقیاد و اطاعت است. (ابنفارس، 1411: 2 / 32) دین امری است که برای آن گردن نهاده میشود و اصل واحد در این ماده، خضوع و انقیاد در برابر برنامه یا مقررات معینی است که هر دو قید خضوع و در برابر برنامه بودن، در این اصل داخل است. (مصطفوی، 1360: 3 / 289) واژه «رشد» بهمعنای اصابت به خیر (صدرالمتألهین، 1366: 4 / 198)، اصابت به واقع (مغنیه، 1424: 1 / 396) اصابت به حق (طریحی، همان: 3 / 50)، هدایت برای رساندن به حقیقت و بهمعنای صلاح آمده است. اصل واحد در این ماده اهتداء بهسوی خیر و صلاح است و دین الهی از آن جهت رشد میباشد که حقیقت آن، اهتداء به خیر و صلاح است. (راغب اصفهانی، همان: 354) واژه «غی» از ریشه «غوی»، ضد رشد و به معنای سلوک بر خلاف طریق رشد (طوسی، بیتا: 2 / 312؛ صدرالمتألهین، همان: 4 / 198)، رفتن به راه هلاک (قرشی، 1371: 5 / 132)، انحراف از حقیقت و دور شدن از واقع (مکارم شیرازی، همان: 2 / 259)، است. اصل واحد در این واژه هدایت به شر و فساد میباشد. (مصطفوی، همان: 7 / 285) 2. مفهومشناسی خداوند در دین خود کوچکترین امری که مورد کراهت حقیقی انسان باشد وضع نفرموده و تمام دین را بدون استثنا محبوب قلب انسان قرار داده و در برابر، کفر، فسق و عصیان را مکروه و منفور انسان نهاده است. همچنین خداوند هیچکس را به اجبار به پذیرش این دین وادار نکرده است. در تأیید این معنا میتوان گفت: الف) ترکیب لاء نفی جنس همراه با «اکراه» در شکل مصدری باب افعال و حرف جر «فی» و واژه «دین» با الف و لام معهود که به دین الهی در کاملترین معنای آن اشاره دارد، معنایی بسیار گسترده شامل نفی و نهی از اکراه، اکراه درونی و اکراه بیرونی، اخباری بودن و انشایی بودن گزاره و بالاخره درونی و برونی بودن دین را در بردارد. ب) با توجه به اینکه دین الهی، دین قیم و حنیفی است که تکثر و تفرق نمیپذیرد و تمام اجزاء آن بدون استثنا با ساختار فطرت انسان سازگار و هماهنگ است، در هیچ جزء و بعدی از اجزاء و ابعاد دین، حقیقتاً و فطرتاً هیچگونه کراهتی نسبت به دین خدا وجود ندارد (حجرات / 7؛ یونس / 9) و کراهت اکثر انسانها از دین خدا و اطاعت او، از جنس کراهت از نور بوده و ازاینرو کراهتی جعلی و کاذب است نه کراهت حقیقی. ج) این معنا دو ساحت مختلف دین الهی یعنی ورود ایمان به قلب انسان و ورود انسان به صحنه اطاعت و عمل را در بر میگیرد. د) اینکه خداوند اراده فرموده دین خود را بر هر چه دین است، اظهار و غلبه و برتری دهد گرچه مشرکان، کافران و منافقان از این برتری کراهت داشته باشند، اکراه بر حاکمیت دین خداست نه اکراه بر پذیرش دین الهی توسط تک تک انسانها و این اکراه و تحمیل را از هیچکس هم نمیپذیرد و ضمن به رسمیت شناختن و حق انتخاب دین توسط انسان و آزادی عقیده، هرگز دین خود را که تماماً حق و نور و هدایت است با ادیان دیگر که تماماً باطل و ظلمت و گمراهی است، یکسان نمیداند و جز اسلام را نمیپذیرد (آلعمران / 85) و به غیر آن راضی نمیشود. «تبین» بهمعنای ایضاح (ابنمنظور، همان: 13 / 67) است که متضمن معنی تمیز هم میباشد (صافی، 1418: 3 / 26) پس «رشد» بهطور کامل و روشن از «غی»، متمایز و جدا شده است. «طاغوت» نیز هر غیر خدایی است که مورد پرستش، عبودیت و تبعیت قرار گیرد. (راغب اصفهانی، همان: 520) طغیان با حالت استغنا شروع میشود و با عصیان و نافرمانی از خدا و رسول|، تکبر و لجاجت، روی گردانی و کراهت از حق، تکذیب، کفر به خدا و ایمان به طاغوت، خود را در مقابل خدا قرار دادن و ولایت کفار را به عهده گرفتن به اوج خود یعنی طاغوت میرسد. در این گزاره یک قید عدمی «فمن یکفر بالطاغوت» و یک قید وجودی «و یؤمن بالله» مطرح شده که چون انسان نمیتواند دو امر متضاد یا متناقض را تصدیق کند و به هر دوی آنها معتقد شود پس باید اول از شرک تبری جوید و از رذایل اخلاقی پاک شود تا ارکان توحید در قلب او رسوخ کند و اگر این رسوخ صورت پذیرد هرگز این رابطه با پروردگار نخواهد گسست؛ زیرا براساس محکم فطرت و آفرینش است. (حسینی همدانی، 1404: 2 / 310) 3. دیدگاههای مفسران در معناشناسی آیه برخی مفسران مانند علامه طباطبایی معتقدند که دین یک سلسله معارف علمی است که معارف عملی را به دنبال دارد و جامع همه این معارف، اعتقادات است که از امور قلبی میباشد و اکراه در آن راه ندارد؛ زیرا اکراه فقط در اعمال ظاهری (مادی و بدنی) وجود دارد. (طباطبایی، 1417: 2 / 342) ایمان عقد قلبی است و با اکراه حاصل نمیشود (مظهری، 1412: 1 / 362؛ قرشی، همان: 6 / 108) و هیچکس بر دلهای مردم راه و تسلطی ندارد. (حجازی، 1413: 1 / 171) گروه دیگری از مفسران معتقدند که اکراه در مقدمات ایضاح حق است و پس از وضوح، اکراه در دین معقول نیست و حجت از جانب حق بر مردم تمام است. (ثقفی تهرانی، 1398: 1 / 330) ایمان، اذعان و خضوع است و با الزام و اکراه محقق نمیشود بلکه فقط با حجت و برهان شکل میگیرد. (مراغی، بیتا: 3 / 16) برخی مفسرین معتقدند که اجبار و اکراه بر دخول در دین فایدهای ندارد و نیاز به آن نیست. آنها معتقدند با تبیین و تفکیک حق از باطل و رشد از گمراهی، هر انسان آگاه و خردمندی دین الهی را میپذیرد و نیازی به اکراه نمیباشد. (جعفری، 1375: 195) کسی که بر اسلام هدایت شده از روی بینه وارد آن گردیده و آن کس که بر دلش مهرخورده، اکراه به حالش سودی ندارد. (ابن ابنکثیر، 1419: 1 / 310) ایمان رشدی است که به سعادت ابدیه میرساند و کفر همان غی است که به شقاوت سرمدیه منتهی میشود پس نیازی به اکراه نیست. (فیض کاشانی، 1418: 1 / 121؛ بیضاوی، 1418: 1 / 154) شمار دیگری از مفسرین معتقدند که آیه لا اکراه به این معنی اشاره دارد که جبر و قسری از جانب خداوند در امر دین وجود ندارد و خداوند امر دین را بر اجبار قرار نداده و بنده مخیر است هر عقیدهای را اخذ کند؛ چراکه بعد از ظهور طریق حق و وضوح آن از باطل و تمام شدن حجت بر مردم، هلاک و حیات، هر دو براساس بینه است. (شبر، 1412: 1 / 79) خداوند امر ایمان را بر تمکن و اختیار نهاد تا ابتلا و امتحان و تکلیف معنا پیدا کند و آنچه در ایمان معتبر است، اخلاص میباشد و اکراه با ابتلا و اخلاص منافات دارد. (زمخشری، 1407: 1 / 303) برخی دیگر معتقدند اکراه بعد از تبیّن، اکراه ظاهری است نه اکراه واقعی (قمی، 1367: 1 / 84) و اگر انسانی به مقام رضا به قضا و درجه تسلیم و اسلام حقیقی رسیده باشد، در نفس خود حالت ارتضاء دارد و کراهتی برای او در دین باقی نمیماند. (صدرالمتألهین، همان: 4 / 193) به نظر بعضی از مفسرین، مقصود از دین در آیه لا اکراه، نه اسلام بلکه تشیع و ولایت علی× است و معتقدند که «لَا إِکْرَاهَ فى الدِّینِ» یعنی خداوند امر ایمان و تشیع را نه بر اجبار بلکه بر تمکن و اختیار قرار داده است. (کاشانی، 1410: 1 / 127) با توجه به معناشناسی آیه لا اکراه میتوان گفت: الف) خداوند دین خود را محبوب قلب همه انسانها قرار داده و هر گونه کراهت درونی و قلبی یا اکراه بیرونی و ظاهری را نفی و نهی نموده است. ب) خداوند اراده فرموده دین حق و هدایت که مورد رضای اوست بر هر دین دیگر، غلبه و برتری یابد و متدینین به دین الهی در زمین، تمکن و استقرار یابند و این به معنای اکراه و اجبار تک تک افراد نمیباشد. ج) آنچه نفی و نهی شده کراهت حقیقی است و گرنه کراهت جعلی و کاذب در اکثر انسانها نسبت به دین الهی وجود دارد که از سنخ کراهت از نور و در نتیجه سفاهت و سبک مغزی است. د) عدم وجود اکراه حقیقی در دین الهی و عدم قبول اکراه ظاهری و بیرونی از جانب خداوند هرگز بهمعنای بیتفاوتی ذات حق نسبت به مسئله دین و پذیرش هر دین غیر خدایی نیست. نقدهای مفسران بر شبهه جهاد ابتدایی 1. حمل آیات مطلق جهاد بر آیات مقید طبق قاعده مطلق و مقید باید آیات مطلق جهاد را بر آیات مقید حمل کرد. جهاد برای اسلام آوردن کفار و مشرکان نیست، بلکه با توجه به آیات دیگر، مقید به موارد خاصی مثل فتنهگری و جنگافروزی آنان است و دستور به مقاتله نیز اعم از ابتدا به قتال است؛ زیرا قتال، هم ابتدا به جنگ و هم دفاع در مقابل متجاوزان و پیشگیری از غافلگیری را شامل میشود. به نظر شهید مطهری، آیات جهاد، ناسخ و منسوخ نیستند و استدلال به مطلقات آیات جهاد برای اثبات اصل بودن جنگ در اسلام، از قوت برخوردار نیست؛ زیرا اولاً اسلوب آیات، قضیه را در زمان معین مطرح میکند و بررسی تاریخی همان زمان معین، نکات زیادی را مینمایاند ثانیاً آیات مطلق باید با توجه به آیات مقید جهاد، قید زده شوند و آیاتی که در ظاهر افاده عموم میکنند به وسیله آیات دیگر تخصیص بخورند و ثالثاً قتال که از باب مفاعله و فعال است، ناظر به طرفین میباشد و کوشش در کشتن کسی است که سعی در کشتن او دارد. (برزنونی، 1384: 107 و 116) نقد؛ گرچه این پاسخ به درستی بر مقید بودن آیاتی که فرمان به جهاد داده تأکید دارد اما از جامعیت لازم برخوردار نیست؛ زیرا در صورت اصرار بر مطلق بودن برخی آیات جهاد، راه حلی ارائه نمیدهد. 2. دفاع از حقوق فطری و ارزشهای انسانی اسلام، دین حق و توحید را یک امر فطری میداند (روم / 30)، فلسفه آفرینش انسان را عبادت پروردگار معرفی میکند (ذاریات / 56)، پرستش خدا را صراط مستقیم میشناسد (آلعمران / 51)، پذیرش دین الهی را باعث حیات طیبه بشری میداند (نحل / 97؛ انفال / 24) و نادیده گرفتن پیامهای توحیدی و آسمانی را باعث سقوط انسان به درجه حیوانیت تلقی میکند. (اعراف / 179؛ انفال / 22) توحید و دین کامل الهی یک حق انسانی است و دفاع از آن کمتر از دیگر حقوق انسانی نیست. جهاد عقیدتی در حقیقت، دفاع از حقوق انسانی است که امری لازم و مشروع بوده و در همه جهان پذیرفته شده است به طوری که حتی متجاوزین باطل هم در بسیاری از موارد دفاع از حقوق انسانی مثل آزادی را بهعنوان توجیه تهاجم خود مطرح میکنند. (نیکزاد، همان: 23) شرک به خدا موجب هلاک انسانیت و مرگ فطرت است و مبارزه با شرک و دفاع از حق فطری انسانیت به منزله بازگشت دادن روح به قالب اجتماع و زنده کردن آن میباشد. پس دفاع کامل از حق فطری انسانیت مقتضی توسعه حکم جهاد است (همان) و اظهار اسلام و انتشار آن برای مصلحتی نه فقط اسلامی بلکه انسانی است. (مغنیه، همان: 1 / 97) علامه طباطبایی معتقد است اولین و اساسیترین حق انسانها، حق حیات سالم است. سران ستم و کافر کشورهای غیر مسلمان این حق را از مردم سلب کرده و با شیوههای گوناگون و تبلیغات نادرست خود بر ضد حق، اجازه تفکر و اندیشه صحیح را به آنها نمیدهند و با فتنه و آشوب در برابر ارشاد و تبلیغ اسلام نمیگذارند چراغ هدایت دین که مورد درخواست فطرت همه انسانهاست به محدوده کشور شرک و کفر برسد. در این حال است که فرمان «وَ قَاتِلُوهُمْ حَتى لَا تَکونَ فِتْنَ ه» (انفال / 39) برای از میان برداشتن فتنه و آشوب صادر میشود تا به دنبال آن و پس از رفع موانع یعنی سردمداران کفر، فطرت اسیر شده مردم آن دیار آزاد شود و سخن منطقی دین به صورت بلاغ مبین به آنان عرضه گردد «وَ مَا عَلَیْنَا إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبین» (یس / 17) تا مردم، خود بتوانند چهره واقعی حق را بیابند و آزادانه آن را اختیار کنند «فَمَن شَاءَ فَلْیُؤْمِن وَ مَن شَاءَ فَلْیَکفُر» (کهف / 29) پس جهاد ابتدایی نه تنها برای تحمیل عقیده نیست بلکه موافق آزادی عقیده و برای مهیا سازی آن است. (جوادی آملی، 1381: 16) جهادی که اسلام، مسلمین را بهسوی آن خوانده جهاد به ملاک زور مداری نیست و نخواسته با زور و اکراه، دین را گسترش دهد، بلکه به ملاک حق مداری و برای زنده کردن حق و دفاع از توحید است. (طباطبایی، همان: 2 / 343) به نظر شهید مطهری دین، یعنی صراط مستقیم و راه راست بشری و بیتفاوت بودن در مسئله دین بهمعنای بیتفاوتی در مورد راه راست بشریت است. توحید جزء حقوق انسانی است و با سعادت بشری بستگی دارد و جنبه شخصی و سلیقهای ندارد و اگر توحید را از حقوق انسانی و از شرایط سعادت بشر دانستیم، جهاد ابتدایی با مشرک و دفاع از توحید جایز است گرچه تحمیل عقیده توحید جایز نیست. دفاع از چنین حقی، از دفاع شخصی و دفاع ملی تقدس بیشتری دارد و نمیتوان جهاد برای بسط ارزشهای انسانی را ولو در خطر نیفتاده باشد، محکوم کرد. پس اگر در قانونی چنین آمده است که باید از توحید بهعنوان یک ارزش انسانی دفاع نمود، معنایش این نیست که تهاجم جایز است بلکه بدان معناست که توحید یک ارزش معنوی است و دایره دفاع هم آن قدر وسیع است که شامل این گونه ارزشهای معنوی نیز میشود. اسلام نمیگوید توحید را تحمیل کنید؛ چراکه توحید تحمیل شدنی نیست «لَا إِکْرَاهَ فى الدِّینِ» اما معنای «لَا إِکْرَاهَ فى الدِّینِ» این نیست که شما از حوزه توحید، دفاع نکنید و اگر دیدید «لا اله الا الله» به خطر افتاده، آن خطر را دفع نکنید. چنین جهادی، جهاد در راه آزادی بشر است نه جنگ علیه آزادی بشر (مطهری، همان: 65 ـ 43) که با آیه لااکراه تعارض داشته باشد. نقد؛ این پاسخ یکی از بهترین راه حلها در حل شبهه تعارض مورد بحث است اما در این پاسخ دفاع از حق فطری توحید اعم از حاکمیت دین خدا یا عدم حاکمیت آن است در حالی که بدون اقدام برای حاکمیت و غلبه دین الهی، دفاع از این حق فطری و انسانی اساساً ممکن نیست. بنابراین به نظر میرسد معیار اصلی را باید حاکمیت دین خدا دانست، ثانیاً به سایر قیود جهاد ابتدایی و حالات دیگر آن غیر از زیر پا گذاشته شدن حقوق انسانی در جوامع دیگر اشاره نشده است. 3. جهاد ابتدایی برای رفع مزاحمت و موانع دعوت جهاد برای تحمیل و اجبار دیگران بر اسلام بهعنوان یک عقیده صورت نمیگیرد، بلکه برای از بین بردن موانع، از طریق دعوت اسلامی و ابلاغ رسالت الهی به گوشهای مردم است. (سبحانی، 1419ق: 38) پیامبران هیچ گاه به وسیله جنگ، دین را تحمیل نمیکنند، بلکه اگر جنگی اتفاق میافتد برای برطرف کردن موانع و نیروهای شیطانی از سر راه تودههای مردم است تا زمینه درست اندیشیدن برای آنها فراهم شود و بتوانند آگاهانه دین حق را پیدا کنند و به آن ایمان آورند. (جعفری، 1384: 25 ـ 21) در اسلام نیز از آنجا که برای انتشار دعوت اسلام، میان ملتها تأمین امنیت و آزادی فکری ضروری بود، مسلمانان مجبور بودند برای تأمین این منظور، حکومتهایی که مانع ارتباط مستقیم مسلمین با تودههای مردم بودند را از میان بردارند و بر همین اساس مردم را پس از برچیدن دستگاه ظلم به حال خود وا گذاشتند تا آنچه را در محیط امن و آزاد با فهم خود درک میکنند، اختیار نمایند. (منتظر قائم، 1377: 40) جهاد ابتدایی برای رفع مزاحمت، (طالقانی، 1362: 4 / 38) رساندن دعوت به همه انسانها (فضلالله، 1419: 5 / 49)، تأمین آزادی دعوت (زحیلی، 1418: 3 / 23) و برای مقابله با کسانی است که در برابر این دعوت مقاومت میکنند و مانع نشر این نور در جهان میشوند. (مراغی، همان: 3 / 18) جهاد ابتدایی در اسلام برای آزاد نمودن انسانهایی است که شرایط آزاد اندیشی و انتخاب آزاد را ندارند و برای هموار کردن راه حقیقتیابی و نفی تحمیلها و استضعاف فکری و آماده کردن زمینه رشد آگاهی و شکوفایی اندیشهها و رهایی بخشیدن مظلومها و مستضعفانی است که خود توان گرفتن حق خویش را ندارند. (عباس نژاد، 1385: 113) جهاد ابتدایی در اسلام به منظور پایان دادن به آزار و اذیت مسلمانان از سوی مشرکان و فتنه گری آنان علیه اسلام و مسلمین و رفع موانع پیام توحید به گوش جهانیان و گسترش حاکمیت اسلام (ورعی، 1388: 15) و از میان برداشتن اکراه بر عقاید مخالف و ظلم و اقامه حق و عدل است نه تحمیل عقیده و ایمان و اکراه بر پذیرش عقیده (بحرانی، بیتا: 2 / 205) و بر این اساس جهاد ابتدایی، جهادی علیه ملتها نیست بلکه علیه حکومتهای جائری است که مانعی در راه خدا هستند و علیه ائمه کفر است که تعهد انسانی ندارند (سیفی مازندرانی، بیتا: 3 / 113) تا امنیت و آزادی برای دعوت اسلامی محقق گردد. لشکریان اسلام با فریاد دعوت به آزادی، عدالت و علم و برای آزاد سازی ملتها از استعباد و ظلم و جهالت متوجه اکناف عالم میشدند و امتها این دعوت اسلامی را میپذیرفتند و آمال خود را در سایه اسلام قابل تحقق میدیدند و بدون اکراه یا زور، فوج فوج داخل در دین میشدند. (الجبعی العاملی، 1410: 6 / 222) نقد؛ این راه حل گرچه از زاویهای متفاوت به نقد شبهه پرداخته اما بیانی دیگر از پاسخ قبلی و روی دیگر سکه است، ازاینرو همان ملاحظاتی که قبلاً ارائه شد در اینجا نیز مصداق دارد. 4. دفاعی بودن جهاد ابتدایی جهاد با حکومتهایی که مانع نشر دعوت در میان ملتها هستند، جنبه دفاعی دارد (مطهری، همان: 52؛ حجازی، همان: 1 / 172) و جهاد فقط بهعنوان دفاع و مبارزه با یک نوع تجاوز میتواند مشروع باشد و اگر کفار در مقام مبارزه و مقابله با اسلام بر نخیزند به عقیده آنها کاری ندارد و در مقام تفتیش عقیده بر نمیآید و آنها را به خاطر صرف عقیده مجازات نمیکند. (مطهری، همان: 40 و 70) آیات جهاد به مسلمانان تکلیف نمیکند که دشمنان عقیدتی خود را از بین ببرند، بلکه دستور آیات مبنی بر از بین بردن دشمنانی است که به مقابله و تعدی به مسلمانان برخاستهاند و علت قتال در اسلام، جنگ افروزی آنهاست نه کفرشان (برزنونی، همان: 115و143)؛ کسانی که بهطور علنی، ضد اسلام و مسلمین، سلاح در دست گرفته و خطر جدی برای نظام اسلامی محسوب میشوند. (عباسنژاد، همان: 271) مشروعیت و یا وجوب جهاد دفاعی، اختصاص به آن جایی که خود انسان یا خانواده او مورد تجاوز و تهاجم واقع میشوند، ندارد بلکه اگر گروهی از مسلمانان حتی غیر مسلمانان به ناحق مورد تجاوز واقع شوند بر مسلمانان دیگر واجب است در صورت تمکن به یاری آنها بشتابند (نیکزاد، خرداد1382: 26) همچنان که پیامبر| فرمودند: «من سمع مسلماً ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم» (کلینی، 1407: 2 / 164) بنابراین هدف جنگ مشروع در اسلام، نه اکراه و اجبار در امر دین و عقیده و نه استعمار و سلطه طلبی و جهان گشایی بلکه دفاع از جان و ناموس مردم، دفاع از اراضی، اموال و استقلال اقتصادی و دفاع از عزت و استقلال سیاسی است. (پوراحمد و زارعی، 1384: 45) نقد؛ در این پاسخ به درستی بر مقید بودن جهاد ابتدایی و نیز اینکه علت جهاد ابتدایی، کفر کافران نیست تأکید شده اما اولاً فقط به یکی از این قیود اشاره شده و آن هم سلاح برگرفتن و جنگ افروزی علنی و تهاجم علیه مسلمین است ثانیاً به نظر میرسد جهاد ابتدایی را منحصر به حالتی نموده که مسلمین اقدام به تشکیل نظام سیاسی نموده و دارای استقلال سیاسی و اقتصادی هستند در حالی که دفاعی بودن جهاد ابتدایی منحصر به این حالت نیست. 5. جهاد ابتدایی برای حاکمیت دین خدا نه اکراه بر دین خدا شمشیر و جهاد در اسلام برای اکراه و دخول در دین استفاده نمیشود، بلکه برای حمایت دعوت بهسوی دین (قاسمی، 1418: 2 / 194)، حفظ عزت اسلام و اذلال اهل کفر (راوندی، 1405: 1 / 345؛ گلایری، 1384: 91)، غلبه یافتن حق و شیوه عدالت و کلمه تقوا و زیر دست قرار گرفتن باطل، ظلم و فسق است (نیکزاد، 1382: 18) تا همه دین از آن خدا باشد. (ابنناصر، 1408: 121) آیتالله مصباح یزدی معتقد است حق خدای متعال آن است که در سرتاسر جهان پرستش شود، دینش حاکم گردد و سخنش برتر قرار گیرد و اگر کسانی از قبول این حق، سر باز زنند خدای متعال علاوه بر عقاب اخروی میتواند در همین دنیا به عذابی آسمانی یا زمینی مبتلایشان کند یا از مؤمنین و صالحین بخواهد به جنگشان بروند و سرکوبشان کنند و عذابشان نمایند. جهاد ابتدایی جز این نیست که گروهی از بندگان شایسته خدای متعال مأموریت مییابند که به منظور احقاق حقی که خدا بر کل بشریت دارد، بر کسانی که این حق را ضایع و پایمال کردهاند و راه شرک و کفر و ظلم و فساد در پیش گرفتهاند حمله برند و تا زمانی که دین خدا حاکم شود، نبرد را دوام بخشند. (مصباح یزدی، بیتا: 2199) نقد؛ این دیدگاه نیز گرچه به یک بعد از پاسخ یعنی لزوم حاکمیت دین خدا اشاره دارد اما به ابعاد دیگر و شرایط و قیودی که در جهاد ابتدایی اهمیت زیادی دارد نپرداخته است و از این رو از جامعیت لازم برخوردار نیست. 6. جهاد ابتدایی برای رفع فساد و انحراف فرمان به جهاد و قتال با هدف اکراه بر دین و اجبار به ایمان نیست، بلکه برای رفع فساد کفار در زمین (مظهری، همان: 1 / 363)، قطع عضو فاسد برای جلوگیری از سرایت به سایر اعضا (طیب، همان: 5 / 161) و برای محو آثار شرک و عبادت اصنام است که اسلام آن را انحراف و مرض و خرافه میداند. (مکارم شیرازی، 1421: 2 / 263) نقد؛ این پاسخ شباهت و نزدیکی بسیاری به دیدگاه قبلی دارد، اما در آن تأکیدی بر لزوم حاکمیت دین خدا وجود ندارد و صرفاً رفع فساد را بهعنوان هدف جهاد ابتدایی مطرح نموده است ضمن اینکه به سایر شرایط و قیود جهاد ابتدایی نیز اشارهای ندارد. 7. جهاد ابتدایی، اکراه به حق و معروف آیه لااکراه، اکراه به غیر حق را نفی میکند، اما اگر اکراه به حق باشد نیکوست و بلکه در نظام احسن، واجب میباشد. (موسوی سبزواری، 1409: 4 / 289) تعارض آیه لا اکراه با جهاد ابتدایی در اسلام پذیرفته نیست، زیرا اگر اسلام جنگ ابتدایی را جایز بداند، مردم را به وسیله جنگ به امر معروف و نیکی فرا خوانده است (قرشی، همان: 1 / 480) که اکراه در دین محسوب نمیشود. این دیدگاه با اطلاق آیه لااکراه سازگار نیست. نقد؛ در نقد این دیدگاه میتوان گفت اولاً اگر جهاد ابتدایی فقط فراخواندن بهسوی دین خدا باشد، اکراه نیست و تعارضی هم با آیه لااکراه ندارد، آنچه اکراه محسوب میشود فراخواندن همراه با تحمیل دین است. ثانیاً اگر به دعوت اکتفا نشود و اکراهی صورت گیرد نباید به استناد اینکه اکراه به امر نیکو و حقی است آن را از شمول معنای اصطلاحی اکراه خارج دانست؛ زیرا همانطور که در معناشناسی آیه لااکراه بیان شد اساساً اکراه آن جایی تحقق مییابد که عدم محبوبیت و تنفر وجود داشته باشد حتی اگر جعلی و کاذب و نسبت به امری حق و مثل کراهت از نور باشد و با توجه به آیاتی که ارتباط موضوعی با آیه لااکراه دارند مانند آیه 99 سوره یونس این مطلب به خوبی قابل استنباط است. 8. جهاد ابتدایی، اکراه بر اظهار نه اعتقاد برخی مفسرین معتقدند که کفار بر اظهار اسلام، اکراه میشوند و قتال برای اظهار اسلام است نه برای اعتقاد به اسلام که اکراه به آن صحیح نمیباشد و بعد از اظهار اسلام، مجالست آنها با مسلمین و شنیدن قرآن و مشاهده دلایل پیامبر| آنها را بهسوی اسلام میکشاند و فساد اعتقادیشان را آشکار میسازد. از سوی دیگر همین که اظهار اسلام کنند دیگر کشته نمیشوند؛ زیرا در نسل آنها کسانی خواهند بود که اعتقاد به توحید خواهند داشت و با علم به این مسئله، کشتن آنها جایز نیست. (کیاهراسی، 1405: 1 / 224) نقد؛ در نقد این نگرش میتوان گفت اولاً اکراه بر اعتقاد به اسلام امری محال است و این محال بودن امری بدیهی است و بعید مینماید که مقصود خداوند حکیم از آیه لااکراه فقط نفی چنین اکراهی باشد. ثانیاً با توجه به بررسیای که در مورد آیات جهاد صورت گرفت هرگز جهاد با کفار برای تحمیل و اظهار اسلام نیست، بلکه حداکثر غایت جهاد ابتدایی، حاکمیت دین خداست نه اکراه تک تک انسانها بر اظهار اسلام که در این صورت با آیه لااکراه و آیات مشابه آن تعارض خواهد داشت. منابع و مآخذ الف) کتابها قرآن کریم.
ابنفارس، احمد، 1411 ق، معجم مقاییس اللغه، بیروت، دار الجیل.
ابنکثیر، اسماعیل بن عمر، 1419 ق، تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دار الکتب العلمی ه.
ابنمنظور، محمد بن مکرم، 1414 ق، لسان العرب، بیروت، دار صادر.
ابنناصر، عبدالرحمن، 1408 ق، تیسیر الکریم الرحمان، بیروت، مکتبه النهض ه العربی ه.
بحرانی، یوسف، بیتا، الحدائق الناضر ه فی الاحکام الشرعی ه، قم، نشر اسلامی.
بیضاوی، عبدالله بن عمر، 1418 ق، انوار التنزیل و اسرار التأویل، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
ثقفی تهرانی، محمد، 1398 ق، تفسیر روان جاوید، تهران، برهان.
الجبعی العاملی، زینالدین بن علی (شهید ثانی)، 1410 ق، الروضه البهی ه فی شرح اللمع ه الدمشقی ه با شرح سیدمحمد کلانتر، قم، کتابفروشی داوری.
جعفری، محمدتقی، 1375، فلسفه دین، تهران، مؤسسه فرهنگی اندیشه معاصر.
حجازی، محمدمحمود، 1413 ق، التفسیر الواضح، بیروت، دار الجیل الجدید.
حسینی همدانی، سید محمدحسین، 1404 ق، انوار درخشان، تهران، کتابفروشی لطفی.
راغب اصفهانی، حسین بن محمد، 1412 ق، المفردات فی غریب القرآن، بیروت و دمشق، دار العلم و دار الشامی ه.
راوندی، قطبالدین، 1405 ق، فقه القرآن فی شرح آیات الاحکام، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی.
زحیلی، وهبه بن مصطفی، 1418 ق، التفسیر المنیر فی العقید ه و الشریع ه و المنهج، بیروت، دار الفکر المعاصر.
زمانی، محمدحسن، 1388، مستشرقان و قرآن، قم، بوستان کتاب.
زمخشری، محمود، 1407 ق، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، بیروت، دار الکتاب العربی.
سبحانی، جعفر، 1419 ق، العقید ه الاسلامی ه علی ضوء مدرس ه اهل البیت^، قم، مؤسس ه الامام الصادق×.
سیفی مازندرانی، علیاکبر، بیتا، دلیل تحریر الوسیله، بیجا، بینا.
شبر، عبدالله، 1412 ق، تفسیر القرآن الکریم، بیروت، دار البلاغ ه.
صافی، محمود بن عبدالرحیم، 1418 ق، الجدول فی اعراب القرآن، دمشق و بیروت، دار الرشید و مؤسس ه الایمان.
صدر المتألهین، محمد بن ابراهیم، 1366، تفسیر القرآن الکریم، قم، بیدار.
طالقانی، سید محمود، 1362، پرتوی از قرآن، تهران، شرکت سهامی انتشار.
طباطبایی، سید محمدحسین، 1417 ق، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی.
طبرسی، فضل بن حسن، 1372، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصرخسرو.
طریحی، فخرالدین، 1416 ق، مجمع البحرین، تهران، کتابفروشی مرتضوی.
طوسی، محمد بن حسن، بیتا، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
طیب، سیدعبدالحسین، 1378، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، اسلام.
عباسنژاد، محسن، 1385، راهنمای پژوهش در قرآن و علوم روز، مشهد، بنیاد پژوهشهای قرآنی حوزه و دانشگاه.
فراهیدی، خلیل بن احمد، 1410 ق، کتاب العین، قم، منشورات الهجر ه.
فضلالله، سید محمدحسین، 1419 ق، تفسیر من وحی القرآن، بیروت، دار الملاک.
فیض کاشانی، ملامحسن، 1418 ق، الأصفی فی تفسیر القرآن، قم، دفتر تبلیغات اسلامی.
قاسمی، محمدجمالالدین، 1418 ق، محاسن التأویل، بیروت، دار الکتب العلمی ه.
قرشی، سید علیاکبر، 1377، تفسیر أحسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت.
قمی، علی بن ابراهیم، 1367، تفسیر قمی، قم، دار الکتاب.
کاشانی، محمد بن مرتضی، 1410 ق، تفسیر المعین، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی.
کلینی، محمد بن یعقوب، 1407 ق، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامی ه.
کیاهراسی، ابوالحسن علی بن محمد، 1405 ق، احکام القرآن، بیروت، دار الکتب العلمیه.
مراغی، احمد بن مصطفی، بیتا، تفسیر المراغی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی.
مصباح یزدی، محمدتقی، بیتا، حقوق و سیاست در قرآن، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی+.
مصطفوی، حسن، 1360، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
مطهری، مرتضی، 1372، جهاد، تهران، صدرا.
مظهری، محمد ثناءالله، 1412 ق، التفسیر المظهری، پاکستان، مکتبه الرشدی ه.
معین، محمد، 1386، فرهنگ معین، تهران، زرین.
مغنیه، محمدجواد، 1424 ق، تفسیر الکاشف، تهران، دار الکتب الاسلامی ه.
مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، 1374، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامی ه.
ـــــــــــــــ ، 1421 ق، الأمثل فی تفسیر کتاب الله المنزل، قم، مدرس ه الامام علی بن ابیطالب×.
مهیار، رضا، 1410 ق، فرهنگ ابجدی عربی فارسی، تهران، اسلامی.
موسوی سبزواری، سیدعبدالاعلی، 1409 ق، مواهب الرحمان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه اهلالبیت^.
ورعی، سیدجواد، 1388، مبانی فقهی جهاد، قم، بوستان کتاب. ب) مقالهها برزنونی، محمدعلی، 1384، «اسلام اصالت جنگ یا اصالت صلح»، مجله حقوقی، ش33، تهران، معاونت حقوقی و امور مجلس ریاست جمهوری، ص 158 ـ 73.
پوراحمد، احمد و بهادر زارعی، 1384، «امکان سنجی احکام جهاد در فراسوی قلمرو ملی»، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، ش67، تهران، دانشگاه تهران، ص 52 ـ 37.
جعفری، یعقوب، 1384 ق، «باورهای دینی و آزادی انتخاب»، درسهایی از مکتب اسلام، ش530، قم، مؤسسه در راه حق، ص 25 ـ 21.
جوادی آملی، عبدالله، 1381، «انسان و آزادی»، رواق اندیشه، ش 7، قم، صداوسیمای جمهوری اسلامی، ص 26 ـ 7.
گلایری، علی، 1384، «نگاهی به رابطه احکام اسلام با ادیان دیگر»، رواق اندیشه، ش40، قم، صداوسیمای جمهوری اسلامی، ص 93 ـ 81 .
منتظر قائم، مهدی، 1377، «آزادی اندیشه»، حکومت اسلامی، ش7، قم، دبیرخانه مجلس خبرگان، ص 69 ـ 37.
نیکزاد، عباس، 1382، «آزادی عقیده و مذهب در اسلام»، رواق اندیشه، ش18، قم، صداوسیمای جمهوری اسلامی، ص 26 ـ 7.
ـــــــــــــــ ، 1382، «جهاد ابتدایی و آزادی عقیده مذهب»، رواق اندیشه، ش19، قم، صداوسیمای جمهوری اسلامی.
ورعی، سیدجواد، 1386، «مبانی فقهی جهاد ابتدایی»، حکومت اسلامی، ش43، قم، دبیرخانه مجلس خبرگان، ص 64 ـ 16. حسین کامیاب: استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه ولی عصر(عج) رفسنجان. احمد قدسی: استادیار جامع ه المصطفی| العالمی ه. فصلنامه علمی ـ پژوهشی مطالعات تفسیری 11 ادامه دارد...
93/11/18 - 04:58
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]
صفحات پیشنهادی
تفسیر نفخ صور با تأکید بر آیه 68 سوره زمر
تفسیر نفخ صور با تأکید بر آیه 68 سوره زمراین مقاله چیستی نفخ صور را به صورتی روشمند و براساس تفسیر تطبیقی بررسی نموده و ضمن ارائه آراء و استخراج و شناخت دیدگاهها بستری مناسب برای فهم عمیق آیات مربوطه فراهم نموده است بخش اول چکیده باورداشت رستاخیز یکی از پایههای اعتقادیفارس بررسی میکند دلایل «نه» گفتن جوانان کرمانی به «بله» ازدواج
فارس بررسی میکنددلایل نه گفتن جوانان کرمانی به بله ازدواججوانان کرمانی طی سالهای اخیر نسبت به گذشته کمتر ازدواج میکنند و برای نه گفتن به بله ازدواج دلایل زیادی هم دارند به گزارش خبرگزاری فارس از کرمان با نگاهی به خانوادههای استان کرمان متوجه میشویم طی سالهمراد از «عبدالله» در روایات قبل از ظهور کیست؟ / آیا مرگ پادشاه عربستان مقدمه ظهور امام زمان(عج) است؟
مراد از عبدالله در روایات قبل از ظهور کیست آیا مرگ پادشاه عربستان مقدمه ظهور امام زمان عج است فرهنگ > دین و اندیشه - آیتالله طبسی با بیان اینکه تا کنون هیچ یک از نشانههای قطعی ظهور اتفاق نیفتاده است درباره برخی مصادیق احادیث آخرالزمانی و تطبیق آن با پادشاهاردن «جنگ زمینی با داعش» در سوریه را بررسی میکند
اردن جنگ زمینی با داعش در سوریه را بررسی میکندشاه اردن مسئله جنگ زمینی سریع علیه گروه داعش در سوریه را با مسئولان امنیتی عالیرتبه کشورش بررسی میکند به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس یک مقام بلندپایه دولتی در اردن فاش کرد که طرح مبارزه زمینی با داعش در سوریه روی مینشست «بررسی و تحلیل جسمانیت معاد در عرفان» برگزار میشود - اخبار ایران و جهان |
نشست بررسی و تحلیل جسمانیت معاد در عرفان برگزار میشود شناسهٔ خبر 2478531 شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۱ ۲۶ دین و اندیشه > اندیشکده ها به همت گروه کلام و فلسفه دین نشست علمی با عنوان بررسی و تحلیل جسمانیت معاد در عرفان در سالن اندیشه مؤسسه امام خمینی ره برگزار میشود به گزارش خترجمه و نقد مقاله «قرآن و علم» از دایرهالمعارف قرآن اولیور لیمان
ترجمه و نقد مقاله قرآن و علم از دایرهالمعارف قرآن اولیور لیمانمهمترین ایراد این مقاله این است که نویسنده درباره موافقت علم و قرآن زیادهروی کرده و با استناد به کتابهای انجیل و قرآن و علم و شواهد علمی قرآن ادعا میکند هیچ آیه از قرآن با حقایق علمی تعارض ندارد و در قرآن آیهایاوکراین در یک جلسه اضطراری «اعلام وضعیت نظامی» در دونباس را بررسی میکند
اوکراین در یک جلسه اضطراری اعلام وضعیت نظامی در دونباس را بررسی میکندپارلمان اوکراین روز سه شنبه مسئله اعلام وضعیت نظامی در مناطق شرقی کشور را بررسی میکند که در صورت تایید این راهکار اوضاع کاملا تغییر کرده و کییف مجوز اجرای هر نوع عملیاتی را پیدا خواهد کرد به گزارش گروه بینفارس بررسی می کند اسناد سکوت «شرق» در قبال پرونده رحیمی/ چرا این نام «همیشه غایب» بود؟
فارس بررسی می کنداسناد سکوت شرق در قبال پرونده رحیمی چرا این نام همیشه غایب بود هر یک از این موارد و حتی کمتر از آن درباره یک عضو دیگر دولت دهم مطرح می شد روزنامه شرق تیتر اصلی خود را با درشت ترین حروف بدان اختصاص می داد اما گویی دستی غیبی مانع از درج چنین خبرهایی درباره آقایآغاز سخنرانی معاون «نصر الله» در مراسم هفتمین روز شهادت «جهاد مغنیه»
آغاز سخنرانی معاون نصر الله در مراسم هفتمین روز شهادت جهاد مغنیهمعاون دبیر کل حزب الله لبنان قبل از ظهر امروز طی سخنانی در مراسم هفتمین روز شهادت جهاد عماد مغنیه تاکید کرد که اسرائیل ضعیفتر از آن است که قواعد جدیدی را ابجاد کند به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس شیخ &lتفسیر در دوران اولیه اسلام
تفسیر در دوران اولیه اسلاممیتوان گفت غالب روایاتی که ابن عباس از رسول خدا نقل کرده از طریق علی ع بود زیرا ابن عباس در زمان وفات پیامبر 13 ساله بود نکته مهم این است که وی در نقل روایات به این مطالب اشاره نکرده است تا مبادا کینه و دشمنی نسبت به علی ع مانع از نقل و پذیرش روایاتگزارش فارس از جلسه نقد و بررسی فیلم «عصر یخبندان» کیایی: عصر یخبندان چند پایان متفاوت داشت/ اصلانی:
گزارش فارس از جلسه نقد و بررسی فیلم عصر یخبندانکیایی عصر یخبندان چند پایان متفاوت داشت اصلانی فیلمنامه برگ برنده فیلم استکارگردان فیلم سینمایی عصر یخبندان گفت ما چند پایان متفاوت برای فیلم گذاشته بودیم که کاملا عامدانه بود و از این طریق به گرههای داستان پاسخ گفتیم به گزارشدر برنامه سینما معیار بررسی شد »تراژدی» و نبود منبع اقتباس یا نبود دغدغه اقتباس
در برنامه سینما معیار بررسی شدتراژدی و نبود منبع اقتباس یا نبود دغدغه اقتباسرنامهٔ این هفتهٔ سینمامعیار با موضوع بررسی فیلم تراژدی ساختهٔ آزیتا موگویی با حضور کارگردان فیلم و منتقدین برنامه عباس کریمی و مرتضی اسماعیلدوست برگزار شد به گزارش خبرگزاری فارس برنامهٔ این هفتهٔ سیندر بیست و هفتمین «عصرانه ادبی فارس» آثار کمال شفیعی بررسی میشود
در بیست و هفتمین عصرانه ادبی فارسآثار کمال شفیعی بررسی میشودبیست و هفتمین عصرانه ادبی فارس ۱۱ بهمن با حضور علیرضا قزوه حمیدرضا شکارسری و به بررسی و مرور آثار کمال شفیعی میپردازد به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات دفاع مقدس بیست و هفتمین «عصرانه ادبی فارس» به منظوانبیاء و مسأله ادب الهی بررسی میشود - اخبار ایران و جهان |
در سیزدهمین نشست حدیث پارسایی انبیاء و مسأله ادب الهی بررسی میشود شناسهٔ خبر 2478605 شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۲ ۰۰ دین و اندیشه > همایش ها و میزگردها سیزدهمین نشست از سلسله نشست های مذهبی حدیث پارسایی با موضوع انبیاء و مسأله ادب الهی یکشنبه ۱۲ بهمن ماه در فرهنگسرای سرو برگزابررسی «حورالعین» در دایره المعارف لیدن
بررسی حورالعین در دایره المعارف لیدننویسنده مقاله حورالعین از آیات و روایات به خوبی استفاده نموده است به خصوص که آیات مشتمل بر واژه حورالعین را دستهبندی و بررسی کرده است ولی دچار مشکلاتی هم شده است مانند استفاده از منابع ضعیف و غیرمستند چکیده این نوشته به بررسی مقاله &laquسفارشی نساختیم/ نشست نقد و بررسی مستند«کهریزک چهارنگاه» برگزار شد.
سفارشی نساختیم نشست نقد و بررسی مستند کهریزک چهارنگاه برگزار شد فرهنگ > سینما - نشست نقد و بررسی مستند کهریزک چهار نگاه دیروز ۱۰ بهمن برگزار شد به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین در این نشست علاوه بر رخشان بنیاعتماد پیروز کلانتری و محسن امیریوسفی و در غیاب بهمجلسه نقد و بررسی کتاب آینده پژوهی ثبات سیاسی در ایران برگزار شد - اخبار ایران و جهان |
جلسه نقد و بررسی کتاب آینده پژوهی ثبات سیاسی در ایران برگزار شد شناسهٔ خبر 2478460 شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۱ ۵۳ دین و اندیشه > سایر جلسه نقد و بررسی کتاب آینده پژوهی ثبات سیاسی در ایران با حضور نویسنده کتاب دکتر دلاوری دکتر مرشدی زاد دکتر محمدی لرد نویسنده کتاب و مشکات اسدی در-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها