تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 21 اسفند 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):زراعت در زمين هموار مى رويد، نه بر سنگ سخت و چنين است كه حكمت، در دل هاى متواضع...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

خرید از چین

خرید از چین

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

مبل کلاسیک

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

کفش ایمنی و کار

دفترچه تبلیغاتی

خرید سی پی

قالیشویی کرج

سررسید 1404

تقویم رومیزی 1404

ویزای توریستی ژاپن

قالیشویی اسلامشهر

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

خرید عطر

قرص اسلیم پلاس

nyt mini crossword answers

مشاوره تبلیغاتی رایگان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1864632901




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

تفسیر نفخ صور با تأکید بر سوره مبارکه زمر


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
تفسیر نفخ صور با تأکید بر سوره مبارکه زمر
این مقاله چیستی نفخ صور را به صورتی روشمند و براساس تفسیر تطبیقی بررسی نموده و ضمن ارائه آراء و استخراج و شناخت دیدگاه‌ها، بستری مناسب برای فهم عمیق آیات مربوطه فراهم نموده است.

خبرگزاری فارس: تفسیر نفخ صور با تأکید بر سوره مبارکه زمر



بخش دوم و پایانی بر این اساس آیاتی که «نفخ صور» را بیان کرده‌اند به دو دسته تقسیم پذیرند: 1. آیاتی که بیانگر یکی از نفخه‌هاست؛ (نفخ صور اول و یا نفخ صور دوم): الف) آیات: انعام / 73؛ کهف / 99؛ طه / 102؛ مؤمنون / 101 و یس / 51؛ نفخ صور دوم را بیان می‌کنند؛ زیرا در آنها صحبت از برانگیختن مردگان، و بروز و نمود ملکیت مطلقه خداوند متعال و قطع ارتباط خویشاوندی و ... است که همه در قیامت اتفاق می‌افتد. ب) آیه 13 سوره حاقه بر نفخ صور اول دلالت دارد و خبر از مرگ همگانی و نفخه اول دارد. زحیلی در ذیل این آیه شریفه می‌نویسد: «فإذا نفخ إسرافیل النفخة الأولى التی یکون عندها خراب العالم.» (زحیلی، 1418: 29 / 89) درباره آیه 87 سوره نمل اختلاف نظر وجود دارد. برخی به قرینه «فاء تفریع» در «ففزع» معتقدند مراد نفخه اولی است. (مکارم شیرازی، 1374: 15 / 566) بعضی قائل‌اند مراد نفخه دومی است که با آن، روح به کالبدها دمیده می‌شود و عبارت «وَ کلٌّ أ‌َتَوْهُ داخِر‌ِینَ» و استثنای «مَنْ شاءَ اللَّهُ» مؤید آن است. (آلـوسی، 1415: 10 / 241) برخی از علمای معاصر در تقسیـم‌بنـدی آیـات مربوط به نفـخ صـور، آیه (نمـل / 87) را جـزو آن آیـاتی برشمـرده‌اند کـه نفخـه دوم را بیـان می‌کند. (جوادی آملی، 1380: 289) برخی معتقدند مراد از نفخ در صور، مطلق نفخ است برای اینکه نفخه هر چه باشد از مختصات قیامت است و اینکه بعضی در فزع و بعضی در ایمنی هستند و نیز کوه‌ها به راه می‌افتند، همه از خواص نفخه اول است و اینکه مردم با خواری نزد خدا می‌شوند، از خواص نفخه دوم می‌باشد. (طباطبایی، 1417: 15 / 573) به نظر می‌رسد مراد از نفخ صور در این آیه نفخ صور دوم است که مقدمه برپایی قیامت است. اما نه تنها به این دلیل که در ادامه فرموده «وَ کلٌّ أ‌َتَوْهُ داخِر‌ِینَ» و نه تنها با تأیید این نظر توسط استثنای «مَنْ شاءَ اللَّهُ»؛ بلکه سیاق آیات گواه بر این مطلب است؛ زیرا آنچه بر این نفخه تفریـع شده، همان فزعی است که در آیـه 89 همین سوره بـدان اشاره شده است. بنابراین آیه 87 سوره نمل درباره نفخ صور دوم است و ترجمه و تفسیر فزع به مرگ درست نیست؛ زیرا پیامد نفخه دوم مرگ و نابودی نیست. پس باید فزع در این آیه به معنای لغوی‌اش معنا شود که عبارت است از هراس و وحشت همراه با اضطراب و دهشت. چنان‌که در التحقیق آمده است: «أنّ الأصل الواحد فی المادّة: هو خوف شدید مع اضطراب و دهشة عند عروض مکروه عظیم مفاجأة.» (مصطفوی، 1360: 9 / 89) 2. آیاتی که بیانگر هر دو نفخ صور است تنها آیه‌ای که به صراحت دلالت بر هر دو نفخه دارد، آیه 68 سوره زمر است؛ زیرا در ابتدا با «وَ نُفِخَ فى الصُّورِ» نفخه اول و در ادامه با «ثُمَّ نُفِخَ فیهِ أ‌ُخْرى» نفخه دوم را بیان فرموده است: وَ نُفِخَ فى الصُّور‌ِ فَصَعِقَ مَنْ فِى السَّماواتِ وَ مَنْ فى الْأ‌َرْض‌ِ إ‌ِلاَّ مَنْ شاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فیهِ أ‌ُخْرى فَإ‌ِذا هُمْ قِیامٌ یَنْظُرُونَ. و در صور دمیده شود، پس هر که در آسمان‌ها و هر که در زمین است بیهوش شود ـ بمیرد ـ مگر آنان که خدای خواهد، سپس بار دیگر در آن دمیده شود، پس ناگهان ایستادگانی باشند که می‌نگرند. تعداد نفخه‌ها وجه تمایز آیه 68 سوره زمر با سایر آیاتی که سخن از نفخ صور رانده‌اند، تصریح به تعدد نفخه‌هاست. وجود تعابیر مختلف درباره «نفخ صور و پیامدهای آن» باعث شده که مفسران درباره تعداد نفخه‌ها دیدگاه‌های مختلفی داشته باشند؛ عده‌ای قائل به دو نفخه و برخی معتقد به سه نفخه‌اند و گروهی بر چهار نفخه تأکید دارند. برخی با توجه به آیه 87 سوره نمل و آیه 68 سوره زمر معتقدنـد به هنگام برپایـی قیامت سه نفخه محقق می‌شود: «نفخه فزع، نفخه صعق، نفخه قیام و بعث.» میبدی معتقد است اکثر مفسران قائل به این قول هستند. (میبدی، 1371: 8 / 436) فخر رازی معتقد است براساس قول کسانی که صعق را به معنای موت دانسته‌اند، سه نفخه وجود دارد. او می‌نویسد: قول دوم: صعقة به معنای موت است و قائلان این قول می‌گویند همانا ایشان در اثر فزع و شدت صدا می‌میرند و بنابراین تقدیر نفخه سه بار محقق می‌شود: اول: نفخه فزع که در سوره نمل آمده است و دوم: نفخه صعق و سوم: نفخه قیام و این دو در این سوره [زمر] بیان شده است. (فخرالدین رازی، 1420: 27 / 476؛ کاشانی، 1423: 5 / 129) علامه طباطبایی از قول روح المعانی قول به چهار نفخه را نیز بیان کرده است. (طباطبایی، 1374: 17 / 444) از میان مفسران شیعه و سنی که قائل به دو نفخه‌اند می‌توان به قرطبی، زحیلی، طریحی و طباطبایی اشاره نمود. صاحب تفسیر المنیر «نفخه فزع» و «نفخه صعق» را همان «نفخه اولی» دانسته و «نفخه بعث» را «نفخه ثانیه» برشمرده است. وی ذیل آیه 87 سوره نمل می‌نویسد: و اینجا دو نفخه است: نفخه فزع در این آیه که همان نفخه اول است و نفخه صعق (یعنی مرگ) که در کلام خدای متعال بیان شده است: «وَ نُفِخَ فى الصُّور‌ِ، فَصَعِقَ مَنْ فى السَّماواتِ وَ مَنْ فى الْأ‌َرْض‌ِ إ‌ِلَّا مَنْ شاءَ اللَّهُ» [زمر / 39 و 68] و نفخه دوم: نفخه بعث که در ادامه آیه قبل است: «ثُمَّ نُفِخَ فِیهِ أ‌ُخْرى فَإ‌ِذا هُمْ قِیامٌ یَنْظُرُونَ» و در آیه دیگر «وَ نُفِخَ فى الصُّور‌ِ فَإ‌ِذا هُمْ مِنَ الْأ‌َجْداثِ إ‌ِلى رَبِّهمْ یَنْسِلُونَ» [یس / 36 و 51]. (زحیلی، 1418: 20 / 41) مراغی نیز نفخه فزع و نفخه صعق را یکی دانسته است. (مراغی، بی‌تا: 8 / 114) علامه طباطبایی آراء قائلین به سه یا چهار مرتبه بودن نفخ صور را به‌دلیل عدم تناسب با ظاهر آیات رد کرده است. (طباطبایی، 1374: 17 / 444) قرطبی نیز ضمن رد احتمال سه یا چهار مرتبه بودن نفخ صور، قائل است که نفخ صور دو بار اتفاق می‌افتد. (قرطبی، 1364: 16 / 279) به مناسبت کارکرد و پیامد این دو نفخه، نفخه اول را «نفخة الإماتة» و نفخه دوم را «نفخة الإحیاء» نامیده‌اند. (طریحی، 1375: 2 / 445) بررسی از مجموع آیات و روایات مربوطه فهمیده می‌شود دمیدن در صور امری است که دو بار و به دستور حق تعالی انجام می‌شود و فزع، صعق و قیام از آثار و تبعات نفخ صور است؛ این مهم از حرف فاء در «ففزع» (نمل / 87)، «فصعق» و «فاذا هم قیام» (زمر / 68) که دلالت بر ترتب دارد، فهمیده می‌شود. بنابراین نامیدن نفخه‌ها به نفخه فزع، نفخه صعق، نفخه بعث و یا نفخة الاماتة و نفخة الإحیاء به اعتبار آثار و پیامدهای آنهاست و قرآن نام خاصی برای هیچ یک از این دو نفخه ننهاده است. در نتیجه دو نفخه وجود دارد: یکی نفخه اول که پیامدش صعق است و دیگری نفخه دوم که پیامدش فزع و برانگیختن است. علاوه بر روایاتی که به‌طور مستقیم به بحث نفخ صور و معاد پرداخته‌اند، روایاتی وجود دارد که در تبیین علت تشریع اذان برای نماز، به تحقق دو نفخه اشاره کرده‌اند (شعیری، بی‌تا: 79) این گونه روایات، مؤید دیدگاه مختار است. تعداد مأموران دمنده صور قرآن مجید تمام فعل‌هایی که مربوط به نفخ صور است را به صورت مجهول آورده است. بنابراین قرآن به‌طورکلی درباره دمنده صور ساکت است. از بررسی روایات دانسته می‌شود فرشته‌ای به نام «اسرافیل» مأمور نفخ صور است. اما آنچه باید دقت شود این است که آیا دمنده هر دو نفخه، اسرافیل است یا به تعداد نفخه‌ها، مأمور نفخ صور متعدد است یا اینکه نفخ صور مانند نفخ روح مستقیماً توسط خداوند انجام می‌شود؟ روایات در این باب تعابیر مختلفی دارد. بر این اساس درباره تعداد مأموران نفخ صور سه دیدگاه وجود دارد: الف) یک نفر مأمور هر دو نفخه است؛ ب) به تعدد نفخه‌ها، مأمور نفخ صور متعدد است؛ ج) نفخه اول توسط اسرافیل و نفخه دوم توسط خداوند انجام می‌شود. صاحب تفسیر روح المعانی روایات مذکور را نقل کرده است. (ر.ک: آلوسی، 1415: 12 / 282) در روایتی که تفسیر قمی از علی بن الحسین(صلی الله علیه) نقل کرده به این مطلب تصریح شده که نفخه دوم توسط حضرت حق عزوجل انجام می‌شود: «فَیَنْفُخُ الْجَبَّارُ نَفْخَةً فى الصُّور» (قمی، 1404: 2 / 253) این در حالی است که امام زین العابدین(علیه السلام) نفخه دوم که نفخه احیا است را به اسرافیل نسبت می‌دهد: وَ إ‌ِسْرَافِیلُ صَاحِبُ الصُّو‌ر‌ِ، الشَّاخِصُ الَّذِی یَنْتَظِرُ مِنْک الْإ‌ِذْنَ، وَ حُلُولَ الْأ‌َمْر‌ِ، فَیُنَبِّهُ بالنَّفْخَةِ صَرْعَى رَهَائِن‌ِ الْقُبُور‌ِ. و اسرافیل، صاحب صور که چشم گشوده نگران دستور و فرمان توست تا به یک دمیدن خفتگان خاک و گروگان مغاک را بیدار کند. (صحیفه سجادیه، دعای سوم) بررسی دیدگاه اول و سوم قابل جمع است به این نحو که آن دسته از روایاتی که نفخه احیاء را به خدا نسبت می‌دهند منظورشان این است که خداوند پس از میراندن همه موجودات ابتدا مأمور نفخ صور؛ یعنی اسرافیل را زنده می‌کند، سپس اسرافیل به دستور الهی، نفخه دوم را انجام می‌دهد. چنین استناداتی به حضرت حق عزوجل در لسان قرآن و روایات متداول است. به‌عنوان مثال قرآن گاهی قبض روح را به‌طور مستقیم به خدا نسبت داده و می‌فرماید: «اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأ‌َنْفُسَ حینَ مَوْتِها» (زمر / 42) و گاهی ملک‌الموت را مأمور این کار معرفی نموده است: «قُلْ یَتَوَفَّاکمْ مَلَک الْمَوْتِ الَّذی وُکلَ بِکم» (سجده / 11) اما اینکه در برخی روایات دمنده صور را جبریل معرفی کرده‌اند، (قرطبی، 1364: 16 / 280) شاید به اعتبار صیحه عذاب است که توسط جبرئیل زده شده است. برخی از مفسران ذیل آیاتی مانند آیه 29 سوره یس بدان اشاره کرده‌اند. (سیوطی، 1416: 1 / 445) بنابراین روایاتی که دمنده صور در هر دو نفخه را اسرافیل معرفی نموده تقویت می‌شود و کلام امام زین العابدین(علیه السلام) در صحیفه سجادیه گواه بر این مطلب است. معنای صعق واژه صعق در قرآن دو بار به کار رفته است. یکی درباره موسی(علیه السلام) است؛ آن زمان که عرض کرد: «رَبِّ أ‌َرِنی أ‌َنْظُرْ إ‌ِلَیْک» و خداوند پاسخ فرمود: لَنْ تَرانی وَ لکن‌ِ انْظُرْ إ‌ِلَی الْجَبَل‌ِ فَإ‌ِن‌ِ اسْتَقَرَّ مَکانَهُ فَسَوْفَ تَرانی فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَل‌ِ جَعَلَهُ دَکّا وَ خَرَّ مُوسى صَعِقا. (اعراف / 143) در این آیه صعق به معنای بی‌هوشی است. دومی صعقی است که در آیه 68 سوره زمر به‌عنوان پیامد نفخه اولی بیان شده است. برخی صعق را به معنای مرگ و گروهی به معنای بیهوشی دانسته‌اند. در تفسیر المنیر آمده است: «الصعق: الموت فی الحال.» (زحیلی، 1418: 24 / 54) ابن‌جوزی می‌گوید: «ماتوا من الفزع و شدّة الصّوت.» (ابن‌جوزی، 1422: 4 / 26) صاحب التفسیر القرآنی للقرآن صعق را شبیه برق گرفتگی و صاعقه زدگی دانسته، می‌نویسد: و الصعق: حال من الفزع تعتری الکائن الحی، فتشلّ حرکته، و تهدّ کیانه، أشبه بما یکون من صعقة الصاعقة، و مسة الکهرباء ... . (خطیب، بی‌تا: 12 / 1192) اگرچه معنای لغوی صعق بیهوشی است؛ اما با توجه به اینکه نفخه دوم، در مقابل نفخه اول بوده و پیامد نفخه دوم، زنده شدن مردگان است، باید صعق را به معنای مردن بدانیم. علامه طباطبایی نیز ایـن نظر را تقویت می‌کند. (طباطبایی، 1374: 17 / 444) درباره اینکه چرا به‌جای «صعق» «مات» گفته نشده است. برخی معتقدند نفخ صور مربوط به برزخیان است و شامل اهل دنیا نمی‌شود؛ زیرا موت خروج روح از بدن است و موجودات عالم برزخ بدن ندارند که روح از آن خارج گردد؛ ازاین‌رو تعبیر به موت نشده است. اما فناء و هلاکت اختصـاص به خروج روح از بدن ندارد، بلکـه افزون بر این مورد شامل موارد دیگری که موجودات زنـده‌ای هستنـد و بدن ندارنـد نیز می‌شود. (طهرانی، بی‌تا: 4 / 138) بر این نظر دو اشکال وارد است: الف) آنکه این دیدگاه با آیه «وَ نُفِخَ فِى الصُّور‌ِ فَصَعِقَ مَنْ فِى السَّماواتِ وَ مَنْ فِى الْأ‌َرْض‌ِ» که عموم کسانی که در آسمان و زمین هستند را شامل است، منافات دارد. و اختصاص دادن نفخ صور به برزخیان ادعای بدون دلیل است. ب) براساس دیدگاه علامه طباطبایی و دیگران، از آیه شریفه «قالُوا رَبَّنا أ‌َمَتَّنَا اثْنَتَیْن‌ِ وَ أ‌َحْیَیْتَنَا اثْنَتَیْن‌ِ فَاعْتَرَفْنا بِذُنُوبِنا فَهَلْ إ‌ِلى خُرُوج‌ٍ مِنْ سَبیل‌ٍ» (غافر / 11) به دست می‌آید که برزخیان نیز مرگ دارند بدین معنا که این طور نیست که بگوییم به‌دلیل آیه «لا یَذُوقُونَ فیهَا الْمَوْتَ إ‌ِلاَّ الْمَوْتَةَ الْأ‌ُولى وَ وَقاهُمْ عَذابَ الْجَحیم» (دخان / 56) مرگ برزخی شامل حال بهشتیان نمی‌شود. علامه طباطبایی می‌نویسد: آدمی دارای دو مرگ است یکی مرگ اول که آدمی را از دنیا به برزخ نقل می‌دهد و دوم مرگی که آدمی را از برزخ به آخرت می‌برد و وقتی کلمه «الاّ» به معنای «سوای» باشد و مجموعاً جمله «إِلَّا الْمَوْتَةَ الأُولی» بدل از کلمه «موت» باشد، آیه شریفه در این سیاق و این مقام خواهد بود که غیر از مرگ اول را ـ یعنی مرگ دوم را که همان مرگ برخی است ـ نفی کند و بفرماید در بهشت آخرت اصلاً مرگی نیست، نه مرگ اول و دنیایی، برای اینکه آن را چشیدند و نه غیر آن‌که مرگ برزخ باشد. با این بیان علت تقیید موت به «اولی» روشن می‌شود. (طباطبایی، 1374: 18 / 230) علامه طباطبایی می‌نویسد: آیه شریفه که سخن از دو میراندن و دو زنده کردن دارد، اشاره به میراندن بعد از زندگی دنیا و میراندن بعد از زندگی در برزخ، و احیای در برزخ، و احیای در قیامت می‌کند؛ زیرا اگر زندگی در برزخ نبود، دیگر میراندن دومی تصور صحیحی نداشت، چون هم میراندن باید بعد از زندگی باشد و هم احیا باید بعد از مردن و هر یک از این دو باید مسبوق به خلافش باشد و گرنه «اماته» و «احیاء» نمی‌شود. (همان: 17 / 475) ناگفته نماند از برخی روایات استفاده می‌شود که این دو مرگ و دو حیات، اشاره به مسئله رجعت دارد. (قمی، 1404: 2 / 256) بنابراین بهتر است بگوییم تعبیر به صعق به‌جای مات، دلالت دارد بر ناگهانی بودن مرگی که همچون صاعقه ایشان را فرا می‌گیرد. چنان‌که در سوره طور آمده است: «فَذَرْهُمْ حَتَّى یُلاقُوا یَوْمَهُمُ الَّذی فیهِ یُصْعَقُونَ» (طور / 42) که در این آیه شریفه یصعقون به مرگ و هلاکت معنا شده است و یا اینکه تعبیر صعق دلالت دارد بر کم بودن مدت زمان این مرگ؛ زیرا پس از آن تنها یک مرحله باقی مانده که آن نفخه ثانیه است. استثناشدگان از صعقه خداوند در این آیه می‌فرماید: «فَصَعِقَ مَنْ فِى السَّماواتِ وَ مَنْ فِى الْأَرْضِ إِلاَّ مَنْ شاءَ اللَّهُ». در اینکه منظور از «من شاء الله» چه کسانی است؟ مفسران با استناد به روایات، اقوال متعددی را مطرح کرده‌اند و مصداق آن را شهدا؛ جبریل و میکائیل و اسرافیل و ملک‌الموت؛ حاملان عرش؛ ساکنان بهشت اعم از نگهبانان و حور و غلمان؛ رضوان و حور و مالک و زبانیه؛ کسانی که قبل از فرارسیدن زمان نفخ صور میرانده شده‌اند و یا حضرت موسی(علیه السلام) دانسته‌اند. (ر.ک: آلوسـی، 1415: 12 / 282؛ قرطبی، 1364: 16 / 280؛ فیض کاشانی، 1415: 4 / 329؛ مکارم شیرازی، 1374: 19 / 540؛ سیوطی: 5 / 336) بررسی هیچ یک از این اقوال به ظاهر آیه مستند نیست. چنان‌که صاحب تفسیر المیزان با رد این اقوال می‌نویسد: هیچ یک از این اقوال به‌دلیلی از لفظ آیات که بتوان بدان استناد جست مستند نیستند. بله اگر برای خدا خلقی تصور شود که در ورای آسمان‌ها و زمین بوده باشند، آن وقت ممکن است بگوییم استثنای مزبور به‌طور منقطع آنان را استثنا کرده و یا بگوییم مرگ عبارت است از جدایی روح از جسد، و این تنها در جانداران دارای جسد تصور دارد، و اما ارواح نمی‌میرند، و منظور از استثنا ایشان‌اند، و در این صورت استثنای مزبور منقطع نیست، بلکه متصل است؛ چون ارواح هم در بین «مَنْ فى السَّماواتِ وَ مَنْ فى الأ‌َرْض‌ِ» هستند. مؤید این وجه بعضی از روایاتی است که از ائمه اهل‌بیت(سلام الله علیهم) رسیده است. (طباطبایی، 1374: 17 / 444) دیدگاه نگارنده به نظر می‌رسد اگر آیه 87 سوره نمل را مربوط به نفخ صور دوم بدانیم از کنار هم قرار دادن آیه 68 زمر و آیه 87 نمل می‌توان به این نتیجه رسید که خداوند برای پیامدهای هر دو نفخه استثناءهایی را معرفی می‌فرماید؛ به این بیان که در آیه 68 زمر درباره نفخه اولی می‌فرماید: «وَ نُفِخَ فى الصُّور‌ِ فَصَعِقَ مَنْ فِى السَّماواتِ وَ مَنْ فِى الْأ‌َرْض‌ِ إ‌ِلاَّ مَنْ شاءَ اللَّهُ» و در ادامه سخن از نفخه دوم به میان می‌آید و می‌فرماید: «ثُمَّ نُفِخَ فیهِ أ‌ُخْرى». همان‌طور که پیش‌تر بیان شد پیامد نفخه دوم فزع است چنان‌که در آیه 87 نمل می‌فرماید: «وَ یَوْمَ یُنفَخُ فى الصُّور‌ِ فَفَز‌ِعَ مَن فى السَّمَاوَاتِ وَ مَن فى الْأ‌َرْض‌ِ إ‌ِلَّا مَن شَاءَ اللَّهُ وَ کلُ أ‌َتَوْهُ دَاخِر‌ِین». دقت در این دو آیه بیانگر آن است که در اثر نفخه اول همه می‌میرند به جز عده خاصی. و نیز در اثر نفخه دوم همه به فزع و ترس و اضطراب می‌افتند به جز عده خاصی. به عبارت دیگر «إ‌ِلَّا مَن شَاءَ اللَّهُ» در این دو آیه حاکی از یک مطلب نیست؛ بلکه دو ساحتِ بیان است. یکی مربوط است به نفخه اولی دیگری مربوط است به نفخه ثانیه. قرآن درباره «مَن شَاءَ اللَّهُ» در آیه 68 زمر ساکت است؛ اما «مَن شَاءَ اللَّهُ» در آیه 87 سوره نمل را در دو آیه بعد از آن تبیین کرده و می‌فرماید: «مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیرٌْ مِّنهَْا وَ هُم مِّن فَزَعٍ یَوْمَئذٍ ءامِنُون» (نمل / 87) بنابراین آنچه روایات درباره استثناشدگان بیان کرده‌اند همه مربوط است به نفخه اولی. با آنچه بیان شد اختلاف مفسران درباره اینکه آیه 87 نمل مربوط به کدام نفخه است و یا اینکه چند نفخه وجود دارد حل می‌شود. نفخه دوم نفخه دوم که به نفخه بعث معروف است، نشور مردگان و برخاستـن از قبـرها را در پی دارد. در آیاتی که به تبیین نفخه دوم پرداخته‌اند، تعابیر مختلفی وجود دارد. در آیه 68 زمر آمده است: «فَإ‌ِذا هُمْ قِیامٌ یَنْظُرُونَ» در آیات دیگر از آمدن فوج فوج زنده شدگان، دویدن به‌سوی خداوند، وجود ترس و وحشت و ... سخن رانده شده است. علت این اختلاف تعابیر، بیان زوایای مختلف این رویداد بزرگ است. بنابراین بین این آیات منافاتی وجود ندارد. علامه طباطبایی در‌این‌باره می‌نویسد: و اینکه در این آیه آمده که مردگان بعد از نفخه دوم برمی‌خیزند و نظر می‌کنند، منافاتی با مضمون آیه «وَ نُفِخَ فى الصُّور‌ِ فَإ‌ِذا هُمْ مِنَ الْأ‌َجْداثِ إ‌ِلی ربِّهمْ یَنْسِلُونَ» و آیه «یَوْمَ یُنْفَخُ فى الصُّور‌ِ فَتَأ‌ْتُونَ أ‌َفْواجاً» و آیه «وَ یَوْمَ یُنْفَخُ فى الصُّور‌ِ فَفَز‌ِعَ مَنْ فِى السَّماواتِ وَ مَنْ فى الْأ‌َرْض‌ِ» ندارد، برای اینکه فزعش و دویدنشان به‌سوی عرصه محشر، و آمدن فوج فوج بدانجا، مانند به‌پا خاستن و نظر کردنشان حوادثی نزدیک به هم‌اند و چنان نیست که با هم منافات داشته باشند. (طباطبایی، 1374: 17 / 445) نتیجه در پایان جهان و آغاز رستاخیز دو حادثه ناگهانی رخ می‌دهد. بیشترین تعبیری که قرآن مجید از این دو حادثه نموده، تعبیر «نفخ صور» است. چنین تعبیری، بیانگر میزان سهولت امر برای حضرت حق است. صور به معنای شیپور است که ایجاد صوت می‌نماید نه به معنای صورت‌ها. کسانی که صور را به معنای شیپور می‌دانند دو دسته می‌شوند: عده‌ای قائلند که تعبیر «نفخ صور» بیان واقع و حقیقت است، برخی قائلند تعبیر تمثیلی است. قرآن درباره دمنده صور ساکت است و فعل را به صورت مجهول آورده است. اما از مجموع روایات بر می‌آید دمنده صور در هر دو مرتبه، فرشته‌ای است به نام اسرافیل. تنها آیه‌ای که هر دو نفخه را مطرح کرده است آیه 68 سوره زمر است و آیه 87 سوره نمل درباره نفخه دوم است. پیامد دمیدن اول، مردن موجودات آسمان و زمین به جز عده‌ای خاص است. و پیامد دمیدن دوم، فزع همه موجودات آسمان و زمین به جز عده‌ای خاص و نیز برانگیخته شدن آنهاست. خداوند با استثنا کردن «من یشاء» در آیات 87 سوره نمل و 68 سوره زمر، قدرت مطلقه خویش را نشان داده است. استثنایی که در دو آیه 68 زمر و 87 نمل آمده یکی نیست. به عبارت دیگر «الا من شاء الله» در این دو آیه حاکی از دو ساحتِ بیان است. یکی مربوط است به نفخه اولی دیگری مربوط است به نفخه ثانیه. با توجه به پیامد دمیدن دوم که زنده شدن مردگان است، «صعق» کنایه از مردن است. سیره معصومان(سلام الله علیهم) در توجه به یادکرد نفخ صور و احوال قیامت، به انسان‌ها می‌آموزد که خویشتن را برای رستاخیز آماده سازند و یقین کنند که روزی فرا خواهد رسید که «یَفِرُّ المَرْءُ مِنْ أ‌َخِیه وَ أ‌ُمِّهِ وَ أ‌َبیه وَ صَاحِبَتِهِ وَ بَنیه» (عبس / 36 ـ 34)   منابع و مآخذ
الف) کتاب‌ها قرآن کریم.
صحیفه سجادیه، ترجمه و شرح میرزا ابوالحسن شعرانی، 1386، قم، قائم آل‌محمد(صلی الله علیه)، چ ششم.
آلوسی، سید محمود، 1415 ق، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دار الکتب العلمیة.
ابن‌جوزی، ابوالفرج عبدالرحمن بن علی، 1422 ق، زاد المسیـر فی علم التفسیر، بیـروت، دار الکتاب العربی.
ابن‌عاشور، محمد بن طاهر، بی‌تا، التحریر و التنویر، بی‌جا، بی‌نا.
ابن‌منظور، محمد بن مکرم، 1414 ق، لسان العرب، بیروت، دار صادر، چ سوم.
ابن‌هائم، شهاب‌الدین احمد بن محمد، 1423 ق، التبیان فی تفسیر غریب القرآن، بیروت، دار الغرب الإسلامی.
انجیل برنابا، 1362، ترجمه حیدر قلیخان قزلباش (سردار کابلی)، دفتر نشر الکتاب.
اندلسی، ابن‌عطیه عبدالحق بن غالب، 1422 ق، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، بیروت، دار الکتب العلمیة.
اندلسی، ابوحیان محمد بن یوسف، 1420 ق، البحر المحیط فی التفسیر، بیروت، دار الفکر.
بانوی اصفهانی، سیده‌نصرت امین، 1361، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، تهران، نهضت زنان مسلمان.
بحرانی، سیدهاشم، 1416 ق، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، بنیاد بعثت.
جوادی آملی، عبدالله، 1380، معاد در قرآن، قم، اسراء.
رازی، ابوالفتوح حسین بن علی، 1408 ق، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی.
رازی، فخرالدین ابوعبدالله محمد بن عمر، 1420 ق، مفاتیح‌الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
راغب اصفهانی، حسین بن محمد، 1412 ق، المفردات فی غریب القرآن، بیروت و دمشق، دار العلم و الدار الشامیة.
سیوطی، جلال‌الدین، 1404 ق، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی.
ــــــــــــــ ، 1416 ق، تفسیر الجلالین، بیروت، مؤسسه النور.
شریعتی، محمدتقی، 1346، تفسیر نوین، تهران، شرکت سهامی انتشار.
شعیری، محمد بن محمد، بی‌تا، جامع الاخبار، نجف، مطبعة حیدریة.
صافی، محمود بن عبد الرحیم، 1418 ق، الجدول فی اعراب القرآن، دمشق، دار الرشید.
صدرالمتالهین، محمد بن ابراهیم، 1366، تفسیر القرآن الکریم، قم، بیدار.
صدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن بابویه قمی، 1378 ق، عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، بی‌جا، جهان.
ــــــــــــــ ، 1413 ق، من لا یحضره الفقیه، قم، مؤسسه انتشارات اسلامی، چ سوم.
طباطبایی، سید محمدحسین، 1417 ق، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چ پنجم.
ــــــــــــــ ، 1374، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چ پنجم.
طبرسی، احمد بن علی، 1403 ق، الاحتجاج، مشهد، مرتضی.
طبرسی، فضل بن حسن، 1372، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصرخسرو، چ سوم.
طریحی، فخرالدین، 1375، مجمع‌البحرین، تهران، کتابفروشی مرتضوی، چ سوم.
طوسی، محمد بن حسن، بی‌تا، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، 1415 ق، تفسیر نور الثقلین، قم، اسماعیلیان، چ چهارم.
فراهیدی، خلیل بن احمد، 1410 ق، کتاب العین، قم، هجرت، چ دوم.
قرائتی، محسن، 1383، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن، چ یازدهم.
قرشی، سیدعلی اکبر، 1377، تفسیر أحسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت.
قرطبی، محمد بن احمد، 1364، الجامع لأحکام القرآن، تهران، ناصرخسرو.
قمی، علی بن ابراهیم، 1404 ق، تفسیر قمی، قم، دار الکتاب، چ سوم.
کاشانی، ملا فتح‌الله، 1423 ق، زبدة التفاسیر، قم، بنیاد معارف اسلامی.
کتاب مقدس، 2009 میلادی، بی‌جا، انجمن بین‌المللی کتاب مقدس، چ چهارم.
کلینی رازی، محمد بن یعقوب، 1365، الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چ چهارم.
مجلسی، محمدباقر، 1404 ق، بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
المراغی، احمد بن مصطفی، بی‌تا، تفسیر المراغی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
مصطفوی، حسن، 1360، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، 1374، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة.
میبدی، رشیدالدین احمد بن ابی سعد، 1371، کشف الأسرار و عدة الأبرار، تهران، امیرکبیر.
نیشابوری، محمود بن ابوالحسن، 1415 ق، إیجاز البیان عن معانی القرآن، بیروت، دار الغرب الاسلامی.
ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسی، 1410 ق، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورّام، قم، مکتبة فقیه. ب) مقاله‌ها سبحانی، جعفر، 1369، «نفخ صور یا مقدمه حیات نوین»، درس‌هایی از مکتب اسلام، شماره 30، قم، مؤسسه در راه حق، ص 17 ـ 6.
گلایری، علی، 1383، «نگاهی به چرایی و چگونگی قیامت در قرآن»، رواق اندیشه، شماره 39، قم، صداوسیمای جمهوری اسلامی، ص 82 ـ 70.   محمدهادی منصوری: دانشجوی دکتری قرآن و متون اسلامی دانشگاه معارف اسلامی. فصلنامه علمی ـ پژوهشی مطالعات تفسیری 11 پایان متن/

93/11/06 - 06:04





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 106]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن