محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826679109
محقق وارسته
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
محقق وارسته نويسنده: رمضان محمدي علامه سيدمرتضي عسگري(رحمت الله علیه) و نقد متون تاريخ اسلام علامه سيد مرتضي عسگري به سال 1332 هـ .ق (1293 ش) در شهر سامرا متولد شد1 و در خانوادهاي اصيل و اهل علم پرورش يافت؛ مقدمات علوم ديني و مقداري از دروس سطح را در سامرا فرا گرفت و در سال 1350 يعني در سن 18 سالگي به قم هجرت كرد و مدت پنج سال از محضر اساتيد و آيات عظام، مرعشي، شريعتمداري ساوجي، امام خميني، ميرزا خليل كمرهاي، شيخ مهدي شهيد و... بهرهمند گرديد2. در سال 1355 هـ .ق جهت تكميل تحصيلات خود به عتبات عاليات برگشت و همراه تحقيقات علمي، تربيتي و تبليغي خويش، به فعاليتهاي اجتماعي پرداخت. پانزده موءسسه شيعي،از جمله درمانگاه «الرعاية الاسلاميه» و «دانشگاه اصول دين»، يادگار اين فعاليتهاي علامه در بغداد است3. در سال 1373 هـ .ق «رياست جمعيت خيريه اسلامي» را كه مرحوم «هبة الدين شهرستاني» تأسيس كرده بود به عهده گرفت. وي در اثر مبارزه با رژيم بعثي عراق تحت تعقيب قرار گرفت و در سال 1389 هـ .ق ناچار به مهاجرت به لبنان شد و در آنجا مشغول مبارزه با استعمار گرديد تا اينكه به كشور خود ايران بازگشت و منشأ خدمات شايان توجهي شد كه تأسيس «مجمع علمي اسلامي» در سال 1398 هـ .ق، تأسيس «دانشكده اصول دين» در سه شهر قم (به سال 1375) تهران (به سال 1376) و دزفول (به سال 1377) از آن جمله است.4 دوري از تعصب و رجوع به متون اصيل و دست اول علماي اسلام ـ اعم از شيعه و سني ـ از ويژگيهاي ممتاز نوشتههاي علامه است كه بسياري از دانشمندان اهل سنت را به تمجيد از ايشان واداشته و آثار او را مرجع و منبع قابل اعتمادي براي آنان ساخته است5.علامه عسگري در تأليفات فراواني كه به زبانهاي فارسي و عربي دارد، با بررسي عميق و دقيق روايات تاريخي و با تكيه بر قرآن و سنت، بسياري از حقايق تاريخ اسلام را از خلال كتابهاي متعدد تاريخي روشن ساخته و برخي از تحريفات واقع شده در تاريخ را بيان نمودهاست.روش كلي علامه اين است كه مصادر و مدارك شريعت اسلامي در دو مكتب خلفا و امامت را كه در كتب معتبر آنان آمده است ـ خصوصاً در چهار كتاب خود: معالم المدرستين، عبدالله بن سبأ، يكصدو پنجاه صحابي ساختگي و روايات ام الموءمنين عايشه در تاريخ اسلام ـ به طور دقيق بررسي نموده و حقايق را از خلال كتابهاي متعدد تاريخي از ساختههاي افرادي مثل «سيف كذاب» تفكيك و روشن مينمايد.كتابهاي علامه با اينكه روايات هر مدرسه [مدرسه خلفا و اماميه] را به چالش كشانده و كاملا علمي و تحقيقي است، داراي بيان روشن و نثري روان، راحت و گواراست، به طوري كه عموم خوانندگان را به خود جذب ميكند.علامه عسگري در طول چند دهه گذشته، آثار چندي در زمينههاي تاريخ، كلام، قرآن و ساير علوم از خود به جاي گذاشته است كه برخي از مهمترين آن آثار عبارتند از:61. القرآن الكريم في عصر الرسول (صلی الله علیه و آله و سلم) و ما بعده. 2. القرآن الكريم في مدرسة الخلفاء. 3. القرآن الكريم في روايات المدرسة اهل البيت(ع). 4. معالم المدرستين (در سه جلد). 5.احاديث ام الموءمنين عايشه. 6. عبد الله بن سبأ و ديگر افسانههاي تاريخي (در سه جلد). 7.خمسون و مائة صحابي المختلق (در چهار جلد). 8. نقش ائمه در احياء دين (در چهارده كتابچه درسي). 9. علي مائدة الكتاب و السنة. 10. ولايت علي (علیه السلام) در قرآن كريم و سنت پيامبر(ص). 11.نقش عايشه در تاريخ اسلام(در سه جلد). 12. آخرين نماز پيامبر(ص). 13.اديان آسماني و مسأله تحريف. 14. سقيفه (بررسي نحوه شكلگيري حكومت پس از رحلت پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم). 15. بر گستره كتاب و سنت (مجموعه جزوات 15 جلدي). 16.عقايد الاسلام من القرآن الكريم. 17. مع التليدي في كتاب الانوار الباهره. 18. في طريق اهل البيت(علیهم السلام). 19. المصطلحات الاسلاميه. 20. صلاة أبي بكر.آثار وي در كلام مقارن، بيانگر تأثيرپذيري شديد وي از سيد شرف الدين است.علامه عسگري در تأليفات خود علاوه بر استفاده از شيوههاي محدود تحقيق ـ از قبيل روشهاي توصيفي تاريخي، تحليلي، مقايسهاي و تكيه بر اسناد ـ منابع و مراجع بررسي را با تمام شرايط، جست و جو و تحقيق و كنترل كرده است، سپس در پرتو قرآن و سنت صحيح درباره آنها داوري كرده و به نكات تازه و بديعي دست يافته است.7نكتهاي كه تذكر آن لازم است اين كه پارهاي از روشهايي كه در اين مقوله به آن اشاره ميشود، به صراحت در كتب ايشان بيان نشده، بلكه از كليات نوشتههاي ايشان استخراج و انتزاع شده است.اميد است امروزه روشهاي جديد تحقيق، با روشهاي كهن علماي سلف پيوند خورده و شيوههاي تحقيقي تكامل يافتهاي به دست آيد تا نسل جديد پژوهشگر، بتواند مسير مشخصي را با قوانين علمي ثابت بپيمايد! البته در قرن حاضر تلاشهايي در تدوين روشهاي تحقيق فرزانگان گذشته انجام گرفته، ولي هنوز نوشتهاي جامع كه در اين باب فراگير بوده و نمونههايي علمي را در اختيار محققين قرار دهد وجود ندارد.مهمترين نكات روشي در تحقيقات علامه عسگريقبل از پرداختن به روش علامه، لازم است گفته شود كه مقصود ما از روش، عبارت است از: شيوه، اسلوب، طريق و آيين. واضح است كه روش با سبك كه عبارت است از روش خاص ادراك و بيان افكار به وسيله تركيب كلمات و انتخاب الفاظ و طرز تعبير تفاوت دارد. اما روشهاي علامه عبارتند از:1. توجه به منابع كهن و جديد و پيوند آنهاعلامه در نوشتههاي خود براي بررسي يك مطلب، افزون بر توجه به منابع كهن، به نوشتههاي معاصران خود اعم از مسلمانان و مستشرقين توجه دارد و با اينكه براي اثبات ديدگاههاي خود تنها به كتب دست اول علماي اسلام تمسك ميكند، به نقلهاي رشيد رضا، فريد وجدي، احمد امين مصري، بستاني يا برخي مستشرقين معاصر مانند فان فلوتن، نيكلسن و...به دليل عنايت آنان به منابع قديم توجه دارد.82. استفاده از آمار، نمودار و جدولعلاّ مه در نوشتههاي خود براي نشان دادن صحت و سقم و تطور اخبار و مقايسه بين نسخههاي متعدد، با هدف به دست آوردن نحوه و مقدار تحريفات از آمار، نمودار و جدول بهره برده است. در سراسر كتاب يكصد و پنجاه صحابي اين روش مشهوداست.93. روشن ساختن منابع و مستندات نقل يك خبردر نوشتههاي متعدد به علت تكرار برخي اخبار، از آنها تصور تواتر شده است كه علاّ مه با روشن ساختن منابع و مستندات آن اخبار اين تصور را باطل كرده است. به عنوان نمونه ميتوان به داستان عبد الله سبأ اشاره كرد كه بيش از دوازده قرن است تاريخ نويسان افسانه او را مينويسند و هر چه از عمر آن ميگذرد، شهرت بيشتري پيدا ميكند.علامه عسگري در مورد داستان عبدالله بن سبأ كه افسانه سراي اولي آن را در لباس حديث و روايت آورده و نويسندگان بعدي به آن آرايش مخصوصي دادهاند، ابتدا به آغاز پيدايش اين افسانه و زندگي راويان آن از اولي تا به امروز ميپردازد و معلوم ميسازد كه چه كساني و با چه اسنادي اين قصه را روايت كردهاند، سپس اصل داستان را آورده آن را تحليل و نتيجهگيري ميكند10.ريشه يابي اين داستان از قرن حاضر تا منبع اصلي اين خبر چنين است:، رشيد رضا (م. 1356هـ .ق) بنا به تصريح خود اين داستان را از جزء سوم تاريخ ابن اثير (صفحات 95 ـ 103) گرفته و به دلخواه خود بر آن چنين حاشيه زده است: اولين كسي كه اصول تشيع را از خود ساخت، مردي يهودي به نام عبدالله بن سبأ بود كه از راه خدعه و نيرنگ اظهار اسلام نمود، وي مردم را به غلو در باره علي ـ كرم الله وجهه ـ دعوت ميكرد تا ميان اين امت تفرقه ايجاد نموده دين و دنياي آنان را تباه گرداند11.، ابن كثير(م. 774 هـ) نيز داستان ابن سبأ را از سيف بن عمر نقل كرده و در آخر تصريح كرده است كه اين خلاصهاي است از آنچه ابن جرير نقل كرده است.12، ابو الفداء (م. 732 هـ) در تاريخ خود المختصر، داستان عبدالله بن سبأ را به ضميمه داستانهاي نادرست ديگري آورده و در ديباچه كتابش گفته است كه مطالب كتاب خود را از تاريخ ابن اثير گرفته است.13، ابن اثير (م. 630 هـ) صاحب كتاب الكامل في التاريخ كه داستان مذكور را در ضمن حوادث سال (30 ـ 36هـ .ق) نقل كرده، در مقدمه كتاب خود گفته است: مطالب اين كتاب را از كتاب تاريخ بزرگ ابوجعفر محمد بن جرير طبري كه نزد عامه مردم مورد اعتماد است گرفتم.14وي در تحقيقات خود، سند گفتار علما و دانشمنداني را كه به نحوي عبدالله بن سبأ را عامل اصلي اختلاف بين مسلمانان نشان داده و شيعه را به او منسوب كردهاند،به دو دسته تقسيم ميكند. سند گفتار دسته اول مانند: ابن خلدون، مير خواند، غياث الدين فرزند مير خواند، فريد وجدي، بستاني، احمد امين مصري، حسن ابراهيم حسن، فان فلوتن خاور شناس معروف، نيكلسن، دوايت دونالدسن، و ولهاوزن را با توجه به تصريح آنان به محمد بن جرير طبري نسبت ميدهد و مستند گفتار دسته دوم مانند ابن بدران در تهذيب ابن عساكر15، ابنابيبكر در كتاب التمهيد، سعيد افغاني در كتاب عايشه و السياسه و ذهبي را سه منبع: تاريخ طبري، تاريخ ابن عساكر و فتوح سيف بن عمر ميداند.در نتيجه، سند همه كساني كه داستان عبدالله بن سبأ را نقل كردهاند به نحوي به سيف بن عمر كذاب ميرساند كه هيچكس وي را توثيق نكرده و به عكس اتفاق در قدح او دارند.16نمونه ديگر، روايات اختلاف قرائات است كه با همين روش مشخص كرده كه اين روايات از كتاب القرائات سياري وارد تفسير التبيان شيخ طوسي شده و از آن جا به تفسير ابو الفتوح رازي و از آن به تفسير گازر تا به مستدرك الوسائل يا فصل الخطاب حاجي نوري رسيده است. علامه اين نوع روايات را كه از طريق منابع اهل سنت وارد منابع شيعه شده، «روايات منتقله» ناميده است.174. استفاده از آراء دانشمندان ديگرعلاّ مه گاهي براي قوت بخشيدن به تحليلها و نتيجهگيريهاي خويش از نظرات و آراي دانشمندان سود جسته است. به عنوان مثال وي در باره وصايت علي بن ابي طالب (ع)، ضمن تحليل وصايت، شواهد زيادي بر اين مطلب اقامه ميكند و علاوه بر استفاده از روايات و نصوص، به نظرات دانشمنداني مانند بيهقي، ابن ابي الحديد و...نيز تمسك ميكند.18 يا بعد از نتيجهگيري اين مطلب كه بسياري از انحرافات در تاريخ اسلام از سيف نشأت گرفته، شخصيت سيف را مخدوش دانسته و شواهدي از نظريات دوازده نفر از دانشمندان اهل سنت را دليل ضعف اخبار و شخصيت دروغين سيف ميآورد.195. تضعيف راوي و روايت با نشان دادن تطور روايتبراي تضعيف يك راوي و روايت، روايات او را ذكر كرده و سپس همان روايت را با رواياتي كه از طريق ديگر نقل شده است، مقايسه ميكند و تصرفات راوي را در روايت نشان ميدهد20.نمونه: بعد از نقل روايت سيف در باره جنگهاي خالد، مطلبي را تحت عنوان «سنجش سخن سيف با ديگران» آورده و در ذيل عنوان فوق گفته است: سيف ميگويد خليفه ابوبكر به خالد بن وليد دستور داد تا نيمي از افراد سپاه را براي عزيمت به شام با خود برگزيند، بدانسان....اما ديگران ميگويند كه خليفه ابوبكر به خالد بن وليد دستور داد تا افراد قوي و كار آمد سپاه را انتخاب كند، و از كارافتادگان و بيكارهها را واگذارد. و....علامه بعد از سنجش اين روايت سيف با روايات ديگر به نتيجهگيري ميپردازد و در خصوص داستان فوق با عبارت «دست آورد اين داستان» ميگويد: علاوه بر اهدافي كه سيف در ساختن چنين داستاني در نظر داشته است، در حديث خود با كمال وضوح تصريح و تأكيد ميكند كه دو قهرمان افسانهاياش جزء اصحاب آن حضرت بودهاند و...21علامه در روش مقايسه بين اخبار كه از مهمترين روشهاي او براي بازيابي وقايع تاريخي و تشخيص روايات داستاني از غير داستاني است، به طور كلي چند كار انجام مي دهد:الف. با صبر و دقتي شايسته موارد اختلاف را بيان ميكند.22ب. مفردات و اصطلاحات موجود در برخي روايات را توضيح ميدهد.ج. شرح حال راويان را در صورت لزوم ذكر ميكند.ب. روايات منابع مورد اعتماد را با منابع غير مورد اعتماد خويش مقايسه و نتيجهگيري ميكند.د. روايات داستاني را كه به عنوان وقايع تاريخي ذكر شدهاند، نشان ميدهد.در روايات سيف وارد شده است كه ريگهاي بيابان براي لشگريان اسلام به طور معجزه آسايي تبديل به آب شد، درياها به زمين شنزار تبديل گشت و سپاهيان خليفه بر روي آب راه رفتند! عمر از مدينه فرمانده خويش را كه در دارابگرد بود صدا زد و او را از نظر موضعگيري جنگي راهنمايي نمود و او پيروز شد! يا گله گاوها به سخن در آمدند و مسلمانان را از مخفيگاه خود با خبر ساختند23.علامه نتيجهگيريها و داوريهاي غلط برخي مستشرقان را نتيجه روايات داستاني سيف ميداند كه براي اسلام و مسلمانان به يادگار مانده است.246. تطبيق برخي حوادث نقل شده با آيات قرآنبراي نمونه روايت عايشه درباره تاريخ نزول تيمم را با آيات قرآن مقايسه و از نظر تاريخي ردّ كرده است. علامه براي رد سخن عايشه، علاوه بر اين كه مطالب نقل شده را خلاف فضاي حاكم بر جنگ بني مصطلق ميداند، تصريح دارد روايتهاي ديگري نيز هست كه شأن نزول آيه را خلاف روايت او بيان كرده، اما ما از بيان آنها صرف نظر و فقط به خود قرآن رجوع ميكنيم.در شأن نزول آيه تيمم در كتاب صحيح بخاري25، صحيح مسلم26، موطأ مالك27 و...از عايشه نقل شده است كه در يكي از سفرهاي رسول خدا (ص)(بني المصطلق) وقتي به منزل بيداء يا ذات الجيش رسيدند، حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) لشگر را براي پيدا كردن دانههاي گردنبند عايشه فرود آورد، در آن سر زمين آب نبود، مسلمانان نيز دچار بي آبي بودند. آنگاه خداوند آيه تيمم را نازل كرد.وي اين نقل عايشه را مخالف با تاريخ نزول آيات 43 سوره نساء ...حتي تغتسلوا... و ششم سوره مائده و ان كنتم جنبا... مي داند و طبق صريح آيه معتقد است كه زمان حكم وضو و غسل با هم بيان شدهاند. بنابر اين، نقل عايشه از نظر تاريخي نميتواند وجهي از درستي داشته باشد، به جهت اينكه با قضيه تاريخي ديگري كه دلالت بر باهم بودن حكم اين دو دارد، در تعارض است و قرآن موءيد واقعهاي است كه حكم اين دو را باهم ميداند28.7. با كمك از زمان وقوع حوادث ديگر، تاريخ مجهولي را معلوم ميكندبراي تعيين تاريخ وضع و جعل احاديث سيف ـ كه به لحاظ مجهول بودن بيوگرافي سيف مجهول است ـ از قول طبري داستاني را درباره فتوحات ايران ضمن حوادث سال 22 هجري نقل ميكند و زمان به وجود آمدن احاديث را مشخص ميكند.298. ملاكهاي عمومي جعلي بودن اخبار در نوشتههاي علاّمهالف. روايات مدح در باره قبايل. علامه از مجموعه روايات نقل شده در باره تميميان و نقشهاي مهمي كه در تاريخ اسلام براي آنان گزارش شده است، در نتيجهگيري كلي خود اين ملاك و معيار را به دست ميدهد كه فراواني نقلها در برتري يك قبيله و بزرگ نمايي نقش آنها، نشانه ساختگي بودن آنهاست؛ يعني بعضي قصد داشتهاند با جعل روايات زياد در فضليت يك قبيله در طول تاريخ، دلاوريهاي مثبت آنان را نشان دهند.30ب. توجه به مصالح عاليه صاحبان قدرت است. به عنوان مثال برخي گزارشهاي نقل شده در مدح و ستايش سران بني اميه و خاندان آنان است كه آكنده از خَلقِ افسانههاي عجيب در انتشار فضايل و مناقب ايشان ميباشد، در حاليكه از ذكر احاديث در حق عباسيان كمترين اثري نيست. بنابراين تاريخ ساختن اين احاديث پيش از عباسيان بوده است.31ج. داشتن مسلك مانوي يا زنديق بودن راوي قبل از اظهار مسلماني و به كار بردن واژهها و كلمات غريب و غير مأنوس در متن روايت. مانند روايتي كه در آن نام افرادي مثل ابن محراق، جخدب، جرعب و... آمده است كه از نامهاي نامأنوس است و در هيچ كتاب و فهرست و طبقاتي چنين نامهايي پيدا نميشود. مطلبي نيز كه از آنان نقل شده، درباره سخن گفتن اسبي است به نام اطلال كه بيشتر به سخريه شباهت دارد و خواسته مسلمانان را مسخره كند. چنين اخبار و گزارشاتي جز از يك آدم بياعتقاد و زنديق نميتواند نقل شود.32 يا در رد گزارشي كه طبري در حوادث سال 22 هجري نقل كرده واژه الله را كه در عبارات به كار رفته دليل بر جعلي بودن خبر گرفته است، داستان طبري چنين است: پس از شكست ايرانيان در نبرد جلولا، يزدگرد به طرف ري فرار كرد. در اين فرار او در داخل محملي خواب بود. به هنگام عبور از آب، يزدگرد از خواب بيدار شد گفت: والله! اگر مرا بيدار نميكرديد، ميفهميدم كه ستاره اقبال اين امت چه وقت افول خواهد كرد! به خواب ميديدم كه من و محمد و خدا به مشورت نشستهايم، خدا ميگفت....علامه در رد اين گزارش تاريخي با استفاده از واژههاي به كار رفته در عبارات، اين قصه را ساختگي ميداند و ميگويد: يزدگرد و مجوسيان، زردشتي و دوگانه پرست بودند، لذا آنان كلمه «الله» را نميشناختند تا به آن سوگند بخورند، بلكه ايمان آنان به اهورامزدا و سوگندشان به آتش مقدس بود، بنابر اين داستان نميتواند درست باشد.33د. وجود نشانههاي تعصب در گزارش. علامه ضمن بر شمردن ريشههاي تعصب در ميان قبايل عرب، نموداري از تعصب در ادبيات عرب را گزارش ميدهد و سپس اظهار ميدارد كه وجود تعصب در بين قبايل عرب ديده واقع بيني و حقيقت نگري آنان را چنان كور ساخته كه برخي از آنان را وادار ساخته تا به سود قبيله خويش داستانها و افسانههاي تاريخي بسازند و حتي احاديث ديني و روايتهاي اسلامي جعل كنند و گاهي آن افسانهها را با سخنان و اشعار حماسي بياميزند و به چشم قبيله دشمن بكشند.34هـ . توجه به مباني مورخين. به طوري كه اگر مورخي اعتقادش بر اين بود كه مباني ناقلين اخبار گذشته خللناپذير است، بايد اخبار او را بيشتر مورد دقت و بررسي قرار داد به لحاظ اينكه به جهت اين اعتقاد، خود در صدد تمييز بين اخبار صحيح از نا صحيح نبوده و صحيح و سقيم را با هم نقل كرده است.35و.احراز عدم همخواني آن با قطعيات عقلي و تاريخي.9. تكيه بيشتر در تشخيص روايات ساختگي.36اولا به مصادر و مدارك بحث مراجعه كرده و ثانيا به سند؛ به طوري كه در برخي نوشتهها مثل القرآن الكريم و روايات المدرستين در تمام مباحث بحثي تحت عنوان «السند» يا «الاسناد» دارد و بعد از بررسي سند به متن روايت ميپردازد.37وي اساس علم تاريخ را «روايت = نقل و قول» ميداند و براي تاريخ منبع كسب خبري غير از آن نمي شناسد و قائل است براي بررسي سند يك روايت يا گزارش نقل شده، ناچار بايد روايت مورد نظر را نسل به نسل از پيشينيان تعقيب كرد تا به زمان وقوع خبر و مصدر روايت رسيد.براي اين منظور، مصادر را به دو دسته تقسيم ميكند: مصادري كه سند هر خبر و روايتي را آوردهاند؛ مانند طبري، خطيب بغدادي، ابن عساكر و... و مصادري كه سند روايات و اخبار را ذكر نكردهاند، مانند يعقوبي، مسعودي، ابن اثير، ابن خلدون و... .در قسم اول براي به دست آوردن صحت گزارش، علاوه بر توجه به متن خبر، سند روايات بررسي ميشود. اما در قسم دوم كه سند ذكر نشده، متن روايت با قطع نظر از سند، با مراجعه به كتابهاي دانشمندان گذشته پيگيري ميشود تا منشأ خبر معلوم گردد. بعد از روشن شدن منشأ خبر و توجه به متن آن، به اسناد آن نيز توجه ميشود.38 بنابر اين در بررسيهاي اخبار و گزارشهاي تاريخي، اگر سند گزارش مشخص باشد، نخستين مسألهاي كه به آن توجه ميشود، سند خبر و سپس متن آن است. اما اگر سند آن گزارش مشخص نباشد، ابتدا به متن روايت ميپرازد و آن را با روايات ديگر ميسنجد، سپس سند آن را در كتب و مصادر ديگر پي ميگيرد. به عنوان نمونه، در باره نبرد «فحل» گزارشي را از كتب تاريخي نقل ميكند كه در آن آمده است كه در نبرد فحل، هشتاد هزار رومي به هلاكت رسيد كه هلاكت آنان به دست تميميان بوده است. سپس در رد آن، ابتدا مصادر اين گزارش و مصادر گزارشهاي خلاف آن را چنين نقل ميكند:داستان فحل را طبري از قول سيف نقل ميكند، اما مطالب اين داستان روي هم رفته خلاف مطالبي است كه ساير مورخين، از جمله بلاذري، آوردهاند. ضمناً هيچ يك از مورخين اشارهاي به حضور قهرمانان بني تميم نكردهاند. آن گاه از ابن عساكر نقل ميكند كه مورخين بر آنند كه در فتوح شام، هيچ يك از افراد قبايل اسد، تميم و...شركت نداشتهاند.بعد از بررسي خبر در مصادر، سراغ سند روايت ميرود و در باره سند اين گزارش مينويسد: سيف ـكه در سند گزارش طبري بودـ داستان فحل را از قول ابوعثمان يزيد روايت ميكند كه در قبل دانستيم او وجود خارجي ندارد و از راوياني است كه سيف آفريده است.39در واقع، با امتزاج دو روش سنجش راويان و بررسي دقيق متن گزارشات، به طور كامل و دقيق كتابهاي حديثي، سيره و تاريخ را مورد ملاحظه قرار ميدهد.سپس در پرتو ساير مدارك و مآخذ متن گزارشات را ارزيابي كرده و يكي پس از ديگري از حيث سند و محتوا با همانندشان مقايسه و مورد بحث و انتقاد قرار ميدهد و نتايج حاصله از اين تحقيق را انتخاب و آن را تحقيقي بر اساس موازين علمي مينامد.4010. نحوه ارزيابي سند داستانهاي تاريخياز مجموعه تحقيقات ايشان بر ميآيد كه در بررسي يك روايت تاريخي، براي احراز متني نقادانه و مبتني بر واقعيات بايد به ويژگيهاي ذيل توجه كرد:الف. شناخت راوي و سند حديث. به اين معنا كه اصولا روايت كنندهاي وجود داشته يا نه؟ اگر وجود داشته؛ داراي چه شخصيتي بوده و از چه كساني روايت كرده است.طبري در حوادث سال دوازدهم، در ضمن اخبار فتح حيره از سيف نقل ميكند كه خالد بن وليد بعضي از قلعههاي حيره را محاصره نمود. عمرو بن عبد المسيح براي گفت و گو با خالد در باره صلح از آن قلعه در آمد و كيسهاي هم به كمرش آويخته بود. چون به نزد خالد آمد، خالد كيسه را از وي گرفت و آنچه در آن كيسه بود به كف دست خود ريخت، و از عمرو پرسيد: اين چيست؟عمرو گفت: سم مهلك و خطرناكي است. خالد سم را گرفت و با خواندن دعايي آن را خورد و گفت: تا اجل كسي نرسيده باشد، اثر نميكند!علامه در بررسي سند داستان فوق سه نفر را نام ميبرد و در باره آنها چنين ميگويد:1. غصن بن قاسم: در تحقيق و بررسيهاي خود به اسم و مشخصات اين راوي بر خورد نكرديم و در كتب مربوط به رجال نام و نشاني از اين راوي پيدا ننموديم. لذا او را در سلك جعليات سيف و در ليست راويان قلابياي كه سيف آنان را در خيال خويش آفريده، محسوب داشتيم.2. مردي از كنانه: سيف راوي موهوم را نام گذاري نكرده است.3. محمد: منظور از محمد در اسناد روايات سيف، پسر عبدالله بن سوادبن نويره است كه تا به امروز شناخته نشده است.41ب. توجه به زمان صدور و يا جعل روايت. وي در خصوص زمان صدور و جعل روايات سيف ميگويد: روي هم رفته ميتوان نتيجه گرفت كه زمان نشاط و فعاليت سيف در افسانهپردازي و دروغ سازي هايش اوائل قرن دوم هجري بوده است. اين حقيقت را گفته مزي كه مدعي منحصر به فردي است كه تاريخ وفات سيف را بعد از سال 170 هجري ذكر كرده و ذهبي كه تاريخ وفاتش را در عهد هارون الرشيد معين كرده رد نميكند؛ چه اگر گفته آن دو درست باشد، بايد سيف مدت نيم قرن بعد از تأليف كتابهايش زنده باشد.4211. تجزيه اطلاعات، ارتباط بين وقايع، استنباط و نتيجهگيريابتدا شخصيتهاي موجود در متن را معرفي ميكند. سپس كيفيت ارتباط اين شخصيتها با حادثؤ نقل شده را با وقايع ديگر مورد بررسي قرار داده و نتيجهگيري ميكند و براي تقويت استنباط و نتيجهگيري خويش اقوال دانشمندان ديگر را نقل ميكند. نتيجهاي كه از روش فوق به دست ميآيد عبارت است از:الف. فضاي سياسي، اجتماعي، زمان نقل و انگيزههاي راوي از جعل يا نقل آن معلوم ميگردد. مثلا وي انگيزه جعل دو نفر صحابي به نامهاي معاوية بن رافع و عمرو بن رفاعه را براي مستور داشتن قيافه نفرين شده معاويه بن ابي سفيان و عمرو بن عاص ميداند كه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آن دو را نفرين كرد43؛ يا بخشي از روايات احراق مرتدين را كه به امام علي بن ابي طالب (علیه السلام) نسبت دادهاند به اين انگيزه ميداند كه خواستهاند خليفه اول را ـ كه فجائه سلمي را سوزاندـ تبرئه كنند؛ و يا روش امام(علیه السلام) را با روش خالد بن وليد ـ كه عدهاي از مسلمانان را به جهت عدم پرداخت زكات ـآتش زد ـ يكسان جلوه دهند.44در نمونه ديگر، روايات و گزارشهاي رسيده از وقايع صدر اسلام را با توجه به متن، موضوع و واژههاي به كار رفته در آن، تقسيم بندي و زمان پيدايي آنها را مشخص و رابطه بين حوادث را بيان ميكند؛ به طوري كه فضاي جديدي از واقعه تاريخي خلق مي شود. مثلا رواياتي را كه درباره امامت خلفاي راشدين از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است به چهار گروه به ترتيب ذيل تقسيم و با توجه به فضاي پيدايي آنها، زمان جعل را مشخص ميسازد.، احاديثي كه نام چهار خليفه به ترتيب خلافت آنها آمده است. اين احاديث بعد خلافت امام علي (علیه السلام) ساخته شده است. دليل بر اين مطلب اين است كه در اين احاديث سخن از دشنام است، و واژه دشنام در زمان معاويه رواج پيدا كردهاست كه معاويه دستور داد امام (علیه السلام) را دشنام دهند (از حضرت نقل شده است كه هر كس اصحاب مرا دشنام دهد مرا دشنام داده) و اين كار به وسيله معاويه مرسوم شد.، احاديثي كه نام سه خليفه در آنها آمده است. اين دسته احاديث نيز بعد از خلافت عثمان روايت شدهاند. شاهدش نيز آن است كه تنها در آن سخن از سه خليفه اول است، و نيز از كشته شدن عثمان سخن به ميان آمده است.، احاديثي كه در آنها تنها نام شيخين آمده است. اين دسته از روايات بعد از خلافت عمر به وجود آمده است و تنها سخن از دو خليفه اول در ميان است.، رواياتي كه اختصاص به خلافت ابوبكر دارد. در اين بخش از روايات اسمي از خلفاي ديگر نيامده و تنها به فضايل ابوبكر پرداخته شده است45. با توجه به اين تحليل، فضاي جديدي براي روايات نقل شده به وجود ميآيد كه در تحليل ساير وقايع مربوط به آنان نيز موءثر است.ب. ويژگيهاي عصري را كه موجب پيدايش برخي احاديث شده روشن ميسازد. مثلا ويژگيهاي عصر سيف را كه روايات زيادي در آن پيدا شده چنين بيان ميكند: دوران سيف زماني بود كه در آن تعلق خاطر به قبيله و تعصبات قبيلهاي و حفظ مآثر و افتخارات آن، در تمام شهرهاي اسلامي به شدت حكومت ميكرد، ديگر اين كه در اين زمان، تعصبات خشك و بي معنا، ميهن سيف (عراق) محل نشاط و خود نمايي مانويان (زنديقان) بود. طبيعي است كه در چنين شرايطي زمينؤ جعل و تحريف هموار و مهيا باشد.46ج. به شناخت داستاني بودن روايت كمك ميكند.د. برخي تحريفات به وجود آمده در تاريخ اسلام مشخص ميشود.هـ . ميزان اهميت برخي حوادث در بين گروهها و فرق مختلف معلوم ميگردد.و. تطور برخي روايات تاريخي در باب يك موضوع يا حادثه كه در دورههاي مختلف به صورتهاي گوناگوني نقل شده به دست ميآيد.ز. مجاري ورود روايات جعلي مشخص ميشود.4712. نشان دادن راههاي جعل خبر در روايات سيفعلاّ مه با دسته بندي روايات سيف و استنتاج از مجموعؤ آنها، چگونگي جعل در روايتهاي سيف را روشن ساخته است. وي قائل است اگر اتفاقي براي يك فرد يماني و يك فرد مضري واقع شده باشد و سيف نتوانسته باشد آن را با داستان عبد الله بن سبأ به نفع مضري تمام كند، افسانه ديگري ساخته و چنانكه شيوه سيف است، قدر و مقام يمني را در آن داستان پايين و آقايي و موقعيت فرد مضري را به اثبات ميرساند48 و داستاني را موءيد داستان ديگر و مطلبي را موءيد موضوعي ديگر قرار ميدهد49 و براي اين كار از راههاي ذيل بهره ميبرد:، ساختن جنگهاي خونين، مانند جنگ با مرتدين.، جعل افسانههاي خرافي، مانند داستان اسود عنسي [مقصود روايت خاص سيف در باره اسود است].، جعل و ساختن اشخاص و اماكن موهوم، مانند فرماندهي به نام طاهر و سرزميني به نام اعلاب.، خلط و درهم ساختن احاديث.، تبديل اسماء راويان حديث وصحابيان پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و تغيير قهرمانان وقايع و حوادث50.13. بر اساس تحليل و شواهد تاريخي مطلبي را احراز ميكندعلامه در توضيح مفاهيم مورد قبول هر كدام از فرق اسلامي، با كنكاش در نصوص تاريخي و غير تاريخي، مطلب مورد قبول آنان را احراز و سپس آن را با مفاهيم مورد قبول ساير فرق مقايسه ميكند. بعد آن را با سيره رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) يا لغت و سيره متشرعه محك ميزند؛ مثلا وقتي مفهوم خمس را در مكتب خلفا و اهل بيت(علیه السلام) بررسي ميكند، نحوه عملكرد خلفا و اهلبيت(علیه السلام) را در طي دورههاي مختلف تاريخي مورد بررسي قرار ميدهد و نتيجه ميگيرد كه خمس در نزد هركدام از اين دو، چه مفهومي داشته و شيوه و عملكرد پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) مطابق كدام يك از اين دو عملكرد بوده است.5114. توجه به منابع تاريخي كهنعلامه ديدگاهها و آراء خود را بر كتابهاي معتبر اسلامي بنا نهاده و به منابع دست اول اكتقاكرده است به طوري كه تنها از منابع قبل از چهارم هجري استفاده كره و تصريح نموده است كه از منابع قرنهاي پس از سال پانصد هجري نقل نكرده است.5215. انكار كلي واقعه پس از انكار جزئياتبا نقل جزئيات يك واقعه نقل شده تاريخي و نشان دادن نادرستي آنها، انكار كلي آن واقعه را نتيجه ميگيرد. مثلا در قصه عبد الله بن سبأ با انكار حوادث منسوب به ابن سبأ و تشكيك در جزئيات آنها، وجود عبدالله بن سبأ را منكر شده است53. بدين صورت كه روايات مربوط به ابن سبأ را تك تك پيگيري ميكند و پس از بررسي متن و سند، آنها را منكر ميشود و از انكار آنها كذب ابن سبأ را نتيجه ميگيرد. سپس اين نتيجه را مبناي استدلالهاي بعدي قرار ميدهد.16. انكار قضاياي تاريخي با بررسي روايات متناقض آنعلامه عسگري وجود روايات متناقض در باره يك واقعه تاريخي را دليل بر كذب آن واقعه دانسته است.54 البته در صورتي اصل گزارش انكار ميشود كه حداقل مفهوم دو گزارش با هم ناسازگار بوده و همديگر را انكار كنند. فرق اين روش با روش قبلي در اين است كه در مورد قبلي ممكن است، اصولا قضايا و روايات مربوط به يك واقعه همديگر را انكار نكنند.17. نقد ناقلان وقايع به نقد مباني آنانبه اين معنا كه با وقايع تاريخي نقل شده مباني ناقلان برخي وقايع را نقد زده است به عنوان نمونه:ابن حجر در بخش اول مقدمه كتاب الاصابه خود زير عنوان «تعريف صحابي» با توجه به آنچه از پيشوايان خود در شناخت صحابي رسيده، مبنايي را اتخاذ ميكند كه با توجه به آن مبنا، صحابي بودن گروه بسياري ثابت ميشود. مبنا اين است كه بنا به گفتؤ ابن ابي شيبه، پيشينيان را رسم بر اين بوده كه در جنگها جز شخص صحابي را به فرماندهي سپاه انتخاب نميكردند. بنابراين، آناني كه در زمان فتوحات فرمانده سپاه شدهاند صحابي بودهاند. ابن حجر با توجه به اين مبنا مينويسد: اگر كسي اخبار و رويدادهاي جنگي و فتوح اسلامي را بررسي و پيگيري كند، از اين دسته صحابيان كه ما آنان را در قسمت اول كتاب خود آوردهايم فراوان خواهد يافت.55علامه عسگري با آوردن نقلهاي متعدد تاريخي نشان داده است كه افراد غير صحابي نيز جزء فرماندهان بودهاند و مرتدين نيز در جنگها شركت داشتهاند. به عنوان نمونه از كتاب الاغاني ابوالفرج اصفهاني نقل ميكند كه عمر، امروءالقيس را كه به دست او مسلمان شد، پيش از اينكه حتي ركعتي نماز بخواند حكومت و ولايت داد56.تقريبا بخشهاي عمدهاي از كتاب معالم المدرستين نقل و نقد مباني و استظهارات اهل سنت با روايتهاي تاريخي است. وي در آنجا با نقل مباني اهل سنت در باره تأويل و اجتهاد، و توجيه برخي وقايع تاريخي با توجه به آن مباني، مثل جنايت خالد در قبيله مالك بن نويره، آتش زدن فجائه توسط خليفه اول و... آنها را با آوردن نمونههايي از عملكرد رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در موارد مشابه رد ميكند.5718. استفاده از تاريخ كاربرد كلمه در توضيح اصطلاحاتوي در قسمت اول جلد دوم معالم المدرستين، اصطلاحاتي مانند قرآن، نامهاي قرآن، معنا و مفهوم كتاب، سنت، فقه، اجتهاد و مصحف را با استفاده از لغت و موارد استعمالشان را در نزد مسلمانان بررسي ميكند. به عنوان مثال در بررسي نامهاي قرآن مينويسد: از نامهاي قرآن در نزد مدرسؤ خلفا، لفظ «مصحف» است، در حالي كه اين كلمه نه در قرآن آمده نه در حديث شريف نبوي. تنها زماني كه ابوبكر قرآن را جمع كرد، در صدد بر آمد نامي براي آن انتخاب كند. هر كس نامي گفت كه ابوبكر نپسنديد. ابن مسعود گفت: من در حبشه كتابي ديدم كه آن را مصحف ميگفتند. از آن پس، همه به قرآن مصحف ميگفتند.58 بعد از اين به دفاع از مكتب اهل بيت(علیه السلام) ميپردازد كه مراد از مصحف فاطمه(س) ـچنانكه برخي از اهل سنت پنداشتهاند ـ قرآن ديگري غير از قرآن موجود بين مسلمانان نيست، بلكه اخبار شخصي است كه بر امت اسلامي حاكم ميشود.5919. توجه به روايتهاي مشهور و طرد روايات غيرمشهور60وي روايتي را از قعقاع بن عمر از طريق سيف بن عمر چنين نقل ميكند كه روز وفات رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) پس از نماز ظهر، در مسجد شايع شد كه انصار ميخواهند با سعد بيعت كنند و پيمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را بشكنند. ايشان ضمن خدشه در سند اين روايت آن را از نظر متن نيز مورد ارزيابي قرار ميدهد و ميگويد: متن روايت فوق با مهارتي ساخته شده كه خوانندؤ آن تصور ميكند در باره خلافت مردم با رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) پيماني بسته بودند كه انصار ميخواستند آن پيمان را بشكنند. بنابراين متن روايت برخلاف نقلهاي تاريخي معتبر در باره سقيفه بني ساعده و بيعت با ابوبكر است.همچنين علاّ مه در بررسي روايات احراق مرتدين كه به امام علي بن ابي طالب (علیه السلام) نسبت داده شده و حوادث نقل شده پيرامون اين موضوع گفته است: اگر اين حوادث واقعيت داشت چگونه بر مورخين مخفي مانده است...61؟20. فرضيهسازي بر اساس حوادث نقل شده تاريخي و تأييد آن با قرآن و حديثوي نمونهاي تاريخي ذكر ميكند مبني بر اينكه در جنگ خيبر فرمانده يهوديان بر رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) اعتراض كرد كه چگونه بر شما رواست كه حيوانات ما را بكشيد و ميوههاي درختهاي ما را بخوريد و...؟ حضرت پس از اين اعتراض يهودي دستور داد مسلمانان جمع شدند، خطبهاي خواند و فرمود: آيا فكر ميكنيد كه خداوند چيزي را حرام نكرده مگر آن كه در قرآن هست و خارج از آن حرامي نيست؟ آگاه باشيد آنچه من گفتم مانند آنهايي است كه در قرآن ميباشد.62با توجه به اين گزارش، علامه فرضيهاي ميسازد مبني بر اينكه دو قسم وحي داريم: وحي قرآني و وحي غير قرآني، سپس نتيجه ميگيرد كه تنها با قرآن همؤ احكام ديني فهميده نميشود و بر اين گفتار خويش حديثي از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل ميكند كه فرمود: آگاه باشيد كه خداوند براي من قرآن رافرستاد و همراه آن حقايق فراوان ديگر بمانند آن63.در خاتمه لازم به ذكر است كه حساسيت نسبت به رخدادهاي مهم وقايع تاريخ اسلام (مثل حادثه سقيفه، و...)، توانايي ساختارسازي در بحث، خلاقيت، آگاهي از موضوعات، روش مطلوب جمعآوري و نشان دادن غلطهاي فاحش تاريخي كه دانشمندان بزرگ مرتكب شدهاند، از ويژگيهاي تحقيقات علامه عسگري است.نمونهاي از اين حساسيتهاي علامه كه برخي از بزرگان علما به آن توجه نكردهاند اينكه: يكي از اخبار ساختگي سيف داستان جراد بن مالك بن نويره و طاهر ابو هاله تميمي است كه ابن حجر آندو را در الاصابه آورده و دانشمند جليل القدري چون سيد شرف الدين نيز با اعتماد به سخن ابن حجر به اشتباه افتاده است و جراد و ابو هاله را بدون اينكه سند بدهد از جمله بزرگان صحابه دانسته كه از شيعيان و پيروان امام علي (علیه السلام) بودند.قبل از شرف الدين بزرگاني مانند شيخ طوسي (رحمت الله علیه) در كتاب رجال و مامقاني (رحمت الله علیه) در تنقيح المقال، افرادي چون قعقاع بن عمرو تميمي، زياد بن حنظله و نافع بن اسود تميمي را كه از ساختههاي سيف بن عمر تميمي كذاب هستند، از شيعيان علي بن ابي طالب شمردهاند64. وي علما و دانشمنداني كه براي صحابه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شرح حال نوشتهاند و اصحاب ساختؤ دست سيف را جزء صحابه حقيقي او نام برده يا براي قهرمانان خيالي و افسانهاي سيف شرح حال نوشتهاند يا به نحوي ساختههاي سيف در نوشتههاي آنان راه يافته است را قريب به هفتاد نفر ذكر ميكند كه عمدؤ آنان قبل از قرن دهم وفات يافتهاند.65پي نوشت : 1. فصلنامه علمي تخصصي علوم حديث، سال ششم، شماره دوم، تابستان 1380، ص 78. 2. كتاب ماه(دين)، سال اول، ارديبهشت 1377، شماره 7 و 6، ص 12. 3. نقش عائشه در تاريخ اسلام، ترجمه محمد علي جاودان، ج 3، ص 9، مقدمه مترجم. 4. فصلنامه علمي تخصصي علوم حديث، سال ششم، شماره دوم، تابستان 1380، ص 105. 5. نامههاي دانشمندان اهل سنت در تمجيد از علامه در مقدمؤ كتابهاي ايشان درج شده است. 6. كيهان فرهنگي، دي 80 ـ شماره 183، ص 57؛ كتاب ماه(دين)، سال اول، ارديبهشت 1377، شماره 7 و 6، ص 14. 7. عبد الله بن سبأ، ج 3، ص 38. 8. همان، ج 1، ص 47 به بعد. 9 .يكصدو پنجاه صحابي ساختگي،مترجم سردارنيا، ج 3، ص 45. براي نمونههاي استفاده ايشان از آمار جهت نشان دادن صحت و سقم اخبار ر.ك: القرآن الكريم و روايات المدرستين، ج 3، ص 239، 297، 364. 10. عبدالله بن سبأ، ج 1 ،ص 47 و 34. 11. الشيعه و السنه، ص 4 ـ 6 به نقل از عبد الله بن سبأ، ج 1، ص 4ـ6. 12. ابن كثير،اسماعيل بن كثير، البداية و النهاية، ج 7، ص 188. 13. ابو الفداء اسماعيل بن علي، المختصر في اخبار البشر، ج 1، ص 11. 14. ابن اثير، الكامل في التاريخ، ج 1، ص 3. 15. وي متوفاي 1346 هـ .ق است كه تاريخ ابن عساكر را مختصر كرده و آن را تهذيب ابن عساكر ناميده است. 16. عبد الله بن سبأ، ج 1، ص 66. 17 .القرآن الكريم و روايات المدرستين، ج 3، ص 548؛ فصلنامه علمي تخصصي علوم حديث، سال ششم، شماره دوم، تابستان 1380، ص 96. نمونه ديگر آن ر.ك: يكصد و پنجاه صحابي ساختگي، ج 3، ص280. 18. معالم المدرستين، ج 1، 413. 19. عبد الله بن سبأ، ج 1، ص 70 و ج 3، ص 50. 20. همان، ج 2، ص 200 و ج 3، ص 35. 21. يكصدوپنجاه صحابي ساختگي، مترجم سردارنيا، ج 1،ص 284. 22. عبد الله بن سبأ، ج 3، ص 24؛ 44؛ 45. 23. يكصدو پنجاه صحابي ساختگي،ج 1، ص 107؛ عبد الله بن سبأ، ج 2، ص 182. 24. عبد الله بن سبأ، ج 2، ص 21. 25. كتاب بخاري، ج 1، ص 86. 26 صحيح مسلم، ج 1، ص 192. 27. مالك بن انس، كتاب الموطأ، ج 1، 53. 28. يكصدو پنجاه صحابي ساختگي، ج 1، ص 24 وج 3، ص 81. 29. همان، ج 1، ص 37 و 35. 30. همان، ج 3، ص 66 و ج 1،ص 270. 31. همان، ج 1، ص 121. 32. همان، ج 1، ص 191. 33. همان، ج 1، ص 35. 34. همان، ج 1، ص 88. 35. همان، ج 3، ص 53. 36. عبد الله بن سبأ، ج 3، ص 49؛ احاديث ام الموءمنين عائشه، ج 1، ص 78. 37. يكصد و پنجاه صحابي ساختگي، ج 3، ص73. 38. همان، ج 2، ص 32. 39. همان، ج 1، ص 269 و 264 و 190 و 178. 40. نقش عائشه در تاريخ اسلام،مترجم هريسي، ج 2، ص 275. 41. عبد الله بن سبأ، ج 2، ص 133. 42. يكصد و پنجاه صحابي ساختگي، ج 1، ص 37. 43. عبد الله بن سبأ، ج 2، 199. 44. همان، ج 3، ص 45. 45. احاديث ام الموءمنين عائشه، ج 1، ص 72 ـ 71. 46. يكصد و پنجاه صحابي ساختگي، ج 1، ص 38. 47. فصلنامه علمي تخصصي علوم حديث، سال ششم، شماره دوم، تابستان 1380، ص 97. 48. يكصد و پنجاه صحابي ساختگي، ج 1، ص 98. 49. همان، ج 1، ص 192. 50. همان، ج 1، ص 191. 51. معالم المدرستين، ج 2، ص 96 به بعد. 52. عبدالله بن سبأ، ج 1، ص 34. 53. همان، ج 2، ص 196 و 2004. 55. يكصدو پنجاه صحابي ساختگي، ج 4، ص 28. 54. همان، ج 3، ص 24 و 27. 56. همان، ج 4، ص 24. 57. معالم المدرستين، ج 2، ص 74به بعد.58. همان، ج 2، ص 14. 59. همان، ج 2، ص 34. 60. عبد الله بن سبأ، ج 1، ص 88. 61. همان، ج 3، ص50. 62. نقش ائمه در احياء دين، ج 2، ص 22. 63. همان، ج 2، ص 19. 64. يكصد و پنجاه صحابي ساختگي، ج 3 ،ص 385. 65. همان، ج 1، ص 104. منابع:1. عسگري، مرتضي، يكصد و پنجاه صحابي ساختگي؛ مترجم عطا محمد سردار نيا، نشر كوكب، تهران: 1361هـ2. ابن اثير، علي بن ابي الكرام، الكامل في التاريخ؛ دار بيروت، بيروت.3.ابو الفداء اسماعيل بن علي، المختصر في اخبار البشر؛ دار الكتب العلميه، بيروت: 1417.4. عسگري، مرتضي، معالم المدرستين؛ موءسسه بعثت، تهران: 1412.5.مالك بن انس، كتاب الموطأ؛ محمد فوءاد عبدالباقي، دار احياء التراث العربي، بيروت: 1406.6.بخاري، محمد بن اسماعيل، كتاب البخاري؛ دار الفكر، بيروت: 1401.7.عسگري، مرتضي، احاديث ام الموءمنين عايشه و ادوار من حياتها، دار الزهراء، بيروت: 1413.8.عسگري، مرتضي، القرآن الكريم و روايات المدرستين؛ دانشكده اصول دين، قم: 1378.9.مسلم نيشابوري، صحيح مسلم؛ بيروت: دار الفكر، [بي تا].10.عسگري، مرتضي، نقش عايشه در تاريخ اسلام، مترجمين، سردارنيا، نجمي، هريسي، جاودان، مركز انتشاراتي منير، چاپ هشتم، تهران: 1375.11.عسگري، مرتضي، نقش ائمه در احياء دين؛ اتحاد، تهران.12.ابن كثير، اسماعيل بن كثير، البداية و النهاية؛ تحقيق علي شيري، دار احياء تراث عربي، بيروت: 1408.13.عسگري، مرتضي، عبد الله بن سبأ و ديگر افسانههاي تاريخي؛ مترجمين: فهري، نجمي، هريسي، مجمع علمي اسلامي، تهران: 1370.منبع: فصلنامه پژوهش و حوزه/س
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 501]
صفحات پیشنهادی
محقق وارسته
محقق وارسته نويسنده: رمضان محمدي علامه سيدمرتضي عسگري(رحمت الله علیه) و نقد متون تاريخ اسلام علامه سيد مرتضي عسگري به سال 1332 هـ .ق (1293 ش) در شهر سامرا ...
محقق وارسته نويسنده: رمضان محمدي علامه سيدمرتضي عسگري(رحمت الله علیه) و نقد متون تاريخ اسلام علامه سيد مرتضي عسگري به سال 1332 هـ .ق (1293 ش) در شهر سامرا ...
مؤمن حقيقي و عالمی وارسته(2)
مؤمن حقيقي و عالمی وارسته(2)-مؤمن حقيقي و عالمی وارسته(2) خصوصیات چهارمین شهيد ... شما وقتي به عنوان يک محقق داريد آن را ذکرمي کنيد،ديگربه دنبال بحث اخلاقي ...
مؤمن حقيقي و عالمی وارسته(2)-مؤمن حقيقي و عالمی وارسته(2) خصوصیات چهارمین شهيد ... شما وقتي به عنوان يک محقق داريد آن را ذکرمي کنيد،ديگربه دنبال بحث اخلاقي ...
آشنايي با چهره هاي ماندگار ورامين/ استاد طالقاني محقق و باستان ...
آشنايي با چهره هاي ماندگار ورامين/ استاد طالقاني محقق و باستان شناس ورامين - استاد ... اولين معلم وي سيد رجب آل احمد اورازاني عارف وارسته اي بود كه اخلاقش تأثير زيادي ...
آشنايي با چهره هاي ماندگار ورامين/ استاد طالقاني محقق و باستان شناس ورامين - استاد ... اولين معلم وي سيد رجب آل احمد اورازاني عارف وارسته اي بود كه اخلاقش تأثير زيادي ...
امنیت انسان در سایه عدالت محقق میشود
امنیت انسان در سایه عدالت محقق میشود-وبلاگ > گلزاری، محمود - «امنیت» جزو ... وي بيان کرد: همدان سرزمين مومنان، انسان هاي وارسته و انسان هاي شجاع و شکست ناپذير است.
امنیت انسان در سایه عدالت محقق میشود-وبلاگ > گلزاری، محمود - «امنیت» جزو ... وي بيان کرد: همدان سرزمين مومنان، انسان هاي وارسته و انسان هاي شجاع و شکست ناپذير است.
با بودجه فعلی تا 80 سال دیگر هم چشمانداز محقق نمی شود
با بودجه فعلی تا 80 سال دیگر هم چشمانداز محقق نمی شود-اقتصاد > صنعت - مراسم ... حسن زیاری فردی وارسته، عاشق جمهوری اسلامی ایران و طرفدار سرسخت رئیسجمهور ...
با بودجه فعلی تا 80 سال دیگر هم چشمانداز محقق نمی شود-اقتصاد > صنعت - مراسم ... حسن زیاری فردی وارسته، عاشق جمهوری اسلامی ایران و طرفدار سرسخت رئیسجمهور ...
بهبهانه سالگرد درگذشت آيتاللهالعظمي فاضللنكرانيفقيه محقق ...
28 مه 2008 – بهبهانه سالگرد درگذشت آيتاللهالعظمي فاضللنكرانيفقيه محقق و پژوهنده ... همه عزاداران، عليالخصوص فرزند فقيه و عالم وارسته و پارسا حضرت آيتا.
28 مه 2008 – بهبهانه سالگرد درگذشت آيتاللهالعظمي فاضللنكرانيفقيه محقق و پژوهنده ... همه عزاداران، عليالخصوص فرزند فقيه و عالم وارسته و پارسا حضرت آيتا.
مي خواهم در المپيك حاضر باشم
اين شانس را پيدا خواهند كرد كه از سال 2016 در المپيك حاضر شوند اما اگر چنين چيزي محقق شود كاراته حداقل هشت سال ديگر به المپيك مي رسد و وارسته در آن زمان 35 ساله ...
اين شانس را پيدا خواهند كرد كه از سال 2016 در المپيك حاضر شوند اما اگر چنين چيزي محقق شود كاراته حداقل هشت سال ديگر به المپيك مي رسد و وارسته در آن زمان 35 ساله ...
کوکی چيست ؟ با بیش از 80 مقاله دیگر
وحدت وجود" از ديد قونوي و مولانا سفير آزادى شمع سحر سوز مصلح جاوید الاثر محقق وارسته حكومت و رفتارعلوى برخی از دانشمندان اهل سنت که شیعه ... هويت مسيحيت در قرن ...
وحدت وجود" از ديد قونوي و مولانا سفير آزادى شمع سحر سوز مصلح جاوید الاثر محقق وارسته حكومت و رفتارعلوى برخی از دانشمندان اهل سنت که شیعه ... هويت مسيحيت در قرن ...
دادستان كل كشور در مراسم بزرگداشت آيتالله اشتهاردي:روحانيت ...
... اينكه آن عالم وارسته متخلق به اخلاق فاضله و محامد آداب بود، افزود: برآيند مولفههاى ممتاز شخصيتى اين عالم وارسته چون استقامت در راه خدا، محقق و متبعبودن، مردمدارى و ...
... اينكه آن عالم وارسته متخلق به اخلاق فاضله و محامد آداب بود، افزود: برآيند مولفههاى ممتاز شخصيتى اين عالم وارسته چون استقامت در راه خدا، محقق و متبعبودن، مردمدارى و ...
دادستان كل كشور در مراسم يادبود مرحوم آيت الله اشتهاردي ...
آيت الله دري نجف آبادي با بيان اينكه آن عالم وارسته متخلق به اخلاق فاضله و محامد آداب ... اين عالم وارسته چون بي آلايش بودن ـ استقامت در راه خدا ـ محقق و متتبع بودن ـ مردم ...
آيت الله دري نجف آبادي با بيان اينكه آن عالم وارسته متخلق به اخلاق فاضله و محامد آداب ... اين عالم وارسته چون بي آلايش بودن ـ استقامت در راه خدا ـ محقق و متتبع بودن ـ مردم ...
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها