تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 25 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس از مرد يا زن مسلمانى غيبت كند، خداوند تا چهل شبانه روز نماز و روزه او را نپذير...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829870110




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

فلسفه یعنی گفتگو/ انسان بدون کلمه فکر نمی کند


واضح آرشیو وب فارسی:مهر:


دین و اندیشه > اندیشمندان دکتر دینانی:
فلسفه یعنی گفتگو/ انسان بدون کلمه فکر نمی کند
دکتر دینانی طی یادداشتی در سایت شخصی اش:وقتی انسان می اندیشد، کلمات در ذهن او ردیف می شوند، انسان بدون کلمه فکر نمی کند. مخاطب در این حالت –به یک اعتبار- خود انسان است، یعنی انسان در این حالت به این اعتبار که سخن می گوید، گوینده است و به این اعتبار که حرف خود را می فهمد، شنونده است، پس سخن برای شنیدن است خواه مخاطبی رو به روی ما باشد، خواه انسان با خودش بیندیشد.



به گزارش خبرگزاری مهر، دکتر دینانی، استاد فلسفه، در یادداشتی تازه به معنای فلسفه پرداخته است که متن آن به این شرح است:
 
گفت و گو به معنای متعارف که در آغاز به ذهن متبادر می شود، همان محاوره مردم کوچه و بازار است و ناشی از یک تفاهم است و اساسا گفت و گو برای تفاهم است، چه در امور زندگی، چه عقلی. تفاهم هم قائم به گفت و گو است . مسئله تا اینجا بدیهی است و همه ی افراد با هم گفت و گو می کنند. اما با دقت در مساله در می یابیم که «گفت و گو»، «گفت» و «شنود» هم هست و هر گفتنی شنونده می خواهد و هر شنونده ای، گوینده. شنونده هم گاهی می خواهد بگوید. با دقت بیشتر در می یابیم که ذات «سخن»، دو طرف دارد و در آن نوعی زوجیت هست، تا جایی که اگر شنونده ای رو به روی شما قرار نگرفته باشد و حتی وقتی در خلوتی که کسی نیست، می اندیشید، در واقع مشغول گفت و گو هستید.
 
البته این حالت را «مونولوگ» نامیده اند، اما وقتی سخن را تحلیل کنیم در می یابیم که هر مونولوگی گونه ای «دیالوگ» است، وقتی انسان می اندیشد، کلمات در ذهن او ردیف می شوند، انسان بدون کلمه فکر نمی کند. مخاطب در این حالت –به یک اعتبار- خود انسان است، یعنی انسان در این حالت به این اعتبار که سخن می گوید، گوینده است و به این اعتبار که حرف خود را می فهمد، شنونده است، پس سخن برای شنیدن است خواه مخاطبی رو به روی ما باشد، خواه انسان با خودش بیندیشد.
 
پس گفت و گو امری بسته نیست، اصلا با تعمّق بیشتر در می یابیم که حتی در ادیان و در کتب مقدس آمده است که «اول کلمه بود و کلمه خدا بود»، آفرینش گونه ای تکلم خداوند است. چنین نیست که بیندیشیم که خداوند زمانی شروع به تکلم کرده و پیش از آن ساکت بوده است، چه خدا متکلم باشد و چه بشر، در هر صورت، ماهیت کلام فرق نمی کند. گاهی خدا سخن می گوید و مخاطبش پیامبران او هستند و گاه مخاطبش جبراییل است. اما نمی توان فرض کرد که خدا ساکت بوده است. انسان هم همواره سخن می گوید و همان هنگام که به ظاهر ساکت است، می اندیشد، در حال سخن گفتن است. اندیشیدن انسان، گونه ای سخن گفتن است. البته من معنای «کلام» را توسعه می دهم، زیرا آفرینش گونه ای سخن گفتن است. فیلسوف هم گاهی با خودش می اندیشد و گفت و گو می کند، امّا موضوع گفت و گوی او مسائل فلسفی و بنیادی ترین پرسش هایی است که در هستی برای انسان طرح می شود. طرح سوال، برای پاسخ است.
 
حقیقت در چنین گفت و گویی ظاهر می شود. اگر گفت و گو و کلمه نبود، حقیقت ظاهر نمی شد. حقیقت در پرتو کلام ظاهر می شود. گفتگو تنها به معنای رو به روی هم نشستن و صحبت کردن نیست، بلکه می توان با یک متن که چند قرن قبل از شما نوشته شده است، گفت و گو کنیم. من با متن صحبت می کنم. متن، خود را در مقابل من قرار داده است، من از او پرسش می کنم، وقتی از او پرسش نداشته باشم، چیزی از آن نمی فهمم. من از متن می پرسم و او به من پاسخ می دهد. اساساً فلسفه بدون گفت و گو نمی شود. مثال عینی، خواجه نصیرالدین طوسی است. خواجه «فیلسوفِ گفت و گو» بوده است و با همه اندیشمندان زمانه خود، از فیلسوف و ریاضی دان و عارف گرفته تا منجم و متکلم، به شکل های متفاوت گفت و گو کرده است. از مکاتبه گرفته تا گفت و گوی حضوری، سوال و جواب های خواجه فراوان است و به نام « اسئله و اجوبه » منتشر شده است.
 
خواجه نصیر، پس از امام فخر سعی کرده شرحی بر اشارات بنویسد که در آن به پرسش های امام فخر پاسخ گوید. این نوشته همچون گفت و گوست، یعنی با متن امام فخر گفت و گو می کند. او در ابتدای شرح خود می گوید؛ هدفم دفاع از ابن سینا نیست، بلکه می خواهم با فخر گفت و گو کنم، ردّیه نوشتن هم نوعی گفت و گو با متن است. امام فخر که حضور ندارد، اما متن او در دست خواجه است و خواجه به او می گوید که این سخن توست و این هم سخن من. خواجه گفت و گو می کند، نه مناظره. معنای مناظره این است که با تأکید بر «مسلّمات خصم» او را ملزم کنید، یعنی ملزم و مسکوتش کنید. مناظره در واقع الزام و اسکات است، خواجه قصد اسکات ندارد. او گفت و گو می کند و حرف مقابل را با میزان عقل و خرد می سنجد و پاسخ می دهد. این خواجه بود که حکومت ۵۰۰ ساله منحط عباسی را فرو پاشاند. این یکی از عظیم ترین کارهای تاریخ اسلام است و اساساً به همین خاطر است که برخی از اهل سنت، خواجه را دوست ندارند و نام او از همین رو در محاق مانده است. خواجه کسی بود که تهدیدی نظیر هلاکوخان را تبدیل به فرصت کرد. بعد از فروپاشاندن سلسله عباسی، رصدخانه مراغه را به راه انداخت و در مجموع، مسیر اندیشه اسلامی را تغییر داد. شاید اگر خواجه نصیرالدین طوسی نبود، ما نمی توانستیم به زبان فارسی بحث فلسفی کنیم. اگر تلاش های او نبود، شاید نه زبان فارسی می ماند و نه فلسفه. من نمی دانم چرا در میان فرهیختگان ما گفتگویی صورت نمی گیرد، در حالی که در کشورهای پیشرفته، وقتی کتابی نوشته می شود، همه به نقد و بررسی آن می پردازند. اینکه چرا در جامعه ما این امر اتفاق نمی افتد، جوابش را از جامعه شناس باید پرسید. من خود چندین کتاب نوشته ام، اما کسی نقد علمی آنها را ننوشته است.



۱۳۹۳/۷/۷ - ۱۰:۳۲





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن