واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
![چشم انتظار](http://rasekhoon.net/_WebsiteData/Article/ArticleImages/1/1388/ordibehesht/14/42239.jpg)
چشم انتظار به نام زيباييهاشب است و سكوت و تنهايي براي تو مينويسم براي تو كه در بين تمام گلها شقايقترين و نازنينتريني، براي تو كه وجودت مظهر اميد و صفايت يك دنيا همصدايي و همنوايي است. در اعماق چشمانت نگاهي نهفته كه مرا چون شهابي در آسمان خود رها ساخته است من در نگاه نافذ و زيبايت دنيايي را ميبينم دنيايي با روياهاي شيرين كه شبهاي تنهايي را به صبحي روشن و پر اميد وصل مينمايد و مهدي جان هرگز باور نميكردم كه ميان من و تو فصلي به نام خزان پيدا بشه فصلي كه بتونه با بادهاي سرد و خشن تو رو از من دور كنه ميخواهم بدوني كه همه وقت منتظر آمدنتم، چشم انتظارتم و بيت بيت شعرهايم را بر روي ريل قطار خيالم به حركت در ميآورم تا به مقصد برسم مهدي جان در دور دستهايي دور، نام تو را صدا ميزنم تا بيايي. تو اي تنهاتر از تنها به دنبال تو ميگردم تو اي پيدا و ناپيدا به دنبال تو ميگردمرها از عالم خاكي به دور از هر چه ناپاكي و همچون عاشقي شيدا به دنبال تو ميگردممن آن مجنون صحرا گرد تنها در بيابانم كه حتي در بيابانها به دنبال تو ميگردمتو را ميجويم اي زيباترين گلواژة هستي تو اي عالمترين معنا به دنبال تو ميگردمتو را در قلب انسانهاي عاشق پيشه معصوم و در هر جاي اين دنيا به دنبال تو ميگردمو هر جايي كه ردي از قدمهاي تو ميبينم سري هم ميزنم آنجا به دنبال تو ميگردمو گاهي هم خودم را بي سبب گم ميكنم آقا زبس پي در پي از هر جا به دنبال تو ميگردمفاطمه كربلايي****سلام گل نرگسبه نام آن كه انسان را مسافر كاروان انتظار گردانيدسلام اى گل نرگس، اى كه شيرين ترين انتظار، انتظار توستو بهترين منتظر، منتظر توستمى توانم در يك كلمه پر معنا بگويم: گر عشقى هست و عاشقىنام تو معشوق و من عاشق و شيفته توأمدر انتظارت مى مانم و از خداى بزرگ مى خواهم كه ظهورت را نزديك گرداندما محتاج يك نگاه گذراى شما هستيم، زودتر ظهور كن و قلب رهبرمان را شاد گردانما و رهبرمان در انتظار تو مى مانيم.خدا كند كه بيايى و ما هم يكى از يارانتان باشيمالهام حسنوند****اگر بيايي، چشمهايم را سنگفرش راهت خواهم كرد تو مي آيي و در هر قدم، شاخه اي از عاطفه خواهي كاشت و قاصدکي را آزاد خواهي كرد.تو مي آيي و روي هر درخت پر شكوه لانه اي از اميد برايكبوتران غريب خواهي ساخت.تو مي آيي در حالي كه دستهايت پر از گلهاي نرگس استتو دل سرد يكايك ما را با نواهاي گرمت آفتابي مي کنيو كعبه عشق را در آنها بنا خواهي كرد. تو مي آيي و دست نوازش بر سر ميخك هاييخواهي كشيد كه باد كمرشان را خم كرده است.تو حتي بر قلب كاكتوسها هم رنگ مهرباني خواهي زدعليرضا محرابيمنبع: مجله امان شماره 17 /س
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 283]