تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):براى بهشت درى است‏بنام (ريان) كه از آن فقط روزه داران وارد مى‏شوند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821096052




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نزاع اصلی کانت با سودگرایان و غایت گرایان عمل نگر است/ تفکیک «نومن» و «فنومن» تأثیر منفی در حوزه دین و الهیات گذاشت


واضح آرشیو وب فارسی:مهر:


دین و اندیشه یک استاد دانشگاه در گقتگو با مهر:
نزاع اصلی کانت با سودگرایان و غایت گرایان عمل نگر است/ تفکیک «نومن» و «فنومن» تأثیر منفی در حوزه دین و الهیات گذاشت
مدیر گروه آموزشی فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه زنجان با بیان اینکه مخالفت و نزاع اصلی کانت با سودگرایان و غایت گرایان عمل نگر است که می گویند عمل به خاطر نتایج اش است الزامی یا غیرالزامی، درست یا نادرست می شو،گفت: کانت می گوید عدالت باید انجام شود ولو حتی اگر نتایج خوبی نداشته باشد.



به گزارش خبرنگار مهر، در راستای بررسی دیدگاه کانت نسبت به مولفه اخلاق با دکتر «حسین اترک» مدیر گروه آموزشی فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه زنجان و مولف آثاری چون «وظیفه گرایی اخلاق کانت» به گفتگو پرداخته ایم که حاصل آنرا می خوانید: *به عنوان نخستین سؤال بفرمائید اساسا اخلاق در نگاه کانت چه تعریفی دارد  و نظریات کانت درباره (اخلاق) در چند محور قابل بررسی است؟
کانت فیلسوف وظیفه گراست، او می گوید باید به وظایف اخلاقی عمل کنیم، بدون توجه به نتایج یعنی ما موظف به راستگویی و رعایت عدالت هستیم و این وظایف باید به هر قیمتی انجام شوند حتی اگر نتایج ناخوشایندی برای ما یا دیگران داشته باشند. عمل به وظایف اخلاقی به خاطر سود و زیانی که دارد، ارزش اخلاقی ندارد. به عقیده او درستی و نادرستی وصف ذاتی اعمال هستند که فارغ از نتایج، انجام یا ترک اعمال را الزامی می‌کنند. این نظریه در برابر نظریات غایت گرا مطرح می شود که می گویند یک عمل ذاتا درست و نادرست نیست بلکه نتایج خوب یا بد عمل است که آن را درست یا نادرست می سازد. به اعتقاد برخی از تقریرهای غایت‌گرایی مثلا عدالت به خاطر نتایج خوبی که برای جامعه دارد، درست و الزامی است نه اینکه عدالت ذاتا درست باشد، لذا اگر در شرایط خاصی اجرای عدالت در جامعه نتایج سوء زیادی بیشتر از منفعت‌اش داشته باشد، اجرای عدالت درست و الزامی نخواهد بود. فیلسوفان سودگرای عمل گرا این گونه هستند.  اما فیلسوفان سودگرای قاعده نگر نگاهی همانند فیلسوفان وظیفه گرا دارند و معتقدند که اصل و قاعده عدالت چون در مجموع نفع بیشتری برای جامعه دارد بنابراین باید در هر حالی اجرا شود حتی در موارد خاصی ضرر بیشتری داشته باشد. اما باید توجه داشت که تحلیل فیلسوف وظیفه گرا از سودگرای قاعده نگر در درستی عدالت متفاوت است. وظیفه گرا آنرا به خاطر درستی ذاتی اش الزامی می داند و سودگرای قاعده نگر به خاطر نتایج سودمندش برای جامعه. بنابراین مخالفت و نزاع اصلی کانت با سودگرایان و غایت گرایان عمل نگر است که می گویند عمل به خاطر نتایج اش است الزامی یا غیرالزامی، درست یا نادرست می شود. کانت می گوید عدالت باید انجام شود ولو حتی اگر نتایج خوبی نداشته باشد. *با این تفاسیر نظریه فلسفی کنونی حاکم بر جوامع غربی چیست ؟ به نظر می رسد نظریه حاکم نظریه غایت گرایی است، بر اقتصاد و فرهنگ آنان و حتی سیاست شان سیاست غایت گرایانه حاکم است یعنی به خاطر منفعت بسیاری از کارها را تجویز می کنند، حتی تا جایی که اگر حمله به کشوری برایشان منفعت داشته باشد این کار را توجیه می کنند. لیبرالیسم فرهنگی، لیبرالیسم اقتصادی و دموکراسی و لیبرالیسم سیاسی ریشه در نظریه سودگرایی اخلاقی و توجیه درستی عمل بر اساس نفع اکثریت دارد.  *از نظریه سودگرایی که اشاره داشتید چه تقریرهایی مطرح است؟ تقریرهای مختلفی وجود دارد، سوگرایان لذت گرا، سودگرایان غیر لذت گرا، آرمانی، شبه آرمانی، سودگرایان ترجیحی، سودگرایان رفاهی. برای مثال سودگرایان ترجیحی معتقدند عملی درست است که بیشترین ارضای امیال شهروندان را در پی داشته باشد و هر میلی که درخواست اکثریت مردم باشد مورد قبول واقع می شود، لذا اگر حتی در جایی همجنس گرایی قانونی می شود بر اساس همین مبناست یعنی می گویند درصد قابل توجهی از مردم از دولت این خواسته را دارند و دولت ملزم به ارضای میل مردم است. نگویید این عمل ذاتا نادرست و غیراخلاقی است چون معیار اخلاقی بودن در سودگرایی لذت‌گرا، ذات عمل نیست بلکه ایجاد خوشی و ارضای میل انسانهاست. *سردمداران نظریه سودگرایی لذت گرا چه کسانی هستند؟ جرمی بنتام، جان استوارت میل، جورج مور از بزرگان نظریه سودگرایی هستند. *اگر چنین باشد آیا می توان اینگونه قلمداد کرد که تاریخ مصرف نظریات کانت در غرب بسته شده است؟ می توان گفت در غرب نظریات سودگرایانه نظریات غالب هستند ولی نمی توان گفت تاریخ مصرف نظریه کانت گذشته است چون حداقل در بین اندیشمندان و فیلسوفان غربی شاهد تقریرهای جدیدی از نظریات وظیفه گرایانه کانتی و غیر کانتی هستیم. استیون داروال، کریستین کورسگارد، از جهتی جان راولز و دیگرانی هستند که وظیفه گرایند. البته نظریه فضیلت گرایی هم امروزه در غرب طرفداران زیادی دارد. «فیلیپا فوت»، «رزالین هرست هاوس»، «توماس هورکا»، «مارتا نوسبام» و دیگران فضیلت گرا هستند.

*پس علت و ریشه اصلی اختلاف با (کانت) چیست؟ بزرگترین مشکلی که کانت ایجاد کرد که شاید از نظر متدینان مورد قبول نباشد بحث تفکیک «نومن» و «فنومن» او بود، تفکیک او یک بحث معرفت شناختی بود که تاثیر منفی در حوزه دین و الهیات گذاشت چون معنی اش این است که خداوند امری مربوط به عالم واقع است و خدا را آنگونه که هست نمی توانیم بشناسیم، این نگاه و تفکیک در واقع از مبانی کثرت گرایی جان هیک است که می گوید چون ما به عالم واقع راه نداریم و خدا را آنگونه که هست نمی توانیم بشناسیم پس همه ادیان حق هستند در نتیجه نمی توان گفت یک دین حق وجود
دارد. این نگاه کانت مقاومت در میان متدینان به ویژه متدینان اسلامی ایجاد کرد، کانت می گفت دلایل فلسفی که برای اثبات خدا می آورند از جمله برهان علیت که از براهین متقن کلام اسلامی است دلایل خوبی برای اثبات وجود خدا نیست، لذا این سخنان او میان متدینان قابل قبول نیست. *با این نظریاتی که کانت عنوان کرده است آیا می توانیم او را یک فیلسوف دین دار بدانیم؟ بله! او متدین و در مدارس مسیحی آلمان درس خوانده بود، او اعتقاد به خدا داشت، حرفهای او مبانی فلسفی اش است، یک نفر ممکن است در عمل مومن باشد و مبانی فلسفی داشته باشد. او قصد انکار خدا را نداشت بلکه راه اثبات آن توسط عقلگرایان را نادرست می دانست. بنابراین کانت خدا را رد نمی کند بلکه می گوید به جای برهان علیت و برهان نظم بیاییم خدا از طریق برهان اخلاقی اثبات کنیم. *اثبات برهان اخلاقی از سوی خدا که کانت طرح کرد دقیقا به چه مفهومی است؟ کانت می گوید انسانها به دنبال سعادت هستند و سعادت چیزی است که در این دنیا بر اساس تلاش انسانها و مطابق با فضیلت آنها قابل دستیابی نیست. سعادت مطابق با فضیلت اخلاقی و استحقاق و تلاش افراد در این دنیا تضمین نمی شود؛ لذا کانت جاودانگی نفس را اثبات کرده و می گوید حتما جهان دیگری هست که زندگی ادامه می باید و حتما موجودی هست که مطابق با فضیلت و استحقاق افراد سعادت را به افراد دهد، لذا باید خدایی و جهان اخرتی باشد که مطابق با فضایل افراد آنان را سعادتمند کند. خداوند هماهنگ کننده سعادت و فضیلت است.


۱۳۹۲/۱۲/۱۱ - ۰۸:۲۴





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 53]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن