تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 23 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):همّت مؤمن در نماز و روزه و عبادت است و همّت منافق در خوردن و نوشيدن؛ مانند حيوانات. ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1852296481




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

رابطه قرآن و دانش فقه


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
رابطه قرآن و دانش فقه
فقه القرآن محل تلاقی دو دانش فقه و تفسیر است، لذا لازم است محقق حوزه فقه القرآن بر مبانی هر دو دانش اطلاع داشته باشد.

خبرگزاری فارس: رابطه قرآن و دانش فقه



بخش دوم و پایانی بخش دوم: چیستی فقه قرآنی پس از آنکه بیان شد در قرآن کریم دانشی به نام فقه با آن جایگاه رفیع وجود دارد، باید چیستی این علم در منظر قرآن را مورد کنکاش قرار دهیم. 1) هویت فقه القرآن فهم مسائل فقهی و حقوقی از آیات قرآن کریم، بخشی از تفسیر قرآن است؛ لیکن نه فقه محض است و نه تفسیر محض، زیرا اگر از زاویه فقه به قرآن بنگریم، فقه قرآنی است و اگر از زاویه تفسیر قرآن به فقه بنگریم، تفسیر فقهی است. از سوی دیگر هیچ مفسری هنگام تفسیر آیات مربوطه نمی‌تواند تا انتهای راه  پیش برود و فقه مسائل را با تمام ابعاد بررسی کند و به فروع و جزئیاتی که در دیگر منابع فقهی آمده، به بهانه تفسیر قرآن، بپردازد. در آن سو یک فقیه مفسر نیز به تفسیر همه جانبه آیه نمی‌پردازد، چراکه وی در صدد تفسیر قرآن نیست تا بخواهد مراد آیه را از جهات غیر فقهی نیز بداند، بلکه به دنبال استنباط فقه و مسائل حقوقی از آیات قرآن است. نتیجه اینکه «فقه القرآن» محل تلاقی فقه و تفسیر است و می‌توان آن را یک علم مستقل با صبغة میان ‌رشته‌ای با دو طرف فقه و تفسیر قلمداد نمود و به تبع آن برای دست‌یابی به احکام فقهی و حقوقی قرآن می‌بایست مبانی فقه و مبانی تفسیر قرآن را مورد توجه قرار داد. تفسیر آیات الاحکام به لحاظ منهج تفسیری و بهره‌مندی از منبع تفسیری جامع، به لحاظ اتجاه فکری، تفسیر فقهی است و به لحاظ اسلوب ممکن است به ترتیب آیه‌ها و چینش سوره‌ها در قرآن باشد، آن‌گونه که دانشمندان اهل‌سنت رفتار نموده‌ و نام آن را «احکام القرآن» و یا «آیات الأحکام» نهاده‌اند و ممکن است با رعایت و ترتیب موضوعات فقهی انجام شود، مانند مسیری که دانشمندان شیعه پیموده‌ و آثار خود را «فقه القرآن» نامیده‌اند. 2) مبانی فقه پژوهی قرآنی پژوهش در قرآن و دست‌یابی به احکام مندرج در آن مانند دیگر پژوهشهای درون قرآنی متوقف بر سلسله مبانی علمی و عملی است که تفسیر بدون توجه بدان به تفسیر به رأی می‌انجامد و این امر در حوزه فقه‌پژوهی بیشتر نمود دارد. برخی از امور که بسا با دیگر حوزه‌های قرآن پژوهی نیز مشترک باشد عبارت است از: أ. تفسیرپذیری قرآن اگر کسی، به هر دلیلی از جمله عظمت قرآن و فاصله زیاد کلام پروردگار با فهم بشر، بر این باور شد که فهم قرآن برای انسان ناممکن است، از نظر وی رفتن به سوی قرآن برای فهمیدن آن بی‌معنی خواهد بود. گرچه ما نیز معتقدیم به استناد آیه «لایَمَسُّهُ إِلاّ الْمُطَهَّرُونَ» (واقعه/ 79). دست هر غیرمعصومی از فهم مراتب بالای قرآن کوتاه هست، اما هرگز این آیه را به معنی حرمان تمام عیار بشر از درک قرآن نمی‌دانیم، چراکه اگر قرآن به استناد «هَـذَا بَیَانٌ لِّلنَّاسِ وَ هُدًى وَ مَوْعِظَةٌ لِّلْمُتَّقِینَ» (آل‌عمران/ 138) بیان برای همه مردم است و طبیعی است که هر فردی به قدر توان آن را بفهمد. ب. روا بودن تفسیر قرآن ممکن است کسی امکان فهم قرآن را را بپذیرد، اما بر این عقیده باشد که چون فهم ما ناقص است، مجاز به تفسیر قرآن و بیان آنچه فهمیده‌ایم، نمی‌باشیم. نتیجه این دیدگاه این است که هرگونه تفسیر قرآن حتی تفسیر قرآن به قرآن و بلکه تفسیر قرآن به روایات در بسیاری از موارد ناممکن می‌نماید، چراکه مفسر محدّث حق ندارد به روایتی که تصریح به تفسیر آیه ندارد، تمسک کند و قرآن را تفسیر کند. مگر با اجتهاد مفسر که با این فرض، تفسیر به رأی قلمداد خواهد شد. این دیدگاه نتیجه‌ای جز تعطیل آیات در پی ندارد و با خود قرآن سازگار نیست؛ چراکه قرآن به تعبیر خود «هُدىً لِلنَّاسِ»(بقره/‌185) است خود و سفارش به تدبر در آن کرده است «لِیَدَّبَّرُوا آیاتِه» (ص/ 29) و بی شک وقتی به تفکر و تعقل و تدبر سفارش نمود، محصول آن تدبر را نیز خواهد پذیرفت. ج. پذیرش ظواهر قرآن یکی از پایه‌های مهمی که نقش اساسی برای ورود به حوزه فهم قرآن و رجوع به آن دارد، پذیرش ظواهر بدوی و نهایی آیات است. مراد از «ظهور» نادیده انگاشتن احتمالی است که در پس ظهور لفظ در معنایی غیرمنصوص پیدا شود. برخی از علمای اصول می‌نویسند: این اصل در حقیقت مرجع همه اصول لفظی چون: «اصالة الحقیقة»، «اصالة العموم»، «اصالة الإطلاق»، «اصالة عدم تقدیر»، «اصالة عدم نقل»، «اصالة عدم اشتراک» و «اصالة عدم قرینه» است. (مظفر، اصول الفقه، 1/27؛ فالد عبدالرحمن العک، اصول التفسیر و قواعده، ص58). باید قبول نمود که اصل در عبارات شرع و نصوص آن از جمله قرآن این است که اینها قالب برای معانی است، از این رو واجب است بدان عمل شود‌، مگر اینکه دلیلی بر خلاف آن باشد. آری! قرآن همانند هر متن اساسی دیگر نمی‌تواند همه مسائل ریز و درشت‌ را در خود جای دهد، از این رو ضروری می‌نماید به بیان ‌اجمالی بسنده ‌کند، یا تنها به ذکر عمومات، اطلاقات و کلیات اکتفا نماید، و تخصیصها، قید‌ها، استثناء‌ها، تعیین مصداقها، جدای‌ حقیقت از مجاز و... را به اهل فن واگذارد. که نمونه‌ بارز آن در متون بشری، قانون اساسی هر کشوری است که تفسیرش به کارشناسان واگذار شده است. در باره قرآن همین امر صادق است و کارشناسان آن به شهادت خود قرآن، پیامبر و جانشینان معصوم آن حضرت هستند، لذا فرمود: «وأَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ» (نحل/ 44) برای نمونه ظهور بدوی و نهایی، می‌توان به این آیه شریفه اشاره نمود: «وَ أُحِلَّ لَکُمْ مَا وَرَاءَ ذَلِکُمْ» (نساء/ 24) ظهور این آیه جواز ازدواج همزمان با عمه و دختر برادرش، و خاله با دختر خواهرش است. و این ظهور به وسیله روایت نیز تقویت شده است، لیکن برخی از موارد آن مقیّد به اذن شده است. چنانکه در روایتی از موسی بن جعفر(ع) می‌خوانیم: «تُزَوَّجُ الْعَمَّةُ وَ الْخَالَةُ عَلَى ابْنَةِ الأَخِ وَ ابْنَةِ الأُخْتِ، وَ لاتُزَوَّجُ بِنْتُ الأَخِ وَ الأُخْتِ عَلَى الْعَمَّةِ وَ الْخَالَةِ إِلاّ بِرِضًا مِنْهُمَا» (عاملی، وسائل الشیعة، 14/375)، که ظهور بدوی را مقید به اذن نموده است. با توجه به این اصول مسلّمی، چون هدایتگری قرآن، امر به تدبر و پذیرش محصول آن، باید گفت قرآن همانند دیگر متون، برای آشنایان به زبان آن، قابل فهم و نتیجه فهمشان ارزشمند است. د. تشریعی بودن قرآن یکی از ابعاد فقه‌پژوهی قرآنی که به منرله مبنایی در استنباط احکام از قرآن می‌باشد، این است که قرآن در پی تشریع احکام باشد وگرنه نمی‌توان از آیات فقهی آن برای استنباط بهره گرفت. مهم‌ترین ادعا و دلیلی که بر تشریعی نبودن قرآن متصور است این است که قرآن به عنوان یک کتاب حقوقی، قانونی و دستوری تلقی نمی‌شود تا در مقام بیان احکام باشد، و آنچه فکر می‌کنیم احکام فقهی است در حقیقت دستورات عقیدتی و اخلاقی باشد که در خارج وجود دارد؛ آن‌هم به صورت غیر منسجم و قرآن در راستای رسالت هدایتی خود از آن خبر می‌دهد و ما باید و نباید را از آن استفاده می‌کنیم. و اسم آن را آیات الاحکام می‌گذاریم. از سوی دیگر اگر کتابی در مقام تشریع باشد باید به همه جوانب فقهی و حقوقی بپردازد؛ با صراحت و خالی از ابهام باشد؛ پراکنده و متفرق نباشد؛ از انسجام کافی برخوردار باشد؛ همه احکام را به صورت هماهنگ و یک‌نواخت ادا کنند؛ نه این‌که برخی مفصّل و برخی مجمل باشد. لیکن باید توجه داشت که آنچه گفته شد ویژگی یک کتاب قانون صرف است؛ نه یک کتاب هدایتگر. قرآن در معرفی خویش می‌گوید: «هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَیِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ» (بقره/ 185) کتاب هدایت در رسالت خود باید جامع باشد، هم به عقاید بپردازد، هم اخلاقیات را مدّ نظر داشته باشد و هم فقه و حقوق را بیان کند، زیرا هدایتگر واقعی گاهی عقیدة مخاطب را پالایش می‌کند، گاهی اخلاقش را تهذیب می‌نماید، گاهی اعمالش را اصلاح و ترمیم می‌کند و گاهی با بیان تاریخ وی را متنبه می‌سازد به هر صورت نباید در یک موضوع متمرکز شود. کتاب هدایت باید مطابق با نیازهای فطری باشد، از سوی دیگر باید واقع‌گرا، انعطاف‌پذیر و آفاق‌پیما باشد و به یک محیط کوچک قومی و زبانی محدود نشود. قرآن خود به تشریعی بودنش اشاره وارد ومی‌فرماید: «شَرَعَ لَکُم مِّنَ الدِّینِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ وَ مَا وَصَّیْنَا بِهِ إِبْرَاهِیمَ وَ مُوسَى وَ عِیسَى أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ وَ لاتَتَفَرَّقُوا فِیهِ کَبُرَ عَلَى الْمُشْرِکِینَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَیْهِ اللَّهُ یَجْتَبِی إِلَیْهِ مَن یَشَاءُ وَ یَهْدِی إِلَیْهِ مَن یُنِیبُ»(شورى/ 13) در احکام جزیی‌تر نیز می‌فرماید: «إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِتَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ بِما أَراکَ اللَّهُ وَ لاتَکُنْ لِلْخائِنِینَ خَصِیماً»(نساء/ 105) و «وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْکِتابِ وَ مُهَیْمِناً عَلَیْهِ فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ عَمَّا جاءَکَ مِنَ الْحَقِّ لِکُلٍّ جَعَلْنا مِنْکُمْ شِرْعَةً وَ مِنْهاجاً» (مائده/ 49) آیا با وجود بیان شرط طهارت برای نماز به ویژه با بیان چگونگی شستن دست و مسح پا (مائده/ 6) و تبیین حکم بدل آن، و نیز شرط قبله، وقت، و... برای نماز، و یا کیفیت مناسک حج، و شروط ازدواج و طلاق، می‌توان گفت قرآن در مقام تشریع نیست؟ بدیهی است اگر بنا باشد احکام قرآن صرف مثال و امری سمبلیک باشد و هدف جدی در تشریع احکام و قوانین نداشته باشد، نمی‌توان به عنوان مصدر تشریع و منبع حقوق و احکام قرار گیرد. آری! برخی آیات، مبین حکم شرعی جزئی نیست، بلکه بیانگر اهداف کلی شریعت و روشنگر مقصد کلی آن است که از آن به «آیات المقاصد» تعبیر می‌شود. معیار کلی این آیات عبارت است از: توحید و خداباوری، تزکیه انسان به عنوان تنها مخلوقی که شایستگی جانشینی خدا را در روی زمین دارد و عمران و آبادانی زمین. دو ویژگی عمده نیز برای آن وجود دارد: یکی کلان بودن، یعنی روشن‌کننده سیاستهای کلی دین و شریعت. دوم شناور بودن، یعنی نیازمندی به دیگر ادله تا آن را تشریح و تفسیر نمایند. از جمله این آیات می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: 1. آیات عبادت، متضمن عبودیت خدا و نفی طاغوت است، مثل: «یا ایهّا الناس اعْبُدُوا ربّکم الذی خلقکم(بقره/ 21)». و «وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ» (نحل/ 36). 2. آیات عدالت، مثل: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامِینَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ وَ لایَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى أَلاَّتَعْدِلُوا اعْدِلُوا» (مائده/ 8) 3. آیات تقوی، مثل: «اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» (آل‌عمران/ 200) و آیاتی از سوره شعراء (108، 110، 126، 132، 145، 151، 164 و180) که بیانیه انبیاء را تقوی و اطاعت می‌داند و می‌فرماید: «فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُون». 4. آیات تزکیه و تعلیم، مثل: «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ»(جمعه/ 2) 5. آیات نافی ظلم: آیاتی که به انسان سفارش می‌کند از ظلم کردن و ظلم پذیرفتن بپرهیزد، مثل: «لاتَظْلِمُونَ وَ لاتُظْلَمُونَ» (بقره/ 279) 6. آیات فراخوانی به سوی نور: آیاتی که مردم را به سمت نور دعوت می‌کند و آنها را از ظلمات به دور می‌دارد، مثل: «اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ»(بقره/ 257) محتوای این دسته از آیات و امثال آن، زیربنای فقه و حقوق اسلامی است و روح حاکم بر شریعت را تشکیل می‌دهد و فقیه مفسر هرچند نمی‌تواند مستقیماً به این آیات فتوا دهد، اما مجاز نیست بر خلاف مفاد آن رأی بدهد، گرچه ممکن است نقش موسّع و مضیّق در دائره حکم و موضوع داشته باشند. 3) شیوه بیان قرآن قرآن کریم مانند دیگر متون شیوه‌هایی برای بیان احکام، حقوق و تکالیف خود دارد که برخی از آنها عبارت ‌است از: أ. شیوه‌ گفتاری مراد از شیوه گفتاری، شیوه‌هایی است که در گفتار گوینده متبلور می‌شود و در حاق کلام وجود دارد. قرآن‌ کریم فرمود: «وَ إِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِکِینَ اسْتَجَارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّى یَسْمَعَ کَلاَمَ اللّهِ» (توبه/ 6) «إنّاأنْزَلناهُ قُرآناً عَرَبیّاً لَعَلّکُم تَعْقِلُونَ» (یوسف/ ‌2) و «بِلِسانٍ عَرَبِیٍّ مُبِینٍ» (شعراء/ 195) این متن مقدس گرچه نازل از سوی خدا است، به اقتضای اینکه برای مردم نازل شده است و مخاطب مشافهی آن مردم عرب بودند، به لباس عربی در آمد و اصول موضوعه، اسلوبهای کلامی و قواعد محاوره عرب را رعایت نمود. که برخی از آنها عبارتند از: نصّ و ظاهر. عموم و خصوص. اطلاق و تقیید. اجمال و تبیین. بیان احکام موقتی و دائم، حقیقت و مجاز، مفاهیم، استثناء و ... باید توجه داشت که بسیاری از این امور جزء قوانین محاوره‌ عمومی هر زبان، از جمله زبان عربی است. گرچه ممکن است در کاربرد یا اصطلاح اندک تفاوت داشته باشد.این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که قرآن دارای اصطلاحات ویژه نیز می‌باشد، که مفسّر قرآن، ـ تفسیر محض یا تفسیر آیات الأحکام ـ ‌باید بدان توجه داشته باشد. قرآن و الفاظ تشریع قرآن برای تشریع احکام فقهی، به اقتضای بلاغت و فصاحت، ساختارهای گونا‌گون به کار گرفته است. در ساختار جملات و شکل به کار رفته در تشریع احکام، تنها فعل و شکل امر و نهی نیامده، بلکه ساختارهای گوناگونی به کار رفته است. فعل ‌ماضی مثل «کُتِبَ‌ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ‌ کَما کُتِبَ عَلَى‌ الَّذِینَ مِنْ ‌قَبْلِکُمْ» (بقره/ ‌183)، فعل مضارع مثل «الْوالِداتُ یُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَیْنِ کامِلَیْنِ» (بقره/ 233)، فعل امر، مثل «فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَ أَیْدِیَکُمْ إِلَى الْمَرافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ إِلَى الْکَعْبَیْنِ وَ إِنْ کُنْتُمْ جُنُباً فَاطَّهَّرُوا» (مائده/ 6)،  فعل نهی مثل «وَ لاتَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ وَ تُدلُوا بِها إِلَى الْحُکَامِ» (بقره/ 188)، فعل نفی مثل «فِی کتَابٍ مَکْنُونٍ لایَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ...» (واقعه/ ‌78-79)، جمله خبریه مثبت مثل «الطَّلاقُ مَرَّتانِ فَإِمْساکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسانٍ» (بقره/ 229)، و جمله ‌خبریه‌ منفی مثل «لَیْسَ‌ عَلَى‌ الضُّعَفاءِ وَ لا عَلَى‌ الْمَرْضى وَ لا عَلَى الَّذِینَ‌ لایَجِدُونَ ‌مایُنْفِقُونَ‌ حَرَجٌ» (توبه/ ‌91) و نهی به لسان نفی مثل «فلا رَفَثَ ‌وَ لاَ فُسُوقَ ‌فِی الحَجّ» (بقره/ 197). در ساختار کلمات و موادّ نیز بسیار متنوع است. با ماده أمر و کلمه یأمْر مثل «إِنّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ‌تُؤَدُّوا الأماناتِ إِلى أَهْلِها» (نساء/ 58) مادّه نهی و واژه ینَهی مثل «وَ یَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَر وَ الْبَغْیِ» (نحل/‌90)، مادّه حرام و کلمه حرّم مثل «إِنَّما حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِیر» ِ(بقره/ 173)، مادّه حلال و کلمه یحلّ مثل «لایَحِلَّ لَکُمْ أنْ‌تَأخُذُوا ممّا آتیْتُموهُنّ شَیْئاً» (بقره/ 187)، مادّه جَعَل و کلمه جَعْل مثل «وَ ما جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ» (حج/ 78)، مادّه قضا و کلمه قَضی مثل «وَ قَضَی رَبّکَ ان لاتَعْبُدُوا الاّ ایّاه وَ بِالوَالِدبنِ اِحسَاناً» (اسراء/ 23)، مادّه وصایت و کلمه یوَصْی مثل «یُوصِیکُم اللهُ فیِ أولادِکمُ» (نساء/11)، ماده جَنْب و کلمه اجتنبوا مثل «اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ» (حجرات/ 12)، ماده فِعْل و کلمه افعلو مثل «وَ افْعَلُوا الْخَیْرَ» (حج/ 77) با ماده اذن و کلمه اذن مثل «أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا» (حج/ 38) و.... نتیجه تمام این تعبیرها در ماده و ساختار، واجب شدن فعلی، یا ممنوع شدن آن است، اما نکته نهفته در این الفاظ به لحاظ مواد و ساختار که همان روح لطافت همراه با قاطعیت است را نباید به فراموشی سپرد. ب. شیوه رفتاری منظور از شیوه رفتاری، شیوه‌هایی است که گرچه در ارتباط با کلام و عارض بر آن می‌شود، در ذات سخن نیست و بیشتر به مقوله عمل می‌نماید. برخی شیوه‌های رفتاری بیان قرآن از این قرار است: روش تدریجی: بدین معنی که تشریعات قرآن به صورت مرحله‌ای و اندک اندک بود و احکام و تکالیف متعلق به موضوعات گوناگون بیان شده است. لازم به ذکر است که شیوه تدریج هم در تشریع کلی عناوین فقهی جاری بود و همه عناوین یک دفعه تشریع نشد و هم مسائل هر عنوان یک‌جا بیان نشده است. نمونه این شیوه را در وجوب جهاد (حج/ 39؛ نساء/ 91؛ و انفال/ 61؛ و توبه/ 123، و 36 و 5 و 29). و تحریم خمر (نحل/ 67؛ و بقره/ 219؛ و نساء/ 43؛ و مائده/ 9). و برخی دیگر از احکام می‌توان ملاحظه نمود. نسخ احکام، و تشریع حکم موقت را نیز در همین راستا می‌توان ارزیابی نمود. بلکه می‌توان گفت راز این روش قرآن، عنایت و توجه شارع به نقش زمان و مکان و شرایط تشریع و اجرای احکام است. خصیصه انعطاف‌پذیری در احکام اسلام و قرآن را می‌‌توان از این شیوه برداشت نمود. تشریع با ملاطفت: در برخی موارد ممکن است قرآن حکمی را بدون خطاب و وجود مخاطب تشریع کند، اما در بسیاری از موارد این تشریع با خطاب: «یَا اَیّهُا الّذِینَ آمَنُوا» همراه است، از جمله آیه صوم که می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» (بقره/ 183) و در مواردی جهت رعایت احترام پیامبر (ص) آن حضرت را مخاطب نموده، و پیام را از طریق «قل» و به طور غیر مستقیم، برای مردم بیان کرده است. تشریع با بیان حکمت: هر از چندی قرآن در بیان تکالیف، از این شیوه استفاده می‌کند و برای کاهش دشواری، آن را با بیان انگیزه‌ها همراه می‌کند، به عنوان مثال در تشریع نماز می‌فرماید: «أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَر» ِ(عنکبوت/ ‌45) و یا درباره روزه می‌فرماید: «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصّیامُ… لَعلّکُمْ تَتّقُونَ» (بقره/ 183) و.... تأکیدی بودن برخی احکام: نمونه‌های فراوانی وجود دارد که آیه وضوء، غسل و تیمّم از آن جمله است:د«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فاغْسِلُواْ وُجُوهَکُمْ وَ أَیْدِیَکُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَ امْسَحُواْ بِرُؤُوسِکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ إِلَى الْکَعْبَینِ وَ إِن کُنتُمْ جُنُباً فَاطَّهَّرُواْ وَ إِن کُنتُم مَّرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاء أَحَدٌ مَّنکُم مِّنَ الْغَائِطِ أَوْ لاَمَسْتُمُ النِّسَاء فَلَمْ تَجِدُواْ مَاء فَتَیَمَّمُواْ صَعِیداً طَیِّباً فَامْسَحُواْ بِوُجُوهِکُمْ وَ أَیْدِیکُم مِّنْهُ مَا یُرِیدُ اللّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُم مِّنْ حَرَجٍ وَ لَـکِن یُرِیدُ لِیُطَهَّرَکُمْ وَ لِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ» (مائده/ 6). این آیه در سوره مدنی مائده ـ از سوره‌های آخر عصر نزول ـ قرار دارد، در حالی که نماز در مکه تشریع شده و حتی در سومین سوره نازل شده قرار دارد «...وَ آخَرُونَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَاقْرَءُوا مَا تَیَسَّرَ مِنْهُ وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکَاةَ وَ أَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا» (مزمل/‌20) بنابر این با قطع نظر از امکان جا به جایی آیات، این احتمال هست که تأکیدی بر سنت تشریعی نبوی (ص) یا جلوه‌ای از تدریجی بودن احکام باشد. در آیه مربوط به نماز جمعه «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نُودِی لِلصَّلاةِ مِن یَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِکْرِ اللَّهِ وَ ذَرُوا الْبَیْعَ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ» (جمعه/‌9) لحن عبارت «إِذَا نُودِی لِلصَّلاةِ» حکایت از این دارد که پیش از آن نماز جمعه برگزار می‌شد، ولی نوعی بی رغبتی در آن بود و این آیه تشویق و ترغیب بر حضور در آن دارد. روش اقتباسی: گرچه به دقت عقلی و نقلی بر این باوریم که حکم امضایی به تمام معنی نداریم اما در زمینه اقتباس عناوین و موضوعات، به نوعی، اقتباس از عرف زمان بعثت یا حتی پیش از آن در بین بوده است. نماد این شیوه را می‌توان در موضوع نماز، روزه، حج، نکاح، طلاق، بیع، بلوغ و... ملاحظه نمود. شارع مقدس در گونه امور با گرفتن عناوین و نام آن از عرف موجود عرب، با اصلاح و تغییر شرائط یا اجزاء، به عنوان حکم مشروع اسلامی بیان نمود. از جمله تعدد ازدواج که در جاهلیت روا بود و قرآن با اصلاح اساسی و تغییر شرائط و اجزاء آن‌ را امضاء نمود و فرمود: «َإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّتُقْسِطُواْ فِی الْیَتَامَى فَانکِحُواْ مَا طَابَ لَکُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَ ثُلاَثَ وَ رُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّتَعْدِلُواْ فَوَاحِدَة» (نساء/ 3) اما ازدواج مردان با همسر پدران را ممنوع نمود: «وَ لاَتَنکِحُواْ مَا نَکَحَ آبَاؤُکُم مِّنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّهُ کَانَ فَاحِشَةً وَ مَقْتاً وَ سَاء سَبِیلاً» (نساء/‌22). در همین راستا است اقتباس برخی از احکام از بنای عقلاء یا دیگر شرایع به عنوان اشتراک ادیان در اعمال شرعی. از جمله: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» (بقره/ 183) و «...إِنِّی أُرِیدُ أَنْ أُنکِحَکَ إِحْدَى ابْنَتَیَّ هَاتَیْنِ عَلَى أَن تَأْجُرَنِی ثَمَانِیَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْراً فَمِنْ عِندِکَ» (قصص/ 27) این آیه ازدواج و اجاره در شریعت عصر موسی(ع) و شعیب(ع) یعنی شریعت ابراهیم(ع) را بیان و آن را امضاء نمود. بسا راز این مهم، این باشد که شارع بگوید اگر امر مقبولی باشد، هرچند از غیر مسلمین، مورد پذیرش است. ج. شیوه انگیزشی در قوانین بشری معمولا انگیزه‌ای جز اجرای قانون نباید باشد، حتی نمی‌توان اخلاق را به قانون ضمیمه نمود، لیکن با ایجاد نظام انگیزشی ویژه خود، شیوه‌ای را عرضه نمود که روح معنوی حاکم بر فقه و حقوق قرآنی را نشان می‌دهد. از ملاحظه آیات الاحکام چنین می‌نماید که روح حاکم بر بیان فقه و حقوق، تقوی و قرب الهی است، اقامه نماز «هُدىً لِلْمُتَّقِینَ...الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ» (بقره/ 2-3) و فلسفه روزه «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» (بقره/‌183) حج را همراه با تقوی بیان می‌کند: «فَمَنْ فَرَضَ فِیهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِی الْحَجِّ ... وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوى وَ اتَّقُونِ یا أُولِی الأَلْبابِ» (بقره/ 197) وفای به عهد و صبر در مشکلات را نشانه‌ تقوا می‌داند: «وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرِینَ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حِینَ الْبَأْسِ أُولئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ» (بقره/ 177) وصیت و قصاص را حقی برای متقین می‌شناسد: «وَ لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ یا أُولِی الأَلْبابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ کُتِبَ عَلَیْکُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّةُ لِلْوالِدَیْنِ وَ الأَقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِینَ» (بقره/ 179 و 180) نکاح، طلاق و معاشرت با زن و فرزند را در کنار تقوی سفارش ‌می‌کند: «وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ...وَ اتَّقُوااللَّهَ و اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلِیمٌ» (بقره/ 231) به حرمت ربا‌ در کنار تقوی معنی می‌دهد: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِیَ مِنَ الرِّبا إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ» (بقره/ 278) و بسیاری از مسائل دیگر چون ، رهن، دین، شهادت و...را با تقوی همراه می‌سازد، حتی اجرای عدالت و توصیه‌ به آن را زمینه ساز تقوی می‌داند «اِعْدِلُوا هُوَ اَقْرَب لِلّتَقْویَ» (مائده/ ‌7)». منابع: 1.   احصاء العلوم، فارابی، محمد بن محمد، ترجمه حسین خدیوجم، انتشارات علمی و فرهنگی، 1364؛‌ چ2. 2.   اصول التفسیر و قواعده، العک، خالد عبدالرحمن، دار النقاش، دمشق، 1414ه‍، ط3. 3.   بحارالانوار، مجلسی، محمدباقر، دارالکتب الاسلامیة، 1390ق. 4.   بوستان کتاب، ایازی، سید محمد علی، فقه پروژه ی قرآن (درآمدی بر مبانی نظری آیات‌الاحکام)، قم، 1380ش. 5.   التفسیر و المفسرون، معرفت، محمدهادی، الجامعه الرضویه للعلوم الاسلامیه، مشهد، 1419ق؛ چ1. 6.   الجواهر فی تفسیر القرآن الکریم، جوهری، طنطاوی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، 1412ق؛ چ4. 7.   درة التاج، تصحیح سیدمحمد مشکات، شیرازی، قطب الدین، انتشارات حکمت، 1365؛ چ2. 8.   سلسله القواعدالفقهیه، مکارم شیرازی، ناصر، مدرسه الامام امیرالمومنین، قم، 1411ق؛ چ3. 9.   العریص، مفید، تحقیق شیخ محسن محمدی، المؤتمر العالمی لألفیه الشیخ المفید، بی‌تا. 10.    فرهنگ بزرگان اسلام و ایران، تفضلی، محمود و مهین فضائلی جوان، بنیاد پژوهش‌های اسلامی، مشهد، 1372ش؛ چ اول. 11.    فصلنامه بینات، وابسته به مؤسسه معارف امام رضا(ع) سال یازدهم(1383)، ش44. 12.    القواعد الفقهیه، بجنوردی، سید محمدحسین، تحقیق مهدی مهریزی و محمدحسین درایتی، چ1، نشر الهادی، 1377ش. 13.   القواعد و الفوائد، شهید اول، محمد بن مکی، تحقیق دکتر عبدالهادی حکیم، قم، مکتبه المفید، بی‌تا. 14.   الکافی، کلینی، محمد بن یعقوب، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365ش؛ چ4. 15.کلام جدید، خسروپناه، عبدالحسین، مرکز مطالعات و پژوهش های حوزه، قم، چ 1، 1381. 16.    لسان العرب، ابن‌منظور، محمد بن مکرم، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، 1426ق. 17.    مأة قاعده فقهیه، مصطفوی، سیدمحمدکاظم، جامعه مدرسین، 1417ق؛ چ1. 18.    المحاضرات فی اصول الفقه، خویی، سیدابوالقاسم، تقریر محمد اسحاق فیاض، دارالهادی للمطبوعات، قم، 1410ق؛ چ3. 19.    مستدرک الوسائل، نوری، حسین، مؤسسه آل‌البیت قم، 1408ق. 20.    مصباح‌ الفقاهة فی المعاملات، موسوی‌خوئی، سید ابوالقاسم، مقرر محمد علی‌ توحیدی، نشر الفقاهة، 1419ق؛ چ1. 21.    مقدمه علم حقوق و مطالعه در نظام حقوقی ایران، کاتوزیان، دکتر ناصر، شرکت سهامی انتشار، 1379ش؛ چ27. 22.    المنطق، مظفر، محمدرضا، حبیب، قم، 1420ق؛ چ1. 23.    المیزان فی تفسیر القرآن، طباطبایی، سیدمحمدحسین، مؤسسه النشر الاسلامی، قم، 1417ق. 24.    وسائل‏الشیعة، حرعاملی، محمد بن الحسن، مؤسسه آل‌البیت، قم، 1409ق. دکتر محمد فاکرمیبدی/عضو هیئت علمی مرکز جهانی علوم اسلامی منبع: مجله قرآن و علم شماره 1 پایان متن/

93/06/08 - 00:30





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 61]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن