تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نماز، از آيين هاى دين است و رضاى پروردگار، در آن است. و آن راه پيامبران است. ب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805444412




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

صلح امام حسن، یا قیام امام حسین؟


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:



صلح امام حسن، یا قیام امام حسین؟
یزید در مخالفت با اسلام آب پاکی را ریخت و منکر وحی و دین شد و همه را ساخته و پرداخته هاشم و ابناء او دانست. آیا با وجود این انسان، دین فقط دچار تحریف می شود که بتوان با مسامحه کنار او زندگی کرد؟ یا به طور کامل باید فاتحه دین را خواند؟



به این مطلب امتیاز دهید

    به گزارش سرویس دینی جام نیوز،  در آستانه ایام عزای سید الشهدا (سلام الله علیه) و طبق معمول، سایت "بی بی سی فارسی BBCPersian" در مطلبی تحت عنوان "سایه امام حسین بر امام حسن در سیاست ایران" نگرش امروز نظام اسلامی و بزرگان این عرصه را در چگونگی مواجهه با نظام سلطه مورد نقد و البته توهین قرار داد.  





    در طول تاریخ اسلام ائمه معصومین (سلام الله علیهم اجمعین) در موقعیت های گوناگونی قرار گرفته اند و در هدایت جامعه اسلامی به سمت حق و کمال، متناسب با این موقعیت ها عمل کرده اند.     در این سطور به بررسی این مطلب می پردازیم. مقدمه: با نگاهی به عملکرد ذوات مقدسه معصومین (سلام الله علیهم اجمعین) می توان این عملکرد را در دو بخش مورد بررسی قرار داد:   1- هدف و آرمان و تئوری آنها که همان اقامه توحید است. 2- نقشه راه و نحوه عملکرد در رسیدن به این هدف.   "اقامه توحید" همان همه گیر شدن توحید و موحد شدن همه انسان هاست. یعنی جامعه اسلامی باید به جایی برسد که کفر و شرک در آن باقی نماند. این جامعه همان جامعه ایست که می شود برای تصویر آن از این سخن حضرت امام (ره) استفاده کرد که فرمودند: اگر همه انبیا در یک جا جمع شوند و با هم زندگی کنند، کوچکترین اختلاف و مشکلی با هم پیدا نمی کنند. یعنی در یک چنین جامعه ای تمام افراد اولا انسانند و فرشته نیستند، دوم اینکه موحدند و چیزی از کفر و شرک هم در آنها دیده نمی شود، نتیجه اینکه  در چنین اجتماعی دیگر دلیلی برای اختلاف و جنگ وجدال و ناملایمات باقی نمی ماند، زیرا اثری از کفر و شرک که همان نادیده گرفتن خدا و متوسل شدن به غیر خدا، و طلب دنیا و ظواهر آن باشد در میان نیست.   اما نقشه راه و اینکه چگونه باید جامعه را به این هدف رساند؟ از کلمات قرآن و روایات در مورد مردم که بگذریم، تجربه نظام دینداری در طول تاریخ نشان داده است که موحد شدن تمام مردم یک هدف رویایی و غیر عملی است. حتی در زمان خود پیغمبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) چنین اتفاقی نیفتاد. از طرفی هم قرار بر عادی بودن اسباب و شرایط است و قرار نیست در هدایت انسان ها معجزه اتفاق بیفتد، که اگر اینطور بود، دیگر اختیار و انتخاب و ثواب وعقاب معنی نداشت و همه فرشته بودند. از این جهت قرآن در توضیح هدف بعثت انبیا می فرماید: (  لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ...) ما صاحبان رسالت را با دلائل و بینات فرستادیم  و به همراه آنان کتاب و میزان را هم فرستادیم تا اقامه قسط در میان مردم کنند).   اینکه مردم به عدل رفتار کنند یک مطلب است، و اینکه قسط و عدل در جامعه برپا شود و جامعه محیطی باشد که شایسته عبودیت و دینمداری باشد، یک مطلب دیگر. جامعه ای که در آن قسط برپا می شود، لزوما همه مردمش موحد و بی عیب نیستند، اما محیط، محیط عبودیت است و کسی نمی تواند بدی را ترویج کند و از قوه قهریه حکومت هم در امان هم باشد.   مطلب دیگر اینکه، اولیاء طاغوت و مستکبرین عالم و جنود انسی شیطان، هیچ گاه در مقابل این حرکت، سکوت اختیار نکرده و همواره متدین شدن یک جامعه را به ضرر دنیا طلبی و اهداف خود می دیدند و درنتیجه با آن مبارزه می کرده اند. از همین جهت مسئولیت اولیای دین و انبیا علاوه بر ترویج دین، حفاظت از برنامه اصلی دین و همان نقشه راه هم بود، وچه بسا تأمین امنیت این نقشه، نسبت به ترویج آن اولویت داشت. پس لازم است که از این نقشه راه و کتاب دین حفاظت شود.   اما خطرات سر راه این برنامه و نقشه دو مورد است: 1- از بین رفتن اصل نقشه و مبانی حرکت. 2- دستخوش آفات و امراض شدن آن.   از بین این دو مورد، مورد اول قطعا مهم تر و خطرناک تر است، زیرا اگر تئوری و برنامه به طور کلی از بین رفت، همه سرمایه از بین رفته است، اما اگر دچار آفات شد، با لطایف الحیلی می توان از باقی مانده آن استفاده کرد و یا آن را ترمیم کرد.   حال مصادیق این دین در دنیای اسلام دو چیز است: 1- قرآن. 2- ذوات معصومین به عنوان قرآن ناطق و مفسرین قرآن و به عبارت زیارت جامعه کبیره (و خزنةً لعلمه - مخازن علم الهی) و کسانی که تمام این نقشه در سینه آنهاست. یعنی دین به تمام معنای آن در این دو مورد موجود است و اگر هر کدام از این دو به طور کامل از بین بروند هیچ چیزی از دین باقی نمی ماند.   اگر به دوران صدر اسلام باز گردیم، جامعه اسلامی، جامعه ای بود که در آخرین حج پیغمبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) از هفتاد هزار تا صدو بیست هزار نفر روایت شده است که شرکت کردند و به گفته طبری جمعیت آن زمان کل شبه جزیره عربستان از صد و بیست هزار تا صدو پنچاه هزار نفر می باشد. یعنی بیشتر از هفتاد درصد مردم در حج به همراه پیغمبر شرکت کردند. نتیجه اینکه این جامعه، جامعه ای متدین بود.   بعد از آن  نوبت به خلافت و ادامه این جریان توسط امیرالمؤمنین می رسد، اما این خلافت غصب شده و مردم بعد از پیغمبر، در باطن مرتد می شوند. حال امیرالمؤمنین در راستای حفاظت دین در یک دوراهی قرار دارد: 1- بیان خلافت و تلاش و شورش برای بدست آوردن خلافت و اجرای کتاب دین در جامعه که این عملکرد قطعا خون حضرت را به زمین می ریخت، همان گونه که خون همسر او را به زمین ریخت و آب از آب هم تکان نخورد. عرض کردیم که تمامی چیزی که از دین باقی مانده است، قرآن و امیر المؤمنین و فرزندانش بودند و هیچ کس به غیر از این افراد و عده بسیار کمی از اصحاب برای حفظ دین باقی نمانده اند. پس در صورت قیام، خود حضرت و فرزندانش هم از بین رفته و البته به سعادت می رسیدند، اما این خلفا، همان اهتمام ظاهری را که به خاطر وجود فیزیکی حضرت در جامعه، به احکام اسلام و قرآن داشتند را هم نمی داشتند و در حفظ آن لزومی نمی دیدند. آن اصحاب اندک حضرت را هم که با آرامش کامل و در اندک لحظه ای از بین می بردند. پس درست است که این "دین" دچار انحراف و تحریفاتی شد، اما در اینجا، "حفظ جرسومه اصلی" آن، مهمتر از "حفظ از آفات" بود. در این میان حضرت در حفظ احکام دین هم تلاش می کردند و در برپایی احکام اسلام هم در کنار خلفا، گاهی به جامعه ورود پیدا می کردند.   2- مرحله بعدی دوران امام حسن (سلام الله علیه) است. در این دوران هم اما حسن سکوت و صلح را برگزیدند و قیام نکردند. به طور کلی قیام یعنی سرو صدا، یعنی آشوب، یعنی یک عده ای باشند که شلوغ کنند و به اصطلاح گرد و خاک کنند و این جمعیت آنقدر قابل توجه باشند که حرکت و آشوب آنان صدا کند و به گوش عده ای برسد و نتیجه ای داشته باشد. در جامعه ای که طی 9 سال و اندی، یک امام معصوم آنقدر غریب و در انزوا باشد که مردم یک سؤال شرعی از او نکنند و در آخر هم کلماتی مثل "یا مضل المؤمنین" نثار او کنند، آیا می شود یک نفری، قیام و اعتراض کرد؟ آنهم با معاویه ای که حتی پیمان صلح را هم برنتابید و آن را باطل کرد. در اینجا هم می بینیم که همان سیاست حفظ اصل دین از نابودی کامل، اجرا می شود.   3- اما مرحله بعدی که مرحله قیام امام حسین (سلام الله علیه) است. در این دوران حضرت در مورد جهت گیری خودشان کلماتی را بیان می کنند که آب پاکی را به روی دست همه دینمداران عالم می ریزند، البته دینمدارانی که گوش هایشان ناشنوا نشده باشد و صدای حق را بشنوند. در این دوران امام حسین (سلام الله علیه) با دشمنی مواجه می شوند که حفظ اصل دین، با سکوت در مقابل این دشمن محقق نخواهد شد. در حقیقت حضرت قیام کردند، به خاطر حفظ همان چیزی که امیرالمؤمنین و امام حسن (سلام الله علیهما) برای حفظ آن سکوت و صبر اختیار کردند. پیغمبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) فرمود: «مَنْ رَأَى سُلْطَاناً جَائِراً مُسْتَحِلًّا لِحُرُمِ اللَّهِ نَاكِثاً لِعَهْدِ اللَّهِ مُخَالِفاً لِسُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ یَعْمَلُ فِی عِبَادِ اللَّهِ بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوَان ثُمَّ لَمْ یُغَیِّرْ بِقَوْلٍ وَ لَا فِعْلٍ كَانَ حَقِیقاً عَلَى اللَّهِ أَنْ یُدْخِلَهُ مَدْخَلَهُ وَ قَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّ هَؤُلَاءِ الْقَوْمَ قَدْ لَزِمُوا طَاعَةَ الشَّیْطَان وَ تَوَلَّوْا عَنْ طَاعَةِ الرَّحْمَنِ وَ أَظْهَرُوا الْفَسَاد وَ عَطَّلُوا الْحُدُودَ وَ اسْتَأْثَرُوا بِالْفَیْ‏ء وَ أَحَلُّوا حَرَامَ اللَّهِ ِ وَ حَرَّمُوا حَلَالَه»(بحارالأنوار، ج‏44، ص‏381) (كسی كه شاه ستمگری را ببیند كه حلال حرام‌های خدا را می‌كند، عهد خدا را می‌شکند. با سنت رسول الله مخالفت می‌كند، در میان جامعه با گناه زندگی می‌كند و ستم می‌كند، اگر كسی چنین شاهی را ببیند و بر علیه او با فعل ویا قولش حرکت نکند و مبارزه نکند، این آدم ساكت هم در قیامت و در جهنم جایگاه او جایگاه همان شاه است. جای مسلمان ساكت در كنار طاغوت است. امام حسین فرمود: «وَ قَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّ هَؤُلَاءِ الْقَوْمَ قَدْ لَزِمُوا طَاعَةَ الشَّیْطَان» رژیم یزید «لَزِمُوا طَاعَةَ الشَّیْطَان» بندگی شیطان را می‌كنند «وَ تَوَلَّوْا عَنْ طَاعَةِ الرَّحْمَنِ وَ أَظْهَرُوا الْفَسَاد» اطاعت خدا را كنار گذاشته‌اند فساد را در جامعه اظهار می‌كنند «وَ عَطَّلُوا الْحُدُودَ وَ اسْتَأْثَرُوا بِالْفَیْ‏ء» حد الهی را جاری نمی‌كنند(جایی كه باید شلاق بزنند، نمی‌زنند. آن جایی كه باید قصاص كنند، قصاص نمی‌كنند) بیت المال را اختصاص به خودشان می‌دهند «وَ أَحَلُّوا حَرَامَ اللَّهِ ِ وَ حَرَّمُوا حَلَالَه» حرام‌ها را حلال وحلال‌ها را حرام می‌دانند. اگر كسی چنین رژیمی را مشاهده كند و شورش نكند و به پا نخیزید روز قیامت جایگاه این مسلمان ساكت با آن شاه ظالم یکی است. یعنی او که عمر خود را در نماز شب به سر برده است، با آن ستمگر یکی است. جایگاه او جایگاه طاغوت است. این خطبه مفصل است.   و در هنگام خروج از مدینه فرمود: «إِنّى لَمْ أَخْرُجْ أَشِرًا وَلا بَطَرًا وَلا مُفْسِدًا وَلا ظالِمًا وَإِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاِْصْلاحِ فى أُمَّةِ جَدّى، أُريدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَأَنْهى عَنِ الْمُنْكَرِ وَأَسيرَ بِسيرَةِجَدّى وَأَبى عَلِىِّ بْنِ أَبيطالِب»; يعنى: «من از روى خود خواهى و خوشگذرانى و يا براى فساد و ستمگرى قيام نكردم، من فقط براى اصلاح در امّت جدّم از وطن خارج شدم. می خواهم امر به معروف و نهى از منكر كنم و به سيره و روش جدّم و پدرم على بن ابيطالب عمل كنم.»   سؤال اینست که آیا "یزید" کوچکترین اهتمامی به اسلام و احکام اسلام داشت؟ آیا روش او با خلفای یه گانه یکی بود؟ آیا مثل آنها، حداقل ظاهر اسلام را رعایت می کرد؟ - خیر، هیچ کدام از اینها نبود. یزید کوچکترین اهتمامی به احکام اسلام و دین نداشت. سگ بازی و میمون بازی می کرد، شراب می خورد، نماز نمی خواند، زنا مرتکب می شد و مهمتر اینکه، بسیاری از مردم هم این موارد را می دانستند، نه اینکه به صورت مخفی انجام دهد. وقتی هم چوب به لب و دندان حضرت می زد می گفت: «لَعِبَتْ هاشِمُ بِالْمُلْکِ فَلاَ *** خَبَرٌ جاءَ وَ لاَ وَحْىٌ نَزَلْ
لَیْتَ أَشْیاخِی بِبَدْر شَهِدُوا *** جَزَعَ الْخَزْرَجُ مِنْ وَقْعِ الاَسَلْ (فرزندان هاشم (رسول خدا) با سلطنت بازى کردند، و در واقع نه خبرى (از سوى خدا) آمده بود و نه وحیى نازل شده!
کاش بزرگان من که در جنگ بدر کشته شده بودند، امروز مى دیدند که قبیله خزرج چگونه از ضربات نیزه به زارى آمده است! یعنی در مخالفت با اسلام آب پاکی را ریخت و منکر وحی و دین شد و همه را ساخته و پرداخته هاشم و ابناء او دانست. آیا با وجود این انسان، دین فقط دچار تحریف می شود که بتوان با مسامحه کنار او زندگی کرد؟ یا به طور کامل باید فاتحه دین را خواند؟   آن دسته از دینمداران مخالف انقلاب و اسلام که از میان صبر امام حسن و قیام امام حسین (سلام الله علیهما)، روش امام حسن  را تبلیغ می کنند و آن را در سایه اینکه اسلام دین عطوفت است و مهربانی، و جذب بهتر از درگیری و جدال است، تبلیغ می کنند، آیا عاشق امام حسن هستند و دین را قبول دارند؟ آیا امام حسن (علیه السلام) صلح بدون شرط کرد و معاویه را آزاد گذاشت که هر کار دلت می خواهد بکن فقط با ما کاری نداشته باش؟   اگر بخواهیم این مباحث را به مباحث سیاسی امروز گره بزنیم، لازم است که از قیام و انقلاب مردم ایران به سرپرستی امام خمینی (ره) صحبت کنیم. حضرت امام در مقابل کسی و خاندانی قیام کردند که روششان به هیچ عنوان با روش دوره هایی مثل قاجار و صفویه قابل مقایسه نبود. ما تمام کارهای سلسله قاجار و حتی صفویه را تأیید نمی کنیم. این افراد خصوصا قاجاریه جنایات بزرگی در حق این ملت انجام دادند، خون بسیاری از این ملت را ریختند و بسیاری از منابع و اراضی این مملکت را به بیگانگان به ثمن بخس فروختند.  

  اما به هر حال با دین مردم مبارزه نمی کردند و در صدد از بین بردن دین نبودند. حتی گاهی اوقات دین را رونق هم می دادند. اما به دوران پهلوی که می رسیم می بینیم،  این پدر و پسر در پی این بودند که این کشور را تبدیل کنند به کشوری از نوع کشورهای مدرن دنیای امروز که بر مبنای اصول مدرنیته اداره می شود. در این کشورها، اصالت با لذت طلبی و رفاه تعریف می شود، اگر این قیام صورت نمی گرفت، امروزه ما در محیطی زندگی می کردیم که دموکراسی به معنای غربی، بنای اداره جامعه بود و مردم در مشی دنیوی خود آزاد آزاد بودند که هر طور دلشان می خواهد رفتار کنند. بلکه از آن جهت که قاطبه این مردم شیعه بودند، استکبار برای از بین بردن اسلام هم تلاش وافری می کرد که کرد. معنای کشف حجاب این نبود که هر کس آزادست هر طور می خواهد حجاب داشته باشد، بلکه این بود که کسی حق ندارد حجاب داشته باشد، کسی حق ندارد ظواهر اسلام را رعایت کند. کسی حق ندارد از مبانی زندگی غربی تخطی کند و در این کشور قرارست چیزی از اسلام باقی نماند. اگر انقلاب نمی شد، امروز قاطبه جوانان ما و بچه های ما در مدارس به صورت رسمی و عملی آموزش سکس می دیدند و شاید در گوشه خیابان هم به راحتی آن را مشاهده می کردند. امروزه ابراز اندام  گروه های شیطان پرست، هم جنس باز، حیوان باز، فضولات خور، انسان خور و جنین خور در این کشور تحت لوای قانون انجام می گرفت.   شاید در حال حاضر بعضی از این موارد، آنهم به صورت مخفی و کم در گوشه ای مشاهده شود، اما جریان غالب این کشور جریان دیانت است و هرچقدر هم که نابسامانی اخلاقی در آن باشد، هزاران کیلومتر با دنیای غرب فاصله دارد. همه اینها به برکت قیام و انقلاب این مردم است.   آنها که می گویند: امام حسین قیام نکرد، آیا قبول دارند که فرمود: (وَإِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاِْصْلاحِ فى أُمَّةِ جَدّى، أُريدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَأَنْهى عَنِ الْمُنْكَرِ).   سؤال اینست که حضرت می خواستند در کجا و امر به چه معروفی و نهی از چه منکری کنند؟ آیا می خواستند امر به نماز و روزه و جهاد کنند؟ نماز و روزه را که مردم انجام می دادند، در جهاد هم که به فرمان ابن زیاد، علیه امام حسین شرکت کردند، پس چرا حضرت مسئله سلطان جائر و یزید را مطرح می کنند؟   اگر هم می خواستند نهی از منکر کنند، هر منکری را که اسم می بردند، توهینی فاحش به خلیفه این امت یعنی یزید بود، زیرا او مجمع منکراتی بود که حضرت می خواستند از آن نهی کنند. مسئله مهمتر اینکه حضرت می خواهند در کوفه  این امربه معروف و نهی از منکر را انجام دهند و یزید و ابن زیاد هم هیچ عکس العملی نشان ندهند، و ایشان  را به حال خود رها کنند؟!! فرض کنیم آن عده ای که نامه به حضرت نوشتند در رکاب حضرت می ایستادند و حضرت هم شروع به امر به معروف و نهی از منکر می کردند. خوب چه اتفاقی می افتاد؟ شورش و جنگی که در می گرفت به مراتب خون بار تر از کربلا می شد.   اللهیاری و امثال او که می گویند: امام حسین و زین العابدین (سلام الله علیهما) رعیت یزید بودند، به این مسئله چه جوابی می دهند، که اگر رعیت بودند پس چرا با ارباب خود بیعت نکردند؟ یزید که از خدایش بود مهر تأیید حسین به عنوان پسر پیغمبر، پای حکومتش بخورد و اگر حضرت بیعت می کرد قطعا جانش در امان بود. خوب اگر اینطور نیست، منکرین این قضیه توضیح بدهند که منظور حضرت از اصلاح امت و امربه معروف و نهی از منکر چیست؟   اما مطلب اصلی که سایت "بی بی سی فارسی BBCPersian" و مخالفین انقلاب با آن مشکل دارند، روحیه استکبار ستیزی و دشمنی با دشمنان از جمله امریکا و صهیونیزم است.   در این مورد هم باید متوسل به سید الشهدا شد و با دشمن بی حیا و مستکبر مستکبرانه برخورد کرد. آیا منظور آنان از پیشنهاد صلح امام حسن به ملت ما در برابر زیاده خواهی های امریکا، رعایت اخلاق اسلامی و منش امام حسن است، یا اینکه آنها می گویند: شما در بست نوکر ما شوید و ما را به عنوان رئیس دنیا به رسمیت بشناسید؟ آیا معنای صلح امام حسن این بود؟   آیا رهبر ما در این زمان مثل امام حسن و امیرالمؤمنین (سلام الله علیهما) بی یارو یاور هستند و موقعیت استکبار ستیزی ندارند؟ آنها که می گویند، در مقابل دشمن کوتاه بیایید، آیا به خود دشمن نگاه می کنند؟ آیا دشمن در مقابل شما کوتاه می آید، یا با تمام قدرت و وقاحت تمام به شما حمله کرده و شما را در دنیا تحقیر می کند. چه خوب بود بعضی ها مقاومت را از همین دشمن یاد می گرفتند.        





۲۲/۰۸/۱۳۹۳ - ۱۹:۱۵




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 36]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن