تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 13 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):امّتم همواره در خير و خوبى اند تا وقتى كه يكديگر را دوست بدارند، نماز را برپا دارند،...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820427042




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

در سوگ عمار


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
در سوگ عمار
در سوگ عمار نويسنده: محمد محمدي اشتهاردي عمار ياسر يكي از سران و اعضاء مركزي سازمان شرطة الخميس بود، او از ياران مخصوص پيامبر (صلي اللّه عليه و آله) و علي (ع) بود و هرگز در كورانهاي عصر پيامبر (صلي اللّه عليه و آله) و بعد از آن ، نلغزيد و به سوي چپ و راست نرفت و چون كوهي استوار در خط پيامبر (صلي اللّه عليه و آله) و علي (ع) ماند. پيامبر (صلي اللّه عليه و آله) درباره عمار فرمود: ايمان سراپاي عمار را فرا گرفته ، و با گوشت بدنش آميخته شده است . و روزي به او فرمود: ستقتلك الفئة الباغية و آخر زادك ضياح من لبن : پس ‍ از چند سالي گروه متجاوز (سپاه معاويه) ترا مي كشند و آخرين غذاي تو در دنيا، شير مخلوط به آب است . عمار ياسر در زمان خلافت علي (ص) از سرداران سپاه آن حضرت در جنگ جمل و صفين بود، در جنگ صفين 94 سال داشت ، با اين سن و سال چون قهرمان جوان با دشمن مي جنگيد. حبه عرني گويد: عمار در همان روز شهادتش (چند لحظه قبل از شهادت) به جمعي از ياران گفت : آخرين روزي دنيوي مرا بدهيد، مقدار شير مخلوط به آب برايش آوردند، از آن نوشيد و سپس گفت : امروز با دوستانم محمد (صلي اللّه عليه و آله) و حزبش ، ملاقات خواهم كرد واللّه لوضربونا حتي بلغونا سعفات هجر لعلمت اننا علي الحق : سوگند به خدا اگر دشمنان ما را آنچنان ضربه بزنند كه همچون شاخه هاي خشك نخل خرماي سرزمين هجر بريده بريده شويم ، - در عين حال - يقين دارم كه ما بر حق هستيم . اين مرد بزرگ در يكي از روزهاي جنگ به ميدان شتافت و با دشمن جنگيد، سرانجام بر اثر ضربه نيزه يكي از دشمنان از پشت اسب به زمين افتاد و به شهادت رسيد. شب فرا رسيد، علي (ص) در كنار كشته ها مي گشت ، چشمش به پيكر به خون طپيده عمار افتاد، منقلب شد و قطرات اشك از ديدگانش جاري گشت ، در كنار پيكرش نشست ، سر عمار را به بالين گرفت و با قلبي آكنده از اندوه و چشمي پر از اشك ، اين اشعار را در سوك عمار خواند: ايا موت كم هذا التفرق عنوة فلست تبقيلي خليل خليل الا ايها الموت الذي لست تاركي ارحني فقد افنيت كل خليل اراك بصيرا بالذين احبهم كانك تمضي نحوهم بدليل يعني : اي مرگ ، چه بسيار موجب جدائي اجباري مي شوي ، چراكه براي من هيچ دوستي ، باقي نگذاشتي ، الا اي مرگ كه قطعاً سراغ من نيز مي آئي ، مرا راحت كن كه همه دوستانم را از دستم گرفتي ، تو را نسبت به اين دوستانم تيزبين مي بينم ، كه گوئي چراغ بدست ، دنبال آنها مي گردي . و به روايتي فرمود: كسي كه خبر شهادت عمار را بشنود و متأ ثر نگردد، بهره اي از اسلام ندارد. به اين ترتيب مي بينيم : حضرت علي (ص) نسبت به دوستان مخلص و با وفايش اظهار محبت ميكرد و صميمانه به آنها درود مي فرستاد، اميد آنكه ما نيز از اين موهبت محروم نشويم.منبع: داستان دوستان/س
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 483]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن