واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: تحليل چرايي قيام امام حسين(ع)

گاهي در دل سخنان به ظاهر ساده اولياي خدا حرفهايي نهفته است كه جز راسخون راه علم و معرفت بدان دست نمييابند و عمق آن را درك نميكنند. حسين (ع) و قيام پر رمز و راز عاشورا نيز از جمله همين مسائلند. در ادامه بخشهايي از فصل چهارم كتاب «حماسه حسيني» استاد مطهري با هدف تشريح يكي از جملات پر مغز امام حسين (ع) انتخاب و آورده شده است.
شناختن شخصيتهاي بزرگ در زمانهاي بعد از آنها
حادثه عاشورا مثل بسياري از حقايق اين عالم است كه در زمان خودشان بسا هست آنچنان كه بايد، شناخته نميشوند و بلكه فلاسفه تاريخ مدعي هستند كه شايد هيچ حادثه تاريخي را نتوان در زمان خودش آنچنان كه هست ارزيابي كرد؛ بعد از آنكه زمان زيادي گذشت و تمام عكسالعملها و جريانات مربوط به يك حادثه خود را بروز دادند، آنگاه آن حادثه بهتر شناخته ميشود و ارزش آن درك ميگردد.
جمله بسيار مهم از امام حسين(ع)
ظاهراً وقتي كه حضرت ميخواستند از مدينه خارج شوند، وصيتنامهاي يا بهتر بگوييم سفارشنامهاي نوشتند و تحويل برادرشان محمد بن حنفيه كه بيمار بود و دستهايش فلج شده بود، دادند. در آن سفارشنامه جملهاي از امام حسين(ع) هست كه وضع خودش را روشن ميكند كه حركت و قيامش و هدفش چيست. اتهاماتي را كه ميدانست بعدها به او ميزنند، رد كرد، دنيا بداند كه حسين جز اصلاح امت هدفي نداشت. بعد فرمود:«اُريدُ اَنْ آمُرَ بِالْمَعْروفِ وَ اَنْهي عَنِ الْمُنْكَرِ وَ اَسيرَ بِسيرَةِ جَدي وَ اَبي» هدف من، يكي امر به معروف و نهي از منكر است و ديگر اينكه سير كنم، سيره قرار بدهم همان «سيره جدم و پدرم» را.
سيره جدم و پدرم
چرا امام حسين اضافه كرد ميخواهم سير كنم به سيره جدم و پدرم؟ ممكن است كسي بگويد همان گفتنِ امر به معروف و نهي از منكر كافي بود مگر «سيره جد و پدرش» غير از امر به معروف و نهي از منكر بود؟ جواب اين است كه اتفاقاً بله. كتاب و سنت، قانون است و «طرز اجرا و پياده كردن» ميخواهد. «روش اجرا» و «روش حركت» دادن مردم بر اساس كتاب و سنت را «سيره» ميگويند. كلمه «سيره» از ماده «سِير» است. سير يعني حركت، ولي سيره يعني حركت به گونه خاص، حركت به روش خاص.
شأن «رهبري امت» پيامبر
يكي از شئون پيامبر غير از شئون «ابلاغ» دستورات الهي و «قضاوت»، «رهبري امت» است. پيغمبر در همان حال كه پيغمبر است، امام هم است. امام پيغمبر نيست ولي پيغمبر امام است. امامت يعني رهبري و امام يعني رهبر. پيامبران وقتي درجهشان خيلي بالا ميرود، هم پيغمبرند و هم امام. در زمان پيغمبر، علي هم بود؛ چه كسي امت را رهبري و امامت ميكرد؟ خود پيغمبر اكرم. خداي متعال به امام و رهبر از آن جهت كه امام و رهبر است اختياراتي داده است كه البته نبايد از كادر «قانون» خارج شود. پس معلوم شد كه كتاب و سنت يعني خود قانون و روش رهبري به متن قانون مربوط نيست؛ به كيفيت رهبري و به تصميماتي كه رهبر اتخاذ ميكند مربوط ميشود.
«اَسيرَ بِسيره جَدي وَ اَبي»
سخن امام حسين (ع) كه فرمود:«اَسيرَ بِسيرةِ جَدي وَ اَبي» ميخواهم سيرهام سيره جد و پدرم باشد، نه سيره هيچ كس ديگر. اين است كه در حادثه عاشورا، ما در امام حسين (ع) جلوههايي ميبينيم كه نشان ميدهد علاوه بر مسئله امر به معروف و نهي از منكر و مسئله امتناع از بيعت و مسئله اجابت دعوت مردم كوفه، كار ديگري هم هست و آن اين است كه ميخواست «سيره جدش» را زنده كند.
روش رهبــري در زمــان امام حسين(ع)
در 60 سال قبل، در زمان پيغمبر اكرم وقتي مردم ميخواهند مركز دنياي اسلام را ببينند، چه ميبينند؟ حالا (زمان امام حسين) مردي را ميبيند كه در يك محيط مجلل روي تخت طلا نشسته و دورش را كرسيهايي با پايههايي از طلا و نقره گذاشتهاند. رجال و اعيان، اشراف و سفراي كشورهاي خارجي كه ميآيند، بايد روي آن كرسيها بنشينند. بالادست همه رجال، اعيان و اشراف، يك ميمون را پهلودست خودش نشانده و لباسهاي فاخر زربفت هم به او پوشانده است. چنين شخصي ميگويد من خليفه پيغمبرم و ميخواهد مجري دستورات الهي باشد. نماز جمعه هم ميخوانْد، امامت جمعه ميكرد، براي مردم خطبه ميخواند و حتي مردم را موعظه ميكرد.
ارزش نهضت حسيني
اينجاست كه انسان ميفهمد نهضت حسيني چقدر براي جهان اسلام مفيد بود و چگونه اين پردهها را دريد. بعد از قضيه امام حسين(ع)، تازه مردم مدينه تعجب كردند كه عجب! پسر پيغمبر را كشتند؟ هيئتي را براي تحقيق به شام فرستادند كه چرا امام حسين كشته شد. اين هيئت پس از بازگشت گفتند ما از نزد كسي ميآييم كه كارش شرابخواري، سگ بازي، يوزبازي و ميمون بازي است، كارش نواختن تار، سنتور و لهو و لعب است، كارش زناست حتي با محارم. ديگر حال، تكليف خودتان را ميدانيد. اين بود كه مدينه قيام كرد، قيامي خونين و بعد از حادثه كربلا چه افرادي كه به خروش نيامدند.
نهضت حسيني و بيداري اسلامي
امام حسين تا زنده بود، چنين سخناني را ميگفت:«وَ عَلي الْاِسْلامِ السلامُ اِذْ قَدْ بُلِيتِ الْاُمةُ بِراعٍ مِثْلِ يزيدَ» ديگر فاتحه اسلام را بخوانيد اگر نگهبانش شخصي چون يزيد باشد. ولي آن وقت كسي نميفهميد. اما وقتي شهيد شد، شهادت او دنياي اسلام را تكان داد. تازه افراد حركت كردند و رفتند از نزديك ديدند و فهميدند كه آنچه را آنها در آيينه نميديدند حسين در خشت خام ميديده است.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۹ آبان ۱۳۹۳ - ۱۰:۲۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 55]