تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 14 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هرگاه دیدید که بنده ای گناهان مردمان را جستجو می کند و گناهان خویش را فراموش کرده...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804435515




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

همنشینی ادبیات و فلسفه به مثابه تلقی فلسفه در عمل -


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: چگونه فلسفه‌ورزی کنیم(10)؛
همنشینی ادبیات و فلسفه به مثابه تلقی فلسفه در عمل

فلسفه علم


همنشینی ادبیات با فلسفه یا فلسفه با ادبیات و سر برآوردن حوزه نو ظهور مطالعاتی به نام "ادبیات فلسفی "نمونه ای از پیوند نظر با عمل است چنانکه حتی برخی از فیلسوفان و اندیشه وران مانند رورتی فلسفه را "ژانر "ادبی خاص بشمار می آورند و از این منظر شیوه اندیشه ادبی خاصی را برای جامعه انسانی آرمانی پیشنهاد می کنند. به گزارش خبرگزاری مهر، یکی از دلایلی که باعث شده است عموما فلسفه را علمی انتزاعی تلقی نمایند آن بوده است که فلسفیدن را امری انتزاعی و نه انضمامی دانسته اند این نوع برداشت سنتی ازفلسفه هنوز هم در برخی محافل دانشگاهی و آکادمیک از جمله کشور ما ساری وجاری است،این در صورتی است که امروزه تقسیم بندی علوم به طور کلی به نظری و عملی رنگ باخته و نظر و عمل آنچنان در هم تنیده شده که به راحتی قابل انقسام نیستندهمنشینی ادبیات با فلسفه یا فلسفه با ادبیات و سر برآوردن حوزه نو ظهور مطالعاتی به نام "ادبیات فلسفی "نمونه ای از پیوند نظر با عمل است چنانکه حتی برخی از فیلسوفان و اندیشه وران مانند رورتی فلسفه را "ژانر "ادبی خاص بشمار می آورند و از این منظر شیوه اندیشه ادبی خاصی را برای جامعه انسانی آرمانی پیشنهاد می کنند، جامعه ای که به ترتیب مسیری را از مذهب به فلسفه و از فلسفه به ادبیات طی کرده است، در این راستا تأکید بر خصلت فرهنگی شناخت بشری است که در آن ادبیات عرصه فرهنگی را به نمایش می گذارد که با سایر سطوح فرهنگ از جمله فلسفه همپوشانی های زیادی دارد،همان گونه که گفته شد رورتی برداشتی ادبی از فلسفه ارائه داده و آن رادر حد یک ژانر ادبی خاص فرو می کاهد این در حالی است که فلسفه در تلقی سنتی بر آن بوده است که خود را ضامن اعتبار یابی یابی اعتباری ادعاهای شناختی بینگارد،که در علم اخلاق ،سیاست ،هنر ودین مطرح می گردند، رورتی برآن است که این برداشت از فلسفه مرهون آن است که ذهن را بسان آینه طبیعت تلقی کنیم که شامل بازنمایی های مختلفی است .فلسفه در این طرز تلقی خود را تافته ی جدا بافته می انگارد که شرافت وشکوه خود را از داوری در خصوص سایر حوزه های پژوهش بدست می آورد شانی نا زدورنی و جاودانه ـ در فلسفه سنتی و سنت فلسفی.علی رغم تصور بالا ،امروزه وبویژه ، در شرایط تفکر پست مدرن ،فلسفه به هیچ رو نمی تواند دعوی آن را داشته باشد که از سایر بحث ها و حوزه ها بنیادی تراست ،فلسفه نه ملکه علوم است و نه مصون از لغزش و خطا، بدین ترتیب حقیقت یابی در تلقی نوین از فلسفه رنگ باخته و گفتگو ومکالمه به جای آن می نشیند.نقد ادبی ،ادبیات داستانی و سایر روش های هنری  ـ ادبی نیز در کنار فلسفه و علوم می توانند راههای درست وکارآمد را به انسان نشان دهند. زندگی در پرتو ادبیات و هنر ،طیف وسیع ورنگارنگی از اندیشه ها و خواسته ها،طرز تلقی ها ،بینش ها و منشهایی را به نمایش می گذارد که تحمل ،تساهل و مدارا رابه انسان امروزی معرفی می کنند از این روست که می توان شاعران و ادیبان را فیلسوفان زندگی خواند. هنر"رمان"اما در این میان به ما کمک می کند که از چسپیدن به یک حقیقت واحد و طرز تلقی جزمی رهایی یافته ودر خود تساهل ومدارا را تقویت نموده و به گزینه های مختلف در موقعیت های تصوری متعدد بیندیشیم. هدف نویسندگان، فیلسوفان و ادیبان از نوشتن رمان های ورساله های خویش تفاوت هایی با یکدیگر دارد به مثل افرادی همچون افلاطون ، هایدگر، پروست و ناباکوف جهت پیگیری کمال شخصی می نویسند و در مقابل نویسندگان و اندیشه ورانی مانند دیکنز ،میل ،روسو ،دیویی و ارول برای توسعه آزادی های انسانی می اندیشند.ارزش الهام بخش آثار ادبی، تفوق وبرتری خود را در مقابل بی تاثیری و یا کم تاثیری آثار کلاسیک فلسفی که گرفتار دام های نظری و جزم اندیشی شده است را نشان می دهد. ادبیات و به ویژه "ادبیات فلسفی" که بزرگترین دستاورد یا رهاورد آن"رمان"و ادبیات داستانی است ،مردمان را به فکر واداشته و امکان زندگی رابرای آنان فراخ تر می نماید گفته شده است که این آثار امید می بخشند نه ادراک،تحول فردی به وجود می آورند.و نه معرفت نگرش را تغییر می دهند نه دانش و اطلاعات را در همین راستاست که "روایت"جای "نظریه" را می گیرد نظریه قلمرو چشم انداز وسیع وعمومی را نشان می دهد در حالیکه روایت  از چشم انداز شخصی به امور نظر کردن است.درتلقی رورتی آنجا که به ویژگی های "طنز پزدازآزاده[1]"اشاره دارد معتقد است که آیرو نسبیت یا همان طنزپرداز آزاده فلسفه را خادم خود می کند نه خود را مخدوم فلسفه .نگاهی آیرونیست نگاه انضمامی "عینی "به چیزهایی است که پیرامونش می گذرد مانند نیچه وپروست – که در جریان خلق اثر هنری خود را بازتوصیف می نمایند.پروست در رمان معروف خود"زمان ازدست رفته"منظر ممتاز ویگانه را به کنار زده ،ایده مرجعیت را زیر سوال برده و راه را برای قرائت های مختلف از زندگی باز می کند ویا دیکنز که به موضوع رهایی انسانها از درد و رنج می پردازد قامت داوری را به قد وقامت همدردی و همدلی مبدل می سازد کوندرا نیز در مقابل  تاکید بر حقیقت بر فردیت پای می فشاردناباکوف و هایدگر نیز به برتری جزئیات و امور انضمامی بر کلیات تاکید می ورزند بدین ترتیب رمان و ژانر ادبی از فلسفه، بر خلاف فلسفه سنتی نه کلاه قضاوت بر سرگذاشته و نه ادعای حل مسئله را دارد بلکه فقط راه را به ما نشان می دهد.فروید نیز در جایگزینی زندگی شاعرانه به جای زندگی عالمانه و در اهمیت دادن به انگیزش ناهشیار بشری ،زندگی هرانسانی رابسان یک شعر می انگارد .وی زندگی هر انسانی را کوششی برای پوشاندن ردای استعارات خود بر تن خویش می بیند .در ادامه فلاسفه پسا نیچه ای مانند هایدگر و ویتگنشتاین نیز سعی خود را در مصروف کرده اند به اینکه در مقابل جامعیت وضرورت مورد ادعای فلاسفه سنتی لزوم امورفردی ،انضمامی و پیشامدی را نشان دهند ،خود نیچه با وانهادن برداشت سنتی از حقیقت ،پروسه ناتمام خودشناسی و خود آفرینی راهموارتر کرده بود و به تعبیر امروزین ریچارد روتی عاجز بودن از شاعر بودن به معنای پذیرفتن توصیفی است که دیگری از ما میکند و نه توصیف خودمان از خویشتن.وخلاصه کلام اینکه اگر افلاطون شاعران را از آرمان شهر خود بیرون می کند امروزه اندیشه ورانی همچون رورتی که در زمره متفکران پست مدرن به حساب می آیند آنان-شاعران و ادیبان-را با آغوش باز می پذیرند و مقامی در خور و شایسته به آنها می دهند اگر فلسفه تاکیدش بر تامل ،یکنواختی و یکسانی زندگی است ،ادبیات اما بر وجه اتفاقی بودن ،انضمامی بودن و پیشامدی بودن حقیقت تاکید دارد و اینکه ادبیات ضامن زندگی خود آفرینانه است تا فلسفه محض ،که در پی یک زندگی فکورانه است. البته باید توجه داشت که فلسفه و ادبیات ضد یکدیگر نیستند ،بلکه مکمل هم بوده و در سایه هم نشینی فلسفه وادبیات می توان زندگی فکورانه را با زندگی خلاقانه پیوند داد که حاصل آن فکر خلاق و خلاقیت فکری است و این خود بالاترین ثمره نگاه به فلسفه از منظر عمل است.[1]-liberal ironist*دکتر اکبر رهنما، دانشیار دانشگاه شاهد



شنبه ۱ آذر ۱۳۹۳ - ۰۸:۵۱





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 223]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن