تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله هرگز با مردم به اندازه عقل خود سخن نگفتند و فرمودند:...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815695290




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سيره تربيتي و شخصيت بانو مجتهده امين (3)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
سيري درسيره تربيتي و شخصيت اخلاقي و علمي بانو مجتهده امين رحمه الله (قسمت سوم)
سيره تربيتي و شخصيت بانو مجتهده امين (3) تأليفات و آثار قلمى از بانو امين آثار متعددى بر جا مانده است . آثار قلمى ايشان در بعد اخلاقى بسيار درخشان است و از حيث معنى در جايگاهى والا قرار دارد . از جمله‏ى اين آثار مى‏توان به كتاب سير و سلوك اشاره كرد . اين كتاب حاصل احساس وظيفه بانو امين در دورانى است كه تهاجم سنگينى عليه مذهب و مظاهر آن توسط حكومت رضاخان صورت گرفته بود ؛ يعنى در فاصله‏ى سال‏هاى 1314 تا 1320 شمسى . بانو امين اين كتاب را مى‏نويسد تا بگويد : براى انسان ، غير از اين بدن خاكى و احساسات جسمانى و قواى مادى ، احساسات و قواى ثانوى ديگرى نيز هست كه قادر متعادل در باطن بشر پنهان داشته و در احساسات درونى وى مخفى نموده است . از جمله‏ى اين احساسات و قوا ، حس حقيقت‏شناسى و قوه ملكوتى و مظهر نور احدى و ظهور مشيت كامله الهى است كه از آن تعبير به » روح انسانى « مى‏شود و ظهور آن به عينه ، ظهور حق تعالى است ؛ يعنى به شناختن روح ، خدا شنناخته مى‏شود و اول قدمى كه انسان در جاده تكامل سعادت و كاميابى مى‏گذارد، شناختن جسم خاكى و روح افلاكى است ؛ يعنى تميز دادن و فرق گذاردن بين بدنى كه از عالم ماديات سرشته شده و روحى كه از عالم مجردات و ملكوت عليين نزول نموده كه انسان واقعى همان است . بانوى ايرانى با اين كتاب در واقع ، براى انسان‏ها پل معرفتى ايجاد مى‏كند تا از طريق پيمودن راه صحيح به سعادت حقيقى برسند . وى موانع سعادت ، يعنى آنچه راه سعادت و سلامت روحى و روانى را بر ما دشوار مى‏سازد ، در چهار مورد خلاصه مى‏كند : الف. خود را نمى‏شناسيم و قدر خود را نمى‏دانيم . ب. سعادت و خوشبختى را در امور ظاهرى دنيوى مى‏بينيم . ج. فكر مى‏كنيم براى خوشبختى ، از راه ظاهر و قالب ظاهرى مى‏توان استفاده كرد . د. گمان مى‏كنيم شناخت واقعى خداوند با نور قلبى و بصيرت باطنى تنها به پيامبر صلى الله عليه و آله و ائمه‏ى اطهار عليهم‏السلام اختصاص دارد . ) همايونى ، 1383 ، ص 82 ) بانوى ايرانى پس از ذكر سنگلاخ‏هاى بين راه ، به درمان مى‏پردازد و با بيان راه كارهاى عملى ، به صورت كاربردى راه سعادت را مى‏نماياند . او بر اين باور است كه براى رفع مانع اول بايد بدانيم روح الهى حقيقت ماست ، نه اين بدن خاكى ؛ و بايد تمامى زواياى روح الهى را خوب بشناسيم و براى رفع مانع ديگر با مطالعه و تحقيق و پرسش از آگاهان راه ، تعريف صحيح و واقعى در مورد سعادت و خوشبختى بيابيم و با روشن شدن هدف و افق نهايى زندگى گام‏هاى جدى و قوى برداريم . در مورد مانع سوم ، بانو بر اين باور است كه براى ديدن موجودات به همان شكلى كه هستند بايد چشم ديگرى داشته باشيم و آن چشم سر نيست ، بلكه چشم دل است . او مى‏گويد : » فقط يك راه ) براى آشنايى با حق تعالى ( باز است و آن قلب و باطن و سر آدمى است و بينايى قلب عبارت از اين است كه چشم ديگرى در پشت اين چشم سر باز شود و موجودات را همان گونه كه هست ، يعنى به طور مظهريت و نمايندگى ، آشكارا مشاهده نمايند . « ) همان ، ص 83 ) بانو امين درباره مانع چهارم نيز مى‏گويد : » اين است كه آسوده خفته‏ايم و از معارف ، قناعت نموده‏ايم به اسمى و از علوم ، به اصطلاحى و از عبادات و طاعات ، به هيئت و عاداتى و گمان مى‏كنيم مؤمن كامل هستيم و بر خدا لازم است كه در قيامت جايگاه ما را در اعلى درجه بهشت قرار دهد و فقدان علم و معرفت خود را گاهى مستند به صلاحيت آن و گاهى مستند به منع شارع مى‏پنداريم و گمان مى‏كنيم عقل و شرع اجازه غور در معارف را نمى‏دهد و خود را راضى مى‏كنيم كه شناختن حق تعالى به اوصاف جلال و جمال از عهده ما بيرون است . هر چه بدبختى و فلاكت روى زمين يافت مى‏شود خوب كه دقت كنى خواهى ديد قسمت اعظم آن از فقدان معرفت به نفس و عدم شناسايى روح انسانى و درجات تكامل آن است . « ) همان ، ص 84 ) بانوى ايرانى پس از بيان درد معنوى ، افراد را به پيمودن راه سعادت ترغيب مى‏كند . او ابزار مهم تكامل و ترقى روحانى را عقل و تفكر مى‏داند و پاسخ به سه سؤال ديرينه‏ى » كه هستيم ، از كجا آمده‏ايم و به كجا خواهيم رفت ؟ « را به عنوان قدم اوليه مطرح مى‏كند ، و سپس براى شناخت خدا ، كه دومين گام در سير و سلوك است ، مى‏نويسد : » براى شناختن حق دو طريق است : اول ، برهان كه به او مى‏توان فهميد و تصديق نمود كه براى عالم ، خداى يكتاى بى‏همتايى است متصف به جميع صفات كمال و منزه و مبرا از تمام نقايص ممكنات . دوم ، وجدان ؛ يعنى شناختن او به نور قلبى و ادراك حضورى كه بدون دليل خارجى ، شخص عارف را ميسر مى‏گردد . « ) همايونى ، 1383 ، ص 85 - 82 / رياحى ، 1376 ، ص 89 ) بانوى ايرانى در كتاب سير و سلوك افزون بر مفاهيم اخلاقى ، فلسفى و علمى ، از اشعار زيبا و سروده‏هاى ماندگار شاعرانى همچون مولانا ، حافظ و عطار نيز استفاده مى‏كند تا بفهميم مطالب براى هر سليقه و سطحى ميسر شود . در پايان اين كتاب پس از بيان هشت مرحله سير به سوى خدا و راه يافتن به ملكوت و ذكر حديثى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله كه اسماء الهى را 99 عدد مى‏دانند ، به شرح و بيان اين اسماء پرداخته و قلب‏ها را با ياد خداوند نورانى مى‏سازد . ) همايونى ، 1383 ، ص 85 - 82 ) يكى ديگر از آثار قلمى بانو امين كه هدف آن سوق دادن انسان به مسير تعالى و توجه دادن او به اخلاق و معنويت در حيات دنيوى است كتابى ايت به نام معاد كه از آن به عنوان آخرين سير بشر هم ياد شده است . ) رياحى ، 1376 ، ص 90 - 89 ) بانو امين معتقد است اگر چه انسان‏ها با تلاش فراوان به سوى خوشبختى و در جست و جوى سعادت حركت مى‏كنند ، اما از آن روى كه راه سعادت را نمى‏شناسند و اغلب بازيچه هوا و هوس مى‏شوند و در سياه چال طبيعت غوطه‏ور هستند ، كمتر به مقصد مى‏رسند . بانو ، قلم به دست مى‏گيرد و در دل كاغذ چنين مى‏نگارد : » غرض از نگارش اين كلمات ، اين است كه شما را گوشزد كنم و متذكر گردانم كه براى انسان ، غير از اين نشئه دنيوى ، نشئات ديگرى در پيش است كه ناچار بايستى در سير تكاملى از تمام نشئات و عوالم عبور نمايد و سرانجام به عالمى برسد كه فوق آن عالمى نيست و آن را معاد و قيامت گويند . « ) همايونى ، 1383 ، ص 85 ) بانو مجتهده سيده نصرت امين پس از آنكه جامعه را با خدا و نقش آن آشنا كرد و پس از مبدأشناسى ، به دنبال شناساندن معاد حركت مى‏كند ؛ چهره معاد را چنان زيبا ترسيم مى‏كند كه درك حقيقى آن بر هر كسى ممكن نيست : » ... انسان كامل وقتى به منتهاى كمال رسيد ، به اذن خدا در موجودات هستى تصرف مى‏كند و مقام او از ملك و فلك برتر مى‏شود ؛ پا بر شانه جبرائيل و ميكائيل مى‏گذارد و از سدرة المنتهى بالاتر مى‏رود . « ) همان ، ص 86 ) او براى روشن‏تر ساختن اين سخن ، كتاب معاد را كه داراى نه مقاله است مى‏نگارد و در آن به بررسى و بحث معاد از نظر عقلى . نقلى مى‏پردازد . هر مقاله به موضوعى مهم در مورد معاد و سفر اخروى اختصاص دارد . در مقاله اول ، « سير بشر « سخن مى‏گويد و اينكه روح هر موجود شريفى به سوى كمال و بقا مى‏رود و شاهباز قدسى روح انسان با دو بال » علم « و » عمل « هميشه در پرواز است تا اينكه مدار سير خود را به اتمام رساند و عالم خلقت ، او را به حيات ابدى هدايت نمايد ؛ حتى يك دانه گندم هم از اين قاعده تكامل استثنا نمى‏شود . او مى‏نويسد : » گندم يا جو كه در زمين پنهان نموديم سبز مى‏شود و مى‏رويد و از جمادى به نباتى صعود مى‏كند و نشو و نما و توليدمثل مى‏كند . حيوان از آن تغذيه مى‏كند و جزء حيوان مى‏گردد و از مرتبه نباتى به مرتبه حيوانى صعود مى‏كند و غذاى انسان مى‏شود و جزء بدن او مى‏شود و لايق تعلق روح انسانى . پس از مرحله حيوانى هم به مرتبه انسانى صعود مى‏كند و انسان هم در مدارج كمال بايد مراحل و منازل را طى كند تا به منتهاى درجه كمال برسد و « ) همان ، ص 86 ) در مقاله دوم اين كتاب آمده است : هر موجود پست و ضعيف در پرتو وجود موجود قوى‏تر از خود نشو و نما مى‏كند و در اطوار وجود خود تحت وجود و تصرف آن قوى ، ترقى مى‏كند و آن عالمى حافظ و مستكمل وجود است ، هر موجود عالى را ظهور و بروزى است در دانى و اين است كه تمام موجودات متصل و مرتبط به يكديگر هستند و مثل حلقه‏هاى زنجير پيوسته‏اند. « ) همان ، ص 87 ) مقاله سوم ، انسان را حقيقتى وجدانى معرفى كرده است كه تمام مراتب وجود ، يعنى آنچه در عالم كبير ، منتشر و پراكنده به نظر آيد در نسخه جامعه انسانى به نحو وحدت و بساطت موجود است . بانوى ايرانى در اين مقاله مى‏نويسد : » اگر با نظر دقت و كنجكاوى سر تا پاى خود را بنگرى خواهى ديد كه تو محتوى عالم وجود هستى ؛ يعنى عالم كبير در تو پنهان است ؛ زيرا اگر به غايت وجود و منتهاى كمالات انسانى خود برسى و آنچه را كه ناظم عالم ) خداوند متعال ( در كنه وجود و حقيقت تو مخفى نموده به معرض ظهور و بروز برسانى ، آن وقت خود را در گنجينه اسرار الهى و مظهر و نماينده آن فرد ازلى و قائم به وجود سبحانى مى‏بينى و خود را مركز وجود و ديگر موجودات را در دايره وجود خواهى ديد . آن وقت در مى‏يابى كه چگونه تمام ممكنات پروانه‏وار به دور شمع وجود تو مى‏چرخند . « ) همان ، ص 87 ) در پايان اين كتاب ، عصاره علوم و آگاهى نسبت به جهان هستى و انسان چنين مطرح مى‏شود : » چون خط سير بشر دورى است ، غايت كمال او رسيدن به مبدأ كمال است : ) انا لله و انا اليه راجعون ( . « ) همان ، ص 90 - 86 ) بيشتر آثار اين بانوى بزرگوار جنبه اخلاقى و معنوى دارد ؛ چرا كه تلاش‏هاى حاكميت آن زمان در جهت خالى كردن جامعه ، به ويژه زنان ، از سنت‏هاى معنوى و گريزاندن زنان از معارف اسلامى و معنوى بود . بانو امين در حالى كه پنجاه و پنج بهار از زندگى‏اش گذشته بود درصدد تأليف و نگارش كتابى در مورد » اخلاق « برآمد ؛ زيرا ضرورت آشنا كردن مردم با مباحث اخلاقى برايش مشخص شده بود . از اين رو ، بر آن شد تا به ترجمه كتاب طهارة الاعراق نوشته ابوعلى مسكويه معروف به ابن‏مسكويه و اقتباس از آن بپردازد . بانوى ايرانى نظرهاى شخصى و برداشت‏هاى خود را در حاشيه كتاب نوشت و در متن آن تنها به ترجمه‏ى نوشتارى ابن‏مسكويه بسنده كرد . بانو امين در ترجمه طهارة الاعراق ابن‏مسكويه مى‏نويسد : » هرگاه اين فضايل كه گفته شد ) حكمت ، شجاعت و عفت ( تحقق يافت و هر يك نسبت به ديگرى معتدل گرديد و به كمال و تماميت رسيد ، آن وقت از مجموع آنها صفت ديگرى متولد مى‏گردد كه آن را صفت عدالت گويند . « وى در حاشيه‏ى كتاب به تبيين بيشتر مسئله پرداخته و مى‏نويسد : » و مقصود از عدالت در اينجا عدالت اخلاقى است كه عبارت از تعديل در صفات و اختيار نمودن حد وسط در تمام افعال و حركات و تحقق يافتن به تمام ملكات و اوصاف حميده انسانى باشد ، نه آن عدالتى كه فقها در امام جماعت و شهادت و غيره معتبر مى‏دانند . « ) همايونى ، ص 90 و 91 ) مجتهده بزرگوار دوران ما كتاب طهارة الاعراق ، اين اثر ارزشمند و نفيس مسكويه رازى را در سن پنجاه و شش سالگى به پايان رسانده و نام آن را اخلاق و راه سعادت مى‏گذارد . وى با ترجمه‏اى نيكو و حواشى مفيدى كه بر آن افزود ، يك اثر اخلاقى ارجمند را احيا و به جامعه اسلامى عرضه كرد . /خ
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 282]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن