تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 11 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دلى كه در آن حكمتى نيست، مانند خانه ويران است، پس بياموزيد و آموزش دهيد، بفهميد...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799000075




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

تنوع یا وحدت فرهنگی در جامعه جهانی مهدوی


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
تنوع یا وحدت فرهنگی در جامعه جهانی مهدوی
فرهنگ در عصر ظهور در لایه‌های زیرین که شامل جهان‌بینی، ارزش‌ها و هنجارها می‌شود؛ و حدتی مشاهده می‌شود و در لایه رویین که شامل نماد و هنر، معماری، لباس و زبان می‌شود، تنوع و تکثر وجود دارد.

خبرگزاری فارس: تنوع یا وحدت فرهنگی در جامعه جهانی مهدوی


بخش سوم و پایانی دلایل تنوع فرهنگی در اسلام 1. دین اسلام ـ بر خلاف پندار بیشتر غریبان و برخی از شرق‌شناسان که آن را دینی آشتی‏ناپذیر برابر فرهنگ‌های بیگانه می‏دانند ـ تنوع فرهنگی در جهان را می‏پذیرد. گواه آن، آیات متعدد قرآن است.[71] در سوره حجرات آیه 13 خداوند متعال می‏فرماید: «ما شما رااز یک مرد و زن خلق نمودیم و شما را به صورت گروه و قبیله قراردادیم تا شناخته شوید.. .. »[72] از این آیه، استفاده می‌شود که وجود تنوع و تکثر فرهنگی و تفاوت‌های فرهنگی از نظر آداب و رسوم و نژاد، برای شناختن همدیگر است و دین نمی‌خواهد همه مردم جهان، دارای یک آداب و رسوم باشند؛ بلکه هدف اسلام و دین، داشتن ارزش‌های و احد و باورهای مشترک و هنجارهای الزامی یکسان است، با هر شکل و قیافه و آداب و رسومی که دارند. دین هم قصد یکسان‌سازی فرهنگی را ندارد؛ بلکه هدف ادیان، تعامل و پیوند میان فرهنگ‌های گوناگون است. این‌که همه انسانها هویت فرهنگی یکسانی داشته باشند، محال است. در ادیان جهانی که مردم را به دین یکسان و احد، دعوت می‌کنند، هیچ‌گاه هویت فرهنگی یکسان، مورد انتظار نیست. معنای دعوت آن‌ها این نیست که همه مردم دنیا به زبان عربی یا زبان دیگر صحبت کنند؛ بنابراین، نیل به یک فرهنگ عام جهانی که در اصول و کلیات، دربارة جایگاه انسان در عالم هستی، مناسبات انسان با خودش و طبیعت و آنچه باید بخواهد یا نباید بخواهد، در غم‌ها، شادی‌ها، احساسات و رفتارعالم که نشان‌دهنده یک حرکت تاریخی است، مردم جهان می‌توانند مشترک باشند؛ و لی در آنچه به هویت جمعی اختصاصی‌شان که به نژاد و اقلیم و زبان که تکوین تاریخی پیدا کرده است، نمی‌توانند یکسان شوند. البته ممکن است برخی شاخصه‌های هویت جمعی از بین برود؛ و لی احتمال این‌که همه آن‌ها از بین بروند، وجود ندارد.[73] جوامع اسلامی، کاملاً پذیرای تکثر و تنوع هستند. این تنوعی که امروزه در تمام جهان اسلام است، نشان از آن دارد که اسلام، تکثر را پذیرفته است. اساس بینش و روش اسلام، بر توحید و و حدت‌بخشی، استوار است. منتها وحدت را در آیینه کثرت، متجلی می‌سازد و کثرت را به وحدت تأویل می‌کند. چنانچه در مراسم حج، هیچ اختلافی بین ده‌ها فرهنگ ملی و صدها خرده فرهنگ، باقی نمی‌گذارد. اسلام، برابر اموری که به هویت جوامع مربوط می‌شود و با ماهیت فرهنگی دینی آن‌ها منافاتی ندارد، کاملاً تسامح دارد؛ و لی آن بخش از سنت‌ها که در تعارض کامل با ماهیت دینی ـ اسلامی جامعه است، هر چند که پایدار باشد، نفی می‌کند؛ برای نمونه در ایران پس از اسلام، به زرتشتی‌هایی که حاضر بودند جزیه بدهند و اسلام نیاورند، اعلام شد در همة امور خود، به جز ازدواج با محارم که در آن زمان، رواج داشت و جزسوزاندن بوته‌ها و درختان به عنوان آتشکده‌های دائمی، آزاد هستند. این امر، با تسامح و تساهلی که غربی‌ها مطرح می‌کنند و آن را برابر بنیاد‌گرائی قرار می‌دهند، متفاوت است.[74] بنابراین، یکی از دلایلی که اسلام با این و سعت در سراسر دنیا، گسترش یافت، توانایی آن برای سازگاری و همراهی با فرهنگ‌های محلی بود. ادیان جدید، مجبورند برای ابقا در یک جامعه، با عادات و رسوم بومی هماهنگ شوند[75]؛ لذا، تنوع فرهنگی، از دیدگاه اسلام، کاملاً پذیرفتنی است و اسلام، با تکثر فرهنگی مخالفتی ندارد؛ اما این تنوع و تکثر فرهنگی، از نوع وحدت در عین کثرت است. 2. حضور پیروان ادیان مختلف در جامعه نبوی افراد غیر مسلمان در جامعه اسلامی می‏توانند با شرایطی خاص و طی یک معاهده دو جانبه بامسلمانان، به عضویت جامعه اسلامی در آیند. در جامعه صدر اسلام نبوی، قبایل مختلف مدینه، ازجمله یهودیان و نصارا با انعقاد پیمان‌هایی نظیر ذمه،[76] هدنه، [77] استیمان[78] در زمره جامعه اسلامی قرارگرفتند.[79] در نخستین جامعه اسلامی که در مدینه به دست پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله تشکیل شد؛ برخورد مسالمت‌آمیز پیامبر و مسلمانان با اقلیت یهودیان مدینه، سیره جاودانه مسلمانان گشت و آن یهودیان یا مسیحیانی که دعوت اسلام را اجابت نکردند، باپرداخت جزیه، زیر سایه جامعه اسلامی به زندگی خود ادامه دادند؛ بنابراین، اسلام، برای تکثرهای فرهنگی موجود درجامعه، احترام قائل است و هیچ گاه آن‌ها را یکسره مردود نمی‏شمارد و آرمان اسلامی، هرگز در مسیر نابودی خرده فرهنگ‏ها نبوده است. 3. و یژگی‌های جامعه جهانی مهدوی وجود و یژگی‌های جامعه جهانی مهدوی، از قبیل فراگیری جهان‌بینی توحیدی، فراگیری هنجارهای اسلامی ـ دینی، فراگیری هنجارهای اخلاقی و کاهش ناهنجاری‌های اجتماعی درجامعه جهانی مهدوی، شاهدی دیگراست بر این‌که فرهنگ در عصرظهور، از نوع وحدت درعین کثرت می‌باشد؛ یعنی در جامعه جهانی مهدوی و در عصر ظهور، فرهنگ، به شکل پلورالیسم فرهنگی و یکسان سازی فرهنگی نمی‌باشد؛ بلکه ازنوع وحدت درعین کثرت می‌باشد. به عبارت دیگر، درعصر ظهور، در برخی مسایل وحدت وجود دارد و درعین و حدت، تنوع فرهنگی هم قابل مشاهد ه می‌باشد و حضرت مهدی علیه السلام  با خرده فرهنگ‌هایی که با اصول اسلامی مخالف نباشد، مخالفتی ندارند؛ لذا در این قسمت، به بیان ویژگی‌های جامعه جهانی مهدوی می‌پردازیم. بنابر‌این، استراتژی سوم که همان «وحدت در عین کثرت» است، استراتژی مناسب برای بیان فرهنگ در عصر جهانی‌شدن مهدوی به شمار می‌آید؛ چراکه فرهنگ در عصر ظهور، هم باید دارای مشترکاتی باشد که موجب انسجام و همبستگی جوامع با یک‌دیگر باشد و هم باید دارای تنوعی باشد که هر جامعه‌، بتواند به خرده‌فرهنگ‌های خود عمل کند و جذابیت فرهنگی را در جامعه خود احساس کند. به‌علاوه بقای یک فرهنگ، به این است که به مبارزه با خرده‌فرهنگ‌هایی که در تضاد با باورها و ارزش‌ها و هنجارها نیست، نپردازد. دراین قسمت با توجه به روایات و احادیث مهدویت، به شاخص‌ها و ویژگی‌های جامعه جهانی مهدوی اشاره می‌شود. این و یژگی‌ها درهمه جوامع و فرهنگ‌ها یافت می‌شود و در همه جوامع و فرهنگ‌ها در این موارد و شاخص‌ها و حدتی یافت می‌شود. درعین حال، شاهد تنوع فرهنگی و وجود خرده فرهنگ‌ها در عصر ظهور هم خواهیم بود. 3. 1. فراگیر شدن جهان‌بینی الهی ـ توحیدی از مواردی که درجامعه جهانی مهدوی وجود دارد، فراگیر شدن جهان بینی الهی و توحیدی است؛ لذا یکی از و یژگی‏های عصر ظهور، فراگیر شدن اصل «توحید» و ایمان به و حدانیت خداوند می‌باشد. در بخشی از کلام ‏امام باقر علیه السلام  آمده است: «به خدا سوگند! ]حضرت مهدی و یارانش[ می‏جنگند، تا این‌که خداوند، به یگانگی خوانده شود و هیچ شرکی برای او انجام نگیرد». [80] در حدیثی دیگر که امام رضا علیه السلام  آن را از امامان علیه السلام  و پیامبر صلی الله علیه و آله نقل می‏کند، خداوند می‏فرماید: «به عزت و جلالم قسم! … چنان‏وی را با لشکریان خود یاری دهم که همه مردم، بر یگانگی من گواهی دهند».[81] از امام هفتم علیه السلام  درباره این آیة «وله اسلم من فی السموات و الارض طوعاً و کرهاً» پرسیدند؛ حضرت فرمود: «درباره ]‏حضرت[ قائم نازل شده است. وقتی آن حضرت بر ضد یهود، نصارا، صابئان، زندیق‌ها و اهل ردّه و کفار شرق و غرب خروج کند و اسلام را بر آنان عرضه نماید، اگر کسی با رضایت سر تسلیم فرودآورد و ایمان آورد، او را به نماز و زکات و سایر کارهایی که یک مسلمان باید انجام دهد، امر می‏کند و کسی که ایمان نیاورد، گردنش را می‏زند، تا آن‌که کسی درمشرق و مغرب باقی نماند، مگر آن‌که توحید خدا گوید».[82] در یک روایت دیگر از حضرت صادق علیه السلام  نقل شده است که در تفسیر آیه فوق فرمود: «.. . زمانی که حضرت مهدی قیام می‏کند، در زمین باقی نماندمگر کسانی که به خداوند و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله شهادت می‏دهند».[83] امام صادق علیه السلام  در تفسیر آیه «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَی وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ»[84] می‌فرماید: به خدا سوگند هنوز تأویل این آیه نازل نشده و نخواهد شد تا آنکه قائم]علیه‌السلام[ خروج کند. وقتی او خروج کرد، دیگر کافری به خدا و منکر امامی باقی نمی‏ماند، مگر این‌که از خروج او ناراحت می‏شود. حتی اگر کافری در دل سنگی پنهان شود، آن سنگ می‏گوید: «‌ای مومن! در دل من، کافری پنهان است. مرا بشکن و او را به قتل‏برسان». [85] امام باقر علیه السلام  در تفسیر این آیه می‏فرمایند: «احدی باقی نمی‏ماند مگر این‌که اقرار می‏کند به حضرت‏محمد صلی الله علیه و آله». [86] در درالمنثور آمده که سعید بن منصور و ابن منذر و بیهقی در سنن خود از جابر روایت کرده‏اند که درتفسیر آیه «لیظهره‏علی الدین کله» گفته است: «معنای این آیه صورت و قوع به خود نمی‏گیرد مگر وقتی که هیچ یهودی و مسیحی و صاحب ملتی جز اسلام نماند، و نیز صورت نمی‏گیرد مگر وقتی که گوسفند از گرگ، گاو از شیر و انسان از مار، در امان باشد. نیز واقع نمی‏شود، مگر وقتی که هیچ موشی انبانی را سوراخ نکند و و اقع نمی‏شود، مگر وقتی که جزیه به‌کلی لغو شود و صلیب‏ها شکسته و خوک‌ها کشته شوند، و این، وقتی است که عیسی بن ‏مریم از آسمان فرود آید.[87] این روایت فوق که می‌فرماید:صلیب‌ها شکسته و خوک‌ها کشته شوند، شایدکنایه از پایان یافتن دوران مسیحیت و اهل کتاب و پایان یافتن حکم جزیه باشد.[88] علامه طباطبایی رحمه الله در این باره می‏فرماید: منظور از لغو جزیه به قرینه صدر روایت، این است که موضوعی برای جزیه باقی نمی‌ماند و این که این روایت دلالت داشت بر‌این‌که در آن روز، کفر و شرکی روی زمین باقی نمی‏ماند، معنایی است که روایات دیگر نیز به آن دلالت دارند. همچنین روایات دیگری هست که آن‌ها نیز دلالت دارند بر این‌که مهدی علیه السلام  بعد از ظهورش، جزیه را از اهل‏کتاب بر می‏دارد.[89] در روایتی امیرالمؤمنین علیه السلام  می‏فرماید: «خداوند، دنیا را به پایان نمی‏رساند، مگر آن که قائم از ما قیام کند و دشمنان ما را نابود سازد و دیگر جزیه را نپذیرد و صلیب و بت‌ها را بشکند و .. . » [90]. و در روایت دیگر امام باقر علیه السلام  فرمودند: در زمین، محلی باقی نمی‏ماند، مگر این‌که شهادت می‏دهند به و حدانیت خدا و رسالت پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و این، قول خدا است «و له اسلم من فی السموات و الارض طوعاً و کرهاً و الیه ترجعون» و صاحب الامرجزیه قبول نمی‏کند…[91]. در مقابل، روایاتی وجود دارد که حضرت مهدی علیه السلام ، جزیه را قبول می‌کندو در عصر ظهور، اهل کتاب، با قبول حاکمیت اسلامی و پرداخت جزیه، زندگی مسالمت‏آمیزخواهند داشت. امام صادق علیه السلام  به ابو بصیر فرمود: «‌ای ابو محمد! مثل این است که می‏بینم قائم با فرزندانش در مسجد سهله فرود آمده‏اند». ابو بصیر گفت: «قائم دربارة اهل ذمه چگونه رفتار خواهد کرد؟» امام پاسخ داد: «همان‌گونه که پیامبر صلی الله علیه و آله که با آنان صلح کرد، مهدی نیز با آن‌ها صلح می‏کند و در دوران مهدی و حکومت اسلامی با قبول حاکمیت اسلام و پرداخت جزیه زندگی مسالمت‏آمیز خواهند داشت…».[92] سید محمد صدر در کتاب تاریخ ما بعدالظهور، بعد از ذکر روایات گرفتن جزیه و نگرفتن جزیه می‏نویسد: « این بحث، منحصر به کسانی خواهد بود که بر آیین یهودیت و نصرانیت، باقی مانده‏اند و این گروه، در آن روز تعداد اندکی خواهند بود، با وجود فرصت‏های فزاینده و تأکید فراوانی که بر انتشار دین اسلام در میان تمام بشر وجود دارد». در ادامه، علامه مجلسی معتقد است: حضرت مهدی علیه السلام  مخیّر می‏کند یهود و نصارا را بین اسلام و قتل، کما این‌که ‏ملحدان و کافران و مشرکان را بین اسلام و قتل مخیر می‏کند.[93] لذا، علامه مجلسی درباره و اژه «و یضع الجزیه» در روایت پیامبر صلی الله علیه و آله که می‌فرمایند: «حضرت مسیح فرود می‌آید و صلیب‌ها را می‌شکند و خوک‌ها را می‌کشد و جزیه می‌گیرد…. » می‏فرماید: «‌معنای روایت، این است که جزیه از اهل کتاب می‌گیرد و آنها را به اسلام دعوت می‌کند»[94]. مرحوم طبرسی در این‌باره که حضرت مهدی، جزیه را از اهل کتاب نمی‏پذیرد و مساجد و زیارتگاه‌های‏ دینی را و یران می‏کند و این‌که به روش حضرت داود علیه السلام  (که برای صدور حکم، شاهد نمی‏خواست) حکم می‏کند، این‌گونه پاسخ می‏دهد: از این‌که حضرت مهدی جزیه را از اهل کتاب نمی‏پذیرد، ما از این گونه روایات آگاهی نداریم و بر فرض ‏هم که در این خصوص روایتی باشد، نمی‏توان آن را به‌طور قطع پذیرفت. ممکن است منظور از و یران‌سازی برخی مساجد و زیارت‌گاه‌های دینی، مساجد و زیارت‌گاه‌هایی باشد که بر خلاف تقوا و دستور خدا ساخته شده است و پیامبر هم، چنین‌کاری انجام داده است. و این‌که حضرت مانند حضرت داوود حکم می‏کند و دلیل نمی‏خواهد، این هم نزد ما قطعی و یقینی نیست و اگر درست باشد، آن را این گونه تأویل می‏کنیم که در مواردی که خود حضرت، به حقیقت قضایا و ماهیت دعوا علم دارد، طبق علمش حکم می‏کند؛ زیرا وقتی امام یا قاضی به مطلبی یقین پیدا کرد، لازم است مطابق علمش قضاوت کند و دیگر شاهدی نمی‏خواهد. [95] شاید بتوان قرینه‏ای ذکر کرد که دین در عصر ظهور، دین اسلام است و روایت «لا یقبل الجزیه» را قوی شمرد. آن، قرینه‏ای است که در روایات ما آمده است که حضرت عیسی ابن مریم ظهور می‏کند و به امام زمان علیه السلام  اقتدامی‏کند؛ لذا مسیحیان که این حالت را مشاهده می‏کنند، دیگر دلیلی ندارد بردین خود باقی باشند و حجت‏برای آن‌ها تمام می‏شود و باید به اسلام گرایش پیدا کنند. جمع بین روایات از یک دسته روایات استفاده می‌شود که دین اسلام، با ظهور حضرت مهدی، جهانی خواهد شد و هیچ یهودی و نصرانی‌ای باقی نخواهد ماند و از برخی روایات، استفاده می‌شودکه پیروان مذاهب مختلف، مانند یهودیت و مسیحیت، درزمان حکومت آن حضرت، جزیه پرداخت می‌کنند و به زندگی خود خواهند پرداخت. جمع میان این دو دسته از روایات چگونه است؟ راههای متعددی برای جمع میان این دودسته روایات، می‌توان ذکر کرد که عبارتند از: الف. دسته اول از روایات، بر غلبه دین اسلام بر سایر ادیان دلالت دارد؛ به این معنا که دین غالب مردم روی زمین، دین اسلام خواهد بودومردم جهان، در همه نقاط جهان، بر توحید و رسالت حضرت پیامبر شهادت خواهند داد؛ اما این منافات ندارد که در برخی نقاط، عده محدودی به همان دین خود باقی بمانند و جزیه پرداخت کنند. ب. دسته اول از روایات را بر این معنا حمل کنیم که زمان ظهور، هیچ مشرکی وجود نخواهد داشت و پیروان مذاهب دیگر، اگر بخواهند، می‌توانند بر مذهب و اقعی و تحریف‌نشده خود باقی باشند و به تورات و اقعی و انجیل و اقعی عمل کنند.[96] ج. در روایاتی که می‌گوید: اگر کسی اسلام نیاورد، گردن زده می‌شود»؛منظور کسانی هستند که به حقانیت اسلام علم پیدا کنند؛ اما از روی عناد و لجاجت نپذیرند.این منافاتی ندارد که عده‌ای از یهود و نصارا که عناد و لجاجت ندارند، بر مسلک و آیین خود باقی بمانند.[97] د. بگوییم: در آغاز ظهور که هنوز تبلیغ و ترویج، به همه اهل کتاب در همه جهان، به حد کافی نرسیده و ایمان حضرت عیسی علیه السلام  به حضرت مهدی علیه السلام  برای همگان روشن نشده است، جزیه بر قراراست؛ و لی پس از روشن شدن حقیقت برای جهانیان، جزیه نیز برداشته می‌شود و همه اسلام را می‌پذیرند یا باید بپذیرند. در دوران ظهور و عصر ظهور، جهان بینی و احدی بر جهان حاکم می‏شود و یکپارچگی و یگانگی واقعی در عقیده و ‏مرام پدید می‏آید. این وحدت و یگانگی در عقیده و جهان بینی و ایدیو لوژی به صورتی گسترده و فراگیر، در سراسرگیتی گسترش می‏یابد و همه جا را روشن می‏کند.[98] یکی از عوامل مهم و حدت، وحدت دین و مذهب است که در سایه این وحدت، نژادها، زبان‏ها و ملت‌ها و فرهنگ‏های گوناگون را در خود گردآوری کرده و از آن‌ها جامعه و احدی می‏سازد؛ اما این توحید، اجباری نیست؛ چرا که مذهب، با قلب و روح آدمی سر و کار دارد و قلب و روح، از قلمرو زور و اجبار بیرون است. به‌علاوه روش و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله براجبار نبوده و قرآن می‏فرماید: «لا اکراه فی الدین»؛ بنابراین اسلام، اهل کتاب را به عنوان اقلیت سالم پذیرفته و از آن‌ها مادام‏که دست به تحریکاتی نزنند حمایت می‌کند؛ اما با توجه به گسترش و سایل ارتباط جمعی در عصر ظهورو با توجه به این‌که اسلام، با حذف پیرایه‌هایش، جاذبه‏ای فوق العاده دارد، به خوبی می‏توان پیش بینی کرد که اسلام، با تبلیغ منطقی، از طریق اکثریت قاطع مردم جهان پذیرفته خواهد شد و وحدت ادیان از طریق اسلام، عملی می‏گردد.[99] مفضل روایتی از امام صادق علیه السلام  نقل می‏کند که حضرت فرمود: «به خدا سوگند ‌ای مفضل! اختلاف از میان ادیان برداشته می‏شود و همه به صورت یک آیین در می‏آید؛ همان گونه‏که خداوند عزوجل می‏گوید: «دین در نزد خدا، تنها اسلام است…‌». [100] بنا برآنچه ذکر شد، به نظر می‌رسد در جمع میان روایات، راه حل اول که قائل بود این روایات بر غلبه دین اسلام بر سایر ادیان اشاره می‌کند و به معنای نابودی بقیه ادیان در زمان ظهور امام زمان  علیه السلام  نیست و ادیان یهودی و نصرانی محدود و کم هستند و جزیه پرداخت می‌کنند؛ یک احتمال معقول به نظر می‌رسد. اکثر انسان‌ها، به اسلام و آموزه‌های اسلامی گرایش پیدا می‌کنند و این‌که دین غالب در زمان ظهور، دین اسلام است منافات ندارد که تعداد اندکی یهودی و نصرانی باقی بمانند و جزیه بپردازند. مؤید این را می‌توان روایاتی ذکر کرد که می‌فرماید: حضرت مهدی به سیره پیامبر صلی الله علیه و آله‌ عمل می‌کند[101] و سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله این بود که اهل کتاب در زمان حکومت خود، جزیه پرداخت می‌نمودند و به دین خود عمل می‌کردند. اگر چه احتمال چهارم نیز خالی از و جه نیست؛ بنابراین در عصر ظهور، غلبه با دین اسلام است و اکثریت مردم جهان، به دین اسلام گرایش دارند و بقیه ادیان در اقلیت به سر می‌برند و جزیه پرداخت می‌کنند؛ بنابراین سومین از مصادیق عام‌گرایی در جامعه‌جهانی مهدوی را می‌توان فراگیری جهان بینی الهی و توحیدی دانست. 3ـ 2. فراگیری هنجارهای اسلامی ـ دینی دومین و یژگی موجود در جامعه جهانی مهدوی، فراگیری هنجارهای اسلامی ـ دینی است. در عصر ظهور، مردم به‌طور بی‌سابقه به اسلام روی می‌آورند؛ به‌طوری که همه‌جا آوای اسلام، طنین‌انداز می‌شود و آثار مذهبی تجلی می‌کند. به تعبیر برخی روایات، اسلام در هر خانه و خیمه‌ای رخنه می‌کند؛ چنان که سرما و گرما در آن نفوذ می‌نماید. هر چند از نفوذ گرما و سرما جلوگیری نمایند، باز هم نفوذ خواهد کرد و محیط را تحت تاثیر قرار می‌دهد. اسلام نیز در این روزگار به همه جا، شهر و روستا و دشت و بیابان رخنه کرده و همه جا آوای اسلام طنین انداز می‌شود. در این عصر، استقبال و پذیرش مردم به مظاهر و شعائر دینی، بی‌سابقه خواهد بود و استقبال مردم به آموزش قرآن، نماز جماعت و نماز جمعه نیز چشمگیر خواهد شد؛ به‌طوری که در روایت آمده است که در یک مسجد، دوازده بار نماز جماعت خوانده می‌شود و این، دال بر گرایش مردم به مظاهر و مناسک دینی است.[102] اصبغ بن نباته می‌گوید: از حضرت علی علیه السلام  شنیدم که می‌فرمود: «گویا عجم ]= نژاد غیر عرب[ را می‌بینم که چادرهایشان در مسجد کوفه برافراشته شده و به مردم، قرآن می‌آموزند؛ همان‌گونه که فرود آمده است».[103] و مراد از عجم در این روایت، فارس‌ها و ایرانیان می‌باشد.[104] حضرت‏علی علیه السلام  در این‌باره می‏فرماید: «.. . هنگام ظهور مهدی مردم به‏کارهای عبادی و شرعیات و دینداری و نماز جماعت‌ها روی می‏آورند و کسی باقی نمی‏ماند که به خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله کینه و دشمنی بورزد».[105] بنابراین، یکی دیگر از و یژگی‏های جهانی‌شدن مهدوی، فراگیری هنجارهای اسلامی ـ دینی در جامعه مهدوی می‌باشد؛ به‌طوری که مردم به عبادت و بندگی خداوند و انجام مناسک، گرایش و افر پیدا می‌کنند و جامعه نسبت به هنجارهای اسلامی پایبند می‌باشد. 3 ـ3. فراگیری هنجارهای اخلاقی سومین و یژگی موجود در جامعه جهانی مهدوی، فراگیری هنجارهای اخلاقی است. از و یژگی‌های عصر ظهور، فراگیری هنجارهای اخلاقی در جامعه مهدوی و از میان رفتن حرص، طمع و ایجاد روح بی‌نیازی در انسان‌ها است. حضرت علی علیه السلام  در این‌باره می‌فرماید: «هنگامی که قائم ما قیام می‌کند…، کینه‌های بندگان به یک‌دیگر از دل‌ها‌یشان زدوده می‌شود».[106] رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز در این‌باره می‌فرمایند: «زمانی که حضرت مهدی علیه السلام  قیام می‌کند، خداوند، غنا و بی‌نیازی را در دل بندگانش می‌نهد، به‌گونه‌ای که حضرت اعلام می‌کند: هر کس به مال و ثروت نیاز دارد، بیاید؛ و لی برای آن، کسی پیش قدم نمی‌شود». [107] نکته زیبا در این روایت این است که و اژه «عباد» به کار رفته و این، به معنای این است که این دگرگونی روحی به گروه و یژه‌ای اختصاص ندارد و در همه انسان‌ها و همه افراد، پدید می‌آید.[108] در یک روایت دیگر آمده است که خداوند، دل‌های امت محمد صلی الله علیه و آله را سرشار از بی‌نیازی می‌کند، به‌گونه‌ای که منادی ندا می‌دهد: هر کس به مالی نیاز دارد بیاید ]تا نیازش رفع شود[؛ و لی جز یک نفر کسی نمی‌آید. آن گاه حضرت مهدی علیه السلام  به او می‌فرماید: «نزد خزانه دار برو و بگو مهدی دستور داده است به من مال و ثروت بدهی». خزانه دار می‌گوید: «دو دستی پول‌ها را جمع کن». او نیز پول‌ها را در دامن خود می‌ریزد؛ و لی هنوز از آن جا بیرون نرفته است که از رفتار خویش پشیمان می‌گردد و با خود می‌گوید: «چه شد که من طمع‌کارترین امت پیامبر صلی الله علیه و آله شدم، آیا کسی که سبب غنا و بی‌نیازی آنان گشت، از بی‌نیاز کردن من ناتوان است». آن گاه باز می‌گردد، تا اموال را باز گرداند؛ اما خزانه دار نمی‌پذیرد و می‌گوید : «ما چیزی را که بخشیدیم، پس نمی‌گیریم».[109] این روایت اشاره دارد به استغنا و بی‌نیازی روح، یعنی روحی بی‌نیاز دارند و ممکن است انسان فقیر باشد اما روحی بی‌نیاز داشته باشد. در این روایت جمله «یملا قلوب امه محمد» آمده که می‌رساند قلب‌های آنان پر از حس بی‌نیازی است و افزون بر آن، از نظرمالی نیز در و ضعیت مطلوب و خوبی به سرمی برند. و مردم در عصر ظهور حضرت مهدی، فریبندگی دنیا را باور نموده و همه گرفتاری‌ها و گناهان را از آن دنیا می‌دانند و از نظر ایمان و تقوا به حدی می‌رسند که دیگر دنیا مایه فریب آنان نمی‌شود.[110] معنویت و رازونیازهای شخصی، یکی دیگر از مصادیق هنجارهای اخلاقی در عصر ظهور به شمار می‌آید. در روایتی از امام صادق  علیه السلام  در این باره آمده است: مردانی که شب‌ها نمی‌خوابند، در نماز شان چنان اهتمامی و تضرعی دارند که انگار زنبوران عسل در کندو سروصداایجاد می‌کنند، شب را با نگهبانی دادن پیرامون خود به صبح می‌رسانند. [111] از دیگر مصادیق هنجارهای اخلاقی در عصر ظهور نیز، وجود اعتماد و صمیمیت در بین آحاد مردم می‌باشد. مردم در عصر ظهور، در اوج اعتماد و برابری و صمیمیت و همبستگی با یکدیگر زندگی می‌کنند، به طوری که در روایت آمده اگرفردی دست در جیب برادر مؤمنش فرو برد و به مقدار نیازش از آن بردارد، مانع او نمی‏شود. [112] بنابراین از و یژگی‌های جهانی‌شدن مهدوی، و از شاخص‌های جامعه مهدوی، فراگیری هنجارهای اخلاقی و از بین رفتن طمع و حرص و دارا بودن روحیه بی‌نیازی درمیان مردم و گسترش اعتماد، برابری و صمیمیت می‌باشد. 3ـ 4. کاهش ناهنجاری‌های اجتماعی ویژگی دیگر در جامعه جهانی مهدوی، کاهش ناهنجاری‌ها ی اجتماعی و از بین رفتن مفاسد اجتماعی، در عصر ظهور می‌باشد. حضرت‏علی علیه السلام می‏فرمایند: «… هنگام ظهور مهدی، زنا و شرب خمر و همچنین ربا از بین می‏رود و . .. . و کسی باقی نمی‏ماند که به خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله کینه و دشمنی بورزد»‌.[113] مردم در عصر ظهور ـ همان‌طور که در روایت گذشته ذکر شد ـ در اوج اعتماد و برابری و صمیمیت و همبستگی با یک‌دیگر زندگی می‌کنند و دزدی، ربا، شرب خمر و بقیه ناهنجاری‌های اجتماعی در جامعه جهانی مهدوی کاهش پیدا می‌کند. و شاید بتوان حکمت آن را فراگیرشدن جهان‌بینی الهی، گسترش هنجارهای اسلامی و هنجارهای اخلاقی و در یک کلام، رشد عقل و خرد افراد جامعه و دانستن قبح و ضرر ناهنجاری‌های اجتماعی و اخلاقی در روح انسانها دانست. 3ـ 5. فراگیری امنیت فرهنگی ـ اجتماعی ویژگی دیگر در جامعه جهانی مهدوی، فراگیری امنیت فرهنگی و اجتماعی است؛ در حالی که قبل از ظهور حضرت مهدی علیه السلام ، ناامنی و ظلم و تعدی به یکدیگر بر جهان چیره گشته، یکی از اقدامات اساسی حضرت مهدی علیه السلام ، ایجاد امنیت اجتماعی در سراسر جوامع است. حضرت امنیت را در همه زمینه‌ها به جامعه باز می‌گرداند و مردم، در محیطی پر از امنیت و آسایش، به زندگی خود ادامه می‌دهند؛ به‌طوری که بشر، تا به حال این نوع امنیت را ندیده است. راه‌ها، به گونه‌ای امن می‌شود که زنان از جایی به جای دیگر بدون محرمی سفر می‌کنند و از هر گونه تعرض و سوء نظر در امان هستند‍. در روایت دیگر، قتاده می‌گوید: «حضرت مهدی بهترین انسان‌ها است… . در زمان او، زمین از چنان امنیتی برخوردار می‌شود که زنی همراه پنچ زن دیگر، بدون همراه داشتن مردی به حج می‌روند و از چیزی ترس ندارند». [114] ناامنی، چنان از جامعه رخت بر می‌بندد و امنیت جایش را می‌گیرد که حیوانات و جانداران را نیز در بر می‌گیرد؛ به گونه‌ای که گوسفند و گرگ، در کنار هم زندگی می‌کنند و کودکان، با عقرب و گزندگان هم‌بازی می‌شوند؛ بدون این که آسیبی ببینند. [115] از نظر قضایی نیز مردم در امنیت به سر می‌برند؛ به گونه‌ای که دیگر کسی از این که ممکن است حقش پایمال گردد، کوچک‌ترین بیمی ندارد و مردم، خود را در امنیت کامل جانی و مالی می‌بینند. امام باقر علیه السلام  می‌فرماید: «پس از ظهور مهدی، هیچ حقی از کسی بر عهده دیگری نمی‌ماند، مگر آن‌که حضرت، آن را باز می‌ستاند و به صاحب حق می‌دهد».[116] بنابراین، جامعه جهانی مهدوی، جامعه سراسر امن و به‌دور از ظلم و ستم به دیگران می‌باشد و امنیت اجتماعی ـ فرهنگی در آن جامعه حاکم است. 3 ـ 6. فراگیری عدالت اجتماعی ششمین و یژگی درجامعه جهانی مهدوی، فراگیری عدالت اجتماعی است. در روایات ما، بر عدالت و قسط در عصر ظهور بسیار تأکید شده و آن امام همام، مظهر و تجلی کامل عدالت یاد شده است. صاحب مکیال المکارم در این باره می‌گوید: بارز‌ترین صفات نیکویش در عدالت است؛ لذا به «عدل» ملقب شده است، چنانچه در دعایی که از خود آن حضرت برای شب‌های ماه رمضان روایت شده، ]= دعای افتتاح[ آمده است: «اللهم و صل علی و لی امرک القائم المؤمل و العدل المنتظر.[117] علی بن عقبه از پدرش نقل می‌کند: «روزگاری که حضرت قائم ظهور می‌کند، به عدالت حکم می‌نماید و ستم در حکومتش برچیده می‌شود…‌».[118] عدالت در جهانی‌شدن مهدوی، فراگیر و گسترده است و همه دنیا را فراخواهد گرفت و ریشه‌های ظلم، ستم، بی‌عدالتی و تبعیض را از جامعه بشری بر‌می‌دارد و یک جامعه جهانی، بر پایه مساوات و برابری مستقر می‌کند. ابو سعید خدری از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل می‌کند: «شما را به ظهور مهدی بشارت می‌دهم که زمین را پر از عدالت می‌کند همان‌گونه که از ستم و جور پرشده است. ساکنان آسمان و زمین، از او راضی می‌شوند و اموال و ثروت‌ها را به‌طور صحیح تقسیم می‌کند. کسی پرسید: «‌معنای تقسیم صحیح ثروت چیست؟» فرمود: «به طور مساوی میان مردم». پس فرمود: «و دل‌‌های پیروان محمد را از بی‌نیازی پر می‌کند و عدالتش همه را فرا می‌گیرد».[119] بنابراین، از مهم‌ترین و یژگی‌های جامعه جهانی مهدوی، گسترش عدالت اجتماعی و اقتصادی در جامعه می‌باشد و همه افراد جوامع به صورت مساوی و برابر از امکانات اجتماعی و اقتصادی برخوردار خواهند شد. نتیجه در جامعه جهانی مهدوی، و حدتی در فراگیری جهان بینی الهی ـ توحیدی، فراگیری هنجارهای اسلامی ـ دینی، فراگیری هنجارهای اخلاقی، کاهش ناهنجاری‌های اجتماعی، فراگیری امنیت فرهنگی ـ اجتماعی و فراگیری عدالت اجتماعی یافت می‌شود؛ در عین این‌که شاهد تنوع فرهنگی و وجود خرده‌‌فرهنگ‌ها نیز می‌باشیم؛ لذا استراتژی سوم که همان «وحدت در عین کثرت» است، استراتژی مناسب برای بیان فرهنگ در عصر جهانی‌شدن مهدوی به شمار می‌آید؛ چراکه فرهنگ در عصر ظهور، هم باید دارای مشترکاتی باشد که موجب انسجام و همبستگی جوامع با یک‌دیگر باشد و هم باید دارای یک تنوعی باشد که هر جامعه بتواند به خرده‌فرهنگ‌های خود عمل کند و جذابیت فرهنگی را در جامعه خود احساس کند. به‌علاوه بقای یک فرهنگ، به این است که به مبارزه با خرده‌فرهنگ‌هایی که در تضاد با باورها و ارزشها و هنجارها نیست، نپردازد؛ بنابراین با توجه به شاخص‌ها و و یژگی‌های جامعه جهانی مهدوی، فرهنگ در عصر ظهور در لایه‌های زیرین که شامل جهان‌بینی، ارزش‌ها و هنجارها می‌شود؛ و حدتی مشاهده می‌شود و در لایه رویین که شامل نماد و هنر، معماری، لباس و زبان می‌شود، تنوع و تکثر وجود دارد. پی نوشت ها: [71]. حمید عنایت، تفاوتهای فرهنگی اختلافات بین‌المللی، نامه فرهنگ، ش14و15، ص40، 1373. [72]. (انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوباً و قبائل لتعارفوا…)؛ حجرات (49):13. [73]. تقی آزاد ارمکی و دیگران، بنیانهای هویت جمعی در رویارویی با فرهنگ جهانی، مجله کیهان فرهنگی، ش134، ص10، 1376. [74]. همان، ص11. [75]. شون مک لولین، دین، مراسم مذهبی و فرهنگ، ترجمه افسانه نجاریان، ص72، اهواز، نشر رش، 1383. [76]. ذمه: قرارداد دائمی تابعیت اهل کتاب برای زندگی در جامعه‏اسلامی است که به صورت دو‌جانبه با مسلمانان و با شرایط خاص منعقد می‏شود. مقصود اصلی این پیمان، ایجاد محیط امن و تفاهم و هم‌زیستی‏مشترک و مسالمت‏آمیز بین فرقه‏های مختلف دینی است. [77]. هدنه: قرارداد صلح با پیروان سایر ادیان است که در خارج از جامعه اسلامی زندگی می‏کنند. [78]. استیمان: قرار داد امن است که به صورت معاهده شخصی و مصونیت با کافرحربی به صورت موقت منعقد می‏شود. این عده تحت عنوان مستأمن، می‏توانند در کشور اسلامی رفت و آمد داشته باشند و زندگی کنند.پیمان ذمه، یک پیمان دفاعی با اهل کتاب است که جامعه اسلامی مسؤولیت دفاع از جان و مال و ناموس آنان را می‏پذیرد؛ اما در خصوص‏مشرکان و اهل کتاب که پیمان ذمه را نپذیرفته‏اند، چنین معاهده‏ای صورت نمی‏پذیرد. [79]. ناصر باهنر، ارتباطات در جامعه اسلامی متکثر فرهنگی، فصلنامه پژوهشی دانشگاه امام صادق علیه السلام ، ش21، ص93، 1383. [80]. قال ابو جعفر علیه السلام : «یقاتلون و اللَّه حتی یوحّداللَّه و لا یشرک به شی‏ء…» (بحارالانوار، ج 52، ص 345). [81]. «و عزتی و جلالی… و لا نصرنّه بجندی حتی یجمع الخلق علی توحیدی..»(منتخب الاثر، ص 61). [82].قال: انزلت فی القائم علیه السلام اذا خرج بالیهود و النصاری و الصابئین و الزنادقه واهل الردّة و الکفار فی شرق الارض و غربهافعرض علیهم الا سلام، فمن اسلم طوعاً أمَره بالصلاة و الزکاة و مایومر به المسلم و یجب‌لله علیه، و من لم یسلم ضرب عنقه، حتی لایبقی فی المشارق و المغارب احد الا و حدّ اللَّه. (المحجه، ص50). [83]. قال: سمعت جعفر الصادق یقول فی قوله تعالی «و له اسلم من فی‏السموات و الارض طوعاً و کرهاً» قال: «اذا قام القائم المهدی لایبقی أرض الا نودی فیها شهادة ان لااله الا اللَّه و ان محمداً رسول اللَّه. (صافی، منتخب‌الاثر، ص 361؛طوسی، الغیبه، ص474). [84].توبه(9): آیه 33. [85]. عن ابی بصیر قال ابو عبداللَّه:  علیه السلام فی قوله عزوجل «هوالذی ارسله…» قال: «واللَّه ما نزل تأویلها بعد، و لا ینزل تأویلها حتی یخرج القائم علیه السلام ، فاذاخرج القائم علیه السلام لم یَبْقَ کافر بالله العظیم و لا مُشرِکٌ بالامام الّا کَرِهَ خرُوجَه حتی لو کان کافر او مُشرکٌ فی بطن صخرة، قالت: «یا مؤمن، فی بطنی کافرٌ فاکسرنی واقْتُلْهُ» « بحرانی، تفسیر البرهان، ج3، ص 407). [86]. عن ابی جعفر علیه السلام فی قول اللَّه « لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون» قال: «یکون ان لا یبقی اَحَدٌ الّا اَقَرَّ بمحمدصلی الله علیه وآله» (همان، ج3، ص 407). [87]. عن جابر رضی اللَّه عنه فی قوله« لیظهره علی الدین کله» قال: لایکون ذلک حتی لایبقی یهودی و لانصرانی صاحب‏ملة الا الاسلام، حتی تأمن الشاةالذئب و البقرة الاسدو الانسان الحیه، و حتی لاتقرض فأرة جراباً، و حتی توضع الجزیة، و یکسر صلیب و یقتل الخنزیر وذلک اذا نزل عیسی بن مریم علیه السلام . سیوطی،در المنثور، ج 4، ص 176. [88]. نجم‌الدین طبسی، نشانه‌هایی از دولت موعود، ص196، قم، بوستان کتاب، 1385. [89]. محمدحسین طباطبایی، المیزان، ج9، ص341، قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1363. [90]. قال امیرالمؤمنین علیه السلام : «… فان الله لم‏یذهب بالدنیا حتی یقوم القائم منّا، یقتل مبغضینا و لا یقبل الجزیه و یکسر الصلیب و الأصنام و…» (حر عاملی، اثبات الهداه، ج 3 ص 496؛نشانه‌هایی از دولت موعود، ص 196). [91]. عن ابی جعفر علیه السلام قال: و لا تبقی (ارض) فی الارض قریة الانودی فیها بشهادة ان لااله الا اللَّه (وحده لا شریک له) و ان‏محمداً رسول اللَّه و هو قوله (تعالی) «و له اسلم من فی السموات و الارض طوعاً و کرهاً و الیه ترجعون» و لا یقبل صاحب هذا الامر الجزیه کما قبلها رسول‏اللَّه صلی الله علیه وآله  و…» (سیّد هاشم بحرانی، المحجة، ص 50). [92]. عن ابی بصیر عن‏ابی عبداللَّه علیه السلام قال: قال لی: «یا ابا محمد! کانی أری نزول القائم عجل الله تعلی فرج الشریف  فی مسجد السهلة بأهله و عیاله…» قلت: «فما یکون من اهل الذمّه عنده؟» قال: «سالمهم کما‏سالمهم رسول اللَّه صلی الله علیه وآله ، و یؤدوّن الجزیه عن ید و هم صاغرون…» (بحارالانوار، ج 52، ص 376، ح177). [93]. «و علی أی حال، فالقضیة منحصرة بمن یبقی علی دین الیهودیة و النصرانیة و هم عدد قلیل یومئذٍ علی کل حال، بعدما عرفنا من الفرص‏المتزایدة الترکیز الکبیر علی نشر الدین الاسلامی فی البشر اجمعین» (سیدمحمد صدر، تاریخ مابعدالظهور، ص612، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، 1412). [94] «…ان ینزل فیکم ابن مریم حکما عدلا یکسر الصلیب ویقتل الخنزیر ویضع الجزیه…» می‏فرماید: «معناه انه یضعها من اهل الکتاب و یحملهم علی الاسلام…» (بحارالانوار، ج 52، ص383). [95]. «انا لم نعرف ما تضمنه السؤال من انّه علیه السلام لا یقبل الجزیة من اهل الکتاب و… فان کان ورد بذلک خبر فهو غیر مقطوع‏به. و أما هدم المساجد و المشاهد؛ فقد یجوز أن یختصّ بهدم ما بنی من ذلک علی غیر تقوی اللَّه تعالی، و علی خلاف ما امر اللَّه سبحانه به، و هذا مشروع قد فعله‏النبی صلی الله علیه وآله و امّا ماروی من انّه صلی الله علیه وآله  یحکم بحکم داود لایسأل عن بینةٍ، فهذا ایضاً غیر مقطوع به، و ان صحّ فتأویله اَنَّه یحکم بعلمه فیما یعلمه، و اذا علم الامام‏او الحاکم امراً من الامور فعلیه اَنْ یحکم بعلمه و لا یسأل البیّنه، و لیس فی هذا نسخ للشریعة…». (همان، ج 52، ص382). [96]. محمدجواد فاضل لنکرانی، دین در عصر ظهور، فصلنامه انتظار، ش2، ص105، قم، مرکز تخصصی مهدویّت، 1380. [97]. همان، ص106. [98]. محمد حکیمی، عصر زندگی، ص100، قم، بوستان کتاب، 1381. [99]. ناصر مکارم شیرازی، حکومت جهانی مهدی عجل الله تعلی فرج الشریف ، ص287، قم، انتشارات نسل جوان، 1380. [100]. «… فواللَّه یا مفضّل لیرفع عن الملل و الادیان الاختلاف ویکون الدین کلّهَ واحداً کما قال جلّ ذکره «انّ الدین عند اللَّه الاسلام». (همان، ج 53، ص 4). [101]. ابا عبدالله علیه السلام قال:«سألته عن سیرة المهدی کیف سیرته؟قال:یصنع ما صنع رسول الله صلی الله علیه وآله ….» (همان، ج52، ص352، ح108). [102]. نشانه‌هایی از دولت موعود، ص231. [103]. عن الاصبغ بن نباته، سمعت علیا یقول صلی الله علیه وآله : «کانی بالعجم فساطیطهم فی مسجد الکوفه یعلمون الناس القرآن کما أنزل» (ارشاد، ص 365؛نور الثقلین، ج 5، ص 27. [104]. پیشین، ص232. [105]. «… و یذهب الزنا و شرب الخمر، و یذهب الربا و یقبل الناس علی العبادات و الشرع و الدیانه، و الصلوة فی الجماعات… و لا یبقی‏من یبغض اهل البیت علیه السلام » (صافی، منتخب الاثر، ص474). [106]. عن امیرالمومنین علیه السلام : «اذا قام قائمنا… لذهبت الشحنا من قلوب العباد» (بحارالانوار، ج52، ص316، ح11و ج10، ص104؛ خصال، ج2، ص541؛ سلیمان، یوم الإخلاص، ص290). [107]. عن النبی صلی الله علیه وآله : «اذا خرج المهدی عجل الله تعلی فرج الشریف  القی الله الغنی فی‌قلوب العباد حتی یقول المهدی: من یرید المال؟ ولایاتیه أحد » (ابن طاوس، ملاحم، ص64؛ احقاق الحق، ج13، ص 186). [108]. نشانه‌هایی از دولت موعود عجل الله تعلی فرج الشریف ، ص235. [109]. قال رسول الله صلی الله علیه وآله : ابشرکم بالمهدی… قال: و یملا الله قلوب امّة محمد صلی الله علیه وآله  غنی و یسعهم عدله حتی یأمر منادیاً فینادی فیقول من له فی مال حاجة؟ فما یقوم من الناس الا رجل فیقول: ائت السدان یعنی الخازن فقل له: ان المهدی یأمرک أن تعطینی مالا فیقول له: احث حتی اذا جعله فی حجره و ابرزه ندم فیقول: کنت أ جشع امّة محمد نفساً او عجز عنی ما وسعهم قال: فیردّه فلا یقبل منه فیقال له: اِنّا لاناخذ شیئاً اعطیناه… » (نورالله حسینی مرعشی تستری، احقاق الحق، ج 13، ص146؛ مؤمن شبلنجی، نور الابصار، ص 171). [110]. پیشین، ص237. [111]. «رجال لاینا مون اللیل لهم دوی من صلاتهم کدوّی النحل یبیتون قیاماً علی اطرافهم، و یصبحون علی خیولهم، رهبان باللیل لیوث بالنهار…» (بحار، ج 52، ص 308، ح82؛نعیم ابن حماد المروزی، الفتن، ص213). [112]. عن برید عجلی قال: قیل لابی جعفر علیه السلام : «… اذا قام القائم، جاءت المزامله و یاتی الرجل الی کیس اخیه فیأ خذ حاجته و لا یمنعه» (همان، ج 52 ص 372، ح164). [113]. «… و یذهب الزنا و شرب الخمر، و یذهب الربا و یقبل الناس علی العبادات و الشرع و الدیانه، و الصلوة فی الجماعات… و لا یبقی‏من یبغض اهل البیت علیه السلام » (صافی، منتخب‌الا ثر، ص474). عن النبی صلی الله علیه وآله  «….حتی تسیر المراتان، لا تخشیان جورا» المعجم الکبیر، ج8، ص179؛ودر روایت دیگر ابوجعفر علیه السلام «….وحتی تخرج العجوز الضعیفه من المشرق ترید المغرب ولا ینها ها احد…» (بحار، ج52، ص345؛ منتخب الاثر، ص308). [114]. قال قتاده: «المهدی خیر الناس… و یأمن الارض، حتی أن المرأة لتحج فی خمس نسوة و ما معهن رجل، لاتتقی شیئاً». (ابن طاووس، ملاحم، ص 69؛نشانه‌هایی از دولت موعود، ص 245). [115]. قال امیرالمؤمنین علیه السلام: «…. و یعدل بین الناس حتی ترعی الشاة مع الذئب فی موضع واحد و تلعب الصبیان والعقرب، ولا یضرهم ویذهب الشر و یبقی الخیر…» (طبسی، ص 241؛ حیدر کاظمی، بشارة الاسلام، ص262. [116]. عن ابی جعفر علیه السلام: «و یخرج المهدی… فلا یترک…. ولامظلمة لأحد من الناس الا ردّها» (بحارالانوار، ج 52، ص 224). [117]. محمدتقی موسوی، مکیال المکارم، مترجم سیدمهدی حائری قزوینی، ص189، قم، ناشر ایران نگین، 1381. [118]. روی علی بن عقبة عن أبیه، قال: «اذا قام القائم حکم بالعدل و ارتفع فی ایامه الجور، وامنت به السبل و… » (منتخب‌الاثر، ص379؛ بحارالانوار، ج52، ص 328؛ ارشاد، ص 364؛ میرجهانی، نوائب الدهور، ج3، ص418). [119]. «أبشرکم بالمهدی یملا الارض قسطاً کماملئت جوراً وظلماً یرضی عنه سکان السماء والارض و یقسم المال صحاحاً فقال رجل ما معنی صحاحاً فقال بالسویه بین الناس….» (مؤمن شبلنجی، نورالابصار، ص171؛ علی کورانی،معجم احادیث الامام المهدی، ج4، ص77). منبع: ماهنامه انتظار موعود - شماره 26 انتهای متن/

93/01/18 - 02:00





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 112]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن